پاورپوینت پاورپوینت درس 11 جغرافیا(2) انسانی پایه یازدهم ( ژئـوپـلیتیـک) (pptx) 32 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 32 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
پاورپوینت جغرافیا(2) انسانی
پایه یازدهم
درس یازدهم:
ژئـوپـلیتیـک
امروزه
این اصطلاح جغرافیایی در اخبار و موضوعات سیاسی، روابط سیاسی و
بین المللی،
مذاکرات یا رقابت ها و کشمکش های سیاسی، زیاد به کار می رود
.
صاحب
نظران از ژئوپلیتیک و موضوع آن تاکنون تعاریف گوناگونی
داده اند
و در این باره اتفاق نظری وجود ندارد. اصطلاح
ژئوپلیتیک از
دو واژه ّ «ژئو» مخفف ژئوگرافی به معنای جغرافیا و واژه «پلیتیک» به معنای سیاست ترکیب شده است. برخی آن را معادل «سیاست جغرافیایی» در نظر گرفته اند که البته مورد قبول همه نیست
.
در
اینجا برای فهم موضوع ژئوپلیتیک، از تعریف و مدلی که یک جغرافیدان سیاسی ایرانی آن را وضع کرده است، استفاده
می کنیم
:
«ژئوپلیتیک
شاخه ای
از دانش جغرافیای سیاسی است که با موضوع قدرت و ارتباط آن با جغرافیا و سیاست سر وکار دارد و
روابط متقابل
این سه عنصر را مطالعه می کند
.
تعریف ژئوپلیتیک
به مدل توجه کنید؛ در سمت چپ آن، دو عنصر جغرافیا و
سیاست را
مشاهده
می کنید
.
شما
در درس 9از طریق
مثال های
متعدد
با
تأثیرات متقابل جغرافیا و سیاست آشنا شدید
.
همانطور
که
می بینید
، در این مدل عنصر «
قدرت»
به رابطه
متقابل جغرافیا
و سیاست اضافه شده است؛
زیرا جوهره ژئوپلیتیک
را
«قدرت» تشکیل می دهد
.
در
فرهنگ فارسی، قدرت به معنای داشتن توانایی است. قدرت به توان و استعداد انسان برای انجام دادن کاری که مطلوب اوست
،
گفته می شود. در زبان فارسی واژه های مترادف با قدرت یا مفهوم آن زیادند؛ مانند نفوذ، توانایی، اقتدار، حکم، فرمان و دستور
.
در
مباحث اجتماعی و سیاسی، از قدرت با تعابیری چون کنترل دیگران یا نفوذ داشتن روی آنها، سلطه و توانایی مجبور کردن
دیگران به
فرمانبرداری، یاد شده است
.
برخی
از اندیشمندان معتقدند که
قدرت طلبی
و تمایل به داشتن قدرت از خصوصیات و تمایلات طبیعی بشر است
.
به طورکلی
، هر فرد و گروه انسانی برای رسیدن به اهداف و
خواسته های
خود باید قدرت داشته باشد. بنابراین، برحسب شرایط و
اهداف و
خواسته ها انواع قدرت وجود دارد: قدرت جسمانی، قدرت علمی، قدرت اقتصادی، قدرت هنری و قدرت
سیاسی.
قدرت
سیاست
عبارت است از علم اداره یک کشور یا حکومت داری
.
سیاست مداران
،
حکومت ها
، نهادها و
سازمان های بین المللی
همه در پی دستیابی به
قدرت اند تا
بتوانند از آن برای رسیدن به اهداف، آرمان ها و خواسته های خود استفاده کنند.به این افرادو گروه ها بازیگران سیاسی گفته می شود
.
رابطة قدرت و سیاست
بازیگران
سیاسی اصلی و عمده جهان
ـ
حکومت های
مستقل؛
ـ رهبران ایدئولوژیک و افراد
برجسته
سیاسی که روی مردم نفوذ دارند؛
ـ
گروه ها
و احزاب سیاسی؛
ـ
سازمان های
مردم َ نهاد و غیرحکومتی
(
NGO
)
مانند
انجمن فعالان حقوق بشر، محیط زیست وصلح ؛
ـ
سازمان های بین المللی
(مانند سازمان ملل متحد)؛
ـ نهادهای اقتصادی و تجاری
بین المللی
(مانند
شرکت های
چندملیتی)
بازیگران
سیاسی با به دست آوردن قدرت
می توانند
به اهداف خود برسند، مطابق میل یا نظام فکری خود فرمان برانند، منافع خود
و
هوادارانشان را تأمین نمایند و رقیبان خویش را از صحنه بیرون کنند
.
حکومت ها
با استفاده از قدرت
می توانند
در داخل یک کشور امنیت و نظم اجتماعی برقرار کنند و در خارج از آن
کشور
نیز اهداف خود را پیش ببرند
.
قدرت مانند یک شمشیر دولبه است؛
حکومت ها
، هم
می توانند
از قدرت برای دست یافتن به
اهدافی چون
تأمین استقلال و منافع و امنیت ملی کشور خود بهره ببرند و هم
می توانند
آن را علیه ملت خود
به کار
بگیرند
.
آن ها
با به کارگیری ابزارهای قدرت چون ارتش، پلیس، دستگاه قضایی و اطلاعاتی می
توانند به آزار مردم خود بپردازند و از قدرتشان برای حفظ بقا و سلطه
خود
استفاده
کنند.
عوامل و ارزش های
جغرافیایی درقدرت:
عوامل
و
ارزش های
جغرافیایی، نقش
مهمی در
تولید قدرت برای یک کشور دارند.
صاحب نظران
ژئوپلیتیک معتقدند عواملی
چون
موقعیت
جغرافیایی، آب و هوا و داشتن منابع زیرزمینی و جمعیت
می توانند موجب قدرت اقتصادی، سیاسی و نظامی یک کشور
شوند.
یا به عکس، کارکرد منفی داشته باشند و موجب تضعیف قدرت شوند
.
پیش
از آنکه بیشتر به این موضوع بپردازیم، بهتر است به چند نظریه که در این زمینه ارائه شده است، توجه
کنیم.
رابطة قدرت و جغرافیا
رابطه
عوامل جغرافیایی با سیاست و قدرت از
گذشته های
دور مورد توجه اندیشمندان بوده و توجه به آن موجب پیدایش
نظریه های ژئوپلیتیکی
شده است. از معروف ترین این نظریه ها،
می توان
به موارد زیر اشاره کرد
:
در
قرن نوزدهم،
راتزل
که پدر علم جغرافیای سیاسی شناخته می
شود، نظریه
«فضای حیاتی»
را مطرح کرد. راتزل
می گفت اگر
کشورهای کوچک برای جمعیت خود فضای کافی نداشته باشند و درصدد توسعه سرزمین های خود برنیایند، نابودی آنها حتمی است. اوهمچنین برای عامل موقعیت جغرافیایی اهمیت قائل بود و اعتقاد داشت که موقعیت یک کشور در مجاورت یک دولت قوی یا ضعیف، برسیاست و قدرت آن تأثیر
می
گذارد
. راتزل از مباحث خود چنین نتیجه
می
گرفت
که در کشمکش بر سر قدرت،
دولت
های
بزرگ پیروزمی شوند و کشورهای کوچک را ضمیمه خاک خود می کنند
.
قدرت و
نظریه های
ژئوپلیتیکی
البته باید توجه کرد که این نظریه در اواخر قرن نوزدهم مطرح شده است و در قرن بیستم با توسعه حقوق و قوانین بین المللی، اقداماتی مانند کشورگشایی و تصرف سرزمین های دیگر قابل قبول نیست و محکوم شمرده می شود؛ هر چند امروزه معدودی از کشورها به حقوق کشورهای دیگر توجه نمی کنند و آن را نادیده می گیرند. حمله نظامی امریکا به افغانستان و عراق در سالهای 1369و 1380واشغال این کشورها یا حمله عراق به کویت در سال 1369نمونه هایی از توسعه طلبی کشورهاست.
برخی از
صاحب
نظران درباره
ارتباط عوامل جغرافیایی با سیاست و قدرت، به عوامل جغرافیایی دیگری چون ّ
قدرت خشکی (بری
)،
قدرت دریایی، قدرت هوایی
و نظایر آن اشاره
کرده اند.
مکیندر
، جغرافیدان انگلیسی، درسال 1904میلادی در
مقاله ای
با موضوع تولید قدرت، به«خشکی ها» توجه کرد.
او معتقد بود که بخش عمده خشکی های جهان، سه قاره به هم چسبیده آسیا و اروپا و افریقاست و جزیره جهانی نام دارد. مکیندر در این جزیره جهانی منطقه خشکی اوراسیا (از رود ولگا در غرب تا سیبری در شرق) را قلعه (دژ) جهان می دانست و می گفت این منطقه برای قدرت های دریایی، غیرقابل دسترس است.
مکیندر بخش مرکزی این منطقه را محور یا قلب خشکی جهان (هارتلند
Heartland
)
نامید. اومعتقد بود که این منطقه، یعنی شرق اروپا، منبع بزرگ قدرت است و هرکس بر منابع آن مسلط شود، می تواند بر کل جزیره جهانی و جهان فرمان براند.
برخی معتقدند نظریه هارتلند یا قدرت خشکی در سیاست های جنگ طلبانه آلمان
هجوم
این کشور به کشورهای مجاور و بروز جنگ های جهانی اول و دوم بی تأثیر نبوده است.
1-نظریه
هارتلند یا قدرت خشکی