مقاله مطالعه پديده استفاده اعتيادي از اينترنت در بين نوجوانان و جوانان (25-15 سال) شهر ايذه (docx) 58 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 58 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
چکیده :
مقاله حاضر به مطالعه پديده اعتياد به اينترنت به عنوان يکي از مسائل اجتماعي در عصر ارتباطات مي پردازد. پديده اعتياد به اينترنت مدتي است که در کشورهاي توسعه يافته بعنوان يكي از پيامدهاي توسعه روزافزون شبکه ارتباطات الکترونيکي مطرح شده و کارکردهاي بسياري براي فرد، خانواده و جامعه به همراه داشته است. اين مقاله برگرفته از تحقيقي پيمايشي در سال 1389 شمسي درباره وضعيت اين پديده در ايران است. جامعه آماري را نوجوانان و جوانان 25-15 ساله شهر ایذه كه به اينترنت دسترسي دارند تشکيل ميدهد. حجم نمونه نيز برابر با 800 نفر است. نتايج حاكي از آن است که پديده استفاده اعتيادي از اينترنت در ايران نيز وجود دارد هرچند استفاده اكثر نوجوانان و جوانان از اينترنت بنظر طبيعي ميرسد. همچنين، براساس نتايج اين مطالعه، استفاده اعتيادي از اينترنت در بين برخي از نوجوانان و جوانان، با مسائلي مانند عدم مسئوليت پذيري اجتماعي، انزواي اجتماعي، فقدان حمايت اجتماعي، ناکارآمدي تحصيلي و کاري ارتباط مستقيم و با احساس خودارزشي ارتباط معكوس دارد.
کلید واژه ها :اعتياد اينترنتي، مسئوليت پذيري اجتماعي، انزواي اجتماعي، حمايت اجتماعي، ناکارآمدي تحصيلي و کاري، احساس خودارزشي
مقدمه
دسترسي به اينترنت، پديدهاي رو به گسترش است و هر روز تعداد بيشتري از افراد در زمره استفاده كنندگان اينترنت قرار ميگيرند. اينترنت در همه جا حضور دارد: در خانه، مدرسه، و حتي در مراكز خريد. طبق برآورد صورت گرفته، در سال 1981، 66 ميليون نفر از مردم آمريكا به اينترنت دسترسي داشته كه در سال 1999 شمار آنها به 83 ميليون بالغ گرديده است (بيگز، 2000: 1) . در بين کاربران اينترنت، جوانان بيشترين استفاده را از آن دارند. نتايج تحقيقات انجام شده در ايالات متحده نشانگر آن است كه استفاده از اينترنت در ميان جوانان، بيش از هر گروه سني ديگري است (بولن و هاره، 2000: 5) . کودکان نيز گروه سني ديگري هستند که استفاده وسيعي از اينترنت دارند. در سال 2005، بيش از 77 ميليون كودك وارد فضاي سايبر شدهاند(غمامي، 1384: 45).
همزمان با دسترسي روزافزون و گسترده افراد به اينترنت، شاهد نوع جديدي از اعتياد يعني اعتياد اينترنتي هستيم كه موضوع رو به رشد عصر اطلاعات است. همانند تمامي انواع ديگر اعتياد، اعتياد به اينترنت نيز با علائمي همراه است همچون، اضطراب، افسردگي، كج خلقي، بيقراري، تفكرهاي وسواسي، كنارهگيري، اختلالات عاطفي، و ازهمگسيختگي روابط اجتماعي. از طرفي، در عين حال كه روابط افراد (به ويژه كودكان و نوجوانان) در جهان مجازي افزايش مييابد، در مقابل از دامنه روابط آنان در جهان واقعي كاسته ميشود و احتمال افت عملكرد آموزشي آنان نيز ميرود (سامسون، 2005: 2) .
اعتياد اينترنتي، انسانها را به افرادي رهاشده تبديل كرده و بر روابط اجتماعي آنان تأثير ميگذارد. در نتيجه استفاده بيش از حد از اينترنت، بهرهوري و بازده كاري كاربران اينترنت، پايين ميآيد. آنان با تأخير به محل كار ميروند و دچار كمكاري ميشوند. . اين كاربران حتي در صورت كنارهگيري از اينترنت، دچار علائم اختلال ميشوند (سز، 2003: 1) .
بيان مسئله
در بررسی تاریخ، بشری را نمی توان یافت که با مسائل مربوط به مواد مخدر دست به گریبان نبوده و شاید بتوان گفت مواد مخدر همزاد با بشر در این جهان یافت شده و تا زمانی که انسان در این عرصه وجود دارد آن نیز پا بر جاست. مسائل مربوط به مواد مخدر تازگی نداشته و اثرات آن نیز همواره در سرنوشت ملتها و اقوام قابل جستجو است. در کتب تاریخی ایران و حتی در کتاب قانون ابن سینا از اثرات این مواد نامبرده شده است. اما بیشتر گزارشات در مورد مواد مخدرمربوط به زمان صفویه و سپس قاجاریه تا عصر کنونی است همراه با فراز و نشیبهای این دوران که اشاعه مصرف مواد افیونی مورد توجه بوده است. قوانین یکصد ساله در مورد محدود نمودن مصرف مواد نیز یافت میشود.در زمان ما مسئله مواد مخدر شکل مخاطره آمیز و کاملا پیچیده ای به خود گرفته و در عین حال گسترش جهانی یافته است. اعتیاد به مواد مخدر علاوه بر زیانهای جدی و خطرناک جسمی از قبیل ابتلا به بیماریهای عفونی واگیردار همچون ایدز - هپاتیت - سل- عوارض و مشکلات عدیده اجتماعی و اقتصادی ازقبیل افزایش جرمهای مرتبط با مواد مخدر همچون جنایت و سرقت، فقر و تکدی گری و هدر رفتن سرمایه های کلان مادی کشورها را بدنبال داشته است. کشور ما دارای جمعیتی جوان است. بیش از 50%جمعیت کشور درسنین زیر 20 سال بوده و 62% از این جمعیت در شهرها ساکن بوده و از هر چهار نفر ایرانی یک نفر در معرض مهاجرت قرار دارد. موقعیت استراتژیک ایران و قرارگیری آن در کنار کشورهایی همچون افغانستان و پاکستان که جزو تولید کنندگان عمده مواد مخدر بوده و از طرفی ما یک مسئله ترانزیت و عبور مواد مخدر به جهت ویژگیهای خاص منطقه ای از کشور ما یک مسیر مناسب جهت قاچاق مواد مخدرفراهم ساخته و هم بازار مصرف داخلی آن که رشد روز افزونی داشته است.پس از پیروزی انقلاب اسلامی علیرغم تلاش بی وقفه نظام مقدس اسلامی کشورمان و تقدیم بیش از 2700 نفر شهید از نیروهای نظامی و انتظامی این روند رو به رشده بوده است در نتیجه آمار معتادین و نیز عوارض ناشی از اعتیاد افراد افزایش داشته است. برآوردهای رسمی اولیه و ساده از تعداد معتادین و سوء مصرف کنندگان مواد مخدر رقمی حدود 2میلیون نفر را ذکر مینماید و با در نظر گرفتن حداقل یک خانواده 5 نفری مرتبط با این افراد به رقمی حدود 10میلیون نفر انسان که در ارتباط نزدیک با معضلات و مشکلات ناشی از آن میباشند دست می یابیم. محبوسین زندانهای کشور در سال 77معادل 16.775نفر بوده که قریب به 60% آنان مرتبط با مواد مخدرو اعتیاد بوده اند.
ضرورت و اهميت پژوهش :
به هر حال، پديده اعتياد اينترنتي، همزمان با افزايش دسترسي روزانه مردم به منابع آنلاين شايعتر ميشود. وب، اطلاعدهنده، مفيد، داراي منابع غني و سرگرمكننده است. اما براي بسياري از مردمي كه به آن معتادند، اين منافع، در حال تبديل شدن به آسيبها و نابهنجاريهاي رواني و رفتاري است (فريس، 2002: 1) . مطالعات نشان داده است كه 14 درصد از كاربران اينترنت، جزو كاربران آسيبشناسانه اينترنت هستند كه دچار علائم رفتارهاي وسواسي، حالت روانشيدايي، افسردگي و جز اينها هستند (زاهنيسر، 2000: 1) .
اين مقاله درصدد پاسخگويي به اين سوالات اساسي است که 1- آيا پديده استفادهي اعتيادي از اينترنت در ايران وجود دارد؟ 2- استفاده اعتيادآميز از اينترنت، چه تبعاتي براي افراد (به ويژه كودكان و نوجوانان) در زمينه هاي مختلف اجتماعي, فرهنگي و آموزشي دارد؟
اهداف تحقيق :
هدف كلي اين تحقيق بررسي پديده اعتياد به اينترنت در بين نوجوانان و جوانان 1-تا25سال شهرستان ايذه در سال 90-89
هدف جزئي :
آشنايي با استفاده اعتيادگونه اينترنت در جوانان
آگاه سازي والدين بر مسير اينترنت فرزندان
متغيرهاي پژوهش
متغير اول استفاده اعتياد گونه از اينترنت در بين جوانان و نوجوانان 15تا25سال
مواد و رو ش كار
متغير وابسته در اين مطالعه اعتياد به اينترنت است که يک اختلال روانشناختي است که با تاب و تحمل فرد و گوشه گيري او در ارتباط است . در اين مطالعه افراد معتاد به اينترنت کساني را تشکيل مي دهند که برابر معيار پرسشنامه يانگ نمره نهايي وضعيت آن ها برابر 79-50 ( اعتياد خفيف (100-80 (اعتياد شديد) است.
متغيرهاي مستقل نيز در اين بررسي عبارت بودند از سن، جنس، وضعيت تأهل، شغل، ميزان تحصيلات، مشکلات رواني اجتماعي نظير احساس بيگانگي با خود، احساس ضعف و ناتواني در انجام امور، رفتار ناهنجار اجتماعي، انزواطلبي، درون گرايي و تفوق رفتار احساس بر رفتار منطقي، زمان استفاده و محل اتصال به اينترنت و سرانجام نوع برنامه اينترنتي. گرد آوري داده ها و اطلاعات مورد نياز در اين مطالعه به کمک سه پرسشنامه جداگانه به همراه سؤالات جمعيت شناختي صورت گرفت. براي اندازه گيري اعتياد به اينترنت، پرسشنامه اي مبتني بر تعداد ٢٠ سؤال بر مبناي مقياس ٥ تايي ليکرت با استفاده از آزمون اعتياد به اينترنت يانگ (8) طراحي و تدوين گرديد. در اين پرسشنامه، پاسخگويان درخصوص هر يک از سؤالات مطرح شده يکي از اعداد ١تا ٥ ( هرگز = ١نمره، به ندرت = ٢ نمره، گاهگاهي = ٣ نمره، اغلب = ٤ نمره و هميشه = ٥ نمره ) را به عنوان معيار سازگاري با حالت خود انتخاب نمودند و پس از تعيين نمره نهايي، وضعيت کاربران مورد مطالعه به صورت زير مشخص گرديد (امتياز برابر 49-20= کاربر طبيعي، امتياز برابر 79-50= اعتياد خفيف و امتياز برابر 100- 80 اعتياد شديد).
براي اندازه گيري ميزان احساس بيگانگي با خود در کاربران اينترنت از پرسشنامه DAS در سه بعد احساس ضعف و ناتواني در انجام امور ، رفتار ناهنجار اجتماعي و اجتماع گريزي استفاده شد . در پرسشنامه نوع سوم براي سنجش شخصيت کاربران اينترنت مورد مطالعه از شاخص نوع مايرز بريگز که شخصيت را به چهار نوع درون گرا ، برون گرا ، منطقي و احساسي تقسيم مي کند بهره برداري به عمل آمد (٢١). براي جمع آوري اطلاعات ابتدا يک جلسه توجيهي براي پرسشگران در مورد نحوه تکميل پرسشنامه ها و ارائه ساير اطلاعات ضروري تشکيل شد. براي تعيين ضريب پايايي و روايي پرسشنامه ها نيز روش هاي آزمون- آزمون مجدد و تناسب يا همبستگي مورد استفاده قرار گرفت . روش آزمون - آزمون مجدد به وسيله همان مجموعه پاسخگويان اندازه گيري مي شود. به اين صورت که همان پاسخگويان پرسشنامه ها را در روزهاي مختلف تکميل مي کنند تا معلوم گردد که پاسخ ها چقدر ثبات دارند و سپس ضرايب همبستگي براي مقايسه دو مجموعه پاسخ محاسبه مي گردند. اگر ضرايب مساوي يا بزرگتر از ٧٠ درصد باشد ، قابليت اطمينان پرسشنامه خوب تلقي مي شود. روش تناسب (همبستگي) داخلي، يک معيار رايج سايکومتريک است که در ارزيابي پرسشنامه ها به کار مي رود و نشان مي دهد چقدر عبارات مختلف يک مفهوم را اندازه گيري کرده و بر روي آن متمرکز مي شوند. اين اندازه گيري به وسيله ضريب آلفاي کرونباخ انجام مي شود و معمولاً ضرايب قابل اطمينان7/0 يا بيشتر هستند( ٢٢).
بنابراين براي تعيين روايي پرسشنامه ها و تعيين ثبات آنها از تعداد 30 نفر از همان پاسخگويان در سنين 45-15 سال كه حداقل هفته اي يکساعت از اينترنت استفاده مي کردند ، به طور تصادفي بهره گرفته شد و پرسشنامه ها توسط آنها تکميل و ضرايب همبستگي براي محاسبه در مجموع دو پاسخ محاسبه و ضريب همبستگي بيشتر از ٧٠ درصد به دست آمد . ضريب پايايي پرسشنامه اعتياد به اينترنت يانگ برابر ٨9 /٠، و ضريب پايايي پرسشنامه DAS در بعد ضعف و ناتواني با ٨ سؤال برابر 81/0 در بعد رفتار ناهنجار اجتماعي با ٤ سؤال برابر 77/0 و بعد اجتماع گريزي با ٨ سؤال برابر 85/0 بود.
در اين مطالعه که به روش مقطعي انجام شد، جامعه آماري را خانوارهاي ساکن در شهر ایذه تشکيل مي دادند و حجم گروه نمونه با استفاده از جدول حجم نمونه تصادفي 364 نفر تعيين گرديد. روش نمونه گيري به شيوه تصادفي چند مرحله اي انجام گرديد و خانوارهاي افراد 45-١٥ سال که در هفته حداقل يک ساعت از اينترنت استفاده مي کردند پرسشنامه اعتياد به اينترنت يانگ را تکميل نمودند. پس از ثبت و تحليل اين پرسشنامه ها و شناسايي کاربران معتاد به اينترنت، پرسشنامه DAS و مايرز بريگز توسط آنان تکميل گرديد . براي تحليل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده گرديد.
فرضيههاي تحقيقبا توجه به مدل نظري مذكور، فرضيههاي تحقيق عبارتند از:1- بين اعتياد به اينترنت و مسئوليتپذيري اجتماعي رابطه وجود دارد. 2- بين اعتياد به اينترنت و انزواي اجتماعي رابطه وجود دارد. 3- بين اعتياد به اينترنت و ناكامي تحصيلي و كاري رابطه وجود دارد. 4- بين اعتياد به اينترنت و فقدان حمايت اجتماعي رابطه وجود دارد.
پيشينه و ادبيات تحقيق
ديدگاهها و نظريهها در تبيين اعتياد اينترنتي و پيامدهاي آن
علل گرايش به اينترنت چيست و چرا برخي از افراد بهرهمند از آن، دچار مشكل ميشوند و در معرض خطر ازدست دادن شغل، ازهمگسيختگي روابط اجتماعي، و يا زيانهاي مالي قرار ميگيرند؟ در پاسخ به اين سوال، ديدگاههاي متعددي مطرح شده است. اعتياد به اينترنت يك موضوع بينرشتهاي است و علوم مختلفي چون پزشكي، ارتباطات، جامعهشناسي، حقوق، اخلاق و روانشناسي هر يك از زواياي مختلف علل و پيامدهاي اين پديده را مورد مطالعه قرار دادهاند. ما در اين قسمت بيشتر به ابعاد روانشناختي و اجتماعي آن توجه نمودهايم. اهم نظريهها درباره دلايل گرايش اعتيادي افراد به اينترنت عبارتند از:
1ـ نظريه پويايي رواني و شخصيت
اين نظريه ريشههاي اعتياد فرد به اينترنت را مرتبط با شوكهاي روحي يا كمبودهاي عاطفي دوران كودكي، ويژگيهاي شخصيتي و يا ساير اختلالات، و خلقوخوها يا شرايط روحي موروثي ميداند. طبق اين ديدگاه، بسته به حوادث دوران كودكي و يا ويژگيهاي شخصيتي مكتسب در سن بلوغ، فرد براي توسعه يك رفتار اعتيادآميز و يا هر رفتار ديگري مستعد ميشود. در اين حالت، آنچه كه اهميت دارد، موضوع يا فعاليت نيست، بلكه فرد و مبنايي است كه وي تحت آن، معتاد ميشود (دوران، 2003: 2)
نظریه کنترل اجتماعی
براساس نظريه كنترل اجتماعي هيرشي، ابعاد اصلي پيوند اجتماعي عبارتند از: 1- دلبستگي و علاقه به ديگران، 2- تعهد به خانواده، شغل، دوستان، 3- مشغوليت و مشاركت مداوم در فعاليتهاي زندگي، كار و خانوادگي و 4- اعتقاد به ارزشها و اصول اخلاقي گروه يا جامعه. ضعف هر يك از اين چهار بعد پيوند اجتماعي در فرد ميتواند موجب بروز رفتارهاي انحرافي در او شود (اميدوار و صارمي، 1381: 56). اگر اعتياد به اينترنت را نيز در زمره رفتارهاي انحرافي در نظر گيريم، ميتوان در تحليل اين پديده، از نظريه كنترل اجتماعي هيرشي نيز استفاده كرد.
3ـ تبيين رفتاري
اين تبيين بر پايه مطالعات بي. اف. اسكينر راجع به شرطيشدن عامل يا کنشگر ميباشد. براساس اين ديدگاه، فرد براي دريافت پاداش وارد اينترنت ميشود. پاداشهايي كه وي از اين رفتار ميگيرد، فرار از واقعيت، رسيدن به عشق و سرگرميهاي زياد ميباشد و چنانچه فرد در زمانهاي آتي نيز به اين پاداشها احساس نياز كند، احتمالاً به اينترنت روي خواهد آورد و در نتيجه، اين روند تقويت شده و چرخه همچنان ادامه پيدا ميكند (دوران، 2003: 2).
4ـ تبيين بيوپزشكي
بر پايه تبيين بيوپزشكي، عوامل ارثي و مادرزادي و يا اختلالات شيميايي در مغز و فرارسانها، دلايل اصلي رويآوردن فرد به اعتياد ميباشند. از نظر اين ديدگاه، وجود برخي كروموزومها، هورمونها، و مواد زائد و يا فقدان مواد شيميايي لازم و مشخص و فرارسانهايي كه فعاليت مغز و ساير عناصر دستگاه عصبي را تنظيم ميكنند، در بروز اعتياد در فرد موثرند (فريس، 2002: 3-2). از اين ديدگاه، روشهاي چندي وجود دارد كه طي آن، استفاده از اينترنت احتمالاً باعث تحريك اين فرايند عصبي ـ بيولوژيكي ميشود. روشهاي مورد نظر عبارتند از:
1ـ تجربه بالقوه شديد قدرت، هيجان، خوشحالي، تحريك، تحقق اهداف و رضايت، كه در نتيجه آن، فرد قادر خواهد بود در يك آن به منبع گسترده اطلاعات و جهان لايتناهي منابع راجع به هر چيزي، متصل شود.
2ـ احساس مخاطرهجويي و ريسكپذيري همراه با ناشناختهماندن چيزي كه ممكن است در اتصال بعدي به اينترنت بتوان آن را مشخص كرد. اين امر ناشناخته ممكن است كسب اطلاعات جديد و جالب و يا فرصتهاي تعاملي همچون ارتباط صرف با يك دوست، رفتن به اتاقهاي چت، هرزهنگاري، سكس سايبر، خريد آنلاين و جز اينها باشد.
3ـ اثر خويشتنداري رضايتبخشي كه گمنامي كاربر در نت به وي ميدهد. اين امر هم باعث تسريع روند صميميت و پيوند اجتماعي ميشود كه ظاهراً صداقت آن از ارتباط شفاهي بيشتر است و هم موجب ميشود كه فرد دچار رويا و خواب و خيال شود و يا يك هويت كلي جديدي براي خود ايجاد كند كه ممكن است بسيار لذت بخش هم باشد.
4ـ اثر هيپنوتيزمآور حركات تصاوير بر روي صفحه مانيتور رايانه (يا تلويزيون).
5ـ جذابيت چندرسانهاي همانند رنگ، صداي موزيك يا استريو، سرعت و گرافيكهاي فلاشدار (شركت قانوندانان مراقب قانوندانان، 2005: 2-4).
5- تبيين شناختي
همانند ديدگاه روانكاوي، ديدگاه شناختي متوجه فرايندهاي دروني است. البته اين ديدگاه بيش از آنكه بر اميال، نيازها، و انگيزشها تأكيد كند، بر اينكه افراد چگونه اطلاعات را كسب كرده و تفسير ميكنند و آنها را در حل مشكلات بكار ميگيرند، تأكيد دارد. اصولاً ديدگاه شناختي بيشتر به افكار كنوني و شيوههاي حل مسأله توجه دارد تا تاريخچه شخصي.
در اين ديدگاه، اعتياد به اينترنت برآمده از شناختهاي معيوب و يا پردازش معيوب شناختي است و درمان آن مبتني بر تصحيح فرايند شناختهاي معيوب است (اميدوار و صارمي، 1381: 52).
کارول پوترا تصمیم دارد مسائل روانی معتادان به اینترنت را به مردم آموزش دهد. او میگوید رهایی از مشکلات زندگی با پناه بردن به اینترنت حل نشده و به آن باید به عنوان چاره موقتی برخورد کرد. هنگامی که یک معتاد به اینترنت در انتهای شب سرانجام دست از کامپیوتر میکشد و آن را خاموش میکند مشکلات واقعی به سراغ او میایند. در این زمان رویارویی با آنها بسیار سخت تر و آثار افسردگی عمیق تر به نظر میرسند. با سیاه شدن مانیتور تنهایی و گناه عدم توجه به اطرافیان بیشتر احساس میشود. در این هنگام شخص معتاد به اینترنت مانند معتادان به الکل برای رهایی از مشکلات مجدداً به سمت اینترنت کشیده شده و همه درها را به جز اتاقهای گفتگو بسته میبیند. از نشانههای دیگر اعتیاد فراموش کردن قرارهای ملاقات، عدم توجه به وضع ظاهری و بهداشت شخصی و بروز حالتهای عصبی در گفتگوهای دوستانه میتواند باشد. رویاها و خیالپردازیهای شخص معتاد به نوعی با اینترنت رابطه دارند و مچ دست اغلب آنها درد میکند، دروغ میگویند، اعتیاد خود را انکار میکنند، غذا خوردن به موقع را فراموش کرده و معمولاً در مقابل کامپیوتر به خوردن میپردازند.
تقریبا 5 تا 10 درصد استفاده کنندگان از اینترنت دچار مشکل اعتیاد هستند و جای تعجب نیست که این نسبت در میان مصرف کنندگان مشروبات الکلی و قماربازان نیز دیده میشود. 2 تا 3 درصد از میان 10 درصد معتادان به اینترنت آن را به صورت غیرطبیعی و بیش از حد معمول استفاده میکنند. آنها ساعتهای طولانی از اوقات خود را به بازدید از سایتهای گوناگون و گفتگوهای بیهوده در چت روم می گذرانند. نتایج مطالعات اخیر دکتر دیویس پژوهشگر دانشگاه یورک روی گروهی از دانشجویان نشان میدهد علت اعتیاد به اینترنت در بسیاری از آنها دستیابی به راهی برای سرکوب اضطرابها و تنش های زندگی بوده است. به گفته دکتر دیویس احتمال اعتیاد به اینترنت در میان افراد منزوی و گوشه گیر و کسانی که در ارتباطات اجتماعی و بین فردی خود مشکل دارند بیش از دیگران است. دیویس در انتهای بررسیهای خود نتیجه گیری میکند اگرچه استفاده از اینترنت در دریافت اطلاعات جدید بسیار سودمند است اما از آن نباید برای فرار از مشکلات زندگی استفاده کرد.
اعتیاد به اینترنت پدیده بسیار جدیدی است و هنوز بسیاری با آن کاملاً آشنا نیستند. عدهای معتقدند نمی توان استفاده مستمر از اینترنت را با اعتیاد به مواد مخدر، الکل و یا حتی سیگار مقایسه کرد. روانشناسان و پزشکان کلینیکهای درمانی کمتر از ده سال است که به مشکل اعتیاد به اینترنت توجه نشان دادهاند و بسیاری از متخصصان هنوز در گروه بندی آن با سایر موارد اعتیاد اختلاف نظر دارند. برداشت عمومی جامعه از اعتیاد به اینترنت بر آن است که مردم با میل خود به سراغ اینترنت میروند در حالیکه اعتیاد به موارد دیگر چندان ارادی و با تصمیم قبلی نیست.
نتایج تحقیقات دانشگاه پیتسبورگ بر روی 500 استفاده کننده اینترنت نشان داده است کسانی که به اتاقهای گفتگو و بازدید از سایتهای مختلف، ایمیل و خرید از شبکه وابسته هستند علایم بالینی شبیه معتادان به الکل و یا مواد مخدر از خود نشان دادهاند و بسیاری از آنها اگر چه از بیخوابی رنج میبرند، اما توانایی دوری از کامپیوتر را ندارند. آنها همیشه خسته به نظر میرسند و روابط آنها با اطرافیان و جامعه به حداقل رسیده و عصبی هستند. مهمترین ویژگی معتادان به اینترنت مانند دیگر موارد اعتیاد عدم قبول واقعیت وابستگی روحی به اینترنت است. آنها همواره تلاش میکنند تا اتلاف ساعتهای متمادی از عمر خود در مقابل کامپیوتر را کاملاً عادی جلوه داده و آن را توجیه کنند. اینترنت در واقع مانند الکل و قمار راه گریز از دنیای واقعی است. بیشترین اوقات معتادان در اتاقهای گفتگو و بازیهای کامپیوتری میگذرد. سایتهای خبری، خرید و ایمیل از دیگر مواردی هستند که بیشتر معتادان در آنها به وقت گذرانی مشغول هستند.
برای تشخیص معتادان اینترنت باید رفتار آنها به دقت مورد ارزیابی قرار گیرد. معمولاً معتادان به اینترنت کنترل زمان را از دست داده و کاملاً ارتباط خود را با دنیای خارج قطع میکنند. پسران جوان و زنان میانسال بیشترین معتادان اینترنت را تشکیل میدهند. بسیاری از جوانان تا دیر وقت از اینترنت استفاده میکنند و اگر به تحصیل اشتغال داشته باشند اغلب تکالیف درسی آنها ناتمام باقی میماند.
به عقیده برخی از روانپزشکان آثار اعتیاد به اینترنت در افرادی که در اثر رویارویی با مسائلی مانند طلاق، بیکاری، عدم توجه والدین و مشکلات مالی و حقوقی ضربه روحی خوردهاند بیشتر به چشم میخورد. از اعتیاد به اینترنت با عنوان IAD نام برده میشود و نسبت معتادان حدود 2 تا 5 میلیون در ازا هر 50 میلیون استفاده کننده معمولی است.
مرگ یک جوان چینی در چند سال پیش پس از سه روز استفاده بی وقفه از کامپیوتر و یا ماجرای پدری که فرزند نوزاد خود را در وان حمام گذاشت و تصمیم گرفت تا پر شدن وان به سراغ ایمیل هایش برود از نمونههای روشن اعتیاد به اینترنت است و چنین نمونههایی روانشناسان و بسیاری از مردم جهان را متوجه شیوع نابهنجاری و بیماری جدیدی کرده است که باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد.
پرفسور کیمبرلی یانگ استادیار پیشین دانشکده روانشناسی برادفورد از اولین کسانی است که استفاده بیش از حد به اینترنت را در گروه اعتیاد قرار داد. مطالعات او در سال 1994 با بررسی در رفتار بیش از 500 استفاده کننده از کامپیوتر انجام شد. او در مطالعات خود از شرکت کنندگان در بررسی میخواست به 8 سئوال جواب دهند تا او بتواند نسبت وابستگی آنان به اینترنت را تشخیص دهد. یکی از سئوالات این است: آیا پس از قطع ارتباط با اینترنت در خود نشانههای افسردگی، سرخوردگی و یا عصبانیت میبینید؟ که 3 جواب مثبت نشاندهنده اعتیاد به اینترنت بود.
یافتههای دکتر کیمبرلی یانگ حاکی از عدم توانایی معتادان به اینترنت در مقابله با مشکلات روزمره است. او میگوید افراد خجالتی بیشتر در معرض اعتیاد قرار دارند و مسائل فردی مانند کمرویی سبب میشود تا اینگونه افراد جهت فرار از حقایق در دنیای خیالی اتاقهای گفتگو هیچگاه نگران قیافه و وضع ظاهر و محیط خانوادگی نبوده و بتوانند با مردم سراسر دنیا بدون آشکار کردن موقعیت خود ارتباط برقرار نمایند. زنان خانه دار و معمولاً دانشجویان جدید دانشگاهها در شهرهای به دور از خانواده و غریب از اولین قربانیان اعتیاد به اینترنت هستند.
درمان و کمک به معتادان اینترنت در حال حاضر در مراحل ابتدایی قرار دارد و تحقیقات کامل روشهای معالجه روان درمانی چندانی در دست نیست. تعدادی کتابچه و جزوه خود درمانی توسط انستیتوهای بهداشتی به چاپ رسیده که نمیتوانند به رفع اعتیاد کمک کنند. جای تعجب نیست اگر گفته شود تعداد بیشماری از گروههای پشتیبان کمک به معتادین خدمات خود را در اینترنت قرار دادهاند.
همانند روشهای موجودی که در ترک اعتیاد سیگار، مواد مخدر، مشروبات الکلی و قمار به کار میرود متخصصان به قطع ناگهانی از اینترنت اعتقاد ندارند اگر چه تجویز اینگونه درمان در برخی قابل اجرا است ولی اکثر معتادان به دلایل گوناگون مانند انجام و اتمام پروژههای درسی دانشآموزان و دانشجویان و کارمندان قادر به ترک ناگهانی اینترنت نیستند.
قدم اول برای کسانی که تصمیم دارند بدون کمک روانپزشکان و روان درمانگران خود راساً به کم کردن ساعات استفاده از اینترنت اقدام کنند شناخت عمق وابستگی به اینترنت است. در این مرحله انکار اعتیاد نقش عمدهای در ترک آن بازی خواهد کرد. پس از آن باید به قول و قرارهای شخصی پرداخت و مدت و زمان استفاده روزانه از اینترنت را محدود و آن را جداً دنبال کرد. قدم بعدی یافتن جایگزین مناسب جهت اینترنت است. بازگشت به گذشته و مقایسه آن با حال نشان خواهد داد که کدام فعالیت خانوادگی و اجتماعی و شخصی مانند گذراندن وقت با همسر و فرزندان، دوستان، ورزش، مطالعه و خواب جای خود را با اینترنت تعویض کردهاند.
مقابله با مشکلاتی مانند خاطرات بد گذشته، جدایی، مسائل مالی، تنهایی، بیکاری و استرسهای ناشی از کار با روی آوردن به اینترنت و چت روم از بین نخواهند رفت. شناخت نقاط ضعف و قدرت هر شخص جهت ترک اعتیاد کاملاً به آمادگی روحی وابسته است و مراجعه به پزشک و در میان نهادن مشکلات شخصی و خانوادگی با وی کاملاً ضروری به نظر میرسد و نباید از آن غفلت کرد.
6- تبيين شناختي ـ رفتاري
رشد اعتياد به اينترنت با شرايط روانشناختي قبلي به وجود ميآيد. در اكثر مواقع، اين آسيبشناسي شامل افسردگي، اضطراب اجتماعي و انواع روانپريشيها است. وقتي فرد در معرض استفاده از اينترنت قرار ميگيرد، فرايند كاربرد مشكلزاي اينترنت شروع ميشود. اين آسيبشناسي زمينهاي، نوعي آمادگي و تمايل است و موجب شروع استرس ميشود. البته چندين عامل ديگر نيز در ايجاد و يا حفظ اختلال دخالت دارند:
اولاً، بعضي از تقويتكنندههاي رفتاري وجود دارند كه به عنوان عامل شرطي عمل ميكنند. اتاق، صندلي، دستزدن به صفحه كليد، موس، صداي شروع رايانه، بوق يا صداي زنگ آن از اين عوامل هستند.
ثانياً، بدكاري شناختي نيز در اينجا عمل ميكند. زيرا شناخت غيرسازشي در زمينه خود و دنيا، شاخصهاي اوليه اين اختلال هستند. باورهايي همچون اين موضوع كه فرد فقط در اينترنت قدرت كنترل دارد، فقط در آنجا براي خود كسي است و فقط در آنجا قابل احترام است و مانند آن، افکار شناختي مشكلزا در زمينه «خود» هستند.
باورهايي مانند هيچكس در بيرون از اينترنت از من خوشش نميآيد، يا اينترنت تنها جايي است كه واقعاً ميشود مردم را شناخت، و هر كسي به نوعي به اينترنت آلوده است و مانند آن افكار شناختي مشكلزا در زمينه «دنيا» هستند.
ثالثاً، بيان كيفي كاربري اينترنت بستگي به شبكه حمايتي اجتماعي فرد دارد. اگر تمام عوامل در فرد وجود داشته باشد و حمايت اجتماعي نشود، احتمال دارد به اعتياد اينترنتي عمومي روي بياورد كه با رفتارهاي جلب توجه اجتماعي، غيرشخصي و غفلت كاري مشخص ميشود. اما اگر جهات اجتماعي داشته باشد، اعتياد به اينترنت ويژه در او ايجاد خواهد شد كه فقط در بخش ويژهاي از تكنولوژي مانند بازي يا هرزهنگاري جنسي است.
از ديدگاه رفتاري ـ شناختي، نشانههاي اختلال شامل افكار وسواسي درباره اينترنت، كنترل تكانه ضعيف، ناتواني در متوقفكردن استفاده از اينترنت و مهمتر از همه، اين باور كه اينترنت تنها دوست فرد است. علاوه بر اين، در موقعي كه تماس برقرار نيست، به فكر اينترنت بودن پيشبيني تماس بعدي با آن و صرف مخارج زياد درباره اينترنت و كارهاي مربوط به آن نيز نشانههاي ديگر اين اختلال هستند. مشكل عمده ديگر، جداكردن فرد از دوستان خود به نفع دوستان اينترنتي است و در نهايت نوعي احساس گناه درباره استفاده از اينترنت و دروغگفتن به دوستان درباره وقت صرفشده و به صورت سري نگهداشتن آن، نشانههاي ديگر اين اختلال هستند. اين افراد درحالي كه ميدانند كارشان از نظر اجتماعي مورد پسند نيست، نميتوانند آن را متوقف كنند. چرا كه به خودارزشي كمتر و در نتيجه نشانههاي بيشتر ميانجامد (اميدوار و صارمي، 1381: 52).
تحقيقات پيشين
گروهول در توضيح اين مسئله كه چرا مردم به گونهاي اعتيادآور از اينترنت استفاده ميكنند، معتقد است که علت گرايش افراد به استفاده اعتيادآور از اينترنت، تمايل آنها به دوريگزيدن از مشكلاتي است كه در زندگي شخصي با آنها مواجهاند. به عبارتي، افراد براي اينكه از دست مشكلات زندگي فرار كنند، به اينترنت روي ميآورند. معتادان اغلب يك "زندگي دوم" و يا مفري را براي "فراموشكردن مشكلاتشان در هنگام آنلاين بودن ايجاد ميكنند، درست مانند احساس كرختي و مستي كه افراد معتاد به الكل در هنگام نوشيدن الكل گزارش ميدهند" (مركز منابع آموزش جنسي، 2003: 3).
كرات در تحقيق خود در سال 1999 بدين نتيجه رسيد كه نوجواناني كه از تماسهاي اجتماعي كنارهگيري ميكنند، از اينترنت بعنوان ابزاري براي فرار از واقعيت استفاده ميكنند (ليم و همكاران، 2004: 2).تحقيقات ديگر نيز نشان داده اند يكي از آثار وابستگي به اينترنت اين است كه افراد وابسته، زمان كمتري را با خانواده خود ميگذرانند. از علائم اين وابستگي، گوشهگيري، اختلال در الگوي خواب، احساس نياز به تنها بودن و فراموش كردن مسؤوليتهاي خانوادگي است. از سوي ديگر، بايد به اين امر اذعان داشت كه همين عامل انزواي اجتماعي باعث تشديد اعتياد اينترنتي در بين افراد مي گردد.
يونگ (1996) نيز در تحقيقات خود دريافت 58 درصد دانشآموزان پس از استفاده زياد از حد اينترنت در عادتهاي مطالعه خود دچار افت شديد شدند و نمرات آنها بطور قابلملاحظهاي كاهش و ميزان غيبتهاي اين دانشآموزان افزايش يافت. اگر چه به دليل قابليتهاي زياد، اينترنت به عنوان يك ابزار ايدهآل آموزشي شناخته شده است، اما متاسفانه دانشآموزان بجاي انجام فعاليت خلاقانه، اغلب در سايتهاي نامربوط، اتاقهاي گپ، سرويسهاي دوستي اينترنتي به گشت و گذار ميپردازند و با نرمافزارهاي بازي اينترنتي سروكار دارند. همچنين، بردي (1996) در تحقيقاتش به اين نتيجه رسيد كه استفاده بيش از حد و تا دير وقت از خطوط اينترنت دانشگاه، دانشجويان را با خطرات استفاده نامناسب از اينترنت و مشكلات تحصيلي و عدم مشاركت در برنامههاي درسي مواجه ساخته است. كه به تدريج همين امر باعث تشديد اعتياد اينترنتي بين اين افراد مي گردد.
اورزاك طي مطالعهاي كه به سال 1999 انجام داد، دريافت كه افرادي كه اعتياد اينترنتي دارند، كساني هستند كه به سادگي خسته و ملول ميشوند، تنها، كمرو، خجالتي، افسرده و دچار ساير انواع اعتياد هستند (چبي و همكاران، 2000: 1).
ست نيز در تحقيق خود اظهار ميدارد كه اعتياد اينترنتي، انسانها را به افرادي متروك و رهاشده تبديل كرده و بر روابط اجتماعي آنان با ديگران تأثير ميگذارد. بهرهوري و بازدهي كاري كساني كه استفاده بيش از حد از اينترنت ميكنند پايين ميآيد، اين افراد، با تأخير به محل كار ميآيند و دچار كمكاري ميشوند. همچنين، افرادي كه معتاد به گپزدن اينترنتي ميشوند، معمولاً بيش از حد درگير روابط مجازي ميشوند و احتمال اينكه به مسائل غيراخلاقي نيز آلوده گردند، بالا است. دوستي اينترنتي خيلي سريع اهميت و جايگاه روابط خانوادگي و دوستان قديمي را ميگيرد. اين اعتياد در اكثر موارد منجر به شكست در ازدواج و بيثباتي در روابط خانوادگي نيز ميشود (فنيچل، 2003).
در مجموع، بر اساس مطالعات پيشين، ساير پيامدهاي اعتياد اينترنتي عبارتند از: سستي در روابط اجتماعي فرد با ديگران و اختلال در مهارتهاي زندگي واقعي (كينگ، 1996: 7)، اختلال در زندگي كاري و شغلي فرد (دوران، 2003: 3) ، فقدان كنترل بر رفتارها، تحريف زمان و كاهش حجب و حيا (دي آنجليس، 2000: 1-2)، بريدن از زندگي واقعي (بولن و هاره، 2000: 3-11) .
همچنين، بر اساس مطالعات پيشين، مهمترين دلايل استفاده اعتيادي از اينترنت، عبارتند از: تغيير شديد در وضع روحي و رواني و خلق و خوي فرد (دي آنجليس، 2000: 1-2)، نارضايتي از زندگي زناشويي، فشار كاري، مشكلات مالي، عدم امنيت، اضطراب و دعواهاي خانوادگي (چبي و همكاران، 2000: 1-2) ، فرار از واقعيت و كنارهگيري از تماسهاي با ديگران در جامعه (ليم و همكاران، 2004: 2).
چارچوب نظری تحقیق
چارچوب نظري اين تحقيق، تلفيقي از برخي ديدگاههاي مذكور و مطالعات پيشين است. در مطالعه ارتباط متغيرهاي عدم مسؤليت پذيري اجتماعي و اعتياد به اينترنت، از نظريه کنترل اجتماعي هيرشي، استفاده شده است. بر اين اساس، هر چه فرد تعهد کمتري نسبت به ديگران داشته باشد، گرايش و رفتار انحرافي او از جمله رفتار اعتيادي وي به اينترنت بيشتر مي شود.
براي مطالعه ارتباط متغيرهاي احساس خودارزشي و اعتياد به اينترنت، از تبيين شناختي_ رفتاري استفاده شده است. اعتقاد فرد به اينكه فقط در اينترنت از قدرت برخوردار است و براي خود کسي است و فقط در آنجا قابل احترام است، باعث گرايش اعتيادي فرد به اينترنت مي شوند. در مطالعه ارتباط متغيرهاي فقدان حمايت اجتماعي و اعتياد به اينترنت نيز از تبيين شناختي- رفتاري استفاده شده است. اعتقاد فرد به اينكه هيچكس در بيرون از اينترنت از او خوشش نميآيد و به لحاظ اجتماعي مورد حمايت قرار نميگيرد، باعث گرايش اعتيادي فرد به اينترنت مي شوند.
در مطالعه ارتباط متغيرهاي احساس انزواي اجتماعي و اعتياد به اينترنت نيز از تبيين شناختي- رفتاري استفاده شده است. اعتقاد فرد به اينكه اينترنت تنها دوست مخصوص و صميمي اوست، موجب افزايش علاقه به دوستان مجازي و كاهش گرايش وي به دوستان واقعي و انزواي اجتماعي مي شود.
همانطوركه در شكل زير نشان داده مي شود پديده استفاده اعتيادي از اينترنت رابطه دو سويه اي با هر يك از متغيرهاي احساس خود ارزشي، فقدان حمايت اجتماعي، انزواي اجتماعي، ناکامي تحصيلي و کاري و عدم مسؤليت پذيري اجتماعي دارد. در واقع، اين متغيرها ضمن آن كه بر پديده اعتياد اينترنتي اثر ميگذارند، در عين حال به عنوان پيامدهاي اعتياد اينترنتي نيز شناخته مي شوند. در نظريه ها و پيشينه تجربي تحقيق نيز اين رابطه دو سوية ملاحظه ميشود. با عنايت به اين چارچوب نظري، مدل مورد استفاده در اين تحقيق جهت تبيين پديده استفاده اعتيادي از اينترنت به شکل زير مي باشد:
روش تحقيق
در اين تحقيق از روش پيمايشي استفاده شده است. جامعه آماري اين پژوهش شامل نوجوانان و جوانان در فاصله سني 25-15 سال شهر ایذه است كه به اينترنت دسترسي دارند. از ميان آنان، نمونهاي به حجم 800 نفر در نظر گرفته شده است. روش نمونهگيري به دو شكل بوده است. در روش اول، با استفاده از روش نمونهگيري خوشهاي ، درمجموع 600 نفر در گروه سني مزبور از طريق مراجعه به خانوار انتخاب شدهاند. در روش دوم، از بين كافي نتهاي سطح شهر ایذه تعداد 200 نفر كاربر در گروه سني مزبور به شيوه تصادفي انتخاب و با آنان مصاحبه شده و پرسشنامه تكميل شده است.
ابزار سنجش در اين پژوهش پرسشنامه بوده است. براي سنجش ميزان و ابعاد اعتياد اينترنتي، تركيبي از مقياس ديويس (شامل 20 سؤال) و پرسشنامه كاپلان (شامل 28 سؤال)، با توجه به شرايط فرهنگي و اجتماعي ايران استفاده شده است و پس از تهيه پرسشنامه اوليه، به منظور اطمينان از روايي گويههاي مطرحشده، با انجام يك پيشآزمون با نمونه 50 نفر، از ضريب آلفاي كرونباخ استفاده شده است كه نتايج آن براي هر يك از مفاهيم و شاخص هاي تركيبي بالاتر از 70 درصد ميباشد. همچنين، جهت تعيين ميزان اعتبارابزار اندازهگيري، از اعتبار صوري (محتوايي) استفاده شده است كه در اين روش از مشاوره و مصاحبه با اساتيد و صاحبنظران موضوعي بهره گرفته شد.
يافته هاي تحقيق
بخش اول: نتايج توصيفي
يافته هاي توصيفي تحقيق در سه بخش ارائه شده است: الف) توزيع فراواني پاسخگويان برحسب استفاده از اينترنت ،
ب) توزيع فراواني پاسخگويان برحسب اعتياد به اينترنت، و ج) توزيع فراواني پاسخگويان برحسب متغيرهاي تأثيرگذار و پيامدي استفاده از اينترنت.
الف) توزيع فراواني پاسخگويان برحسب استفاده از اينترنت
1- اكثريت پاسخگويان (8/94 درصد) اظهار داشتهاند كه درمنزل خود كامپيوتر دارند.
2- بيش از يک سوم (8/39 درصد) پاسخگويان اظهار داشتهاند كه بين 4 تا 6 سال كامپيوتر در اختيار دارند؛ 37 درصد از افراد نيز بر داشتن كامپيوتر در مدت كمتر از 3 سال اشاره داشتهاند. در مجموع، متجاوز از سه چهارم (8/76 درصد) از پاسخگويان به مدت کمتر از 6 است که از کامپيوتر استفاده مي کنند.
3- نزديك به دو سوم پاسخگويان (6/61 درصد) اظهار داشتهاند كه كمتر از 3 سال است كه به اينترنت دسترسي دارند. 5/30 درصد از آنها به مدت 4 تا 7 سال و 3/5 درصد از آنها نيز به مدت 8 سال از زمان دسترسي خود به اينترنت اشاره کرده اند.
4- بيش از دو سوم پاسخگويان (1/68 درصد) كمتر از 10 ساعت در هفته به اينترنت دسترسي دارند.
5- نزديك به سه پنجم پاسخگويان (5/72 درصد) اظهار داشتهاند كه كمتر از 2 ساعت در هر ارتباط به اينترنت متصل ميشوند.
6- 2/42 درصد از پاسخگويان اشاره داشتهاند كه كمتر از 40 درصد از استفاده از اينترنت را به امور تحصيلي و كاري اختصاص مي دهند.
7- درخصوص اولويت اول پاسخگويان در استفاده از اينترنت، يك سوم (1/33 درصد) از آنها از اينترنت براي چككردن ايميل, 1/19 درصد براي چتكردن، 4/14 درصد به منظور استفاده از سايتهاي خبري و رسانه اي و 3/11 درصد براي بازيكردن استفاده مينمايند.
8- منزل (4/76 درصد) و کافي نت ها (5/9 درصد) مکانهايي هستند که پاسخگويان بيشترين ميزان استفاده از اينترنت را در آنها دارند.
ب) توزيع فراواني پاسخگويان برحسب اعتياد به اينترنت
در اين مطالعه، پديده اعتياد به اينترنت از سه بعد عاطفي، رفتاري و شناختي تشکيل شده است که هر يک مشتمل بر گويه هاي خاصي بوده اند. در اين قسمت، تنها به شرح نتايج حاصل از سنجش شاخص ترکيبي هر يک از اين سه بعد اشاره شده است.
جدول شماره (1): توزيع نسبي پاسخگويان برحسب استفاده از کامپيوتر
متغيرهامقولههافراوانيدرصدميانگين مفروضميانگين واقعيانحراف معيار
جدول شماره (1): توزيع نسبي پاسخگويان برحسب استفاده از کامپيوتر
متغيرهامقولههافراوانيدرصدميانگين مفروضميانگين واقعيانحراف معياراعتياد عاطفي به اينترنتعدم اعتياد2711/351809/1526/5بينابين2963/38اعتياد2066/26اعتياد رفتاري به اينترنتعدم اعتياد1555/202136/1952/5بينابين3386/44اعتياد2649/34اعتياد شناختي به اينترنتعدم اعتياد3278/421829/1421/5بينابين2646/34اعتياد1736/22شاخص کلي اعتياد اينترنتيعدم اعتياد3537/4897/4821/1421/14بينابين1786/24اعتياد1948/26
توجه: مقادير ميانگين مفروض، ميانگين واقعي و انحراف معيار آمده در جدول، براساس مقادير واقعي و اصلي اي مي باشد که اين تقسيم-بندي سه گانه با توجه به آنها انجام گرفته است.
>1- 3/38 درصد پاسخگويان از اعتياد عاطفي بينابين، 1/35 درصد فاقد اعتياد عاطفي، و 6/26 درصد از اعتياد عاطفي به اينترنت برخوردار بودند.
2- 6/44 درصد از پاسخگويان از اعتياد رفتاري متوسط يا بينابيني برخوردار بودند. 9/34 درصد از آنها معتاد رفتاري به اينترنت و 5/20 درصد نيز داراي علائم اعتياد به اينترنت نبودند.
3- در رابطه با اعتياد شناختي پاسخگويان به اينترنت، 8/42 درصد از آنها فاقد علائم اعتياد شناختي به اينترنت بوده، 6/34 درصد داراي اعتياد بينابين و 6/22 درصد نيز دچار استفاده اعتياد شناختي از اينترنت بوده اند.
4- درخصوص شاخص ترکيبي اعتياد به اينترنت، نتايج گوياي آنست که استفاده ي قريب به نيمي (7/48 درصد) از پاسخگويان از اينترنت در دسته استفاده اعتيادي قرار نگرفته، 8/26 درصد از آنها استفاده اعتيادي از اينترنت داشته و ميزان اعتياد اينترنتي در بين 6/24 درصد از آنها نيز در حد بينابين بوده است.
ج) توزيع فراواني پاسخگويان برحسب متغيرهاي تأثيرگذار و تبعات استفاده از اينترنت
پديده استفاده اعتيادي از اينترنت حامل متغيرهاي تأثيرگذار و پيامدهاي اجتماعي گوناگوني است که در اين مطالعه سعي گرديد تا مهمترين اين متغيرها سنجش و مورد مطالعه قرار گيرند: كه پيامدها شامل 5 مورد: 1- عدم مسئوليتپذيري اجتماعي، 2- انزواي اجتماعي، 3- ناكامي تحصيلي و كاري، 4- فقدان حمايت اجتماعي، و 5- احساس خودارزشي بوده اند، که نتايج حاصل از مطالعه هر يک در زير مورد بحث و مطالعه قرار گرفته است:
جدول شماره (2): توزيع نسبي پاسخگويان برحسب متغيرهاي تأثيرگذار و پيامدهاي استفاده اعتيادي از اينترنت
متغيرهامقولههافراوانيدرصدميانگين مفروضميانگين واقعيانحراف معيارعدممسئوليتپذيري اجتماعيپايين4732/601570/1130/4متوسط1695/21بالا1443/18انزواي اجتماعيپايين576731875/1157/4متوسط1385/17بالا755/9ناكامي تحصيلي و كاريپايين5787/731244/741/3متوسط14118بالا653/8فقدان حمايت اجتماعيپايين4998/641538/1559/3متوسط1402/18بالا13117احساس خود ارزشيپايين1442/18939/1221/2متوسط1671/21بالا4817/60
توجه: مقادير ميانگين مفروض, ميانگين واقعي و انحراف معيار آمده در جدول، براساس مقادير واقعي و اصلي اي مي باشد که اين تقسيم-بندي سه گانه با توجه به آنها انجام گرفته است.
1- نزديك به سه پنجم (2/60 درصد) از پاسخگويان احساس مسئوليت پذيري اجتماعي بالايي برخوردار بوده و ميزان پايين مسئوليت پذيري اجتماعي در بين 3/18 درصد از آنها مشاهده شده است.
2- قريب به سه پنجم (73 درصد) از پاسخگويان فاقد علائم انزواي اجتماعي برخوردار بوده، و علائم آن تنها در ميان 5/9 درصد از آنها بالا بود.
3- در رابطه با پيامد ناکامي تحصيلي و کاري، ميزان اين پيامد در ميان 7/73 درصد از پاسخگويان در حد پايين بوده و تنها 3/8 درصد از آنها علائم بالايي در اين خصوص داشته اند.
4- فقدان حمايت اجتماعي در ميان 8/64 درصد از پاسخگويان پايين بوده و در مقابل 17 درصد از پاسخگويان از علائم بالاي فقدان حمايت اجتماعي برخوردار بوده اند.
5- از نظر احساس خودارزشي، مطالعه نشان داد که ميزان احساس خودارزشي در ميان متجاوز از نيمي (7/60 درصد) از پاسخگويان در حد بالا بود، ضمن آنکه نبايد احساس پايين خودارزشي در ميان 2/18 درصد از پاسخگويان را از نظر دور داشت.
بخش دوم: نتايج تحليلي-تبييني
نتايج تحليلي اين تحقيق در دو مقوله: 1- آزمون رابطه بين اعتياد به اينترنت و متغيرهاي تأثيرگذار و پيامدي آن، و 2- آزمون تفاوت و شيوع ابعاد اعتياد به اينترنت ارائه شده اند:
الف) آزمون رابطه بين اعتياد به اينترنت و متغيرهاي تأثيرگذار و پيامدي آن
در اين قسمت، نتايج حاصل از آزمون فرضيه هاي تحقيق درخصوص رابطه بين اعتياد به اينترنت و متغيرهاي تأثيرگذار و پيامدي آن شامل: 1- عدم مسئوليتپذيري اجتماعي، 2- انزواي اجتماعي، 3- ناكامي تحصيلي و كاري، 4- فقدان حمايت اجتماعي، و 5- احساس خودارزشي ارائه ميشود: جدول ( 3 ). نتايج حاصل از آزمون رابطه بين اعتياد به اينترنت و متغيرهاي تأثيرگذار و پيامدي آن
متغيرهامقياس متغيرهامقدار کاي اسکور (x2 )نوع ضريب همبستگيمقدار ضريب همبستگيسطح معنيداري (P )اعتياد به اينترنت – عدممسئوليتپذيري اجتماعيترتيبي _ ترتيبي03/149کندال تاوي -بي38/001/0اعتياد به اينترنت – انزواي اجتماعيترتيبي _ ترتيبي15/135کندال تاوي -بي36/001/0اعتياد به اينترنت – ناكامي تحصيلي و كاريترتيبي _ ترتيبي23/110کندال تاوي -بي34/001/0اعتياد به اينترنت – فقدان حمايت اجتماعيترتيبي _ ترتيبي27/85کندال تاوي -بي28/001/0اعتياد به اينترنت – اخساس خودارزشيترتيبي _ ترتيبي29/79کندال تاوي -بي29/0-01/0
اعتياد به اينترنت – انزواي اجتماعيترتيبي _ ترتيبي15/135کندال تاوي -بي36/001/0
اعتياد به اينترنت – ناكامي تحصيلي و كاريترتيبي _ ترتيبي23/110کندال تاوي -بي34/001/0
اعتياد به اينترنت – فقدان حمايت اجتماعيترتيبي _ ترتيبي27/85کندال تاوي -بي28/001/0
اعتياد به اينترنت – اخساس خودارزشيترتيبي _ ترتيبي29/79کندال تاوي -بي29/0-01/0
نتايج جدول فوق نشانگر نتايج حاصل از آزمون رابطه بين اعئياد به اينترنت و متغيرهاي تأثيرگذار و پيامدي آن مي باشد که براساس آن ميتوان به موارد زير اشاره کرد:
1- بين دو متغير اعتياد به اينترنت و عدم مسئوليت پذيري اجتماعي، رابطه آماري معني داري با اطمينان 99/0 و سطح خطاي كمتر از 01/0 وجود دارد. از سوي ديگر، مقدار ضريب همبستگي كندال تاوي بي (38/0) نيز مؤيد همبستگي متوسط و تغيير همزمان دو متغير اعتياد به اينترنت و ميزان عدم مسئوليتپذيري اجتماعي ميباشد. بدين معني كه هرچه شخص از اعتياد به اينترنت بيشتري برخوردار باشد، به همان ميزان عدم مسئوليتپذيري اجتماعي وي نيز بيشتر خواهد بود. و از سوي ديگر عدم مسئوليت پذيري اجتماعي نيز در سوق دادن افراد به سمت اعتياد اينترنتي مؤثر مي باشد.
2- رابطه آماري معنيداري بين دو متغير اعتياد به اينترنت و انزواي اجتماعي با اطمينان 99/0 و سطح خطاي كمتر از 01/0 وجود دارد. مقدار ضريب همبستگي كندال تاوي بي (36/0) نيز مؤيد همبستگي متوسط و تغيير همزمان دو متغير اعتياد به اينترنت و ميزان انزواي اجتماعي ميباشد. بدين معني كه هرچه شخص از اعتياد به اينترنت بالاتري برخوردار باشد، در مقابل انزواي اجتماعي وي نيز بيشتر خواهد بود. و به نوبه خود انزواي اجتماعي نيز در گرايش افراد به سمت اعتياد اينترنتي دخيل مي باشد.
3- با اطمينان 99/0 و سطح خطاي کمتر از 01/0, رابطه آماري معنيداري بين دو متغير اعتياد به اينترنت و ناكامي تحصيلي و كاري وجود دارد. بعلاوه، مقدار ضريب همبستگي كندال تاوي بي (34/0) نيز دلالت بر همبستگي متوسط و تغيير همزمان دو متغير اعتياد به اينترنت و ناكامي تحصيلي و كاري دارد. بدين معني كه هرچه شخص از اعتياد به اينترنت بالاتري برخورداري باشد، در مقابل ميزان ناكامي تحصيلي و كاري وي نيز بيشتر خواهد بود. و به همان ميزان ناكامي تحصيلي و كاري در شكل دادن اعتياد اينترنتي در افراد مؤثر است.
4- بين دو متغير اعتياد به اينترنت و فقدان حمايت اجتماعي، مطالعه نشان داد که رابطه آماري معنيداري با اطمينان 99/0 و سطح خطاي كمتر از 01/0 وجود دارد. مقدار ضريب همبستگي كندال تاوي بي (28/0) نيز مؤيد همبستگي نسبي و تغيير همزمان دو متغير اعتياد به اينترنت و ميزان فقدان حمايت اجتماعي ميباشد. بدين معني كه هرچه شخص از ميزان اعتياد به اينترنت بالاتري برخورداري باشد، در مقابل فقدان حمايت اجتماعي نيز بيشتر خواهد بود. از سوي ديگر، فقدان حمايت اجتماعي نيز در سوق دادن افراد به سمت اعتياد اينترنتي نقش دارد.
5- با اطمينان 99/0 و سطح خطاي كمتر از 01/0 رابطه آماري معنيداري بين دو متغير اعتياد به اينترنت و احساس خودارزشي وجود دارد. افزون بر اين، نتيجه ضريب همبستگي كندال تاوي بي (29/0-) نيز مؤيد همبستگي نسبي و تغيير معكوس دو متغير اعتياد به اينترنت و احساس خودارزشي ميباشد. بدين معني كه هرچه شخص از ميزان اعتياد به اينترنت پايينتري برخورداري باشد، در مقابل احساس خودارزشي وي نيز بيشتر خواهد بود. و به عبارت ديگر، احساس خودارزشي پايين نيز در اعتياد اينترنتي افراد مؤثر است.
ب) آزمون تفاوت و شيوع ابعاد اعتياد به اينترنت
در اين مطالعه به منظور مقايسه ابعاد عاطفي، رفتاري و شناختي اعتياد به اينترنت در بين جامعه آماري و همچنين اولويتبندي اين ابعاد، از آزمون ناپارامتري فريدمن استفاده شده است. آزمون تفاوت ابعاد سه گانه اعتياد به اينترنت حکايت از آن داشت که از حيث آماري، با اطمينان 99/0 و سطح خطاي کمتر از 01/0 تفاوت معني داري بين ابعاد اعتياد به اينترنت وجود دارد. از طرفي، مقايسه ميانگين رتبه ابعاد اعتياد به اينترنت نشان از آن دارد که افراد بيشترين رتبه را از بعد رفتاري (با ميانگين 25/2)، عاطفي (با ميانگين 95/1) داشته و در مقابل کمترين رتبه درخصوص بعد شناختي (با ميانگين 80/1) بوده است. بنابراين، ميزان اعتياد رفتاري به اينترنت پاسخگويان بيش از ابعاد ديگر اعتياد به اينترنت (يعني عاطفي و شناختي) بوده است. بدين معني كه شايع ترين نوع اعتياد پاسخگويان به اينترنت، اعتياد رفتاري است تا صورتهاي ديگر اعتياد عاطفي و شناختي.
جدول زير مويد چنين نتيجهاي است:
جدول شماره (4): نتايج حاصل از آزمون فرضيه تفاوت ابعاد اعتياد به اينترنت
نتيجه گيري
تحقيق حاضر به يكي از پديدههاي نو به نام اينترنت پرداخته است، اينترنت در سال 1373 به ايران وارد شد، اما از آن به بعد، آمار تعداد كاربران اينترنت همهساله رشد بالايي را نشان ميدهد. بطوريكه براساس گزارش وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات، تنها در چهار سال اخير، تعداد کاربران اينترنت در کشور 25 برابر شدهاست. از اينرو، نياز به شناخت علمي اين پديدهي در حال رشد در ايران با توجه به تبعات آن امري اجتنابناپذير ميباشد. مطالعه حاضر سعي بر آن داشته است تا با ديدگاهي جامعهشناختي به مطالعه پديده اعتياد به اينترنت و پيامدها و متغيرهاي تاثيرگذار بر آن در بين نوجوانان و جوانان بپردازد.
بر اساس نتايج تحقيق، پاسخگويان بطور ميانگين 11 ساعت و 22 دقيقه در هفته به اينترنت دسترسي دارند. ميانگين مدت زمان اتصال پاسخگويان به اينترنت در هر ارتباط نيز 1 ساعت و 56 دقيقه است. به نظر هولمز، هرگاه ميزان استفاده از اينترنت به كمتر از 19 ساعت در هفته برسد، در آن صورت ميگوييم كه فرد بصورت طبيعي از اينترنت استفاده ميكند. بنابراين، از نظر هولمز، فردي که بيش از 19 ساعت در هفته از اينترنت استفاده مي کند، در آن صورت مي گوييم که اين فرد معتاد به اينترنت است. اما به نظر يونگ فرد معتاد به اينترنت كسي است كه حداقل 38 ساعت در هفته و يا 8 ساعت در روز، وقت خود را صرف استفاده از آن ميكند. در هر حال، صرف نظر از كميت استفاده از اينترنت، ميتوان به علائم اعتياد به آن توجه داشت.
بر اساس نتايج اين تحقيق ميتوان گفت كه ميزان استفاده از اينترنت در ميان اكثر نوجوانان و جوانان مورد مطالعه، معمولي است و در حد استفاده اعتيادي نيست. در واقع، از كل جمعيت نمونه تحقيق، 4/66 درصد از نوجوانان و جوانان بهرهمند از اينترنت، اعتياد به آن ندارند. اما, با توجه به ميزان كنوني رشد اينترنت در ايران، وجود اعتياد به اينترنت در ميان 3/24 درصد نوجوانان و جوانان بهرهمند از آن مي تواند قابل تأمل باشد و اين سوال را مطرح سازد كه آيا با رشد اينترنت و ضريب نفوذ تدريجي آن در ايران، در آيندهاي نزديك، شاهد گسترش پديده اعتياد به اينترنت نخواهيم بود؟ به عبارت ديگر، آيا ميتوان اين فرض را مطرح نمود كه با رشد اينترنت و افزايش كاربران آن در ايران به همان ميزان شاهد رشد اعتياد به اينترنت در ايران باشيم؟
- درخصوص ميزان شيوع هريك از ابعاد اعتياد به اينترنت، نتايج نشان ميدهد كه 8/25 درصد پاسخگويان داراي اعتياد عاطفي، 33 درصد پاسخگويان داراي اعتياد رفتاري و 6/21 درصد پاسخگويان داراي اعتياد شناختي به اينترنت هستند.
- بر اساس نتايج اين تحقيق، بيشتر نوجوانان و جوانان مورد مطالعه از ميزان مسئوليتپذيري اجتماعي بالايي برخوردارند. همچنين، اكثريت پاسخگويان فاقد انزواي اجتماعي ميباشند، موفقيت تحصيلي و كاري بالايي دارند، از حمايت اجتماعي بالايي برخوردارند و نهايتا اينكه، احساس خودارزشي آنان بالاست.
- اما، براساس نتايج اين تحقيق، آن دسته از افرادي كه استفاده اعتيادي از اينترنت ميكنند، احساس مسئوليت كمتري نسبت به جامعه و محيط پيرامون خود دارند، بيشتر دچار انزواي اجتماعي مي گردند، دچار ناكامي تحصيلي و كاري بيشتري ميشوند، از حمايت اجتماعي كمتري برخوردار ميباشند و احساس خودارزشي آنان نيز پايينتر است.
- در رابطه با پيامدهاي اعتياد به اينترنت, بايد اشاره کرد که اينترنت به خودي خود ابزاري بيطرف و خنثي است. اما اينكه افراد چگونه از آن استفاده ميكنند، مهم است. اگر استفاده متناسب و مثبت از اينترنت بشود، اين رسانه موجب توسعه جامعه خواهد شد، در غير اين صورت، مشكلات عديدهاي را براي جامعه و افراد آن به بار خواهد آورد. به عبارت ديگر، شبكه جهاني اينترنت يك شبكه اطلاعرساني سريع با منابع بيشمار است كه استفاده نادرست و بيش از حد از آن در بين برخي افراد و غرقشدن در دنياي رايانه و جداشدن از دنياي واقعي، فوايد اينترنت را به آسيب تبديل ميكند. كما اينكه هماكنون در بسياري از جوامع استفاده نادرست از اين ابزار در ميان برخي از كاربران، موجب بروز پديده اعتياد مدرني در عصر ارتباطات و انقلاب رايانهاي شده است. به هر حال، وابستگي به اينترنت و استفاده اعتيادي از آن موجب اختلال و بينظمي در سطح زندگي فردي و اجتماعي ميشود و پيامدهاي فراواني را بهويژه براي نوجوانان و جوانان به ارمغان مي آورد.
- براساس نتايج تحقيق حاضر، آن دسته از افرادي كه استفاده اعتيادي از اينترنت ميكنند، احساس مسئوليت كمتري نسبت به مسائل و جامعه دارند. بنابراين، ميتوان گفت كه اعتياد به اينترنت باعث مي شود تا افراد نسبت به مسئوايت هاي خود کمتر احساس مسئوليت کرده و از زير بار آن شانه خالي کنند. از سوي ديگر، اين عامل مجدداً موجب تشديد اعتياد اينترنتي خواهد شد.
- مطالعه نشان داد که آن دسته از افرادي كه دچار اعتياد به اينترنت هستند، بيشتر دچار انزواي اجتماعي مي گردند. بنابراين، با توجه به نتيجه بدست آمده از اين تحقيق، ميتوان گفت كه يكي از پيامدهايي كه از پديده اعتياد به اينترنت نشات ميگيرد, انزواي اجتماعي ميباشد. كرات در تحقيق خود در سال 1999 بدين نتيجه رسيد كه نوجواناني كه از تماسهاي اجتماعي كنارهگيري ميكنند، از اينترنت بعنوان ابزاري براي فرار از واقعيت استفاده ميكنند. تحقيقات ديگر نيز نشان داده اند يكي از آثار وابستگي به اينترنت اين است كه افراد وابسته زمان كمتري را با خانواده خود ميگذرانند. علائم آن بيوفايي مجازي، گوشهگيري، اختلال در الگوي خواب، احساس نياز به تنها بودن، و فراموشكردن مسؤوليتهاي خانوادگي هستند. از سوي ديگر، بايد به اين امر اذعان داشت كه همين عامل انزواي اجتماعي باعث تشديد اعتياد اينترنتي در بين افراد مي گردد.
- آن دسته از افرادي كه معتاد به اينترنت هستند، دچار ناكامي تحصيلي و كاري نيز ميباشند. براساس نتايج اين مطالعه, يكي از پيامدهايي كه از پديده اعتياد به اينترنت ناشي ميشود، ناكامي تحصيلي و كاري ميباشد. يونگ ( 1996 ) نيز در تحقيقات خود دريافت 58 درصد دانشآموزان پس از استفاده زياد از حد اينترنت در عادتهاي مطالعه خود دچار افت شدند و نمرات آنها بطور قابلملاحظهاي كاهش و ميزان غيبتهاي اين دانشآموزان افزايش يافت. اگر چه شايستگيهاي اينترنت اين ابزار را بعنوان يك وسيله ايدهآل آموزشي قرار داده است، اما دانشآموزان بجاي انجام فعاليت خلاقانه، اغلب در سايتهاي نامربوط، اتاقهاي گپ، سرويسهاي دوستان نامهاي و نرمافزارهاي بازي به گشت و گذار ميپردازند. همچنين، بردي ( 1996 ) در تحقيقاتش به اين نتيجه رسيد كه استفاده بيش از حد تا دير وقت از خطوط اينترنت دانشگاه، دانشجويان را با خطرات استفاده نامناسب از اينترنت و مشكلات تحصيلي و عدم مشاركت در برنامههاي درسي مواجه ساخته است. كه به تدريج همين امر باعث تشديد اعتياد اينترنتي بين اين افراد مي گردد.
- آن دسته از افرادي كه معتاد به اينترنت هستند دچار فقدان حمايت اجتماعي ميباشند. از سوي ديگر، همين عامل بعنوان عامل تأثيرگذار بر تشديد اعتياد اينترنتي تبديل خواهد شد.
- براساس نتايج، آن دسته از افرادي كه معتاد به اينترنت هستند، احساس خودارزشي پاييني دارند. بنابراين، ميتوان گفت كه يكي از پيامدهايي كه از پديده اعتياد به اينترنت منشأ ميگيرد ضعف احساس خود ارزشي ميباشد. اورزاك طي مطالعهاي كه به سال 1999 انجام داد، دريافت كه افرادي كه مستعد اعتياد اينترنتي هستند، كساني هستند كه به سادگي خسته و ملول ميشوند، تنها هستند، كمرو و خجالتي هستند، افسرده هستند، و دچار ساير انواع اعتياد هستند.
بنابراين، درمجموع، از نتايج فرضيات مربوط به استفاده از اينترنت ميتوان گفت كه متغيرهاي عدم مسئوليت پذيري اجتماعي، فقدان حمايت اجتماعي، انزواي اجتماعي، ناكامي تحصيلي و كاري و وجود ضعف احساس خودارزشي از يك سو بعنوان پيامدهاي اجتماعي استفاده اعتيادي از اينترنت تلقي مي شوند. چه بسا تحقيق ست ( 2003 ) نيز در خصوص پيامدهاي اعتياد به اينترنت اظهار ميدارد كه اعتياد اينترنتي، انسانها را به ملتي از متروكهها و رهاشدهها تبديل كرده و بر روابط اجتماعي آنها تأثير ميگذارد. كاربران اينترنت، در نتيجه استفاده بيش از حد از اينترنت، بهرهوري و بازده كاريشان پايين آمده، با تأخير به محل كار ميآيند و دچار كمكاري ميشوند. همچنين، افرادي كه دچار اعتياد به گپزدن و صحبت اينترنتي ميشوند، معمولاً بيش از حد درگير روابط اينترنتي ميگردند. و احتمال اينكه به مسائل غيراخلاقي نيز آلوده گردند، بالا است. دوستي اينترنتي خيلي سريع اهميت و جايگاه روابط خانوادگي و دوستان قديمي را ميگيرند. اين اعتياد در اكثر موارد منجر به شكست ازدواجها و بيثباتي در روابط خانوادگي ميگردد.
از سوي ديگر، متغيرهايي كه بعنوان پيامدهاي اجتماعي پديده استفاده اعتيادي از اينترنت شناخته شدند. خود بعنوان متغيرهاي تأثيرگذار كه تشديد كننده اعتياد اينترنتي در بين افراد معتاد نقش بازي مي كنند.
يافته ها
در اين مطالعه 364 نفر شرکت نمودند که 5/56% آنها مذکر، 52% بالاتر از 30 سال و71% مجرد بودند و 2/61% تحصيلات دانشگاهي داشتند. بر اساس يافته هاي پژوهش بين شدت اعتياد و سن كاربران اينترنت مورد مطالعه رابطه معني داري وجود داشت . 8/3 درصد از كاربران , شديدًا به اينترنت معتاد بودند و 31 درصد نيز اعتياد ضعيف داشتند . تمايل نوجوانان(سنين ١٩ -15) به اينترنت شديدتر از ساير گروه هاي سني بود. همچنين نتايج به دست آمده نشان داد که تمايل به اعتياد به اينترنت در گروه هاي مجرد و دانش آموزان دبيرستان نسبت به ساير گروه ها بيشتربود .در جدول شماره 1 مشاهده مي شود اعتياد به اينترنت با احساس بيگانگي از خود رابطه نزديکي دارد. با توجه به ابعاد احساس بيگانگي از خود در پرسشنامه ,DAS احساس ضعف و ناتواني در انجام امور، رفتارها هنجار اجتماعي و اجتماع گريزي هر يک با اعتياد به اينترنت رابطه دارند.
جدول شماره 1- توزيع فراواني شدت رفتار رواني- اجتماعي در كاربران داراي اعتياد به اينترنت
رفتار رواني- اجتماعيخفيفمتوسطشديدجمعاحساس بيگانگي با خود83%10%7%100%احساس ضعف و ناتواني در انجام امور76%19%5%100%رفتار ناهنجار اجتماعي61%33%6%100%اجتماع گريزي83%12%5%100%
در جدول شماره 2 نيز با استفاده از پرسشنامه مايرز بريگز ارتباط بين شخصيت هاي درون گرايي و داشتن رفتار احساسي با اعتياد به اينترنت به نمايش در آمده است.
جدول 2- توزيع فراواني نوع شخصيت در كاربران داراي اعتياد به اينترنت
نوع شخصيتخفيفمتوسطشديدجمعدرونگرايي29%41%30%100%داشتن رفتار احساسي30%39%31%100%
همچنين يافته هاي پژوهش در زمينه شدت اعتياد به اينترنت حاكي از آن بود كه معتادين به اينترنت در مقايسه با کاربران طبيعي از نظر نوع استفاده از اينترنت با يکديگر تفاوت دارند. بيشتر کاربران طبيعي بعد از ظهرها از اينترنت استفاده مي کنند و در منزل به اينترنت وصل مي شوند، در حالي که از نظر نوع استفاده بيشترين مورد مربوط به پست الکترونيک و کمترين آن گفتگوي اينترنتي است .
بهره جويي از برنامه هاي علمي تخصصي اينترنت در کاربران طبيعي بيش از دو برابر بيشتر از معتادين به اينترنت و بالعکس ميزان بهره جويي معتادين شديد از گفتگوي اينترنتي حدود سه برابر کاربران طبيعي است . در يک نگاه کلي، هر چه از حالت طبيعي به حالت اعتياد پيش مي رويم، ميزان استفاده از پست الکترونيک و برنامه هاي علمي تخصصي کمتر و استفاده از فيلم، موسيقي، بازي و گفتگوي اينترنتي بيشتر مي شود.
اعتياد به اينترنت پديده جديدي است که بسياري از پزشکان عمومي از آن بي اطلاع هستند. به نظر مي رسد ريشه اين عمل فرار از مشکلات شخصي است. متنوع بودن قسمت هاي مختلف اينترنت ، فرصتي براي فرار از مشکلات عاطفي مانند افسردگي، استرس، اضطراب يا مشکلات ارتباط با ديگران فراهم مي آورد(1). طي تحقيقي که کمپاني نئو در سال 2000 انجام داد در سراسر جهان حدود 1/407 ميليون کاربر اينترنت وجود دارد.
عادات مختلف وقتي به شکل اعتياد در مي آيند که بر روي اجزاء مختلف زندگي اثر سوء بگذارند اعتياد به اينترنت به واسطه ناديده گرفتن مسئوليت هاي اقتصادي، اجتماعي و فيزيکي باعث آسيب رسيدن به فرد مي شود. بسياري از معتادين به اينترنت سلامتي خود را به مخاطره مي اندازند ، به طور ميانگين 38 ساعت در هفته را صرف تماس با اينترنت مي کنند در حالي که اين استفاده مربوط به عملکرد هاي اقتصادي و يا علمي نيست. معتادين به اينترنت مکررا خواب خود را فداي برقراري ارتباط مي کنند و خوردن و ورزش را فراموش مي کنند ،گزارشاتي در مورد مرگ در حين استفاده از اينترنت ، بر اثر حمله قلبي داده شده که مي تواند به دليل اختلالات فيزيکي مانند خواب، کم تحرکي و خودکشي در اثر اعتياد به اينترنت در اثر استرس وارده باشد. متاسفانه اعتياد باعث ناديده گرفتن روابط خانوادگي، از هم گسيختگي روابط اجتماعي، افت تحصيلي، مشکلات شغلي و صرف مخارج بالا جهت استفاده از آن مي گردد که از نظر اقتصادي مي تواند مشکلاتي را به بارآورد.(2)
رويارويي با اعتياد به اينترنت مانند هر اعتياد ديگر مشکل است . اعتياد به اينترنت، هرويين، سيگار، الکل و همه انواع اعتياد داراي اجزاء اساسي شبيه به هم مي باشند و ترک هيچ اعتيادي راحت و بدون درد نيست. درمرحله اول فرد معتاد موضوع را انکار مي نمايد و اعتقاد دارد اين مشکل قابل حل بوده و تاثيري بر زندگي من ندارد و در واقع مشکلي وجود ندارد، بدون انکار معتاد از مرحله اول وابستگي به طرف مراحل پيشرفته نمي رود . در مرحله بعد معتادين فکر مي کنند خودشان از عهده مشکل برآمده و نسبت به کمک گرفتن از ديگران بي ميل مي باشند . متاسفانه افراد معتاد به دليل آن که منبع رضايتمندي در لذت از زندگي ندارند، بيش از پيش به سمت وابستگي کشيده مي شوند .مشکل اساسي ديگر معتادين ، نداشتن يا نقص در مهارت هاي تدابير زندگي و روش هاي سازگاري با مشکلات است و براي فراموشي مشکلات به اعتياد روي مي آورند و هرگونه تلاش براي ترک وابستگي با وسوسه مصرف روبرو و اغلب شکست مي خورد. (3)
علائم هشدار دهنده اي وجود دارد که مي تواند به فرد در ارزيابي اعتياد به اينترنت کمک نمايد . از ديدگاه جميز نشانه هايي که افراد بايد به آن توجه نمايند عبارتند از:
1- عدم توانايي براي کنترل و محدود کردن استفاده از کامپيوتر.
2- توجيه و سعي درکم جلوه دادن زمان استفاده از کامپيوتر يا نوع استفاده اي که از آن مي شود.
3- عواقب منفي براي دوستان و خانواده کاربر.
4- رفتارهاي نامناسب و آسيب رسيدن به اعتقادات مذهبي و معنوي.
5- ترجيح دادن بيش از حد و مهم شدن کامپيوتر به عنوان شاخص اساسي زندگي در اين مورد قضاوت ديگران بسيار مهم است. (4)
کاربران ممکن است به قسمت هاي مختلف اينترنت مانند چت يا ساير قسم ها اعتياد پيدا کنند (5)، اعتياد به اينترنت يک ، اختلال فيزيکي - رواني شامل نشانه هاي تحمل، جدا شدن2 اختلالات عاطفي و اختلال در روابط اجتماعي است که هر روز به مقدار بيشتري در استفاده کنندگان از اينترنت گسترش مي يابد . به واسطه اهميت يافتن اينترنت در زندگي روزانه و گسترش جهاني استفاده ازکامپيوتر در امور مختلف ارتباطي وتفريحي مشکلات ناشي از آن حائز اهميت است. (6)
بنابراين اعتياد به اينترنت نيز اعتياد رفتار محور محسوب مي شود. يانگ معتقد است واژه معتاد براي كاربران اينترنت هم به كار گرفته مي شود، زيرا نشانه هاي اعتياد به اينترنت همان ويژگي هايي را دارد كه در اعتياد به الك ل و سيگار ديده مي شود (7). او توانست اعتياد به اينترنت را با پرسشنامه ٢٠ سؤالي بر مبناي مقياس ٥ تايي ليکرت طراحي و معرفي كند(8). مطالعات اخير در مورد اعتياد به اينترنت به طور عمده بر روي سه دسته عوامل مؤثر تأكيد دارد كه عبارتند از عوامل فردي، عوامل روان شناختي اجتماعي و عوامل مربوط به اينترنت . عوامل فردي مانند خود اتكايي با درجه پايين (9)، ويژگي هاي درون گرايي، رفتارهاي غريزي و تمايلات آني(10) و نقص مهارت هاي ارتباطي(11) ، عوامل اجتماعي مانند حمايت ضعيف خانواده از اعضاي خود و عوامل روانشناختي اجتماعي كه از ارتباط ضعيف بين افراد خانواده با يكديگر سرچشمه مي گيرد(12) و سرانجام عوامل مربوط به اينترنت مانند استفاده طولاني مدت از اينترنت، دستيابي سريع و آسان به آن و داشتن مهارت هاي بالا در استفاده از آن همگي در اعتياد به اينترنت تأثير دارند(13). تا كنون چندين مطالعه در مورد ارتباط اعتياد به اينترنت با احساس بيگانگي با خود انجام شده است (14). "سيمن" احساس بيگانگي با خود را عدم تعادل و تطابق بين انتظارات و پاداش هاي دريافت شده يا بين داده ها و ستانده ها توسط يك فرد در جامعه مي داند. بر مبناي اين نظريه، احساس بيگانگي با خود شش بعد مختلف دارد كه عبارتند از : ضعف و ناتواني، احساس پوچي و بي معني و بي اهميت بودن، بروز رفتار ناهنجار اجتماعي، اجتماع گريزي، بيگانگي فرهنگي و انزواطلبي(15). "دين"چندين سال بعد توانست ابعاد ذكر شده بالا را مورد سنجش قرار دهد ومقياس جديدي را براي آزمون احساس بيگانگي با خود به وجود آورد(16).
مقياس احساس بيگانگي با خود دين يا DAS كه عمدتًا در حيطه هاي آموزشي و خانوادگي به كار مي رود به ابعاد كوچك تري شامل ضعف و ناتواني در انجام امور، رفتار ناهنجار اجتماعي و اجتماع گريزي تقسيم شده است(17). ساير مطالعات شامل مطالعه درباره ارتباط اعتياد به اينترنت با صفاتي مانند اتكا به نفس، بي نياز بودن از تعريف و تمجيد و اعتقاد دارد معتادان به اينترنت افراد انزواطلبي است هستند كه از اتكا به نفس پائين تري برخوردار هستند(18). كيم كانگ هم عنوان كرد كه هر قدر احساس بيگانگي با خود و اضطراب و تنش در كاربران رايانه اي بيشتر باشد، اين افراد اعتياد بيشتري به ايجاد رابطه از اين طريق پيدا مي كنند(19). بر مبناي مطالعه كانگ كاربران رايانه اي كه داراي شخصيت درون گرا هستند در مقايسه با افراد برون گرا بيشتر گفتگوي اينترنتي مي كنند و افرادي كه شخصيت احساسي و هيجاني دارند در مقايسه با شخصيت هاي تفكرگرا و عقلايي بيشتر از خدمات پست الكترونيك و داده هاي رايانه اي به صورت حرفه اي استفاده مي كنند(20). بنابراين هدف از انجام اين مطالعه بررسي اعتياد به اينترنت بر روي كاربران و عوامل مؤثر بر آن است . در اين پژوهش عوامل مرتبط با كاربران كه در اعتياد آنها نقش دارد و ويژگيهاي رفتاري معتادان و عوامل جمعيتي و ويژگي هاي شخصيتي آنها مورد بررسي قرار مي گيرد
بحث و نتيجه گيري
در اين مقاله وضعيت كلي اعتياد به اينترنت و مشکلات ناشي از آن، با تأكيد بر عوامل جمعيتي و ويژگي هاي رفتاري و شخصيتي معتادان به اينترنت مورد بررسي قرار گرفته است. اعتياد باعث نابودي انسان ها و دوستي و صميميت بين آنها مي شود، اعتياد به اينترنت نيز از اين قاعده مستثني نيست (12). با توجه به نتايج مشخص گرديد تمايل كاربران بين ١٩- ١٥ سال به اينترنت در مقايسه با ساير گروه هاي سني بيشتر است و اعتياد خفيف و شديد نيز در اين گروه سني نسبت به ساير گروه ها بيشتر يا چندين برابر است . در مطالعه اي كه در سال ١٩٩٨ در دانشگاه ملي كره جنوبي انجام شد مشخص گرديد كه تمايل نوجوانان به اعتياد به اينترنت بسيار جدي تر از ساير گروه هاي سني مورد مطالعه است. اين موضوع دلالت بر اين دارد كه اعتياد به اينترنت يك مشكل اجتماعي جدي در اين كشور محسوب مي شود زيرا نوجوانان معتاد به اينترنت به تدريج نيروي كار اين كشور را تشكيل خواهند داد(23).
يکي ديگر از مهم ترين يافته ها در کاربران مورد مطالعه ارتباط اعتياد به اينترنت با احساس بيگانگي با خود در آنهاست . همچنين بين اعتياد به اينترنت در بين کاربران با احساس ضعف و ناتواني در انجام امور، داشتن رفتار ناهنجار اجتماعي و اجتماع گريزي ارتباط معناداري مشاهده مي شود. اين ارتباط بين کاربران معتاد به اينترنت با انواع شخصيت هاي درون گرا و داراي رفتار احساسي نيز به چشم مي خورد. همچنين اعتياد به اينترنت با صفاتي مانند احساس ضعف و علاوه ناتواني در انجام امور و اجتماع گريزي ارتباط دارد (25-24). گانگ هم گزارش کرد که هر قدر احساس بيگانگي با خود در کاربران اينترنت بيشتر باشد، اين افراد اعتياد بيشتري به اينترنت پيدا مي کنند(19). در يکي از مطالعات انجام شده در کشور کره جنوبي مشخص شد که در دانش آموزان دبيرستاني ، اعتياد به اينترنت با احساس بيگانگي با خود ارتباط دارد . حتي هنگامي که اين صفت به سه درجه شديد، متوسط و خفيف گروه بندي مي شود باز هم اين ارتباط برقرار است(29).
يافته هاي به دست آمده در مطالعه حاضرحاكي از ارتباط اعتياد به اينترنت با تيپ هاي شخصيتي درون گرا و داراي رفتار احساسي است. اين ارتباط در مطالعه "سونگ "و" گانگ" نيز گزارش شده است. در مطالعه اخير بين ويژگي هاي روان شناختي انسان با نوع بهره برداري او از رايانه ارتباط ديده مي شود. به طوري که، کاربران معتاد به اينترنت داراي شخصيت درون گرا در مقايسه با شخصيت هاي برون گرا بيشتر از گفتگوي اينترنتي بهره مي برند . در حالي که کاربران داراي شخصيت هاي احساسي در مقايسه با شخصيت هاي تفکر گرا بيشتر از پست الکترونيک استفاده مي کنند(9).
بيشترين نوع استفاده کاربران طبيعي و کاربران با اعتياد خفيف و شديد به اينترنت، پست الکترونيک و کمترين آن گفتگوي اينترنتي است و در کاربران معتاد شديد بهره جويي از گفتگوي اينترنتي سه برابر کاربران طبيعي است و هرچه که از حالت طبيعي به اعتياد در کاربران پيش مي رويم ميزان استفاده از پست الکترونيک برنامه هاي علمي و تخصصي کمتر و بهره جويي از فيلم، موسيقي، بازي و گفتگوي اينترنتي بيشتر مي شود. در مطالعه انجام شده توسط "سان وو" مشخص شد که کاربران داراي اعتياد شديد به اينترنت در مقايسه با کاربران طبيعي با استفاده از رايانه شخصي بيشتر در منزل به اينترنت وصل مي شوند و از آن در هر ساعت از روز بهره جويي مي کنند، در حالي که کاربران طبيعي غالبا در بعدازظهرها اين کار را انجام مي دهند .معتادين شديد به اينترنت اغلب با اتصال به اينترنت از فيلم، موسيقي، کارتون، بازي هاي رايانه اي، سايت هاي اجتماعي و گفتگوي اينترنتي استفاده مي کنند، در حالي که کاربران طبيعي در موقع اتصال از اخبار، رويدادها، خريد, رزرو کردن و سايت هاي آموزشي و دانشگاهي بهره جويي مي کنند . همچنين معتادين به اينترنت از آن به صورت غير هدفمند و در مکا نهاي بسته و خصوصي استفاده مي کنند(27). با توجه به يافته هاي پژوهش حاضر پيشنهاد مي شود از طريق آموزش در خانواده ها، مدارس و دانشگاه ها فرهنگ استفاده صحيح از کامپيوتر، اينترنت و امکا نات آن جايگزين شيوه هاي غلط گردد. قدم اول، شناسائي الگوهاي استفاده بيش از حد از اينترنت است . آگاهي از نشانه هاي اساسي مهم است ، کليد اصلي زمان صرف شده براي کامپيوتر است. از آن جا که پيشگيري بر درمان مقدم است و با توجه به نتايج اين تحقيق جاي آن دارد به اين پديده به عنوان يک مشکل بهداشتي که اغلب گريبانگير نسل جوان و آينده ساز جامعه مي باشد توجه ويژه گردد.
جامعه آماري و نمونه آماري :
جامعه آماري در اين پژوهش عبارت بود بررسي علل اعتياد به اينترنت در جوانان بين 15-25 سال شهرستان ايذه در سال 89-88 بوده است . حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي برابر با 400 نفر از جوان انتخاب شد.
ابزار گرد آوري داده ها :
ابزار پژوهش براي جمع آوري اطلاعات و داده ها چك ليست مشكلات بوده است.
روش تجزيه و تحليل اطلاعات :
جهت تجزيه و تحليل داده ها از روشهاي: آزمون t، تحليل واريانس يك طرفه، همبستگي پيرسون و آزمون HSD توكي استفاده شده است.
فرضيه شماره 1 :
بين اعتياد به اينترنت و مسئوليتپذيري اجتماعي رابطه وجود دارد نسبت به كتابخانه تفاوت وجود دارد .
سوال مربوط به فرضيه شماره:
؟
جدول شماره 11 آمار توصيفي مربوط به فرضيه شماره 6:
فراوانيدرصدمتغيرنوعتعدادميانه ميانگينانحراف معيارواريانس خيلي كم37/10اعتياد به اينترنت سال اول14321/3699/0187/0كم37/10متوسط156/53سال چهارم 14371/2139/1304/0زياد64/21خيلي زياد16/3كل28100كل28396/2962/0925/0
جدول آمار استنباطي شماره 11 مربوط به فرضيه شماره 6:
متغيرآزمون tdfسطح معناداريميانگينرضايت مندي400/126173/050/0
توجيح آمار استنباطي جدول شماره 11 مربوط به فرضيه شماره:
با توجه به داده هاي جدول مقدار سطح معناداري 173/0 شده است كه با توجه به مقدار خطا كه 5./. مي باشد سطح معناداري از 5./ بيشتر مي باشد پس رابطه بين اعتياد و پذيرش اجتمايي وجود ندارد . پس فرضيه 1 رد مي شود و فرضيه صفر مورد تاييد قرار مي گيرد .
مقدار t=2/056 جدول و مقدار t=1/400مشاهده شده اين مقادير مي باشد كه در نتيجه مقدار t مشاهده شده نسبت به t جدول كمتر مي باشد پس فرضيه صفر مورد تاييد قرار مي گيرد . و فرضيه 1رد مي شود .پس بنابر اين تفاوت معناداري ميان بين اينترنت و پذيرش اجتمايي وجود ندارد .
فرضيه شماره :
بين بين اعتياد به اينترنت و انزواي اجتماعي رابطه وجود دارد
سوال مربوط به فرضيه شماره 7:
به چه ميزان از قسمت پژوهش دانشگاه در برگزاري سمينارهاي مربوط به رشته خود رضايت داريد؟
جدول شماره 13 آمار توصيفي مربوط به فرضيه شماره 7:
فراوانيدرصدمتغيرنوعتعدادميانه ميانگينانحراف معيارواريانس خيلي كم86/28اعتياد به اينترنت ا5سال 15سال 50/271/2825/0كم64/21متوسط134/46سال چهارم 25 سال50/279/1802/0زياد16/3خيلي زياد00كل28100كل2850/225/2928/0861/0
توجيح آمار توصيفي جدول شماره 13 مربوط به فرضيه شماره 2:
جدول آمار استنباطي شماره 14 مربوط به فرضيه شماره 2:
متغيرآزمون tdfسطح معناداريميانگينرضايت مندي01/3-26006/093/0-
توجيح آمار استنباطي جدول شماره 14 مربوط به فرضيه شماره 7:
با توجه به داده هاي جدول مقدار سطح معناداري 006/0 شده است كه با توجه به مقدار خطا كه 5./. مي باشد سطح معناداري از 5./ بيشتر مي باشد پس رابطه معناداري بين اعتيادبه اينترنت و انزواي اجتمايي وجود دارد . پس فرضيه 2مورد تاييد قرار مي گيرد و فرضيه صفر رد مي شود .
مقدار t=2/056 جدول و مقدار t=3/01مشاهده شده اين مقادير مي باشد كه در نتيجه مقدار t مشاهده شده نسبت به t جدول بيشتر مي باشد پس فرضيه 2 مورد تاييد قرار مي گيرد . و فرضيه صفررد مي شود .پس بنابر اين تفاوت معناداري اعتياد به اينترنت و انزواي اجتمايي
فرضيه شماره 3 :
بين ميزان بين اعتياد به اينترنت و ناكامي تحصيلي و كاري رابطه وجود دارد.
سوال مربوط به فرضيه شماره 3:
به چه ميزان از انجمن هاي علمي دانشگاهي دانشجويي رشته خود رضايت داريد ؟
جدول شماره 15 آمار توصيفي مربوط به فرضيه شماره8:
فراوانيدرصدمتغيرنوعتعدادميانه ميانگينانحراف معيارواريانس خيلي كم64/21اعتيادبه اينترنت 15سال 1450/279/2893/0كم59/17متوسط156/5325سال 1450/214/2864/0زياد21/7خيلي زياد00كل28100كل2850/225/2928/0861/0
توجيح آمار توصيفي جدول شماره 15 مربوط به فرضيه شماره 3:
جدول آمار استنباطي شماره 16 مربوط به فرضيه شماره 8:
متغيرآزمون tdfسطح معناداريميانگينرضايت مندي93/1-26064/064/0-
توجيح آمار استنباطي جدول شماره 8 مربوط به فرضيه شماره 3:
با توجه به داده هاي جدول مقدار سطح معناداري 064/0 شده است كه با توجه به مقدار خطا كه 5./. مي باشد سطح معناداري از 5./ بيشتر مي باشد بين اعتياد به اينترنت و ناكامي تحصيلي و كاري رابطه وجود دارد وجود ندارد . پس فرضيه 8 رد مي شود و فرضيه مورد تاييد قرار مي گيرد .
مقدار t=2/056 جدول و مقدار t=1/93مشاهده شده اين مقادير مي باشد كه در نتيجه مقدار t مشاهده شده نسبت به t جدول كمتر مي باشد پس فرضيه 8 رد مي شود و فرضيه صفرمورد تاييد قرار مي گيرد . پس بنابر اين تفاوت معناداري بين اعتياد به اينترنت و ناكامي تحصيلي و كاري رابطه وجود دارد وجود ندارد .
فرضيه شماره 4:
بين ميزان رضايت مندي دانشجويان دختر رشته تجربي سال اول و چهارم دانشگاه آزاد اسلامي واحد ايذه نسبت به نمازخانه تفاوت وجود دارد .
سوال مربوط به فرضيه شماره9:
به چه ميزان از نمازخانه دانشگاه در برگزاري نماز اول وقت رضايت دارد ؟
جدول شماره 17 آمار توصيفي مربوط به فرضيه شماره 9:
فراوانيدرصدمتغيرنوعتعدادميانه ميانگينانحراف معيارواريانس خيلي كم107/35اعتياد به اينترنت 15سال1450/243/255/1كم43/14متوسط725تا 25 سال 1450/257/228/1زياد43/14خيلي زياد37/10كل28100كل2850/250/240/196/1
توجيح آمار توصيفي جدول شماره 17 مربوط به فرضيه شماره 4:
جدول آمار استنباطي شماره 18 مربوط به فرضيه شماره 4:
متغيرآزمون tdfسطح معناداريميانگينرضايت مندي265/026793/014/0
توجيح آمار استنباطي جدول شماره 18 مربوط به فرضيه شماره 4:
با توجه به داده هاي جدول مقدار سطح معناداري 793/0 شده است كه با توجه به مقدار خطا كه 5./. مي باشد سطح معناداري از 5./ بيشتر مي باشد پس رابطه معناداري بين اعتياد به اينترنت و فقدان حمايت اجتماعي رابطه. وجود ندارد . پس فرضيه نهم رد مي شود و فرضيه صفر مورد تاييد قرار مي گيرد .
و لذا مقدار t=2/056 جدول و مقدار t=0/265مشاهده شده اين مقادير مي باشد كه در نتيجه مقدار t مشاهده شده نسبت به t جدول كمترمي باشد پس فرضيه نهم رد مي شود و فرضيه صفر مورد تاييد قرار مي گيرد . .پس بنابر اين تفاوت معناداري ميان بين اعتياد به اينترنت و فقدان حمايت اجتماعي رابطه. وجود ندارد.
منابع
الوندي.داوود،(1382).ماهنامه زيور جوان ،سال سوم،شماره16
اميرزاده فرزانه,آقاعلي نژاد حميد,رجبي حميد,صديق سروستاني رحمت اله.(1384). بررسي عوافط پاك از سر محبت در بين دانشجويان پسر و دختر دانشگاه امير كبير .طرح پزوهشي
انورالخولي،امين.(1381).روانشناسي اجتمايي .ترجمه حميد رضا شيخي.چاپ اول .مشهد .انتشارات آستان قدس رضوي
انصار،ابراهيم.(1385).دورن شناسي و قشربندي اجتماعي .دانشگاه آزاد شوشتر ،اوجي، سالومه.(1382).ماهنامه زيور ورزش. شماره 2.سال چهارم
باقري.قدرت ا.....(1379).اصول تفكر مثبت به جامعه .چاپ دوم.تهران.انتشارات صيد
بوام گارتنر،تداي.جکسون،آندرواس.(1382).نو انديي و تفكر متعالي جلد اول .ترجمه دکترحسين سپاسي وپريوش نوربخش.چاپ چهارم.نهران.انتشارات سمت