Loading...

پاورپوینت اصول عقاید (1) دهم دبیرستان درس 7 آغاز راه

پاورپوینت اصول عقاید (1) دهم دبیرستان درس 7 آغاز راه (pptx) 12 اسلاید


دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 12 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

بسم الله الرحمن الرحیم وَ هُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَ يُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا و َهُمْ لَا يُفَرِّطُونَ و اوست که بر بندگانش چیره است , و همواره نگهبانانی ( از فرشتگان ) برای (حفاظت) شما از (حوادث و بلاها) می فرستد تا هنگامی که یکی از شما را مرگ رسد (در این وقت) فرستادگان ما جانش را می گیرند و آنان در ماموریت خود کوتاهی نمی کنند انعام-61 اصول عقاید درس هفتم ( آغاز راه ) ما همه انسان ها حقیقتی به نام مرگ را تجربه می کنیم ؛ حقیقتی که شاید چندان نمی شناسیم اما از آن هراسناکیم . در این درس می خواهیم در رابطه با این حقیقت حتمی به برخی سوالات پاسخ دهیم : 1) مرگ چیست و در لحظه مرگ دقیقا چه رخ می دهد ؟ 2) چرا برخی راحت می میرند و برخی بسیار سخت و دشوار ؟ 3) چه کسانی ما را می میرانند ؟ 4) چرا برخی انسان ها از مرگ در هراسند ؟ ماهیت مرگ هرگاه صحبت از مرگ انسان باشد , قرآن کریم واژه (توفی) را به کار برده و مرگ را با آن همراه می داند . توفی به معنای دریافت تمام و کمال یک چیز است.در انسان نیز چون مرگ وی با دریافت کامل روح و جان انسان همراه است , از واژه توفی استفاده می شود ؛ مثلا می گویند : فلان شخص فوت کرده است . مرگ انسان به معنای نابودی و فنای او نیست و با آن چیزی از حقیقت او کم یا گم نمی شود , بلکه فقط روح که حقیقت او را تشکیل می دهد , دریافت شده و از این دنیا به سرایی دیگر که حیات جاویدان است منتقل می شود. آیه شریفه : كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ . به همین معنا اشاره دارد , زیرا می گوید هر نفسی مرگ را می چشد . نکته : لازمه مواجه شدن با چیزی و درک آن این است که خود نفس در آن زمان نابود نشده باشد و وجود داشته باشد ؛ پس مرگ باعث نابودی انسان نمی شود. تشابه خواب و مرگ برای آشنایی بیشتر با حقیقت پیچیده مرگ می توان به آیه 42 سوره زمر اشاره کرد که برای تبیین ماهیت مرگ از موضوع خواب استفاده می کند و می فرماید : هنگام خواب، روح همه انسانها توفی می شود، سپس روح کسانی که زمان مرگشان فرا نرسیده باشد به جسمشان بازگردانده می شود . اما روح هر کس که زمان مرگش رسیده باشد نزد خداوند نگه داشته می شود و پس از دریافت ، دیگر به جسم بازگردانده نمی شود . اصطلاح قبض روح که در تعالیم دینی وجود دارد نیز به همین معنای دریافت و عدم بازگشت روح به بدن اشاره دارد. به این ترتیب، جدایی روح از بدن حقیقتی است که بین خواب و مرگ مشترک است. این اشتراک ، منجر به وجود شباهت های دیگری بین خواب و مرگ هم می شود که برشمردن آنها ماهیت مرگ را روشن تر می سازد: 1) در مرگ , همانند خواب محدودیت های زمانی و مکانی که در دنیا وجود داشته از بین می رود ؛ به همین دلیل ادراکات انسان در این دو حالت از زمانی که در دنیا قرار داشته است , بسیار عمیق تر و کامل تر می شود . 2)علاوه بر این خواب و مرگ شباهت بزرگ تری نیز دارد و آن اینکه آنچه در خواب یا پس از مرگ برای انسان رخ می دهد , دیگر در حیطه او نیست چه کسی انسان را قبض روح می کند ؟ این پرسشی است که شخصی از امیرالمومنین (علیه السلام) پرسید و پاسخ زیبای امام(ع) این بود که : « کاری را که فرشتگان مأمور الهی انجام می دهند، کار خداوند است زیرا به فرمان او عمل می کنند . خداوند از میان فرشتگان، رسولان و سفیرانی را بین خود و مردم برگزیده است. برای ملک الموت، اعوان و یارانی است ازفرشتگان رحمت و فرشتگان عذاب که عهده دار عمل وی هستند و به جای او قبض روح می کنند . کسی که اهل طاعت باشد، به تصدی فرشتگان رحمت قبض روح می شود و آن کس که اهل گناه و عصیان است، فرشتگان نقمت او را قبض روح می کنند . عمل اینان عمل ملک الموت است و هر کاری را که انجام می دهند، منتسب به اوست. بنابراین کار یاران ملک الموت کار ملک الموت است و کار ملک الموت کار خداوند است . خداوند است که جان مردم را به دست هر کس اراده فرماید قبض می کند؛ اوست که می بخشد، محروم می سازد ؛ پاداش می دهد و کیفر م یکند؛ به دست هر کس که خواسته باشد و در واقع کار امنا و برگزیدگان خداوند، کار خداوند است .» براین اساس در خصوص قبض روح انسان ها می توان به این نکات اشاره کرد : 1)مسئول اصلی قبض روح انسانها فرشته جلیل القدری به نام عزرائیل است که در آیات قرآن از او با عنوان ملک الموت یاد شده است. سایر فرشتگانی که در قرآن،قبض روح به آنها نسبت داده می شود ، در واقع اعوان و یاران او هستند که از طرف او مأمور به قبض روح انسان ها می شوند 2)کار عزرائیل و سایر فرشتگان در قبض روح، همان فعل خداست . زیرا اراده خداوند متعال بر این قرار گرفته است که فعل او از طریق اسباب و علل عالم انجام شود که دراینجا ، این اسباب همان فرشتگان هستند؛ چنان که خالقیت و رازقیت او نیز از طریق اسباب و وسائط عالم انجام می شود. انواع جان دادن عالم قبل از مرگ یعنی دنیا با عالم بعد از مرگ تفاوت های بسیاری دارد. انتقال از این عالم به آن جهان با سرعت و در مدتی کوتاه انجام می پذیرد و محتضر در عرض یک یا چند لحظه دنیای گذران را ترک می کند و به عالم ناشناخته پس از مرگ وارد می شود. این انتقال برای بعضی بسیار راحت و آسان و برای برخی دیگر، به غایت سخت و دشواراست . با توجه به سختی و آسانی مرگ برای مؤمنان یا کافران باید گفت براساس آیات انسان ها بسته به اعمالشان در مواجهه با مرگ حالات مختلفی دارند: 1) خوبانی که راحت جان می دهند 2) خوبانی که سخت جان می دهند 3) بدکارانی که راحت جان می دهند 4) بدکارانی که سخت جان می دهند 1)خوبانی که راحت جان می دهند امیرالمومنین (علیه السلام) می فرمایند : هنگام مرگ خوبان , بشارتی به آنان داده می شود که چشمشان روشن و به مرگ علاقه پیدا کرده و راحت جان می دهند . در بعضی از روایات , جان دادن این گروه از مومنان از جهت راحتی و شیرینی به بوییدن گل خوشبو تشبیه شده است. 2)خوبانی که سخت جان می دهند پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله ) فرمودند: مرگ و سختی های آن جبران اندکی است که مومنان دارند تا پس از مرگ , کیفر دیگری نداشته باشند و پاک و پاکیزه نزد خدا روند. 3)بدکارانی که راحت جان می دهند امام کاظم ( علیه السلام) می فرمایند: راحت مردن کافر به خاطر تسویه حسابی است که خداوند نسبت به کارهای نیک آنان انجام می دهد، چون بعضی از کافران کارهای خوبی در زندگی دنیوی خود دارند که آسان مردن پاداش آنهاست 4 ) بدکارانی که به سختی جان می دهند این اولین عقاب الهی این افراد است . برای بیان سختی جان دادن این گروه تعابیر عجیب و تکان دهنده ای به کار رفته است ؛ تعابیری که درد ناشی از جان کندن این افراد را به درد تکع تکه کردن گوشت بدن با مقراض(قیچی) یا درد نیش افعی ها و عقرب ها تشبیه کردند هراس از مرگ مرگ حقیقتی است که اکثر انسان ها اعم از مؤمن و کافر از آن در هرا ساند . هراس گروه اول به این دلیل است که مرگ را حادثه عظیمی در زندگی خود می شمارند که قرار است آنها را وارد حیاتی ابدی کند؛ سرایی که بازگشت از آن امکا نپذیر نیست و با ورود به آن سرنوشت خوب یا بد انسانها رقم می خورد. این هراس، باعث اکراه از مرگ نمی شود بلکه باعث می شود تا این دسته از انجام کارهایی که سعادت اخروی انسان را به خطر می اندازد،دوری کنند . این هراس خوفی شوق انگیز است که می تواند انسان را به پرهیز از گناه و حرکت و جمع آوری توشه برای سرای ابدی وا دارد و در نتیجه، ترسی مطلوب و پسندیده است . اما هراس گروه دوم از مرگ به این دلیل است که یا درک درستی از حقیقت آن ندارندو آن را به منزله نابودی و فنای ابدی می دانند و به دلیل میل فطری انسان به جاودانگی از آن نمی ترسند و یا گناهان بسیار آنها، موجب ترسشان از مرگ شده است ؛ زیرا می دانند که مرگ آنها مساوی با ورودشان به جهنم و مواجهه با عذاب های دردناک الهی است

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته