دانلود عوامل موثر بر رشد گیاهان (docx) 43 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 43 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
فهرست TOC \o "1-3" \h \z \u عوامل موثر بر رشد گیاهان PAGEREF _Toc312010979 \h 4دید کلی PAGEREF _Toc312010980 \h 4آشنايي با عوامل موثر بر رشد گياه PAGEREF _Toc312010981 \h 5رشد گياه PAGEREF _Toc312010982 \h 5عوامل مؤثر بر رشد گياه PAGEREF _Toc312010983 \h 5عوامل ژنتيکي: PAGEREF _Toc312010984 \h 5عوامل محيطي : PAGEREF _Toc312010985 \h 6محيط : PAGEREF _Toc312010986 \h 6تقسيم بندي عوامل محيطي PAGEREF _Toc312010987 \h 6آيا عامل ژنتيکي مهمتر است يا عامل محيطي ؟ PAGEREF _Toc312010988 \h 7عوامل محيطي مؤثر بر رشد گياه PAGEREF _Toc312010989 \h 8مقدمه PAGEREF _Toc312010990 \h 8عوامل محيطي ضروري PAGEREF _Toc312010991 \h 8عامل رطوبت (يا آب): PAGEREF _Toc312010992 \h 8عامل نور : PAGEREF _Toc312010993 \h 9عامل دما : PAGEREF _Toc312010994 \h 10عامل تهويه : PAGEREF _Toc312010995 \h 11خاک PAGEREF _Toc312010996 \h 11نسبت تناسب اجزاي تشكيل دهنده خاك PAGEREF _Toc312010997 \h 12PH چيست؟ PAGEREF _Toc312010998 \h 12اهميت PHدر تغذيه گياه PAGEREF _Toc312010999 \h 13خواص خاك و حاصلخيزي آن PAGEREF _Toc312011000 \h 14بافت مریستمی PAGEREF _Toc312011001 \h 15ریشههای اولیه را میتوان به 4 منطقه تقسیم بندی نمود PAGEREF _Toc312011002 \h 16کلاهک ریشه PAGEREF _Toc312011003 \h 16مریستم انتهایی PAGEREF _Toc312011004 \h 17منطقه طویل شدن PAGEREF _Toc312011005 \h 17منطقه بلوغ PAGEREF _Toc312011006 \h 17رشد طولی ساقه PAGEREF _Toc312011007 \h 17رشد برگ PAGEREF _Toc312011008 \h 18رشد شاخه ها PAGEREF _Toc312011009 \h 19اثر هورمون اکسین بر رشد طولی گیاهان PAGEREF _Toc312011010 \h 19اثر هورمون جیبرلین بر رشد طولی گیاهان PAGEREF _Toc312011011 \h 19اکولوژی گیاهی PAGEREF _Toc312011012 \h 20تعریف جامعه گیاهی PAGEREF _Toc312011013 \h 21تعریف جامعه شناسی گیاهی PAGEREF _Toc312011014 \h 21صفات بوم شناسی PAGEREF _Toc312011015 \h 21عوامل پراکنش گیاهان PAGEREF _Toc312011016 \h 23عوامل آب و هوایی PAGEREF _Toc312011017 \h 24عوامل خاکی PAGEREF _Toc312011018 \h 24عوامل زیستی PAGEREF _Toc312011019 \h 25توالی گیاهی PAGEREF _Toc312011020 \h 27تراريوم چيست PAGEREF _Toc312011021 \h 32عوامل موثر در رشد و نمو گیاهان باغبانی PAGEREF _Toc312011022 \h 32دما : PAGEREF _Toc312011023 \h 33نياز سرمايی (Chilling requirement): PAGEREF _Toc312011024 \h 34اثر عرض جغرافيايی در دمای محل : PAGEREF _Toc312011025 \h 35اثر ارتفاع در دما : PAGEREF _Toc312011026 \h 35تنش دمای زياد : PAGEREF _Toc312011027 \h 36درجه – روز رشد(Growth Degree days(GDD) : PAGEREF _Toc312011028 \h 36نور : PAGEREF _Toc312011029 \h 37كيفيت نور : PAGEREF _Toc312011030 \h 37مدت نور : PAGEREF _Toc312011031 \h 38شدت نور : PAGEREF _Toc312011032 \h 40آب : PAGEREF _Toc312011033 \h 41هوا : PAGEREF _Toc312011034 \h 42تاثیر صدای زنان بر روی رشد گیاهان PAGEREF _Toc312011035 \h 43
عوامل موثر بر رشد گیاهان
دید کلی
-190500248285رشد در گیاهان بر خلاف جانوران ، بطور یکنواخت اتفاق نمیافتد. زیرا در گیاهان رشد به مناطق خاصی محدود میشود. در گیاهان دو نوع رشد ، تحت عنوان رشد اولیه و رشد ثانویه تشخیص داده شده است. رشد اولیه در انتهای اندامهای هوایی یا ریشهها و در زواید جانبی مانند برگها و جوانهها رخ میدهد. از آنجا که رشد اولیه در نوک ریشهها و اندامهای هوایی اتفاق میافتد، گیاهان میتوانند دارای رشد نامحدود باشند.
در برخی از گیاهان مانند ذرت و آفتابگردان ، گلدهی پس از تولید تعداد مشخصی برگ صورت میگیرد و پس از گلدهی رشد رویشی متوقف میشود. در بیشتر گیاهان بجز تک لپهایهای درختی ، رشد اولیه ضرورتا معادل رشد طولی است. ساقهها و ریشه در بسیاری از گیاهان دارای رشد قطری نیز میباشند که به این افزایش قطر ، رشد ثانویه اطلاق میشود. رشد ثانویه در ناحیهای رخ میدهد که رشد طولی متوقف شده باشد.
آشنايي با عوامل موثر بر رشد گياه
رشد گياه
توسعه ممتد و فزاينده يک موجود زنده را اصطلاحاً رشد ميگويند. رشد را با معيارهاي مختلفي از جمله طول، ارتفاع، قطر و توليد ماده خشک ارزيابي و بيان ميکنند. رابطه رشد گياه و عامل رشد يا به عبارت ديگر منحني رشد يک منحني S شکل است، منحني رشد داراي سه قسمت مختلف؛ مرحله رشد کند، مرحله رشد سريع و مرحله رشد ثابت است.
عوامل مؤثر بر رشد گياه
بطور کلي دو گروه از عوامل، بر رشد گياه موثر هستند که بعنوان عوامل محيطي و عوامل ژنتيکي بيان ميشوند.
