پاورپوینت قواعد درس 8 عربی (1) دهم دبیرستان اسم جامد و مشتق (pptx) 12 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 12 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
به نام خدا
درس هشتم عربی دهم تجربی
بحث:جامد ومشتق
اسمها
داراي تقسيمات گوناگوني هستند يكي از اين تقسيمات، تقسيم اسم به جامد و مشتق است.
تعریف اسم جامد
:اسمي
است كه از كلمه ي ديگر گرفته نشده است مانند : شمس ، بيت ، خروج ،
ذهاب
اسم مشتق
:
اسمي
است كه از كلمه ي ديگر گرفته شده است مانند عالِم ، معلوم ، معلّم ، عليم كه همگي از علم گرفته شده اند.
اسم جامد دودسته می باشد:
1.اسم جامد مصدري(كه شامل تمام مصدرهاي ثلاثي ورباعي مجرد ومزيد مي شود مانند كتابة،انقلاب،تكذيب)
2-اسم
جامد غير مصدري (كه شامل اسمهايي است كه از كلمه ي ديگر گرفته نشده اند و مستقيماً از حروف الفبا گرفته شده اند مانند:رجل،نجم،يد)
اسم مشتق
اسمهاي مشتق هشت دسته اند: اسم فاعل ، اسم مفعول ، صفت مشبه ، اسم مبالغه ، اسم تفضيل ، اسم زمان ، اسم مكان ، اسم
آلت
نکته:برای شماعزیزان در واقع 5تا هست :اسم فاعل 2-اسم مفعول3-اسم مبالغه4- اسم تفضیل 5-اسم مکان
اسم فاعل
اسم فاعل : همان صفت فاعلی در زبان فارسی است که معنای انجام دهنده ی کار یا دارنده حالتی را نشان میدهد
. مثال : بیننده ـ خواننده ـ شنونده ـ آموزگار ـ آفریدگار و... . ** در زبان عربی به صفت فاعلی اسم فاعل گفته میشود که به دو روش زیر ساخته میشود:
: الف اسم فاعل از ثالثی مجرّد : ریشه ی فعل مورد نظر را بر وزن فاعِل مینویسیم. مثال : ـ یَشکُرُ ← شَ کَ رَ ← شاکِـر ـ یَنْصُرُ ← نَ صَ رَ ← ناصِـر ـ یَسْألُ ←سَ أ لَ ← سائِـل
نکته
:
اسمهایی چون ؛ قائِم
0
(قَ وَ مَ) ـ قائل ـ صائِم ـ سائر ـ غائِب و... قاضِی ـ شاکِی ـ غازِی ـ داعِی و ... ضالّ ـ تامّ ـ حادّ ـ ضارّ و... ؛ اسم فاعل از مجرّدند.
ادامه اسم فاعل
ب)
اسم
فاعل از ثلاثي مزيد
:
1.مضارع آن فعل را مي نويسيم 2.به جاي حرف مضارعه، ميم مضموم (مُ) مي گذاريم 3.حرف ماقبل آخر را مكسور (كسره دار) مي كنيم.
به طور مثال مي خواهيم از فعل (عَلَّمَ ) اسم فاعل بسازيم:
عَلّمَ يُعلِّمُ مُعلِّم
مُعلِّم
نکته طلایی: اسمهایی چون ؛ مُبین ـ مُعین ـ مُرید ـ مُجیب ـ مُقیم ـ مُجیر و... اسم فاعل از ثلاثی مزید از باب إفعال هستند
طریقه ساختن اسم مفعول
اسم
مفعول : بر انجام شدن يا واقع شدن دلالت مي كند ومعادل آن در فارسي معمولاً (صفت مفعولي) يا (اسم مفعول) است مانند : منصور (ياري شده )،مُحترَم(احترام شده ).
اسم مفعول را هم مي
توان:
هم از
فعل ثلاثي مجرد ساخت و هم از ثلاثي مزيد .
اسم مفعول از ثلاثي مجرد : بر وزن مفعول ساخته مي شود ،به اين صورت كه يك (ميم مفتوح) به اول كلمه و يك (واو)به عنوان چهارمين حرف كلمه اضافه مي كنيم. پس اسم مفعول نَصَرَ مي شود : مَنصور .كَتَبَ مي شود : مَكتوب
اسم مفعول از ثلاثي مزيد : 1.مضارع آن فعل را مي نويسيم 2.به جاي حرف مضارعه، ميم مضموم (مُ) مي گذاريم 3.حرف ماقبل آخر را مفتوح (فتحه دار) مي كنيم.
به طور مثال مي خواهيم از فعل إحتَرَمَ اسم مفعول بسازيم:
إحترمَ يَحتَرِمُ مُحتَرِم مُحتَرَم
نكته : در ترجمه ي اسم مفعول گاهي از پسوند (شدن) استفاده مي كنيم مانند : مُستضعَف (ضعيف نگاه داشته شده )
نکاتی در مورد اسم مفعول
: هر اسمی که با حرف (مُـ ) شروع شود، قطعاً
(مشتق )است. البتّه اسمی که بر وزن » مُـفاعَـلَـة « بیاید و معنای مصدری داشته باشد، دیگر مشتق نمیباشد ) اسم مفعول و جامد مصدری مصدر باب
مُفاعَـلَة
محسوب میشود
اسمهایی چون : مَصابیح ـ مَفاتیح ـ مَساکین ـ مَوازین ـ مَقادیر و... « علی رغم اینکه بر وزن » مَفاعیل هستند، ولی مفردشان » اسم مفعول نمیباشد.
ادامه اسم فاعل
اسم
فاعل از ثلاثي مزيد: 1.مضارع آن فعل را مي نويسيم 2.به جاي حرف مضارعه، ميم مضموم (مُ) مي گذاريم 3.حرف ماقبل آخر را مكسور (كسره دار) مي كنيم.
به طور مثال مي خواهيم از فعل (عَلَّمَ ) اسم فاعل بسازيم:
عَلّمَ يُعلِّمُ مُعلِّم مُعلِّم
اسم مبالغه
اسم مبالغه
: اسمی است که بر بسیاریِ صفتی در فردی یا چیزی یا جایی دلالت میکند.
مهمترین وزنهای اسم مُبالغه
(( فَعّال ـ فَعّالَة
)) میباشد. مثال : ـ رَزّاق ـ مَنّان ـ عَلّام ـ خَلّاق ـ فَتّاح ـ غَفّارـ تَوّاب ـ کَذّاب و... . ـ عَلّامَة ـ فَهّامَة ـ کَفّارَة ـ أمّارَة ـ لَوّامَة و... .
نکته
: در ترجمه ی اسمهای مُبالغه از کلمه ی (( بسیار))استفاده میشود : ـ رَزّاق ← بسیار روزی دهنده ـ صَبّار ← بسیار صبر کننده ـ غَفّار ← بسیارآمرزنده ـ سَتّار ← بسیارپوشاننده
نکته
: وزنهای » فَعّال ـ فَعّالَة « که بر شغل و یا ابزار و وسایل و دستگاه دلالت می کنند، نیز اسم مبالغه به شمار میرود. شغل ؛ قَصّاب ـ خَبّاز ـ حَدّاد ـ بَزّاز ـ نَجّار ـ رَسّام ـ طَیّار عَطّار و... . ابزار و دستگاه ؛ سَیّارَة ـ فَتّاحَة ) در باز کن ( ـ نَظّارَة ) عینک ( ـ جَـوّال ) تلفن همراه ( و...
. نکته : حرف » ـة « در وزن »
فَـعّـالَة
« نشانه ی مؤنّث بودن اسم محسوب نمیباشد. ) به آن
تای کثرت
گفته میشود : هذا الرّجُلُ عَلّامَةٌ