پاورپوینت پاورپوینت علوم اجتماعی چهارم دبیرستان رشته علوم انسانی - درس یازدهم بحران های زیست محیطی ، معرفتی و معنوی (pptx) 15 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 15 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
6- پیامدهای افول سکولاریسم را در جوامع غربی شناسایی کنید .
درس یازدهم (بحران های زیست محیطی، معرفتی و معنوی)
شما در این درس با بحران های زیست محیطی ، بحران های معرفتی – علمی غرب و همچنین بااصطلاحات پسامدرن و پساسکولاریسم آشنا می شوید و در پایان این درس باید بتوانید :
1- بحران زیست محیطی را با شاخص های معین توصیف کنید .
2- دو مقطع اساسی بحران معرفتی – علمی غرب را تشخیص دهید .
3- پسا مدرنیته را در واکنش به بحران معرفتی غرب توضیح دهید .
4- بحران معنویت و پسا سکولاریسم را در غرب تشریح کنید .
5- ناتوانی معرفتی غرب برای توجیه حضور اقتصادی و سیاسی خود در جهان را توضیح دهید .
* محیط طبیعی که در آن زندگی می کنیم محیط زیست ما را تشکیل می دهند.
چگونگی نگاه توحیدی به طبیعت:
1- طبیعت و هرچه در آن است از آیات و نشانه های حکمت و رحمت خداوند است.
2- همه ی موجودات متناسب با ادراک و معرفت خود به تسبیح خداوند مشغولند.
3- همه ی موجودات طبیعت به سوی خداوند بازمیگردند.
چگونگی نگاه اساطیری به طبیعت:
1- طیبعت ماده خام نیست.
2- طبیعت علاوه بر ظاهر دنیوی از بعد ماورایی نیز برخوردار است.
3- برای تصرف طبیعت از نیروهای معنوی استفاده میکند.
مسئله طبیعت و محیط زیست است.
مشکل طبیعت و محیط زیست ناشی از:
نوع برداشت انسان مدرن و فرهنگ غرب از عالم طبیعت است .
چگونگی نگاه فرهنگ مدرن به طبیعت :
1- طبیعت ماده خام و بی جانی است که مورد تصرف انسان ها قرار میگیرد.
2- انسان ها با تصرف طبیعت میتوانند تمام مسائل و مشکلات تاریخی خود را حل کنند.
3- نگاه دینی و معنوی به طبیعت را کودکانه میداند و متناسب با غفلت از ابعاد معنوی تصرف در طبیعت را با روش ها و فنون طبیعی انجام میدهد.
مشکل سرنوشت ساز قرن بیستم:
پیامد نگاه دنیوی انسان مدرن به طبیعت عبارتند از:
1- انقلاب صنعتی
2- گسترش سریع صنعت و تکنولوژی
* انقلاب صنعتی پیروزی بر طبیعت را به انسان مدرن نوید می داد و مشکل محیط زیست از همین جا آغاز شد.
* شهرهای صنعتی اولین مراکزی بودند که با آلودگی محیط زیست مواجه شده اند.
* انسان مدرن به دلیل اینکه نگاه دنیوی و سگولار به طبیعت داشت دیدگاه های دینی و و معنوی به طبیعت را کودکانه می دانست و تصرف در طبیعت را تنها با فنون و روش های طبیعی انجام می دادند .
آسیب های زیست محیطی بعد از انقلاب صنعتی عبارتنداز:
1- آلودگی هوا در اثر گازهای شیمیایی، ریزگردها و فلزات سنگین
2- تخریب لایه ازون در اثر افزایش تولید گازهای گلخانه ای.
3- از بین رفتن منابع آب در اثر آلودگی آب های سطحی و زیرزمینی.
4-آلودگی دریاها در اثر عوامل فیزیکی و شیمیایی.
5- بارش باران های اسیدی در اثر آلودگی آب وهوا.
6- از بین رفتن مراتع، جنگلها و به دنبال آن جاری شدن سیل های خانمان برانداز.
7- گرم شدن طاقت فرسای بسیاری از مناطق و خشکسالی.
8- مسمومیت خاکها و تجمع مواد زاید تجزیه ناپذیر، سموم آفت کش، مواد رادیو اکتیو و پلیمرها.
9- تهی شدن منابع طبیعی تجدید ناپذیر به منظور استفاده روز افزون انسان معاصر.
10- در معرض نابودی قرار گرفتن حدود یک سوم از انواع جانوارن و گیاهان روی زمین.
* بحران های زیست محیطی ابتدا بر مدار رابطه انسان با طبیعت قرار داشت اما به تدریج به حوزه روابط انسانی و اجتماعی نیز منتقل شد.
آسیب های زیست محیطی واکنش های زیر را به وجود آورده اند:
1- کنفرانس های بین المللی که نتوانسته است از شتاب این بحران بکاهد.
2- اعتراض های مردمی که باعث ایجاد جنبش های اجتماعی جدیدی شده است.(طرفداران محیط زیست)
جنبش های اجتماعی، بحران محیط زیست را ناشی از:
فرهنگ مدرن غرب و بسترهای معرفتی آن میدانند.
راهکاری که جنبش های اجتماعی برای مبارزه با آسیب های محیط زیست ارائه داده اند عبارت است از:
بازگشت رویکرد معنوی به طبیعت.
رویکرد معرفتی(راه شناخت حقیقت) در قرون وسطی از عبارت بودند از:
کتاب مقدس و شهود آباء کلیسا بود و عقل استدلالی و تجربه نادیده گرفته می شد.
رویکرد معرفتی ( راه شناخت حقیقت) در دوره رنسانس:
استدلال عقلی و تجربی تنها راه شناخت حقیقت بود و وحی و شهود نادیده گرفته میشد.
رویکرد معرفتی (راه شناخت حقیقت) در قرن 19 و 20 :
حس و تجربه تنها راه شناخت حقیقت بود.
* عالمان غربی در تمام دوران پس از رنسانس با خوشبینی نسبت به رویکرد معرفتی خود، به دنبال حل مشکلات پیش روی خود بودند.
هدف جامعه شناسان قرن 19:
آنها می خواستند حقایقی که پیامبران از طریق وحی بیان کرده بودند یا عالمان با استدلال عقلی به آن رسیده بودند را با حس و تجربه داوری کنند چون در آن زمان حس و تجربه تنها راه شناخت حقیقت بود.
چگونگی توجیه غرب برای حضور استعماری خود در جوامع دیگر:
1- ترویج معنای مدرن علم (تنها راه شناخت حقیقت حس و تجربه است)
*جامعه شناسی قرن 19 تنها راه شناخت حقیقت را حس و تجربه می دانست و آگاهی ها و علوم دیگر جوامع را غیر علمی و مربوط به دوران کودکی بشر می خواند .
2- القاء این مطلب به ذهن نخبگان که آگاهی و علوم جوامع دیگر غیرعلمی است و تنها راه پیشرفت و توسعه فرهنگ های دیگر پیروی از فرهنگ غربی میباشد.
زمان مواجه شدن روش شناسی قرن 20 با بحران:
1- آشکار شدن محدودیت های علمی دانش حس و تجربی در نیمه اول قرن بیستم.
2- آشکار شدن وابستگی علوم حسی و تجربی به معرفت های غیر حسی و غیر تجربی در نیمه دوم قرن بیستم .
آشکار شدن محدودیت های علمی دانش حسی و تجربی در نیمه اول قرن 20 موجب شد که :
1- علم از ارائه جهان بینی و داوری ارزشی دست بشوید.
2- روشنگری مدرن به مسائل و امور طبیعی محدود شود.
آشکار شدن وابستگی علوم حسی و تجربی به معرفت های غیر حسی و غیر تجربی در نیمه دوم قرن بیستم موجب شد که:
1- استقلال علوم حسی و تجربی مخدوش شود ( علوم تجربی نیازمند معرفت های غیر حسی است).
2- پرسش از مبانی غیر حسی و غیر تجربی علم مدرن و مبانی رقیب شکل بگیرد.
نتایج امکان استفاده از مبادی مختلف:
1- علوم حسی و تجربی با استفاده از مبانی گوناگون میتواند صورت های مختلفی داشته باشد.
2- علوم تجربی غربی تنها تفسیر ممکن از جهان طبیعت نیست و تفسیرهای متناسب با فرهنگ های دیگر نیز میتواند وجود داشته باشد.
ابعاد بحران معرفتی – علمی فرهنگ غرب عبارتنداز:
1- افول روشنگری و شکل گیری جریان های پست مدرن.
2- ناسازگاری بین ابعاد معرفتی – علمی با نیازهای اقتصادی و سیاسی جهان غرب.
* پرسش از مبانی علوم تجربی غربی درواقع زیرسوال بردن لایه های عمیق و بنیادین فرهنگ غرب بود که موجب ایجاد بحران معرفتی و علمی غرب گردید.