عوامل ژنتيکي:
منظور از عامل ژنتيکي همان ساختار و تشکيلات ژنتيکي گياه است. به عبارت ديگر با توجه به خصوصيت ژنتيکي، هر گياه توان و استعداد معيني براي توليد دارد.
عملكرد پتانسيل يا پتانسيل ژنتيكي به پتانسيل يا مقدار توليد گياه در شرايط مناسب گفته ميشود.
شناسايي عوامل محدود در محيط رشد يكي از اهداف پرورش دهندگان گياهان ميباشد. آنها با حذف عوامل محدود کننده سعي در افزايش توليد تا حد پتانسيل ژنتيکي را دارند.اما بدليل وجود عوامل محدودکننده، نميتوان به سقف پتانسيل رسيد ولي ميتوان به آن نزديك شد.
عوامل محيطي :
عوامل محيطي متعددي وجود دارند كه بيش از ۵۲ عامل محيطي، تاكنون شناسايي شدهاند، که ميتوانند رشد گياه را تحت تاثير قرار بدهند.
محيط :
مجموعهاي از شرايط خارجي که رشد و تکامل موجودات زنده از جمله گياهان را تحت تاثير قرار ميدهد، را محيط ميگويند. از جمله عوامل داخلي به ژنتيك گياه ميتوان اشاره كرد. ولي تعدادي از عوامل كه در خارج از گياه وجود دارند و رشد گياه را تحت تاثير قرار ميدهند را تحت عنوان محيط شناسايي كردهاند.
تقسيم بندي عوامل محيطي
عوامل محيطي به دو دسته تقسيم ميشوند :
۱)عوامل محيطي مفيد يا اصطلاحاً عوامل محيطي ضروري كه حتماً بايد در محيط رشد گياه وجود داشته باشند. مثل نور، دما و خاک مناسب و آب کافي؛
۲)عوامل محيطي که براي رشد گياه زيانبار هستند.
آيا عوامل محيطي موثر بر رشد گياه قابل کنترل هستند؟
عوامل محيطي متعدد مي باشند و بطور مثبت و منفي، رشد گياه را تحت تاثير قرار ميدهند. ممکن است عوامل محيطي در باغ و باغچه خيلي قابل کنترل نباشند مانند نور. اما بعضي از اين عوامل با يک مديريت صحيح قابل کنترل هستند مثلاً رطوبت خاک، اگر آبياري طبق اصول مناسب باشد ميتوان رطوبت خاک را در يک حدي که براي رشد گياه مناسب باشد کنترل كرد.
اما در محيط گلخانه و يا محيط بسته که گلها و گياهان زينتي توليد و تکثير ميشوند، عوامل محيطي قابل کنترل هستند. يعني مي توانيم با روشن کردن لامپ، مقدار نوري كه براي رشد گياه مناسب است را افزايش دهيم. پس در محيط گلخانه ميتوان خيلي از عوامل محيطي را کنترل کرد ولي در فضاي بيرون بعضي از اين عوامل از کنترل ما خارج هستند.
بخشي از عوامل محيطي مفيد و بخش ديگر زيان آور هستند. از جمله عوامل محيطي زيانآور ميتوان به گرماي زياد، خشکي، سرما، شوري خاک و آلودگي هوا اشاره کرد.
هدف شناسايي عوامل محيطي زيان آور و حذف آنها از محيط رشد گياه ميباشد. براي اين منظور گياهان را در خاك شور يا هواي آلوده پرورش نميدهند. و با آبياري به موقع از خشكي گياه و كمي آب جلوگيري ميكنند به عبارت ديگر عوامل محيطي زيانآور را حذف و عوامل محيطي مفيد را تقويت ميكنند.
آيا عامل ژنتيکي مهمتر است يا عامل محيطي ؟
هر دو عامل مهم ميباشند ولي در درجهي اول در زمان انتخاب بذر، قلمهزني و تکثير آن بايد سعي کنيم گياهي انتخاب کنيم که از نظر ژنتيکي، کميت و کيفيت بالايي داشته باشد. سپس عوامل محيطي را براي رشد آن فراهم کنيم که اين پتانسيل ژنتيکي بتواند خود را ظاهر کند و در نهايت گياهي با توليد بالا و کيفيت خوب داشته باشيم.
عوامل محيطي مؤثر بر رشد گياه
عوامل محيطي مؤثر بر رشد گياه / خاک محيطي طبيعي رشد و تغذيه گياه
مقدمه
عوامل محيطي ضروري
عوامل ضروري موثر بر رشد گياه متنوع و متعدد هستند ولي از مهمترين آنها ميتوان به عواملي مانند نور، دما، رطوبت، تهويه و عناصر غذايي اشاره کرد. هر كدام از اين عوامل جداگانه توضيح داده ميشوند.
عامل رطوبت (يا آب):
گياه نيز مانند ساير موجودات زنده براي رشد مناسب نياز به آب دارد، با به عبارت ديگر آب مايهي حيات تمام موجودات زنده از جمله گياه است. در محيط رشد گياه، آب بايد به مقدار کافي و با کيفيت مناسب وجود داشته باشد زيرا رشد گياه را تحت تأثير قرار ميدهد و باعث ميشود عناصر غذايي موجود در محيط رشد گياه از جمله خاک در آن حل شده و جذب عناصر غذايي صورت بگيرد. نقش مهم ديگر آب شركت در عمل فتوسنتز است. فتوسنتز واکنشي است که اساس توليد گياهي بر آن استوار است. به عبارت ديگر فقدان فتوسنتز فقدان رشد در گياه محسوب ميشود. نقش ديگر آب تنظيم دماي برگ و گياه ميباشد. گياه از طريق انجام عمل تعرق، دماي خودش را پائين ميآورد و به مقدار قابل تحمل ميرساند، و اگر عمل تعرق آب از گياه نبود، گياه بر اثر افزايش دما ميسوخت.
براي رشد گياه، هر دو رطوبت کم و زياد زيان آور خواهد بود زيرا اگر رطوبت خاک زياد باشد گياه بدليل کمبود اکسيژن و تهويه نامناسب دچار مشکل ميشود و چنانچه رطوبت خاک کم باشد بدليل کمبود آب، خاک گياه دچار خشکي و پژمردگي ميشود، بنابراين هدف تأمين رطوبت در حد مناسب است. معمولاً رطوبت مناسب را رطوبت افسي تعريف ميکنند.
رطوبت افسي، رطوبتي است که مقدار آب اضافي را بعد از انجام عمل آبياري، از خاک خارج نموده و شرايطي را فراهم ميكند تا گياه بتواند از آب و اکسيژن کافي بهرهمند شود.
نکتهاي که در بحث آب مدنظر قرار ميگيرد اينست که:
معمولاً نياز آبي گياه زياد ميباشد و گياه براي هر يك كيلوگرم توليد ماده خشك ۵۰۰ کيلوگرم آب را از خاک جذب ميکند. يا بعبارت ديگر گياه مانند تلمبهاي است که بطور مرتب آب را از خاک ميگيرد و از طريق عمل تعرق، آنرا وارد اتمسفر و هواي بيرون ميکند و از کل آبي که گياه جذب ميکند %۹۹ به مصرف تعرق ميرسد و يک درصد از آن (% ۱) در ساختمان گياه مورد استفاده قرار ميگيرد.
عامل نور :
نور در عمل فتوسنتز نقش مهمي دارد. يعني گياهان سبز بدليل داشتن کلروفيل ميتوانند انرژي خورشيدي را جذب بکنند و در طي عمل فتوسنتز، گلوکز و ساير مواد مورد نيازشان را بسازند. در درجهي اول نور بايد مناسب باشد، نور مناسب نوري است که از لحاظ کيفيت و شدت و طول مدت خوب و مناسب باشد.
از نظر طول دوره نوري، گياهان را به سه گروه تقسيم ميکنيم:
۱)گياهان روز بلند
۲)گياهان روز کوتاه
۳)گياهان بي تفاوت
گياهان روز بلند
گياهاني هستند که به طول روز بالايي نياز دارند و چنانچه در شرايط طول روز کوتاه کشت شوند نميتوانند گلدهي خوبي داشته باشند.
گياهان روز کوتاه
گياهان روز کوتاه چنانچه در شرايط روز بلند کشت شوند به مرحله گل دهي نميرسند.
عامل دما :
دما ميتواند بطور مستقيم و غير مستقيم رشد گياه را تحت تاثير قرار بدهد. بذري که در خاک کشت ميشود به يک حداقل دمايي نياز دارد تا جوانه بزند و اصطلاحاً آنرا صفر گياه ميگويند. دما در جذب آب و عناصر غذايي توسط گياه نقش مهمي دارد. همچنين دماي مناسب در مراحل مختلف رشد سني متفاوت است يعني در مرحله استقرار گياهچه، رشد سريع و گل دهي متفاوت ميباشد.
عامل تهويه :
اکسيژن کافي براي رشد بهتر گياه بايد در خاک وجود داشته باشد. معمولاً در خاک بدليل تنفس ريشه، و فعاليت موجودات ذرهبيني و تجزيه مواد آلي توليد CO2 زياد است پس اين CO2 توليد شده بايد از خاک خارج شود و بجاي آن اکسيژن وارد خاک بشود.
در بعضي شرايط خاك داراي تهويه ضعيف است اما چه عواملي باعث تهويه نامناسب در خاک ميشوند؟ تهويه نامناسب ميتواند دو عامل داشته باشد.
۱)زيادي رطوبت خاک، يعني خاک از آب اشباع شده جايي براي هوا و اکسيژن باقي نمانده است؛
۲) تراکم و فشردگي خاک، يعني اکسيژن کافي در خاک نگهداري نميشود.
خاک محيطي طبيعي رشد و تغذيه گياه
بستر کشت گياه، ميتواند محيط جامد يا مايع باشد. هر کدام از اين دو محيط مشتمل بر دو محيط طبيعي و مصنوعي است. محيط جامد طبيعي رشد گياه خاک، و محيط مايع طبيعي بستر آب رودخانهها و درياچهها است که يکسري گياهان آبزي بر روي آن رشد و نمود دارند. کشت هايدروفونيک (Hydrophonic) يا محلولهاي کشت از جمله محيطهاي مصنوعي ميباشند.
خاک
بطور کلي خاک از تجزيه و تخريب سنگها و کانيهاي تشکيل دهنده پوسته زمين بوجود ميآيد و اجزاء مختلفي دارد. يک بخش جامد با فضايي که در بين ذرات خاک قرار گرفته است.
نسبت تناسب اجزاي تشكيل دهنده خاك
خاک مناسب از نظر رشد و نمو گياه خاکي است که %۵۰ بخش جامد و %۵۰ فضاي بين ذرات يا منافذ خاک را تشکيل بدهد. لذا از %۵۰ بخش جامد معمولاً %۴۵ بايد مواد معدني و %۵ ماده آلي را تشکيل بدهند و %۵۰ فضاي بين ذرات بايد بطور مساوي بين آب و هوا تقسيم بشود.
خاک تامين کننده آب، اکسيژن و عناصر غذايي مورد نياز گياه است. گياه از خاك بعنوان لنگرگاه محل استقرار خود استفاده ميكند. خاک بايد از نظر خصوصيات فيزيکي، شيميايي و بيولوژيك محيط مناسبي براي رشد گياه باشد. خصوصيات فيزيکي خاک مانند بافت، ساختمان و منافذ، دما و تهويه خاک بايد مناسب و خوب باشد. بعنوان مثال اگر بافت خاک سنگين باشد در هنگام آبياري، آب در خاک ميماند و بدي تهويه بوجود ميآيد و يا چنانچه خاک شني يا سبک باشد هيچ آبي در خودش نگه نميدارد و کود اضافه شده به خاک، شسته ميشود. بافت خوب، بافتي است متوسط باشد (نه سنگين و نه سبك) يعني آب و هواي مناسبي براي رشد گياه داشته باشد. خاک از نظر خصوصيات شيميايي نيز بايد وضعيت خوبي داشته باشد يعني خاک نبايد شور يا داراي ترکيبات شيميايي مسموم کننده براي رشد گياه باشد. خاک بايد داراي PH مناسب باشد به عبارت ديگر نبايد PH کم و زياد شود.
PH چيست؟
PHغلظت يون هيدروژن در محلول خاک را مشخص ميکند و اين غلظت در محلول خاک بسيار کم بوده و معمولاً بصورت اعداد اعشاري و مقياس لگاريتمي بيان ميشود. لگاريتم منفي غلظت يون هيدروژن در محلول خاک را اصطلاحاً PH ميگويند.
PH دامنهاي بين صفر و چهارده در محلولها دارد که معمولاً PH 7 را PHخنثي ميگويند و PH کوچکتر از ۷، PH اسيدي و بزرگتر از ۷ را، PH قليايي ميگويند. دامنه PH معمولاً در خاک بين ۳ تا ۱۰ متغير است.
اهميت PHدر تغذيه گياه
۱) PHکمتر از ۵ و ۵ /۵ باعث اسيدي شدن خاک و حلاليت زياد بعضي ازعناصر غذايي و در نتيجه مسموميت گياه ميشود. عناصري مانند آهن، آلومينيوم و منگنز و ... ؛
۲) PH خيلي زياد خاك، باعث کمبود بعضي از عناصر خاك ميشود؛
۳) PH خاک بر رشد و فعاليت موجودات زنده تاثير ميگذارد؛
۴) PH خاک بر حلاليت عناصر غذايي تاثير ميگذارد؛
۵) PH خاک بطور مستقيم يا غير مستقيم رشد گياه را تحت تاثير قرار ميدهد.
خاک نبايد شور باشد و موجودات ذرهبيني مفيد به تعداد کافي در خاک وجود داشته باشند مانند باکتريها و قارچها. علاوه بر آن بايستي به مقدار کافي عناصر غذايي داشته باشد، يعني از لحاظ بيولوژيكي متناسب باشد يا به عبارت ديگر حاصلخيز باشد.
عناصر غذايي موجود در خاک معمولاً بصورت کاتيون يا آنيون توسط گياه جذب ميشود و نسبت مناسبي بايد بين عناصر غذايي وجود داشته باشد در غير اينصورت گياه دچار مشکل ميشود. جدول صفحه بعد خصوصيات خاك حاصلخيز را بيان ميكند.
واقعاً اگر خاک خصوصيات مناسبي داشته باشد مي تواند بطور مستقيم يا غيرمستقيم رشد گياه را تحت تاثير قرار بدهد و اگر عوامل مضر و زيان آور در خاک وجود داشته باشند باعث محدود شدن رشد گياه ميشوند.
گاهي خاك را بطور طبيعي در اختيار داريم و گاهي مجبوريم در بعضي شرايط، خاک را با اضافه يا کم کردن موادي بطور مصنوعي آن را مناسب کنيم. بعنوان مثال در باغباني معمولاً براي پرورش گل بايد مواد آلي خاک زياد باشد در غير اينصورت بايستي از طريق اضافه کردن کود حيواني يا ماده ديگر، ماده آلي خاك را افزايش بدهيم. اگر بافت خاک مناسب نباشد ميتوانيم مقداري ماسه يا خاک اضافه کنيم و خاکي که بافتش سنگين است تعديل شود و بافتي مناسب بوجود آيد.
خواص خاك و حاصلخيزي آن
خواص خاكمشخصات يك خاك حاصلخيز1- عمق خاكعمق زياد نيمرخ خاك كه به اين ترتيب منطقه ريشهدواني آن كافي گرديده و حجم بزرگي از خاك براي جذب مواد غذايي را فراهم ميآورد.2- الف) باعث (دانهبندي) texture ب) ساختstructureبافت متناسب و ساخت خوب (نظم موضعي ذرات) بعنوان عامل مهمي براي تقسيم متناسب خلل و فرج در خاك به حساب ميآيد كه قابليت ريشهدواني و قابليت نفوذ آب و ذخيره آن و همچنين وضع تهويه خاك را افزايش و بهبود ميبخشد. علاوه بر اين عوامل مزبور نيز بعنوان وسيله تغيير شكل خاك حايز اهميت هستند. بافت خاك براي سنجش مواد غذايي ذخيره موجود در خاك نيز ميتواند معيار خوبي شناخته شود.3- واكنش خاكدرجه PH حد اعتدال بعنوان شاخص خوبي از وضع آهك خاك است كه به اين ترتيب در ساخت خاك و قابليت جذب بسياري از مواد غذايي موثر ميباشد.4- مقدار مواد غذاييزيادي مواد غذايي ذخيره و مطلوب بودن وضع تحرك آنها در خاك موجب تدارك خوب مواد غذايي قابل جذب براي گياهان ميشود.5- مقدار هوموس و تركيبات آنمقدار نسبتاً زياد مواد هوموسي غني از عناصر غذايي بعلت خاصيت جذبكنندگي زيادش اثر مناسبي بر روي ساخت، عمل جذب مواد غذايي و موجودات زنده خاك دارد.6- خواص جذب كنندگيقابليت خوب فراوان خاك موجب ذخيره زياد مواد غذايي با اتصال سستي ميشود كه ايجاد قدرت تامپوني خوبي در مقابل افزايش فوقالعاده مواد غذايي و محافظت آنها در مقابل آبشويي از ويژگيهاي آنست.7- مقدار مواد مضرعاري از مواد سمي (آلي و معدني
بافت مریستمی
رشد طولی دارای مناطقی است که سلولها در حال رشد سریع هستند. این بافتهای دائما زایا ، مریستم نامیده میشوند. سلولهای بافتهای مریستمی دارای دیواره نازک ، هسته بزرگ و در اکثر موارد واکوئلها کوچک هستند. مریستمهای انتهایی در انتهایی ریشهها و اندامهای هوایی وجود دارند و منجر به افزایش رشد اولیه و یا رشد طولی میشوند. همه سلولهای مریستمی دارای قدرت تکثیر هستند و پس از تکثیر میتوانند رشد کرده، تمایز یافته، با تغییر شکل ، بافتهای مختلف را بوجود آورند.
ریشههای اولیه را میتوان به 4 منطقه تقسیم بندی نمود
ریشهها معمولا اولین اندامی هستند که طی جوانه زنی بذر پدیدار میشوند. معمولا ریشه به 4 منطقه تقسیم میشود که عبارتند از: کلاهک ریشه ، مریستم انتهایی ، منطقه طویل شدن و منطقه تارهای کشنده یا منطقه بلوغ. البته بجز کلاهک ریشه ، مرز این مناطق تا حد زیادی با یکدیگر همپوشانی دارد. سلولهای مریستم انتهایی همزمان با اینکه تقسیم میشوند، توسعه مییابند و بنابراین در منطقه طویل شدن قرار میگیرند. بسیاری از سلولهای واقع در منطقه طویل شدن در حال تمایز یافتن هستند و سلولهای خاصی مانند تارهای کشنده در منطقه بلوغ طویل میشوند.
-123825436245کلاهک ریشه
سلولهای کلاهک ریشه از یک مریستم خاص کلاهک ریشه بوجود میآیند و سلولهای قدیمیتر به تدریج به طرف نوک ریشه منتقل میشوند. همینطور که سلولهای کلاهک بالغ میشوند، عمل تمایز نیز در آنها صورت میگیرد. و هنگامی که کاملا تمایز یافتند نسبت به نیروی جاذبه زمین حساس میشوند و کلاهک ریشه غالبا باعث حفاظت مریستم انتهایی از صدمات مکانیکی میشود.
مریستم انتهایی
تقسیمات سلولی انجام شده در مریستم انتهایی ، منشا همه سلولهای ریشه است. هیچگونه زایده جانبی نزدیک منطقه انتهایی ریشه تشکیل نمیشود. سلولهای مریستم انتهایی کوچک و تقریبا مکعبی شکل هستند. این سلولها تا مدتی تقسیم میشوند.
منطقه طویل شدن
این منطقه ، محلی است که رشد ریشه سریع است و سلولها ضمن اینکه توسعه مییابند دائما تقسیم میشوند.
منطقه بلوغ
پس از اینکه تقسیم و طویل شدن سلولها متوقف شد، سلولها بالغ شده، و ستونی از انواع مختلف سلول را تشکیل میدهند. گسترش ریشههای فرعی در این منطقه ، شاخص خوبی برای نشان دادن پایان منطقه طویل شدن است. در منطقه بلوغ ، استوانه مرکزی بافت آوندی ، پس از تشکیل توسط آندودرم احاطه میشود و خود این لایه توسط لایهای از سلولهای پوست محصور میگردد.
رشد طولی ساقه
رشد ساقه نیز مانند رشد ریشه ، حاصل تولید مثل سلولهای مریستم انتهایی است. سلولهایی که در ورای این مریستم تولید میشوند، ابتدا طویل شده و نوک ریشه در حال رشد را به سمت بالا میرانند و آنگاه به شکل بافتهای متحدالمرکز ساقه کامل ، تمایز مییابند. مریستم راس ساقه بوسیله کلاهکی از سلولها پوشانده نشده است، اما از جهات دیگر ، بافتهای ریشه و ساقه بهم شباهت دارند. ساقه از نمو جوانه انتهایی و شاخهها از نمو جوانههای جانبی یا نابجا بوجود میآیِند. منطقه رشد طولی که زیر انتهایی است و با عدم تساوی طول میانگرهها قابل تشخیص است. رشد ساقه با رشد میانگرهها تکمیل میگردد.
-161925999490رشد برگ
برگها از تولید مثل سلولهایی که در پهلوهای مریستم انتهایی ساقه جای دارند، حاصل میآیند. سلولهای این قسمت ، سریعتر از سلولهای اطراف خود تقسیم میشوند و زایده های کوچک انگشت مانندی به نام جوانه انتهایی برگ را پدید میآورند. این ساختارهای جنینی تدریجا رشد میکنند و به برگهای کامل تبدیل میشوند. نوک ساقهها معمولا دارای تعدادی جوانه اولیه برگ است که فاصلههای میان گرهی بسیار کوتاهی آنها را از همدیگر جدا میسازند.
بیشتر رشد طولی ساقه به علت طویل شدن سلولهایی صورت میگیرد که همین فاصلههای میان گرهی را تشکیل میدهند. اما جوانههای اولیه برگی که فاصله کوتاه میان گرهی را در راس ساقه از هم جدا میکنند، قبل از آنکه طویل شوند در اطراف مریستم انتهایی تجمع مییابند و مجموعهای به نام جوانه انتهایی را میسازند. با آغاز رشد جوانه اولیه برگ ، سلولهای قاعده آن دمبرگ و بقیه سلولها پهنک و در برخی گیاهان گوشوارک را بوجود میآورند.
رشد شاخه ها
پیش از کامل شدن تمایز برگ ، جوانه نوع دومی معمولا در زاویه میان ساقه و دمبرگ رشد میکند. این جوانههای مولد شاخه نظیر همان ساختمان جوانههای انتهایی را دارند و میتوانند مبدل به شاخه شوند. جوانههای مولد شاخه اغلب به سرعت رشد نمیکنند. پارهای از آنها به مدت چندین سال در حال زندگی نهفته میمانند. در فصل زمستان ، جوانههای مولد شاخه غیر فعال ، درست در بالای مناطق مدور و کوچکی که محل اتصال برگها در فصل رشد گذشته بودهاند، مشاهده میشوند. به این نقاط ، اثر برگ گفته میشود.
اثر هورمون اکسین بر رشد طولی گیاهان
هورمون اکسین عامل مهم گسترش سلول است. رشد پهنک برگ دو لپهایها تحت تاثیر اکسین ، کاهش دارد. بر عکس پهنک برگ تک لپهایها ، دمبرگ و غلاف برگ دو لپهایها تحت تاثیر اکسین رشد میکنند. رشد طولی ساقه تحت تاثیر اکسین زیاد ، افزایش مییابد. رشد طولی ریشهها بوسیله اکسین زیاد ، کاهش مییابد اما ریشهزایی افزایش مییابد.
اثر هورمون جیبرلین بر رشد طولی گیاهان
افزایش میان گرههای ساقه توسط هورمون جیبرلین آندروژن ، باعث ایجاد قد طبیعی در گیاهان میشود. در ارقام کوتوله گیاهان ، اعمال جیبرلین اگزوژن باعث تحریک رشد و رسیدن ارتفاع آن به حالت طبیعی میشود. مطالعات درباره ژنهای متعددی که جهش در آنها عامل کوتولگی است و در بیوسنتز جیبرلین دخالت دارند، انجام شده است.
اثر هورمون اسید آبسیزیک بر رشد طولی گیاهان
این هورمون باعث کاهش رشد اندام هوایی میشود و سطح برگها نیز کاهش مییابد که به تحمل گیاه در شرایط تنش خشکی کمک میکند.
اکولوژی گیاهی
از نظر انواع موجودات زنده مورد مطالعه ، دانش بوم شناسی به بوم شناسی گیاهی ، جانوری و انسانی تقسیم میشود. موضوع بوم شناسی گیاهی بررسی روابط بین گیاهان مختلف با خود و با محیط پیرامون آنهاست.
هر موجود زندهای برای برخی از فرآوردهها و فرایندهای زیستی اساسی بطور انکارناپذیری به محیط زیست خود و بویژه به موجودات زنده دیگر وابسته است. لازمه بقا ، همبستگی گروهی است و بررسی چگونگی این همبستگیها مورد توجه دانش اکولوژی است. دانش اکولوژی مجموعه شناختهایی است که انسان درباره اثرات محیط بر روی موجودات زنده ، اثرات موجود زنده بر روی محیط و ارتباطات متقابل بین موجودات زنده دارد.
