Loading...

پاورپوینت فلسفه و علوم انسانی

پاورپوینت فلسفه و علوم انسانی (pptx) 13 اسلاید


دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 13 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

فلسفه چیست ؟(2) فلسفه و علوم انسانی در رشته های مختلف علوم انسانی مانند:روانشناسی، اقتصاد،حقوق،جامعه شناسی و....نظریات دانشمندان با توجه به این که چه تصوری از انسان داشته باشند، فرق می کند. این دانشمندان درباره ی حقیقت و ماهیت انسان عقایدی دارند که اثبات آن عقاید از راه های علمی و تجربی ممکن نیست و همان عقاید اساس و شالوده ی نظریات آن ها در رشته های علوم انسانی است. 1)فلسفه و روان شناسی تعریف روانشناسی:علمی که حالات روانی و رفتار انسان را بررسی می کند. تاریخ شروع: قرن18 م روش: استفاده از اندازه گیری و روش های تجربی موضوع مهم فلسفه روانشناسی( حلقه ی ارتباطی فلسفه و روانشناسی) : شناخت و روح روح: دیدگاه روانشناسی فیلسوفی که برای انسان معتقد به روح غیر مادی است با فیلسوفی که برای انسان فقط معتقد به جسم مادی است متفاوت است. شناخت:یکی از موضوعات مهم فلسفه که در آن از حقیقت ذهن آدمی و قواعد آن در شناخت عالم خارج سخن به میان آید. انواع مکاتب روانشناسی مورد بحث: رفتارگرا گشتالت روان شناسی رفتارگرا اگوست کنت(فیلسوف قرن 19) بنیان گذار مکتب تحصلی عقاید ارزش شناخت فقط محدود به حس و تجربه اثبات یک امر محدود به قابل مشاهده بودن آن است تفکر عقلانی محض بدون تجربه و مشاهده فاقد اعتبار دانش آدمی محدود به پدیده های مادی تمرکز بر دیده ها و شنیده ها و چیزهایی که لمس می شود روان شناسی گشتالت دیدگاه مقابل نظریه رفتار گرا این دیدگاه مبتنی بر آرای فیلسوف قرن 18 آلمان ایمانوئل کانت نظریه کانت ادراک انسان منفعل از تأثیر عوامل محیطی نیست ادراک انسان همچون نظام سازمان یافته (ذهن بر مواد خام تأثیر گذار)انسان بر محیط خود تأثیرگذار است تکامل: نظریه گشتالت(شکل و هیئت) یادگیری و شناخت اجزای تشکیل دهنده را به صورت کل یا واحدبررسی می کند نه به صورت جدا یا در کنار هم روان شناسی گشتالت نظریه گشتالت انسان محکوم علل مادی نیست و تمام واقعیت او را ماده تشکیل نمی دهد. روح و روان به ذهن انسان اصالت می دهد و در شناخت فعالانه ظاهر می شود. انسان لوح سفید نیست. انسان حقیقت مستقل است که در امر شناخت فعال است یادگیری کورکورانه و انفعالی نیست بلکه عوامل ذهنی در داده های تجربی دخل و تصرف دارد.که تبدیل به شناخت و معرفت و علم می شود. 2)فلسفه و جامعه شناسی جامعه :تجمع گسترده ای از مردم با عقاید، سنت ها، روش های زندگی ومنافع اقتصادی و سیاسی مشترک که برای رسیدن به هدف های مشترک خودآگاهانه با یکدیگر تعاون عمومی دارند. جامعه شناسی:دانشی که درباره رفتار های اجتماعی ودلایل تحولات اجتماعی بحث می کند. ارتباط فلسفه و جامعه شناسی 1.اصالت فرد واصالت جامعه 2.انسان و پایگاه طبقاتی او اصالت فرد واصالت جامعه:بعضی از جامعه شناسان در نظریات خود اهمیت و اصالت را به« فرد » می دهدو بعضی به «جامعه» پیروان اصالت فرد: جامعه مجموعه ای از افراد است و حیثیتی مستقل ندارد. آیا جامعه وجودی مستقل از افراد خود دارد یا خیر ؟ یک بحث فلسفی است. فلسفه و جامعه شناسی آیا انسان موجودی کاملا تابع پایگاه طبقاتی خود است یا می تواند خود را از قید و بند پایگاه طبقاتی خود آزاد کند ؟ دیدگاه نخست(مارکسیسم): انسان همچون موم تحت تأثیر شرایط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی خود است عقاید و ارزش ها و فرهنگ های او بسته به این که در کدام دوران و کدام طبقه ی اجتماعی بوده متفاوت است دیدگاه دوم (سایر فلاسفه): انسان با روح غیر مادی و فطرت الهی خود دارای اراده آزاد است درقید و بند پایگاه طبقاتی نیست با ترازوی عقل و منطق برای خود فرهنگ خاصی انتخاب می کند آزاد بودن یا مجبور بودن و تابع شرایط طبقاتی بودن انسان یک بحث فلسفی است. 3) فلسفه و سیاست مسائل مهم در سیاست : حاکمیت و اقتدار سیاسی و مشروعیت مردم از چه کسی باید اطاعت کنند؟ مارکسیسم: حاکمیت و مشروعیت سیاسی از آن پرولتاریا (طبقه ی کارگر) جامعه شناسان غربی: حاکمیت و مشروعیت سیاسی از آن اکثریت اسلام: حاکمیت فقط از آن خدا و کسی حق مشروعیت سیاسی و ولایت دارد که به بیان و اجرا احکام خدا بپردازد. دیکتاتور: حاکمیت و مشروعیت سیاسی از آن فرد دیکتاتور ما باید با دستیابی به مبانی و اصولی درباره ی ماهیت و حقیقت انسان و جامعه کلیدی برای تبیین عقلانی این مسئله پیدا کنیم کلماتی مانند : مشروعیت، اکثریت، اقلیت و ولایت نشان دهنده فلسفه و سیاست است.

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته