Loading...

پاورپوینت ادبیات نهم کتاب تکمیلی فصل دوم

پاورپوینت ادبیات نهم کتاب تکمیلی فصل دوم (pptx) 20 اسلاید


دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 20 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

به نام خدایی که بی منت مهربان است تکمیلی پایه نهم – فصل دوم درس سوم مثل آیینه شباهت دوست و آیینه را در بیت های پایین بررسی، و با متن درس«مثل آیینه» مقایسه کنید. نباشد دوست جز ایینه دوست / به جان و دل، هم اواین و هم این اوست « ناصر خسرو» این بیت میزان تاثیر گذاشتن دو دوست بر یکدیگر و شباهتی که در رفتار و کردار آنها ممکن است دیده شود، را بیان می کند. دوست آن است کاو معایب دوست / همچو آیینه روبه رو گوید نه که چون شانه با هزار زبان / در قفا رفته، مو به مو گوید « نشانی دهلوی» دوست واقعی کسی است که همانطور که خوبی های انسان را بیان می کند، بدی هایش را هم با او در میان بگذارد. نه مثل افرادی باشد که غیبت آدمی را می کنند. از مهر دوستان ریاکار خوش تر است / دشنام دشمنی که چو آیینه راستگوست « پروین اعتصامی» دشنام دشمنی که صادق و راستگوست، از مهر و محبت انسان ها و دوست های دورو بهتر است در هر سه شعر شاعران همانند بند آخر صفحه 24 کتاب درسی ، دوست را به آیینه مانند کرده و ویژگی مهم آینه را نماییدن زیبایی ها و زشتی ها دانسته است . مانند دوست واقعی که نقاط قوت و ضعفمان را به ما گوشزد خواهد کرد. اما باید توجه داشته باشیم که ناصرخسرو دوست واقعی را به خاطر عمق رابطه و صمیمیت مانند آیینه دانسته است و نشانی دهلوی دوست واقعی را از آن جهت مانند آیینه فرض کرده که عیب ها و نقایص ما را نه در پشت سر بلکه روبروی ما میگوید.همچنین پروین اعتصامی پا را از این هم فراتر گذاشته و دشنام دشمنان را خوشایندتر از مهر و محبت دوستان ریاکار دانسته است. اندیشیدنی ص42 دانستنی سه جمله ی زیر را بخوانید و بگویید چه اندازه با شم زبانی شما همخوانی دارند: «یک مرد از مرگ نمی ترسد» «ابوعلی سینا یک فیلسوف بود» « اگر یک جوان کوشش کند، البته موفق خواهد شد» در این عبارت ها واژه ی «یک» مفهومی خلاف مقصود نویسنده به ذهن القا می کند. خواننده می پندارد که اگر نهاد بیش از یکی باشد، حکم درباره ی او درست نیست: یک مرد ... نمی ترسد؛ اما اگر دو مرد باشند می ترسند. کوشش یک جوان موجب توفیق است، اما کوشش دو جوان حکم دیگری دارد. ابوعلی سینا را یک فیلسوف باید شمرد. مبادا اشتباه کنید و او را دو فیلسوف به حساب آورید! این کاربرد در اثر ترجمه واژه به واژه از زبان های ازوپایی مانند فرانسه و انگلیسی به زبان فارسی راه یافته است. برای مثال، معنی لفظ به لفظ جمله (A man must do like this) بدین قرار است: « یک مرد باید چنین رفتار کند. اما در زبان فارسی واژه «یک» تنها در جایی می آید که خواست گوینده یا شنونده، تصریح به یکی بودن چیزی است: یک دست صدا ندارد. یعنی: صدا از دو دست برمی خیزد. یک بز گر، گله را گرگین کند. پس به جای عبارت های آغازین، درست آن است که بنویسیم: مرد از مرگ نمی ترسد(نه یک مرد) ابوعلی سینا فیلسوف بود(نه یک فیلسوف) جوان اگر کوشش کند موفق خواهد شد... یا هر جوانی که کوشش کند... یا جوانان اگر کوشش کنند...(نه یک جوان) جُستنی ص43 1- شکل درستِ دو جملة بعد را در متن «مثل آیینه» پیدا کنید. یک دوست واقعی، راه نیکبختی را به ما نشان میدهد . دوستان واقعی، راه نیک بختی را به ما نشان می دهند . یک نوجوان، افزون بر رابطه با خود، نیازمند رابطه ای دیگر نیز هست. نوجوان، افزون بر رابطه با خود، نیازمند رابطه ای دیگر نیز هست. 2- در میان نمونه های زیرین، کدام جمله ها به ویرایش نیاز دارند؟ چگونه ؟ او میخواهد در آینده یک پزشک شود. حذف واژه ی « یک» یک ایرانی وظیفه دارد از میهن خود دفاع کند. هر ایرانی... گاه حتی یک اشتباه کوچک در رانندگی، می تواند حادثا ساز باشد. تصریح بر یکی بودن دارد. بنابراین نیاز به ویرایش ندارد. اگر یک شاعر بودید، چه مضمون هایی را برای سرودن برمی گزیدید؟ حذف واژه ی « یک» کار و شایستگی 1- کدام بیت، دربردارندة «کة علّت یا چرایی» است و در کدامیک حرف «به» در معنیِ «در» به کار رفته؟ الف) مصراع دوم بیت سوم : که باری است فرصت، دگر بار نیست. ب) مصراع دوم بیت دوم : متاع جوانی به بازار نیست. 2-یک «اضافة تشبیهی» در شعر بیابید. متاع جوانی( جوانی به متاع تشبیه شده است) 3ـ از سرود مشهور و حماسیِ «ای ایران» که متن آن را در کتاب فارسی دورة دبستان هم خوانده اید، دو مصراع پیدا کنید که دربردارندة «پرسش انکاری» باشد. 1- در راه تو، کی ارزشی دارد این جان ما؟ 2 - مهرت ار دل کی برون کنم؟ جُستنی ص45 نوشتنی ص46 1- میان واژة «پندار» در نخستین بیت این قطعه با همین واژه در بیت زیر از شعر «آزادگی» (فارسی هشتم، درس هفتم) چه نسبت معنایی وجود دارد؟ نوجوانـی بـه جوانـی مغـرور / رخـشِ پنـدار همیرانْـد ز دور «جامی» غرور و وهم و گمان باعث بزرگ بینی و برتر بینی می شود و انسان مغرور در فکر و خیال خودش، خودش را از همه برتر و بهتر می داند. 2 -در بیت «به چشم بصیرت به خود درنگر/ تو را تا در آیینه زنگار نیست» مقصود از «آیینه» و «زنگار» چیست؟ آیینه: استعاره از دل زنگار: آلودگی ها و کدورت ها و گناهان اندیشیدنی ص46 1- میان بیتهای پنجم و هفتمِ شعر «کار و شایستگی» چه مفهوم مشترکی میتوان یافت؟ تاکید بر آموختن در هر دو بیت به چشم می خورد ،آموختن اصلی تدریجی است که باید با صبوری ،بردباری و شکیبایی همراه باشد ،علم آموزی انسان را ممکن است خسته کند و باید در این راه صبور بود. 2-هماهنگیِ مفهومی هرکدام از بیتهای زیرین با کدام بیت های قطعة پروین اعتصامی بیشتر است؟ چرا؟ • هرکه نامُخت از گذشتِ روزگار / نیز نامـوزد ز هیـچ آمـوزگار « رودکی» همه کار ایام درس است و پند / دریغا که شا گرد هوشیار نیست • چـو کاهل بُوَد مـردِ بُرنا به کار / از او سـیر گـردد دلِ روزگار « فردوسی» غنیمت شمر جز حقیقت مجوی / که باری است فرصت دگر بار نیست دانستنی در بیت پنجم از شعر «کار و شایستگی» لغت «بردباری» آمده است که امروزه واژه ای کاربردی و آشناست؛ اما اگر به ساختار آن دقت کنیم، در می یابیم که «بردبار» از برد + بار ساخته شده است و معنی برنده ی بار، حمل کننده بار از ساختار آن بر می آید. این لغت، در معنای کسی به کار می رود که بار جفا یا بار سختی ها بر دوش می کشد؛ یعنی صبور و شکیبا است. واژه ی عربی «تحمل» (= بردباری) نیز مفهوم «حمل کردن» را در بردارد. حکایت :باغبان نیک اندیش ملک الشّعرای بهار، شاعر و ادیب بلندآوازة معاصر( 1330ـ 12۶۵هـ .خ.) این حکایت را به نظم درآورده است. واپسین بیت شعر از گفتة پیرمرد چنین است : دگـران کاشـتند و مـا خوردیـم / مـا بکاریـم و دیگـران بخورنـد متن کامل شعر بهار را از دیوان او یا با جست وجوی اینترنتی پیدا کنید و بنویسید. شاه انوشیروان به موسم دی / رفت بیرون ز شهر بهر شکار در سر راه دید مزرعه ای / که در آن بود مردم بسیار اندر آن دشت پیرمردی دید / که گذشته است عمر او ز نود دانه ی جوز در زمین می کاشت / که به فصل بهار سبز شود گفت کسری به پیرمرد حریص / که« چرا حرص میزنی چندین؟ پایهای تو بر لب گور است / تو کنون جوز می کنی به زمین جوز ده سال عمر می خواهد / که قوی گردد و به بار آید تو که بعد از دو روز خواهی مرد / گردکان کشتنت چه کار آید؟» مرد دهقان به شاه کسری گفت: / « مردم از کاشتن زیان نبرند دگران کاشتند و ما خوردیم / ما بکاریم و دیگران بخورند» جُستنی ص 48

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته