پاورپوینت دیدگاه محافظه کاران و لیبرالیسم مدرن در مورد علل آلودگی محیط زیست (pptx) 21 اسلاید

دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 21 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

دیدگاه محافظه کاران و لیبرالیسم مدرن در مورد علل آلودگی محیط زیست دیدگاه محافظه کاران علل آلودگی محیط زیست محافظه کاران بر این باورند که طبیعت می‌ تواند به آنها کمک کند تا نهاد های بشری و روابط بین آنها را بسازد. محافظه کاران دیدگاه " اومانیسم سکولار ، " را نمی پذیرند چراکه اومانیسم سعی دارد اهداف انسان را تنها منبع ارزش لحاظ کند در عوض محافظه کاران ، ارزشهای مخالفی را در طبیعت پیدا می‌ کنند و به انسان به دید یک موجود پایبند به اخلاق نگاه میکنند که خود را با این ارزشها را مطابقت می‌ دهد. این " روحیه زیاده خواهی انسانی " منجر به بی توجهی به حرمت طبیعت می‌شود محافظه کاران ایده " نظارت " ترجیح می‌ دهند، چون این ایده بشر را ملزم به یک پذیرش مسئولیت مقید می‌ کند.که به طور هماهنگ با طبیعت زندگی کند و به سوء استفاده خود را از طبیعت به حداقل برساند . جوامع مدرن به چند دلیل آلودگی بیش از حد را تولید می‌ کنند: 1- افول سلسله مراتب 2- افول جامعه 3- سرمایه داری 4-دموکراسی دلایل آلودگی زیست محیطی از دیدگاه محافظه کاران 1- افول سلسله مراتب: صنعتی شدن و مدرن شدن، حاکمیت سنتی را از بین برده و سلسله مراتب را تضعیف کرده اند. هنگامی که سلسله مراتب دیگر به عنوان اصل طبیعی پذیرفته نشود، انسان ناراضی از وضعیت خود می‌ شود، که منجر به حسادت گسترده و خشم وی از زندگی می‌ شود. همگن بودن " کل جامعه" هویت فردی انسان ها را از بین می‌ برد ، و مجبور می‌کند تا برسر سلطه در تلاش برای دستیابی به اعتماد به نفس با هم دیگر رقابت کنند. با این حال، اعتماد به نفس دست نیافتنی باقی خواهد ماند چرا که استانداردهایی که توسط آن افراد ارزش فردی خود را ارزیابی می کنندبا ثروتشان و وضعیت رفاهیشان افزایش خواهد یافت. علاوه بر این، لذت ظاهری ای که از مصرف بدست می آیدبیشتر از سوی کاهش اضطراب ایجاد شده توسط جامعه مدرن خواهد بود. در نهایت محیط زیست قربانی شادی های کوچک می شود. دلایل آلودگی زیست محیطی از دیدگاه محافظه کاران 2- افول جامعه: همانگونه که فردگرایان و مادی گرایان گفتند تضعیف جوامع سنتی ، انسانها را تبدیل به یک موجود منزوی می کند که فقط دنبال لذت شخصی خویش است. که تمام ظرفیت های رضایت مندی خویش را به جز جمع آوری کالاها و لذت بخش بودن اشتهای نفسانی از دست میدهند . ارزش های جمعی، وفاداری، و دوستی ها با منافع مادی و دستیابی به موفقیت های فردی جایگزین شده است. دلایل آلودگی زیست محیطی از دیدگاه محافظه کاران 3- سرمایه داری: اگرچه محافظه کاران از مالکیت خصوصی و اقتصاد بازار دفاع میکنند ، اما آنها می‌ ترسند که فردگرایی رقابتی با افزایش آلودگی همکاری کند. شرکت های جویای سود نیازهای جدید ایجاد می‌ کنند و مصرف کنندگان را متقاعد میکنند که شادی ها عمدتا از مصرف بوجود می‌آید . این استراتژی ممکن است برای کسب و کار خوب باشد ، اما با ظرفیت محدود طبیعت که برای حفظ حیات انسان لازم است در تضاد است. دلایل آلودگی زیست محیطی از دیدگاه محافظه کاران 4- دموکراسی: محافظه کاران استدلال می‌کنند که دموکراسی درگیری بین گروه های ذینفع وخیم تر کرده است ، چون هر گروه ذینفع به دنبال اهداف کوتاه بیینده خود است و ملاحظه کمی برای کالاهای عمومی دارد. سیاست های حفاظت از محیط زیست به احتمالا باعث می‌ شود که مصرف کاهش یابد و با این وجود که در یک جامعه به سمت ارضای فوری خواسته هایش تمایل پیدا کرده است. آنگاه صدای سیاستمداران برای از بین بردن این خواسته ها شغل های آنها را به خطر خواهد انداخت. بنابراین، دولت های دموکراتیک به طور مداوم طرفدار توسعه اقتصادی در حمایت از محیط اقتصادی بودند. سیاست گذاری زیست محیطی در حالت خوش بینانه ، محافظه کاران اعتماد دارند که طبیعت ،که شامل گونه های بشری نیز می‌ شود، در نهایت سیستم خود را متعادل نگه می‌دارند. همانطور که تخریب محیط زیست بدتر می‌ شود ، انتظار می‌رود بشر نیز به ارزشهایی جدید که الزامات اخلاقی را بوجود می‌ آورد عکس العمل نشان داده و یک سبک زندگی به لحاظ زیست محیطی خوب و مناسبی را اتخاذ کند. علایم چنین تحولی در رشد حمایت دولتی برای بازیافت و کنترل آلودگی مشهود است. آنها اغلب طرفدار راه حل های سیاسی هستند و نه راه حل اقتصادی تحلیل های اقتصادی تنها در ترجیحات افراد تمرکز دارد و نفع جامعه را در یک محیط های سالم و بادوام نادیده می‌گیرد . تنها در روند سیاسی می‌تواند چنین منافع مشترکی را بوجود آورد. برای درمان خطاهای دموکراسی قدرت سیاسی باید از فشارهای گروه های ذینفع محفوظ بماند و جایگاه رهبری باید با افراد جذاب ، عاقل و با فضیلت پر شود. با قدرت سیاسی که در دست رهبران وجود دارد، دولت می‌ تواند یک جامعه منظمی را بدست آورد ، کاهش بیگانگی ، میل به مصرف را کاهش داده و فشار بر محیط زیست را کم کند . علاوه بر اصلاح روند سیاسی این استراتژی مستلزم آن است که مدارس ، خانواده ها، محله ها، و کلیساها به نقش سابق خود به عنوان منبع قدرت و مفهومی در زندگی های فردی بازگردند. دستیابی به ثروت کمتر نسبت به عزت نفس و احترام سایرین اهمیت خواهد داشت احترام به دیگران از طریق انجام وظایفی است که متصل به نقش اجتماعی فرد است. انسان می‌ تواند یک رابطه هماهنگ با طبیعت دوباره ایجاد کند. دیدگاه لیبرالیسم مدرن در مورد علل آلودگی محیط زیست