پاورپوینت روانشناسی در مدیریت (مدیریت تغییر انگیزش) (pptx) 47 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 47 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: روانشناسی در مدیریت (مدیریت تغییر انگیزش)
ماهیت هدیت:
به مفهوم دادن و دستور آغاز عملیات برای تحقق یک خط مشی یا برنامه میباشد.
هدایت تلاشی مدیریتی است که برای بر انگیختن سیستم کاری در بهتر ساختن دستاوردها در سازمان به کار گرفته شده است.
هدایت شامل کاملترین هماهنگی کارکنان برای به حقیقت پیوستن مقصد و اهداف و تحقق نیازهای زیردستان (اجتماعی-فیزیولوژیکی-خودخواهانه)است.
برای هدایت موثر،دانستن نحوه ایجاد انگیزه،رهبری،نحوه برقراری ارتباط،اداره تضاد،قاطعیت و نظارت ضروری هستند.
انگیزش:
یک رفتار درونی است و هدف آن رفتاری است که ما برای ارضای انسان میدهیم.یک امر بیرونی است.
بعنوان مثال داشتن ارزش اجتماعی یک نیاز درونی است و اقدام برای بدست اوردن ان (تمایل به تحصیل)یک امر بیرونی است.در واقع هدفی که از انگیزه منشا گرفته به رفتار انسان جهت میدهد.
زیربنای انگیزش نیاز است:
نیاز یک نقص یا کمبود فیزیولوژیک یا روانشناختی است که در انسان بصورت جسمی و روانی ایجاد میشود،نیاز جنبه درونی انسان را تعریف میکند.
_اجزای انگیزش:
+نیروزایی
+حالت هدایت کردن
+مداومت رفتار
باتوجه به اجزای انگیزش میتوان انگیزش را اینگونه تعریف کرد:
شرایطی است که باعث برانگیختن،هدایت و ادامه رفتارهای مرتبط با موقعیتهای شغلی افراد میشود.
انگیزه(نیاز) رفتار هدف
نظریه های انگیزشی:
در محیطهای کاری و فعالیتهای آموزشی پرستاران کاربرد داشته باشد.
#نظریه مونوستیک
از اصول مدیریت علمی سرچشمه گرفته است که فردریک تایلور یکی از پیشگامان آن میباشد.
تایلور معتقد است که اگر یک فرد پرانرژی با بازده کاری بالا با یک فرد تنیل همکار شود کم کم علاقه خود به کار را از دست میدهد. برای جلوگیری از این افت یک محرک لازم است.
افزایش دستمزد،پاداش،سهیم کردن کارمند در سود و سهام ... از عوامل ایجاد کننده انگیزه
میباشند.
#نظریه سلسله مراتب
آبراهام مازلو خاطر نشان میکند که احساس رضایت و تامین نیازهای افراد از طریق سلسله مراتب نیازها باعث ایجاد انگیزش میشود.
اساس تفکر مازلو مبتنی بر این است که تامین نیازهای فیزیولوژیک پایه ای برای رفع نیازهای اولیه در فرد میباشد و زمانیکه یک نیاز براورده شود دیگر نمیتواند یک عامل محرک به حساب آید.
کلایتون آلدرفر پنج نیاز مازلو را به سه نیاز کاهش میدهد:
1)نیازهای رشد
2)نیازهای ارتباطی
3)نیاز های وجودی
که به این نظریه،نظریه هستی و وابستگی و رشد میگویند.
طبق این نظریه فرد برای رسیدن به رضایت و پیشرفت دائما در حال کوشش است و اگر در کوشش خود موفق نباشد میتواند به مسیر اعمال و انرژی خود برگشت داده و در رسیدن به یک نیاز در سلسله مراتب پایین تر کوشش نماید.
#نظریه نیازهای پایه
دیوید مک کلند خاطرنشان میسازد که اشخاص به واسطه سه نیاز پایه (موفقیت، وابستگی، قدرت) برانگیخته میشوند.
اشخاص موفقیت مدار بطور فعال تمرکز براصلاح آنچه که که ایده های آنها را عملی میسازد،
دارندو در هنگام ضرورت بصورت معقولانه و عاقلانه خطرات را میپذیرند.
اشخاص وابسته مدار انرژی خود را بر دوستان و خانواده خود متمرکز میکنند و تمایل بیشتری به کار در یک محیط انسانی دارند و همواره به دنبال روابط دوستانه هستند. بیشتر از بهره وری به اخلاقیات توجه دارند.(عموما شامل زنان و پرستاران)
اشخاص قدرت مدار توسط قدرت برانگیخته میشوند که میتواند توسط یک فعالیت خاص کسب شده باشد. این افراد بیش از توجه به تاثیر یک کار ارزشمند خواستار حفظ ابروی کارمند و قدرت خود هستند.
#نظریه انگیزشی_بهداشتی(دوعاملی):
فردریک هرزبرگ باورد داشت که کارکنان میتوانند بواسطه کار خودشان برانگیخته شوند و یک نیاز درونی یا شخصی برای دستیابی به اهداف درونی و شخصی وجود دارد. او باور داشت که تفکیک برانگیزنده های شخصی از نارضایتی های شغلی امکان پذیر است.
تمایز بین بهداشت یا عوامل نگهدارنده و عوامل برانگیزنده در نظریه دوعاملی به حساب آمده است.
_عوامل برانگیزنده و بهداشتی هرزبرگ
اشخاص بوسیله شغل خود،بازخورد مثبت،مسئولیت کاری دشوار،توسعه برانگیخته میشوند.
عوامل بهداشتی یک شغل را جالبتر نمیساز و فقط از نارضایتی و تضعیف روحیه جلوگیری میکند.
#نظریه انرژی روانی
کریس ارگیس باور داشت اشخاص بیشتر انرژی خود را صرف رسیدن به نیازهای شخصی خود میکنند تا نیازهایی که مربوط به سازمان است که در این صورت احساس نارضایتی فشار روانی ، بی تفاوتی، تضاد و تزلزل در آن کارمند بیشتر است.
#نظریه انتظار
ویکتور وروم الگوی انتظار را که مبتنی بر نظریه میدانی کرت لوین بود را توسعه بخشید.
نظریه میدانی بوسیله لیمن پورتر و دیگران توسعه پیدا کرد.
این نظریه بیان میکند که انگیزش وابسته به چگونگی خواست اشخاص و تخمین آنها از احتمال دستیابی به آن میباشد.
انگیزش = انتظار × ظرفیت