Loading...

دانلود مستندات ارتقا رتبه به عالی شغل حسابداری بیمارستان

دانلود مستندات ارتقا رتبه به عالی شغل حسابداری بیمارستان (docx) 1 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 1 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

852170814070مستندسازی تجربیات کارمندان برایارتقا به رتبه شغلی عالیمستندسازی تجربیات کارمندان برایارتقا به رتبه شغلی عالی26670-49530 دانشگاه علوم پزشکی وخدمات بهداشتی درمانی نام ونام خانوادگی: عنوان پست مورد تصدی:مسئول حسابداری مدت تجربه:22 سال محل خدمت: تاریخ تهیه مستندات:آذرماه 93 فهرست : مقدمه..................................................................................................................................................................................2 ارزیابی عمومی .............................................................................................................................................................14 روشهای انجام کار.........................................................................................................................................................26 عناوین تجارب ..............................................................................................................................................................47 تبیین تجارب...............................................................................................................................................................51 عوامل موفقیت ویا عدم موفقیت ............................................................................................................................57 اقدامات خاص ............................................................................................................................................................61 بیان نکات ویزه وکلیدی .........................................................................................................................................86 ارائه برنامه ...................................................................................................................................................................116 سوابق خدمتی(با ذکر مدت خدمت): -1714521653500 860425145415فصل اولمقدمه ارزیابی کلی درباره حوزه فعالیت 00فصل اولمقدمه ارزیابی کلی درباره حوزه فعالیت از اوایل دهه 70 طرح خودگردانی بیمارستانها در سطح کشور به اجرا درآمده است. براساس این طرح تامین کلیه هزینه های بیمارستانها ومراکز آموزشی درمانی غیر از حقوق پرسنل رسمی پیمانی از محل درآمدهای اختصاصی آنهاست. این امر ضرورت توجه به مدیریت مالی واحدها را بیش از پیش مشخص می نماید. . بخش اعظمی از درآمدهای اختصاصی واحدها از طریق عقد قرارداد با شرکتهای بیمه ای و ارائه خدمات به افراد بیمه شده آنها تأمین می گردد. صرفنظر از مفاد قرارداد های یک طرفه که معمولا بیمارستانها را در موضع انفعال قرار می دهد همه ساله مبالغ قابل توجهی از درآمدهای بیمارستانها و مراکز آموزشی درمانی بعنوان کسورات کسر می گردند. در این مجموعه جهت ایجاد زبان مشترک نخست به تعریف واژه ها و مفاهیم مربوط به بیمه و کسورات پرداخته شده است تعاريف و اصطلاحات بيمه گر پايه سازمانهایي از قبيل سازمان بيمه خدمات درماني ، سازمان تأمين اجتماعي و سازمان تأمین خدمات درمانی نیروهای مسلح كه طبق قانون بيمه درمان همگاني، موظف به ارائه خدمات درمان پايه هستند بيمه گر تکمیلی شركت بيمه دارای مجوز فعالیت از بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران كه مشخصـات آن در بيمه نامه درج شده است و جبران هزينه هاي بيمارستاني ،جراحي ناشي از بيماري و حوادث و سایر پوشش های اضافی درمانی بیمه شدگان را طبق شرايط مقرر در بيمه نامه را به عهده مي گيرد بيمه گذار شخصي است كه مشخصات وي در بيمه نامه ذكر شده و متعهد به پرداخت حق بيمه است گروه بيمه شدگان عبارتند از كاركنان رسمي، پيماني يا قراردادي بيمه گذار به اتفاق كليه اعضای خانواده شان و سایر گروه ها (از قبیل اصناف،اتحادیه ها و انجمن ها) حق بيمه وجهي است كه بيمه گذار باید در مقابل تعهدات بيمه گر بپردازد. انجام تعهدات بيمه گر موكول به پرداخت حق بيمه به نحوي است كه توافق شده باشد دوره انتظار مدت زماني است كه در طول آن، بيمه گر تعهدي به جبران هزینه های درمانی ندارد فرانشيز سهم بيمه شده يا بيمه گذار از هزینه های درمانی است مدت بیمه منظور از آن تاريخ شروع و انقضای بیمه است کسورات تفاوت ریالی میان آنچه که در قبال ارائه خدمت (براساس کتاب کالیفرنیا و تعرفه های مصوب ابلاغی) باید وصول شود وآنچه که عملا وصول می شود وصول نقدی عبارتست از پولی که مردم در قبال دریافت خدمات مستقیماً به حساب مرکز ارائه کننده خدمت واریز می کنند وصول غیرنقدی آنچه که طرف های قرارداد (سازمانهای بیمه گر پایه، تکمیلی ، ردیفهای وزارتی و...) به حساب مرکز ارائه کننده خدمت واریز می کنند آشنایی اولیه با سازمان های مهم بیمه گر سازمان بیمه خدمات درمانی (بیمه گر پایه) در آبان ماه سال ۱۳۷۳ قانون بیمه همگانی خدمات درمانی کشور از سوی مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید که متعاقب آن سازمان بیمه خدمات درمانی در کشور تشکیل شد. هدف این سازمان رفع نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبتهای پزشکی در حوادث و سوانح به صورت بیمه همگانی برای کارمندان دولت و بیمه شدگان اختیاری می‌باشد. این سازمان با عقد قرارداد با کلیه بیمارستان‌ها و مراکز بهداشتی درمانی دولتی و برخی مراکز درمانی در بخش خصوصی به ارائه خدمات به بیمه شدگان خویش می‌پردازد. این سازمان در قالب پنج صندوق کارکنان دولت، سایر اقشار (شامل: مدد جویان بهزیستی – خانواده‌های معظم شهدا- جانبازان- آزادگان- طلاب و دانشجویان)، خویش فرمایان (منظور بیمه شدگانی است که با پرداخت حق سرانه کامل و یکجا و بصورت خانوار بمدت یک تا سه سال بیمه درمانی می‌شوند)، خویش فرمایان بستری شهری (شامل بیمه شدگانی است که از اقشار محروم جامعه بوده و تحت پوشش هیچ نوع بیمه درمانی قرار نگرفته باشند، بطور رایگان بیمه می‌شوند که با دریافت کارت بیمه مربوطه می‌توانند فقط خدمات درمانی بستری را دریافت نمایند) و روستاییان و عشایر فعالیت می‌کند. پس از تشکیل وزارت رفاه و تأمین اجتماعی این سازمان زیر نظر وزارت رفاه قرار گرفت .از طرح‌های خوب این سازمان طرح پزشک خانواده و نظام ارجاع و بیمه ایرانیان است سازمان تأمین اجتماعی (بیمه گر پایه) سازمان تأمین‌اجتماعی یک سازمان بیمه‌گر اجتماعی است که کارگران حقوق بگیر و مزدی (به صورت اجباری) و صاحبان حرف و مشاغل آزاد (به صورت اختیاری) را در بر می‌گیرد. جمعیت تحت پوشش این سازمان بیش از 11 میلیون نفر بیمه‌ شده اصلی و بیش از 2 میلیون نفر مستمری بگیر می باشد که با در نظر گرفتن خانواده بیمه‌شدگان به بیش از 34 میلیون نفر می‌رسد. سازمان تأمین‌اجتماعی براساس قانون، یک نهاد عمومی غیردولتی است که عمده منابع مالی آن از محل حق‌بیمه‌ها با مشارکت کار فرما و بیمه شده تأمین می گردد و متکی به منابع دولتی نیست و به همین دلیل سرمایه و دارایی‌های آن متعلق به افراد تحت پوشش در نسل‌های متوالی است و قابل ادغام با هیچ یک از سازمان‌ها و مؤسسه‌های دولتی یا غیردولتی نمی باشد. تکیه گاه اصلی این سازمان، مشارکت سه جانبه کارفرمایان، بیمه‌شدگان و دولت در عرصه‌های مختلف سیاستگذاری و تصمیم‌گیری‌های کلان و تأمین مالی است. تعهدات این سازمان برابر استانداردهای تعیین شده به‌وسیله سازمان جهانی کار و سازمان بین‌المللی تأمین‌اجتماعی تنظیم شده و چگونگی ارائه خدمات و تحقق این تعهدات به وسیله این سازمان را قانون، معین کرده است سازمان تأمین خدمات درمانی نیروهای مسلح (بیمه گر پایه) شرکت بیمه سازمان تأمين خدمات درماني نيروهاي مسلح در تاريخ 27/12/1351 در وزارت دفاع وقت بمنظور تأمين خدمات درماني عائله درجه يك افسران، همافران، درجه داران كادر ثابت و وظيفه ، افراد كادر ثابت و همرديفان و غير نظاميان رسمي ارتش و ژاندارمري كشور همچنين افسران و همافران و كارمندان بازنشسته و عائله درجه يك آنان و مستمري بگيران تأسيس و بر طبق اساسنامه‌اي كه پس از بررسي در كميسيون هاي دارايي و دفاع به تصويب مجلس شوراي ملي وقت رسيد اداره مي گرديد .سازمان تأمين خدمات درماني نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران براساس قانون مصوب مجلس شوراي اسلامي مسئوليت تأمين خدمات درماني کارکنان، بازنشستگان، وظيفه بگيران و عائله تحت تکفل و مستمري بگيران نيروهاي مسلح را بر عهده دارد. در تاريخ 28/5/1368 و متعاقب تشكيل و تصويب وزارت دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح در مجلس شوراي اسلامي، تشكيل سازمان واحدي بنام سازمان تأمين خدمات درماني پرسنل نيروهاي مسلح تعيين شد كه پس از تدوين اساسنامه جديد سازمان تأمين خدمات درماني علاوه بر مشمولين، نيروها ، سازمانها و نهادهاي مشروحه زير اعم از كادر ثابت و پيماني بسيج ويژه و بازنشسته و وظيفه‌بگيران و مستمري ‌بگيران و عائله تحت تكفل آنها تحت پوشش سازمان قرار گرفتند سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران ارتش جمهوري اسلامي ايران نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران ( شامل كميته انقلاب اسلامي ، ژاندارمري و شهرباني وزرات دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح و سازمانهاي وابسته به وزارت دفاع اعضاء ويژه بسيج سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بیمه های تکمیلی (مکمل) این بیمه ها برای جبران بخشی از هزينه هاي بيمارستاني و جراحي ناشي از بيماري، حادثه و سایر پوشش های اضافی درمانی بیمه شدگان است که در تعهد بیمه گر پایه نیست مورد استفاده قرار می گیرند.. بیمه های تکمیلی در ایران به ۳ گروه تقسیم می شوند بیمه های دولتی شامل بیمه های: ایران، آسیا، البرز و دانا بیمه های خصوصی شامل بیمه های : معلم، پارسیان، کارآفرین، سینا، سامان، رازی، توسعه، دی، نوین، ملت، پاسارگاد و میهن بیمه های مناطق آزاد شامل بیمه های : اتکایی امین، حافظ، امید و ایران امید اشکال کسورات کسورات، مهمترین چالش موجود بین مراکز ارائه دهنده خدمات درمانی و سازمانه های بیمه گر پایه است. در ذیل به بررسی اجمالی این مسئله پرداخته شده است کسورات ناشی از ثبت خدمت عدم ثبت : خدمت انجام می گیرد ولی ثبت نمی شود ثبت ناقص خدمت: خدمت انجام می گیرد ولی یا بصورت ناقص ثبت می گردد یا مستندات و مدارک نشان دهنده انجام آن ناقص است خطای محاسباتی: این نوع کسور ناشی از عدم محاسبه تمام یا قسمتی از خدمات و یا اشتباه در محاسبه تعرفه خدمات بوقوع می پیوندد علل موارد فوق را می توان به شکل ذیل دسته بندی نمود عدم آگاهی ازعوارض حقوقی برای شخص ثبت کننده و بیمار عدم آگاهی از تبعات مالی عدم وجود مکانیسم های کنترلی و نظارتی عدم وجود ارتباط بین عملکرد و دریافتی مدیران و پرسنل عدم برقراری ارتباط بین دریافتی و حجم کار پرسنل حجم کار بالا نارضایتی پرسنل استفاده نادرست پرسنل از امکانات سیستم کسورات ناشی از ارسال مستندات عدم ارسال: مستندات خدمات ارائه شده به طرف قرارداد ارسال نمی گردند ارسال دیرهنگام: مستندات خدمات ارائه شده دیرتر از زمان توافق شده به طرف قرارداد ارسال می گردند ارسال ناقص: مستندات خدمات ارائه شده بصورت ناقص به طرف قرارداد ارسال می گردند کسورات ناشی از وصول درآمد اختصاصی تفاوت ریالی صورتحساب صادر شده و موجودی صندوق تفاوت صورتحساب تأیید شده توسط طرف های قرارداد با مبالغ واریز شده به حساب واحد ارائه کننده خدمت کسورات ناشی از تخصیص اعتبار درآمدهای اختصاصی این کسور عبارتست از تفاوت رقم ریالی واریزی از طرف مرکز ارائه دهنده خدمت با رقم ریالی تخصیص یافته از طرف دانشگاه به همان مرکز کسورات ناشی ازاختلاف نظر مابین مرکز ارائه کننده خدمت و طرف های قرارداد این کسورات شامل هرگونه کسور ناشی از اختلاف نظر درخصوص تعریف تعرفه و نحوه اعمال آن و نیز شمولیت یا عدم شمولیت خدمت ارائه شده در محتوای قرارداد، مابین واحد ارائه دهنده خدمت و طرفهای قرارداد است بدیهی است مبنای ارائه کلیه خدمات در واحدها، دستور پزشک است. حال هرگونه مغایرتی مابین دستورات پزشک و خدمات ثبت شده نشانگر وجود نقصان در فرایند ثبت می باشد. پس بایستی مکانیسمی وجودداشته باشد که این مغایرت را نشان دهد. این مکانیسم به سه صورت قابل طراحی است نظارت انسانی: بدین معنی که کلیه خدمات ثبت شده بایستی با دستورات پزشکی مطابقت داده شوند. این کار توسط مسئولین و منشی بخش ها قابل انجام است. یعنی مسئولین بخشها بایستی قبل از ارسال پرونده به واحدهای بعدی از کامل بودن و ثبت درست خدمات اطمینان حاصل کنند و قسمت مربوط به کنترل ثبت را تأیید و امضا نمایند نظارت رایانه ای: در این روش کنترل فوق با برنامهء رایانه ای انجام می گیرد. یعنی برنامه طوری تنظیم می گردد که درصورت عدم ثبت و یا ثبت ناقص اجازه ورود به مراحل بعد تا رفع نقص داده نمی شود. این روش مستلزم برقراری سیستمدر واحدهاست که بنظر میرسد یکی از ضروریات باشد نظارت طرفهای قرارداد: شرکتهای بیمه با بررسی پرونده های ترخیص شده بیماران، کسورات ناشی از عدم ثبت یا ثبت ناقص را اعلام می نمایند راهکارهای پیشنهادی برای کنترل و کاهش کسورات ناشی از ثبت مشخص نمودن پاسخگو بدین معنی که رؤسا و مدیران واحدها بصورت مرتب و طی گزارشات حضوری وکتبی این نوع کسورات را بررسی و گزارش نمایند و نیز بایستی پاسخگویی در مقابل کسورات بوجود آمده را در رده های پایین دقیقاً مشخص کرده و مرتب نسبت به گزارش گیری اقدام نمایند برقراری سیستم نظارتی این نظارت بدو شکل انسانی و رایانه ای قابل طراحی است که بسته به حجم کار و وسعت و تنوع خدمات میتوان در مورد آن تصمیم گیری کرد آموزش یکی از علل وقوع کسورات، عدم آگاهی پزشکان و پرسنل از عوارض مالی و حقوقی آنست بنابراین برقراری سیستم آموزش می تواند گام موثری در کاهش وقوع کسورات باشد تغییر مکانیسم پرداخت درحال حاضر توزیع کارانه در واحدها ارتباط معنی داری با حجم کار و نیز کیفیت کار ندارد. حتی توزیع کارانه ارتباطی با میزان درآمد واحدها ندارد لذا بهتر است با تعییر مکانیسم پرداخت، هرگونه پرداخت کارانه بر اساس درآمد واقعی، حجم کار و کیفیت کار صورت گیرد. این تغییر بایستی شامل دریافتیهای رییس ومدیر بیمارستان نیز باشد تغییر مدیریت مالی یعنی بخشی از مدیریت مالی واحدها به مسئولین بخشها ، پاراکلینیکها و... واگذار گردد. بدین معنی که این افراد مسئول هزینه درآمد بخش یا واحد خود باشند . در حال حاضر این مسئولین هیچگونه دخالتی در فرایند مالی و درآمدی ندارند. در صورتیکه این مسئولیت بر عهده آنها قرارداده شود ضرورتا آنها جهت افزایش درآمد و دریافتی خود برنامه ریزی خواهند نمود واگذاری یکی از راهکارهای اساسی افزایش درآمد و کاهش کسورات استفاده از ابزار واگذاری است. واگذاری می تواند هم به خود پرسنل و هم به بخش خصوصی انجام گیرد ایجاد واحد رسیدگی این واحد، مسئولیت بررسی نهایی اسناد و پرونده ها را بعهده گرفته و ضمن رفع اشکالات احتمالی، بازخورد اشکالات و کسورات را ارائه خواهد نمود. لازم به توضیح است که پرسنل این واحد از بین پرسنل داوطلب همان بیمارستان انتخاب میگردند. آنهاضمن فعالیت در خارج وقت اداری درصدی از کاهش کسورات را بعنوان حق الزحمه دریافت خواهند نمود تعامل با طرف های قرارداد در بسیاری از موارد با ایجاد تعامل با نمایندگان طرف های قرارداد و ایجاد هماهنگی با آنها می توان درصد قابل توجهی از میزان کسورات را کم کرد. بعنوان مثال میتوان از نمایندگان بیمه ها بعنوان مدرس دردوره های آموزشی پرسنل که در زمینه کسورات برگزارمیگردد استفاده نمود برقراری سیستم پیشنهادات پرسنل واحدها کارشناسترین افراد جهت ارائه راه حل برای کاهش کسورات می باشند چنانچه سیستمی برای استفاده از پیشنهادات آنها و تشویق پیشنهادات سازنده برقرار گردد نتایج خوبی بدست خواهد آمد تشکیل کمیته کسورات این کمیته مسئولیت بررسی، گزارش و ارائه راه حل کاهش کسورات را در سطح واحد عهده دار خواهد بود .اعضا این کمیته با تشخیص رئیس واحد انتخاب خواهند شد استفاده از تجارب رؤسا و مدیران واحدها می توانند از تجارب سایر واحدها در زمینه کاهش کسورات بهره گیرند. مقایسه کسورات یک واحد در درون بخش با سایر واحدها در همان بیمارستان و یا مقایسه کسورات کلی یک بیمارستان با سایر بیمارستانها بر افزایش انگیزه مدیران و پرسنل می افزاید سایر چالشهاي سازمان هاي بيمه گر در حوزه قوانين و مقررات بيمه اي و رسيدگي به اسناد پزشكي عدم پرداخت هزینه خدمات در مهلت مصوب (عدم پرداخت صورتحساب های هر ماه بصورت مجزا و قطعی و عدم امکان پیگیری امور مالی) عدم وجود ضمانت اجرایی انجام پرداخت به موقع مطالبات عدم رعایت ضوابط بررسی و تحویل اسناد توسط بیمه ها عدم یکسانی ضوابط بیمه های پایه در زمینه های مختلف مانند بسته خدمات تحت پوشش،  عدم وجود ضوابط در گرد آوری مقررات تغییرات وسیع ضوابط و مقررات هر سازمان و عدم اطلاع رسانی به موقع اعمال ضوابط و مقررات، بدون تأیید شورای عالی بیمه عدم پوشش یکسان هزینه خدمات توسط سازمانهای مختلف بعلت ضوابط و مقررات مختلف رفتار چند گانه سازمان ها با مابه التفاوت تعرفه های ابتدای سال عدم اجرای مفاد کتاب کالیفرنیا به عنوان مبنای تعرفه ای و خدمات مورد قبول عدم برگزاری دوره های آموزشي آشنایی کارکنان واحدهای مربوطه با ضوابط بیمه و رسیدگی به اسناد پزشکی عدم وجود ساز و کار مناسب برای پیگیری مسایل موجود در ستاد نقایص فراوان موجود در ضوابط مدیریت بیمارستانی و خدمات که منجر به کسورات می شود (مثل تخت های، تأخیر در اعلام درجه ارزشیابی و تغییر بسته خدمات تحت پوشش بدون توجه به مصوبات عدم آشنایی نمایندگان بیمه با ضوابط موجود اعمال شرایط مختلف برای درخواست یا ارائه خدمات (مثلا احیا توسط پزشک عمومی، زایمان طبیعی بیماران روانی، تعداد مشاوره، تعداد سزارین مورد قبول، عوارض عمل و عدم وجود یک دستور العمل یکسان و جامع رسیدگی به اسناد پزشکی عدم وجود یک ساز و کار شفاف برای حل مشکلات بین مراکز ارائه خدمات و سازمانهای بیمه گر پایه در حوزه رسیدگی به اسناد و ضوابظ بیمه ای 7378701430020فصل دومارزﯾﺎﺑﯽعمومی از ﺣﻮزه وﻇﺎﯾﻒ ، ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﻫﺎ و ﺑﯿﺎن ﻧﻘﺎط ﺿﻌﻒ و ﻗﻮت به شیوه روایی 00فصل دومارزﯾﺎﺑﯽعمومی از ﺣﻮزه وﻇﺎﯾﻒ ، ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﻫﺎ و ﺑﯿﺎن ﻧﻘﺎط ﺿﻌﻒ و ﻗﻮت به شیوه روایی -6858037147500 ارزیابی عمومی هزینه حقوق و دستمزد نشان دهنده سهم نیروی کار در تولید محصولات و ارائه خدمات بوده ویکی از مهمترین هزینه های عملیاتی اکثر مؤسسات است. هزینه دستمزد به عنوان یکی از عوامل مهم هزینه مستلزم اندازه گیری، کنترل و تجزیه وتحلیل مستمر می باشد. اقزایش تولید که به کاهش بهای تمام شده هر واحد منجر می گردد، توأم با افزایش نرخهای دستمزد و مزایای مربوط، موجب افزایش روند استفاده از تجهیزات ماشینی و پیشرفته به منظور تولید بیشتر با ساعات کار کمتر گردیده است. تغییرات در استفاده از نیروی کار، اغلب تغییرات در روشهای پرداخت پاداش را ایجاب می نماید و این امر خود موجب تغییراتی در نحوه حسابداری هزینه های دستمزد می گردد. طبق آخرین تجزیه و تحلیلها، پرداختهای دستمزد به طور مستقیم یا غیرمستقیم، بر مبنای درجه مهارت کارگران صورت می گیرد. وظایف حسابداران در مورد هزینه حقوق ودستمزد از ساده ترین و در عین حال بااهمیت ترین آنها است. محاسبه و پرداخت درست وبه موقع حقوق و دستمزد یکی از عوامل مؤثر در ایجاد رابطه مطلوب بین کارکنان (کارگران) و کارفرما می باشد. مدارک سیستم حقوق ودستمزد که به درستی تهیه و به آسانی قابل فهم باشند نیز یکی دیگر از عوامل با اهمیت در برقراری رابطه مناسب بین مدیریت مؤسسات، کارکنان و مقامات قانونی از قبیل ادارات کار، بیمه و دارایی و.... می باشد. سیستم حقوق و دستمزد به مجموعه اجزا به هم پیوسته در داخل یک مؤسسه که داده های مربوط به سهم نیروی کار را در تولید محصولات یا ارائه خدمات به صورت اطلاعات حقوق و دستمزد تبدیل می نماید یک سیستم حقوق و دستمزد گفته می شود. داده های مربوط به نیروی کار را می توانیم نام کارمند یا کارگر، شماره پرسنلی یا شماره بیمه تأمین اجتماعی، ساعات یا روزهای کارکرد، نرخ دستمزد، میزان اضافه کاری، ... و کسورات قانونی و توافقی (بیمه، مالیات، وام، مساعده، ....) نام برد. ازآنجا که هزینه حقوق و دستمزد و مخارج مربوط به آن درصد تقریباً بالایی از هزینه های هر مؤسسه را تشکیل می دهد. ضروری است در این سیستم پیش بینی های لازم برای حصول اطمینان از پرداخت صحیح حقوق و دستمزد به عمل آید. ازسوی دیگر سیستم حقوق ودستمزد باید به نحوی طراحی شود که اطلاعات لازم را به سرعت گردآوری، کسورات لازم را محاسبه و رقم خالص قابل پرداخت به هریک از کارکنان را تعیین نموده و تدابیر مناسبی را برای جلوگیری از پرداخت به شکل غیر قانونی به افراد سوء استفاده کننده ایجاد نماید. معمولاً قوانین کشورها همه ی مؤسسات اعم از خدماتی، بازرگانی و تولیدی را ملزم نموده تا اطلاعات لازم در مورد تعداد کارکنان، حقوق و دستمزد و مزایای مربوطه را همه ماهه به دستگاههای ذیربط همچون وزارت دارائی برای تعیین و وصول مالیات حقوق و سازمان تأمین اجتماعی برای وصول بیمه و ارائه خدمات ارسال دارند. در نتیجه موارد فوق یک سیستم منظم و دقیق را برای حقوق و دستمزد ضروری کرده است. کنترل داخلی سیستم حقوق و دستمزد به منظور کنترل هزینه های دستمزد علاوه بر دایره حسابداری حقوق و دستمزد، سایر دوایر از قبیل کارگزینی، دایره ثبت اوقات کار (کنترل ورود وخروج پرسنل)، دایره برنامه ریزی تولید ودر مواردی دایره پرداخت نیز می توانند یاری دهنده باشند. الف) دایره کارگزینی : وظیفه اصلی دایره کارگزینی تأمین نیروی کار است. در ارتباط با منابع انسانی: تهیه آیین نامه های استخدامی، تهیه و اجرای برنامه های آموزشی، تنظیم شرح وظایف و ارزیابی مشاغل، انجام معاینه پزشکی، مصاحبه ترفیعات، نقل وانتقالات-مرخصی ها، تعیین مشاغل، استخدام و صدور حکم کارگزینی در زمره وظایف دایره کارگزینی می باشد. مقررات استخدامی باید علاوه بر مطابقت با مقررات مؤسسه، با قوانین، مقررات و آئین نامه های وزارت کار و امور اجتماعی وسایر مقررات جاری کشور نیز مطابقت داشته باشد. پس از استخدام کارمند یا کارگر جدید و انجام مراحل مختلف استخدام توسط دایره کارگزینی، نرخ حقوق و دستمزد تعیین شده و سایر اطلاعات مورد نیاز را به دایره حقوق و دستمزد ارسال می کند. تغییر نرخ حقوق و دستمزد و یا احیاناً خاتمه کار (قطع رابطه شغلی با مؤسسه)، غیبت و سایر تغییرات مؤثر بر حقوق و دستمزد بایستی سریعاً به دایره حسابداری حقوق و دستمزد اطلاع داده شود تا موضوع را در هنگام محاسبات و تنظیم لیست حقوق و دستمزد در نظر بگیرد. ب) دایره برنامه ریزی توليد: این دایره برنامه تولید را برای هر سفارش یا مرحله تولید تهیه می کند. ج)دایره ثبت اوقات کار (دایره کنترل ورود وخروج پرسنل) وظیفه این دایره کنترل زمان ورود و خروج پرسنل و نگهداری مدارک صحیح و کامل در مورد اوقات کار هر یک از کارکنان می باشد. نگهداری مدارکی که نشان دهنده اوقات کار هر یک از کارکنان در دوره های مشخص هفتگی یا ماهانه باشد اولین ومهمترین مرحله از مراحل جمع آوری داده های (اطلاعات) مربوط به سیستم حقوق و دستمزد می باشد. برای انجام این کار از وسایل و مدارک زیر استفاده می شود: کارت ساعت کارت ساعت که به آن کارت حضور و غیاب نیز می گویند یکی از مدارک مسلم و گویا در مورد حضور یا عدم حضور کارکنان در محل کار می باشد. کارت ساعت که توسط دایره ثبت اوقات کار جمع آوری می گردد شامل نام ونام خانوادگی و شماره پرسنلی هر یک از کارکنان بوده و معمولاً یک دوره پرداخت حقوق و دستمزد را در بر می گیرد. یک کارت ساعت تکمیل شده نشان دهنده ساعت شروع به کار (ورود) وخاتمه کار (خروج) هریک از کارکنان در هر روز یا نوبت کاری و همچنین میزان ساعت اضافه کاری می باشد ومعمولاً به وسیله ماشین ساعت زن تکمیل می گردد. لازم به توضیح است که ساخت ماشینهای ساعت زن دیجیتالی و پیشرفته امروزی استفاده از کارت ساعت طبق فرم قبل تقریباً منسوخ گردیده است وجای آن را کارتهای کوچک شناسایی خاص این موضوع گرفته است. وکارکنان هنگام ورود و خروج کافی است که کارت را از شیار مخصوصی که در دستگاه ماشین ساعت زن تعبیه شده عبور دهند. اطلاعات لازم در دستگاه ذخیره گردیده و در پایان هر ماه استخراج می گردند. استفاده از شیوه های جدید امکان سوء استفاده را تقریباً غیرممکن ساخته است. ماشین ساعت زن وسیله ای است برای ثبت و انعکاس اوقات حضور کارکنان در محل کار بر روی کارت ساعت یا ذخیره اطلاعات مربوط به ورود و خروج کارکنان معمولاً برای هر یک از کارکنان یک شماره کارت ساعت اختصاص داده می شود. شماره کارت ساعت ذکر شده به عنوان شماره شناسایی کارکنان در لیست حقوق و دستمزد می باشد. معمولاً مسئولین ثبت اوقات کار هنگام ورود و خروج کارکنان در نزدیکی محل ماشین ساعت زن مستقر می گردند و به منظور حصول اطمینان از نحوه صحیح ثبت اوقات کار نظارت و کنترل می نمایند که هر یک از کارکنان فقط کارت خود را زده و به جای دیگری کارت نزنند.کارتهای ساعت زن یا اطلاعات استخراج شده پس از امضاء وتأئید توسط دایره ثبت اوقات کار به قسمت حسابداری حقوق و دستمزد ارسال می گردند. کارت اوقات کار: کارت اوقات کار بیشتر در مؤسساتی که تولید آنها به صورت سفارش انجام می گردد از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هر کارگر باید زمان انجام کار، خود را برای هر سفارش به سرپرست مربوطه اطلاع دهد تا کارت اوقات کار توسط سرپرست به طور صحیح تکمیل و درنهایت تأئید گردد. در موسسات تولیدی که تولید به صورت سفارش انجام نمی گیرد به این کارت نیازی نیست با توجه به ضرورت نگهداری حساب حقوق ودستمزد پرسنل وپرداخت همه ماهه حقوق به آنها ارزیابی حقوق و دستمزد در دستگاهها الزامی است منظور از دستمزد، پرداختي است كه مبناي محاسبه آن ساعت است و منظور از حقوق پرداختهايي است كه ماهانه صورت مي پذيرد. دستمزد، متداول ترين شيوه پرداخت به كارگران و حقوق، متداول ترين شيوه پرداخت به كارمندان است. ويژگيهاي سيستم حقوق و دستمزد بطور كلي، سيستم حقوق و دستمزد بايد به گونه اي طراحي شود كه از اين ويژگيها برخوردار باشد. براي امرار معاش كافي باشد. · ايجاد انگيزه نمايد. · اقتصادي و مؤثر باشد. · سازمان را قادر سازد با سازمانهاي ديگر رقابت كند. · منطقي باشد و كاركنان منطقي بودن آن را بپذيرند. · منصفانه و عادلانه باشد. · طراحي سيستم حقوق و دستمزد به عهده كيست؟ طراحي سيستم حقوق و دستمزد و وضع سياستهاي مربوط به آن معمولاً به وسيله كارشناسان اداره امور كاركنان و با همكاري مديران اجرايي در سازمان، انجام مي گيرد. مراحل مختلف طراحي سيستم حقوق و دستمزد ارزش نسبي مشاغل مختلف در سازمان، ارزش نسبي كاركنان، سطح حقوق و دستمزدهاي رايج در صنعت، نقش اتحاديه ها و سنديكاهاي كارگري، و اوضاع اقتصادي كشور از جمله عوامل مهمي هستند كه بايد در هنگام طراحي سيستم حقوق و دستمزد درنظر گرفته شوند. مراحل مختلف طرااحي سيستم حقوق و دستمزد عبارتند از: -1 تجزيه و تحليل شغل، -2 شرح شغل، -3 ارزشيابي شغل، -4 بررسي نرخ حقوق و دستمزدهاي متداول در صنعت، -5 تعيين نرخ پرداخت، -6 تعديل و ترميم سيستم پرداخت- سيستم پرداخت بايد انعطاف پذير بوده، قابليت تطابق با نوسانات اقتصادي و روندهاي اجتماعي را هم داشته باشد. -7 ارزيابي تفاضلي حقوق و دستمزد- به وسيله ارزيابي عملكرد، گروه و پايه شغلي كاركنان بدرستي معين و متناسب با آن حقوق پرداخت مي شود. بدين ترتيب، يك سيستم تفاضلي حقوق و دستمزد در سازمان به وجود مي آيد كه به موجب آن، هر كسي متناسب با تحصيلات، مهارت، تخصص و ساير ويژگيهايش حقوق دريافت مي دارد. -8 بررسي قوانين و مقررات درون سازماني، -9 بررسي قوانين و مقررات دولتي حاكم بر پرداخت. روشهاي ارزشيابي: ارزش نسبي يك شغل، سهمي است كه آن شغل در تحقق اهداف سازمان دارد. متغيرهايي كه معمولاً براي ارزشيابي شغل انتخاب مي شوند، مسئوليت، مهارت، تلاش و شرايط كار هستند. براي ارزشيابي مشاغل چهار روش اصلي وجود دارد كه عبارتند از: روش امتيازي، مقايسه عوامل، طبقه بتدي و رتبه بندي. الف) روش امتيازي: طريقه عمل در روش امتيازي از اين قرار است كه نخست، انواع مشاغلي كه در سازمان وجود دارند شناسايي مي شوند و سپس از هر گروه، يك شغل به عنوان نمونه، انتخاب و ارزشيابي مي شود. بعد از انتخاب مشاغل كليدي، عوامل كليدي در هر شغل شناسايي مي شوند، عوامل كليدي عواملي هستند كه از نظر سازمان چنان اهميتي دارند كه حاضر است بابت آنها پول بپردازد. بنابر اين، ارزش نسبي يك شغل را عوامل كليدي آن تعيين ميكند. بعد از تعيين عوامل كليدي، زير مجموعه هاي هر يك از اين عوامل، شناسايي و انتخاب مي گردند. هر يك از زير مجموعه ها نيز به درجات مختلف تقسيم شده اند. درجه اول، معرف بهترين عملكرد و به اين معني است كه اين مسئوليت به بهترين وجه ادا مي گردد. و درجه چهارم، معرف ضعيف ترين عملكرد و به اين معني است كه اين مسئوليت، درست ادا نمي شود. مرحله بعدي، مرحله ضربگذاري يا امتياز بندي عوامل است. در اين مرحله براي هر يك از عوامل كليدي و زير مجموعه هاي آن، امتيازي كه معرف ارزش نسبي آن است، تعيين مي گردد. در آخرين مرحله، امتيازي كه به شغل تعلق مي گيرد به طريق زير محاسبه و تعيين مي گردد: با مطالعه شرح شغل، ويژگي وظايف و مسئوليتهاي موجود در آن، يك بار ديگر بررسي و مطالعه مي شود. · شرحي كه براي هر يك از درجات چهارگانه نوشته شده است، مطالعه و آن توصيفي كه گوياترين شرح براي هر يك از زير ·مجموعه ها در عوامل كليدي باشد، انتخاب مي شود. با جمع زدن امتيازات به دست آمده از زير مجموعه ها، كل امتيازي كه به شغل تعلق مي گيرد، معلوم مي شود ب) روش مقايسه عوامل) در اين روش، برخلاف روش امتيازي، عوامل كليدي به اجزاي كوچكتر، يعني زير مجموعه ها و درجات مختلف، تقسيم وتفكيك نمي شوند، بلكه مشاغل بر اساس عوامل مختلف، مستقيماً با يكديگر مقايسه مي گردند. روش مقايسه عوامل شامل پنج مرحله است: در مرحله اول: از ميان تمام مشاغل موجود در سازمان معمولاً بين پانزده تا بيست شغل به عنوان مشاغل نمونه، انتخاب وساير مشاغل در سازمان با آنها مقايسه مي شوند. در مرحله دوم: عوامل كليدي، شناسايي مي گردند و هر يك از مشاغل نمونه بر اساس هر يك از اين عوامل درجدولي درجه بندي مي شوند. معمولاً تلاش فكري، مهرت، تلاش جسمي، مسئوليت، و محيط و شرايط كار به عنوان عوامل كليدي انتخاب ودرجه بندي مي گردند. در مرحله سوم: جدول سهميه ريالي هر يك از عوامل كليدي در سيستم جاري پرداخت، معين و درجه بندي مي گردد. در مرحله چهارم: دو جدول فوق الذكر با يكديگر مقايسه مي شوند. چنانچه اين دو نوع درجه بندي با يكديگر هماهنگ باشند، هم مشاغل نمونه درست انتخاب شده و هم درجه بندي صحيح است. در غير اين صورت، بايد درجه بندي يا انتخاب مشاغل تجديد نظر شود. در مرحله پنجم: جدولي براي مقايسه عوامل، طراحي مي شود. براي محاسبه نرخ پرداخت ساير مشاغل در سازمان، كافي است جاي درست هر يك از عوامل كليدي در اين مشاغل را در جدول پيدا نمود. از جمله مهمترين مزاياي روش مقايسه عوامل، انعطاف پذيري آن است، به گونه اي كه مي توان آن را دقيقاً بنا به نيازهاي خاص سازمان طراحي نمود. عيب اين روش اين است كه استفاده از آن عمدتاً محدود با سازمانهاي بزرگ مي گردد، زيرا ا ولاً، طراحي اين روش ارزشيابي بسيار وقت گير و پر هزينه است و ثانياً، بايد تعداد مشاغل در سازمان زياد باشد تا بتوان از ميان آنها مشاغلي را به عنوان نمونه برگزيد. ج) روش طبقه بندي مشاغل) روشهاي مختلفي براي طبقه بندي مشاغل وجود دارد. يك راه اين است كه براي هر يك از گروههاي شغلي در سازمان، شرح گروه نوشته شود و سپس بسته به اينكه مشاغل با چه گروهي، مطابقت بيشتري داشته باشد، در اين گروهها جا داده شود. مشاغل را مي توان بر حسب تفاوت در وظايف، مسئوليتها، مهارتها، شرايط كار و ساير عوامل مرتبط با شغل نيز در گروههاي خاص طبقه بندي نمود. روش طبقه بندي مشاغل در سازمانهاي متوسط (از لحاظ اندازه) بيشترين كارآيي را دارد. همچنين در سازمانهايي كه مشاغل از ثبات نسبي برخوردارند، استفاده از اين روش مناسب است. كم هزينه بودن، سادگي و سهولت استفاده از اين روش را مي توان از جمله مزاياي آن به شمار آورد. عيب بزرگ اين روش،كلي بودن آن است. د) روش رتبه بندي مشاغل) در اين روش، مشاغل معمولاً بر اساس يك عامل فاكتوركلي، نسبت به يكديگر ارزشيابي و رتبه بندي مي شوند. در واقع، رتبه بندي نسبي مشاغل بدين شكل، ساده ترين روش ارزشيابي به شمار مي آيد. رتبه بندي طي چهار مرحله انجام مي گيرد: مرحله اول- گفته شد كه بر اثر تجزيه و تحليل شغل، اطلاعاتي به دست مي آيد كه بخشي از آن، به صورت شرح شغل درفرمهاي خاص منعكس مي گردد. اين اطلاعات پايه و اساس رتبه بندي مشاغل قرار مي گيرد. مرحله دوم- مشاغل برا يمقايسه با يكديگر انتخاب مي شوند. مرحله سوم- معياري كه بر اساس آن مشاغل، مقايسه و رتبه بندي مي شوند، انتخاب مي گردد. مرحله چهارم- در اين مرحله مشاغل رتبه بندي مي شوند. ساده ترين راه براي رتبه بندي مشاغل، استفاده از كارتهايي است كه روي هر يك از آنها شرح شغل يكي از مشاغل نوشته شده است. ارزياب كارتها را يا از ساده ترين به مشكل ترين شغل يا بر حسب اهميت آنها مرتب و رتبه بندي مي كند. بديهي است بعد از رتبه بندي، محل هر شغل جديد ديگري را نيز مي توان ميان ساير مشاغل مشخص كرد و حقوق مناسب آن را تعيين نمود. روشهاي امتيازي و مقايسه عوامل را روشهاي كمي مي گويند. زيرا در روش اول، نمره يا امتياز و در روش دوم، مبلغي به هر يك از مشاغل تخصيص داده مي شود. روشهاي طبقه بندي و رتبه بندي مشاغل كه در آنها مشاغل در كل با يكديگر مقايسه مي شوند، روشهاي كيفي به شمار مي آيند. در مجموع ارزشيابي مشاغل، فرآيندي ارزشي و قضاوتي است. پرداخت به مشاغل مديريتي: ميزان حقوقي كه به مديران پرداخت مي شود تابع دو عامل اصلي است 1-اهميت و ارزش مشاغل مديران براي سازمان 2-توان و شايستگي آنها در انجام وظايف و مسئوليتهايشان. در اين مشاغل، حقوق پايه، مبناي پرداخت به مديران را تشكيل مي دهد زيرا مزايای پرداختهاي تشويقي و امتيازهاي خاص بر اساس آن اعطا مي گردد. پرداختهاي تشويقي بر دو نوع است. پرداختهايي كه به خاطر موفقيت مديران در دستيابي به اهداف كوتاه مدت به آنها اعطا مي گردد و پرداختهايي كه به خاطر موفقيتهاي دراز مدت آنان اعطا مي گردد امتيازهاي خاص، چنانكه از نام آن پيداست، تنها به معدودي از مديران اعطا مي گردد. پرداخت به مشاغل حرفه اي تعيين حقوق و مزاياي متخصصان و كاركنان حرفه اي، كار ساده اي نيست و مسائل و مشكلات خاصي را در بر دارد. عوامل مهم در اين مشاغل، كنجكاوي، قدرت تشخيص مسائل و حل آنها، نوانديشي و خلاقيت مي باشد كه قابل اندازه گيري دقيق نيست. در قيمت گذاري مشاغل حرفه اي ذهنيت، قضاوت و ملاكهاي ارزشي استخدام كننده در مقايسه با مشاغل غير حرفه اي، نقش بيشتري دارد. -24415370205006388101452245فصل سومروشهای انجام کار( شیوه ها و روش های انجام وظائف و مسئولیت ها و حل مسئله و تصمیم گیری ها در حوزه فعالیت)00فصل سومروشهای انجام کار( شیوه ها و روش های انجام وظائف و مسئولیت ها و حل مسئله و تصمیم گیری ها در حوزه فعالیت)773430173482000 روشهای انجام کار: حسابداری زبان تجارت خوانده می‌شود.زیرا از طریق تهیه گزارش‌های مالی، اطلاعات لازم را درباره واحدهای اقتصادی در اختیار اشخاص ذینفع و ذیعلاقه قرار می‌دهد. این اشخاص شامل مدیران، صاحبان سرمایه، اعتبار دهندگان، سازمان‌های مالی و اقتصادی دولت و از این قبیل هستند. از منظری دیگر از حسابداری با نام سیستم اطلاعاتی حسابداری یاد می‌شود که برای پردازش اطلاعات مربوط به رویدادهای مالی موثر بر سازمان‌ها و واحدهای تجاری و گزارش اثرات این گونه رویدادها به تصمیم‌گیرندگان، طراحی شده است. طبق «بیانیه اساسی تئوری حسابداری»: حسابداری عبارت است از فرایند شناسایی، اندازه گیری و گزارشگری اطلاعات اقتصادی برای تصمیم گیری‌های آگاهانه به وسیله استفاده کنندگان آن اطلاعات. بیانیه در تشریح این تعریف آورده است بر اساس دیدگاهی جامع، «اطلاعات حسابداری» را می‌توان «اطلاعات اقتصادی» تلقی کرد.. گاهی اوقات به اشتباه از مفهوم دفترداری برای تعریف حسابداری استفاده می شود. دفترداری عبارت است از: فن ثبت، طبقه بندی و خلاصه سازی مبادلات واحد تجاری. البته این عملیات در گذشته صرفاً در دفاتر حساب انجام می شد. اما امروزه ثبت های حسابداری با استفاده از کامپیوتر انجام می شود. حسابداری مفهوم وسیع تری از دفترداری را دربر می گیرد. در واقع دفترداری بخشی از وظایف حسابدار است. همه حسابداران از مجموعه قواعد یکسان تحت عنوان اصول پذیرفته شده حسابداری برای تهیه گزارش های حسابداری استفاده می کنند. اطلاعات مربوط به معاملات روزمره، اساس تهیه گزارش‌های مالی را تشکیل می‌دهد. در واحدهای بازرگانی، فعالیت‌هایی نظیر خرید و فروش کالا، خرید ماشین آلات و پرداخت هزینه‌های جاری مانند اجاره، حقوق، بهای آب و برق از جمله معاملات روزمره است. تاریخچه: حسابداری همزاد تمدن بشری است و به اندازه آن قدمت دارد. نخستین مدارک کشف شده حسابداری در جهان، لوحه‌های سفالین از تمدن سومر در بابل (Babylon) است و قدمت آن به ۳۶۰۰ سال قبل از میلاد بر می‌گردد و از پرداخت دستمزد تعدادی کارگر حکایت دارد. مدارک و شواهد نشان می‌دهند در تمدن‌های مصر، رم و یونان باستان نیز نوعی کنترل‌های حسابداری برقرار بوده و نوعی حساب جمع و خرج تنظیم می‌شده است. شخص جمعدار، مأمور دولت یا شخصی که محافظت از پول یا دارایی دیگری به او محول بوده است در فواصل زمانی مقرر حساب خود را به ارباب یا مسئولان دولتی پس می‌داده است. برای این کار دو فهرست تفضیلی از دریافتها و پرداختها بر حسب پول، وزن یا مقیاس دیگری تهیه می‌شد و جمع آن دو مساوی بود. فهرست دریافت شامل موجودی ابتدای دوره به علاوه وجوه یا کالای دریافتی طی دوره بود. فهرست پرداخت شامل مبالغ پرداختی، کالای فروخته شده یا به مصرف رسیده در طی دوره به علاوه مانده پول و کالا نزد جمعدار بوده است که باید به ارباب تحویل داده می‌شد. بنابراین، حسابداری باستانی تنها جنبه‌های محدودی از فعالیتهای مالی را در بر می‌گرفت و با سیستم جامعی که کلیه عملیات مالی حکومت را ثبت و ضبط کند یا به نگهداری حساب معاملات تجاری بپردازد، فاصله بسیاری داشت. این نوع حسابداری تا قرون وسطی دوام یافت. همانند سایر تمدنها در تمدن باستانی ایران نیز حسابداری، گذشته‌ای مفصل و خواندنی دارد. پیشینه حسابداری در ایران به نخستین تمدن‌هایی بر می‌گردد که در این سرزمین پا گرفت و مدارک حسابداری به دست آمده با ۲۵ قرن قدمت، گواه بر پیشرفت این دانش در ایران باستان دارد. در ایران عصر هخامنشی، نظام مالی و پولی جامع و منسجمی برقرار بوده و حساب درآمدها و مخارج حکومت به ریز و به دقت، ثبت و ضبط و نگاهداری می شده است. حدود سی هزار لوح از بخشی از کاخ جمشید موسوم به خزانه، محل اسناد مالی کاخ‌های مزبور به دست آمده است که حکایت از وسعت ثبت اطلاعات مالی آن دوران دارد. تاریخ این لوحها حدود ۴۸۰ سال قبل از میلاد است. یکی از این لوحها که به خط ایلامی است، توسط پروفسور جرج کامرون، مطالعه و خوانده شده است و کتاب «اصول حسابداری»ترجمة آن را بازگو می‌کند: برابر سه «کارشا» و شش «شکِل» نقره به وسیلة «شاکا» (مدیر صندوق) به کارگرانی که درهای آهنی «پارسه» (تخت جمشید) را می‌سازند و «بردکاما» مسئول کار ایشان است، پرداخت شد. معادل این مبلغ به طور مقرر به قرار هر سه «شکِل» نقره یک گوسفند احتساب گردید. مدت کار ایشان از ماه آدوکنئیش تا ماه ویخن (ماه اول تا دوازدهم) سال ششم (سلطنت خشایار شاه) بوده و دو نفر هرکدام ماهی یک شکل و نیم نقره (دستمزد) دریافت می‌کردند. حسابداری دانشگاهی با بیش از پانصد سال سابقه توسط فردی ایتالیایی به نام لوکا پاچیولی (۱۴۹۵ میلادی) بنا نهاده شده‌است. پاچیولی تحصیلات خود را در وِنیز گذراند و در دهه ۱۴۷۰ راهب صومعه‌ای شد که از فرقه فرانسیسکن بود. تا سال ۱۴۹۷ معلم خصوصی ریاضیات بود تا اینکه در آن سال دعوت نامه‌ای از لودُویکو اِسفُرتسا دریافت نمود تا در میلان مشغول به کار شود. او در آنجا با لئوناردو داوینچی آشنا گردید و به او ریاضیات آموزش داد. در ۱۴۹۹، پاچیولی و لئوناردو مجبور شدند تا از میلان فرار کنند زیرا لوئی دوازدهم پادشاه فرانسه شهر را به تصرّف خود در آورده و حامیان آنها را از آنجا بیرون کرد. بعد از آن، پاچیولی و لئوناردو اکثر اوقات با هم سفر می‌کردند. در سال ۱۵۱۷ به محض برگشت به میهن، پاچیولی به علت سالخوردگی فوت کرد. پاچیولی چندین کتاب در زمینه ریاضیات منتشر کرد که شامل اثر زیر می‌باشد: به معنی «مجموعه‌ای از جبر، هندسه، نسبت و تناسب». این کتاب شامل موضوعاتی از جمله حساب و جبر و استفاده آنها در تجارت، دفترداری، پول و مبادله است. وی در این اثر به تلفیق دانش ریاضی زمان خود پرداخت. همچنین برای اولین بار شرحی در مورد روش نگهداری حساب‌ها و دفاتر که تجار ونیزی در طول دوران رنسانس به کار می‌بردند، ارائه داد. این روش بعدها به روش حسابداری دوطرفه مشهور شد. اگر چه پاچیولی این سیستم را تدوین کرد و نه اختراع، ولی به‌عنوان «پدر علم حسابداری» مورد توجه واقع شد. سیستمی که او به تدوین و معرفی آن پرداخت شامل اغلب چرخه‌های حسابداری بود که ما امروز آنها را می‌شناسیم. او استفاده از دفاتر روزنامه و دفتر کل را شرح داد، و تذکر داد که یک فرد نباید به رختخواب برود مگر اینکه بدهی با بستانکاری برابر باشد! دفتر کل او حسابهایی برای موجودی (که شامل وجوه دریافتی و موجودی کالا بود)، تعهّد بانکی، سرمایه، درآمد، و مخارج داشت- انواع حساب که در بیلان کار و صورتحساب درآمد یک سازمان به ترتیب گزارش می‌شود. او ثبت نهایی آخر سال را نشان داد و پیشنهاد کرد که یک تراز آزمایشی برای تأیید دفتر کل متعادل بکار گرفته شود. همچنین، رساله او دامنه وسیعی از موضوعات مرتبط را، از اخلاقیات حسابداری گرفته تا حسابداری هزینه، شامل می‌شود. از مهم‌ترین تغییرات حسابداری در طول پانصد سال گذشته تغییر ماهیت نظری آن است. حسابداری دانشگاهی در چهار صد سال اول عمر خود عمدتاً رویکردی تجویزی داشته‌است. یعنی اندیشمندان حسابداری تنها بر اساس قیاس مبتنی بر فرضیات مبنا، روشهای حسابداری خاصی را به حسابداران تجویز می‌کردند. برای مثال نحوهٔ تهیه ترازنامه یا صورت سود و زیان و یا نحوهٔ ارزیابی موجودیهارا بر اساس استدلال منطقی، تعیین و تجویز می‌کردند. امروزه از این روشهای تجویزی با نام تئوریهای تجویزی یاد می‌شود. اما از اوایل سده بیستم، مباحث نظری و فلسفی جدی در خصوص تعلق حسابداری به یکی از حوزه‌های معرفت بشری رواج یافت. در اواسط سده بیستم و با تسلط مکتب اثبات گرایی (پازیتیویسم) بر فضای دانشگاهی، نظریه‌های حسابداری اثبات گرایانه به ظهور رسید. ضعف‌های بنیادین نظریه‌های اثبات گرایانه در ظرف کمتر از ربع قرن آشکار شد و حسابداری به تبع سایر رشته‌های علمی وارد دنیای جدید جُستارهای فلسفی و نظری شد. طرح حسابداری انتقادی یا امثال آن نشانه این تحول نظری در حسابداری است. مراحل: به طوری که از تعریف فن حسابداری بر می‌آید این فن دارای ۴ مرحله می‌باشد: 1.ثبت فعالیتهای مالی 2.طبقه بندی اقلام ثبت شده 3.تلخیص اقلام 4.