پاورپوینت روش تحلیل سیاسی1 (pptx) 46 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 46 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
روش
تحلیل سیاسی
مفهوم سیاست
جلسه اول: مقدمه
مفهوم
سیاست
تعریف لغت
(در ریشهی عربی) «رام کردن اسب»
(در لغت) «خطمشی» یا «خط سیر و راهی که انسان پیشرو دارد»
(در انگلیسی: politics) برنامه، شیوهیعمل، اصول و قواعدی اساسی، اصول راهنما و...
«زیرکی» ، «حیله گری» ، «رندی» ،
«تنبیه» ، «شکنجه» و «مجازات»
«سیاسی کاری» ،
تصمیم گیری به موقع و دقیق
سیاست یعنی انتخاب بهترین راه برای رسیدن به هدف
اغلب با مفهوم مدیریت معادل است
فرهنگ دهخدا = تدبیر امور و مصلحت اندیشی و دوراندیشی
واژه سیاست
در فارسی
فرهنگ معین: = حكم راندن به رعيت و اداره كردن امور داخلي و خارجي كشور و داوري، سزا، تنبيه و جزا
مفهوم
اصطلاحی
سیاست
(در اصطلاح عام)
روند تصمیم گیریها و تدبیر برای هر گونه گروه است؛
از قبیل حکومتها و کشورها، نهادهای سازمانی، دانشگاهی، دینی و دیگر نهادها
(در اصطلاح خاص)
روند تصمیم گیریها و تدبیر برای حکومتها و کشورها
.
نظریهپردازان و سیاستمداران، عموماً سیاست را به معنای «تمشیت امور» چه در امر دولت و چه غیر دولت آوردهاند
تمشیت امور بدون توجه به قدرت و راه های کسب آن امکان پذیر نیست
تمشیت امور در فرهنگ معین به معنی « روان كردن، راه انداختن و سامان دادن آمده است»
که مستلزم همان مصحلت اندیشی، دوراندیشی و ادارهی امور میباشد
قدرت
زور
اقتدار
فریب
نفوذ و
سیاست میتواند به عنوان
یکی از این چهار شکل
تعریف شود:
3- سیاست به عنوان یک فعالیت(توسط سیاستمداران)
2-سیاست به عنوان امور جاری(توسط عده ای از مردم)
4-سیاست به عنوان آن چه دولت انجام میدهد(توسط دولتمردان)
1-سیاست به عنوان تعارض و راه حل تعارض
دست یابی به راه حل صحیح و مدیریت این تعارضات در تقسیم منابع کمیاب
1
2
3
4
سیاست میتواند به عنوان
یکی از این چهار شکل
تعریف شود:
2-سیاست به عنوان امور جاری(توسط عده ای از مردم)
برای برخی از مردم غیر علاقهمند به امور سیاسی، سیاست بخشی از زندگی است که آنان نمیخواهند در آن درگیر شوند. حتی برای عدهای سیاست امری خطرناک است و از آن اجتناب میکنند. اما برای برخی مردم سیاست امری جذاب است و همان گونه که از تیمهای ورزشی حمایت میکنند به طرفداری از گروهها و چهرههای سیاسی هم میپردازند. برای این افراد خواندن روزنامه، بحث کردن دربارهی عملکرد سیاست مداران، احزاب و گروه های سیاسی و .... نمونهای از کنش سیاسی است. واژه مشابه و نزدیک به این موضوع «زندگی سیاسی» است.
1-سیاست به عنوان تعارض و راه حل تعارض
از این منظر، تعارض به معنای وسیع کلمه، شامل هر شکل از عدم تفاهم میشود. تمام روابط بین گروهی دچار وجوه تفاوتها در اهداف و روشها هستند. این منازعات از منازعات مخفی و کلامی آغاز میشود و به منازعات فیزیکی در حد اعلای کلمه می انجامد. از این منظر، مفروض بنیادین این است که تعارض و عدم تفاهم امری عمومی در جامعه است. مردم دربارهی آن چیزهایی که باید به دست آیند و روشهای دستیابی به آنها، دچار تعارضند. بنابراین اگر تعارض در جامعه وجود نداشته باشد نیازی به سیاست نیست.
در واقع بر مبنای این نظر، منابع کمیاب قدرت، ثروت و منزلت در جامعه مورد تقاضای افراد و گروههای مختلف هستند و هر کدام میکوشند که این منابع کمیاب را به خود اختصاص دهند. دست یابی به راه حل صحیح و مدیریت این تعارضات همان سیاست است.
سیاست به عنوان ابزار خاص حل نزاع ها و اختلافات که باید از طریق مذاکره حل شود و نه زور.
سیاست میتواند به عنوان
یکی از این چهار شکل
تعریف شود:
4-سیاست به عنوان آن چه دولت انجام میدهد
طبق برخی تعاریف، سیاست به آن چه توسط دولت ها انجام می شود خلاصه می گردد.برای حکومت کردن باید به کنترل کردن پرداخت و تمام جوامع توسط حکومت ها و یا افرادی با کنترل روبرو هستند. بر مبنای این تعریف ، به اعمال آن افرادی که – چه یک فرد و چه حکومت- به کنترل کردن جامعه مشغولند، سیاست میگویند. در واقع بر این مبنا هر آن چه دولت انجام میدهد سیاست محسوب میشود.
اکثر نهاد های اجتماعی از این تعریف خارج می گردند.
3- سیاست به عنوان یک فعالیت(توسط سیاستمداران که الزاما صاحب منصب نیستند )
طبق این تعریف سیاست فعالیتی است که به شکل نیمه وقت و یا تمام وقت توسط سیاستمداران انجام میشود. آنها با تصمیماتی جمعی سروکار دارند که نظام سیاسی را که در آن زندگی میکنند تحت تأثیر قرار میدهد. این نظام سیاسی میتواند یک زیربخش مانند شورای ده یا بخشداری باشد و یا با عالیترین سطح حکومت سروکار داشته باشد.
در اکثر کشورها میان سیاست مدارانی که به شکل حرفهای به دنبال سیاست هستند و مردم عادی که نقش حداقلی در سیاست دارند تفاوت وجود دارد. بنابراین در این تعریف سیاست به عنوان کارکرد گروه اول در نظر گرفته میشود.