Loading...

پاورپوینت ایران قوی چه ویژگی‌هایی دارد؟

پاورپوینت ایران قوی چه ویژگی‌هایی دارد؟ (pptx) 10 اسلاید


دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 10 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

پاورپوینت ایران قوی چه ویژگی‌هایی دارد؟ مقدمه ایران اسلامی یکی از قدرتمندترین کشورهای منطقه به شمار می اید. بعید می دانم هیچ ایرانی با گزاره (ایران باید قوی باشد) کوچک ترین مخالفتی داشته باشد و از قوی شدن ایران احساس غرور نکند. اگر چنین است که هست، حال این پرسش مطرح می شود که ایران عزیز چگونه می تواند قوی یا بهتر بگویم قوی تر بشود؟ مولفه های قوی شدن در بسترهای اقتصاد، سیاست، فرهنگ، نظامی و جغرافیا متعدد است اما انچه در این یادداشت می خواهم به ان بپردازم جهت گیری موثر در قوی شدن است. حوزه اقتصاد در حوزه اقتصاد نیز ما نیازمند همین راهبرد هستیم. بنگاه های اقتصادی تا زمانی که نام ایران را برخود یدک می کشند، قابل تحریم هستند اما زمانی که این شرکت ها اصالتی دیگر داشته باشند، دیگر قابلیت تحریم ندارند. سیستم کشور باید فکر کند چگونه می تواند به بنگاه های داخلی کمک کند تا با انتقال پایگاه فعالیت های خود به ان طرف مرزها، دیگر قابلیت تحریم نداشته باشند و از طرفی منافع فعالیت های ان ها به داخل برگردد و از این طریق بتوانند تحریم ها را شکسته و وارد بازار بین المللی گردند. ایران قدرت برتر ایران اسلامی یکی از قدرتمندترین کشورهای منطقه به شمار می اید. بعید می دانم هیچ ایرانی با گزاره (ایران باید قوی باشد) کوچک ترین مخالفتی داشته باشد و از قوی شدن ایران احساس غرور نکند. اگر چنین است که هست، حال این پرسش مطرح می شود که ایران عزیز چگونه می تواند قوی یا بهتر بگویم قوی تر بشود؟ مولفه های قوی شدن در بسترهای اقتصاد، سیاست، فرهنگ، نظامی و جغرافیا متعدد است اما انچه در این یادداشت می خواهم به ان بپردازم جهت گیری موثر در قوی شدن است. جهت گیری اگر صحیح باشد تلاش، شجاعت و اهتمام کافی دستیابی به مولفه های قدرت را محقق می کند اما جهت گیری ناصحیح تمام ظرفیت ها را هدر می دهد و به ناکجااباد ختم خواهد شد! راهکار اول تعامل با دنیا سال هاست که دو جهت گیری کلان برای تحقق ایران قوی مطرح است؛ یک جهت گیری تعامل با دنیا را مهمترین راهکار قوی شدن ایران می داند و جهت گیری دوم اتکا به درون را. طرفدران راهکار اول، یعنی تعامل با دنیا در جدیدترین دوره قدرت خود بیش از هفت سال است که سکان اداره کشور را در دست دارند و حتی برای اولین بار پس از انقلاب اسلامی اجازه مذاکره رسمی دو جانبه با امریکا را در موضوع هسته ای نیز دریافت کردند. این جریان که دنیا را در غرب محدود می بیند بارها و بارها با امریکا و اروپا گفت و گو کرده و نتیجه ان شرایط کنونی کشور است که نیاز به شرح و تفصیل ندارد و احاد جامعه انرا با همه وجود درک می کند. البته این جریان تلاش می کند همه ناکامی هایش در عرصه بین المللی را به آمریکا ربط دهد و اینگونه وانمود کند که با برجام شرایط دگرگون خواهد شد! بدون انکار نقش آمریکا به این جریان می گوییم اولا این خود بهترین دلیل اسیب پذیری این راه حل است که بخواهیم سرنوشت کشور و مردم را به امد و رفت کسانی گره بزنیم که در اختیار ما نیستند. ثانیا کدام دوره در امریکا و اروپا بوده است که کمکی به قوی شدن ایران کرده باشند؟مگر کار شکنی ها از همان دوره اوباما اغاز نشد و اولین نقض رسمی را کنگره امریکا در زمان اوباما تصویب نکرد؟! ثالثا سران کشورهای اروپایی در این چند سال چه کردند که ظاهرا از برجام هم خارج نشدند؟! بنابراین راه حل تعامل با دنیا اگر چه امر لازمی است - البته با تعریف صحیح از تعامل و دنیا - اما راه حل اصلی نمی تواند باشد چون در بهترین شرایط هم بیگانه بیگانه است و نمی توان از او توقع داشت که به قوی شدن ما کمک کند! راهکار دوم اتکاء به توان و ظرفیت های داخلی اگر چه این راهکار تا کنون انگونه که شایسته بوده در سطح ملی بکار گرفته نشده است اما بدون تردید هر جا این رویکرد از سوی افراد با صلاحیتی انتخاب شده جواب داده و جایگاه امروز ایران در منطقه و جهان مرهون این راهکار است. توانمندی های علمی، نظامی، سیاسی و عمق راهبردی از جمله دستاوردهای همین رویکرد است که اگر اینها نبود دشمنان این مرز و بوم کار ایران و ایرانی را یکسره کرده بودند! واقعیت این است که ایران عزیز شش برابر جمعیت خود از ظرفیت منابع و معادن برخوردار است اما در بهره برداری از این ظرفیت ها در پایین ترین رده ها در جهان قرار دارد. ظرفیت های دیگر اعم از منابع انسانی، فناوری و نقدینگی را اگر به این بیفزاییم معلوم می شود ما چه جایگاهی می توانیم داشته باشیم اگر از راه های انحرافی دور شویم و راهی را انتخاب کنیم که تمام یا اکثر معادلاتش در اختیار خودمان است هر چند زحمت داشته باشد. حرف های قدیمی در قالب جدید از زمانی که حضرت ایت الله خامنه ای اسالی را با نام (جهش تولید) نام گذاری کردند، مصاحبه ها، مطالب و نکات مختلفی در این باب در فضای رسانه ای به چشم می خورد که در حال تفسیر و تبیین این نام هستند. در این بین برخی نیز مثل همیشه کارهای قبلی خود را به نام جهش تولید به رخ بقیه می کشند. مثلا ارگانی با نشان دادن ماشین الات وارداتی خود، عنوان کرده که ما با این ماشین الات ظرفیت تولید را سه برابر کرده ایم و این یعنی جهش تولید. تجربه تولید در کشور ما، شاید بیش از نیم قرن است که بر پایه ایجاد کارخانه بنا شده است که خود به مدد تعرفه های پایین واردات ماشین الات، تعرفه بالا برای کالاهای وارداتی رقیب، نرخ پایین ارز و تخصیص ارز حاصل از صادرات نفت به واردات ماشین الات، در طول این سال ها توانسته اند زنده بمانند. از این روی، به جای تمرکز بر افزایش ارزش افزوده حاصل از فعالیتهای صنعتی، سیاستگذاران صنعتی تلاش می کرده اند تا با رویکرد جایگزینی واردات، کالاهای وارداتی را به شرح فوق تبدیل به ساخت داخل کنند. این مدل ، نه تنها باعث ایجاد ارزش افزوده بالا نمی شود، بلکه در شرایط امروزه دیگر پایدار نیز نخواهد بود چرا که دسترسی به ارز حاصل از صادرات نفت محدود شده است و از طرف دیگر، نرخ ارز دیگر پایین نیست و بنابراین نمی توان دل خوش داشت که ظرفیت تولید را می توان به مانند گذشته افزایش داد و سپس به ان (جهش تولید) نام نهاد. حرف های قدیمی دیگر کارامد نیست و باید طرحی نو در انداخت، از این روست که رهبری جهش تولید را ذیل ایران قوی مطرح کرده اند که لازمه ان نقش افرینی هر سه قوه در این راستاست. الزامات جهش تولید برخی الزامات ان توسط رهبر انقلاب اسلامی بیان شد نظیر مبارزه با قاچاق، واردات بی رویه، مبارزه با سوء استفاده کنندگان و دادن مشوق های لازم به تولید کنندگان. البته همه اینها مشروط به این است که تمامی دستگاه ها وظیفه خود را به درستی انجام دهند و این دقیقا نکته اصلی جهش تولید است. برای ترسیم نقش درست دستگاه ها، مفهوم جهش تولید باید مورد بازبینی مجدد قرار گیرد تا با رونق تولید و مفاهیم قدیمی اشتباه گرفته نشود. تولید واسطه بین بازار از یک طرف، و فناوری از طرف دیگر است. جهش تولید به دو صورت می تواند صورت پذیرد: افزایش میزان تولیدات محصولات موجود یا حرکت به سمت تولید محصولات جدید. جهش تولید زمانی اتفاق می افتد که هم فناوری مورد نیاز برای افزایش تولید فراهم باشد و هم از طرف دیگر بازار تقاضا برای محصولات تولیدی وجود داشته باشد-یا اینکه ایجاد شود-. دانشجویان ترم اول برخی رشته های مرتبط هم امروزه می دانند که فناوری صرفا ماشین الات نیست و هیچ کشوری با تکیه بر فناوری وارداتی نتوانسته جهش تولید داشته باشد. ماشین الات، صرفا یک ظرفیت است و تا با اجزای دیگری نظیر مهارت نیروی انسانی، اموزش، تسلط بر فرایندهای مهندسی، طراحی محصول و تحقیق و توسعه همراه نباشد، به هیچ روی نمی تواند به تولید بیشتر منجر شود. متاسفانه در طول تاریخ توسعه صنعتی کشور، اینها اجزایی بوده اند که کمتر بدانها توجه شده است و فقدان رقابت نیز عاملی در جهت تضعیف این عناصر بوده است. از طرف دیگر، ورود به بازارهای بین المللی شرط لازم جهش تولید است چرا که تازمانی که دلخوش به بازارهای داخلی باشیم، حجم اقتصاد و درامد سرانه ناشی از تولیدات تغییر خاصی نخواهد کرد و صرفا برخی ممکن است موفق شوند جایگاه سایرین را در بازار داخلی از ان خود کنند. در اینجا با دو پارادوکس مواجهیم: برای ورود به بازار بین المللی، نیازمند تحقیق و توسعه و فناوری بالا در کنار بازاریابی و توسعه نام تجاری هستیم و همه اینها نیازمند منابع مالی و انسانی گسترده ای است که در قیاس با شرکت های بزرگ بین المللی قادر به فراهم کردن انها نیستیم. و البته پارادوکس دوم که مختص کشور ما است تحریم هاست که به ما اجازه ورود و فعالیت در ان مقیاس بین المللی را نخواهد داد. راهکار تجربه ی دنیا نشان داده که پارادوکس اول در زمان تغییرات گسترده فناوری قابل حل شدن است. تغییرات فناوری باعث می شود که شرکت های بزرگ موجود دست برتر خود را در فناوری از دست بدهند و بنابراین تحقیق و توسعه توام با خلاقیت می تواند راه را برای تازه واردان باز کند. پارادوکس دوم مختص ماست و صرفا با تکیه بر تجربیات خود کشور قابل حل است که این جا ورود هر سه قوه و انداختن طرحی نو برای ان ضروری تر است. کشور امنیت خود را از طریق گشایش مرزها و ایجاد پایگاه هایی فرای مرزهای جغرافیایی تامین نمود و در انجا فرماندهان عملیات با روکشی غیر ایرانی، توانستند بر مشکلات غلبه کنند. در حوزه اقتصاد نیز ما نیازمند همین راهبرد هستیم. بنگاه های اقتصادی تا زمانی که نام ایران را برخود یدک می کشند، قابل تحریم هستند اما زمانی که این شرکت ها اصالتی دیگر داشته باشند، دیگر قابلیت تحریم ندارند. سیستم کشور باید فکر کند چگونه می تواند به بنگاه های داخلی کمک کند تا با انتقال پایگاه فعالیت های خود به ان طرف مرزها، دیگر قابلیت تحریم نداشته باشند و از طرفی منافع فعالیت های ان ها به داخل برگردد و از این طریق بتوانند تحریم ها را شکسته و وارد بازار بین المللی گردند. باید توجه نمود که این بدان معنا نیست که تولید در خارج از کشور صورت پذیرد، بلکه بنگاه نماینده خارجی صرفا محصولات داخلی را گرفته و در بازار بین المللی عرضه خواهد کرد و این فروشنده خارجی قابل تحریم نیست. شاید دم دست ترین مثال اکنون خودروهای الکتریکی باشد که در زمان تغییرات فناوری، به ما اجازه ورود و دستیابی به فناوری را می دهد، به شرطی که بتوانیم با رویکردی بین المللی، مساله ورود به بازارهای جهانی را نیز حل کنیم. و همه اینها در سایه هماهنگی هر سه قوه امکان پذیر است. پایان از این که تا پایان با ما بودید سپاس گذاریم

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته