Loading...

پاورپوینت توسعه یعنی آزادی آمارتیاسن

پاورپوینت توسعه یعنی آزادی آمارتیاسن (pptx) 32 اسلاید


دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 32 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

توسعه یعنی آزادی آمارتیاسن توسعه را می توان از منظر وسعت آزادی های بشر که موجبات رضایت او را فراهم میکند نظاره کرد این فرایند با دیدگاه‌هایی که توسعه را برابر با رشد تولید ناخالص ملی، صنعتی شدن ، افزایش درآمد افراد،پیشرفت تکنولوژیک یا نوسازی اجتماعی می‌دانند تباین دارد. البته هریک از آن‌ها ابزارهای مهّمی برای گسترش آزادی‌های فردی‌ است امّا آزادی به اجزای دیگری از جمله تمهیدات امور اقتصادی و اجتماعی،حقوق سیاسی و مدنی و...نیز بستگی دارد.از این دیدگاه‌ توجه بیشتر بر اهداف توسعه متمرکز است تا بر ابزارهای مورد نیاز برای رسیدن به آن. توسعه آن هنگام محقق می‌شود که عوامل اساسی ضد آزادی از قبیل فقر و ظلم،فرصت‌های کم اقتصادی؛محرومیت،نظام ضد اجتماعی،بی‌توجهی به تأمین امکانات عمومی و عدم تسامح و یا دخالت بیش از حد دولت‌های سرکوبگر از بین برود.به رغم افزایش‌ بی‌سابقه ثروت عمومی در جهان معاصر،کماکان گروه‌های وسیعی از مردم از آزادی‌های اولیه بی‌بهره هستند.با وجود فقر اقتصادی افراد نمی‌توانند در رفع نیازهای اولیه(تغذیه کافی،معالجه و درمان،پوشاک‌ و...)آزادی عمل داشته باشند.از طرف دیگر نبود آزادی ارتباط تنگاتنگ با کمبود امکانات و برنامه‌های عمومی و تأمین اجتماعی‌ دارد. در دیدگاه های محدودتر توسعه مانند رشد درآمد ناخالص ملی یا صنعتی شدن، معمولا این سوال ها مطرح میشود که آیا آزادی های سیاسی و اجتماعی مانند مشارکت و انتقاد عمومی و یا فرصت دسترسی به آموزش های اساسی نقشی در توسعه دارند یا نه ؟ در پرتو بینش اساسی تر از توسعه ، یعنی توسعه به مفهوم آزادی ، طرح چنین سوالاتی به منزله عدم درک این حقیقت است که این آزادی های ذاتی ( یعنی آزادی مشارکت سیاسی و یا فرصت دسترسی به آموزش های اساسی و خدمات درمانی) خود اجزای متشکله توسعه اند. اهمیت این آزادی ها در توسعه نباید به خاطر نقشی که آنها دررشد درآمد ناخالص ملی و یا صنعتی شدن دارند ، به حساب بیاید. واقعیت آن است که این آزادی ها و حقوق در ارتقای توسعه نیز بسیار موثرند . وجود این ارتباط در این کتاب توجه فراوانی را به خود جلب میکند . گرچه رابطه علی و معلولی در این مورد بسیار مهم است ، اما حمایت از آزادی ها و حقوقی که به وسیله این ارتباط و همبستگی علی ایجاد میشود بالاتر و برتر از نقش مستقیم و اساسی این آزادی ها در توسعه است . توضیح دوم مربوط است به ناسازگاری بین درآمد سرانه و آزادی های فردی در طی دوران زندگی ، مثلا شهروندان گابن ، افریقای جنوبی و برزیل ممکن است از نطر درآمد سرانه بسیار غنی تر از شهروندان سریلانکا و یا هند باشند ، اما افراد گروه دوم از طول عمر بیشتری نسبت به افراد گروه نخست برخوردار هستند . به عنوان مثالی دیگر ، همواره این واقعیت را شنیدیم که سیاه پوستان امریکایی گرچه نسبت به سفیدپوستان امریکایی فقیرترند اما در همان حال بسیار ثروتمندتر از مردم جهان سوم اند. در عین حال شانس سیاه پوستان امریکایی در رسیدن به سن بلوغ بسیار کمتر از شهروندان کشورهای جهان سوم از قبیل سریلانکا و هندوستان است . اگر تحلیل های توسعه ای برای کشورهای ثروتمند هم درست باشد وجود تفاوت های بیان شده بین گروه هایی از مردم این کشورها میتواند ما را در فهم درست تر توسعه و عدم توسعه یاری دهد. مثال های فراوان دیگری میتوان آورد که نشانگر تباین محوری سایر دیدگاه ها ، با دیدگاهی است که توسعه را فرایندی جامع از گسترش آزادی های اساسی و پیوسته میداند . این دیدگاه در این کتاب عرضه و از آن برای بررسی توسعه به مفهوم عام که جامعیت اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی دارد ، استفاده میشود . روش بررسی گسترده ای از این نوع ، این امکان را فراهم میسازد که تاثیر حیاتی نهادهای بیشماری که درفرایند توسعه نقش آفرینند به طور همزمان مورد توجه قرار گیرد . در چنین روشی ، میتوان نقش ارزش های اجنماعی و عرفیات مردم را در نظر گرفت . این ارزش ها و عرفیات به نوبه خود بر آزادی های مطلوب و مورد علاقه مردم تاثیر دارد . هنجار های مشترک میتواند بر باورهای اجتماعی از قبیل برابری زن و مرد ، چگونگی تربیت اطفال ، اندازه خانوار، الگوهای زاد و ولد ، ملاحظات زیست محیطی و بسیاری از ترتیبات و دستاوردهای دیگر تاثیر بگذارد . ارزش ها و عرفیات حاکم ، مقولاتی از قبیل رواج یا نبود فساد و نقش اعتماد در مناسبات اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی را نیز تحت تاثیر قرار میدهد . آزادی به واسطه ارزش ها شکل میگرد . ارزش ها نیز خود تحت تاثیر بحث های عمومی و مراودات اجتماعی قرار دارند . بحث ها و مراودات هم از آزادی مشارکت تاثیر میپذیرند . آزادی‌ها نه فقط اهداف‌ اولیه توسعه،بلکه از جمله ابزارهای اصلی توسعه نیز هستند از دید ابزاری پنج نوع آزادی‌ سیاسی،امکانات و تسهیلات اقتصادی،فرصت‌های اجتماعی، وضوح تعهدات و امنیت حمایتی مکمل یکدیگر بوده و هرکدام از آن‌ها می‌تواند به پیشرفت و قابلیت عمومی فرد کمک کند.آزادی‌های‌ سیاسی به گسترش امنیت اقتصادی کمک می‌کند.فرصت‌های‌ اجتماعی مشارکت اقتصادی را ممکن می‌سازد.امکانات اقتصادی نیز می‌تواند وفور شخصی و همین طور منابع عمومی لازم برای تسهیلات‌ اجتماعی را فراهم کند. با این مقدمه موضوعات مطروحه در کتاب به شکل زیر طی 12 موضوع ، فصل بندی شده است : فصل اول : چشم انداز آزادی فصل دوم : اهداف و ابزار توسعه فصل سوم : آزادی و بنیان های عدالت فصل چهارم: فقر جلوه سلب توانمندی فصل پنجم : بازار ، دولت و فرصت های اجتماعی فصل ششم : اهمیت مردم سالاری فصل هفتم : قحطی و بحران های دیگر فصل هشتم : نقش آفرینی زنان و تحول اجتماعی فصل نهم : جمعیت ، غذا و ازادی فصل دهم : فرهنگ و حقوق بشر فصل یازدهم : گزینش اجتماعی و رفتار فردی فصل دوازدهم : آزادی فردی تعهدی اجتماعی فصل اول : چشم انداز آزادی ارسطو گفته است (( درآمد و ثروت تنها به خاطر نیل به چیزهای دیگر مفیدند)) به همین دلیل نمیتوان رشد اقتصادی را به خودی خود هدف غایی توسعه دانست . توسعه باید بیشتر متوجه بهبود زندگی و آزادی های مورد علاقه ما باشد . گسترش آزادی هایی که ما به هر دلیل آنها را ارزشمند میدانیم نه تنها زندگی ما را پر بار تر میکند ، بلکه این امکان را فراهم میسازد که انسانی اجتماعی تر باشیم و اراده و علایق خویش را بر جهانی که در آن به سر میبریم عرضه نماییم . مردم انبوهی در سراسر جهان از انواع ناآزادی ها رنج میبرند . بروز قحطی در مناطقی از جهان استمرار دارد و میلیون ها انسان را از ادامه حیات محروم میسازد . نگاهی به سایر انواع محرومیت از آزادی بیانگر آن است که بسیاری از مردم کشورهای گوناگون جهان به انواع مختلف از آزادی اقتصادی و حقوق مدنی محروم میشوند . گاه چنان استدلال میشود که محرومیت از این حقوق به رشد اقتصادی کمک میکند و برای توسعه سریع اقتصادی مفید است . افرادی نیز بی دلیل از نظام های خشن تر اقتصادی (مغایر حقوق سیاسی و مدنی ) به بهانه برتری شان در توسعه