وقتی موجود زندهای از لحاظ بوم شناسی مورد مطالعه قرار میگیرد، هدف این است که معلوم شود، چرا موجود مورد نظر در محیطهای خاص و تحت شرایط معینی زندگی میکند؟ شرایط محیطی چه اثراتی بر موجود زنده دارند؟ و موجود زنده به نوبه خود چه تحولاتی در محیط پدید میآورد؟ طبیعی است که خود انسان به عنوان یک موجود زنده ، متاثر از عوامل محیط و موثر بر روی عوامل طبیعت در چارچوپ مطالعات اکولوژی از توجه و اهمیت ویژهای برخوردار است.
تعریف جامعه گیاهی
کوچکترین واحد اجتماعات گیاهی را جامعه گیاهی مینامند. یک جامعه گیاهی مانند سایر جامعهها از افراد متعددی تشکیل یافته است که در بعضی صفات با یکدیگر شباهت دارند و همین اشتراک منافع و وجود صفات مشترک سبب شده است که در شرایط واحد برویند و به طریق همزیستی معنوی با یکدیگر زندگانی کنند. بنابراین دو اجتماع گیاهی که از لحاظ سیمای ظاهری و ترکیب و صفات بوم شناختی (فراوانی ، بارز بودن یا غلبه ، تراکم ، اهلیت ، توانایی زیستی ، طبقه بندی ، وابستگی و ...) با یکدیگر مشابه باشند، جامعه گیاهی واحدی را تشکیل میدهند.
تعریف جامعه شناسی گیاهی
دانشی که اجتماعات گیاهی را مورد بررسی قرار میدهد و درباره صفات مختلف آنها ، تغییرات حاصل از نفوذ شرایط محیط در اجتماعات مذکور و همچنین تکامل این اجتماعات بحث و گفتگو میکند، جامعه شناسی گیاهی نامیده میشود. دانش جامعه شناسی اعم از اینکه جامعه مورد نظر انسانی یا جانوری یا گیاهی باشد، هیچ گاه با یک فرد از آن اجتماع سروکار ندارد، بلکه با گروه و توده افراد در ارتباط است.
صفات بوم شناسی
-30480029210صفات بوم شناسی عبارتند از: فراوانی ، بارز بودن ، تراکم ، اهلیت ، توانایی زیستی ، طبقه بندی ، وابستگی و غیره.
صفات مختلف بوم شناختی ، جامعههای گیاهی را از یکدیگر مشخص میکند و سبب تمایز آنها از یکدیگر میشود. مثلا فراوانی ، تعداد افراد یک گیاه در واحد سطح است و غلبه معرف پوشش و سطحی است که گیاه اشغال کرده است. بنابراین فراوانی و غلبه یک گونه گیاهی ، در جامعههای مختلف متفاوت است و یک گیاه ممکن است فراوان باشد، ولی پوشش زیاد نداشته باشد. بالعکس گیاه دیگر هر چند به فراوانی نوع اول نباشد، ولی ممکن است پوشش زیادی داشته باشد و از لحاظ غلبه بر او پیشی بگیرد.
بطور کلی در یک جامعه گیاهی یک یا دو گیاه غالب وجود دارد. گیاهان غالب ممکن است یک ساله ، چند ساله ، درختچه و یا درخت باشند که به نسبت بیشتری از محیط خود بهرهمند میشوند. نامی که به یک جامعه گیاهی داده میشود، از گیاهان غالب آن جامعه گرفته شده است. مانند جامعه راشستان و بیدستان.
وابستگی گیاهان به جامعههای مختلف یکسان نیست. مثلا بعضی از گیاهان در جامعههای مختلف دیده میشوند و گیاه هر منطقهای محسوب میگردند. در حالی که بعضی دیگر در جامعههای محدودتری ظاهر میشوند، لذا نمیتوانند خود را با محیطهای مختلف و عوامل گوناگون سازش دهند و ناچار در همه جوامع دیده نمیشوند. بعضی دیگر فقط به جامعه خاصی بستگی دارند و در شرایط محدودی که در آن جامعه برایشان فراهم است، ظاهر میگردند. در چنین حالتی این گیاهان معرف آن جامعه محسوب میشوند.
عوامل پراکنش گیاهان
شرایط مختلف محیط در همه نقاط سطح زمین به یک میزان فراهم نیست و از این رو در نقاط مختلف ، گیاهان متفاوتی دیده میشوند. بطور کلی عوامل اکولوژی عبارتند از : عوامل آب و هوایی یا اقلیمی ، عوامل خاکی ، عوامل زیستی. این است که ترکیب و سیمای رستنیهای مختلف در هر گوشه جهان مشخص است و با نقاط دیگر تفاوت فاحش دارد. به عنوان مثال اختلاف تابش نور خورشید در عرضهای جغرافیایی مختلف در ترکیب و سیمای مدارات مختلف تغییراتی ایجاد میکند. بطوری که سیمای جنگلهای استوایی کاملا با سیمای جنگلهای معتدل فرق میکند.
با این حال اگر شرایط محیط در دو نقطه مساوی و یکنواخت باشد، نیز ممکن است در ترکیب رستنیهای آن دو نقطه اختلاف شدید مشهود گردد، زیرا موانع طبیعی بسیاری میتوانند از پراکنش گیاهان در نقاط مناسب جلوگیری کنند. عوامل طبیعی مانند اقیانوسها ، کوهها و بیابانها مانع کلی پراکندگی گیاهان در دو محیط مشابهاند و اگر این سدهای طبیعی ، قارهها و خشکیها را از یکدیگر جدا نمیساخت، شاید پراکنش بسیاری از گیاهان مختلف جهان سریعتر صورت میگرفت.
عوامل آب و هوایی
گیاهان تحت تاثیر آب و هوا قرار گرفته و شکل زیستی خاصی مییابند، یعنی شکل و سیمای ظاهری آنها تا حدی تابع آب و هوای محیطشان میشود و در این صورت میتوانند کم و بیش از تقسیمات کلی آب و هوایی موثر واقع شوند. بدیهی است درختان و جنگلها همواره بر اثر تعریق ، مقدار متنابهی بخار آب دفع میکنند و بر مقدار بخار آب جو به میزان قابل ملاحظهای میافزایند. در این صورت مناطق جنگلی همواره در اثر باران مشروب میشوند و دارای آب و هوای مرطوباند. هر قدر تعداد درخت در محیطی کمتر باشد و به جای آن بوتههای گیاه و چمنزار سطح خاک را بپوشاند، به همان نسبت از بارندگی محیط و رطوبت زمین کاسته میشود.
