پاورپوینت درس 3 تاریخ دوازدهم انسانی سياست و حكومت در عصر قاجار (pptx) 38 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 38 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
سياست وحكومت در عصر قاجار
در آغار قرن 13ق/19ميلادي،هم زمان با اوج گرفتن رقابت دولت هاي اروپايي براي تسلط بر كشورهاي مشرق زمين،حكومت قاجار در ايران تأسيس شد.
دراين درس شما با استفاده از شواهد ومدارك معتبر تاريخي، تحولات سياسي- نظامي،تشكيلات ونهادهاي حكومتي وروابط خارجي ايران در عصر قاجار را تحليل وبررسي خواهيد كرد.
تأسيس سلسلۀ قاجار
آقامحمدخان قاجار
(1210ـ 1211ق) پسر بزرگ
محمد حسن خان قاجار
بود که پس از کشته شدن پدرش، به عنوان گروگان در
شیراز
،
پایتخت کریم خان زند
، به سر می برد و حتی مورد مشورت
کریم خان
قرار می گرفت.
آقامحمدخان
پس از مرگ
کریم خان
فرصت را غنیمت شمرد و از شیراز به
استرآباد
(
گرگان
) رفت و با متحدکردن افراد ایل قاجار، آماده رویارویی با
زندیان
شد.
او نخست نواحی
شمالی
و
مرکزی
ایران را تصرف کرد و
تهران
را
پایتخت
خود قرار داد، سپس با غلبه بر
لطفعلی خان زند
و
سرکوب طغیان حاکم گرجستان
، در سال 1210ق / 1174 ش در
تهــران
تاج گذاری کرد .
پادشاهي آقا محمدخان
آقامحمدخان قاجار
پس از تاج گذاری به عزم برچیدن بساط حکومت
جانشینان نادرشاه
و
دستیابی به غنایم و گنجینۀ جواهرات وی
،راه
خراسان
را درپیش گرفت.
او سپس به منظور برقرارکردن نظم و امنیت به منطقۀ
قفقاز
لشکرکشی کرد و در همین زمان به دست چند تن از همراهانش به قتل رسید (1211ق/ 1175ش.)
آقامحمدخان
برای
ایجاد یکپارچگی سیاسی
و
بازگرداندن
حاکمیت دولت مرکزی به سرتاسر قلمرو ایران
بسیار کوشید،
ولی به سبب بی رحمی وکینه توزی اش در برخورد با مخالفان و رقیبان، که تا حدودی ریشه در ستم هایی داشت که در زمان کودکی و نوجوانی بر او رفته بود، در تاریخ نام او به نکویی برده نمی شود.
فتحعلي شاه قاجار
پس از مرگ
آقامحمدخان قاجار
، برادرزاده اش
باباخان
که به
فتحعلی شاه
معروف شد، زمام امور را به دست گرفت.(
1212
-
1250ق)سال های نخست سلطنت
فتحعلی شاه
به سرکوب شورش های داخلی و تحکیم پادشاهی در خاندان قاجار گذشت.
در دوران سلطنت نسبتاً طولانی او، حکومت قاجار از یک سو با
تهاجم نظامی گستردۀ روسیه
و از سوی دیگر با
رقابت دولت های انگلستان و فرانسه برای نفوذ سیاسی و اقتصادی در ایران
مواجه بود.
فتحعلی شاه
در حفظ
یکپارچگی کشور و سامان دادن به اوضاع
داخلی
موفق بود اما
در مقابله با تهاجم نظامی و نفوذ سیاسی
کشورهای اروپایی
ناکام ماند.
فتحعلی شاه
پسرش،
عباس میرزا
، را به جانشینی خود برگزیده بود اما به دنبال مرگ زودهنگام این
شاهزاده لایق
، مقام ولیعهدی به
محمدمیرزا
، فرزند
عباس میرزا
رسید.(1250-1264ق)
محمدمیرزا
پس از مرگ
فتحعلـی شاه
با تدابیر
میرزا ابوالقاسم خان قائم مقام فراهانی
و سرکوب چند تن از عموها و برادران خود، که مدعی سلطنت بودند، به تخت پادشاهی نشست.
اگرچه تدابیر قائم مقام موجب سر و سامان یافتن امور کشور شد، ایستادگی او در مقابل زیاده خواهی های انگلیسی ها و تلاش برای کاستن از دخالت ناروای
محمدشاه
و درباریان در امور کشور، اسباب دسیسه گری مخالفانش را فراهم آورد و شاه را نسبت به این وزیر بزرگ بدبین کرد.
در نتیجه،
قائم مقام
پس از هفت ماه از مقام وزارت برکنار و کشته شد و
حاجی میرزا آقاسی
،
مراد و معلم درویش مسلک شاه
، به جای او نشست.
در دوران صدارت
حاجی میرزا آقاسی
، نفوذ دولت های
روسیه
و
انگلستان
در ایران افزایش یافت.
محمـِـد شاه قاجار
پس از مرگ
محمدشاه
، ولیعهد او،
ناصرالدین میرزا
، با درایت
میرزاتقی خان فراهانی
بر تخت شاهی نشست (1264-1313ق).
ناصرالدین شاه
جوان در آغاز سلطنتش،
میرزاتقی خان
را با لقب
امیرکبیر
به
مقام صدراعظمی
برگزید و به او در اداره امور کشور اختیار تام بخشید.
امیرکبیر
که تربیت یافته
قائم مقام
بود، با استفاده از تجربه های سیاسی ارزشمند خود، علاوه بر سامان دادن به اوضاع کشور، برنامه منسجمی را برای اصلاح امور سیاسی و اقتصادی کشور تهیه کرد و بخشی از آن را به اجرا درآورد.
امیــرکبیــر
نیز با توطئه و دسیسۀ مخالفان داخلی و خارجی به سرنوشت قائم مقام دچار شد و اصلاحاتش به نتیجه مطلوب نرسید.
ناصرالديــن شاه
ناصرالدین شاه
شور و اشتیاق فراوانی به
نوگرایی
و
اخذ تمدن اروپایی
نشان می داد. او در دوران پادشاهی خود طی
سه مسافرت خارجی
، از چندین کشور اروپایی دیدن کرد و
تحت تأثیر پیشرفت های علمی و صنعتی اروپاییان
قرار گرفت.
میرزاحسین خان سپهسالار
، یکی از
صدراعظم های عصر ناصری
، نقش مؤثری در تشویق
شاه
برای سفر به فرنگ ، اخذ تمدن اروپایی وترغیب وی
به دادن امتیازهای فراوان به انگلیس و روس تزاری داشت
.
اما برنامه های او به سبب
مخالفت های داخلی
و
تردیدهای شاه
به جایی نرسید.
ناصرالدین شاه
اگرچه
ضرورت نوگرایی
و
جبران عقب ماندگی کشور
را درک کرده بود، از
نتایج سیاسی
آن، که کاهش قدرت و اختیارات نامحدود شاه بود، به شدت وحشت داشت. برای مثال، او
مدرسۀ دارالفنون
را
نماد ترقی وپيشرفت
قلمداد می کرد و علاقه فراوانی به انتشار کتاب و روزنامه
ٔ داشت اما در عین حال، از نشر اندیشه سیاسی جدید و ترویج مشروطه طلبی و جمهوری خواهی در ایران سخت بیمناک بود. ازاین رو، اصلاحات عهد او به تغییر اساسی منجر نشد.