پاورپوینت تصوير ذهني از جسم خويشتن (pptx) 21 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 21 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
بنام خدا
تصوير ذهني از جسم خويشتن
مفهوم يا پنداشت مجموعه پيچيده اي است از احساسات، نگرش ها، ادراكات آگاهانه و ناآگاهانه كه فرد در مورد ارزش، نقش و حالت جسماني خود دارد. مفهوم، بيان گر تفاسير فرد از تجارب گذشته، تعاملات اجتماعي و احساسات اوست. بستري شدن در بيمارستان، جراحي، جدايي از خانواده و ساير عوامل مربوط به سلامتي مي تواند بر جنبه هاي مختلف مفهوم خود تأثير بگذارد.
درك از خود داراي چهار جزء است:
1- تصوير ذهني از جسم خويشتن
2- اعتماد به نفس
3- نقش
4- هويت
تكامل هر جزء از هنگام تولد آغاز مي شود و تغييرات در طول عمر رخ مي دهد. كليه اجزاي درك از خود به هم مربوط اند و بر هم تأثير مي گذارند. تصوير ذهني از جسم خويشتن در اين تصوير يك امر ذهني است كه شخص در هر لحظه از بدن خود دارد و مبتني است بر ادراكات فعلي و گذشته فرد(31،ص407). تصوير ذهني از خود براي هر فرد تابلوي رواني از بدن اوست و به شخصيت افراد بستگي دارد و در واقع بخشي از شخصيت فرد است.
تصوير ذهني از جسم خود، آن آثار غيرقابل رؤيتي هستند كه از اندام ها و اعضا و جوارح مختلف بدن بر روي سيستم عصبي مركزي باقي مي ماند و اين آثار از ابتداي كودكي در اين سيستم درج و ضبط مي شود. تصوير ذهني از جسم، تجربه رواني، اجتماعي فرد از بدن خود است كه احساسات و نگرش هاي فرد نسبت به بدنش را شامل مي شود.
تصوير ذهني از جسم و درک خود، تحت تأثير رشد شناختي و تكامل جسماني قرار دارد و هرگونه محرك جسماني كه منشأ دروني يا بيروني داشته باشد، بر تصوير ذهني فرد از بدن اثر مي گذارد. اين محركها به خصوص در دوره ي بلوغ كه تغييرات مشخصي در فرد ظاهر مي گردد، اهميت پيدا مي كنند. نگرشهاي فرهنگي، اجتماعي و ارزشها نيز بر تصوير ذهني از جسم فرد تأثير مي گذارند، زيرا تصوير ذهني از جسم تركيبي است از واقعيت و ايده آل و تا حدي به واقعيت بدن بستگي دارد. افراد غالباً به سرعت با تغييرات بدني سازگار نمي شوند.
ــ درك از خود: به هم پيوستگي و وحدت بين احساسات، گرايشهاي خود آگاه و نا خود آگاه، درك و شناخت پيرامون هويت، ارزشها، نقشهاي فرد، موجوديت فيزيكي و چگونگي شناخت فرد از خويشتن را درك از خود مي گويند. به عبارت ديگر، درك از خود عبارت است از هر آنچه يك انسان به عنوان يك شخصيت متمايز و جدا گانه در مورد خويشتن به آن عقيده دارد كه اين موضوع تا حدي به چگونگي ديدگاه ديگران نسبت به فرد وابسته است. البته عواملي چون چگونگي تصور فرد از خودش، چگونگي عملكردش در موقعيت هاي مختلف و چگونگي ارتباط با ديگران بر درك از خود تأثير دارد. تصوير از خود ممكن است درست يا نادرست باشد؛ اما به هر حال مدام در حال تغيير است
ـ اعتماد به نفس: اين امر يك فرآيند مداوم و پوياي رواني است كه در سلسله مراتب نيازهاي مازلو جزء نيازهاي اساسي بشر محسوب ميگردد و عبارت است از احترامي كه فرد در مفيد و مؤثر بودنش در محيط مدرسه، كار در بين افراد خانواده و در ساير موقعيت ها ارتباط دارد. اعتماد به نفس بستگي به عوامل زيادي دارد، اما عامل اصلي آن رابطه ي بين«درك از خود» و«آرمان خواهي » است. منظور از آرمان خواهي، است. منظور از آرمان خواهي، اهداف، ارزشها و معيارهاي رفتاري است كه فرد آنها را ايده آل تلقي مي كند و براي بدست آوردنشان مي كوشد. آرمانخواهي از دوران كودكي سرچشمه گرفته، در جريان زندگي رشد مي كند و تحت تأثير هنجارهاي اجتماعي و انتظارات و احتياجات والدين و ساير عوامل مهم ديگر است.
نقشها: مجموعه اي از رفتارها را كه فرد به واسطه ي آنها در يك گروه اجتماعي شركت مي كند، نقش مي نامند. هر فرد مي تواند نقشهاي زيادي داشته باشد. براي مثال يك مرد مي تواند نقش پدر، كارمند، پسر خانواده ونقشهاي متفاوت ديگري دارا باشد. نقشها حاوي آن انتظارات و معيارهاي رفتاري هستند كه مورد پذيرش اجتماع يا گروه اجتماعي اند، از قبيل خانواده و جامعه كه فرد در آنها شركت دارد
ـ اعتماد به نفس: اين امر يك فرآيند مداوم و پوياي رواني است كه در سلسله مراتب نيازهاي مازلو جزء نيازهاي اساسي بشر محسوب ميگردد و عبارت است از احترامي كه فرد در مفيد و مؤثر بودنش در محيط مدرسه، كار در بين افراد خانواده و در ساير موقعيت ها ارتباط دارد. اعتماد به نفس بستگي به عوامل زيادي دارد، اما عامل اصلي آن رابطه ي بين«درك از خود» و«آرمان خواهي » است. منظور از آرمان خواهي، است. منظور از آرمان خواهي، اهداف، ارزشها و معيارهاي رفتاري است كه فرد آنها را ايده آل تلقي مي كند و براي بدست آوردنشان مي كوشد. آرمانخواهي از دوران كودكي سرچشمه گرفته، در جريان زندگي رشد مي كند و تحت تأثير هنجارهاي اجتماعي و انتظارات و احتياجات والدين و ساير عوامل مهم ديگر است.
ارتباط تصوير ذهني از جسم و اعتماد به نفس اعتماد به نفس
احساس با ارزش و شايسته بودن است و رشد آن از دوران كودكي -زماني كه كودك مورد پذيرش و الدين قرار مي گيرد- آغاز مي گردد. به عبارت ديگر، به ارزشهاي فردي يا ارزيابي كه فرد نسبت به خود دارد، اعتماد به نفس گويند. اعتماد به نفس غالباً به ارزيابي در خانه، مدرسه يا اجتماع از فرد مربوط مي شود و در نظريه مازلو از نيازهاي اساسي انسان است. انسان نياز دارد كه شايستگي، لياقت، مفيد و با ارزش بودن را احساس كند.
اختلال در تصوير ذهني از بدن، ارتباط خيلي نزديكي با اعتماد به نفس دارد؛ يعني احساسات يا ادراكهاي منفي درباره خصوصيات و مشخصات و عملكرد يا محدوديت هاي قسمتي از بدن، منجر به اختلال در اعتماد به نفس مي شود. جراحي، بيماري و حوادثي كه الگوي زندگي را بر هم مي زند ممكن باعث تغيير در تصوير ذهني از خود و كاهش احساس ارزشمند بودن فرد شود. اختلال در تصوير ذهني از بدن، تغييراتي در اعتماد به نفس ايجاد مي كند كه بايد مراقبتهاي لازم براي مواجهه آنها در نظر گرفته شود
مراحل رشد و تكامل تصوير ذهني از جسم خويشتن
مرحله نوزادي (تا يك سالگي) تجربه اوليه نوزاد به بدنش از طريق توجهات مادر به وسيله لمس كردن، بغل كردن و شير دادن به وجود مي آيد و اگر در مورد لمس و بغل كردن يا مواردي ديگر نوزاد دچار كمبود توجهات مادري شود، ادراكات به نحو مطلوب رشد نمي كنند و ممكن است نوزاد به مرحله ي بعدي نرود يا ديرتر به مرحله بعدي وارد شود.
. مرحله نوپايي (يك تا سه سالگي):كودك در اين سن،احساسات و قدرتهاي خود را مي شناسد. در مرحله ي نو پا يي ، حدود بدن در ذهن كودك، بيش از حدودي است كه بزرگترها تعيين مي كنند.
.مرحله ي قبل از مدرسه (سه تا شش سالگي ) مفهوم بدن در كودك با صحبت كردن در مورد آن، كشيدن تصوير و بازي با وسايل و اسباب بازيها شكل مي گيرد. استفاده از آينه، عكس، وزن كردن و اندازه گيري قد كودك باعث مي شود كه تصوير ذهني تكميل شود
نو باوگي يا سن مدرسه (شش تا دوازده سالگي) در اين سن كودك به مدرسه مي رود، نقش خود را به عنوان يك دختر يا پسر مي شناسد، بدن خود را با ديگران مقايسه مي كند، ياد مي گيرد چطور با افراد بر خورد كند، و توانايي خود را در رابطه با همسالان و هم كلاسيها به رخ مي كشد.
نوجواني (دوازده تا هجده سالگي) تمام توجهات نوجوان به سطح بدنش متمركز مي شود و بيشتر اوقات خود را در كنار آينه مي گذراند. اين رفتارها طبيعي است، وكمك مي كند تا فرد بتواند تصوير ذهني خود را باز يابد.
بزرگسالي (هجده تا چهل سالگي) در اين مرحله، تصوير ذهني ساختار اجتماعي مي يابد و تصوير ذهني با اصالت خانوادگي، مذهب، وضعيت اقتصادي-اجتماعي و رشد اجتماعي تلفيق مي شود.
ميانسالي (چهل تا شصت و پنج سالگي) سعي مي كند نقش خود را خوب ايفا نمايد و در اين مرحله تصوير ذهني رابطه اي مستقيم با ارزشهاي فرهنگي جامعه دارد
سالمندي (بيش از شصت و پنج سالگي) در اين مرحله به دليل تحليل قواي بدني و كاهش فعاليت، فرد به طرف وابستگي پيش مي رود و به اين علت يك تطبيق واقعي براي افراد لازم است