Loading...

پاورپوینت روانشناسی محیط در معماری

پاورپوینت روانشناسی محیط در معماری (pptx) 26 اسلاید


دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 26 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

روانشناسی محیط در معماری فهرست مقدمه روانشناسی محیط قابلیت های محیط تاریخچه روانشناسی محیط مکاتب روانشناسی محیطی مکاتب روانشناسی قوانین روانشناسی ها تاثیر متقابل انسان و محیط نظریه ها مقدمه • معماران و شهرسازان امروزه توجه ویژه ای به شناخت روان شناسانه رفتارهای انسان دارند. زیرا اینگونه رفتارها با محیط کالبدی ارتباط تنگاتنگی دارد. • توجه طراحان به بررسی روانشناسانه محیط ارتباط تنگاتنگی بین روانشناسان محیطی و معماران ایجاد کرده است.روانشناسان نیز خودرا ملزم به پژوهش در رفتار انسان در محیط روزمره اش ساخته اند تابتوانند تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم محیط بر رفتار انسان را دریابند . روانشناسی کلمه روانشناسی ترجمه واژه لاتینی psychology است که این واژهریشه یونانی دارد و به دو مفهوم روح و علم اشاره دارد و به این ترتیب روانشناسی به معنای علم روح یا علم نفس است از نظر یک تفکر (آراء ارسطو) روح امری مجرد است و برای عمل و فعالیت به بدن نیاز دارد و بعد از جدایی و از بین رفتن بدن به حیات خود ادامه می دهد. با این نظر روانشناسی بر موضوعات تعقلی متمرکز است و از معیار های علمی (تجربی ) استفاده نمی شود. برخی روانشناسان بدون ورود در بحث ماهیت روح ان را وجود خاص دانستند بعضی روح را عمل و نتیجه فعالیت های ماشینی مغز دانسته و ان را مستقل نمی دانند و بالاخره گروهی اصولا ذهن را جایگزین روح نموده اند وروانشناسی را مطالعه ذهن می دانند. با عنایت به اینکه روانشناسی را مطالعه فعالیت های فرد نامیده اند. می توان روانشناسی محیطی را مطالعه ان دسته از فعالیت های انسانی تعریف کرد که از محیط متاثر باشد . روانشناسی محیطی ، مناسبات مشترک بین محیط فیزیکی و رفتار وتجربه انسانرا مورد بررسی قرار میدهد. • ریشه های ظهور روانشناسی محیطی در اروپا و بریتانیا مربوط به اواخرسا لهای 1960 و احیای محیط های تخریب شده و در جریان بازسازی جنگ جهانی دوم است. از آن زمان تاکنون، این رشته توجه بسیاری ازپژوهشگران را به خود جلب کرده است. به طور کلی، در روانشناسی محیطی تأکید همواره بر این بوده است که چگونه رفتار، احساسات وحس تندرستی انسان تحت تأثیر محیط فیزیکی قرار میگیرد. محیط : مجموعه ای از عناصر طبیعی - اثار انسانی – فرهنگ-اداب رسوم - سنن و امکانات فن اوری است که انسان را در بر گرفته است تا توسط ان ضمن شکل دادن فضای زندگی اش به نحوی که برای ادامه حیات و فعالیت های او مطلوب باشد هدایت کننده او به سمت رفتارهای خاصفردی و جمعی باشد. اجمالا محیط به مجموعه عوامل و فضاهای شکل دهنده ان که در بردارنده یا شامل امکانات بالقوه هستند و انسان به تناسب باورهای خویش و متناسب با ساحتی که بر ان متمرکز است در تامین نیاز های خود از یک یا تعدادی یا همه این قابلیت ها به نحوی متفاوت بهره مند می شود و یا تحت تاثیر ان قرار می گیرد 1- خانواده2 - محیط طبیعی و مصنوعی3 – اقلیم4- مذهب5- فرهنگ6 – جامعه7 – عالم8 - آینده ارمان ها و ارزوها9 – مناظر10 - تاریخ قابلیت های محیط 1 - قابلیت مادی : به عملکرد ان محیط اشاره دارد مثل پله برای حرکت 2 - قابلیت معنایی: که در طیف وسیعی از معنای ظاهری معنای نشانه ای تا معنای نمادین و معنای مقدس در نوسان است • محیط مجموعه عوامل و چیز هایی است که بر انسان احاطه دارد وانسان در بین انها به فعالیت می پردازد و هر کدام بر شکل گیری فعالیت ها و رفتارها و اثار انسانی نقش ویژه خود را ایفا می کند. روانشناسی محیط را مطالعه ان دسته از فعالیت های انسانی می گویند که از محیط متاثر باشد. تعریف روانشناسی محیط: مطالعه روانشناختی رفتار در محیط کالبدی زندگی روزمره است. از دید دانشگاهیان رشته جدیدی است ولی از گذشته در میان متالهین ارتباط انسان و تاثیر متقابل انسان و محیط مطرح بوده است. پی بردن به جایگاه و لزوم توجه به نیاز های روانی و ایمنی در ایجادمحیط های مسکونی سبب شد تا پروژه هایی که فاقد این ویژگی بودند مثل پروئیت ایگو در سنت لوئیز شامل 43 اپارتمان 11 طبقه تخریب شود. طراحان و پژوهشگران زیست محیطی در دهه 60 میلادی در امریکاانگیزه های بسیاری در جهت همکاری با یکدیگر در جهت ایجادسکونتگاه های مناسب مردم احساس کردند. عدم توجه به نیاز های فیزیولوژیک ایمنی و روانی مردم در طراحی و ساخت فضاهای مسکونی مانند پروئیت ایگو موجب تخریب ان شده بود. از نظر روانشناسی ایراد این بود که معماران بیشتر بر مسائل زیبایی شناسی متمرکز هستند تا مسائل کارکردی انها و طراحان به جای مانوس کردن مردم با محیط و توجه به نیاز های انها بر مسائل فرمال تاکید دارند . 2 تجربه سکونت در ساختمان های بلند که پس ازانتشار اصول مدرنیسم به عنوان الگوی سکونت جدید انسان مطرح شد، اگر چه بخشی ازدست آوردهای فنی بشر و پاسخی به مشکلات افزایش جمعیت در شهرها بود ولی این الگوی جدید به سرعت نقاط ضعف خود را نشان داد وکمتر از یک دهه پس از آن موج انتقادات آغاز شد.تا اینکه به قول جنکس: در ساعت 3:32 بعد ازظهر روز 15 ژوئیه 1972 با انفجار و تخریب مجموعه "پروئیت ایگو" که دقیقاً بر اساس منشورسیام و دستورالعمل های مدرن مسکن ساخته شده بود ، معماری مدرن مرد. این مجتمع، به گفته کیویستو، در دهه ی پنجاه به دست یکی از شاگردان لوکوربوزیه (مینورویامازاکی) و در واقع مبتنی بر اصول و هدف های مدرنیسم برای ایجاد اجتماعی پرنشاط وشهروندانی فعّال طراحّی شده بود، در حالی که درکمتر از دو دهه این مجتمع را بیشتر خانوارهایی اشغال کردند که سرپرست شان زن هایی فقیر ونیازمند کمکهای بهزیستی بودند و مجتمع به عنوان محلّی خطرناک و پاتوق معتادان به موادّمخدّر و دزدان و آدمکشان بر سر زبان ها افتاد.این(به تعبیری) پایان رؤیاها و امیدهای مدرنیسم بود که سعی داشت بر اساس اصولی تخصّصی جامعهای مدرن و ایدهآل بسازد، ولی در واقع بدون شناخت درست از نیازهای اساسی و واقعی مردم وبی اعتنا به آنها. مدرنیسم اگر چه به لحاظ فیزیکی موفق شد درمدت کوتاهی مجتمع های مسکونی برای اقشارآسیب پذیر جامعه پدید آورد ولی نتوانست محیطی ایجاد کند که انسان ها در آن آرامش یابند. مسکن از نظر معمار مدرن فضایی بسته بود که فرد در آن می توانست به فعالیت های خصوصی بپردازد، امااین که این فرد به جز جا، نور و تهویه نیازبه یک تعامل تنظیم شده با قلمرو دیگران هم هست چندان مورد توجه قرار نگرفته بود . هاچئون (1989 ) گرایش غرب به معماری مدرن را« ازخودبیگانگی و انسانیّت زدایی» alienationanddehumanization میخواند. حال آن که همین معماری مدرن زمینه ای برای معماری معاصر کشورهای در حال توسعه را فراهم کرد. در مجتمع پروئیت ایگو، فضاهایی که قلمرو افراد را به خوبی از هم جدا نمی کرد نخستیناصطکاک ها را بین ساکنین مجتم عها ایجاد کرد،دومین ناهنجاری مشهود در این مجتمع ها عدم امکان استفاده از فضای باز به صورت خصوصی بود . و تفکیک ناقص فضای عمومی را هرو های مجتمع فقط بوسیله در نازکی از فضای داخلی واحدها جداشده بودند. همه ای نها در کناراشراف کامل واحد های آپارتمانی به هم و عدم تطبیق خواسته های کاربران با امکانات بناها درنهایت موجب شد، استفاده کنندگان این فضاها به تدریج به گرو ههای خاصی تبدیل شوند که دریک کلام آ نها را افراد ضد اجتماع می نامیم. جریان این تغییر هویت اجتماعی نیز بسیار ساده است. در ابتدا خانواد ه هایی که توانایی خارج شدن از این شرایط را داشتندمحل زندگی خود را به هر ترتیبی به بیرون از این مجتمع ها انتقال دادند . سپس افرادی که از ناامنی و نابسامانی شرایط راضی بودند یالااقل در برابر آن کاری نم یتوانستند انجام دهند جای آن ها را گرفتند.علاوه بر این ها خود محیط نیز افراد را به نحوی پرورش می داد که بافرهنگ این محیط سازگار باشند. به صورتی که شرایط را پذیرفته وخود جزئی از آشفتگی اجتماعی شوند.سرانجام زمان آن فرا رسید که جامعه فکری به حال این شهرک ها کند .

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته