مقاله رابطه اخلاق و آزادي 41 ص (docx) 46 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 46 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
رابطه اخلاق و آزادي
مقدمه: طرح مسأله
پرسش از نسبت اخلاق و آزادي را مي توان از منظرهاي مختلف معرفتشناختي مطرح ساخت. از اين رو پرسشهاي متنوع و متكثري پيش روي پژوهشگر نهاده و از هر زاويه بحثي گشوده مي شود. از جمله مي توان به طور كلي اين پرسش را مطرح كرد كه اساساً چه نوع رابطهاي ميان اخلاق و آزادي وجود دارد؟ آيا اخلاق و ارزشهاي اخلاقي در دستيابي به آزادي و پايداري و استمرار آن تأثيرگذار است يا در از دست دادن و مقيد شدن آزادي؟ آيا آزادي ميتواند براي رسيدن به يك جامعه اخلاقي به انسانها مساعدت نمايد يا اينكه رسيدن به جامعه ضد اخلاقي را تسريع ميكند؟ مباني و معيارهاي مفهوم اخلاق و آزادي كدام است؟ آيا آزادي ميتواند و يا بايد بر مباني اخلاقي استوار باشد يا تحقق اخلاق در جامعه به تحقق آزادي در آن جامعه بستگي دارد؟در نسبتي ديگر و از منظري ديگر ميتوان پرسشهاي مذكور را به گونهاي ديگر نيز طرح كرد. از جمله اينكه: آيا نهال اخلاق در فضا و بذر آزاد به بار مينشيند و يا برعكس، اين آزادي است كه خود را با قامت اخلاق متناسب مينمايد؟ آيا بدون آزادي و آزادانديشي ميتوان معرفت اخلاقي كسب نمود و يا اينكه اعتبار آزادي نيز بر پيشدانستهها و مباني اخلاقي مبتني است؟ آيا اساساً آزادي ميتواند ارزشهاي اخلاقي را تقويت نمايد يا اينكه وجود فضاي آزاد باعث كاهش تأثير ارزشهاي اخلاقي در جامعه ميشود و چه بسا اخلاق را از ميان ميبرد؟
اين مقاله با اين هدف نگارش شده است تا به تبيين رابطه و سنجش دو مفهوم آزادي و اخلاق، با تأكيد بر انديشة آيتالله مرتضي مطهري، بپردازد و تأثير هر يك بر ديگري را بكاود. به عبارت روشنتر تقدم و يا تأخر آزادي يا اخلاق را بر ديگري تبيين نمايد. در اين رابطه نگارنده بر اين باور است كه برخلاف آنچه در رابطه اخلاق و سياست در نزد انديشمندان مسلمان معروف شده است ـ كه همانا تقدم اخلاق بر سياست است و به همين نسبت اين بحث به رابطه اخلاق و آزادي نيز كشيده ميشود و اخلاق مقدم بر آزادي فرض ميشود ـ نوشته حاضر اين فرضيه را طرح مينمايد كه در انديشة آيتالله مطهري، آزادي، به لحاظ رتبي و زماني، مقدم بر اخلاق است. از اين رو ميبايست براي چيدن ميوههاي اخلاقي و سر برآوردن و رشد نمودن اخلاق در جامعه از آزادي عبور نمود و تحقق اخلاق در جامعه منوط به تحقق حد اقلي از آزادي در حوزه جمعي است. البته هم اخلاق و هم آزادي از ضروريات زندگي فردي و به ويژه زيست جمعي و براي رسيدن به هدفهاي خاصي مورد نياز آدمي است، گرچه اين هدفها از منظرهاي مختلف كه به آنها نگاه شود ناهمگون جلوه نمايد.