اقتصادی دفاع کردهاند . سرآمد این نظریه نخست وزیر سابق سنگاپور میباشد که بر اساس نام ایشان به نظریه لی معروف است . اما این نظریه که سیاست های استبدادی برای توسعه اقتصادی مفید است از شواهد تجربی اندکی برخوردار است در حقیقت شواهد تجربی به شدت پشتیبان نظریه ایست که رشد اقتصادی را زاییده فضای مسالمت آمیز میداند نه یک نظام خشن سیاسی . حاکمان مستبدی که خود به ندرت در معرض قحطی یا سایر مشکلات اقتصادی قرار میگیرند انگیزه ای برای پیشگیری از سختی های اقتصادی ندارند اما دولت های مردم سالار باید در انتخابات پیروز شوند و هدف انتقادات بی پرده قرار گیرند و به همین دلیل انگیزه کافی برای پیشگیری از قحطی و سایر سختی های اقتصادی دارند و از اینرو هرگز در یک نظام مردم سالار چه در کشورهای ثروتمند و چه در کشورهای نسبتا فقیر قحطی روی نداده است اما در کشورهای تک حزبی و یا دیکتاتوری نظامی از جمله اکراین دهه 30 کامبوج در دهه 70 و اتیوپی و سومالی و در حال حاضر کره شمالی و سودان نمونه های فراوانی از بروز مشکلات اقتصادی و قحطی دیده میشود تحلیلی که از توسعه در این کتاب ارائه شده است ، آزادی فردی را عنصر سازنده بنای توسعه تلقی میکند به همین دلیل بیشترین توجه معطوف به گسترش توانمندی های افراد در راستای زندگی مورد علاقه شان میباشد این توانمندی ها را میتوان با سیاست های دولت اعتلا بخشید اما از سویی دیگر با استفاده موثر ازاین توانمندی های مردم از طریق مشارکت آنان می توان جهت و راستای سیاست های عمومی را نیز تحت تاثیر قرار دهد . این همبستگی دوسویه و رابطه متقابل در تحلیل ارائه شده در این کتاب نقشی مرکزی ایفا میکند دو دلیل متمایز برای اهمیت حیاتی آزادی فردی در مفاهیم توسعه وجود دارد که به ترتیب ارزشیابی و تاثیر مربوط میشود . موفقیت هر اجتماع در این دیدگاه با ملاک وجود آزادی های مهم برای احاد آن جامعه سنجیده میشود .به عبارت دیگر آزادی مبنای ارزیابی از موفقیت و شکست است .دومین دلیل اهمیت حیاتی آزادی های اساسی آن است که آزادی تنها معیار سنجش موفقیت یا شکست نیست بلکه مبدای اصلی نوآوری های شخصی و تاثیرات اجتماعی نیز هست آزادی بیشتر توان مردم را هم در خود یاری و هم در تاثیر بر جهان افزایش میبخشد .و این توانمندی ها است که در فرایند توسعه نقشی مرکزی دارد . در انتهای این فصل اشاره شده به یک ادعا در خصوص اینکه توسعه اقتصادی به روال رایج ، ممکن است برای ملت زیانبار باشد زیرا امکان دارد که حذف سنت ها و میراث فرهنگی را در پی داشته باشد سوال جدی تر مربوط به منشا قدرت و مشروعیت است هنگامی که به دلایل تغییرات اقتصادی و اجتماعی مورد نیاز توسعه با استمرار پاره ای از سنت ها سازگار نیست ، در انتخاب با مسئله ارزشی غیر قابل اجتنابی مواجه خواهیم بود . این مردم هستند که باید به ارزیابی و انتخاب بپردازند . این انتخاب نه آنچنان که سرسپردگان توسعه میپندارند موضوعی بسته و بی مورد است و نه آنطور که شکاکین در امر توسعه فکر میکنند مسئله ایست که باید به وسیله نخبگان نگهبان سنت ها حل و فصل شوند در حقیقت در دیدگاه آزادی گرا ، آزادی همه افراد در تصمیم گیری برای تعیین سنت هایی که باید رعایت شوند را هیچکس نمیتواند نفی کند نه نگهبانان ملی ونه مقامات مذهبی و روحانیون و نه فرمانروایان سیاسی و نه دولت های دیکتاتور و نه متخصصین فرهنگ . توجه به تضاد بین حفظ سنت و فواید نوسازی نیازمند تفاهم مبتنی بر مشارکت است نه، رد یکطرفه مدرنیته به نفع سنت از طرف حکمرانان سیاسی یا مقامات مذهبی .

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته