پاورپوینت آینه سخنگو درس 18 هدیه های آسمان سوم (pptx) 21 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 21 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
درس
هجدهم هدیه
های
آسمان
پایه سوم دبستان
آينه ی سخنگو
رضا جلوی آينه ايستاده بود و خود را در آن می ديد که ناگهان......
آيا خوب می ديد و درست می شنيد؟
چشمان خود را چند بار باز و بسته کرد.
امّا اشتباه نکرده بود!
آينه دهان باز کرده بود و می خنديد.
رضا پرسيد: تو کيستی؟!
من آينه هستم. تصوير هر کس را به خودش نشان می دهم، تا خود را مرتّب و منظّم کند.
امّا آينه ها که حرف نمی زنند و نمی خندند! آيا من خواب می بينم؟!
خنده ی من از قيافه ی
توست.
منظورت را نمی فهمم!
به خودت نگاه کن. متوجّه می شوی!
نمی خواهی صورتت را بشویی؟ چرا
موهایت پریشان
است؟!
پیراهنت چقدر نامرتّب است؟ چرا یکی
از دکمه
های
آن باز است
؟.....
رضا با تعجّب حرف های آينه را شنيد و با خود گفت: يعنی من اينقدر نامرتّب هستم؟!
صورتش
را شست. پيراهن خود را عوض کرد و دکمه هايش را مرتّب بست. در برابر آينه
ايستاد و
موهايش را شانه کرد.
دوباره صدای
خنده ی
آينه را شنيد!
خودم را که مرتّب کردم! ديگر چرا می خندی؟!
خودت زيبا شدی، ولی اتاق را ببين
!
چرا وسایلت روی زمین پخش شده است؟ چرا کتاب
هایت روی زمین افتاده اند
؟
این کاغذ ها روی کیفت چیست؟...
رضا سرش را پایین انداخته بود و خجالت می کشید. ظهر امروز
این بی
نظمی ها را ایجاد کرده بود و قبل از مرتّب کردن اتاق به خواب رفته بود.
خیلی زود کتاب
ها را
در قفسه چید
.
وسایل مدرسه را در کیفش مرتّب کرد و آن را در
گوشه ی اتاق
قرار داد.
کاغذ ها و آشغال تراش ها را جمع کرد.
لباس
های مدرسه اش را
از روی صندلی برداشت و به جالباسی آویزان کرد.
سپس اتاق را تمیز و مرتّب کرد.
دوست نداشت دوباره صدای خنده ی آینه بلند شود.
نگاهی به اطراف کرد. اتاق تقریباً منظّم شده بود.
جلوی آینه آمد
.
حالا نظرت چیست آینه جان؟!
آینه نگاهی به اطراف انداخت و گفت: «آفرین! حالا شدی یک پسر
تمیز و
منظّم! »
رضا، رضا جان، پسرم،...
رضا با صدای پدر از خواب بیدار شد.
به اطرافش نگاه کرد.
اتاق نامرتّب بود و به هم ریخته!
همه چیز را در خواب دیده بود!
بلند شد و به سوی آینه رفت. ظاهرش نیز مانند قبل بود.
به یاد خنده های آینه افتاد و
خنده اش
گرفت. شانه
را برداشت و تصمیم گرفت....
دوست دارم
هر کاری را به موقع انجام دهم تا…
.
تا در
کارهايمان نظم داشته باشيم
.
اگر هر چیز در جای
خودش قرار
می گرفت…
.
اتاق مرتب و منظم می شد.