پاورپوینت سازمان های اثر بخش (pptx) 38 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 38 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
به نام خدا
سازمان های اثربخش
مهمترین دلایل مربوط به پیچیدگی مفهوم اثربخشی و دشواری تعریف جامع از آن به قرار زیر است:
1-موضوع اثربخشی به دلیل تنوع گسترده در تئوری های سازمان و این حقیقت که اثربخشی از تئوری سازمان مشتق می شود، همواره یک موضوع اختلاف برانگیز تاریخی بوده است.
2-اگر ماهیت متناقض سازمان های فرابوروکراتیک در قرن 21 که موجب تغییرات چند سویه شده است را مورد توجه قرار دهیم در این صورت اختلاف نظرها در مورد اثربخشی شدیدتر خواهد شد.
3-در صورتی که خواسته ها و تمایلات و نیات انسانی را به عنوان عوامل اصلی در ارزیابی ها و قضاوت ها دخالت دهیم ، اختلاف نظر ها به اوج خواهد رسید.
مفهوم سازی اثربخشی
بطور سنتی اثر بخشی معیاری است برای تشخیص و تمایز میان سازمان های اثربخش از غیر اثربخش. همچنین از اثربخشی به عنوان تعادل میان اهداف سازمانی و اهداف اجتماعی نیز یاد شده است. از این دیدگاه اثر بخشی سازمانی به معنای موثر بودن ، کارایی داشتن ، موجب رضایت شدن ، تطابق پذیری ، حفظ توسعه و بقاء تعریف می گردد.همچنین اثربخشی سازمانی به معنای میزان و درجه دستیابی به اهداف سازمانی نیز تعریف شده است.در دیدگاهی مشابه ، آنتونی و هرزینگر اثربخشی سازمانی را تعریف هدف ، تخصیص منابع و تعیین میزان دستیابی به اهداف تعریف کرده اند.مک کان معتقد است مطالعات اثربخشی سازمانی به منزله شناسایی ویژگی های منحصر به فرد سازمان برای دستیابی به موفقیت از طریق استراتژی های محوری است.هرمن و رنز آن را واقعی سازی ماموریت ها و حفظ اعتبار سازمان می دانند و معتقدند اثربخشی ، یک ساختار اجتماعی واقعی است و انتظار می رود تا تنها در سازمان های دولتی کاربرد داشته باشد.
مفهوم سازی اثربخشی
آن ها همچنین معتقدند اثربخشی یک سازه اجتماعی است و افراد قادر به کشف آن در دنیای واقعی نیستند بلکه آن را به صورت توافق جمعی می سازند.بنابراین هرمن و رنز سازمان ها را دارای ذینفعان چند گانه می دانند که هر کدام دارای ضوابط متفاوتی برای ارزیابی سازمان است. در یک معنای وسیع تر، اثربخشی را به عنوان خلق استراتژی و ارزش های اقتصادی ، مشارکت در کسب و کار ، حرکت به سمت تحول ، ایجاد جوی از انتظارات مثبت ، و حفظ کارایی و رفتار مثبت تعریف می نمایند.اسکلنر و ماچام اثربخشی را به عنوان یکی از مهمترین ارزش های اصلی کسب و کار در قرن 21 می دانند. از دید آن ها کارایی ، سود دهی ، بهره برداری و به کارگیری منابع ، کیفیت ، نوآوری ، اخلاق ، دانش و اثربخشی از مهمترین ارزش های کسب و کار در قرن 21 هستند.کارایی و اثربخشی به عنوان نسبتی از دو عنصر خروجی و ورودی تلقی شده که در آن اولی از جنس فرآیند - محور و دومی انسان - محور است.
مفهوم سازی اثربخشی
اثربخشی نسبت خروجی به ورودی سازمان است که به انجام کار درست برای برآوردن نیازها و اهداف مشتریان اشاره دارد.از نظر اسکنلر و ماچام اثربخشی معیار اندازه گیری ارزش افزوده در سازمان است که در اثر تطابق و سازگاری در محصولات و یا خدمات با نیازهای متغییر مشتریان به دست می آید.بنابراین اثربخشی بیش از آنکه فرآیند - محور و یا بازار - محور باشد، انسان - محور است. از آنجایی که ارزش ، ماهیتی پویا دارد پس اثربخشی نیز ماهیتی پویا خواهد داشت.آنها می گویند از آنجا که ارزش، بیش از آنکه در محصولات و یا خدمات وجود داشته باشد در روابط با مشتریان نهفته است.آنها معتقدند که کارایی اغلب به صورت میزان صرفه جویی در زمان و یا هزینه ارزیابی می شود در حالی که اثربخشی معمولا به عنوان برآیندی از کیفیت ، اعتماد پذیری و خدمات شناخته می شود دیدگاه اسکلنکر و ماچام در مورد اثربخشی و اثربخش بودن دیدگاه جالبی است ، چون آنها اثربخشی را به عنوان یک ارزش در سازمان اثربخش در نظر می گیرند.از نظر آنها اثربخشی یکی از اجزای ارزش های کسب و کار است.
مفهوم سازی اثربخشی
اجزای تشکیل دهنده ارزش کسب و کار از نگاه اسکلنکر و ماچام عبارت اند از : کارایی ، سوددهی ، بهره وری ، کیفیت ، نوآوری، اخلاق ، دانش و اثربخشی ، همه این عوامل به کمک هم موجب خلق یک سازمان اثربخش می شوند.دفت سازمان را یک نهاد اجتماعی هدفمند که ساختار آن از روی تفکر و تعمد شکل گرفته است تعریف کرده و مسئولیت مدیریت را هماهنگی کارا و موثر منابع برای نیل به اهداف سازمانی می داند.از دید وی اثربخشی درجه ای از میزان دستیابی به اهداف سازمان ، و یا موفقیت در انجام آن چیزی است که برای آن تلاش می شود.وی وعتقد است، اثربخشی یعنی فراهم کردن کالا و خدماتی که برای مشتریان ارزش محسوب می شود. از نظر او کارایی سازمانی به میزان منابعی که برای دستیابی به اهداف سازمان استفاده می شود، برمی گردد.بنابراین اثربخشی را می توان به عنوان میزان منابعی که برای تولید یک کالا و یا ارائه خدمات صرف می شوند دانسته و محاسبه کرد. دفت معتقد است بالاترین مسئولیت یک مدیر دستیابی به بالاترین عملکرد و دستیابی به اهداف سازمان با استفاده موثر و کارا از منابع است.
پیشینه تاریخی و مدل های موجود اثربخشی
همه سازمان ها چه بوروکراتیک و چه فرا بوروکراتیک ادعای اثربخشی دارند و تاکنون نیز مفهومی چون سازمان اثربخش به عنوان یک شکل متفاوت سازمانی در کنار سایر مفاهیم همچون سازمان های مجازی ، سازمان های کار آفرین ، سازمان های یادگیرنده و نظایر کار نرفته است.این بدان معناست که اثربخش بودن کیفیت اصلی و ویژگی مشترک همه سازمان ها است.گودمن و همکارانش چهار دلیل برای احیای نهضت مفهوم سازی اثربخشی در آن دهه ارائه دادند.کامرون این چهار دلیل را به صورت زیر خلاصه کرده است: نارسایی در شناسایی شاخص های اثربخشی ، اتکای بیش از حد به شاخص های ساده ، مشخص نکردن مدل ها ، و عمومیت دادن بیش از حد به سازمان او یا زیرمجموعه نامشابه.
پیشینه تاریخی و مدل های موجود اثربخشی
در زمینه اثربخشی سازمانی ، در پنج حوزه دیگر نیز توافق کلی حاصل شده است.این پنج زمینه مورد توافق عبارتند از :
1.اثربخشی سازمانی به عنوان یک مفهوم در کانون علم سازمانی قرار دارد.
2.مفهوم سازی اثربخشی سازمان به شدت به چگونگی مفهوم سازی سازمان مرتبط می شود.
3.معیارها یا شاخص های اثربخشی سازمانی بر مبنای ارزش ها و یا قضاوت های فردی است.
4.هر مدل از اثربخشی سازمانی برای یک وضعیت ویژه مناسبت دارد.
5.اثربخشی سازمانی بیش از آن که تئوری – محور باشد مسئله – محور است.
در مطالعه سازمان نمی توان از اثربخشی چشم پوشی کرد و دوم آنکه این مفهوم دارای ماهیتی مبهم و جدلی است.اثربخشی با اهدافی که در آینده محقق می شوند مرتبط است.اثربخشی با با خواسته های سهامداران و ذینفعان از میزان کارایی سازمان مرتبط است.و همچنین به طور عمده با قضاوت های انسانی که دارای ماهیتی ذهنی است مرتبط می شود.بنابراین کاملا روشن است که چرا یک مدل ساده برای در برگرفتن همه جوانب اثربخشی قابل دسترسی نبوده و کماکان مورد بحث و اختلاف است.
پیشینه تاریخی و مدل های موجود اثربخشی
کامرون و ویتن معتقدند سه موضوع رایج و متداول در تمامی مدل های اثربخشی سازمان قابل شناسائی است. یکی اینکه تمام مدل ها قراردادی اند. بنابراین هیچ مدلی بر دیگری برتری ندارد.آن ها همچنین تاکید کردند که مرزهای مفهومی اثربخشی ناشناخته است.بنابراین مشخص نیست که کدام معیار می تواند یکی از شاخص های اثربخشی باشد.ایشان معتقدند که معیارهای اثربخشی به دلیل این حقیقت که اثربخشی بر مبنای ترجیحات و انتظارات انسانی ، که همواره در طول زمان در معرض تغییر و تحول است، بنا نهاده شده لذا قابل شناسایی نمی باشد. ولی با وجود شرایط پر آشوب مفهومی در اثر بخشی ، احتمال کنار گذاشتن این مفهوم وجود ندارد.آن ها سه دلیل برای این ادعا که چرا اثربخشی همچنان مورد توجه خواهد بود، عنوان می کنند:
1-اثربخشی کانون محوری تمام تئوری های سازمان است.
2-در بسیاری از تحقیقات اثربخشی متغییر وابسته است.
3-قضاوت در مورد اثربخشی یک سازمان اساسا یک نیاز و مطالبه انسانی است.