پاورپوینت کنش متقابل نمادین (pptx) 24 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 24 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
فصل نهم کنش متقابل نمادین
فصل ، سودمندی تئوريهاي كنش متقابل نمادين را در یاری رساندن به درک روابط فرد و جامعه می داند و مدعی است که این تئوری ها درک ما را از اجتماعي شدن با نظر به سبك زندگي افزايش مي دهند. بعلاوه ديدگاهی جانشين براي رفتار منحرف و آسيب شناسي رواني معرفی می کنند و در تدوین برنامه هاي تشخيص و درمان افراد ، خانوارها و گروههاي كوچك سودمند هستند.
به زعم این فصل كنش متقابل نمادين متمرکز بر روابط بين فرد و جامعه است؛ همچنانكه در خويشتن منعكس شده است. كنش متقابل بر بنيادي استوار است كه هويت را شامل نماد هایي مي داند كه در فرايند كنش متقابل با ديگران حاصل و ظاهر می شود.
از لحاظ تاریخی مكتب كنش متقابل نمادين ، به عنوان آميزه مكاتب فكري عمده فلسفي ، روان شناختي و جامعه شناختي در اواخر قرن 18 میلادی شكل گرفت . اگرچه نظريه پردازان متعددی در شكل گيري ديدگاه كنش متقابل نمادين نقش داشته اند، جورج هربرت ميد پیشرو نظري و ساخت دهنده ديدگاه مذكور در مراحل اوليه رشد شناخته می شود .
انديشه فلسفي و نظري كه تحت لواي ‹‹ مكتب شيكاگو ›› و با عنوان ‹‹ كنش متقابل نمادين ›› مطرح شد، آميزه اي از افكار گروهی متنوع از انديشمنداني بود كه آثار و فعاليتهايشان بازتاب ايده آليسم رمانتيك آلمان و پراگماتيسم عمل گرايي يا اصالت عمل آمريكايي بود. فيلسوفاني مانند جميز دبليو بالدوين و جان ديويي ، جامعه شناساني مثل دبليو. آي، توماس و چارلز هارتون كولي، و روان شناساني همچون ويلهم دونت و ويليام جيمز جزء نخستين بنیانگذاران، كه نگاه رواني اجتماعي به فرد بودند.
اما اگرچه كنش متقابل گرايي نمادين دامنه گسترده اي از نظريه ها و نظريه پردازان را در بر مي گيرد تمامي آنها در خصوص مفروضات زير بنايي درباره ماهيت رشد انسان اشتراك نظر دارند . از اين منظر در درجه اول، انسانها موجوداتی اجتماعي فرض می شوند كه با افراد ديگر بر مبنای نمادها يا معنا هاي مفاهيم مشترك به تعامل مي پردازند. از اين رو ، كنش متقابل انساني ، كنش متقابل نمادين است .
بر پايه مفاهيم كنش متقابل نمادين ، توانايي انديشيدن ـ آنگونه كه ما آن را مي شناسيم ـ فارغ از نقش زبان امري نا ممكن است. به نظر ميد انديشيدن ‹‹ فرايند سخن گفتن فرد با خودش ›› است ، و تفكر ، افتراق بين مفاهيم و عناصر مجزا، تجزيه و تحليل را در برمی گیرد. اگر چه فرايند هاي روانشناختي و فيزيولوژيكي متضمن تفكر، ادراك و ساير فرايند هاي ذهني هستند، اما معنايي كه مردم براي تجربه هايشان در نظر مي گيرند ماهيت و محتواي اجتماعي دارد. از اين رو، رفتار انسان بيشتر ازآنكه صرفاً تابعی از فرايند هاي درون رواني يا فيزيولوژيكي باشد يك كنش اجتماعي به نظر مي رسند.
هرچند تعداد نسبتاً زيادي از نظريه پردازان و فلاسفه هستند كه مي توان آنها را جزء تأثير گذاران بر مكتب كنش متقابل گرايي نمادين بشمار آورد، اما دو تن از مهمترين آنها چارلز هارتون كولي و جورج هربرت ميد هستند كه نظرات آنها مفصل تر بحث شده است.
چارلز هارتون كولي
كولي، در ابتدای نظریه پردازیش، بسیار تحت تأثير جان ديويي، جيمز بالدوين، و ويليام جيمز و همچنين متأثر از ديد گاه ارگانيك به جامعه بود ، ديدگاهي كه بر كنش متقابل دو سويه بين فرد و جامعه تمرکز دارد. از نظر كولي ، هر نوع درك و شناختي از جامعه مي بايست بر درك و شناخت افراد در آن جامعه مبتني باشد
كولي ، در تلاش براي تبيين رابطه خويشتن ـ جامعه ، بر فرايند هاي ذهني افراد تأكيد می کرد كه به خود آگاهي و جامعه آگاهي افراد مي انجامد . به نظر كولي ، ‹‹ ذهن فرد ›› و ‹‹ ذهن جامعه ››مانند خود آگاهي و جامعه آگاهي تفكيك ناپذيرند و ریشه در فرايند تفسيري تصوير سازي ذهني دارد. كولي نظريه پردازي اش را بر اين مبنا ادامه مي دهد كه خود انگاره در بافت و بستر كنش متقابل با گروه ها رشد و بسط مي يابد . گروه هاي اوليه نخستين ‹‹ وسيله ارتباط و همكاري چهره به چهره و نزديك افراد با يكديگر توصـــيف مي شوند ›› و ‹‹ در شكل دادن به ماهيت اجتماعي ايده ال ها و مطلوب هاي افراد نقشی بنيادين دارند ››
جورج هربرت ميد
ميد نيز همانند كولي تحت تأثير انديشمندان اجتماعي روزگار خودش قرار داشت. مید در معروف ترين کتاب خود یعنی ‹ ذهن ، خويشتن و جامعه ›› به توصيف نظريه او درباره رشد خويشتن اجتماعي مي پردازد . ميد اين انديشه اجتماعي اش را ‹‹ روان شناسي اجتماعي ›› نام نهاده بود اما آن را از گرايش روان شناسي اجتماعي كه از منظر روان شناختي مطرح مي شد متمايز مي دانست . به باور وی عضو يت در ساختاری اجتماعي يا در گروهی اجتماعي در تعیین چگونگي رفتار و تجربه هاي فرد مؤثر است . از اين رو ، خود آگاهي انسان ، ‹‹ ذهن ›› و ‹‹ خويشتن ›› اساساً فرآورده هاي اجتماعي ای به حساب مي آيند كه در بستر فرايند هاي اجتماعي موجود ايجاد مي شوند. اين نقطه نظر دقيقاً مخالف نظر روان شناسان رفتار گراي آن روز گار بود. آنها اهميت خود آگاهي انسان در مطالعه رفتار را انكار مي كردند.
بسط مكتب شيكاگو : هربرت بلومر
هربرت بلومر ، كه يكي از دانشجويان ميد بود ، تا سال 1952 عضو هيئت علمي دانشگاه شيكاگو بود ، يعني تا زمانیکه كرسي را در دانشگاه كاليفرنيا در بركلي پذيرفت. لازم به تذكر است كه اگرچه ميد ذهن ، خويشتن ، و جامعه را به عنوان عناصري در هم تنيده و مرتبط مي دانست، مفهوم جامعه او چندان تدوين يافته و صریح نبود . ساختار هاي اجتماعي كلاني كه مورد توجه ماركس ، وبر ، و دوركيم بودند ، در نظريه ميد به ‹‹ الگوهاي كنش متقابلي ››تقلیل يافتند كهدر حقیقت بسط هايي از ‹‹ خويشتن سازمان يافته ›› بودند . گذشته از اين ، ميد يك روش ( شناسي ) مناسب براي مطالعه نظريه اش تشريح نكرده است . اين دو حوزه توسط بلومر شرح و بسط يافتند.
انتقادهاي بلومر در رابطه با دو انديشه جامعه شناختي اهميت فراوان دارند ـ جبر گرايي جامعه شناختي و اتكاي زياد به روشهاي كمي ـ كه او در مورد هر دوي آنها معتقد بود كه آنها پيچيدگي حيات اجتماعي را به صورت مصنوعي كاهش مي دهند. شرح و بسط بلومر در خصوص انديشه هاي ميد بر ‹‹ نگرش ها ، و نه ايدئو لوژي ها ، بر پيش داوري ، و نه نژاد پرستي سازماني ، بر جهان پديدار شناختي ، و نه جهاني مادي ›› تمركز دارد . از اين لحاظ او به مفهوم كنش ، كنش متقابل و فرايند هاي ذهني ميد وفادار باقي مانده است.
مكتب آيوا : مانفورد كوهن
مانفورد كوهن ، در حركت از كنش گرايي متقابل اجتماعي سنتي كولي ، ميد و بلومر ، يك مكتب انديشه كنش گرايي متقابل مطرح كرد و بر اين ايده مبتني بود كه كنش گرايي مي تواند به صورت عملياتي و به نحو موفقيت آميزي در پژوهشهاي تجربي به كار رود. كوهن ، به عنوان يك عضو هيئت علمي دانشگاه آيوا از سال 1946 تا زمان مرگ ، يك روش و رويكرد تجربي براي مطالعه خويشتن به وجود آورد.
روش كوهن اغلب ارتباط بسيار زيادي با ايجاد‹‹ آزمون عبارتهاي بيست گانه ›› ( TST ) او دارد . او براي مورد آزمون قرار دادن نظريه اش ، موسوم به نظريه خويشتن ، يك ابزار مداد كاغذي براي سنجش اسناد هاي خويشتن بوجود آورد .
در T S T فرد برای پاسخ به پرسش ‹‹ من كيستم ›› به بيست عبارت باز و نا محدود رهنمون مي شود . اين پاسخ ها سپس بوسيله تحليل محتوا بررسي می شوند و به علاوه مي توانند توسط تكنيك هاي مقياس گاتمن نيز تجزيه و تحليل شوند . نظريه كوهن ، به كمك TST در تلاش بود تا وظيفه به صورت تجربي شناخت پذير كردن تجربی خويشتن براي مشاهده بيرون را به پایان رساند . با این وجود، او با انجام اين كار مفهومي از خويشتن اختيار كرد كه پيش بيني پذير و به لحاظ اجتماعي جبری (مسلوب الاختيار) بود . كنش متقابل گرايان نمادين مكتب ميد اين روش را به دلیل تقلیل گرايي آن در نشان دادن فرايند هاي ذهني ‹‹ من ›› فاعلي ، مورد انتقاد قرار داده اند ، بعلاوه اين ديدگاه بر انديشيدن به خويشتن به عنوان شكلي از مطالعه تجربي و نوعي از دانش ( معرفت ) تأكيد نمي كند .