پاورپوینت دولت اخلاقی (pptx) 13 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 13 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
.
.
.
موضوع:
دولت اخلاقی
.
مفهوم اخلاقی دولت مبین « دولت کامل» یعنی جامع ترین و کاملترین معنای واژه ی دولت است. روی هم رفته اندیشه ی هگل در تمیز این معنا از معانی دیگر دولت همواره منظم نیست، اما بی تردید نظریه اخلاقی دولت نظریه ی خاصی است که هگل به نظریات دولت افزوده است.
مقدمه بحث از معنای اجتماعی نظریه اخلاقی دولت در مباحث اولیه هگل در خصوص خانواده آمده است؛ در این مباحث خانواده نخستین ریشه ی اخلاقی دولت خوانده شده است. خانواده الگوی ابتدایی دولت کامل و واقعی است؛ خانواده همانند گروه واجد شخصیت حقوقی کار ویژه ای اجتماعی انجام می دهد که ذهنیت گرایی، فردگرایی و خود مرکزی مندرج در جامعه مدنی را جبران می کند.
نکته ای که در اینجا هگل با تکلف بسیار پیش می کشد این است که آگاهی زن و مرد در نتیجه ی مشارکت در نهاد خانواده به واسطه رسوم و غایات مندرج در این نهاد شکل می گیرد. بدینسان فرد و نهاد خانواده واجد جوهر یکسانی هستند. بر همین اساس است که بوزانکت با لحنی اغراق آمیز از صرف غذا در خانواده به عنوان مراسم مقدسی در محضر « ذهن بزرگ» یاد می کرد.
از دیدگاه هگل اصناف به عنوان گروه های اجتماعی واجد شخصیت حقوقی عامل تعادل بخش دیگری در درون جامعه مدنی به شمار می روند. وی چنین گروه هایی را در حکم خانواده ثانویه ای می داند که توجه پدرانه ای نسبت به اعضای خود دارند.
.
آنتونی بلک بحث هگل از اصناف را در متن سنت فکری دیرینه ای قرار داده است که به گمان او ناشی از تفکر کثرت گرایی قرون میانه بوده است.
به نظر او « دیدگاه هگل درباره اصناف نخستین کوشش آشکار از جانب فیلسوف سیاسی مدرنی است که به ارزش ها و خواستهای صنفی جایگاه عمده ای در نظریه سیاسی می بخشد. و در این خصوص هیچ متفکری جز دورکهایم از این حد فراتر نرفته است» ( 202 : 1984).
صنف گروهی داوطلبانه است که افراد را اجتماع پذیر کرده و بدانها امکان می دهد، از طریق مجالس و مجامع شئون اجتماعی، در امر حکومت مشارکت کنند. اصناف همچنین ممکن است به عنوان عامل نظارت بر قوه مجریه عمل کنند.
.
دولت اخلاقی خلاصه ی فرایندی اجتماعی است که در آن جوهر آگاهی و اراده ی فردی در نهادها عینیت می یابد. هگل دولت را در این مرحله « فعلیت اندیشه اخلاقی» می خواند. در این مرحله است که آزادی واقعی به دست می آید و موضوعات اراده ی فردی با موضوعات عقل منطبق می شوند.
بدین معنا سنت ها و قواعد نه تنها در درون ساختارهای نهادی وجود دارند بلکه همچنین به وسیله ی شهروندان خودآگاهانه اراده می شوند. زندگی اخلاقی وجه عملی رفتار انسان است و در آن قواعد اجتماعی در فرد درونی می شوند.
.
حسرت هگل برای تمدن از دست رفته یونان، او را به اندیشه ضرورت ایجاد « مذهبی عامیانه» انداخت. این مذهب می بایست به عنوان مجموعه ای از عقاید مشترک به مردم المان « شکلی فرهنگی ببخشد که موجب وحدت قوای ذهن آدمی و نیز یگانگی انسانهای متفرق در درون یک جامعه گردد» ( 42 : 1973 Plant). برخی از شارحین اخیر هگل بر آن اند که وی در دام این برداشت « عتیق» از دولت _ شهر یونانی گرفتار آمده بود.
ایلتینگ استدلال می کند: « اندیشه زندگی اخلاقی، که موضوع سومین بخش نظریه هگل درباره دولت مدرن است، چیزی جز همان اندیشه خیر نیست که مبنای نظریه افلاطون درباره اجتماع سیاسی را تشکیل می دهد» ( 100 : 1971)
.
پلزینسکی نیز اظهار داشت که : « در فلسفه حق مفهوم محدودتر زندگی اخلاقی (sittlichkeit) که از اندیشه افلاطون و ارسطو و تجربه فکری یونان به طور کلی استنتاج شده است، مبنای نظریه افلاطون درباره اجتماع سیاسی را تشکیل می دهد» ( 56: 1984، Pelczynski).
پلزینسکی بر آن است که برداشت وسیع تری از اجتماع اخلاقی در دیگر آثار هگل مشهود است که وی از آن به عنوان « روح ملی» سخن می گوید. این اندیشه که احتمالاً از منتسکیو گرفته شده است، مفهوم مدرن تری تلقی می شود. پلزینسکی استدلال می کند که : « دولت ... اجتماعی سیاسی است زیرا خود اجتماعی فرهنگی است و قانون اساسی آن مبتنی بر فرهنگ ملی است و نیز نهادهای سیاسی آن با سایر وجوه فرهنگ در آمیخته اند»
.
برخلاف این نظرات از فلسفه حق و دیگر آثار هگل به روشنی برمی آید که وی دیدگاهی انتقادآمیز نسبت به اندیشه یونان در این خصوص داشت زیرا به نظر او این اندیشه فاقد مفهومی رسا و کافی در مورد فردیت و ذهنیت آزاد بود زندگی اخلاقی در اندیشه یونانیان ناآگاهانه بود، یعنی به صورتی عقلانی ادراک نمی شد.
هگل پیشتر وقتی به « مذهب عامیانه» می اندیشید، دریافته بود که هیچ گونه تحول صرفا مذهبی کفایت مقصود را نمی کند. دولت مدرن در مقایسه با دولت _ شهر باستانی، بسیار بزرگتر و پیچیده تر بوده است. افراد در دولت _ شهر یونانی در واقع برده وار منقاد و مطیع دولت بوده، با حقوق فردی آشنایی نیافته و هیچ گونه تصوری از مالکیت خصوصی نداشتند، در حالی که شناخت حقوق فردی به نظر هگل لازمه رشد شخصیت فردی است.