پاورپوینت ترجمه قرآن و اصول آن (pptx) 36 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 36 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
ترجمه
معنای لغوی
یکم، توضیح دادن دوم، نقل کلامی از زبانی به زبان دیگر
معنای اصطلاحی: معنای لغوی دوم:
حکایت کردن متنی نوشته شده یا گفته شده از زبانی به زبان دیگر.
ترجمه یک متن امری مقول به تشکیک است:
ترجمه حداقلی: اصل معنا و مفهوم یک کلام در قالب زبانی دیگر گزارش شود
ترجمه حداکثری: علاوه بر گزارش معنا و مفهوم یک متن ویژگیهای آن (نظیر شیوا، روان و زیبا، حماسهای و ... بودن) نیز به تمامی منعکس گردد.
اگر همه این قبیل خصوصیات در ترجمه منعکس شود تا آنجا که ترجمه با متن کاملا منطبق باشد ترجمهی حداکثری شکل گرفته و هر چه کمتر رعایت گردد به همان میزان از انطباق و برابری با متن و در نتیجه از مطلوبیت کامل کاسته شده است.
وظیفه مترجم:ارائهی ترجمهای صحیح و پیراسته از خطا در حد توان
باید در ترجمه یک اثر به ویژه در ترجمهی قرآن، امانت حفظ گردد و تلاش و سعی بلیغ شود که خطا و لغزشی در آن یافت نشود.
ترجمهی قرآن به این معناست که خداوند چنین و چنان فرموده است؛ حال اگر اینگونه نباشد مصداقی از افترای بر خداوند است:
وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنا بَعْضَ الأقاوِیلِ * لأََخَذْنا مِنْهُ بِالْیَمِینِ* ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتِینَ .
(سوره الحاقه (69)، آیات 44 و 45 و 46.)
اصول ترجمه
اساسیترین اصل بلکه تنها اصل:
مطابقت کامل ترجمه با متن
ویژگیهای قرآن راهنمای اصول ترجمه
1. قرآن کتابی روشن و روشنگر است:
تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ وَقُرْآنٍ مُبِینٍ. سوره حجر (15)، آیه 1
وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ نُوراً مُبِينا. سوره نساء (4)، آیه 174
وَلَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ آیاتٍ بَیِّناتٍ. سوره بقره (2)، آیه 99
2. فهم قرآن آسان است:
وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ . سوره قمر (54) ، آیه 22
فَانّما یسّرناهُ بلسانک لَعَلَّهُم یَتَذَکَّرون . سوره دخان (44)آیه 58
ویژگیهای قرآن
3. کژی و ناراستی و پیچیدگی در قرآن نیست:
الْحَمْدُ للهِ الَّذِی أَنْزَلَ عَلی عَبْدِهِ الْکِتابَ وَلَمْ یَجْعَلْ لَهُ عِوَجاً قُرْآناً عَرَبِیًّا غَیْرَ ذِی عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ . (سوره کهف (18)، آیه 1)
باید ترجمه از کلمات وعبارات نامأنوس پیراسته باشد و کژی و ناراستی در آن دیده نشود.
4. قرآن کتابی شیوا و فصیح:
وَلَوْ جَعَلْناهُ قُرْآناً أَعْجَمِیًّا لَقالُوا لَوْ لا فُصِّلَتْ آیاتُهُ ءَ أَعْجَمِیٌّ وَعَرَبِیٌّ. (سوره شوری (42)، آیه 44)
ترجمهی قرآن باید شیوا و زیبا بوده و از عبارات و جملات عامیانه مبرا باشد.
سبکهای ترجمه
یکم، ترجمهی کلمه به کلمه و به تعبیری دیگر ترجمهی تحت اللفظی. در این سبک، واحد ترجمه یک کلمه است. (مفید در موارد تعلیم و تعلم)
دوم، ترجمه به نثر معیار، یعنی به زبان نوشتاری فرهیختگان زبان مقصد.
واحد ترجمه در این سبک، یک جمله یا چند جملهی به هم پیوسته است.
اقسام ترجمه به نثر معیار
قسم اول، ترجمهی آزاد: مترجم در ترجمه آزاد، خود را ملزم به رعایت خصوصیات کلمه و کلام نمیبیند، او در صدد رساندن محتوای اصل کلام است.
قسم دوم، ترجمهی وفادار و منطبق: مترجم در این ترجمه، ویژگیهای کلمات و جملات را کاملاً ملاحظه میکند و آنها را در ترجمه منعکس مینماید
پیشنهاد ما ترجمهی مبسوط (فصل چهارم)
فصل دوملغزشگاهها در ترجمهی قرآن
1. اشتباه در فهم معنای لغت یا در بازگردان آن به زبان مقصد.
2. اشتباه در تشخیص هیئت کلمه و به تعبیری دیگر خطا در تعیین صرف کلمه و قواعد آن.
3. خطا در شناخت جایگاه کلمه در جمله، و جمله در کلام و به عبارت دیگر خطا در قواعد نحو.
4. کاستی در انعکاس خصوصیات کلمه و کلام.
5. افزودههایی که در آیات قرآن معادلی ندارد و مفاد آیه را تغییر میدهد.
6. توجه نکردن به قرائن درونی آیات.
ابزار ترجمه
مراد از دانش ادب عرب:
1. شناخت معنا و مفهوم واژههای زبان عرب (لغتشناسی)
2. شناخت هیئت کلمه (علم صرف)
3. شناخت جایگاه کلمه در جمله و جمله در کلام (علم نحو)
4. شناخت ارائه یک معنا در قالبهای مختلف (علم معانی و بیان)
5. شناخت قرائن درونی کلام ... (سیاق)
معانی واژهها
اصل معنی
«سیما» به معنی «چهره» یا «علامت»؟
یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیماهُمْ؛ خلافكاران به چهرههايشان شناخته مىشوند. (رضایی اصفهانی)
سوره الرحمن (55)، آیه 41
یَعْرِفُونَ کُلاًّ بِسِیماهُمْ؛ هر گروه را از چهرههایشان باز میشناسند. (گرمارودی)
سوره اعراف (7)، آیه 46
اشکال:
1. شهادت لغت شناسان:
السُومَة و السیمة و السیماء و السیمیاء: العلامة ... و من حدیث الخوارج: سیماهم التحلیق ای علامتهم و الاصل فیها الواو فقلبت یاءً لکسرة السین، و تمدّ و تقصر. (لسان العرب)
2. آیهی 29 سورهی فتح (48)؛ خداوند در وصف پیروان حقیقی پیامبر (ص) میفرماید:
سِیماهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ؛ نشان آنان از اثر سجده در چهرههایشان هست.
مسامحهی دیگر: «سیما» به هر معنایی باشد مفرد است ولی در برخی از ترجمهها به صورت جمع «چهرهها، صورتها» معنا شده است.