Loading...

پاورپوینت آموزش کتاب درسی فارسی (1) دهم ستایش به نام کردگار

پاورپوینت آموزش کتاب درسی فارسی (1) دهم ستایش به نام کردگار (pptx) 19 اسلاید


دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 19 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

شیخ فرید الدین ابوحامد محمد ملقب به عطار کدکنی نیشابوری ، شاعر و عارف بزرگ و نام آور ایران در قرن ششم « 537 ه.ق » و آغاز قرن هفتم دوران زندگی عطار به دو بخش تقسیم می شود او ابتدا به حرفه عطاری « دارو فروشی » همانند پدرش ، پرداخت اما در اواسط زندگی اش به شعر و شاعری پرداخت و آثار بسیار گرانبها و با ارزشی را خلق نمود کلام عطار ساده و گیرا همراه با عشق و اشتیاقی سوزان است و وی با بیان ساده مقاصد عالیه عرفانی را با سادگی و روانی بیان می کند عطار به رسم سالکان طریقت و جویندگان راه حق مدتی از عمر خود را به سفر از مکه تا ماورء النهر و زیارت عالمان آن زمان پرداخت وی در هنگام پیری با جلال الدین محمد یعنی مولانا که از راه نیشابور رهسپار عراق بود ، دیدار کرد و عطار نسخه ای از کتاب اسرار نامه اش را به او هدیه داد از جمـــله آثار مهـــم عطار :  اسرار نامه  الهی نامه  مصیبت نامه  تذکره الاولیاء  منطق الطیر  مختارنامه  غزلیات و .... عطار کتاب تذکره الاولیاء را در اواخر دوران زندگی نوشت و موضوع این کتاب سرگذشت 96 تن از اولیاء و مشایخ با ذکر مقامات و مناقب و مکارم اخلاق و سخنان حکمت آمیز است عطار در زمان قتل عام مغولان در نیشابور حضور داشت و در سال 618 ه . ق به دست سپاهیان مغول به شهادت رسید قالب شعر : مثنوی موضوع : بیان عظمت و ویژگی های خداوند و نمایان شدن آن در پدیده های هستی قلمرو زبانی ( معنی واژه ، املاء ، دستور زبان ) : افلاک : ج فلک ، آسمان ها ، چرخ ها پیدا کردن : خلق کردن ، آفریدن نقش های دستوری : متمم : به نام کردگار هفت افلاک ، از کفی خاک مفعول : آدم ترکیب اضافی : نام کردگار ، کردگار افلاک ، کفی خاک ترکیب وصفی : هفت افلاک حذف فعل ( به قرینه معنوی ) : به نام کردگار هفت افلاک تعداد جمله : 2 جمله کردگار : آفریدگار ، خدای تعالی به نام کردگار هفت افلاک ، از کفی خاک به نام کردگار هفت افلاک { آغاز می کنم } قلمرو ادبی ( آرایه های ادبی ) : هفت افلاک مجاز از کل هستی تلمیح : اشاره به آیه 71 سوره ص ( اِنی خالقُ بشرا من طین ) واج آرایی : ( صامت « ک » ، مصوت « ا » ) قلمرو فکری ( معنی عبارت ) : با نام آفریننده کل هستی آغاز می کنم که حضرت آدم را از مشتی خاک آفرید کف مجاز از مقدار کم و اندکی قلمرو زبانی ( معنی واژه ، املاء ، دستور زبان ) : فضل : لطف ، توجه ، رحمت ، احسان و ... نقش های دستوری : منادا : الهی قید : ز رحمت ، در کار ما ترکیب اضافی : فضل خود ، یار ما ، کار ما تعداد جمله : 3 جمله رحمت : لطف و مهربانی مفعول : فضل خود را ، یک نظر مسند : یار ما ترکیب وصفی : یک نظر قلمرو ادبی ( آرایه های ادبی ) : نظر کردن کنایه از توجه و دقت مراعات نظیر : الهی ، فضل ، رحمت قلمرو فکری ( معنی عبارت ) : خدایا ، فضل و بخشش خود را یار و همراه ما قرار بده و از روی رحمت و لطف به کار ما توجه و عنایتی بکن جناس ناهمسان : یار ، کار قلمرو زبانی ( معنی واژه ، املاء ، دستور زبان ) : رزّاق : روزی دهنده نقش های دستوری : مسند : رازق هر پیدا و پنهان ، خلّاق هر دانا و نادان نقش ( ی ) در تویی : فعل اسنادی « هستی » ترکیب وصفی : هر پیدا ، هر پنهان ، هردانا ، هر نادان تعداد جمله : 2 جمله خلّاق : آفریننده قلمرو ادبی ( آرایه های ادبی ) : ( پیدا و پنهان ) ، (دانا ، نادان ) مجاز از کل موجودات و آفریده های خداوند تضاد : ( پیدا ، پنهان ) ، ( دانا ، نادان ) قلمرو فکری ( معنی عبارت ) : تو روزی دهنده تمام موجودات ، از آشکار و نهان ، هستی و تو آفریننده همه آفریده ها از دانا و نادان ، هستی قلمرو زبانی ( معنی واژه ، املاء ، دستور زبان ) : زهی : شبه جمله ، آفرین ، شگفتا نقش های دستوری : مسند : آشکار ، نهان نقش ( ی ) در تویی : فعل اسنادی « هستی » حذف فعل ( قرینه معنوی ) : از تو کام و زبانم گویا حذف فعل ( قرینه لفظی ) : تو هم آشکارا هستی ، هم نهان تعداد جمله : 4 جمله کام : دهان از تو کام و زبانم گویا شده است تو هم آشکارا هستی ، هم نهان هستی قلمرو ادبی ( آرایه های ادبی ) : ( کام و زبان ) ، ( آشکارا ، نهان ) مجاز از کل وجود انسان تضاد : ( آشکارا ، نهان ) قلمرو فکری ( معنی عبارت ) : چه خوش است که زبان و دهان من از لطف تو گویا شده است و تمام آشکار و نهان وجود من تو هستی مراعات نظیر : گویا ، کام ، زبان قلمرو زبانی ( معنی واژه ، املاء ، دستور زبان ) : چو : زمانی که ، هنگامی که حقیقت : به طور واقعی ، حقیقتا نقش های دستوری : فعل ( آیی ) در معنی شدن فعل اسنادی متمم : وقت بهار تعداد جمله : 2 جمله پدیدار : آشکار ، نمایان رُخسار : چهره مسند : پدیدار قید : حقیقت مفعول : پرده

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته