پاورپوینت آرایههای ادبی کتاب فارسی پایه ششم ابتدائی (pptx) 15 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 15 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
آرایه های ادبی
پایه ششم ابتدائی
آرایه های ادبی
به عناصر زیبایی سخن که شعر و نوشته را خیال انگیز می کند و به آن زیبایی می بخشد ، آرایه هایی ادبی گفته می شود .
تشخیص
:
انسان نمایی پدیده ها
( جان بخشیدن به چیزهای بی جان )
تشخیص :
نسبت دادن اعمال انسانی به عناصر طبیعت
مثال :
یکی قطره باران ز ابری چکید خجل شد چو پهنای دریا بدید
شرم و خجالت از صفات انسانی است که به قطره نسبت داده شده است .
در پیله تا به کی بر خویشتن تنی پرسید کرم را ، مرغ از فروتنی
حرف زدن و سوال پرسیدن به مرغ و کرم نسبت داده شده است .
تضاد
:
آوردن دو کلمه ی متضاد در سخن
( نظم و نثر )
فعل ها می توانند دارای تضاد باشند در صورت استفاده از دو فعل مثبت و منفی
مثال :
هنوز
نیک و بد
زندگی به دفتر عمر نخوانده ای به چشم تو
راه و چاه
یکی است
بحر
آفرید و
بر
و درختان آدمی خورشید و ماه و انجم و لیل و نهار کرد
دو هفته می گذرد کان مه دو هفته ندیدم به جان
رسیدم
از آن تا به خدمتش
نرسیدم
مراعات نظیر( تناسب ) : آوردن کلماتی که به نوعی با هم تناسب و ارتباط از لحاظ
جنس
،
مشابهت
یا
ملازمت
داشته باشند .
از لحاظ جنس مانند : گل ، سوسن ، لاله ، شقایق
از لحاظ مشابهت مانند : تیر ، اردیبهشت ، دی
از لحاظ ملازمت مانند : خورشید ، ماه ، انجم ، لیل
بحر آفرید و بر و درختان و آدمی
خورشید و ماه و انجم و لیل و نهار
کرد
ارغوان
جام عقیقی به
سمن
خواهد
چشم
نرگس
به
شقایق
نگران خواهد شد
بسی
تیر و دی ماه و اردیبهشت
بر آید که ما خاک باشیم و خشت
تلمیح : اشاره ای است به بخشی از دانش های قبلی تاریخ
وقتی گوینده در کلام خود به آیه ، حدیث ، داستان ، واقعه ی تاریخی اسطوره ای و افسانه ای اشاره داشته باشد .
آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه ی فال به نام من دیوانه زدند =اشاره به آیه
انا عرضنا الامانه علی السموات و الارض
شعر شیر خدا در کتاب فارسی
آل احمد همه عطشان ز بزرگ و کوچک نسل حیدر همه از اکبر و اصغر تشنه = اشاره به
واقعه ی کربلا
گلستان کند آتشی بر خلیل گروهی بر آتش برد ز آب نیل = اشاره به
سرد شدن آتش بر حضرت ابراهیم
( تلمیح به قرآن )
مبالغه :
گاه شاعران و نویسندگان برای اینکه تاثیر سخن خود را بیشتر کنند واقعیاتی را که درباره ی آن سخن می گویند ، بسیار بزرگتر از آنچه هست را بیان می کنند .
مثال :
شود کوه آهن چو دریای آب اگر بشنود نام افراسیاب
از بس حرف زدم ، زبانم مو در آورد .
اینقدر ایستاده ام ، زیر پایم علف سبز شد .
کنایه :
در لغت به معنای پوشیده سخن گفتن است و در اصطلاح سخنی است که دارای دو معنی نزدیک و دور باشد که منظور مفهوم دور است.
مثال:
آب از آب تکان نخوردن :
کنایه از آرامش بدون نگرانی
آب غوره گرفتن :
کنایه از گریه کردن
آب از سر گذشتن:
کنایه از نهایت گرفتاری و سختی است.
آب در هاون کوفتن:
کنایه از کار بیهوده کردن، کار ناممکن کردن.
آستین بالا زدن:
کنایه از آماده شدن برای انجام دادن کاری.
آش برای کسی پختن:
کنایه از نقشه کشیدن برای آزار کسی. در فکر آزردن کسی بودن.
از پای افتادن:
کنایه از ضعیف و ناتوان گشتن. خسته شدن.
از پای درآوردن:
کنایه از هلاک کردن. شکست دادن.
از خر شیطان پیاده شدن:
کنایه از اینکه، از کار خطرناک و احمقانه دست کشیدن. لجبازی نکردن.
از کوره در رفتن:
کنایه از خشمگین و غضبناک شدن.
به خاک سیاه نشاندن:
کنایه از خوار و حقیر کردن. بدبخت کردن.
بی سر و پا:
کنایه از بی ادب و فرومایه.
خود را گم کردن:
کنایه از مغرور بودن. مضطرب و سراسیمه بودن. پریشان بودن.
پا در کفش کسی کردن:
کنایه از دخالت در کار کسی کردن.