تفسیر نتایج حاصله از بررسی اقلام خلاصه شده مفاهیم اصلی حسابداری: مفاهیمی مثل بدهکار، بستانکار، تجزیه و تحلیل رویدادهای مالی، دفتر کل، معین، تفضیلی و دفتر روزنامه از مفاهیم پایه‌ای حسابداری است. (منظور از دفتر هر واسطی است که توانایی ثبت و بازیابی اطلاعات را داشته باشد). عادله اساسی حسابداری: در حسابداری دو طرفه طبق فرض تفکیک شخصیت، واحد تجاری (مثلاً شرکت)، شخصیتی مستقل از صاحبان حقیقی و حقوقی خود دارد. به این شخصیت مستقل، شخصیت حسابداری اطلاق می‌شود. طبق این فرض، تنها رویدادها و مبادلات مالی موثر بر واحد تجاری در حسابداری مورد توجه و پردازش قرار می‌گیرد. وضعیت مالی این شخصیت بر معادله اساسی حسابداری زیر استوار است: دارایی‌ها =بدهی‌ها + سرمایه این معادله که به معادله ترازنامه هم مشهور است، حاکی از آن است که دارایی‌های واحد تجاری برابر است با مجموع تعهدات آن به اشخاص ثالث و حقوق صاحبان آن. مثال: سه کشاورز تصمیم می‌گیرند تا در زراعت یک زمین کشاورزی با هم شریک شوند. نفر اول ۱۰۰۰۰۰ریال، نفر دوم ۵۰۰۰۰ ریال و نفر سوم ۲۰۰۰۰ریال روی این فعالیت سرمایه گذاری می‌کنند. همچنین در مجموع ۱۵۰۰۰۰ریال وام بانکی دریافت می‌کنند. برای شروع زراعت یک تراکتور به قیمت ۱۶۰۰۰۰ریال و ۲۰۰ کیلو کود به مبلغ ۱۲۰۰۰۰ریال خریداری نموده و باقی پول خود را در بانک می‌گذارند. پس داریم: دارایی = 160000ریال (تراکتور) + ۱۲۰۰۰۰ریال (کود) + ۴۰۰۰۰ریال (وجه نقد) = ۳۲۰۰۰۰ریال بدهی = ۱۵۰۰۰۰ریال (وام بانکی) سرمایه = 100000ریال (آورده نقدی نفر اول) + ۵۰۰۰۰ریال (آورده نقدی نفر دوم) + ۲۰۰۰۰ریال (آورده نقدی نفر سوم) = ۱۷۰۰۰۰ریال در نتیجه خواهیم داشت: دارایی=بدهی+سرمایه 320000۱۵۰۰۰۰۱۷۰۰۰۰ تعریف دارایی: دارایی (Asset)در واقع به اموال یا منابع اقتصادی متعلق به یک واحد تجاری اطلاق می‌شود. در حسابداری برای این که یک قلم بتواند دارایی محسوب شود باید: (الف) منبع اقتصادی باشد یعنی برای واحد تجاری منافع آتی داشته باشد، (ب) در تسلط مالکانه واحد تجاری باشد و (ج) قابل تقویم به پول باشد. مفهوم تسلط مالکانه عیناً مطابق با مفهوم مالکیت قانونی نیست. هنگامی که یک واحد تجاری اتومبیلی را به اقساط خریداری کند، ممکن است مالکیت قانونی اتومبیل تا قبل از پرداخت آخرین قسط به خریدار منتقل نشود. با این حال چون این اتومبیل به تصرف و کنترل کامل خریدار در می‌آید و او نسبت به آن تسلط و انتفاع مالکانه پیدا می‌کند، از نظر حسابداری جزو دارایی واحد تجاری محسوب می‌شود. دارایی‌ها می‌تواند عینی و مشهود باشد مثل زمین، ساختمان، موجودی نقدی و موجودی کالا، یا به صورت حقوق مالی و امتیازات غیر قابل رویت، مثل سرقفلی و مطالبات از اشخاص. دارایی‌ها از نظر ارائه در ترازنامه به گروه‌های متمایزی تقسیم می‌شوند. دو گروه که مورد استفاده بیشتری دارند عبارتند از دارایی‌های جاری و دارایی‌های ثابت. دارایی یکی از عناصر اصلی معادله حسابداری و نشان‌دهنده وضعیت مالی واحد انتفاعی است. تعریف بدهی: بدهی عبارت از تعهد انتقال منافع اقتصادی توسط واحد تجاری ناشی از معاملات یا سایر رویدادهای گذشته‌است. تعریف سرمایه: سرمایه به زبان ساده آورده صاحبان سهام (شرکا) جهت تشکیل شرکت می باشد. که این آورده میتواند بصورت وجه نقد یا اموال و اثاثه و ماشین آلات و ... باشد. سرمایه عبارت از باقی‌مانده‌ای است که از کسر جمع بدهی‌های واحد تجاری از جمع دارایی‌های آن حاصل می‌شود. سرمایه، بدهی موجودیت اقتصادی به صاحبان آن است. به عبارتی ساده سرمایه عبارت از حق یا حقوق مالی مالک یا مالکین نسبت به دارایهای هر واحد اقتصادی می باشد. تئوری حسابداری: علم حسابداری امروزه دارای یک چارچوب نظری است که شامل موارد زیر می‌باشد: 1.اهداف گزارشگری مالی 2.خصوصیات کیفی اطلاعات مفید 3.مفروضات و اصول حسابداری 4.اجزای گزارش مالی شامل چگونگی نمایش و طبقه بندی اطلاعات 5.اصول و روش‌های محاسبه اطلاعات مالی اهداف گزارشگری مالی: گزارش‌های مالی به دو دسته «عمومی» و «با هدف خاص» تقسیم می‌شوند. هدف از گزارش‌های عمومی بیان وضعیت اقتصادی شرکت و سود آوری آن است. مخاطب گزارشهای عمومی، سهامداران، سرمایه گذاران بالقوه، اعتباردهندگان، سازمانهای آماری اعم از دولتی و غیر دولتی، ارگانهایی که با واحد اقتصادی مورد گزارش از نظر فعالیت تجاری رابطه طولی یا عرضی دارند و... می‌باشد. امروزه (سال ۱۳۹۱ شمسی) این اطلاعات در قالب چهار صورت مالی اساسی (ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت سود و زیان جامع و صورت جریان وجوه نقد)، یادداشتهای توضیحی همراه، گزارش حسابرس مبنی بر استاندارد بودن و صحت اطلاعات این گزارشها و همچنین گزارش عملکرد مدیریت به همراه گزارش بازرس قانونی است. گزارشهای عمومی باید بتوانند اطلاعاتی در اختیار استفاده کنندگان قرار دهند که آنها را در گرفتن تصمیم درست یاری کند و باعث گمراهی و تعبیر غلط نشود. چرا که تنها زمانی منابع مالی به صورت بهینه تخصیص می‌یابند که تخصیص دهندگان اطلاعاتی مربوط و قابل اتکا جهت تصمیم گیری در اختیار داشته باشند. همچنین گزارشات مالی عمومی در ارزیابی نقش مباشرتی مدیریت (Stewardship) نیز مفید است به این مفهوم که آیا مدیریت واحد اقتصادی از منابعی که در اختیار داشته به بهترین نحو استفاده کرده‌است یا خیر. گزارش‌های با هدف خاص جهت بررسی موارد خاص و برای مصارف خاص تهیه می‌شوند. عمده این گزارشها عبارتند از گزارشهایی که برای مدیران شرکت تهیه می‌شوند که ممکن است روی فعالیت خاص واحد اقتصادی تمرکز داشته و بسیار تفضیلی باشد ویا گزارشی که در تعقیب پرونده‌های قضایی توسط بازرسان دادگستری تهیه می‌شود و یا اظهارنامه مالیاتی که استفاده کننده آن سازمان امور مالیاتی است. ویژگی‌های گزارش‌های مالی (خصوصیات کیفی اطلاعات مالی مفید): گزارش‌های مالی برای مفید بودن باید دارای خصوصیت کیفی زیر باشند: مربوط بودن: اطلاعات درون گزارش مربوط به موضوع مورد نظر تصمیم گیرنده باشد. اتکا پذیری: اطلاعاتی قابل اتکاست که صادقانه، بی طرفانه، جامع و کامل و محافظه کارانه(با احتیاط) باشد. قابل مقایسه بودن: اطلاعاتی که قابلیت مقایسه با اطلاعات دوره‌های دیگر مالی موجودیت اقتصادی یا موجودیت‌های اقتصادی همان صنعت را نداشته باشد فاقد ارزش است چرا که امکان مقایسه را از تصمیم گیرندگان می‌گیرد. قابل فهم بودن: گزارشات مالی باید برای استفاده کنندگان هدف قابل فهم باشد. محدودیت‌های اثر گذار بر گزارشات مالی: یک گزارش ایده‌آل تمامی خصوصیات بالا را شامل می‌باشد در حالی که شرایط محیط در عمل باعث می‌شوند این خصوصیات در تضاد یکدیگر واقع شوند. برخی از این محدودیت ه به شرح زیرند: به موقع بودن: تهیه گزارشات به زمان نیاز دارد و هرچه بخواهیم خصوصیات کیفی مطلوبتری ارئه دهیم به زمان بیشتری نیاز خواهیم داشت. این در حالی است که گزارشات مالی تنها در زمان ارزش دارند و برای مثال اگر گزارش عملکرد شرکتی برای سال ۱۳۹۲ در زمستان ۱۳۹۳ ارائه شود این اطلاعات فاقد ارزشند چرا که تصمیم گیرندگان نمی‌توانند برای عملکرد سال ۱۳۹۳ از آن استفاده کنند. غلبه منافع گزارش به هزینه آن: گزارش برای کمک به تصمیم گیری ذینفعان برای اخذ تصمیماتی است که به بالا بردن سود می‌انجامد. تهیه گزارش با صرف هزینه همراه است و هرچه بخواهیم خصوصیات کیفی مطلوبتری ارائه نماییم این هزینه افزایش می‌یابد. هزینه تهیه گزارش نباید از منفعت بلقوه آن بیشتر شود چرا که در این صورت نقض غرض شده است. مفروضات حسابداری: این مفروضات روش طبقه بندی و گزارش دهی مالی را روشن می‌سازند و شامل موارد زیر هستند: فرض تفکیک موجودیت اقتصادی فعالیت‌های اقتصادی و تجاری که در قالب یک مشارکت انجام می‌شود از فعالیت اقتصادی مشارکت کنندگان جدا در نظر گرفته می‌شود و این مشارکت به عنوان یک موجودیت اقتصادی مستقل در نظر گرفته می‌شود. فرض دوره مالی در جهت امکان پذیر ساختن تهیه گزارشات مالی، عملکرد پیوسته یک موجودیت اقتصادی به دوره‌های زمانی مساوی تقسیم می‌شود تا قابلیت مقایسه گزارش‌ها فراهم آید. فرض تداوم فعالیت برای انتخاب روش محاسبات و تهیه گزارش فرض بر این است که موجودیت اقتصادی جاودانه‌است و فعالیت‌های آن تا آینده‌ای دور ادامه خواهد داشت مگر اینکه شواهد محکمی خلاف این فرض وجود داشته باشد. فرض واحد پول در حسابداری پول واحد کمی کلیه رویدادهای مالی است. در نتیجه تمام مقادیر از مرحله ثبت باید به واحد پولی تبدیل شود که معمولاً ارز رایج کشور می‌باشد (در ایران ریال). اصول حسابداری و استانداردهای ثبت رویدادها در دفاتر بر مبنای اصول پذیرفته شده و استانداردهایی که توسط هیئت‌های تدوین استاندارد تهیه می‌گردد انجام می‌پذیرد. اصول بنیادین حسابداری به قرار زیرند: اصل قیمت تمام شده وقایع مالی به قیمت تمام شده در دفاتر ثبت می‌گردند. اصل تحقق تا زمانی که یک واقعه مالی محقق نشود ثبتی از بابت آن صورت نمی‌گیرد. اصل تطابق هزینه با درآمد هزینه‌های ثبت شده در یک دوره مالی باید با درآمدهای ثبت شده در آن دوره رابطه علت و معلولی داشته باشد. اصل ثبات رویه روش‌ها و عناوین استفاده شده برای ثبت وقایع مالی در یک دوره و دوره‌های مختلف باید یکسان باشد. اصل ارزیابی اهمیت روش‌های ثبت و طبقه بندی رویدادهای مالی باید بر اساس اهمیت ریالی آن رویداد انتخاب شود. مثال بارز رعایت این اصل هزینه نمودن مبلغ خرید یک دستگاه منگنه است در حالی که شرکت ممکن است بیش از ۵ سال از آن بهره ببرد. اگر این اصل را در نظر نمی‌گرفتیم مبلغ آن باید به عنوان دارایی جاری شناسایی می‌شد و در مدت چند سال مستهلک می‌گشت. لزوم اجرای آموزش حسابداری: به طور کلی چنانچه افرادی که به یک حرفه وارد می شوند از استانداردها و آموزش های لازم برخوردار نباشند، کیفیت حرفه حفظ نمی‌شود و ارتقا نمی‌یابد. به همین دلیل نهادهای حرفه ای موظفند افرادی را که این استانداردها را در بالاترین سطح احراز می کنند، جذب نمایند. در نتیجه، کیفیت حرفه رابطه مستقیمی با سطح توانایی متقاضیان جذب شده خواهد داشت. تعیین الزامات ورود به حرفه، اولین گام در این فرایند می باشد. هرچه سطح الزامات ورودی بالاتر باشد، الزامات آموزش حرفه ای و تجارب عملی در دوره زمانی کوتاه تری کسب خواهد شد. استانداردهای بین‌المللی آموزش حسابداری: استانداردهای حسابداری، مقررات حاکم بر چگونگی انجام کار حسابداری هستند.استانداردها به‌عنوان قواعد پایدار مورد پذیرش همگان قرار می‌گیرند، اما در عمل به‌طور دائم در تغییرند. استانداردهای حسابداری معمولاً شامل سه بخش هستند : شرح مسئله،بحث مستدل یا ارائه راه هایی برای حل مسئله،ارائه راه‌حل مطلوب. استانداردهای بین‌المللی آموزش حسابداری شامل ۸ استاندارد به شرح زیر می باشد: استاندارد بین‌المللی آموزش حسابداری شماره ۱(الزامات ورود به برنامه آموزش حسابداری حرفه‌ای) این استاندارد الزامات ورودی برای برنامه‌های آموزش حسابداری حرفه‌ای و تجربه‌کاری که باید از سوی مراجع عضو فدراسیون بین‌المللی حسابداران رعایت شود را تعیین می‌کند. در این استاندارد به علاوه توضیحاتی درباره چگونگی ارزیابی شرایط ورودی فراهم شده است. هدف این استاندارد ایجاد اطمینان در این زمینه است که دانشجویانی که امید دارند حسابدار حرفه‌ای شوند به چنان زمینه آموزشی دست یافته‌اند که به آنها امکان می‌دهد شانس معقولی برای موفق شدن در مطالعات خود و امتحانات ورودی و گذراندن دوره تجربه‌کاری داشته باشند. این استاندارد در اکتبر ۲۰۰۳ منتشر شده و رعایت آن از اول ژانویه ۲۰۰۵ الزامی بوده است. استاندارد بین‌المللی آموزش حسابداری شماره ۲(محتوای برنامه‌های آموزش حسابداری حرفه‌ای). این استاندارد محتوای علمی برنامه‌های آموزش حسابداری حرفه‌ای را که داوطلبان باید بگذرانند تا به عنوان حسابدار حرفه‌ای شناخته شوند، شرح می‌دهد. هدف این استاندارد ایجاد اطمینان در این زمینه است که داوطلبان عضویت در مراجع عضو فدراسیون، دانش حسابداری حرفه‌ای پیشرفته و کافی دارند تا بتوانند به عنوان حسابدار حرفه‌ای شایسته در محیطی که هر روز بیش از پیش پیچیده می‌شود و تغییر می‌کند، کارکنند. آن بخش از برنامه‌های آموزش حسابداری حرفهای که به معلومات اولیه مربوط است در سه سرفصل اصلی زیر می باشد: الف- حسابداری، امورمالی، و معلومات مرتبط ب - معلومات سازمانی و تجاری ج - معلومات فناوری اطلاعات این استاندارد نیز در اکتبر ۲۰۰۳ منتشر شده است و رعایت آن از اول ژانویه ۲۰۰۵ الزامی بوده است. استاندارد بین‌المللی آموزش حسابداری شماره ۳(مهارت های حرفه‌ای). این استاندارد، ترکیبی از مهارت های مورد نیاز متقاضیان برای به دست آوردن صلاحیت ۱۸ حسابدار حرفهای را مشخص می‌کند. از هدفهای این استاندارد این است که نشان دهد چگونه آموزش عمومی که ممکن است از راههای گوناگون و مضامین مختلف به دست آید، می‌تواند در گسترش این مهارتها سهم داشته باشد. هدف این استاندارد ایجاد اطمینان در این زمینه است که متقاضیان عضویت در مراجع عضو فدراسیون، صاحب ترکیب مناسبی از مهارتها (ذهنی، فنی، شخصی، میان فردی ۱۹ و سازمانی) برای اینکه به عنوان حسابدار حرفه‌ای کارکنند، هستند. این مهارتها به حسابداران حرفه‌ای این توانایی را می‌بخشد که در مسیر شغلی خود به عنوان فرد حرفه‌ای شایسته در محیطی نیازمند و با پیچیدگی روزافزون، ادای وظیفه کنند. مهارتهای مورد نیاز حسابداران حرفه‌ای در ۵ عنوان اصلی زیر طبقه بندی می‌شود: -مهارتهای ذهنی ۲۰ -مهارتهای فنی و کارکردی -مهارتهای شخصی -مهارتهای ارتباطی و میان فردی -مهارتهای سازمانی و مدیریت تجاری این استاندارد به‌علاوه، مطالعات غیرمرتبط با امورتجاری را که در توسعه این مهارت ها دخالت دارد و ممکن است بخشی از آموزش عمومی باشد، مورد اشاره قرار می‌دهد ولی آموزش حسابداری حرفه‌ای، نگرش ها، اخلاقیات و ارزش های حرفه‌ای و الزامات تجربه‌کاری را که در دیگر استانداردهای بین‌المللی آموزش مطرح شده را دربر نمی‌گیرد. این استاندارد نیز در اکتبر ۲۰۰۳ منتشر شده است و رعایت آن از اول ژانویه ۲۰۰۵ الزامی بوده است. استاندارد بین‌المللی آموزش حسابداری شماره ۴(نگرش ها، رفتار و ارزش های حرفه‌ای) این استاندارد درباره نگرشها، رفتار و ارزشهای حرفه‌ای بحث می‌کند که حسابداران حرفه‌ای باید در طول دوره آموزشی که منجربه کسب صلاحیت می‌شود، به دست آورند. هدف این استاندارد ایجاد اطمینان در این زمینه است که متقاضیان عضویت در یکی از مراجع عضو فدراسیون، صاحب نگرشها، رفتار و ارزشهای حرفه‌ای مناسب برای اینکه به عنوان حسابدار حرفه‌ای کارکنند، هستند. فدراسیون بین‌المللی حسابداران این دیدگاه را که حرفه حسابداری در سراسر جهان در محیطهایی با فرهنگها و الزامات قانونی مختلف کار می‌کند، می پذیرد؛ با وجود این، اقدام به فراهم ساختن «آیین اخلاقی برای حسابداران حرف ه¬ای» در سطح بین¬ المللی کرده است. نگرش ها، رفتار و ارزش های حرفه‌ای به طور مستقیم با رسالت فدراسیون برای توسعه و ارتقای حرفه و توانمندسازی آن در ارائه خدمات کاملاً با کیفیت بالا در جهت منافع عمومی، ارتباط دارد. این استاندارد نیز در اکتبر ۲۰۰۳ منتشر شده است و رعایت آن از اول ژانویه ۲۰۰۵ الزامی بوده است. استاندارد بین‌المللی آموزش حسابداری شماره ۵(الزامات تجربه‌کاری) این استاندارد تجربه کاری را مشخص می‌کند که مراجع عضو فدراسیون بین‌المللی حسابداران باید اعضای خود را برای کسب صلاحیت حسابدار حرفه‌ای ملزم به کسب آن کنند. هدف این استاندارد ایجاد اطمینان در این زمینه است که متقاضیان کسب صلاحیت حسابدار حرفه‌ای، تجربه‌کاری قابل قبولی را در زمان احراز صلاحیت به دست آورده‌اند تا بتوانند به عنوان حسابدار حرفه‌ای شایسته کار کنند. پس از کسب صلاحیت ممکن است تجربه و دانش بیشتری لازم باشد تا متقاضیان بتوانند در سطح حسابرس رسمی یا سایر اشکال تخصصی ارتقا پیدا کنند. در هر صورت، برای توسعه و حفظ شایستگی حرفه‌ای یادگیری تمام عمر لازم خواهد بود. این بیانیه نیز در اکتبر ۲۰۰۳ منتشر شده است و رعایت آن از اول ژانویه ۲۰۰۵ الزامی بوده است. استاندارد بین‌المللی آموزش حسابداری شماره ۶(ارزیابی قابلیت ها و شایستگی حرفه‌ای( این استاندارد الزامات مربوط به ارزیابی نهایی قابلیت ها و شایستگی حرفه‌ای متقاضیان پیش از کسب صلاحیت را دارا می باشد. این استاندارد با موضوع ارزیابی قابلیت های حرفه‌ای (یعنی دانش حرفه ای، مهارت های حرفه‌ای، و نگرش ها، رفتار و ارزش های حرفه ای) که در طول برنامه‌های آموزشی حرفه‌ای حسابداری کسب شده است، سروکار دارد. در بیانیه «چارچوبی برای بیانیه‌های بین‌المللی آموزش»، دانش حرفه‌ای، مهارتهای حرفه‌ای، و نگرشها، رفتار و ارزشهای حرفه‌ای به عنوان «قابلیتها» مورد اشاره قرار گرفته است. قابلیتها ویژگیهایی است که افراد با برخورداری از آن امکان می‌یابند نقش خود را با شایستگی انجام دهند. صاحب قابلیتها بودن نشانه خوبی است که فرد توانایی دارد با شایستگی در محیط کار وظیفه خود را انجام دهد. شایستگیها، مهارت ها و ارزش های حرفه‌ای معینی ممکن است از طریق تجربه کاری به صورتی بهتر کسب و در محیط کار یا از طریق شبیه سازی محیط کار ارزیابی شود. این استاندارد نیز در اکتبر ۲۰۰۳ منتشر شده و رعایت آن از اول ژانویه ۲۰۰۵ الزامی بوده است. استاندارد بین‌المللی آموزش حسابداری شماره ۷(توسعه حرفه‌ای مستمر ۲۵ (برنامه‌ای برای یادگیری تمام‌عمر و توسعه مستمر شایستگی حرفه‌ای)) این استاندارد موارد زیر را برای مراجع عضو فدراسیون تجویز می‌کند: الف- ترغیب ایجاد تعهد در میان حسابدار ان حرفه‌ای به یادگیری تمام عمر ب - تسهیل دسترسی به منابع و فرصت های توسعه حرفه‌ای مستمر برای اعضا ج - ایجاد الگو برای اعضا به منظور توسعه و حفظ شایستگی حرفه ای لازم در حمایت از منافع عمومی د - نظارت و به اجرا گذاشتن امر حفظ و توسعه مستمر شایستگی حرفه‌ای حسابداران حرفه¬ ای این استاندارد مبتنی بر این اصل است که مسئولیت توسعه و حفظ شایستگی حرفه ای لازم برای عرضه خدمات با کیفیت بالا به صاحبکاران، کارفرمایان و سایر ذینفعان به عهده شخص حسابدار حرفهای است. این استاندارد در می ۲۰۰۴ منتشر شده و رعایت آن از اول ژانویه ۲۰۰۶ الزامی بوده است. استاندارد بین¬ المللی آموزش حسابداری شماره ۸(شایستگی لازم برای حسابرسان حرفه¬ ای) این استاندارد شایستگی لازم برای حسابرسان حرفه¬ای، شامل کسانی را که در محیطها یا صنایع خاص کار می‌کنند برمی‌شمرد. برای مراجع عضو فدراسیون ضروری است رویه¬ها و مقرراتی تنظیم کنند که به اعضا اجازه میدهد الزامات این استاندارد را پیش از آن که نقش حسابرس حرفهای را برعهده بگیرند، برآورده سازند. مسئولیت ایجاد و ارزیابی شایستگی مورد نیاز، بهطور مشترک بردوش مراجع عضو فدراسیون، سازمانهای حسابرسی، مراجع تنظیم مقررات، و سایر اشخاص ثالث است. یک استاندارد خاص برای حسابرسان حرفه ای از آن جهت لازم است که عملکرد شایسته در این زمینه مستلزم دانش تخصصی است. به¬ علاوه، اشخاص ثالث و عموم مردم به حسابرسی اطلاعات مالی تاریخی اتکا میکنند. این استاندارد مبتنی بر زمینه ای است که به وسیله استانداردهای بین ¬المللی آموزش حسابداری شماره¬ های ۱ تا ۷ برای حسابداران حرفه¬ ای ایجاد شده است. این استاندارد در ژوئیه ۲۰۰۶ منتشر شده و رعایت آن از تاریخ اول ژوئیه ۲۰۰۸ برای تمام حسابرسان حرفه¬ ای الزامی و به¬ کارگیری زودرس آن نیز مجاز است. به همین جهت فدراسیون بین‌المللی حسابداران کوشش نموده است تا با توجه به رسالت جهانی خود که همانا برقراری و ترویج استانداردهای حرفه ای با کیفیت بالا و افزایش و تقویت هماهنگی استانداردهای مزبور در سطح جهان است، به تقویت حرفه جهانی حسابداری و ارتقای سطح دانش، مهارت ها،ارزش ها، اخلاق و نگرشهای حرفه ای کارکنان کمک نماید. آموزش حسابداری از راه دور چیست؟ آموزش حسابداری از راه دور ابزاری مناسب برای ارسال و دریافت اطلاعات، ارتباطات، تحصیلات و آموزش به صورت آنلاین میباشد. آموزش حسابداری از راه دور ابزار جدید در اختیار شما قرار می دهد که به کمک آن میتوان توانایی های روش های یادگیری سنتی مانند تجربه کلاس های درسی، کتاب های درسی، سی دی و روش های سنتی آموزش با کامپیوتر را افزایش داد. از آنجاکه روشهای آموزشی دنیای قدیم، پاسخگوی نیازهای آموزشی دنیای جدید نمی‌باشد، آموزش حسابداری از راه دور ابزار جدیدی را برای دنیای آموزشی رقابتی جدید ارائه می دهد. آموزش حسابداری از راه دور جایگزین کلاسهای آموزشی نمی‌شود، ولی مکمل آن است و از مزایای تکنولوژی انتقال اطلاعات، برای یاد گیری، استفاده میکند. با آموزش حسابداری از راه دور میتوان قابلیت یادگیری متقاضیان را بالا برد، و به همین صورت هم اساتید سیستم آموزشی مخصوص اساتید را دارند. قدرت یادگیری و حافظه افراد با توجه به محتوی مطالب آموزشی و ابزار ارسال اطلاعات متفاوت است. هر چقدر محتویات آموزشی و ابزار ارسال اطلاعات با نوع و نحوه یادگیری افراد شبیه تر و یکسان تر باشد، قدرت یادگیری افراد بالاتر می رود و در نتیجه نتایج بهتری حاصل می شود. سیستم های آموزشی از شبکه های کامپیوتری استفاده می کنند تا امکان آسان سازی ارسال اطلاعات، ایجاد ارتباط دو طرفه، آموزش به صورت گسترده و آموزش از راه دور، دوره های تمرین به کمک کامپیوتر، دوره های تمرین به کمک اینترنت چه به صورت همزمان و چه به صورت غیر همزمان، توسط اساتید یا کامپیوترها یا ترکیبی از این دو را ایجاد کنند. آموزش اینترنتی میتواند از طیف وسیعی از تکنولوژی ها و رسانه ها استفاده کند. این تکنولوژی ها را می توان به ارسال اطلاعات رسانه ها و ابزارهای ارتباط دو طرفه دسته بندی کرد. همچنین بسیار مهم است متوجه باشیم که هر یادگیرنده به طور معمول با تکنولوژی های مورد انتخاب و نظر خود، بیشترین بازده یادگیری و نتیجه را خواهد داشت. امروزه مدیریت دانش در سیستم های اطلاع رسانی کامپیوتری بصورت قابل ملاحظه ای مورد توجه قرار گرفته است. سازماندهی و مدیریت دانش و بدنبال آن مدیریت اطلاعات یک نقش اساسی و موفق را در انتقال دانش فردی به دانش سازمانی ایفا می کنند. همچنین مدیریت اطلاعات و منابع آموزشی در محیط آموزش (یادگیری) الکترونیکی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از آنجایی که سیستمهای یادگیری الکترونیکی مقدار زیادی از اطلاعات را نگهداری می کنند، ایجاد اینچنین محیطهایی بایستی به گونه ای انجام شود که که کاربران بتوانند از اطلاعات موجود استفاده مفید نمایند. آموزش از راه دور استفاده از ابزارهای تکنولوژیکی مختلف مبتنی بر وب یا توزیع شده برای مقاصد آموزشی است. نامهای دیگری مانند آموزش از راه دور، آموزش برروی خط (Online Learning)،سیستمهای مدیریت و غیره هر یک به تنهایی جنبه های مختلفی از آموزش حسابداری از راه دور را شامل می شوند. ترازنامه: ترازنامه یا بیلان عبارت است از صورتی که وضع مالی یک موسسه را در یک تاریخ معین نشان میدهد . ترازنامه در حقیقت همان معادله حسابداری است که به آن صورت وضعیت مالی نیز گفته می شود . ترازنامه صورتی از مایملک و بدهی های یک موسسه می باشد . یا به عبارت دیگر ترازنامه یک گزارش یا صورت مالی است که در آن ارتباط داراییها و بدهیها و سرمایه به ترتیبی گزارش می‌شود که برای صاحبان مؤسسه، بستانکاران و سایر اشخاص علاقه‌مند به امور مالی مؤسسه مفید باشد. ترازنامه به معادلهٔ حسابداری (یعنی: دارایی = بدهی + سرمایه) شباهت کامل دارد. دفتر روزنامه: دفتر روزنامه، دفتری است که معاملات و عملیات های مالی یک موسسه بطور روزانه و به ترتیب تاریخ وقوع در آن ثبت می شود. باید قبل از ثبت رویدادهای مالی در دفتر روزنامه، ابتدا آنها را تجزیه و تحلیل کنیم. که این موارد عبارتند از: 1.تاریخ معامله 2.حساب بدهکار 3.حساب بستانکار 4.شرح مختصر معامله نکات مهم: 1.هنگامی که یک صفحه دفتر روزنامه تکمیل شد، باید بقیه معاملات در صفحه بعدی نوشته شود. 2.هر زمان که ماه انجام دادن معامله تغییر می کند(مثلاً آذر -> دی) باید تغییر ماه را در دفتر ثبت کنیم. در غیر اینصورت نیازی به ثبت تغییر ماه نیست و فقط باید تغییر روز را ثبت کرد. دفتر کل: حسابداری در ایران: حسابداری در ایران در حوزه نظری تحت تأثیر جریانات پازیتیویسم رشد کمّی کرده‌است و پایه گذاری تحصیلات تکمیلی با این نگاه به حسابداری صورت گرفته و توسعه یافته‌است. با این وصف تعریفی از حسابداری در ایران غالب است که مضمون و محتوای آن صرف نظر از چینش یا تفاوت ظاهری الفاظ آن برای همه دانش آموختگان حسابداری ایران شناخته شده‌است. بر اساس این تعریف: حسابداری عبارت است از فرایند شناسایی، جمع آوری، ثبت، طبقه بندی، تلخیص، گزارشگری، و تحلیل رویدادهای مالی یک شخصیت اقتصادی در یک دوره مالی معین بر اساس واحد پول ملی. این تعریف ترجمه کاملی است از تعاریف مختلفی که از حسابداری در عصر پازیتیویسم یعنی دهه‌های ۴۰ الی ۶۰ سده پیشین در دنیا رواج داشته‌است. سید حسن سجادی نژاد و همچنین اسماعیل عرفانی و دکتر عزیز نبوی از بنیانگذاران حرفه حسابداری در ایران به شمار می‌روند که با تأسیس مدرسه عالی حسابداری شرکت ملی نفت و موسسه عالی حسابداری توانستند بیش از ۶۰۰۰ دانش آموخته رشته‌های حسابداری و حسابداری دولتی و حسابرسی پرورش دهند -5397595250007734301734820007531101452245فصل چهارمعناوین تجارب ( بیان عناوین با مضوعاتی تجارب موفق یا ناموفق که کارمند در طول خدمت با توجه به وظایف و مسئولیت های محوله کسب نموده )00فصل چهارمعناوین تجارب ( بیان عناوین با مضوعاتی تجارب موفق یا ناموفق که کارمند در طول خدمت با توجه به وظایف و مسئولیت های محوله کسب نموده ) عناوین تجارب: با توجه به تجربه های بدست آمده در طول خدمت با توجه به وظایف وامور محوله که نتیجه ای جز زحمت وتلاش در بر نداشته است بدین شرح میباشد: الف -خوب و نیک بودن: • اگر می‌خواهیم تیم خوبی داشته باشیم، باید خود هم، خوب باشیم، به زبان ساده، اگر در موقعیت مدیر، راستی و درستی جاری باشد، به تبع آن، اعتماد و هم دوستی هم نیز، هست، هم‌افزایی هست و هم پایانی هست. ب- پرهیز از حراف زدن زیاد: •زیاد حرف نزنیم والا چشم‌های‌مان هم باید گوش بدهند، لذا حرف‌های‌مان باید در متن عمل‌کردن‌مان قرار گیرد. ج -فراموشی ‌گرایش‌ها : •تنها اولویت ما کار ماست، بقیه مسائل فرع آن است. در این خصوص، استفاده از مشاوران خارجی، در موقعیت‌های بحرانی، نوع نقص برمدیریت از نقطه صفر است. د-نقدپذیری و نقادی منصفانه: •جدا کردن خود از تعاریف و شعارگویی و رسیدن به پله نقد موقعیت خویش بسیار لازم است که حاصل آن، فراهم کردن فضای هم‌افزایی و هم‌گرایی اندیشه‌هاست. رسیدن به شهامت و صداقت: •این صفت، شروعی دوباره است با این تفاوت که این بار، تصورات و پیش‌بینی‌های‌مان به واقعیت‌های جاری نزدیک می‌شود و شانس موفقیت افزایش می‌یابد. هر نقطه پایانی نقطه آغاز دیگری است: •باید به این باور برسیم که موفقیت یکی امر نسبی است، پس از رسیدن به یک موفقیت کوچک، تازه در نقطه شروع قرار گرفته‌ایم. چیزهای که به ذهن ما نرسید: •همیشه باید اعتقاد داشته باشیم چیزی که ما به دنبال آن هستیم، فراتر از آن چیزی است که در تصور ما می‌گنجد، آنچه که به ذهن و فکر ما می‌رسد، بخش کوچکی است از آنچه که به فکر ما نرسیده است هر مدیری (در هر موقعیت و جایگاه) دارای شرح وظایفی است: اما لازمه موفقیت یک مدیر، پیش از آن که انجام وظایف باشد، رسیدن به یک هدف موفقیت است. باید حواسمان باشد که در بند دموکراسی (کاغذبازی) نیفتیم، هر مدیری باید خلاقیت داشته باشد خلاقیت یعنی به کارگیری توانای های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید . تداوم حیات سازمان ها به بازسازی آنها بستگی دارد بازسازی سازمان ها از طریق هماهنگ کردن اهداف با وضعیت روز و اصلاح و بهبود روش های حصول این اهداف انجام می شود . 8128045847000 1137920391160فصل پنجمتبیین تجارب( بیان تشویقی ها)00فصل پنجمتبیین تجارب( بیان تشویقی ها) تببیــــن تجــــارب امروزه نیاز به مدیران لایق بیش از هر زمان دیگری احساس می شود. مهمترین نکته در علم مدیریت این است که مدیران اغلب نیازمند شناخت شیوه غالب و نوع مدیریت خود هستند، تا زمینه مناسب برای مدیر کارآمدشدن آنها فراهم آید. در گام بعد ضروریست مدیران شناخت کافی از کارکنان خود و نیازهای آنها داشته باشند و با مشارکت کارکنان خود به بهبود دائمی فرایندها و برآورد خواسته ها و انتظارات مشتریان و ارباب رجوع همت گمارند. از سوی دیگر کارکنان یک سازمان نیز باید به شیوه مدیریت مؤسسه خود آگاهی یابند تا موفقیت سازمان را در روند فعالیت آن تضمین کنند، زیرا شناخت نحوه مدیریت یک مدیر توسط کارکنان زمینه ساز بازدهی و اثربخشی بیشتر برای رسیدن به اهداف سازمان خواهد شد. در این راستا سقراط نخستین فردی بود که مدیریت را فرایندی اجتماعی تعریف کرد که متضمن یک سلسله وظایف، فعالیت ها و روابط متقابل افراد است. از این رو مدیران کارآمد کسانی هستند که همواره می کوشند تا در شیوه رهبری شان دارای ارزش ها و عقاید و انتظامات ارزشمند باشند. از همین رو مدیران با تجربه باید در همه سطوح تربیت کنندگان ماهری باشند تا توانایی کافی برای ایجاد نظم بدون تنبیه در سازمان را داشته باشند. کارشناسان علم مدیریت بر این باورند که جهت ارائه مدیریت موفق و کارآمد، مدیران باید به این نکات پایبند باشند: 1- از صرف وقت زیاد بر روی جزئیات اجتناب کنند. 2- در آگاهی دادن به کارمندان کوتاهی نکنند. 3- از مهم جلوه دادن موقعیت خود بپرهیزند. 4- از بی انگیزه شدن کارمندان نسبت به کار خودداری کنند. 5- به گونه ای رفتار نمایند که مورد احترام کارکنان قرار گیرند. 6- از پیگیری کارها به تنهایی اجتناب کنند. 7- برای رویاروئی با حوادث غیرمترقبه آمادگی داشته باشند. 8- شرایطی را در سازمان فراهم آورند که کارکنان مسئول و پاسخگوی اعمال خود باشند. 9- تمامی رویدادها در سازمان ثبت شوند. 10- در مورد اطلاعات محرمانه کارمندان باید رازدار آنها باشند. 11- برای تقویت بنیه سازمانی درصدد کسب حمایت از منابع مختلف باشند. 12- با کارکنان همانگونه رفتار کنند که مایلند با آنها رفتار شود. 13- بین مدیر بودن و دوست بودن تعادل برقرار کنند. 14- بین کارمندان تبعیض قائل نشوند. 15- کارکنان خود را برای ارائه پیشنهادات جهت ارتقاء سازمان ترغیب نمایند در هر سازمان بي شك مهمترين و اساسيترين موضوع براي دست‌‌اندركاران، مسئولين و برنامه‌ريزان آن سازمان، موفقيت در دستيابي به اهداف تعيين شده مي‌باشد و مهمترين نقش را در توفيق هرسازمان، نيروي انساني و بويژه مديران آن بر عهده دارند. به همين دليل موضوع موفقيت مديران سازمانها و اينكه عوامل مؤثربرآن كدامند و اولويت اين عوامل به چه ترتيبي است همواره مورد نظر سازمانها و مسئولين آنها بوده و هست. نقش و جايگاه مديران در سازمانها بگونه‌اي است كه حيات و دوام سازمانها درگرو توانمنديها و موفقيت مديران آنهاست. مديران عضو حياتي سازمان هستند و آن را اداره و هدايت مي كنند بطوريكه مي توان گفت موفقيت مديران، موفقيت سازمانهاست و شكست مديران شكست سازمانها، وقتي كه موفقيت مديران تا اين اندازه اهميت دارد شناخت عوامل مؤثر بر اين موفقيت ضرورت تام مي‌يابد. موفقيت بطور كلي به معني دستيابي و نائل‌شدن به اهداف است . موفقيت يك سازمان به معناي دستيابي آن سازمان به اهداف تعيين شده دردوره زماني مشخص است و موفقيت يك مدير عبارت است از كسب اهداف سازماني] در حيطه مسئوليت خود[ از طريق انجام صحيح وظايف مديريتي (برنامه‌ريزي – سازماندهي – هدايت –کنترل..)كه بصورت كارايي و اثربخشي مدير جلوه‌گر مي‌شود. كارايي عبارت است از شاخصي كه نحوه انجام كار را با بهترين روش انجام آن كار (استاندارد) مقايسه مي كند و به تعبير مفهومي كارايي يعني انجام درست كار و اثربخشي به معني انجام كار درست و صحيح است از ديگر عوامل موثر بر موفقيت مديران، عوامل محيطي است. محيط سازماني متشكل از كليه عواملي است كه در عملكرد سازمان (موسسه) اثر دارند و سازمان براي ادامه حيات و رشد خود ناگزير است خود را با عوامل مزبور هماهنگ و سازگار سازد . عوامل محيطي متغيرهايي هستند كه عموماً خارج از حيطه سازمان شكل مي‌گيرند و بصورت بالفعل و بالقوه بر بخشي و يا تمامي سازمان تاثير مي‌گذارند.عوامل محيطي خارج از كنترل مديران سازمان قرار دارند. براي سازمانها دو محيط تعريف شده است: محيط عمومي و محيط اختصاصي . محيط عمومي از مجموعه عوامل فرهنگي ، اجتماعي ، اقتصادي ، آموزشي ، سياسي ، قانوني و تكنولوژي موثر در عملكرد سازمان شكل مي‌گيرد. رقبا، مشتريان وارباب رجوع ، توزيع كنندگان و تامين كنندگاني كه يك سازمان براي فعاليت، بقا و رشد خود به آنها وابسته است، نيز محيط اختصاصي آن را تشكيل مي دهند. درطی این چندسال خدمت صادقانه ی خودبه نظام حسابداری چندین مرتبه موردتشویق وترغیب مسئولین زیادی قرارگرفتم که به اختصار چندنمونه ازآنها را بیان می کنم: تشویق نامه وابلاغ نامه ها: ردیفعنوانتاریخشماره مرجع صادرکننده1تشویق نامه16/06/13932تشویق نامه16/07/13933تشویق نامه13/12/13904تشویق نامه19/07/13905تشویق نامه22/12/13916تشویق نامه13/12/13907تشویق نامه21/06/13918تشویق نامه05/11/13919تشویق نامه28/12/139210تشویق نامه29/03/139311تقدیرنامه30/06/139212حکم مسئولیت14/02/139013تقدیرنامه20/06/139114تقدیرنامه31/06/1391 5080001440180فصل ششمعوامل موفقیت یا عدم موفقیت تجارب حاصل ناشی از انجام امور محوله) بیان و دسته بندي موفقیت یا عدم موفقیت در انجام وظایف)00فصل ششمعوامل موفقیت یا عدم موفقیت تجارب حاصل ناشی از انجام امور محوله) بیان و دسته بندي موفقیت یا عدم موفقیت در انجام وظایف)-2152659525000773430173482000 عوامل موفقيت تئورى انگيزه موفقيت، توسط ديويد مك كلندارائه شده است. از ديدگاه اين روان‏شناس، نياز به موفقيت، بر پايه برترى‏طلبى، رقابت، اهداف چالشى، اصرار برانجام كار و فائق آمدن بر مشكلات بنا گرديده است. شخصى كه انگيزه توفيق‏طلبى زيادى دارد، همواره برترى در عملكرد را جست و جو مى‏كند؛ از اهداف چالشى لذت مى‏برد و داراى پشتكار و روحيه رقابتى در فعاليت‏هاى كارى است پرسش‏هايى كه نياز توفيق‏طلبى را مورد سؤال قرار مى‏دهند، عبارتند از 1آيا شما از فعاليت‏هاى كارى چالشى و مشكل لذت مى‏بريد؟ 2آيا شما مى‏كوشيد كه عملكردتان از اهداف تعيين شده، فراتر برود؟ 3آيا شما در جست و جوى روش‏هاى جديد براى فائق آمدن بر مشكلات هستيد؟ مطالعاتى كه «مك كلند» انجام داده است، نشانگر اين مسئله است كه افراد با نياز توفيق‏طلبى بالا، نسبت به كسانى كه نياز به موفقيت در آنها متوسط يا پايين است، از عملكرد بالاترى برخوردار مى‏باشند اين مسئله نشانگر اين است كه مديران موفق، منحصر به زمينه يا شرايط خاصى نيستند؛ بلكه اين مديران داراى زمينه و شرايط متنوعى هستند و به همان اندازه نيز از تنوع رفتارى و مهارتى برخوردار مى‏باشند. به نظر يكى از صاحب نظران مديريت حداقل سه عامل مهم براى موفقيت مدير وجود دارد كه او آنها را در قالب يك فرمول ارائه مى‏كند به نظر وى سه عامل توانايى، انگيزه موفقيت و فرصت، عواملى هستند كه اگر در هم ضرب شوند، يك فرمول اصولى براى توفيق مديريت فراهم مى‏شود. وى در ادامه متذكر مى‏شود كه موفقيت يك مدير، به تركيب متناسب توانايى، انگيزه مديريت و فرصت بستگى دارد. عدم وجود يك عامل، منجر به ضايع شدن ساير عوامل مى‏گردد و به همين علت است كه از ضرب به جاى جمع استفاده شده است براى موفقيت، فرد بايستى صفات و مهارت‏هاى فردى مختلفى را دارا باشد و حتى اگر تمامى شرايط و عوامل فردى مساعد باشد، موفقيت حاصل نخواهد شد؛ مگر آن كه عوامل محيطى به شكل مطلوبى فراهم گردد. در كنار اين عوامل، فاكتورهاى تصادفى نيز نقش مهمى را ايفا مى‏كنند كه مديريت، كنترل كمى بر روى آنها دارد حركت سازمان‏ها به گونه‏اى است كه در بخش‏هاى دولتى و خصوصى، مشاركت قابل ملاحظه كاركنان را مى‏طلبد و توسعه بهتر، همكارى، ارتباطات، كار و دست‏يابى به هدف‏ها مورد تأكيد قرار مى‏گيرد. امروز در بحث موفقيت مديران، مفهوم كار هوشمندانه‏تر مطرح است كه به طور معمول، نيازمند اشكالى از توانمندسازى و مشاركت كاركنان است مدير موفق در ايجاد يك گروه كارى موفق، نقش تعيين كننده‏اى دارد و يك گروه كارى خوب، محصول فرماندهى يك مدير است. يك گروه كارى خوب، نيرويى است زنده، در حال تغيير و پويا كه در آن تعدادى از افراد به منظور همكارى با يكديگر، دور هم جمع شده‏اند و به ارزيابى نقطه نظرات مختلف مى‏پردازند و با كمك همديگر در جهت رسيدن به اهداف خود تلاش مى‏كنند از آن جايى كه دنياى امروز را دنياى سازمان‏ها مى‏دانند و متوليان اين سازمان‏ها انسان‏ها هستند، لذا فلسفه وجودى سازمان‏ها، متكى به حيات انسان است. انسان‏ها در كالبد سازمان‏ها روح مى‏دمند و آنها را به حركت در مى‏آورند و اداره مى‏كنند. موارد فوق، مهم‏ترين مؤلفه‏هاى انسانى سازمان‏هاست سازمان‏ها بدون وجود انسان، نه تنها مفهوم نخواهند داشت، بلكه اداره آنها نيز ميسر نخواهد بود و حتى با وجود فن آور شدن سازمان‏ها و تبديل آنها به توده‏اى از سخت‏افزار، در آينده باز نقش انسان به عنوان عامل حياتى و استراتژيك در بقاى سازمان، چون گذشته باقى خواهد ماند اين نكته نيز حائز اهميت است كه منابع انسانى، با ارزش‏ترين منبع براى سازمان‏ها هستند و آنها هستند كه به تصميمات سازمانى شكل داده، راه حل ارائه مى‏كنند و سرانجام مسائل و مشكلات سازمان را حل مى‏كنند. بهره‏ورى را عينيت مى‏بخشند و كارايى و اثر بخشى را معنا مى‏دهند. با اين وصف، از آن جايى كه منابع انسانى، بخش عمده‏اى از زندگى خود را به عنوان كارمند، كارگر و يامدير و سرپرست در محيط سازمانى مى‏گذرانند، طبيعى است كه توجه به آنها از اهميت زيادى نيز برخوردار است و يك مدير موفق با بهره‏گيرى از دانش لازم به اين مهم بها مى‏دهد مدير بايد تزريق‏گر انگيزه‏ها باشد؛ زيرا چنين افراد و تيم هايى در محيط كار براى ارائه رفتار مطلوب و مورد پسند و در راستاى اهداف سازمان، بايد هم انگيزه داشته باشند و هم درست برانگيخته شوند و بدين منظور بايد ابزار و وسايل انگيزش را شناخت و آنها را به موقع و توسط مديران لايق و شايسته به كار گرفت تا چنين مهمى محقق شود. رضايت كارى، علاقه، وفادارى به سازمان و بالندگى كاركنان، منوط به ا يجاد محيطى است كه مدير متولّى و مسئول آن است هر نوع روحيه، داراى دو جز اصلى است 1وضعيت روحى 2وضعيت جسمى مدير در نقش رهبرى، بايستى همواره وضعيت روحى كاركنان را بسنجد و عواملى را كه ممكن است در روحيه آنان تأثير مخرب داشته باشد، از بين ببرد تا ميزان رضايت شغلى كاركنان همواره در سطح مطلوبى قرار داشته باشد. عدم توجه مدير به روحيه كاركنان، ميزان نارضايتى را افزايش مى‏دهد و عامل كاهش ميزان موفقيت اوست -11649095250005918201332865فصل هفتماقدامات خاصاقدامات خاصی که در طول خدمت صورت گرفته و به نتیجه رسیده است و قابل انتقال میباشد 00فصل هفتماقدامات خاصاقدامات خاصی که در طول خدمت صورت گرفته و به نتیجه رسیده است و قابل انتقال میباشد 773430173482000 اقدامات خاص اغلب استانداردهای حسابداری بخش دولتی، با این فرض تدوین می¬شود که دولت درگیر فعالیتهای بیطرفانه وغیر انتفاعی است و وظیفه حسابداری دولتی، به گزارش فراغت دولت از بودجه، شرح تامین و مصرف وجوه محدود می¬شود و نیازی به محاسبه دقیق نتایج عملکرد و وضعیت مالی دولت نیست. اما اخیراً در بعضی از کشورها، از جمله بریتانیا، زلا‌ند نو و استرالیا، رویکردی به سوی استفاده از مبنای تعهدی کامل در حسابداری بخش عمومی ایجاد شده است در کشور ما، برخی سازمانهای دولتی به سمت استفاده از مبنای تعهدی کامل در حسابداری حرکت کرده¬اند. از این رو، به نظر می¬رسد که در ایران نیز، همانند دیگر کشورهایی که این مسیر را برگزیده¬اند، بررسی تحلیلی مزایا و معایب این رویکرد ضروری باشد چرا که مبنای مورد استفاده درحسابداری دولتی می تواند بر اطلا‌عات مالی و تصمیمگیریهای مبتنی بر این اطلا‌عات تاثیر گذارد و در صورت گزینش آن به عنوان مبنای پیش بینی و بودجه بندی، موجب تغییرات عمدهای در تخصیص منابع شود به منظور تحلیل هزینه و منفعت سیستم حسابداری تعهدی کامل، لا‌زم است نخست آن را بشناسیم و سپس تفاوتهای آن با سیستم حسابداری نقدی و دلا‌یل موافقان و مخالفان هر یک از دو سیستم را مورد توجه قرار دهیم. به منظور شناخت سیستم حسابداری تعهدی کامل، معرفی نمونه¬ای عملی سودمند به نظر می¬رسد. از این¬رو، در ابتدا با الگوی حسابداری تعهدی کامل مورد استفاده در استرالیا آشنا می¬شویم و سپس به شرح نظر موافقان و مخالفان و نتیجه گیری از مباحث ارائه شده می-پردازیم حسابداری تعهدی و حسابداری نقدی مبانی حسابداری مبانی حسابداری، انتخاب زمان شناسایی و ثبت درامدها و هزینه ها در دفاتر حسابداری است انتخاب هر یک از روشهای شناسایی و ثبت درامدها و هزینه ها، نوعی مبنای حسابداری محسوب می شود که حسب مورد در حسابداری موسسات بازرگانی و موسسات غیرانتفاعی مورد استفاده قرار می گیرد. باباجانی در کتاب حسابداری کنترل های دولتی، انواع مبانی حسابداری را به شرح زیر معرفی می کند مبنای نقدی (کامل): حسابداری نقدی، روش حسابداری است که اساس آن بر دریافت و پرداخت وجه نقد استوار است. در این سیستم هرگونه تغییر در وضعیت مالی موسسه، مستلزم مبادله وجه نقد است و درامدها زمانی شناسایی و در دفاتر ثبت می شوند که وجه نقد آنها دریافت شود و هزینه ها زمانی شناسایی و در دفاتر ثبت می شوند که وجه آنها به صورت نقد پرداخت گردد مبنای تعهدی (کامل): در مبنای تعهدی کامل، درامدها زمانی، شناسایی و در دفاتر حسابداری منعکس می گردند که تحصیل می شوند یا تحقق می یابند. در این مبنا، زمان تحصیل یا تحقق درامد، هنگامی است که درامد به صورت قطعی مشخص می شود یا بر اثر ادامه خدمات حاصل می گردد. لذا زمان وصول وجه در این روش مورد توجه قرار نمی گیرد بلکه زمان تحصیل یا تحقق درامد در شناسایی و ثبت درامد اهمیت دارد. همچنین در این مبنا، زمان شناسایی و ثبت هزینه ها، زمان ایجاد و یا تحقق هزینه هاست و زمانی که کالایی تحویل می گردد یا خدمتی انجام می شود، معادل بهای تمام شده کالا‌ی تحویلی و یا خدمت انجام یافته، بدهی قابل پرداخت ایجاد می شود مبنای نیمه تعهدی مبنای نیمه تعهدی درحسابداری به سیستمی گفته می شود که در آن، هزینه ها بر مبنای تعهدی و درامدها بر مبنای نقدی، شناسایی و در دفاتر ثبت می-شوند. مبنای نیمه تعهدی، ترکیبی از دو مبنای تعهدی و نقدی است و به لحاظ سهولت و قابلیت اجرا، مورد پذیرش تعدادی از کشورها قرار گرفته است. به عبارت دیگر، چون در ثبت و شناسایی هزینه ها،امکان استفاده از مبنای تعهدی وجود دارد، بنابراین هزینه ها به محض ایجاد، بدون توجه به زمان پرداخت وجه آنها، در دفاتر ثبت می شوند. به این ترتیب، یکی از مزایای مبنای تعهدی یعنی انعکاس واقعی هزینه های دوره مالی، در این سیستم مورد استفاده قرار می گیرد مبنای تعهدی تعدیل شده مبنای تعهدی تعدیل شده، روش حسابداری است که در آن هزینه ها هنگام ایجاد یا تحمل، شناسایی و در دفاتر ثبت می شوند، به همان ترتیبی که در مبنای تعهدی کامل و مبنای نیمه تعهدی عمل میشوند.ولی درامدها در این مبنا برحسب طبع و ماهیت آنها به دو دسته تقسیم می شوند دسته ای از درامدها، آنهایی هستند که قابل اندازه گیری بوده و در عین حال در دسترس می باشند، لذا در زمان کوتاهی پس از تشخیص قابل وصول خواهند بود دسته دیگر درامدها، درامدهایی هستند که فاقد ویژگیهای پیشگفته بوده و لذا اندازه گیری و تشخیص آنها مشکل و معمولا‌ً ناممکن است و یا وصول آنها پس از تشخیص، در طول دوره مالی یا مدت کوتاهی بعد از دوره مالی امکانپذیر نیست. این درامدها با استفاده از حسابداری نقدی شناسایی و در دفاتر ثبت می شوند در حسابداری تعهدی تعدیل شده ‌هزینه‌ها منحصراً در مبنای تعهدی (در زمان ایجاد یا تحمل) شناسایی و در دفاتر منعکس می شوند، در حالی که برخی از درامدها با استفاده از مبنای تعهدی (هنگام تحقق درامد) شناسایی و ثبت و برخی دیگر از درامدها براساس مبنای نقدی (هنگام وصول وجه درامد) شناسایی و ثبت می شوند مبنای نقدی تعدیل شده مبنای نقدی تعدیل شده، روش حسابداری است که به روش حسابداری نقدی کامل شباهت زیادی دارد. تفاوت مبنای نقدی کامل با مبنای نقدی تعدیل شده در نحوه شناسایی و ثبت هزینه هاست. درامدها هم در مبنای نقدی کامل و هم در مبنای نقدی تعدیل شده فقط در زمان وصول وجه شناسایی و در دفاتر ثبت می شوند، لذا این دو مبنا در مورد درامدها مشابه هم عمل می-کنند و تفاوتی با هم ندارند (باباجانی، 1385). مزایای مبنای تعهدی دستیابی سریع به اطلاعات جامع، کامل و دقیق از وضع موجود سازمان امـکـان تشخیـص لــزوم خـرج کـرد، بـراسـاس اطلاعـات صحیـح از منابـع و نیازهـا مشخص شدن میـزان درآمدهـای وصـول نشده هر دوره مالی و امکان برنامه‌ریزی برای وصول آنها دسترسی به اطلاعات دقیقتـر و کاملتـر از درآمدها و هزینه‌های هر دوره ( اعم از نقدی و غیر نقدی امکان ایجاد ارتباط بین هزینه‌ها و عملکرد آنها و در نتیجه ایجاد زمینـه برای ورود به بحـث بودجه عملیاتی امکان تعیین نقطـه سر به سر درآمد و هزینه در هر دوره، با مقایسه درآمدها و هزینه‌های هـر دوره و نتایـج حاصل از تهاتـر آنها امکان محاسبه و ثبت استهلاکات به عنوان هزینه‌های دوره دسترسی به اطلاعات لازم جهت برنامه‌ریزی و اعمال کنترل‌های مدیریتی امکان تعیین قیمت تمام شده هر پروژه با استفاده از اطلاعات سیستم حسابداری امکان سنجش دقیقتـر تناسب واحدهای پشتیبانی با واحدهای عملیاتی و تعیین تناسب لازم بین آنها و همچنین ارزیابی سنواتی آنها امکان سنجش مسئولیت‌پذیری مسئولین و مدیران سازمان‌ها و ارزیابی عملکرد ایشان در پایان هر دوره و در سطوح مختلف سازمانی اطلاع از میزان و ارزش موجودی‌ها و دارایی‌های در اختیار سازمان با ثبت و ضبط موجودی‌های جنسی و دارایــی‌های ثابـت از قبـیـل امـوال، ماشیـن آلات و تجهیــزات در سیستم حسابداری امکـان ارزیـابـی و انعکـاس کلیـه دارائـی‌هـای تحصـیـل شـده اعـم از خـریـد یا واگـذاری بابـت سایر حقوق سازمان، براساس مبانی مربوطه امکان مقایسه وضع موجود با وضع مطلوب و تناسـب آن با مأموریت‌هـای سـازمان از نظر منابع، دارایی‌ها و خدمات ارائه شده اطلاعات و گزارش‌های مالی صحیح تر و دقیقتری را جهت برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری و دیگر عملیات اجرایی در اختیار مدیران قرار می‌دهد در مؤسسات انتفاعی وابسته به دولـت، تعیین درآمدهـا و هزینـه‌های واقعی متعلق بـه دوره مالی و بکارگیری نتیجه صحیـح فعالیت‌های مالـی و وضـع مالـی واقعـی در پایـان سال، تنهـا بـا بـه کارگیری مبنای تعهدی امکان‌پذیر است حسابداری تعهدی نقش مبنای حسابداری در ادای مسئولیت پاسخگویی با توجه به اینكه ایفای صحیح و به موقع مسئولیت پاسخگویی و ارزیابی آن، با اندازه‌گیری واقعی میزان درآمدها و مخارج سالانه و انعكاس کامل آنها در گزارش‌های مالی نهادهای بخش عمومی ارتباط دارد، لذا می‌توان گفت که بكارگیری مبنای نقدی یا تعهدی نیز در نحوه ثبت رویدادهای مالی شهرداری‌ها، خصوصاً برای تسهیل امر قضاوت و ارزیابی دقیق مسئولیت پاسخگویی شهرداران، امری بسیار مؤثر خواهد بود هیأت‌های تدوین کننده استانداردهای حسابداری نیز عموماً بر استفاده از مبنای تعهدی كامل در حسابداری فعالیت های غیر بازرگانی نهادهای بخش عمومی تأكید، و در تحقق این امر تلاش نموده‌اند؛ بر این اساس، تغییر مبنای حسابداری فعالیت های غیر بازرگانی نهادهای بخش عمومی در كشورهای آمریكا، استرالیا، كانادا، انگلیس، نیوزلند و بیشتر كشورهای اروپایی از نقدی به تعهدی در دهه‌ 80 و 90 میلادی انجام پذیرفته و برنامه‌ریزی برای فراهم نمودن زمینه‌های لازم جهت استفاده از مبنای تعهدی كامل نیز در سال‌های ابتدایی قرن بیست و یک انجام شده است. این قبیل اقدامات نشان دهنده اهمیت بكارگیری این مبنای حسابداری در ارتقای مسئولیت پاسخگویی نظام‌های حسابداری و گزارشگری مالی بخش عمومی می‌باشد در اصل هشتم از اصول دوازده گانهمقرر گردیده است مبنای تعهدی یا تعهدی تعدیل شده، حسب مورد باید در اندازه‌گیری وضعیت مالی و نتایج عملیات مورد استفاده قرار گیرد در شرح جزئیات این اصل هیأت استانداردهای حسابداری دولتی مقرر نموده است که در حساب‌های مستقل وجوه دولتی كه انجام فعالیت‌های غیر بازرگانی نهادهای عمومی و مؤسسات تابعه به عهده آنان محول گردیده است از مبنای « تعهدی تعدیل شده » یا « تعهدی کامل » استفاده شود و در سایر حساب‌های مستقل كه مسئولیت انجام فعالیت‌های بازرگانی را بر عهده دارند از مبنای تعهدی كامل استفاده گردد هیأت مذكور در بند سوم این اصل، در مورد استفاده از مبنای تعهدی و تعهدی تعدیل شده به شرح زیر استدلال می‌نماید مبنای تعهدی یك روش برتر حسابداری برای منفعت اقتصادی هر سازمانی است. این مبنا به جای آنكه صرفاً بر دریافت و یا پرداخت وجه نقد تأكید نماید، بر اندازه‌گیری معاملات و رویدادهای واقعی تأكید دارد و به همین دلیل، مربوط بودن، بی‌طرفی، بهنگام بودن، كامل و قابل مقایسه بودن اطلاعات حسابداری را افزایش می‌دهد. بنابر این استفاده از مبنای تعهدی در كاملترین حد عملی آن در محیط بخش عمومی توصیه می‌شود. مبنای تعهدی در حساب‌های مستقل وجوه سرمایه‌ای و با اندكی تفاوت ( تعهدی تعدیل شده ) در حساب‌های مستقل وجوه دولتی مورد استفاده دارد. مبنای حسابداری نقدی مناسب نمی‌باشد در بند 105 بیانیه اصول، در مورد استفاده از مبنای تعهدی تعدیل شده مقرر می‌دارد تفاوت عمده در كاربرد مفهوم تعهدی در حسابداری حساب‌های مستقل وجوه دولتی در مقایسه با حسابداری حساب‌های مستقل وجوه سرمایه‌ای و بازرگانی، به تفاوت‌های محیطی و اهداف اندازه‌گیری ارتباط دارد‌. این تغییر و تبدیل و تعدیلات به منظور اجرای عملی و كاربرد مناسب مفهوم تعهدی در حسابداری حساب‌های مستقل وجوه دولتی، منسوب به « مبنای تعهدی تعدیل شده » است و باید در حسابداری و گزارشگری مالی حساب‌های مستقل مورد استفاده قرار گیرد بند 197 بیانیه مفهومینیز بر استفاده از مبنای تعهدی در حسابداری دولت فدرال تأكید و مقرر نموده است مبنای حسابداری تعهدی بطور كلی اطلاعات بهتری از بهای تمام شده‌ی مربوط به تولید كالاها و خدمات ارائه می‌دهد، لیكن استفاده و كاربرد آن برای هدف معین باید به دقت مورد ارزیابی قرار گیرد جایگاه مبنای تعهدی از نظر هیأت استانداردهای حسابداری هیـأت استانـداردهای حسابداری در « بیانیـه شماره شش مفاهیـم حسابداری مـالـی » بر این موضوع تأكیـد می‌گـذارد كه تمام اجـزای صـورت‌های مالـی و معیارهای شناخت و اندازه‌گیـری اقلام منـدرج در گزارش‌های مزبور با استفاده از روش‌های حسابـداری تعهـدی تهیه و در این صورت‌ها درج می‌شود بنابـر تعریفحسابداری تعهدی تلاش دارد تا مجموع معاملات و سایر رویدادها و مواردی را كه دارای تبعات و نتایج نقدی برای بنگاه است در طول همان دوره‌ای كه آن معاملات، رویدادها و موارد اتفاق افتاده‌اند ( واقع شده‌اند ( اثرشان را بر بنگاه ثبت كند، به جای آنكه این آثار را دوره‌ایی ثبت كند كه وجه نقدی توسط مؤسسه دریافت یا پرداخت شده است نكتـه قابـل توجـه در نظـراتآن است كه « علاقـه استفاده كنندگان به جریانات نقـدی آتی بنگـاهو توانائی بنگاه در ایجاد جریانات نقدی دلخواه و مطلوب را قبل از هر چیز موجب علاقه و توجه به اطلاعاتی در مورد « سـود » بنگـاه ( به عنـوان ماحصـل حسابـداری تعهـدی ) می‌داند و نه توجـه بـه اطلاعاتـی كـه مستقیماً راجع به جریان نقدی است. یعنی بر این باور است كه نظام تعهدی با ارائه اطلاعات عملكرد و سود بنگاه نیازهای اطلاعای مدل‌های پیش‌بینی جریانات نقدی آتی را برای استفاده كنندگان تأمین می‌كند در همین بیانیه این نكته را به صراحت مطرح كرده است كه « اطلاعات مربوط به سود و اجزای سود یك مؤسسه كه توسط روش‌های حسابداری تعهدی اندازه‌گیری می‌شود، عمومـاً شاخص بهتری از عملكـرد بنگاه نسبت به اطلاعات مربوط به دریافت و پرداخت‌های جاری نقدی است فرآیند تحول و شفاف‌سازی حساب‌ها حسابداری تعهدی یعنی فراهم نمودن بستر لازم برای استفاده از امکانات مرتبط به تأمین مالی شهر و ضمانت انجام پروژه‌های بزرگ حسابداری تعهدی یعنی زمینه تهیه و استقرار بودجه عملیاتی معنی‌دار برای پیش‌بینی دقیق درآمدها و هزینه‌ها و فراهم نمودن ایجاد بستر لازم برای صرفه‌جویی و نیز کاهش قیمت تمام شده پروژه‌ها حسابداری تعهدی یعنی امکان دسترسی به اطلاعات دقیق و جامع مدیریتی برای تخصیص و استفاده بهینه از منابع در اختیار ثبت کلیه رویدادهای مالی در حسابداری تعهدی، موجب شفاف‌سازی و مشخص شدن کامل درآمدها، هزینه‌ها، اموال و دارائی‌ها می‌گردد در حسابداری تعهدی با انعکاس کلیه عملیات مالی در دفاتر قانونی، کاهش شدید زمینه‌های فساد مالی امکانپذیر است در حسابداری تعهدی، قیمت تمام شده خدمات در فرآیندهای خدمت‌رسانی مشخص و شفاف‌ می‌گردد امکان ارائه گزارش‌های مالی شفاف به سازمان حسابرسی ج. ا. ا. جهت اظهار نظر حسابرسی و بازرسی و اعضای شورای محترم اسلامی شهر در حسابداری تعهدی فراهم می‌گردد امــا در حسابداری نقدی صرفاً معاملاتی که در برگیرنده دریافت و پرداخت وجه نقد می‌باشند، در دفاتر منعکس می‌گردند بدون اینکه در طی دوره هیچگونه تلاشی برای ثبت صورتحساب‌ها یا مبالغ پرداخت نشده و مطالبات یا بدهی‌ها صورت پذیرد. در این روش هدف اولیه از تهیه صورت‌های مالی، ارائه اطلاعاتی درباره دریافت‌ها و پرداخت‌های وجه نقد سازمان طی دوره مالی مورد نظر می‌باشد حسابداری نقدی اغلب در سازمان‌های دولتی و واحدهایی كه منابع ورودی آنها در قالب بودجه تخصیص یافته و عملاً تفاوتی بین درآمدهای نقدی و تعهدی وجود ندارد، مورد استفاده قرار می‌گیرد تغییرات بنیادی در سیستم مالی کشورهای پیشرفته تا قبل از دهه 1980 میلادی تمامی كشورها از مبنای نقدی برای گزارشگری بخش عمومی استفاده می‌نمودند. در این زمان در سطح جهان نگرانی‌هایی در رابطه با عملكرد دولت‌ها ایجاد شد كه از آن جمله می‌توان به موارد ذیل اشاره نمود ميزان رشد فعاليت هاي دولتي افزايش انبوه بدهي هاي دولت ها نياز به افزايش شفافيت و پاسخگويي به شهروندان درباره فعاليت هاي دولت ها پرسش درباره ماهيت اطلاعات ارائه شده توسط دولتها براي كمك براي به اتخاذ تصميم مناسب به همین جهت تغییرات فزاینده‌ای برای وقوع انقلاب در حسابداری و گزارشگری بخش عمومی بوجود آمد و نهادهای تدوین كننده استانداردهای حسابداری بخش عمومی در كشورهای توسعه یافته بوجود آمدند برای مثالدر آمریكا و بخش عمومی در كانادا تأسیس شدند یكی از اقدامات اولیه این نهادها تغییر مدل گزارشگری مبتنی بر مبنای نقدی بود. از آنجائیكه در مسیر گذر دولت‌ها به مبنای تعهدی كامل بیش از یك مبنا وجود دارد، اصطلاحات و واژگانی توسط این نهادها طراحی گشته است مبانی تهیه صورت‌های مالی را می‌توان بر روی طیفی فرض كرد كه در یك سوی آن مبنای نقدی و در سوی دیگر مبنای تعهدی كامل قرار گرفته است تعهدی کامل-تعهدی تعدیل شده-نیمه تعهدی-نقدی تعدیل شده-نقدی در ادبیات حسابداری دو دهه اخیر بخش عمومی و به ویژه دولتی آن، لزوم استفاده از مبنای تعهدی كامل یا تعهدی تعدیل‌شده بویژه در حسابداری فعالیت‌های حاكمیتی ( غیر بازرگانی ) دولت‌ها، جایگاه ویژه‌ای را به خود اختصاص داده است اغلب هیأت‌های تدوین استانداردهای حسابداری بخش عمومی نظیر هیأت استانداردهای حسابداری دولت‌های ایالتی و حكومت‌های محلی آمریكا هیأت رایزنی حسابداری دولت فدرال فدراسیون بین‌المللی حسابداران هیأت تدوین استانداردهای حسابداری بخش عمومی بنیاد تحقیقات استرالیا كمیته حسابداری و حسابرسی بخش عمومی انجمن حسابداران خبره كانادا و انجمن حسابداران زلاندنو استفاده از مبنای تعهدی تعدیل شده و تعهدی كامل را در حسابداری و گزارشگری مالی فعالیت‌های غیر بازرگانی نهادهای بخش عمومی الزامی نموده‌اند اولین فردی است كه در اوایل دهه ی 1970 میلادی به معرفی حسابداری تعهدی برای نهادهای بخش عمومی پرداخت و نیوزلند در سال 1990 میلادی از این مهم پیروی نمود. اما بر خلاف نیوزلند كه روش تغییر ناگهانی را اجرا نمود، سایر كشورها تغییرات تدریجی را ترجیح دادند. مثلاً در آمریكا اصول پذیرفته شده حسابداری ( حسابداری تعهدی )، تنها برای برخی از ایالت‌ها پذیرفته شده است در آمریكا و استرالیا تغییر مبنای حسابداری در سال 1997 انجام شده لیكن این تغییر تنها در سطح دولت‌های مركزی رخ داده و اخیراً در سطح دولت‌های محلی نیز تغییراتی ایجاد گردیده است. كانادا نیز تغییر مبنای حسابداری عمومی به سمت تعهدی كامل را در سال‌های 2001 و 2002 آغاز نمودو كمیته حسابداری و حسابرسی بخش عمومی انجمن حسابداران خبره كانادا هم پس از 25 سال استقرار مبنای تعهدی تعدیل شده، از اول آوریل 2005 استفاده از مبنای حسابداری تعهدی كامل را برای تهیه صورت‌های مالی دولتهای فدرال، ایالتی و محلی الزامی نموده است2005در اوایل دهه 1990 میلادی تغییر مبنای حسابداری از نقدی به تعهدی در نیوزلند را به صورت مدلی برای انگلستان درآورد. انگلستان نیز حسابداری تعهدی را از سال 2000 میلادی در سطح واحدها پذیرفته و بر اساس یك برنامه‌ریزی زمانبندی شده، صورت‌های مالی در سطح دولت ( مجموعه دولت به عنوان یك واحد گزارشگر ) را در سال 2006 میلادی تهیه نموده است با ورود به هزاره جدید، نیوزلند به یكی از كشورهایی تبدیل شده كه مجموعه‌ای وسیع از گزارش‌های حسابداری تعهدی را تهیه می‌نمایدبه غیر از نیوزلند دولت‌های محدودی تصمیم به پیمودن این مسیر گرفته‌اند و همچنان تعداد كثیری از دولت‌ها سیاست انتظار و تماشا را برگزیده‌اند. با آغاز سال 2000 میلادی، از 30 كشور توسعه یافته اقتصادی، تنها 22 كشور حسابداری تعهدی در بخش عمومی را پذیرفتند. بعد از سال 2000 میلادی، مالزی و تانزانیا تنها كشورهای در حال توسعه‌ای بوده‌اند كه برنامه تغییر مبنای حسابداری را پذیرفته‌اند، اما این دو كشور نیز پس از مدتی این فرآیند را متوقف نموده‌اند پس از آنكه در جولای 2002 میلادی مقرر گردید اتحادیه اروپا از سال 2005 میلادی مبنای حسابداری خود را از نقدی به تعهدی تغییر دهد، تنها 3 كشور عضو اتحادیه اروپا موفق به انجام كامل این مهم شدند. در سطح دولت‌های ملی در شش كشور اسپانیا، انگلستان، فنلاند، سوئد، سوئیس و فرانسه ،انقلاب در بخش عمومی آغاز گردیده است و در مجموع 3 كشور فنلاند، اسپانیا و سوئد فرآیند تغییر مبنا را كامل نموده‌اند. در سطح محلی، انقلاب در هر 9 كشور آغاز گردیده است و در 5 كشور فنلاند، فرانسه، هلند، انگلستان و سوئیس تكمیل گردیده است در مجموع اگر چه نیمی از كشورهای توسعه یافته اقتصادی از برخی از اشكال حسابداری تعهدی در گزارشگری مالی استفاده می‌كنند، لیكن تنها تعداد محدودی از كشورهای توسعه یافته از اقلام تعهدی در فرآیند بودجه‌بندی خود استفاده می‌نمایند. بنابراین استفاده از مبنای تعهدی در بودجه‌بندی نهادهای عمومی موضوعی بحث بر انگیز است با بررسی روند و چگونگی تدوین استانداردهای حسابداری دولتی و تحولاتی كه در طول زمان در فرآیند وضع استانداردهای حسابداری دولتی آمریكا بوقوع پیوسته است در می‌یابیم كه حركت ایالات متحده در جهت استفاده از مبنای تعهدی همزمان با آغاز فرآیند رسمی تدوین استانداردهای حسابداری دولتی در دهه 1930 میلادی می‌باشد با این حال انتشار بیانیه 34در سال 1999 میلادی را باید نقطه عطف این حركت دانست. گزارش‌های مالی سالانه دولت‌های محلی و ایالتی آمریكا بر مبنای مفاد بیانیه 34تهیه شده و مشتمل بر 3 قسمت می‌باشد تجزیه و تحلیل و تشریح مطالب توسط مدیریت این گزارش كه شكل خاصی از اطلاعات را ارائه می‌كند در ابتدای گزارش‌های مالی آورده می‌شود صورتهای مالی اصلی بصورت تجمیعی ( در سطح دولت ) و صورت‌های مالی حساب مستقل، مشتمل بر یادداشت‌های توضیحی اطلاعات ضمیمه كه معمولاً بصورت جداولی پس از صورت‌های مالی اصلی آورده می‌شود این بیانیه هدف عمومی ( یا اصلی ) صورت‌های مالی را مورد بازبینی و بسط قرار داده است. بیانیه 34 تهیه دو صورت مالی را با استفاده از مبنای تعهدی در سطح دولت و بهبود صورت‌های مالی تهیه شده در سطح حساب‌های مستقل مورد توجه قرار داده و ارائه چندین اطلاعات جدید را بصورت یاداشت‌های توضیحی اضافه نموده است فرايند استقرار بودجه‌ريزي عملياتي و حسابداري تعهدي در شهرداري‌ها بدون شك، دولتها در قبال شهروندان در مورد تحصيل و مصرف منابع مالي، مسئوليت پاسخگوئي دارند. مفهوم مسئوليت پاسخگوئي با تأكيد بر حقوق شهروندان مقرر مي‌دارد كه دولتهاي منتخب مردم در مورد افزايش منابع مالي كه از طريق وضع ماليات و عوارض و يا استقراض صورت مي‌گيرد، دلايل قانع‌كننده و منطقي به شهروندان و يا نمايندگان قانوني ايشان ارائه نمايند. از سوي ديگر در مورد مصرف منابع مالي و نتايج عملياتي كه منابع مالي براي آن مصرف گرديده است نيز مسئوليت پاسخگوئي عمومي دارند با توجه به اهميتي كه تعيين ميزان درآمدها و هزينه‌هاي واقعي يك دوره مالي در اداي مسئوليت پاسخگوئي دولتها و ارزيابي اين مسئوليت توسط شهروندان و نمايندگان قانوني آنها دارد، لذا روشهاي شناسائي و اندازه‌گيري درآمدها و هزينه‌هاي دولتها نيز از اهميت قابل ملاحظه‌اي برخوردار خواهد بود. به همين جهت مباني نظري حسابداري و گزارشگري مالي دولتي در دو دهه آخر قرن بيستم، بر استفاده از مبناي تعهدي در حسابداري و گزارشگري مالي دولتها و واحدهاي تابعه آنها تأكيد داشته و نظامهاي حسابداري اغلب دولتهاي كشورهاي توسعه يافته برمبناي تعهدي طراحي و به مورد اجراء گذاشته شده است با توجه به مطالب پيش گفته، مبناي حسابداري تعهدي قادر است درآمدهاي تحقق يافته و هزينه‌هاي انجام شده يك دوره مالي را گزارش نمايد. گزارش درآمدهاي تحقق يافته و هزينه‌هاي انجام شده يك دوره مالي در ارتقاء سطح مسئوليت پاسخگوئي نقش در خور ملاحظه‌اي داشته و شهروندان را در جريان حقايق و عملياتي كه دولتها در يك دوره مالي انجام مي‌دهند قرار مي‌دهد. استفاده از مبناي تعهدي در حسابداري و گزارشگري مالي دولتي موجب مي‌شود تا شهروندان با دريافت اطلاعات شفاف در مورد درآمدها و هزينه‌هاي يك دوره مالي، ارزيابي خود را از كفايت يا عدم كفايت در آمدهاي يك دوره مالي براي تأمين هزينه خدمات ارائه شده توسط دولت در همان دوره مالي ارتقاء بخشند ارائه اطلاعات دقيق درآمدها و هزينه‌هاي شهرداري‌ها در گزارشهاي مالي و مقايسه ارقام واقعي درآمدها و هزينه‌ها با ارقام پيش‌بيني شده در بودجه سالانه‌، تصوير شفافي از عملكرد آنها جهت قضاوت آگاهانه واحدهاي نظارت‌كننده بي‌طرف و مستقل و نمايندگان قانوني شهروندان در شوراي اسلامي شهر و ساير استفاده‌كنندگان اطلاعات مالي، ارائه نموده و ارزيابي ايشان را دقيق‌تر مي‌نمايد. مقاله حاضر حاصل مطالعات ميداني است كه محقق به منظور تغيير مبناي نقدي حسابداري به مبناي تعهدي در شهـرداري‌ها انجام داده است. شايان ذكر است پيش از اين، مطالعـاتي در قالب پايان نامه كارشناسي ارشـد در خصـوص استقـرار بودجه‌ريزي عملياتي در شهـرداري‌ها توسط محقق انجام گرفته است سیستم حسابداری تعهدی در بخش عمومی استرالیا بعد از روشن شدن مفهوم حسابداری تعهدی، اکنون تفاوتهای میان حسابداری نقدی و تعهدی را در بخش عمومی بررسی می کنیم. به طور سنتی، دولتها بر مبنای حسابداری نقدی عمل می کنند. این موضوع نشان می دهد که وجوه عمومی باید در مسیرهای تعیین شده و به میزان تخصیص یافته توسط مجلس، مصرف شود. حسابداری نقدی،دریافتها، پرداختها و مانده های نقدی را در زمان مبادله وجه نقد ثبت می کند؛ بنابراین صورتهای مالی مبتنی بر حسابداری نقدی به صورت سنتی، منابع دریافت وجه نقد و تخصیص به مخارج نقدی را نشان می دهد و آن را با مخارج بودجه شده مقایسه می کند در متون درسی، حسابداری به عنوان شناسایی درامدها و هزینه ها در دوره-ای توضیح داده می شود که کسب شده اند یا رخ داده اند، نه در دوره ای که دریافت یا پرداخت شده اند از این رو، تفاوت اصلی میان این دو سیستم حسابداری، زمان شناسایی مبادلات است. ماهیت حسابداری تعهدی، انتقال زمان ثبت مبادلا‌ت و شناسایی هزینه ها به دوره ای است که روی داده اند. هزینه استهلا‌ک دارایی در طول عمر مفید آن با بهای تمام شده خرید یا هزینه های جایگزینی آن برابر است. به طور مشابه، هزینه های بازنشستگی (وسایرهزینه های مربوط به کارمندان) که به عنوان هزینه ثبت شده با وجه نقدی برابر است که در آینده بابت آنها پرداخت می شود. زمانبندی (و ثبت ارقام حسابداری) مبادلا‌ت برای تصمیمگیریها و پاسخگویی مدیران حیاتی است. به نظر می رسد که برای تصمیمهای دولت ارقام حسابداری تعهدی از ارقام حسابداری نقدی کارامدتر باشد اکنون برای آشنایی با سیستم حسابداری تعهدی در بخش عمومی، چهار بخش سیستم حسابداری تعهدی استرالیا را بررسی می کنیم استرالیا یکی از کشورهای پیشرو در گزینش و اجرای حسابداری تعهدی در بخش عمومی است. حرفه حسابداری و دولت این کشور، اصلاحاتی در حسابداری بخش عمومی آن در موضوعات زیر ایجاد کرده اند گزارشهای مالی تعهدی گزارشگری مالی تعهدی به تهیه صورتهای مالی و گزارشهای سالانه بر مبنای اطلا‌عات تعهدی اشاره دارد. صورتهای مالی بر مبنای تعهدی، اطلاعات حسابداری جامعتری نسبت به اطلاعات حاصل از سیستم سنتی حسابداری نقدی ارائه می دهد. صورتهای مالی بر مبنای تعهدی برای یک بخش، شامل صورت عملیات، صورت برنامه، صورت داراییها و بدهیها، صورت جریانهای نقدی، صورت مبادلا‌ت حسابهای مستقل و یادداشتهای همراه و مدارک مربوط به مدیر و حسابرس مستقل است اگرچه ادعا می شود گزارشهای مالی تعهدی برای تصمیمگیریهای اقتصادی و هدفهای پاسخگویی سودمند است، اما در بخش خصوصی نیز دستیابی به این موارد، از طریق ارائه صورتهای مالی تعهدی تردیدآمیز است از سوی دیگر، تهیه نسبتهایی که تنها بینشی در مورد هزینه ها و اثربخشی ارائه می دهند و در بیشتر مواقع برای اندازه گیری خروجیها و برامدهای محیطی بخش عمومی نامناسبند، ممکن است سودمند نباشد. بیشتر اطلا‌عات تهیه شده از طریق گزارشگری مالی با مبنای تعهدی، نظیر ارزیابی داراییها و حقوق مالکانه، نمی تواند در تصمیمگیری درباره عملکرد، پاسخگویی یا تصمیمهای تامین مالی در بخش دولتی مورد استفاده قرارگیرد. با این حال، مراجعه به ارقام حسابداری تعهدی به عنوان ابزارهایی برای اندازه گیری و مدیریت مخارج دولت با سرعت در حال گسترش است سیستمهای مدیریتی تعهدی معرفی حسابداری تعهدی در ادارات دولتی برای تغییر فناوری و همچنین فرهنگ موجود در ادارات دولتی الزاماتی به همراه دارد. سرمایه گذاری در سیستمهای اطلا‌عاتی و استخدام یا تربیت کارکنان با مهارتهای مناسب از جمله این الزامات است. معرفی حسابداری تعهدی الزام دارد که سرمایه-گذاری جدی در سیستمهای اطلا‌عاتی مدیریت به منظور حمایت از نیازهای بودجه ای و ارتقای رویه های مدیریتی انجام شود. این امر، تغییری فرهنگی توسط مدیران از طریق درک و پذیرش چگونگی استفاده از اطلا‌عات اضافی و مزایای بالقوه حاصل از آن و تعهد به تغییر را می طلبد برخی تلا‌شهای مورد نیاز در این زمینه عبارتند از: تعدیل سیستمهای اطلا‌عاتی یا اجرای سیستم جدید در ادارات؛ الزام برای آموزش؛ نیاز به کارکنان جدید با مهارتهای مالی و حسابداری، بالا‌ بردن پاسخگویی، کمک به رویه های مالی و عملکرد مالی بهتر؛ مدیریت بدهی؛ مدیریت موجودی کالا‌؛ و اندازه گیری بهای تمام شده کامل خدمات که بعضی مزایای بالقوه ایجاد یک سیستم مدیریتی تعهدی هستند یک استدلا‌ل برای برگزیدن سیستم مدیریت تعهدی آن است که امکان می دهد هزینه کامل خدمات یا هزینه های واقعی محاسبه شود. یک نمونه در این مورد، محاسبه بهای تمام شده ساختمان مدرسه مورد استفاده برای برنامه های آموزشی است. در سیستم نقدی، کل هزینه های ساخت یا خرید ساختمان به عنوان بخشی از پرداختهای طی سال برای کارها و خدمات صرف شده ثبت می شود. در این سیستم کاهش ارزش دارایی (یعنی هزینه استهلا‌ک) یا افزایش بهای ساختمان در سالهای بعد، به جز مخارج تکراری برای تعمیر و نگهداری ساختمان ثبت نمی شود در سیستم مدیریت تعهدی، از ادارات دولتی انتظار می رود که ساختمان را به عنوان دارایی ثبت کنند و سپس بخشی از بهای تمام شده آن را به عنوان هزینه سالا‌نه (استهلا‌ک) تخصیص دهند که موجب افزایش بهای خدمات ارائه شده در سال بعد می شود. همچنین موجب تخصیص بهای تمام شده ساختمان طی عمر مفید آن نیز می گردد این امر به نوبه خود منجر به تمرکز دانش، فناوری و مهارتها نزد حسابداران آموزش دیده می شود، اما مدیران در رابطه با نشانه های متضاد ارائه شده توسط دو مجموعه موازی ارقام حسابداری تولید شده، سردرگم می-شوند. تضاد به ویژه زمانی بسیار احساس می شود که مدیران در برابر بهای خدمات اندازه گیری شده برمبنای تعهدی پاسخگو باشند و براساس این ارقام تصمیمگیری کنند، اما براساس مبنای نقدی، وجوه نقد دریافت کنند.سیستمهای مدیریت تعهدی شامل سیستمهای اطلا‌عات داخلی مورد نیاز برای ایجاد و ثبت اطلا‌عات درباره درامدها، هزینه ها، داراییها و بدهیهاست گزارشگری جامع دولت همانند گزارشهای سالانه ادارات، مسائل بسیاری نیز در رابطه با گزارشگری برای کل دولت وجود دارد. برای تهیه صورت سود و زیان و ترازنامه در ارائه فعالیتهای مالی جامع دولت، سیستم حسابداری تلفیقی به کار می رود. به نظر می رسد سیستم حسابداری تعهدی، نتایج عملیات و ارزش ویژه را با رویه های صورت سود و زیان و ترازنامه در واحدهای تجاری اندازه گیری کند گزارشگری جامع دولت به دیدگاه کلی درباره وضعیت مالی دولت در حوزه ای خاص اشاره دارد و از طریق تلفیق صورتهای مالی و مبادلا‌ت واحدهای تجاری تحت کنترل حوزه های دولتی تهیه می شود بودجه بندی تعهدی بودجه بندی تعهدی کامل به این معنی است که بودجه ها و تخصیص منابع مالی با ارقام حسابداری تعهدی صورت می گیرد. تفاوت میان رقمهای نقدی و تعهدی می تواند با اهمیت باشد اگر الگوی بودجه تعهدی، برای تخصیص منابع نقدی، انتخاب شود، به نظر می-رسد ناسازه ویژه ای در اندازه گیری بهای تمام شده برنامه ها در زمان تورم وجود داشته باشد. در واقع می توان استدلال کرد که از آنجایی که منابع نقدی از سوی جامعه و از طریق مجلس تخصیص می یابد و برای ارائه خدمات به جامعه در اختیار دولت قرار می-گیرد، بودجه بندی بر مبنای تعهدی الزامات پاسخگویی را براورده نمی کند اصطلاحاتی همچون «مازاد بودجه» یا «کسری بودجه» نمادهای سیاسی نیرومندی هستند. سیاستمداران اگر از کسری بودجه جلوگیری کنند، یا بودجه را متعادل سازند، ادعای موفقیت می کنند. در مورد تعریف کسری بودجه میان حسابداران و مدیران اختلا‌ف نظر وجود دارد. ارقام ممکن است نتایج مبادلات نقدی را منعکس کنند اما استقراضها نادیده گرفته شوند. محاسبه کسری یا مازاد بودجه تحت تاثیر روشی قرار می گیرد که دولت مخارج سرمایه ای یا جاری را ثبت می کند و نیز نوع سیستم حسابداری که با آن گزارشگری می-کند به طور سنتی ماموران دولت، بودجه ها را بر مبنای نقدی تخصیص می دادند. پیشنهاد شده است که این وضعیت به مبنای تعهدی تغییر کند که هزینه هایی چون استهلا‌ک یا حقوق معوق کارمندان را در بودجه سالانه در نظر بگیرد. این امر موجب تاکید بر تخصیص منابع بر مبنای ارقام تعهدی به جای تخصیص وجه نقد توسط مجلس می شود دیدگاههای موافق و مخالف منطق زیربنای تغییرات این است که سیستم حسابداری سنتی تاکید اندکی بر رعایت محدودیتهای خرج کردن و مسئولیت پذیری در برابر جریانهای نقدی و مانده ها داشت. طرح سنجش عملکرد شامل «خروجیها»، «اثربخشی» و «نتایج» فعالیتهاست و با بررسی تعهدات درازمدت و کل وضعیت مالی، مدیران را مسئول «هزینه یابی کامل» عملیات می کند. اطلاعات تعهدی برای بررسی دقیق هزینه یابی کامل، خدمات و شاخص اثربخشی عملکرد برنامه ریزی شده نگهداری می شوند.این استدلا‌ل اهمیت خاصی برای حامیان این اصلا‌حات داشته است که حسابداری تعهدی دید دقیقتری از خدمات دولت ارائه می کند. گفته می شود دولت با استفاده از حسابداری نقدی قادر است خدماتی ارزانتر از بخش خصوصی ارائه کند، زیرا هزینه های غیرنقدی مانند استهلا‌ک را حذف می کند. این نظر این واقعیت را نادیده می گیرد که تفاوت بین ارقام حسابداری برمبنای نقدی و تعهدی فقط زمان است. بنابراین طی زمانی تقریباً طولا‌نی نمی توان منطقاً انتظار داشت که تفاوت انباشته با اهمیتی میان هزینه های گزارش شده توسط دو مبنا وجود داشته باشد بارت اشاره کرده است که پیامدهای به کارگیری حسابداری تعهدی، هفت دسته است: اول، تعریف جامعتر هزینه برنامه های دولت، که منجر به پیامد دوم یعنی تاکید بر کنترل هزینه ها و اندازه گیری اثربخشی می شود. سوم، ارقام تعهدی اثر مهمی بر تعیین روش قیمتگذاری برای حساب استفاده کننده دارد؛ پیامد چهارم، نیاز به نشان دادن بهره وری بیشتر در مذاکرات چانه زنی کاری است؛ اثر پنجم، ایجاد پاسخگویی بیشتر برای منابع مورد استفاده و سرمایه گذاری شده نهادهای بخش عمومی است؛ در حالی که ششمین پیامد، ایجاد پاسخگویی برای اثرات رو به پایین سیاستهای بدهیهاست که به اهمیت اندازه گیری سرمایه بین طبقه ای اشاره دارد. و در نهایت، اندازه گیری اثر مالی سیاستهای دولت برای براوردهای اولیه، که منافع فزاینده برای صورت ظاهری آن یعنی بودجه دارد افزون بر موضوعات پیشگفته، باید اذعان کرد که گزینش سیستم حسابداری تعهدی در بخش عمومی به افزایش پاسخگویی دولت به موکلان آن، مدیریت مالی بهتر مدیران خدمات عمومی و قابلیت مقایسه عملکرد مدیریت در حوزه های مختلف منجر می شود. این تغییرات مهم، ریشه در تغییر نگاه حسابداری بخش عمومی از تغییرات وجه نقد به وقوع رویدادهایی دارد که منجر به تغییرات وجه نقد می شوند. در واقع، اصطلا‌ح حسابداری تعهدی، نشانه ای از یک دسته تغییرات بسیار گسترده تر است، با این حال، بررسیهای نسبتاً کمی درباره به کارگیری حسابداری تعهدی و پیامدهای آن برای یک جامعه بزرگ صورت گرفته است و در بسیاری موارد به مسائل و مشکلا‌تی که ممکن است رخ دهد اشاره نشده است با وجود فراوانی مقالا‌ت حامی گزینش سیستم حسابداری تعهدی، پیدایش حسابداری مدیریت تعهدی و گزارشگری مالی تعهدی خالی از انتقاد نبوده است. مزایای حسابداری بازرگانی برای واحدهای دولتی چندان آشکار نیست، به ویژه آن که آنها به دنبال سوداوری و وضعیت مالی نیستند، منتقدان، برای مثال، آیکن و کاپیتانیو در برابر گزارشگری مالی تعهدی برای واحدهای دولتی استدلال می کنند که هدف واحدهای دولتی سوداوری نیست، بنابراین سود معیار مناسبی برای سنجش عملکرد آنها شمرده نمی شود؛ ساختار مالی مبتنی بر حسابداری تعهدی برای دولت مناسب نیست (برای نمونه، اهرمها شاخص آسیب پذیری محسوب نمی شوند)؛ در بخش دولتی، سرمایه در گردش، شاخص توانایی ادامه فعالیت نیست. این موضوع با تمایل مجلس برای ادامه تخصیص اعتبار در ارتباط است؛ و ظرفیتهای انتخاب برای دولت نامربوط است (برای نمونه، ممکن است واحدی مجاز به فروش داراییها و نگاهداشتن عواید آن یا تغییرات تجاری نباشد). واقعیت این است که سیستم حسابداری تعهدی در بیشتر موارد راه حل بهتری برای مسائل مهمی نظیر تخصیص منابع یا هزینه های مشترک میان برنامه ها ارائه نمی کند و ممکن است در واقعیت منجر به ایجاد اطلا‌عات گیج کننده و نادرست برای استفاده کنندگان گزارشهای مالی شود بنابراین بسیاری از مسائل مربوط به مزایای بالقوه اصلا‌حات سیستم حسابداری تعهدی، حل نشده، باقی مانده است؛ از آن جمله شیوه ارزیابی داراییها در بخش عمومی است. این نظریه بارها مورد تاکید قرار گرفته است که تعریف ارائه شده از داراییها با توجه به منافع اقتصادی آنها ممکن است برای بسیاری از داراییهای تحت کنترل بخش عمومی مناسب نباشد. برای داراییهایی مانند مجموعه های هنری، ساختمانهای مدارس، موزه ها، جاده ها، پلها، کتابخانه ها، املاک دولتی، پارکها و ساختمانهای دولتی، ارزیابی پولی مناسب نیست. آیا ارزیابی 740 میلیون دلار برای یک پارک ملی به معنی آن است که می توان آن را برای خرید یک بیمارستان جدید یا تامین مالی یک جاده یا ... که 740 میلیون دلا‌ر ارزش دارد فروخت؟ ارزش این ارقام چقدر است؟ به طور سنتی، مبنای حسابداری مورد استفاده در بخش عمومی، مبنای نقدی است. این سیستم حسابداری و گزارشگری، اطلا‌عاتی ارائه می کند که نشان می-دهد چه میزان وجه نقد دریافت شده است و چگونه این وجوه تخصیص داده شده اند ادعا می شود که در سیستم حسابداری تعهدی، تاکید بیشتری بر اثربخشی و نتایج عملکرد می شود و مدیران، مسئول هزینه یابی کامل عملیات می شوند؛ همچنین سیستم حسابداری تعهدی بهتر می تواند تعهدات درازمدت و کل وضعیت مالی را منعکس کند. افزون بر این مسائل، باید اذعان کرد که گزینش سیستم حسابداری تعهدی در بخش عمومی منجر به افزایش پاسخگویی دولت به موکلا‌ن آن، مدیریت مالی بهتر مدیران خدمات عمومی و قابلیت مقایسه عملکرد مدیریت در حوزه های مختلف می شود. این تغییرات مهم ریشه در تغییر نگاه حسابداری بخش عمومی از تغییرات وجه نقد به وقوع رویدادهایی دارد که منجر به تغییرات وجه نقد می شود اما توجه به این نکته ضروری است که فعالیتهای بخش عمومی، جنبه های دیگری نیز دارد؛ همچون توزیع رفاه، ایجاد فرصتهای برابر، تامین مالی برای حفظ و گسترش زیرساختها و حفاظت و نگهداری محیط زیست که به نظر می-رسد با گرایش بخش عمومی به سمت معیارهای بخش خصوصی - و در راس آن سودآوری که هدف و زیربنای سیستم حسابداری تعهدی است- این جنبه های مهم نادیده گرفته می شود. همچنین حسابداری بازرگانی سرشار از مشکلا‌تی است که تا کنون بارها سبب سوءتخصیصهای مالی مهم در بخش خصوصی شده است. از سوی دیگر، سیستم حسابداری تعهدی ممکن است منجر به ایجاد اطلاعات گیج کننده و نادرست برای استفاده کنندگان گزارشهای مالی شود بسیاری از مسائل مربوط به مزایا و معایب سیستم حسابداری تعهدی هنوز حل نشده باقی مانده است و لا‌زم است در کوشش برای تغییر مبنای حسابداری در بخش عمومی، این مسائل در نظر گرفته شود حسابداری بر مبنای نقدی چیست ؟ در حسابداری نقدیصـرفـاً معاملاتـی كـه در برگیرنده دریافت و پرداخت وجه نقد می‌باشند در دفاتر منعکس می‌گردند، بدون اینكه در طی دوره هیچگونه تلاشی برای ثبت صورتحساب‌ها یا مبالغ پرداخت نشده و مطالبات یا بدهی‌های شركت صورت گیرد در این روش هـدف اولیه از تهیه صورت‌های مالـی، ارائـه اطلاعاتی درباره دریافت‌ها و پرداخت‌های وجه نقدسازمان، طی دوره مالی مورد نظر می‌باشد این سیستم اغلب در سازمان‌های دولتی و واحدهایی كه منابـع ورودی آنهـا در قالب بودجـه تخصیص یافته و عملاً تفاوتی نیز بین درآمدهای نقدی و تعهدی وجود ندارد، مورد استفاده قرار می‌گیرد اشکالات و نارسایی‌های روش نقدی عدم امکان ارزیابی عملکرد مدیریت سازمان‌ها عدم انطباق روش مذکور با استانداردهای حسابداری عدم وجــود نـظـام بودجه‌بندی جامع مبتنی بر فعالیت‌ها عدم امکـان ثبـت صحیح و کامل تهاترها و سرمایه‌گذاری‌های غیر نقدی عدم رعایت اصــل تطابق در آمد و هرینه و عدم ثبت کامل مطالبات و تعهدات عدم وجـود ارتباط منطقی بین منافع حاصل از بکارگیری دارایی‌ها و فعالیتهای انجام شده با هزینه‌ها طبقه‌بندی سود سهام دریافتی از محل سرمایه‌گذاری‌ها به عنوان جریانات نقدی حاصل از فعالیت‌های عملیاتی طبقـه‌بنـدی برخی از دریافت‌ها و پرداخت‌های خـاص، براساس نوع رویـداد واقـع شـده به عوض ماهیت دریافـت و پرداخـت انجـام شـده اشکالات ساختار سازمانی و عدم وجود یکپارچگی در وظایف واحدهای متنوع مالی، اعم از سیستم‌های اجرایـی، کنترلی، حسابرسی و بودجـه‌ریـزی عدم هوشمندی سیستم مالی و در نتیحه عدم امکان اعمال مدیریت نقدینگی و مدیریت هزینه این امر بکارگیری بهینـه منابع درخدمت رسانی موثرتر به شهروندان را با مانـع جـدی مواجه می نماید ممانعت از استقرار سیستم کنترل داخلی مناسب و عدم امکان انعکاس واقعی وضعیت مالی و نتایـج عملکـرد شهرداری، بدلیل عدم انعکاس بخش عمده‌ای از دارایی‌ها و بدهی‌ها تا زمان دریافت یا پرداخت‌های نقدی در دفاتر و گزارش‌ها ارجحیت‌های روش حسابداری تعهدی بر روش نقدی قابلیـت اعتمـاد مطلوبتـر اطلاعات برخـورداری از كارآیـی و كیفیت مناسبتـر و قابلیـت فهـم بهتـر انعکاس اطلاعات مرتبط و مناسبتـر برای تصمیم‌گیـری‌های زمانـی صورت‌های مالی تهیه شده قابلیـت مقایسـه بهتـری دارد و اطلاعات آن به حـدی شفاف است كه تصمیم‌گیـری را برای کلـیـه مسئولین و خصوصاً دست اندركاران امور مالی و حسابداری سازمان روشن‌تـر و شفاف‌تـر می‌نماید كارآیی بیشتر عناصر حسابداری در صورت‌های مالی تهیه شده قابلیت مقایسه بهتر صورت‌های مالی تهیه شده لذا بطور خلاصه می‌توان گفت که اهم مشکلات و نارسائی‌های سیستم مالی نقدی به شرح ذیل است سیستم حسابداری نقدی فارغ از استقرار سیستم کنترل داخلی مناسب در انعکاس واقعی وضعیت مالی و نتایج عملکرد شهرداری است؛ زیرا بخش عمده‌ای از دارایی‌ها و بدهی‌ها تا زمان دریافت یا پرداخت‌های نقدی در دفاتر و گزارش‌ها منعکس نمی‌گردد به تبع عدم هوشمندی سیستم حسابداری نقدی، در این سیستم اعمال مدیریت نقدینگی و مدیریت بر هزینه امکانپذیر نبوده و در نتیجه بکارگیری بهینه منابع در خدمت‌رسانی مؤثرتر به شهروندان با مانع جدی مواجه است • اشکالات ساختار سازمانی و عدم وجود یکپارچگی در وظایف واحدهای متنوع بخش مالی اعم از سیستم‌های اجرایی، کنترلی، حسابرسی و بودجه‌ریزی نیز از مسائل و مشکلات قابل اعتنا در سیستم حسابداری نقدی است. -14824095250004032251320800فصل هشتمبیان نکات ویژه کلیدينکات کلیدي حاصل از تجربه که امکانات تبدیل به (مدل یا الگو براي ارائه اثر بخشی بیشتر یا بهبود وضع موجود در حوزه کاري میگردد)00فصل هشتمبیان نکات ویژه کلیدينکات کلیدي حاصل از تجربه که امکانات تبدیل به (مدل یا الگو براي ارائه اثر بخشی بیشتر یا بهبود وضع موجود در حوزه کاري میگردد)773430173482000 بیان نکات ویژه کلیدی : وقتی مسیر توسعه و پیشرفت را در پیش می‌گیرید، سعی کنید روحیه شکستی را که از قبل باقی مانده، از بین ببرید. هر چقدر تیم شما بیشتر نگران شکست‌های احتمالی باشد، احتمال کشیده شدن آنها به سمت شکست بیشتر است. با واقعیت روبه رو شوید و شکست‌ها را – از جمله عملکرد تیمی و فردی – صادقانه ارزیابی کنید. سرپوش گذاشتن روی اشتباهات یا مطرح کردن امور به شکلی کلی موثر نخواهد بود و در این‌صورت کارمندان شما پی به اشتباهات خود نخواهند برد. نقش اعضای تیم را به وضوح تعریف کنید و مطمئن شوید که همه افراد می‌دانند چه وظایف و اهدافی دارند. ایجاد مسوولیت‌پذیری به شکل آشکار، اخلاق خود- مدیریتی و خود-کنترلی را در محیط کار رواج می‌دهد. کارمندان را تشویق کنید که راه‌هایی را برای توسعه فرآیندها پیشنهاد دهند. اگر به کارمندان اجازه دهید در حل مشکلات سهیم باشند، برای رسیدن به موفقیت سخت‌تر تلاش می‌کنند. از تیم‌تان انتظار داشته باشید که بهترین باشند. با توجه کردن به جزئیات، تعهدتان به کیفیت کار را نشان دهید؛ یعنی با مشتریان حرفه‌ای برخورد کنید، در برابر مشکلات واکنش به موقع داشته باشید و اشتباهات نوشتاری را در کلیه اسناد کسب‌وکار حذف کنید. برای رشد پایدار در طول زمان، انتظارات قطعی ایجاد کنید. این اهداف باید واضح و قابل سنجش باشند تا اعضای تیم بتوانند در مورد آنها تمرکز و اقدام کنند لیستی از ارزش‌های کلیدی ایجاد کنید، مثلا اینکه هدف اصلی شرکت مشتری مداری است؛ اگرچه این کار ممکن است پیش پا افتاده به نظر برسد. این کار نه تنها رهنمودهای واضحی برای شما تعیین می‌کند، بلکه کمک می‌کند اعضای تیم نتایج ملموسی را از کار استخراج کنند. در هر جایی که می‌توانید، بر ارزش‌های تیم تاکید کنید: از طریق ایمیل، سخنرانی‌ها و حتی یادداشت‌های کاری کارمندان شما را می‌بینند و تحت‌تاثیر رفتار شما با مشتری و همکاران دیگر، واکنش شما در برابر فشارها و مواجه شدن با ضرب‌الاجل‌های کاری قرار می‌گیرند. از هر موفقیتی که تیم به دست می‌آورد، تجلیل کنید. اگر از کار تیم تجلیل کنید، آنها می‌فهمند که به توانایی آنها برای غلبه بر مشکلات ایمان دارید در این میان یکی از اشخاص مهم و کلیدي که در سازمان ها، ادارات و مؤسسات دولتی بار سنگین مسئولیت حساب ریالی و مراقبت ونگهداري از آن را عهد دار بوده اما در نگاه اول مشخص نیست و شاید درتراکم کار و حجم بالاي امور خود ایشان هم کمتر به آن توجه نموده است، رییس یا مدیر دستگاه اجرای ا ست که به مثابه امانت د ار اصلی و امین واقعی منصوب از سوي حاکم اسلامی ورییس دولت در رأس این مهم قرار دارد. حسابرسی عملکرد و خدمات مرتبط با آن از جمله ابزارهایی هستند که با هدف یاري رساندن به مدیران، براي هدایت و رهبري بهترواحدهاي اقتصادي شکل گرفته، تا با ارزیابی اثربخشی، کارایی و صرفه ي اقتصادي در بنگاه هاي اقتصادي و ارائه ي پیشنهادهاي عملی، مدیران را در اداره ي بنگاه کمک کند و شامل ارزیابی کیفی ابزارهاي در اختیار مدیریت است. بر این اساس زمینه براي بهبود به سازي اجراي یک طرح، برنامه یا عملکرد سازمان و ارتقاي کیفیت اجراي کارها، هر چه بیشتر و بهتر فراهم می شود. در این مقاله ابتدا به بررسی اجمالی مفاهیم، اهداف، مزایا و کارکردهاي متمایز حسابرسی عملکرد پرداخته می شود. تبیین ضرورت حسابرسی عملکرد و نقش آن در نظام پاسخ گویی و ارتقاي بهره وري و بسترسازي لازم براي اجراي این نوع حسابرسی از دیگر اهداف به شمار می آید. بحث در خصوص چالش ها و مشکلات احتمالی و در پایان دستیابی به راه کارهاي مناسب از دیگر موضوعات مورد بحث می باشد. واژگان کلیدي: حسابرسی عملکرد، کارایی، اثربخشی. گسترش قلمرو فعالیتهاي دولت، موجب افزایش همزمان مخارج عمومی گردیده است. همچنین به دلیل گسترش و توسعه نهادهاي آزادیخواهی در جوامع، آگاهی عمومی آحاد جامعه و نمایندگان مجلس افزایش یافته و مردم و نمایندگان، بیش از پیش خواستار حسابدهی و پاسخگویی اداره کنندگان منابع و اموال عمومی هستند از طرفی با جهانی شدن اقتصاد و روند تکاملی صنایع مختلف، دستیابی به کارایی بیشتر، مدیران را به خود مشغول داشته است، چنانکه آنها براي ادامه حیات سازمان خود،نیازمند داده هایی فراتر از داده هاي مالی تاریخی هستند. از این رو، ارزیابی وضعیت موجود با کنترل و زیر نظر گرفتن روشهاي دستیابی به اهداف سازمان و هماهنگی با محیط از راه نوآوري، شناسایی فرصت هاي بهبود وبرطرف کردن کاستی هاي سیستم کنترل داخلی براي استفاده از فرصتهاي پیشرفت براساس معیارهاي اثربخشی ٣، کارایی ٤ و صرفه اقتصادي ٥ براي مدیران، نیازي اولیه و رمز بقاي سازمان است . بر این اساس حسابرسی عملکرد ٦ یک ابزار مفید براي اصلاح بسیاري از سیستم هاي سازمان و هدایت آن به سوي اهداف می باشد. بررسی علل درخواست روز افزون براي دریافت خدمات حسابرسی عملکرد نشان می دهد که موضوع هدایت مدیران براي توجه بیشتربه رعایت صرفه اقتصادي، کارایی و اثربخشی واحدهاي اقتصادي بستر مناسبی را براي انجام این نوع حسابرسی فراهم نموده است. درایران نیز به موجب ماده 218 قانون برنامه پنجم توسعه کشور، کلیه شرکت هاي دولتی موضوع ماده 41 قانون مدیریت خدمات کشوري که فهرست آن توسط دولت تعیین می شود و نیز شرکت هاي پذیرفته شده در بورس مکلفند از سال دوم برنامه و حداقل یکبار تا پایان برنامه از طریق سازمان حسابرسی و یا موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران ایران حسب مورد در جهت افزایش صرفه اقتصادي، کارایی و اثربخشی فعالیت شرکت ها و افزایش قابلیت اعتماد گزارش هاي مالی نسبت به انجام حسابرسی عملیات اقدام نمایند. در این مقاله ابتدا سعی می شود ضمن بررسی اجمالی تعریف حسابرسی عملکرد، اهداف، مزایا و کاربردهاي آن، ضرورت هاي به کارگیري و زیرساخت هاي مورد نیاز براي استقرار هر چه بهتر آن مورد بررسی قرار گیرد و در انتها ضمن تشریح چالشهاي فرآروي، پیشنهاداتی جهت استقرار هر چه بهتر این نوع حسابرسی ارائه گردد. حسابرسی عملکردعملیاتی: سرآغاز حسابرسی عملیاتی ١ چرایی انجام رویداد مالی و احتمال دادن انجام رویدادي بهتر از رویداد حاضر در خصوص حصول اطمینان از رضایت بخش بودن عملکرد مدیریت است. یعنی مدیریت تا چه حد از منابعی که به عنوان امین در اختیارش قرار داده شده است، در اقتصادي ترین و کارآترین حالت ممکن در جهت دستیابی به موثرترین نتایج عملیات استفاده می کرده است. حسابرسی عملیاتی در صدد است تا به وجود آورنده نگرشی آینده نگر و بدون هر گونه کوته نظري و سطحی نگري باشد و علل نارسایی ها، ضعف ها و نقایص را صرفاً در مدیران و افراد جستجو نکرده، بلکه علت ها را در نظام ها و سیستم هاي کنترلی مدیریت جستجو نماید. برخی از تعاریف مربوط به حسابرسی عملیاتی -1 گسترش دامنه رسیدگی هاي حسابرسی به کلیه فعالیت هاي سازمان. -2 کاربرد حسابرسی داخلی براي عملیات به جاي کنترل هاي مالی. -3 شناسایی فرصت ها براي افزایش اثربخشی و صرفه اقتصادي یا بهبود اثربخشی در اجراي روشهاي عملیاتی. -4 تکنیک کنترل براي ارزیابی اثربخشی رویه عملیاتی. -5 بررسی کنترل ها، شامل کنترل هاي غیرمالی. -6 حسابرسی فعالیت هایی که در رسیدگی به صورتهاي مالی به آن توجه نشده است. -7 تکنیک حسابرسی براي ارزیابی و کارایی و صرفه اقتصادي عملیات. -8 حسابرسی با استفاده از دیدگاه مدیریت. -9 حسابرسی براي مدیریت داخلی با نشر نتایج در درون سازمان. -10 ترکیبی از حسابرسی کارایی و صرفه اقتصادي و حسابرسی اثربخشی یا نتایج برنامه. 11-حسابرسی عملیاتی در واقع بررسی عملیات از دیدگاه مدیریت است که صرفه اقتصادي، کارایی و اثربخشی کلیه فعالیت ها راارزیابی می کند و تنها محدود به خواست مدیریت است ، تعریف دیوان محاسبات: حسابرسی عملیاتی، رسیدگی منظم به شواهد و مدارك یک سازمان دولتی، یک طرح، یک فعالیت یا یک وظیفه به منظور ارزیابی مستقل عملکرد آن است. این نوع حسابرسی اطلاعاتی را جهت ارتقاي مسئولیت پاسخگویی دولتی و تسهیل تصمیم گیري توسط واحدهایی که مسئولیت نظارت و انجام اقدامات اصلاحی را بر عهده دارد، ارائه می دهد و شامل حسابرسی اثربخشی، کارایی و صرفه اقتصادي می باشد. تعریف انجمن حسابرسان داخلی حسابرسی عملیاتی فرآیندي است با قاعده ومنظم که به ارزیابی، اثربخشی، کارایی و اقتصادي بودن عملیات یک سازمان در چارچوب کنترل هاي مدیریتی و گزارش نتایج نهایی ارزیابی همراه با ارائه پیشنهادات و توصیه هاي اصلاحی به افراد ذیصلاح می پردازد و نهایتاً منجر به استفاده بهینه از منابع سازمانی و ارتقاي بهره وري آن خواهد شد. تعریف کمیته حسابرسی سازمان حسابرسی: حسابرسی عملیاتی، فرآیند منظم و روشمند ارزیابی اثربخشی، کارایی و صرفه اقتصادي عملیات سازمان و گزارش نتایج ارزیابی همراه با پیشنهادهاي عملی به اشخاص ذیصلاح براي بهبود عملیات است کمیته حسابرسی عملیاتی، براساس تعاریف ذکر شده می توان گفت که حسابرسی عملکرد در ارتباط با حسابرسی هاي کارایی، اثربخشی و صرفه اقتصادي است. دیوان محاسبات انگلستان این سه مولفه را به صورت زیر تعریف می کند: صرفه اقتصادي: حداقل کردن بهاي تمام شده منابع مورد نیاز یا مصرفی با توجه به کیفیت موردنظرمصرف با توجیه اقتصادي کارایی: حداکثر ستانده با میزان نهاده ثابت یا ستانده ثابت با حداقل نهاده ي ممکن مصرف خوب اثربخشی: مقایسه ي نتایج موردنظر و نتایج واقعی پروژه ها، برنامه ها یا سایر فعالیتها مصرف هوشمندانه اهداف کلی حسابرسی عملکرد الف- ارزیابی عملکرد در مقایسه با اهداف تعیین شده به وسیله مدیریت یا سایر معیارهاي سنجش مناسب. به منظور اطمینان یافتن از صرفه اقتصادي، کارایی و اثربخشی عملیات، سیستم هاي برنامه ریزي و کنترل مدیریت از نظر طراحی و اجرا ارزیابی می شود. این امر موارد زیر را دربر می گیرد: - اطمینان یافتن از وجود و به کارگیري معیارهاي مناسب براي ارزیابی عملیات، این معیارها معمولاً به وسیله مدیریت یا سایر مراجع ذیصلاح تعیین می گردد. - اطمینان یافتن از جامع و منسجم بودن سیستم هاي اطلاعاتی و عملیاتی سازمان (شامل برنامه ها، خط مشی ها، روشها و راهکارها)و درك آن سوي کلیه سطوح عملیاتی. - اطمینان یافتن از تاکید بر رضایت مشتریان و استفاده کنندگان (درون سازمانی و برون سازمانی) خدمات و محصولات. - اطمینان یافتن از پیش بینی و به کارگیري سیستم ارزیابی و بازخورد مناسب در سازمان. - اطمینان یافتن از اتکا به گزارش هاي عملیاتی به عنوان یکی از مبانی اصلی تصمیم گیري مدیریت. ب- شناسایی فرصت هاي بهبود عملیات از نظر صرفه اقتصادي و کارایی و اثربخشی، شامل: - تشخیص توانایی ها و فرصت هاي بالقوه از جمله در حوزه هاي نیروي انسانی، فناوري، ظرفیت هاي بلااستفاده، شیوه هاي تامین مالی و بازاریابی و.. . - شناسایی مخاطرات محتمل با اهمیت. . ج) ارائه پیشنهاد براي بهبود عملیات یا انجام اقدامات و رسیدگی هاي بیشتر . مزایاي حسابرسی عملکرد - شناسایی آن دسته از هدفها، سیاست ها و روشهاي سازمان که تاکنون تعریف نشده باقی مانده است. - شناسایی معیارهاي ارزیابی عملیات با توجه به هدفهاي سازمان. - ارزیابی مستقل و بیطرفانه عملیات. - ارزیابی میزان رعایت هدفها، سیاستها، روشهاي سازمان و یا قوانین و مقررات مربوط. - ارزیابی اثربخشی سیستم هاي برنامه ریزي و کنترل مدیریت شامل سیستمهاي اطلاعاتی - ارزیابی کیفیت گزارش هاي مدیریت از منظر قابلیت اعتماد و مربوط بودن. - شناسایی محدودیتها فعلی و بالقوه اشکالات، نقاط ضعف و عوامل ایجاد آنها. - شناسایی توانایی ها و فرصت هاي بالقوه به منظور بهبود سودآوري، افزایش درآمدها و کاهش هزینه ها. - شناسایی نارسایی هاي ساختار سازمانی شامل ارتباطات درون سازمانی - شناسایی راهکارهاي جایگزین و نهایتاً اینکه مهمترین مزیت حسابرسی عملکرد پاسخ به نیازهاي ارزیابی مسئولیت پاسخگویی عملیاتی است که حسابرسی مالی ورعایت قادر به انجام آن نمی باشد. کارکرد متمایز حسابرسی عملکرد در مقایسه با حسابرسی مالی و رعایت حسابرسی عملکرد برخلاف حسابرسی صورتهاي مالی و حسابرسی رعایت داراي اهداف و رویکردهاي کلی تر می باشد. هدف اصلی حسابرسی مالی در چهارچوب اظهارنظر نسبت به صورتهاي مالی خلاصه می شود اما حسابرسی عملکرد، ارزیابی منابعی است که اطلاعات مالی بدان تخصیص داده می شود. یعنی تعیین می کند آیا معاملات کلیدي به درستی کنترل می شوند تا اطلاعات دقیق و مطمئن به منابع داخل و خارج شرکت ارائه دهند یا نه؟ حیطه کار در حسابرسی مالی، سوابق، مدارك و شواهد پشتوانه صورتهاي مالی است در حالی که در حسابرسی عملکرد محیط عملیاتی و مالی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. مهارتهاي لازم غیر از مهارتهاي حسابداري، در نظر گرفتن گذشته و توجه به آینده و سر و کار داشتن با اقلام کمی و کیفی از دیگر تفاوتهاي حسابرسی عملکرد با حسابرسی مالی و رعایت است. حسابرسی مالی به گزارش نتایج فعالیت اقتصادي گذشته و حسابرسی رعایت به رعایت دستور العمل ها، قوانین و.. . از قبیل تعیین شده ارتباط دارد. حسابرسی عملکرد به ارتقاء نحوه اجرا و عملکرد آن مربوط می شود و بر خط مشی ها، برنامه ریزي و سیستمهاي کنترل و روشهاي تصمیم گیري مربوط است شباهنگ، 1373 در رویکرد حسابرسی عملکرد گزارش دهی به مجلس و سایر مراجع ذینفع در خصوص وضعیت عملکردي دستگاه اجرایی محصول نهایی است و گزارشات حسابرسی عملکرد در اغلب موسسات عالی حسابرسی حاوي توصیه هایی است که پیگیري و پایش مراجع مسئول مانند مجلس نسبت به اجراي توصیه هاي اصلاحی حسابرسان، موجب کسب اطمینان از پاسخگویی و بهبود مؤلفه هاي عملکردي دستگاه اجرایی را فراهم می نماید در حالی که در حسابرسی مالی، صدور گواهی حسابرسی حاوي اظهارنظر حسابرس محصول نهایی فرآیند حسابرسی است که تقدیم مرجع متقاضی می گردد. اظهارنظر متضمن ارزیابی اینکه آیا نتایج منصفانه ارائه می شود یا نه؟ سه مولفه یا هفت مولفه : در حال حاضر در حسابرسی عملکرد عمدتاً تاکید بر سه مؤلفه کارایی، اثربخشی و صرفه اقتصادي است. در سالهاي اخیر، تقاضا براي گسترش حوزه هاي مسئولیت و رسیدگی حسابرسی عملکرد گسترش یافته است و تقاضاي بالقوه اي درباره رسیدگی و ارزیابی سایر مورد از قبیل، اخلاق سازمانی، حفظ محیط زیست، ایفاي مسئولیت اجتماعی و.. . نیز مطرح شده است. این نیازها از مفاهیم تئوري ذي نفعان برگرفته شده است. این تئوري ترکیبی از تئوري هاي سازمانی و اجتماعی است. در واقع تئوري مذکور بیشتر یک سنت پژوهش گسترده تر است که فلسفه، اخلاق، تئوري هاي اقتصادي، حقوق، علوم سازمانی و اجتماعی را درهم می آمیزد. اساس این تئوري، آن است که سازمانها آنچنان بزرگ شده اند و تاثیر آنها آنچنان عمیق شده است که باید به گروه کثیري از جامع و ذي نفعان توجه کنند. افراطی ترین حامیان تئوري ذي نفعان بر این باورند که محیط زیست، گونه هاي جانوري و نسل هاي آینده نیز باید در زمره ذي نفعان گنجانده شود. بنابراین، ساختن یک راه، بهبود حمل و نقل یک منطقه، یا ایجاد یک کارخانه بزرگ براي رفع مشکل بیکاري در یک استان، هر چند با رعایت کارایی، اثربخشی و صرفه اقتصادي، بدون توجه به آثار احتمالی نامناسب زیست محیطی و اجتماعی آنها، . نهایتاً به زیان ذي نفعان فعلی و نسل هاي بعدي بوده و گونه هاي گیاهی و جانوري را نابود خواهد ساخت با نهایت به تئوري مذکور در سالهاي اخیر مولفه هاي جدیدي مطرح شده و برخی از صاحبنظران بر شش مولفه زیر تاکید بیشتري دارند .کارایی- نسبت داده هاي واقعی به ستانده هاي واقعی، یا حداکثر استفاده از منابع موجود. اثربخشی- نسبت ستانده هاي واقعی به ستانده هاي برنامه ریزي شده، یا دستیابی به اهداف و مقاصد تعیین شده. صرفه اقتصادي- نسبت بین داده هاي برنامه ریزي شده به داده هاي واقعی با مقیاس، یا پایین نگه داشتن هزینه.بی طرفی انصاف- خودداري از هر گونه جانبداري و بی عدالتی در سازمانها.محیط زیست- فعالیت سازمانها به شیوه اي مسئولانه نسبت به محیط زیست.اخلاق سازمانی- رفتار اخلاقی و قانونی توسط مدیریت و کارکنان سازمانها.را به عنوان مولفه هفتم نام « به ویژه در سازمانهایی که سرمایه فکري بیشتري دارند » شاید بتوان بهره برداري مناسب از نیروي انسانی برد. اهمیت و ضرورت حسابرسی عملکرد: نیاز فزاینده به مدیریت آگاه، با توجه به شرایط اقتصادي حاضر در دستگاهها، توسعه پویایی حرفه حسابرسی را ایجاب می کند. تا علاوه بر رسیدگی به صورتهاي مالی در چهارچوب اصول و ضوابط حسابرسی مالی ابعاد مختلف عملکرد مدیریت را نیز مورد بررسی قرار دهد. از این رو لازم است حسابرسان ضمن استفاده از خدمات متخصصان در زمینه هاي مختلف به ارزیابی کیفیت تصمیم گیري هاي مدیریت بپردازند و نتایج و پیشنهادهاي اصلاحی خود را براي بهبود هر چه بیشتر عملکرد مدیریت ارائه دهند. این تفکر در دنیاي امروز موجب پیدایش نگرش جدیدي از حسابرسی تحت عنوان حسابرسی عملکرد مدیریت گردیده است. در دنیاي حسابرسی و حتی در میان دیوان محاسبات کشورهاي مختلف دیده می شود که این نوع حسابرسی رشد و توسعه فراوانی یافته و به طور جدي مورد عمل قرار می گیرد. کما اینکه درصد قابل ملاحظه اي از گزارش هاي حسابرسی تهیه شده در دنیاي امروزي از نوع حسابرسی عملکرد هستند. با توجه به دامنه ي گسترده ي تاثیرگذاري این نوع حسابرسی و نیازهاي فراوان موجود، ضرورت دارد تا هر . چه سریع تر این نوع حسابرسی در دیوان محاسبات ایران نیز به طور جدي مورد توجه عملی قرار گیرددیوان محاسبات، همچنین به علت اهمیت و ضرورت حسابرسی عملکرد، تحقیقات گوناگونی انجام و مقالات بسیاري نوشته شده است. از جمله بررسی تاثیر عملکرد محرك بر عملکرد حسابرسی در » می توان به پژوهشی اشاره کرد که توسط سانوسی و اسکندر تحت عنوان در سال 2007 در مالزي انجام یافته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که عملکرد محرك باعث افزایش « شرایط گوناگون عملکرد حسابرسی می شود یا به عبارت دیگر، نتایج هم گویاي این مطلب است که هم محرکهاي مالی و هم غیرمالی عملکرد ، حسابرسی را افزایش می دهند و باعث افزایش کوشش و تلاش براي عملکرد بهتر می شوند . حسابرسی عملکرد و بودجه ریزي عملیاتی بودجه ریزي بر مبناي عملکرد به عنوان تدوین شاخص هاي عملکرد نهادي و تخمین منابع مورد نیاز براي حفظ و دستیابی به سطوح انتخابی عملکرد تعریف می گردد. تصمیماتی که پیرامون سطوح تامین مالی اتخاذ می گردد، ممکن است که با هدف پاداش دادن به (1999 ، عملکرد بالا و تنبیه عملکرد ناکافی باشد (اشمیت لین ٢ حسابرسی عملکرد، نظام تخصیص پول در طی سال به برنامه استراتژیک و اهداف کلان و عملیاتی سازگار با آن است. در واقع بودجه ریزي بر مبناي عملکرد، نظام تخصیص بودجه به فعالیت ها براساس کارایی و اثربخشی است. براي اینکه نظام مذکور از موفقیت برخوردار باشد نیاز است تا در سازمان، یک نظام حسابرسی استقرار یابد که رویکرد ممیزي بودجه، میزان نائل شدن به برنامه استراتژیک و اهداف سازمانی را مشخص سازد. حسابرسی عملکرد از جمله ابزارهایی است که این مهم را به انجام می رساند. در واقع این شیوه از حسابرسی، رویکردي براي ممیزي سازمان و توزیع بودجه است. حسابرسی عملکرد و مسئولیت پاسخگویی: نظام پاسخگویی نهادهاي بزرگ بخش عمومی نظیر دولت، براساس نظریه سیستمها و خرده نظامهایی تشکیل گردیده که در ارتباط و تعادل با یکدیگر شرایط لازم را براي تحقق هدفهاي آن فراهم می نمایند. نظام پاسخگویی این قبیل نهادها از انواع و سطوح متفاوتی برخوردار می باشد که تحقق آن در گرو کارکرد خرده نظام هایی نظیر بودجه، حسابداري، حسابرسی، ارزیابی عملکرد ودسترسی آزاد و آسان به اطلاعات و تناسب منطقی این سیستمها می باشد. حسابرسی عملکرد به عنوان بخشی از سیستم حسابرسی که از شیوه هاي پیشرفته اي براي ارزیابی کارایی، اثربخشی و صرفه اقتصادي منابع مالی عمومی، عملکرد دستگاههاي اجرایی استفاده می کند. در ارزیابی انواع و سطوحی از مسئولیت پاسخگویی به شرح مطالب پیش گفته به ایفاي نقش می پردازد. مزایاي استقرار حسابرسی عملکرد را به صورت عمده باید در پاسخ به نیازهاي ارزیابی مسئولیت پاسخگویی عملیات جستجو نمود. حسابرسی عملکرد در پاسخ به بخشی از نیازهاي تحقق مدیریت عمومی نوین پا به عرصه حیات گذاشت و تمرکز اصلی آن بر ارزیابی کارایی،اثربخشی و صرفه اقتصادي در مصرف منابع عمومی می باشد که به نوبه خود در فرآیند ارزیابی مسئولیت پاسخگویی عملیاتی دولتها نقش درخور ملاحظه اي ایفا می نماید. استقرار حسابرسی عملکرد در کشور در صورتی که شرایط آن فراهم شود موجب می گردد تا عملکرد دستگاههاي اجرایی بهبود یابد، سطح نظارت از مالی به مالی و عملیاتی ارتقا یابد، در تحول در سایر خرده نظامها نظیر بودجه بندي، حسابداري گزارشگري و ارزیابی عملکرد تاثیرگذار باشد و رویکرد حاکم بر دیوان محاسبات کشور را تغییر داده تا علاوه . بر ایفاي وظیفه نظارتی از نقش مشورتی خود در ارزیابی عملکرد دستگاههاي اجرایی استفاده نماید حسابرسی عملکرد و ارتقاء بهره وري در سالهاي اخیر تاکید حسابرسی عملکرد بر مواردي نظیر حساب پس دادن به مجلس و جامعه از طریق دیوان محاسبات، تاکید بر بهبود عملکرد مدیریت و افزایش بهر ه وري در این بخش و بالاخره کاهش هزینه فرصت از دست رفته است. اساس حسابرسی عملکرد در بخش خصوصی که از طریق موسسه هاي حرفه اي مستقل حسابرسی داخلی انجام می شود، بر خلاقیت، نوآوري، توان مدیریت، توان واکنش در مقابل دگرگونی هاي اقتصادي، توان پیش بینی نیازهاي مشتریان جامعه، نظام هاي موثر کنترل مدیریت و نظامهاي ارزیابی براي بهبود مستمر عملیات تاکید می ورزد. این توانایی ها قابل خریدن نیست و باید آموزش و تلاش مستمر ایجاد شود. افزایش بهره وري، چه در بخش خصوصی و در بخش عمومی، از طریق بهبود و ارتقاي مؤلفه هاي سه گانه، یعنی رعایت صرفه جویی اقتصادي، کارایی و اثربخشی امکان پذیر است . منظور از رعایت صرفه اقتصادي، کاهش هزینه عملیات، بدون لطمه وارد کردن به کارایی و اثربخشی سازمان است. مثالهایی از رعایت صرفه اقتصادي عبارت است از بهبود روشهاي خرید و تدارکات، به کارگیري کارکنان در حد نیاز، پرهیز از تهیه مواد و کالاهاي اضافی، پرهیز از به کارگیري تجهیزات گران قیمت از حد لازم و یا جلوگیري از اتلاف منابع. مقصود از ارتقاي کارایی، بهبود روشهاي عملیاتی است، مثالهایی از بهبود روشهاي عملیاتی، عبارت است از: به کارگیري روشهاي دستی یا مکانیزه مناسب، جلوگیري از گردش مکاتبه هاي نالازم، به کارگیري نظامها و روشهاي کارآمد، ایجاد سلسله مراتب سازمانی و ارتباطات مطلوب، جلوگیري از دوباره کاري و انجام کارهاي موازي و یا حذف موارد نالازم کار است. به طور خلاصه، کارایی سازمان را باید تا حدي بالا برد که به اثربخشی یا دستیابی به نتایج مورد انتظار لطمه اي وارد نشود. منظور از اثربخشی، بهبود نتایج عملیات است. به بیانی دیگر باید بیشترین بازده یا ستانده از منابع مصرف شده به دست آید. نتایج مورد انتظار یا ستانده ي سازمان ها متفاوت است. در واحدهاي فرهنگی، نتیجه عملیات، اثربخشی امور فرهنگی است که از آن واحد مورد انتظار است. در واحدهاي انتفاعی، نتایج عملیات، ممکن است میزان تولید، فروش یا سود باشد. افزایش بهر ه وري از طریق ارتقاي سه مؤلفه پیش گفته انجام می گیرد و براي حصول اطمینان از انجام آن لازم است نظام هاي کنترل مدیریت در سازمانهاي مختلف ایجاد شود. اگرچه ماهیت و اندازه نظام کنترل مدیریت در سازمانها متفاوت است. عموماً اجزاي مشخص در این قبیل نظام ها وجود دارد که عبارت است از: ساختار و سلسله مراتب سازمانی، شرح وظیفه ها و مسئولیت ها و اختیارات، موانع داخلی و تکنیک وظیفه هاي ناسازگار، ساختار گزارشگري، برنامه ریزي و رده بندي، نظام اطلاعات مدیریت، نظام اطلاعات حسابداري، شناخت عوامل محیطی، نظام هاي کنترل، به منظور هدایت فعالیتها به سوي هدفهاي سازمان. لازم به ذکر است که موفقیت در افزایش بهر ه وري، یعنی ارتقاي رعایت صرفه اقتصادي، کارایی و اثربخشی، تا حد زیادي به کفایت نظام کنترل مدیریت بستگی دارد . مراحل اجراي حسابرسی عملکرد با وجود آنکه حسابرسی عملکرد از یک بخش به بخش دیگر و از یک شرکت به شرکت دیگر تغییر می کند، اما مراحل حسابرسی عملکرد مشابه هستند. حسابرسی عملکرد از سه مرحله تشکیل می شود: الف- برنامه ریزي، ب- جمع آوري شواهد و سنجش، پ گزارشگري و پیگیري. مراحل حسابرسی عملکرد که در جدول زیر ترسیم شده است در ادامه به اختصار تبیین می شود هدف گذاري: در این مرحله حسابرسان باید رویه ها و خط مشی هاي مشتري را در ارتباط با اهداف شرکت تعیین کنند. حسابرسی عملکر دامنه وسیعی در شرکت دارد و معمولاً بر مبناي اهداف پذیرفته زیر برنامه ریزي می شود: - تعیین میزان انطباق با رویه ها، برنامه ها و خط مشی هاي مشخص. - بازبینی و ارزیابی درستی، کفایت و اعمال کنترل هاي عملیاتی. - تعیین اتکاپذیري داده هاي مدیریت تدوین شده در داخل سازمانها. - ارزیابی کیفیت عملکرد در انجام مسئولیت هاي اختصاصی. - توصیه ي بهبودهاي عملیاتی. - حسابداري و حفاظت دارایی ها. شناخت: حسابرس کار را با رسیدگی به چارتهاي سازمانی، مستندات، نقش ها ووظایف، مقررات و خط مشی هاي مدیریت، رویه ها و خط مشی هاي عملیات آغازمی کند. در پایان این مرحله، حسابرس شناخت خود از نقش ها و فرآیندها را از طریق زمینه یابی، نمودارها و یادداشت ها مستند می کند. زمینه یابی اولیه: با توجه به رسیدگی هاي اولیه، حسابرسی نتایج اش از مسائل بالقوه و نکات مهم عملیات را تلخیص می کند. همچنین حسابرس از این زمینه یابی در مرحله تدوین برنامه حسابرسی استفاده می کند. تدوین برنامه: هر حسابرسی عملکرد ساختار خاصی دارد. حسابرس، برنامه اي ١ را تدوین می کند که با تحلیل و اجراي عملیات حسابرسی بر مبناي جدول زمان بندي حیاتی هستند. اجراي عملیات: این مرحله با به کارگیري برنامه حسابرسی عملکرد در عمل ارتباط دارد. تحلیل بخش مهم دیگر این مرحله است. عملکرد واقعی شرکت با استفاده از معیارهاي متفاوت (مثل بودجه ها، اهداف، کارایی و عملکرد سایر قسمت ها انجام می شود. حسابرس پیشنهادهاي آن را بر مبناي این ارزیابی و تحلیل ارائه می کند. گزارشگري یافته ها: حسابرس، گزارش یافته ها را بر مبناي اهداف حسابرسی در گزارش تلخیص می کند. گزارش هاي حسابرسی عملکرد به اشخاص ثالث ارائه نمی شود، بنابراین معمولاً آنها شکل خاصی ندارند. اما ممکن است رهنمود در بخش عمومی درخواست شود. پیگیري: پیگیري براي برطرف کردن کمبودهاي ذکر شده در گزارش هاي حسابرسی الزامی است. معمولاً گروهی از حسابرسان . داخلی به این کار منصوب می شوند. بعضی اوقات، رسیدگی کوتاهی براي ارتقاي اهمیت پیشنهادها ارائه می شود. بسترها و الزامات حسابرسی عملکرد: الف- بسترها و الزامات درون سازمانی ب- زیرساخت هاي برون سازمانی الف- در بخش درون سازمانی براي انجام حسابرسی عملکرد مهمترین مواردي که در حیطه وظایف و اختیارات دیوان محاسبات خواهد بود به صورت زیر قابل ارائه است. اصلاح قوانین و مقررات : جهت انجام حسابرسی هاي عملکرد قوانین فعلی و مورد عمل دیوان محاسبات کشور اگرچه در مواردي کمک کننده خواهد بود لیکن عمدتاً نیاز به اصلاح خواهد داشت. اهم محورهاي فعلی مورد استفاده دیوان محاسبات در حسابرسی ها، مرتبط به بخشهاي مالی و یا حداکثر منتهی به قسمت هایی می باشد که به رویدادهاي مالی ختم می شود اما حسابرسی عملکرد الزام ورود به بخشهاي فنی و اجرایی به منظور دستیابی به اطلاعات مربوط به چگونگی انجام فعالیت، فرآیندها و اهداف مورد انتظار را طلب می نماید که چنین موضوعاتی نیاز به مجوز مقنن بیشتر از وضعیت موجود دارد که از جمله اصلاح مواردي از قانون دیوان محاسبات و نیز قانون محاسبات عمومی و به تبع آن سایر قوانین و مقررات مالی مرتبط از الزامات اینگونه حسابرسی می باشد آموزش : حسابرسان دیوان محاسبات به منظور اجراي حسابرسی هاي عملکرد نیاز به آموزش هاي تئوریک و کاربردي دارند. با توجه به متفاوت بودن ماهیت حسابرسی عملکرد با حسابرسی هاي مالی و رعایت و گستردگی حوزه فعالیت و شمول حسابرسی عملکرد، آموزش کارکنان مرتبط با انجام اینگونه حسابرسی ضروري خواهد بود به ویژه اینکه هرگونه تغییر و تحول در ساختار اداري و انجام وظایف با مقاومت سازمانی روبه رو شده و موجب کاهش بهره وري در تهیه گزارشات پیش روي می گردد. تخصصی نمودن هیات ها و گروه هاي حسابرسی: در حسابرسی عملکرد با عنایت به گستردگی نوع حسابرسی و لزوم ورود به بخشهاي مختلف فنی و اجرایی و تفاوت دستگاه ها با توجه به نوع و ماهیت انجام وظایف، وجود گروههاي تخصصی و ثابت از الزامات انجام حسابرسی به نظر می رسد. به عنوان نمونه انجام حسابرسی عملکرد در دانشگاه هاي علوم پزشکی و آشنایی با وظایف، فعالیت و فرآیند مورد عمل آنان متفاوت از انجام این حسابرسی در دستگاههاي قضایی یا سازمانهاي حمایتی با وظایف شخص بوده و هر یک تخصص ویژه و حسابرسی مرتبط را طلب می نماید. ب- زیرساخت هاي برون سازمانی : در بخش برون سازمانی به اجراي بودجه ریزي عملیاتی به عنوان اصلی ترین زیرساخت حسابرسی عملکرد و تبیین ارتباط فی ما بین اشاره شده و از ذکر دیگر عوامل کمتر موثر پرهیز می گردد. بودجه ریزي عملیاتی زمانی شروع می شود که سازمان اهداف خود را به صورت قابل سنجش شناسایی نماید. این اهداف، نتایج قابل سنجش را که در طی یک دوره زمانی معین قابل حصول است را مشخص می کند. بنابراین اهداف قابل تصور در بودجه ریزي عملیاتی به نحوي کاملاً مرتبط، مورد انتظار حسابرسی هاي عملکرد نیز بوده و جمع اهداف پیش بینی شده به شکل کلی در مؤلفه هاي حسابرسی عملکرد قابل جستجو خواهد بود. همچنین مشخص شدن عناصر کلیدي بودجه ریزي عملیاتی در دستگاههاي اجرایی به نحو موثري به تعیین شاخص و معیار در دستیابی به هدف که از دغدغه هاي اصلی حسابرسی عملکرد است، کمک خواهد کرد. که این مورد از الزامات بودجه ریزي عملیاتی خواهد بود که به مثابه بسترهاي مناسب اجراي حسابرسی عملکرد به صورت زیر قابل بررسی می باشد. اهداف قابل سنجش: زمانی که دستگاههاي اجرایی اهداف خود را به شکل قابل سنجش شناسایی و نتایج آن را در دوره ي معین و قابل حصول مشخص نمایند، در این صورت بررسی و تطبیق عملکرد با هدف براي حسابرسان به آسانی ممکن می گردد. استراتژي ها: تعیین استراتژي ها به عنوان مجموعه اي از رهنمودها براي مقابله با وضعیت خاص در آینده یا نگرش به درون سازمان در خصوص انجام فعالیت ها از نکات و مطالب با اهمیت است که در جاي خود در گزارشات حسابرسی عملکرد موثر است. برنامه ریزي عملیاتی: وقتی که برنامه ها به فعالیت ها و اقدامات اجرایی تقسیم شده و این فعالیتها به صورت ریز شده و مشروح با ذکر منابع قابل سنجش مشخص شود بررسی و تطبیق هر فعالیت و ریز فعالیت با هدف موردي آن ممکن می گردد و از درون این فرآیندها، معیارهاي مورد عمل حسابرسی نیز قابل احصا و استفاده خواهد بود. معیارهاي سنجش عملکرد: هنگام اجراي بودجه ریزي عملیاتی، شاخص هایی براي سنجش و پایش عملکرد در جهت اجراي استراتژي ها و برنامه هاي عملیاتی تهیه و معیارهاي مربوط به داده، ستاده، نتایج و کارایی را در خود می گنجاند. هزینه، ستاده یا هزینه- نتیجه این بدیهی است که چه ارتباط تنگاتنگ و نزدیکی با حسابرسی عملکرد خواهد داشت و به جرات می توان اذعان کرد که انجام صحیح و علمی هر کدام از این عناصر در بودجه عملیاتی به همان میزان تاثیرگذاري در اجراي بودجه،در روند انجام حسابرسی هاي عملکرد نیز موثر خواهد بود. اولویت بندي و تخصیص منابع : زمان تهیه بودجه باید به تعیین اولویت ها و تخصیص منابع و اقدامات هزینه یابی براي اجراي استراتژي ها، برنامه هاي عملیاتی و نتایج توجه نمود. در این صورت هر کدام از این اولویت بندي ها و هزینه یابی به ویژه در تعیین قیمت تمام شده و کمک به صرفه اقتصادي فعالیت یا طرح کمک شایان خواهد کرد واضح است که در امر حسابرسی عملکرد، هزینه هاي نهایی یا قیمت تمام شده داراي اهمیت ویژه می باشد. جمع آوري، ارزشیابی و یا پیش بینی نتایج : نهایتاً از عناصر کلیدي بودجه ریزي عملیاتی، جمع بندي تمام عوامل تاثیرگذار و ارزشیابی و پایش آنها خواهد بود که براي هر فعالیت و فرآیند به صورت جزیی ارزیابی صورت می گیرد و این عمل به عبارتی یک نوع حسابرسی عملیاتی است. هر چند دیدگاه در حسابرسی بسیار حائز اهمیت می باشد اما بررسی و اخذ این نتایج راه هموار شده اي براي انجام حسابرسی عملکرد خواهد بود. چالش هاي فرآروي حسابرسی عملکرد و راهکارهاي بهبود آن حسابرسی عملکرد، به لحاظ موضوع و محدوده مورد رسیدگی همواره با چالش هاي عمده محیطی و محاطی روبرو است. چالش هاي محیطی شامل، مواردي چون سیاست هاي کلان، قوانین و مقررات و... که تحت کنترل حسابرسان نیست. لکن چالش هاي محاطی، عمدتاً تحت کنترل حسابرسان است. بنابراین، براي شناسایی و حل و فصل آن ها لازم است چالش هاي مذکور مورد بررسی و کالبد شکافی قرار گیرند و راهکارهاي محتمل و ممکن مشخص شوند. برخی از چالش هاي محاطی مربوط به ارتباط تنگاتنگ نظارتی بین حسابرسان عملکرد و حسابرسی شوندگان است و برخی دیگر مربوط به مشکلات جنبه هاي فنی و حسابرسی است در ادامه از مورادي که داراي اهمیت بیشتري می باشد مورد بررسی قرار می گیرد__ چالش هاي تعیین معیار: در رهنمودهاي کاربردي اینتوساي ١ معیارهاي حسابرسی عملکرد اینگونه تعریف شده است. استانداردهاي عملکرد معقول و قابل دسترس که به وسیله آن ها می توان صرفه اقتصادي، کارایی و اثر بخشی فعالیت ها را مورد اینتوساي،. 2004. با توجه به ویژگی هاي خاص حسابرسی عملکرد، من جمله چالش برانگیز بودن اهداف ) « ارزیابی قرار داد حسابرسی، و به دلیل نقش محوري معیارها در حسابرسی عملکرد، معیارهاي حسابرسی باید به نحوي انتخاب شود که کیفیت، استقلال و بی طرفی گزارش ها را تضمین نماید.. عدم اعمال دقت در تعیین معیارهاي می تواند منجر به دستیابی به نتایج نادرست گردیده و ارائه و پذیرش گزارش را با چالش جدي مواجه سازد. از طرفی به دلیلی گستردگی دامنه رسیدگی و تنوع موضوعات تحت رسیدگی در حسابرسی عملکرد، انجام هرحسابرسی مستلزم تعیین معیارهاي خاص خود خواهد بود. از طرف دیگر به لحاظ فقدان معیارهاي پذیرفته شده براي تمامی رشته ها و موضوعات مختلف، در بسیاري از موارد تعیین معیارها بر اساس قضاوت حسابرسی صورت می گیرد. جدایی از این، نداشتن برنامه ریزي راهبردي واحدهاي اقتصادي، عدم وجود اطلاعات عملکردي مناسب، عدم اجراي بودجه ریزي عملیاتی،مشکلات پذیرش معیارهاي تعیین شده توسط مدیریت و در دسترس نبودن مجموعه معیارهاي حسابرسی عملکرد از دیگر مشکلات موجود است . رایدر اعتقاد دارد در نبود استانداردها یا سایر معیارهاي موثر، می توان از این سه راهکار استفاده کرد: الف- تجزیه و تحلیل مقایسه اي بین عملکرد جاري با عملکرد گذشته و یا عملکرد واحد مورد رسیدگی با واحدي مشابه. ب- استفاده از استانداردهاي جایگزین بسیاري از گروهها، سازمانها مانند واحدهاي تولیدي، بیمارستانها و بانکها که استانداردهاي یکسان و قابل مقایسه اي را براي ارزیابی عملکرد به کار می برند. ج- آزمون منطقی بودن عملیات با استفاده از تجارب قبلی در حسابرسی عملیاتی توسط حسابرسان . علیرغم حساسیت موضوع و دشواریهاي کار، هر یک از شاخصه هاي صرفه اقتصادي، کارایی و اثربخشی با معیارهاي خاص قابل ارزیابی و سنجش است. تجربه کشورهاي مختلف حاکی از موفقیت در این زمینه می باشد. تعیین معیارهاي حسابرسی عملکرد با استفاده از منابعی مانند قوانین و مقررات، خط مشی و رویه ها، عملکرد دوره هاي قبل، استانداردهاي حرفه اي، تجارب و ارزش ها، شاخصهاي کلیدي عملکرد، توصیه کارشناسان مستقل، دانش تخصصی، معیارهاي مورد استفاده در حسابرسی قبلی و سازمانهاي . داراي فعالیتهاي مشابه و روشهاي پذیرفته شده مدیریت امکان پذیر می باشد. فقدان بودجه ریزي عملیاتی شاید دلیل اصلی فرآیندي بودن حسابرسیها و رسیدگیها؛ عملیاتی نبودن نظام بودجه بندي و بودجه ریزي است. حسابرسی عملکرد چیزي نیست که دستگاههاي نظارتی ویژه دیوان محاسبات کشور به تنهایی بتوانند اجرایی کنند. اصولاً چنین هدفی جز با عملیاتی شدن بودجه ریزي امکان پذیر نخواهد بود. مادامی که هزینه تمام شده و زمان مورد نیاز طراح ها مشخص نشود و اولویت بندي صورت نگیرد امکان سنجش عملکرد وجود نخواهد داشت. در قانون برنامه چهارم توسعه، دولت مکلف گردیده تا نسبت به عملیاتی کردن بودجه اقدام کند. اما با پایان یافتن اعتبار برنامه پنج ساله تاکنون این کار عملی نشده بلکه قوانین بودجه سنوات اخیر بجاي عملیاتی شدن و تفصیل دقیق اعتبارات و برنامه کلی تر شده است. گویی مدیران اجرایی رغبتی به این کار از خود نشان نمی دهند. حتی ممکن است بتوان گفت گاهی حرکت در مسیر عقب گرد است و این امر، نظارت و حسابرسی را با مشکل جدي مواجه می سازد. بودجه ریزي عملیاتی به مثابه ریل گذاري است و واگن بدون ریل امکان حرکت نخواهد داشت. در میان مدلهاي مدیریت عملکرد مدلی که از تناسب بیشتري برخوردار است که بتوان بودجه ریزي بر مبناي عملکرد و حسابرسی عملکرد را بر مبناي آن بنا نهاد مدل بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت ١ می باشد. این مدل تاکید خاصی بر نتایج می نماید و نتیجه گرایی یکی از مفاهیم اصلی اصلی آن را شکل می دهد مدل از دو بخش توانمند سازي و نتایج تشکیل شده است که در بخش نتایج، نتایج کارکنان، نتایج مشتري، نتایج جامعه و نتایج عملکردهاي کلیدي مدنظر قرار می گیرد.براي هر دسته از نتایج کارکنان، مشتري، جامعه و نتایج عملکردهاي کلیدي، شاخصهاي برداشتی و عملکردي تعریف می گردد، که با اعمال شاخصهاي مذکور می توان میزان دستیابی به نتایج در حوزه هاي موردنظر را به دقت مورد پایش و اندازه گیري قرار داد. علاوه بر این در قلب مدل، منطق رادار نهفته است که بر طبق این منطق، لازم است هر سازمان نتایجی را که به عنوان پیامد دستیابی به خط مشی و راهبردهاي خود هدف گذاري نموده است، مورد سنجش قرار داده و اندازه گیري نماید. در این مورد سازمان باید مجموعه اي از رویکردهاي روشن، با ثبات و یکپارچه را که تامین نتایج مطلوب را امکان پذیر می نماید، شناسایی و تدوین نموده و آنها را به طریقی نظام یافته و به گونه اي که از اجراي کامل آنها اطمینان حاصل شود، جاري نماید. سازمان باید به طور مرتب، رویکردهاي خود را مورد ارزیابی و بازنگري قرار داده و آنها را بهبود دهد. عدم تبیین جایگاه نظارت در قوانین کشور : مروري بر سند چشم انداز بیست ساله ایران و ابلاغ سیاستهاي نظام در راستاي رشد و توسعه اقتصادي نشان می دهد که اهمیت نظارت و بازخورد آن مورد کم ترین توجهی قرار گرفته است. قوانین برنامه و بودجه هاي سنواتی نیز که باید در لواي سند مذکورتنظیم شوند به دنبال جایگاه نظارت نبوده اند. براي نمونه فصل پانزدهم قانون برنامه چهارم به امور نظارت اختصاص یافته و براساس ماده 157 وظایفی همچون بررسی عملکرد مواد قانونی، بررسی عملکرد سیاستهاي اجرایی، بررسی متغیرهاي اقتصاد کلان، ارزیابی نتایج عملکرد و ارائه پیشنهادهاي لازم به منظور بهبود، جهت ارائه به مجلس شوراي اسلامی بر عهده ریاست جمهور گذارده شده است و همچنین ماده 158 اشعار می دارد سازمان مدیریت و برنامه ریزي کشور به منظور ارزیابی میزان پیشرفت کشور در چهارچوب موازین برنامه چشم انداز و سیاست هاي کلی نظام، شاخصهاي مربوط را متناسب با شاخصهاي بین المللی تنظیم و مقایسه کرده و درتیر ماه هر سال نتایج حاصل را به همراه نقاط ضعف و قوت و پیشنهادهاي موثر براي بهبود وضعیت کشور به مقام معظم رهبري، دولت و مجلس شوراي اسلامی تقدیم می کند. از متن موارد مذکور به سادگی می توان برخی مبانی اولیه حسابرسی عملیاتی را استخراج کرد لیکن مشخص نیست با وجود مراجع نظارتی قانونی همچون دیوان محاسبات کشور علل واگذاري امور مذکور به دولت چه بوده است ضمن آنکه از کم و کیف اجراي تکالیف قانونی یاد شده و نتایج حاصله اطلاعات شفافی در دست نیست. قانون اساسی به صلاحیت و اختیار دیوان محاسبات در حسابرسی اثربخشی هزینه ها دیدگاه ویژه اي قائل است که جایگاه دیوان محاسبات در اصل 55 قانون اساسی خود ترجمان این واقعیت است که در سازماندهی حکومتی نظام جمهوري اسلامی ایران، ماموریت محاسبه اثربخشی عملکرد دولت در مصرف اعتبارات به دیوان محاسبات کشور به مثابه نهاد عالی محاسباتی واگذار شده است. نهایتاً اینکه مجلس محترم شوراي اسلامی می تواند با تصویب قوانین جدید اصلاحی و ضمن جلوگیري از موازي کاري دستگاههاي نظارتی و اجرایی، در رابطه با وظایف محوله براي ارزیابی عملکرد دستگاهها و نهادهاي دولتی باید بسترهاي حقوقی و قانونی را بیش از پیش براي دیوان محاسبات کشور فراهم نماید . نا آشنایی مدیران دولتی با حسابرسی عملیاتی و فواید آن: پژوهشهاي به عمل آمده ١ نشان می دهد که مدیران بخش دولتی آشنایی کافی با حسابرسی عملیاتی و فواید آن نداشته و علیرغم تبلیغات حرفه اي به عمل آمده از سوي دستگاههاي نظارتی و مراکز علمی کشور، تقاضاي کافی از سوي مسئولان و مدیران دستگاههاي دولتی مبنی بر انجام حسابرسی عملکرد وجود ندارد. در این راستا پیشنهاد می شود دیوان محاسبات کشور و سازمان حسابرسی با همکاري سایر دستگاههاي نظارتی اقدام به برگزاري دوره هاي آموزشی براي مدیران دستگاههاي اجرایی جهت آشنا نمودن آنان به فواید حسابرسی عملیاتی به عنوان یکی از موثرترین خدمات مشاوره اي مدیریت اقدام نمایند. چالشهاي وضعیت عمومی حسابرسان: ادارات حسابرسی با مجموع چالشهایی در انجام حسابرسی هاي عملکرد مواجه می شوند. دستیابی به یک منبع مطمئن منابع مالی کافی، مهمترین چالشی است که سازمانهایی که قصد حسابرسی عملکرد دارند با آن مواجه هستند. ارائه حقوق کافی به کارکنان چالش دیگري است. چرا که استخدام و بازآموزي پرسنل شایسته، با انرژي و مجرب بدون امکان استفاده از یک ساختار حقوق رقابتی، غیرممکن است. انجام درست حسابرسی عملکرد نیاز به استخدام افراد حرفه اي با مدرك دانشگاهی، ولی نه از یک رشته از دیگر موارد قابل ذکر است. ویژگی حسابرسی عملکرد چند تخصصی بودن و تیم حرفه اي است. در حسابرسی عملکرد علاوه بر استقلال فردي، استقلال تیم حسابرسی از عناصر پروتکل حسابرسی است. آموزش براي پرسنلی که به امر حسابرسی می پردازند نیز از دیگر ضروریات است. افرادي که در امر حسابرسی عملکرد، حرفه اي محسوب می شوند، این مهارت را از طریق ترکیبی از آموزشهاي رسمی و حین کار همراه با تجربه به انجام حسابرسی کسب نموده اند . استقرار نیافتن حسابرسی داخلی به عنوان زمینه اي اساسی: حسابرسی داخلی در شرایط حاضر نقش بازوي مدیریت را بر عهده دارد و وقتی از یک حسابرس داخلی خواسته می شود که نقش بازوي مدیریت را بر عهده بگیرد می توانیم این وظیفه را حسابرسی عملیاتی بنامیم. براساس بیانیه منتشره 1978 انجمن حسابرسی داخلی آمریکا با عنوان استانداردهایی براي کاربرد حسابرسی، تغییر وظایف حسابرسی داخلی بیش از پیش مشهود شد و وظیفه ي حسابرسی عملیاتی به عهده حسابرسی داخلی گذاشته شد (شاه محمدي، مقصود، تهران: 1377 ). بر این اساس و علیرغم پیش بینی واحد حسابرسی داخلی در اساسنامه ها و یا سایر آیین نامه هاي دستگاه ها و شرکت هاي دولتی، واحد ذکر شده یا عملاً استقرار نیافته و یا به دلایلی همچون پایین بودن اختیارات، مقاومت سایر مدیران و.. . از اهداف خود فاصله گرفته و عمدتاً تبدیل به بخش بازرسی به جاي نظارت مناسب و عملیاتی گردیده است. به این مضمون باید اضافه کرد که بخش عمده اي از فعالیتهاي مهم اقتصادي دولت در . طرح هاي تملک دارایی هاي سرمایه اي اصولاً فاقد حسابرسی داخلی است. بررسیهاي حسابرسان داخلی و شناختی که آنان از سامانه ي کنترلهاي داخلی به دست می آورند می تواند مورد استفاده حسابرسان مستقل قرار گیرد. از طرف دیگر خود حسابرسان داخلی در صورت دارا بودن شرایط لازم می توانند به انجام حسابرسی عملیاتی اقدام کنند. دیوان محاسبات کشور می تواند با کمک تشکل هاي حرفه اي از جمله جامعه حسابداران رسمی ایران، سازمان حسابرسی و سایرمراجع ذیصلاح نسبت به آموزش و گسترش فعالیت و اختیارات واحد حسابرسی داخلی در دستگاههاي اجرایی در راستاي انجام حسابرسی عملکرد اقدامات لازم را به عمل آورد. سایر موارد: در پایان این بخش باید عنوان نمود که جداي از مباحث ذکر شده پیرامون چالشهاي به کارگیري حسابرسی عملکرد موارد دیگري ازجمله نبود قوانین و مقررات لازم الاجرا، فقدان برنامه هاي بنیادین آموزشی، حاکمیت تفکر اقتصاد دولتی در ایران، وجود نظام نامناسب مالی در کنار پایین بودن فرهنگ نظارت پذیري، چالش با اصل مسئولیت پذیري و پاسخگویی مدیران و نیاز به آموزشهاي کلاسیک و استفاده از تخصصهاي گوناگون از دیگر مشکلات موجود می باشد. ضمن اینکه از چالشهاي دسترسی حسابرسان به مدارك و شواهد مربوط به موضوع حسابرسی عملکرد نباید غافل شد. انتظار می رود سیاستگذاران، مراکز علمی ونظارتی کشور ضمن یک عزم ملی اهتمام و انسجام خود را در برطرف کردن موانع یاد شده به کار گرفته و شرایط استقرار این نوع حسابرسی را فراهم سازند. حسابرسی هاي عملکرد با بررسی صرفه اقتصادي، کارایی و اثربخشی دستگاهها، از طریق شناسایی دلیل ایجاد انحرافات و ناکارآمدي ها موجب ارتقاي بهر ه وري، شفافیت و پاسخگویی دستگاههاي دولتی می گردد و همواره داراي رهنمودهاي لازم براي نقاط ضعف مربوط به عملکرد مدیران است و به مدیران واحد اقتصادي کمک می کند تا با غلبه بر مشکلات و مسائل خود، توصیه هاي لازم را به دست آورند و به این ترتیب زمینه براي بهبود و بهسازي اجراي یک طرح، برنامه یا عملکرد سازمان و ارتقاي کیفیت اجراي کارها هر چه بیشتر و بهتر فراهم شود. اهداف حسابرسی عملکرد شامل ارزیابی عملکرد، شناسایی فرصتهاي بهبود عملیات از نظر کارایی ، اثربخشی و صرفه اقتصادي و ارائه پیشنهاد براي بهبود عملیات یا انجام اقدامات اصلاحی می باشد. باید عنوان نمود که حسابرسی عملکرد بر حسب نوع و دامنه رسیدگی داراي مزایایی از جمله شناسایی نواحی مشکل آفرین، علل مربوط به آن وراهکارهاي بهبود آن، فراهم آوردن فرصتهایی براي حذف هر گونه عدم کارایی و اتلاف منابع و بررسی عملکرد اشخاص و واحدهاي سازمانی می باشد ضمن آنکه با شناسایی فرصتهایی براي افزایش سطح خدمات و شناسایی بخشهاي غیرضروري، بی کفایتی ها وسهل انگاري ها باعث بهبود خط مشی ها و رویه ها می شود. بر این اساس حسابرسی عملکرد در مقایسه با حسابرسی مالی و رعایت داراي کارکردهاي متمایز می باشد. هدف در حسابرسی مالی بررسی و اظهارنظر در خصوص صورتهاي مالی است در حالی که در حسابرسی عملکرد تجزیه و تحلیل و بهبود روشها و عملکرد مدنظر می باشد. دامنه اطلاعات مورد استفاده در حسابرسی مالی صرفاً به مدارك و سوابق مالی مربوط است در حالی که در حسابرسی عملکرد تمام عملیات سازمان در حوزه رسیدگی مدنظر قرار گرفته، همچنین به لحاظ زمانی و نوع نتایج حسابرسی نیز با هم متفاوت می باشند. نکته ي دیگر که باید مدنظر قرار داد این است که هر چند در حال حاضر حسابرسی عملکرد تاکید بر سه مولفه کارایی، اثربخشی و صرفه اقتصادي عملیات دارد ولی برخی از صاحبنظران مولفه هاي دیگر غیر از موارد یاد شده از جمله بی طرفی، محیط زیست، اخلاق سازمانی و بهره برداري مناسب از نیروي انسانی را از جمله کارکردهاي حسابرسی عملکرد به حساب می آورند. در قسمتهاي دیگر از مقاله ارتباط حسابرسی عملکرد با بودجه ریزي عملیاتی و نقش آن در ارتقا بهره وري و پاسخگویی مورد بررسی قرار گرفت. به اذعان تمامی نظریه پردازان بودجه ریزي و حسابرسی، استقرار نظام بودجه ریزي و حسابرسی بر مبناي عملکرد به روساي دستگاههاي اجرایی و مقامات ارشد تصمیم گیرنده کشور به منظور اتخاذ تصمیمات بهتر و به کارگیري اثربخش تر منابع کمک می نماید و تاثیر بسزایی در بهبود کیفیت مدیریت دارد. کمی کردن عملکرد به مدیران اجازه می دهد تا با نظارت بر روند تغییرات، مشکلات و مسائل احتمالی و بالقوه را شناسایی کرده و بتوانند اقدامات اصلاحی لازم را انجام دهند. در مورد نقش حسابرسی عملکرد در نظام پاسخگویی باید عنوان نمود که ارتقاي سطح مسئولیت پاسخگویی مالی فعلی به سطوح بالاتر نظیر مسئولیت پاسخگویی عملکرد و برنامه با هدف افزایش کارایی، اثربخشی و صرفه اقتصادي مستلزم کاهش کنترلهاي سنتی غیرضروري و حذف مقررات زائد می باشد تا مقامات اجرایی با آزادي عمل بیشتر بر نتایج عملیات تاکید ورزند و در قبال پسامدهاي مصرف منابع مالی عمومی پاسخگو باشند. از این رو بازنگري در قوانین و مقررات موجود و حذف مقررات دست و پاگیر از الزامات ارتقاي سطح مسئولیت پاسخگویی و تحقق شعار محوري مدیریت عمومی نوین خواهد بود. در رابطه با نقش حسابرسی عملکرد در ارتقاي بهره وري نیز باید اشاره نمود که بهره وري بخش خصوصی و عمومی معمولاً با ارزیابی عملکرد سنجیده می شود و بهبود عملکرد نیز وابسته به ارتقاي مولفه هاي سه گانه، یعنی رعایت صرفه جویی اقتصادي، کارایی و اثربخشی می باشد. در بخش دیگري از مقاله ضمن بررسی مراحل اجراي حسابرسی عملکرد، بسترها و الزامات حسابرسی عملکرد شامل بسترها و الزامات درون سازمانی و زیرساختهاي برون سازمانی مورد بررسی قرار گرفت که در این راستا شایسته است نقش اساسی اجراي بودجه ریزي عملیاتی، هم در تبیین شاخصها و معیارهاي مورد عمل و هم در دسترسی به اهداف پیش بینی شده مورد توجه قرار گیرد. در بخش انتهایی مقاله چالشهاي فراروي به کارگیري حسابرسی عملکرد و راهکارهاي بهبود آن مورد نقد و بررسی قرار گرفت. به نظرمی رسد حسابرسی عملکرد تاکنون آن گونه که مورد انتظار است در کشور به مرحله اجرا درنیامده و ضروري است. سیاستگذاران،مراکز علمی و مسئولان اجرایی کشور، ضمن یک عزم ملی اهتمام و انسجام خود را در برطرف کردن تنگناهاي یاد شده به کار گرفته و شرایط استقرار حسابرسی عملکرد را به منظور بهبود عملیات و تحقق اهداف موردنظر فراهم سازند. انتظار از مجلس شوراي اسلامی رفع تنگناهاي قانونی و از مراکز علمی و دستگاههاي نظارتی همچون دیوان محاسبات کشور، تبیین و ارائه مبانی تئوریک و کاربردي و تهیه شاخصهاي مناسب سنجش با توجه به مسائل ساختاري حاکم بر بخش دولتی ایران است. 2349534988500 7689851180950فصل نهمارائه برنامه اي خاص ( که حاصل تجربه خدمتی می باشد و تمایلبراي اجراي آن با ارائه پیشنهاد بهتر )00فصل نهمارائه برنامه اي خاص ( که حاصل تجربه خدمتی می باشد و تمایلبراي اجراي آن با ارائه پیشنهاد بهتر )773430173482000ارائه برنامه: از آنجا که یک تجزیه و تحلیل مالی همیشه وسیعتر از یک تجزیه و تحلیل ساده بودجه ای است، امروزه لازم است که یک افشاء دقیقتری (مشروح تری) از اجرای بودجه و همچنین اطلاعات مالی فراهم شود. نیاز به توسعه مهارتهای لازم و فراهم نمودن آموزش برای تهیه کنندگان و استفاده کنندگان از اطلاعات مالی وجود دارد، و در سطح بخش ها، بکارگیری حسابداران ماهر خیلی کم است و مدیریت مالی از اهمیت کمتری در اجرای قانون برخوردار است. اولین گام به سمت سیستم حسابداری تعهدی در رومانی با ایجاد یک چارجوب قانونی انجام شد. طبقه بندی حسابداری و بودجه با شروع سال 2006 رومانی توانایی تهیه حسابهای ملی منطبق با ESA95 بود. رویه های حسابداری نیاز به سازگاری با مفاهیم مربوط به پرداخت های تامین مالی اتحادیه اروپا (پرداخت ها، مخارج قابل قبول و . . .) دارد. گزارشگری مالی باید به موقع، کامل و قابل اعتماد باشد و انحراف ها از بودجه را مشخص نماید. نحوه ارزیابی اثربخشی و کارایی رویه های مخارج و برنامه ها – شامل بودجه تامین شده از منابع اتحادیه اروپا – تاسیس(ایجاد) خواهند شد. برای پیشرفت بیشتر در این منطقه ها سرمایه گذاری قابل توجهی در جهت توسعه و آموزش کارکنان صورت گرفته است. در موارد زیادی بوسیله اجرای پروژه های اتحادیه اروپا و سایر برنامه های تخصصی پشتیبانی شده است. بعلاوه، مجلس در سطح مرکزی و شوراهای محلی برای سطح محلی نیاز است بوسیله افزایش ظرفیت اطلاعات بودجه ای تجزیه و تحلیل شده تقویت بیشتر شوند، تا آنها بتوانند نقش کامل متعادل توان اجرایی را بازی کنند. با توجه به فرایند حسابداری نقدی به تعهدی در ایران خصوصاً در خانواده بهداشت ودرمان که از اهمیت بسزایی برخوردار میباشد در سال 1389 هجری شمسی وزارت بهداشت ودرمان وآموزش پزشکی بدنبال تغییر رویکرد از نقدی به تعهدی برآمد که پس از برگزاری جلسات متعدد وکارگروههای حسابداری وتشکیل گردهمایی دانشگاههای علوم پزشکی سراسر ایران ونظر خواهی از حسابداران خبره وکارشناسان مالی شروع به آموزش های اولیه این طرح در اصفهان ،تهران ،کرمانشاه ،کردستان ،مشهد مقدس ،و... شدند با وجود کمبود نیروهای متبحر خوشبختانه پس از گذراندن یکسال جمع آوری اطلاعات وبرنامه نویسی موفق به تهیه نرم افزار نظام نوین مالی در دانشگاهها شدند .بی شک این برنامه دارای مشکلات وضعف های برنامه نویسی زیادی بود که با همفکری عزیزان همکار راه وبستر این کار بنحو شایسته فراهم گردید در سال 90 دانشگاهها موفق به تغییر رویکرد حسابداری از نقدی به تعهدی شدند ودر کنار آن اکثر دانشگاهها بصورت موازی ثبت سند حسابداری نقدی را نیز دنبال کردند در پایان به چند نمونه از ارائه برنامه بصورت فهرست وار اشاره مینمایم . 1-به كارگيري سيستم الكترونيكي اطلاع رساني خدمات مالي 2-ايجاد سيستم يكپارچه درآمدهاي اختصاصي (وصولي) در سطح دانشگاه 3- به روز رساني پرداخت حقوق ومزایای پرسنل دانشگاهي 4-برخورداري از بايگاني متمركز، امن و داراي فضاي كافي در رابطه با اسناد مالي 5- افزايش رفاه نسبي همكاران از خدمات مالي دانشگاه 6-یک پارچه سازی صدور اسناد بمنظور جلوگیری از هزینه های اضافی 7- آموزش حسابداران واستخدام نیرو های تازه نفس ودارای مدرک دانشگاهی 8-اهمیت دادن به کارائی حسابدار در دانشگاها وآموزش دادن واستفاده از تجربیات همکاران دانشگاههای دیگر با تبادل اطلاعات از نزدیک 9- كاركنان قابليت رشد شخصي و حرفه اي و نيز توانايي اداره كردن خويش را دارند. 10- سازمان و اهداف آن راهنماي عمل مديريت و كاركنان 11- نقش مدير يك نقش حرفه اي است و نه صرفاً تجربه اندوزي در حين عمل.ست. 12- مديريت به عنوان يك فرآيند مشاركتي در نظر گرفته شده است. فرآيندي كه نقش مدير در آن كمرنگ است و بيشتر نقش يك پشتيبان، تسهيل گر وهماهنگ كننده را دارد 13-کارشناسان حسابداری بايد از ميان افراد توانمند و آشنا به قوانين و مقررات و همچنين به فنون حسابداري و نرم افزارهاي كاربردي انتخاب شوند. فارغ التحصيلان رشته هاي مديريت و حسابداري در اولويت باشند 14 - كنترل و نظارت مستمرمدیران مالی به عنوان نمايندگان دانشگاهها، علاوه بر كنترلهاي قبل از خرج در خصوص نحوه مصرف اعتبارات دستگاهها بايد كنترلهاي بعد از خرج در خصوص نحوه استفاده از اموال اعمال نمايند ( اين قسمت از كنترلها مورد غفلت واقع شده است) 15- برنامه ريزي و مراقبت جهت حفظ مقدار موجودي هر يك از اقلام كالاهاي مورد نياز در انباردانشگاه در حد مطلوب خود 16-تفکیک وظایف شغلی افراد در دنشگاه بطوریکه دیگران در امور ی که به آنها مربوط نمیباشد مداخله ننمایند. 17-- هر ماه یکبار از یک واحد طبق چک لیست تهیه شده بازدید ومعایب ومشکلات موجود نوشته و در جلسه مدیران واحدها مطرح نمایند 18- - چنانچه مدیریتی نسبت به رفع معایب موجود در واحد مربوط به خود اقدام ننماید مراتب سریعاً به رئیس دانشگاه اعلام شود 19-کارایی واثربخشی سازمان در گرو رشد ودر نتیجه تلاش بیشتر کارکنان است

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته