پاورپوینت آموزش کتاب درسی فارسی (1) دهم درس 2 از آموختن، ننگ مدار (pptx) 5 اسلاید

دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 5 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

 عنصر المعالی کیکاوس از دانشمندان خاندان زیاری و یکی از نویسندگان سده 5 عنصرالمعالی این کتاب را در 44 فصل برای فرزندش گیلانشاه نوشته  هدف از نوشتن کتاب ، به منظور تربیت فرزندش و آموزش آداب اجتماعی دانش و فنون متداول ، رسوم لشکرکشی، مملکت‌داری به او بوده است قلمرو زبانی ( معنی واژه ، املاء ، دستور زبان ) : مَیاسا : آسوده نباش ، دست نکش ( ویژگی سبکی : آوردن فعل نهی به شیوه گذشته ) نمودن : نشان دادن ، آشکار کردن اندر : حرف اضافه به معنی در تیمار : غم ، اندیشه ( تیمار داشتن : غمخواری ، محافظت کردن از کسی ) اثر : نشانه موضوع درس : رعایت عدالت و انصاف و رفتار نیک توصیه می‌کند نثر کتاب قابوس نامه : ساده مرسل داد : انصاف ، عدل مستغنی : بی نیاز پیدا مکن : آشکار مکن ، نمایان مکن فعل : کار ، عمل داور : حاکم ، قاضی ( منظور خداوند ) قلمرو ادبی ( آرایه های ادبی ) : مراعات نظیر : « نیکی ، نیکو کاری » ، « گندم ، جو » ، « دل ، زبان » تلمیح : اشاره به حدیث حضرت علی «ع» ( حاسِبوا قَبلَ اَن تُحاسِبوا » ضرب المثل یا تمیثل : ( گندم نمای جو فروش نباش ( مفهوم درو بودن و فریبکار بودن ) ) داد از خویشتن دادن کنایه از انصاف داشتن تضاد : « غم ، شادی » ، « نیک ، بد » ، « شادان ، اندوهگین » زبان مجاز از سخن دل مجاز از قصد و نیت قلمرو زبانی ( معنی واژه ، املاء ، دستور زبان ) : مُحال : ناممکن ، اندیشه باطل ویژگی سبکی : بنگردی ، آوردن «ب» تاکید بر سر افعال ماضی ( دور نشوی ) مَشمُر : در نظر نگیر ، به حساب نیاور حذف فعل به قرینه لفظی : نهاد : سرشت ، وجود ، ذات بسته : وابسته نومیدی : ناامیدی نومیدی را در امید بسته دان و امید را در نومیدی نومیدی را در امید بسته دان و امید را در نومیدی بسته دان قلمرو ادبی ( آرایه های ادبی ) : از حال و نهاد خویش نگردیدن کنایه از تغییر نکردن و آشفته نشدن از جای نشوند کنایه از عصبانی نشدن ، خشمگین نشدن تضاد : « حق ، باطل » ، «شادی ، غم» ، « امید ، نومیدی » قلمرو زبانی ( معنی واژه ، املاء ، دستور زبان ) : ضایع : تباه ، بیهوده قرابت : خویشاوندان ، آشنایان مولَع : حریص ، بسیار مشتاق ویژگی سبکی : همی بینی ، آوردن همی به جای می استمراری ( می بینی ) ایمن : در امان سزا : شایسته ، سزاوار خاصّه : مخصوصا ، به ویژه طاقت : تاب ، توان حرمت : احترام ننگ داشتن : خجالت کشیدن رسته : آزاد ، رها