پاورپوینت دسترسی به خدمات مراقبت از سلامت (pptx) 11 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 11 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
بنام خدا
دسترسی به خدمات مراقبت از سلامت
وقتی فرد به دنبال کمک از نظام سلامت برمی آید با نظام مراقبت دو لایه ای روبرو می شود:
1- مراقبت اولیه
نقش تیم مراقبت اولیه تشخیص و مدیریت هر مشکلی است که در حوزه ی تخصصی اش قرار دارد یا اینکه بیماران را برای توصیه ها و آزمایش های بیشتر به متخصصان بیمارستانی در لایه مراقبت ثانویه ارجاع دهد. این فرایند از غرق شدن لایه مراقبت ثانویه در مشکلات پزشکی کم اهمیت جلوگیری می کند، ولی به ناچار خطاهایی هم روی می دهد بطوری که گاهی مشکلات کوچک ارجاع داده می شوند و مشکلات جدی از قلم می افتند.
2- مراقبت ثانویه: تمرکز بر بخش خاصی از بدن
کمک جویی و به تأخیر انداختن: فرایند تصمیم گیری برای کسب کمک حرفه ای در مورد یک مسئله مرتبط با سلامت
کمک جویی به 2عامل مرتبط است:
علائم(symptom) : هرگونه شواهد ذهنی از بیماری که توسط فرد مبتلا به بیماری تجربه می شود. بیمار سردرد، مشکل کمر یا تغییر عادات روده ای دارد که نشان می دهد مشکلی وجود دارد.
نشانه ها(sign): هر گونه شواهد عینی از بیماری است که می تواند توسط کسی غیر از فرد مبتلا شناسایی شود.
معاینه پزشک نشانه هایی نظیر افزایش فشارخون، برآمدگی در روده یا صدای خس خس هنگام گوش دادن به قفسه سینه بیمار را تشخیص می دهد که نشان می دهد مشکلی وجود دارد.
1-آیا این یک علامت است؟ 2-آیا این علامت عادی استیا غیر عادی؟ 3-آیا نیاز به کمک دارم؟ 4-آیا پزشک می تواند به من کمک کند. ( دردی در معده دارم، فقط یک نفخ نیست و ممکن است سرطان باشد و پزشکان درباره سرطان دانش دارند.
ادراک علامت
انتقال از یک حس مبهم به یک علامت عینی، با فرایندهای ادراک علامت سروکار دارد. اینکه آیا ما خودمان را دارای علامت درک کنیم یا خیر تحت تاثیر 4 منبع اطلاعاتی عمده قرار دارد:
1- اطلاعات بدنی: بین اطلاعات درونی( بدنی) و اطلاعات بیرونی(محیط) رقابت وجود دارد به همین دلیل افرادی که سرشان شلوغ است علائم کمتری درک می کنند.
برخی توجه انتخابی به علائم بدنی دارند و از هر تغییری آگاه هستند. شدت علامت می تواند از طریق خلق، شناخت و بافت اجتماعی تشدید یا تعدیل شود. علائم حتی می توانند در غیاب اطلاعات بدنی تولید شوند.خلق: بدتر شدن علائم بدلیل استرس و اضطراب...
شناخت: تمرکز بر علامت آن را بدتر می کند و وجه برگردانی آن را بهتر.
بافت اجتماعی: علائم براساس بافت اجتماعی نیز تغییر می کنند. بیماری دانشجویان پزشکی نشان می دهد که چگونه دانشجویان پزشکی اغلب علائم هر حالتی را که در حال مطالعه آن هستند را در خود پیدا می کنند.
قبل از اینکه ادراک علامت به کمک جویی منجر شود فرد باید تصمیم بگیرد که آیا علامت عادی است یا خیر و آیا به کمک پزشک نیاز دارد یا خیر . این حالت تحت تاثیر پیدایش شناخت های بیماری است.
شناخت های بیماری
شکل گیری یک بازنمایی روانی از مسئله به محض ادراک علامت. غالبا متشکل است از :
هویت( بیماری چیست؟) خط زمان ( چقدر طول می کشد؟) علل( چه چیزی سبب آن شده است؟) پیامد( اثر جدی بر زندگیم می گذارد؟) کنترل یا درمان( می توانم مدیریتش کنم آیا نیاز به درمان دارم؟)
پیام های اجتماعی از سوی دوستان، خانواده یا رسانه ها به شکل گیری این شناخت ها کمک می کنند تا فرد تصمیم بگیرد که آیا یک علامت جدی، غیرعادی یا قابل مدیریت توسط خودمراقبتی است یا خیر.
این شناخت تحت تاثیر سابقه سلامتی خود فرد و انتظارات او از سطح سلامتی اش نیز قرار دارد .
بنابراین شناخت های بیماری، علامت را به آستانه بعدی می برند تا علامت غیرعادی( یا عادی) و جدی ( یا غیر جدی) پنداشته شود.
راه اندازهای اجتماعی
1- تداخل ادراک شده با کار یا فعالیت جسمانی= علامتی که این هسته را مختل کند غیرعادی شناخته می شود.
2-تداخل ادراک شده با روابط اجتماعی= درصورتی که علامت با توانایی ما برای تعامل با دیگران تداخل کند نیز غیرعادی ادراک خواهد شد.
3-بحران میان فردی = مردم همواره علائمی دارند که برایشان عادی شده است و به آنها خو گرفته اند . یک بحران ناگهانی نظیر مشاجره ، طلاق، تغییر شغل یا بازنشستگی ممکن است باعث افزایش توجه به آن علامت دیرپا شود و منجر به کمک جویی برای چیزی شود که به نظر می رسد مدتهاست که با بیمار است.
4- فرمان=فرمان شبیه پیام های اجتماعی است و به تشویق فرد توسط دیگران برای مراجعه به پزشک اشاره دارد .
هزینه ها و منافع مراجعه به پزشک
1-درمانی=بیمار نیاز دارد تا هزینه ها و منافع درمانی را سبک سنگین کند.
2- عملی= هر مراجعه به پزشک هزینه های عملی دارد چنانچه مستلزم نرفتن به سر کار، دوری از خانواده ، هزینه حمل و نقل و رفتن زیر تیغ جراحی دارد.
3- هیجانی= برخی افراد به دلایل هیجانی از ملاقات پزشک خود لذت می برند. مثلا مراجعه به پزشک به روزشان ساختار می دهد...البته ممکن است چنین ملاقاتی هیجان های منفی هم ایجاد کند.
4- نقش بیمار=پزشک این قدرت را دارد تا به رسمیت شناختن علائم فرد او را از یک فرد به یک بیمار تبدیل کند.
نقش بیمار 2 منفعت و 2 محظوریت دارد:
منافع:منفعت عمده ی نقش بیمار این است که بیمار را از نقش ها و وظایف معمول خود معاف می کند و دیگر اینکه نقش بیمار به این معناست که او دیگر مسئول بیماری خود نیست چرا که « او بیمار است» یعنی بیماری دیگر به عنوان خود تحمیلی یا حتی به عنوان یک تنبیه در نظر گرفته نمی شود بلکه نتیجه برخی فرایندهای زیستی است که توسط پزشک تشخیص داده شده اند.
محظوریت ها: وقتی بیماران نقش بیمار را می پذیرند با دو محظوریت مواجه می شوند. 1- باید بخواهند که خوب شوند و نقش بیمار را به عنوان وضعیتی موقتی ببینند. اگر نقش بیمار زیاد طول بکشد تصور می شود که آنها در حال « وانمود کردن» یا تمارض هستند.2- محظوریت دوم این است که آنها باید « با کمک دارای صلاحیت فنی همکاری کنند» یعنی از چیزی که پزشک می گوید تبعیت کنند.
ادراک علامت، شناخت های بیماری، راه اندازهای اجتماعی و هزینه ها و منافع ادراک شده در مراجعه به پزشک
آستانه های فرد را به حد کمک جویی برای یک مسئله مشخص می رسانند.
به تأخیر انداختن
به تأخیر انداختن
تاخیر بیمار به زمان بین شناسایی یک نشانه یا علامت و اولین تماس با متخصص سلامت اشاره دارد.
پیش بینی کننده های به تأخیر انداختن
ادراک علامت(آنقدر سرم شلوغ است که وقت فکر کردن به علائمم را ندارم. من شادم و استرس ندارم)
شناخت های بیماری(به زودی تمام می شود. این باید به علت آن پودر کاری باشد که دیشب خوردم.)
راه اندازهای اجتماعی( اعضای خانواده من خیلی سوء هاضمه می گیرند. دوستانم به من قوت قلب دادند که این عادی است.)
هزینه ها و منافع مراجعه به پزشک( پزشک نمی تواند کار زیادی برای سوءهاضمه انجام دهد.)
مداخلاتی برای به تأخیر انداختن
نیاز است بیماران تشخیص بدهند که یک علامت دارند و نتیجه بگیرند که متخصصان سلامت می توانند به آنها کمک کنند و بیمار علائمی داشته باشد که قابل شناسایی باشند.
با این حال برخی بیماریها مثل سرطان یا فشارخون در مراحل اولیه بدون علامت هستند. بنابراین نظام سلامت برنامه های غربالگری را در دستور کار قرار داده = با این فرض که شناسایی زود هنگام منجر به درمان موفق تر می شود.
غربالگری چیست؟ شناسایی مشکل در مرحله بدون علامت
سه نوع پیشگیری که قصد دارد سلامت جامعه را بهبود بخشد:1- پیشگیری اولیه: تغییر عوامل خطر (مثل سیگار کشیدن) قبل از شروع بیماری.2- پیشگیری ثانویه: اشاره به مداخلاتی که قصد دارند بیماری را در مرحله ی بدون علامت آن شناسایی کنند تا بتوان پیشرفت آن را متوقف یا کند کرد. غربالگری نوعی پیشگیری ثانویه است.3- پیشگیری ثالث: بازتوانی بیماران یا مداخلات درمانی در زمانی که یک بیماری خودش را آشکار ساخته است.
غربالگری فرصت طلبانه = بیمار با خدمات پزشکی سروکار دارد زمان غنیمت شمرده می شود تا جنبه های مختلف سلامت وی مورد سنجش قرار گیرد.
غربالگری جمعیت و نفوس= برپایی خدماتی مشخص با هدف شناسایی مسائل مثل غربالگری دهانه رحم
خودغربالگری= تشویق افراد به خودآزمایی پستان و امکان خرید لوازم سنجش فشارخون و قندخون...
غربالگری اولیه= کشف خطر بیماری مثلا غربالگری دهانه رحم برای شناسایی سلول های پیش سرطانی.
غربالگری ثانویه= شناسایی خود بیماری. مثل شناسایی فشارخون
پیش بینی کننده های انجام غربالگری
1- عوامل مربوط به بیمار
عوامل جمعیت شناختی = غربالگری پستان در زنان پایگاه اجتماعی اقتصادی بالاتر؛ زنان مسن تر...
باورهای سلامت= استفاده از الگوی باور سلامت و نظریه رفتار برنامه ریزی شده
عوامل هیجانی=مثل استرس، اضطراب ، ترس ، عدم قطعیت( بلاتکلیفی) و احساس بی حیایی با انجام غربالگری ارتباط دارد.
عوامل بافتی=انجام آزمایش نه تنها با ادراک خطر فرد بلکه با عوامل بافتی مانند بحث و گفتگوی خانواده مرتبط بود.
2- عوامل مربوط به متخصص سلامت
یک درمانگر ممکن است به یک بیمار اطلاعات کامل بدهد ولی به بیمار دیگر اطلاعات محدود....
3- عوامل سازمانی
اثر روش های دعوت افراد = دعوت فردی و به روش کنارگذاری (افرادی که مایل به پیام نیستند کنار گذاشته می شوند) نرخ انجام غربالگری را بالا می برد.
محل برنامه غربالگری=محیط در دسترس تر
اجباری کردن حضور در برنامه غربالگری
تبعیت
میزان انطباق رفتار بیمار ( از لحاظ مصرف دارو، پیروی از برنامه غذایی،یا سایر تغییرات در سبک زندگی) با توصیه پزشکی یا سلامت.
میزان مطابقت رفتار بیمار با توصیه های توافق شده متخصص سلامت=تغییر جهت از یک پزشک پدرسالار به سوی پزشکی که برنامه های درمان را با مذاکره و توافق با بیمار طراحی می کند.
دو نوع عدم تبعیت
1- عدم تبعیت غیرعمدی= فرد توصیه ها را فراموش می کند یا بد فهمیده است.
2- عدم تبعیت عمدی= بیمار شخصاً تصمیم می گیرد داروها را مصرف نکند یا رفتار کاهنده خطر را انجام ندهد.
چرا تبعیت مهم است؟
پیروی از توصیه های متخصص سلامت برای بهبود بیماری ضروری است. تبعیت با نتایج سلامت مرتبط است. طبق برآورد مطالعات در حدود نیمی از بیمارانی که بیماریهای مزمن دارند مثل دیابت و فشارخون از رژیم دارویی خود تبعیت نمی کنند. سازمان بهداشت جهانی (2003) برآورد کرد که در حدود یک سوم داروهای تجویز شده طبق دستور پزشک مصرف نمی شوند.
الگوهای تبعیت
الگوی فرضیه شناختی: توسط لی در سال 1989. طبق این الگو پیش بینی می شود وقتی بیمار از توصیه های پزشک خود تبعیت می کند که این توصیه ها را می فهمد ، بتواند دستورالعمل ها را به یاد بیاورد و از مشاوره رضایت داشته باشد.
درک و فهم/ حافظه/ رضایت.