دما و بارندگی از عوامل اقلیمی مهمی هستند که ظهور گونههای مختلف گیاهی و رویش آنها را تعیین میکنند. دما بر فعالیتهای تعرق ، تنفس ، رویش ، رشد و تولید مثل تاثیر میگذارد. بارندگی سالیانه عامل اصلی در تعیین انتشار گیاهان است. بطور کلی جنگلها ، نواحی پرباران را اشغال میکنند. صحراها در نواحی کم باران دیده میشوند و علفزارها در نواحی دارای بارندگی متوسط وجود دارند. نور سومین عامل اقلیمی مهمی است که در رشد گیاه ، گل دادن و فتوسنتز آن تاثیر بسزایی دارد. بسیاری از گونهها نیازهای نوری نسبتا معینی دارند. برخی از آنها مانند رستنیهای کف جنگل ، برای رشد به نور کم و بعضی دیگر مانند درختان به نور زیاد دارند.
عوامل خاکی
عواملی که در پراکنش ، رشد و بقای گیاه تاثیر میگذارند، عبارتند از: دمای خاک ، مقدار آب ، اکسیژن ، مواد آلی ، مواد کانی و درجه اسیدی خاک. دمای خاک در رشد گیاه بویژه از لحاظ تاثیر در جذب آب و مواد کانی ، عامل موثری به شمار میآید. در دماهای پایین ، دراز شدن ریشه متوقف گشته، سبب کندی نفوذ آن به طبقات واجد آب و مواد کانی میشود، لذا میزان جذب آب و مواد کانی کاهش مییابد. باکتریها نیز در خاک سرد غیر فعالاند. بنابراین مواد کانی به اندازه کافی در دسترس ریشه قرار نمیگیرد. در این صورت کشتکاران ناگزیرند از کودهای نیتروژندار استفاده کنند. دمای پایین خاک و هوا ، همراه با بادهای شدید ، سبب کوتاه ماندن گیاهان نواحی کوهستانی میشوند.
-4095751163320عوامل زیستی
گیاهان در طبیعت همراه با سایر موجودات زنده ، اعم از جانور و گیاه ، زندگی میکنند و از این رو هر یک از آنها کم و بیش در زندگی موجودات دیگر تاثیر دارد. بطور کلی طبیعت میدان تنازع بقاست و ضعیف همواره مغلوب قویتر از خود میشود. جانوران و پستانداران گوشتخوار ، پستانداران علفخوار را طعمه خود میسازند و علفخواران از رستنیها و گیاهان وحشی تغذیه میکنند و کمک آنها به جامعه گیاهی فقط ریختن فضولات و تقویت جزئی خاک است.
خرگوش و موش و مورچه خسارات زیادی به جامعههای گیاهی وارد میسازند، ولی در اثر احداث راهروهای زیر زمینی خاک را تهویه میکنند و یا آنکه در پراکندگی دانهها و سایر فعالیتها بوم شناسی موثرند. بنابراین جانورانی که در جامعه گیاهی زیست میکنند، هر در وضع محیط زیستی خود موثرند و اثرات سودمند یا زیانبخش بر روی آن جامعه باقی میگذارند و حالت تعادل را برقرار میسازند، بطوری که از بین رفتن یکی از آنها موازنه طبیعی آن جامعه را بر هم میزند و دگرگون میسازد.
تنازع بقا یکی از مسائل مهم زیستی جهان گیاهی و از خواص عمومی جوامع گیاهی به شمار میرود و در بین افراد یک گونه و یا گونههای مختلفی که در مجاورت یکدیگر میرویند و دارای نیازهای مشترکاند و به وجود دیگری نیاز ندارند، حکمفرماست. بنابراین تنازع بقا از مشخصات جامعههای گیاهی است.هنگامی که گیاه در شرایط مناسب میروید و در معرفی کمبود مواد غذایی و عواملی مانند نور و هوا واقع نشده است، یعنی ریشه آن به راحتی از آب و مواد غذایی استفاده میکند و ساقه و برگ آن نیز از نور و هوا بهرهمند میگردد و بطور کلی مزاحمتی برای گیاه مجاورش فراهم نمیسازد، مسئله تنازع بقا مفهومی ندارد.
ولی پس از آنکه تعداد افراد رو به افزایش گذاشت و گیاهان مختلف با یکدیگر تماس نزدیک حاصل کردند و به عبارت دیگر ، اصطکاک منافع بین آنها ایجاد شد، گیاه قویتر ، گیاه ضعیفتر را حتی اگر از افراد همان گونه باشد، در مضیقه میگذارد و از شرایط زندگی و حق حیات محروم میسازد تا حدی که باعث از بین رفتن آن میشود. بنابراین تنازع بقا معرف کمبود مواد و عوامل مورد نیاز برای زندگی گیاه است و نشانگر آن است که آب و نور و مواد غذایی به حد کافی در اختیار کلیه گیاهان دیگر قرار ندارد.
161925485775توالی گیاهی
بطور کلی مراحل تغییر تدریجی یک اکوسیستم را که در مدتی طولانی و در طول قرنها رخ میدهد، توالی گویند. در توالی بوم شناختی ، اجتماعات مختلف بطور متوالی و منظم در محل معینی پدید میآیند. ترتیب اجتماعات که از روی سنگ برهنه آغاز میشود و مثلا تا تشکیل یک جنگل بلوط و گردو ادامه مییابد، توالی اولیه نام دارد، یعنی قبلا اجتماعی در این محل وجود نداشته است.
در موارد دیگر اجتماعاتی که در گذشته بوده و از بین رفتهاند، همچنان بر ویژگیهای محیط فیزیکی اثر خواهند داشت. به عنوان مثال این اثر وقتی رخ میدهد که جنگلی با آتش سوزی ویران شود. توالی در این محل یعنی روی خاکی آغاز میشود که با فعالیتهای اجتماعات پیشین تعدیل شده است. بنابراین ترتیب اجتماعات در مناطقی که قبلا در آنها اجتماع زیستی وجود داشته، نمونههای توالی ثانویه هستند.
امروزه عمل آوردن گلدان هاي گل در منزل يکي از بهترين سرگرمي هاست. گياهان زينتي قسمت عمده تزئينات داخلي منزل را تشکيل مي دهند، به علاوه پرورش نباتات در منزل براي کساني که باغي در اختيار ندارند و مي خواهند گلکاري کنند حائز اهميت است. حتي براي کساني هم که باغي در اختيار دارند و علاقمند به پرورش گل هستند اين موضوع قابل توجه است. با وجودي که منزل براي پرورش و نگهداري گل ها محل مناسبي نيست، معهذا مردم به نگهداري گل در منزل علاقمندند. براي پرورش گياهان زينتي در منزل بايد احتياجات اصلي آنها را بدانيم. محيط داخلي بافت هاي تشکيل دهنده هر گياه، مخصوصا در قسمت هاي گل و برگ مدام بوسيله محيط اطرافشان متاثر مي شوند. عوامل فيزيکي خارجي، يعني نور، حرارت، رطوبت، هوا و... ميزان واکنش هاي سلولي را تنظيم مي کنند، البته به شرطي که اين عوامل بصورت متناسب و در حد قابل تحمل و مورد نياز به گياه برسند. گياهان فقط تا موقعي رشد طبيعي و معمولي دارند که هر يک از عوامل محيطي در حد متناسب و به اصطلاح اپتيمم باقي بمانند. هر وقت، هوا، حرارت، نور، رطوبت و آب و مواد غذايي از اين حد تجاوز کنند و محدوديتي در رشد طبيعي گياه ايجاد شود، گياه حساسيت نشان مي دهد که نمايش دهنده رشد غير طبيعي آن است. درمطلب زير درباره بعضي عوامل مهم و موثر که در رشد گياهان خانگي موثر هستند به طور جداگانه به بحث و گفتگو مي پردازيم.
1 ) نور: گياهان براي تهيه غذا به روشنايي احتياج دارند. نور ممکن است بوسيله اشعه مستقيم خورشيد، يا اينکه به طور غير مستقيم بتابد. شدت نور غير مستقيم ممکن است کم يا زياد باشد. معمولا در گوشه هاي اتاق نور به طور غير مستقيم و به مقدار کم به گياهان مي رسد. اغلب گياهان گلدار حداقل نصف روز نور مستقيم خورشيد را لازم دارند تا جوانه هاي گلشان رشد کنند و باز شوند، مثل گل شب بو. کاکتوس ها و انواع ديگر گياهان گوشتي نيز به نور مستقيم خورشيد نيازمندند. براي اينکه رنگ زيباي کروتون تغيير نکند، بايد آن را در نور مستقيم قرار داد. به طور کلي نور شديد آفتاب بدليل اينکه از عمل کربن گيري جلوگيري مي کند و تعريق را در گياه افزايش ميدهد زيان آور و در نتيجه رشد گياه به تعويق مي افتد. عشقه، فيلودندرون، بگونياي برگي، پيروميا و دراسنا، که داراي برگ هاي زينتي هستند و به همين منظور هم کاشته مي شوند بايد در نور غير مستقيم خورشيد با شدت زياد قرار بگيرند. همچنين گياهان لطيف مثل، بنفشه آفريقايي نيز نور غير مستقيم به مقدار زياد لازم دارند. در گوشه هاي کم نور اتاق نبايد گياهان گلدار را قرار داد. گياهان برگي را اگر يک يا دو هفته براي تزئينات در محل کم نور قرار دهند، بايد بعد از اين مدت جايشان را عوض کنند و آنها را در محل روشنتري قرار دهند و يا اينکه بايد دو دسته گلدان آماده کرد و هر هفته جاي آنها را عوض کرد. يعني يک سري را براي دکوراسيون در محلي که نور کم است و سري ديگري را در محل روشن قرار داد. گياهان سايه پسند يعني آنهايي که به نور کم احتياج دارند مثل، عبايي و بعضي از سرخس ها و فوتوس را مي توان در نور کم يعني در گوشه هاي اتاق قرار داد.
2 ) هوا و حرارت: هواي خنک به آن اندازه اي که براي زندگي انسان ضروري است براي گياهان ضرورت ندارد. معذالک گياه هم احتياج به هوا دارد بخصوص که هوا اغلب همراه رطوبت است. حرارت زياد که هواي مرطوب را از بين ميبرد باعث اکثر ناراحتي هاي گياه مي گردد. لذا تهويه براي گياهان مورد احتياج است و بهتر است پنجره ها در قسمت بالاي اتاق باشد. بايد توجه داشت که هر اندازه گياه به سقف اتاق نزديک تر باشد بيشتر متحمل گرما و خشکي مي شود. در خانه هايي که خيلي گرم مي شود و از بخاري براي گرما استفاده مي شود، بهتر است گلدان ها را در کف اتاق بچينند. به طور معمول حرارت اتاق در روز بايد معادل 20 درجه سانتيگراد باشد و در شب 15 درجه مناسب است. حرارت هاي زياد براي گياهان مضرند. اختلاف حرارت شب با روز نبايد بيشتر از 5 درجه سانتيگراد باشد. اگر حرارت روز مثلا 25 درجه باشد و در شب يخبندان شود گياه از بين مي رود. مخصوصا گياهاني که رطوبت دارند صدمه بيشتري خواهند ديد. معمولا گياهاني از قبيل آويز، کاغذي درختي و شاه پسند درختي را در زمستان در اتاقي که حرارت 7 تا 10 درجه سانتيگراد دارد، نگهداري مي کنند. به اين ترتيب اين گياهان در زمستان استراحت مختصري مي کنند و چون حرارت کم است به آب کمتري احتياج دارند و ريشه هايشان سالم مي ماند و نمي پوسد. در بهار و تابستان بعد اين گياهان بيشتر و بهتر گل خواهند داد. گلدان هاي مرکبات را که در منزل نگهداري مي کنند، بهتر است در تمام طول مدت زمستان در زير زمين خنکي که حدود 7 تا 8 درجه سانتيگراد حرارت دارد نگهداري کنند و به آنها کم آب بدهند. باين ترتيب موقع بهار گل هايشان نمي ريزد و ميوه روي درخت ظاهر مي شود. همچنين براي مثال در اتاق هاي غير مسکوني که بخاري يا شوفاژ ندارد و يا اينکه گرما کمتر از 10 درجه سانتيگراد است، عده کمي از گياهان که در حال استراحت و خواب هستند بهتر و سالم تر مي مانند: مثل عبايي، نخل زينتي و فيکوس و.... حرارت هاي مناسب براي گياهان مختلف که در منزل نگهداري مي کنند يکنواخت نيستند و باهم تفاوت دارند. مثلا، آنتوريوم و بنفشه آفريقايي، گرماي زيادتري نسبت به فيلودندرون لازم دارند. اصولا گياهان برگي که مبداشان از مناطق گرمسيري است حرارت روز بايد بالاتر از 25 درجه سانتيگراد و در شب در حدود 20 درجه باشد. اتاق هاي ما اغلب در زمستان براي نگهداري گلدان هاي گل مناسب نيستند. زيرا زياد گرم مي شوند. زيان اين گرما از سرما زيادتر است. بهتر است گياهان گل دار را مثل، سيکلامن يا ميخک را در اتاق نسبتا خنک نگهداري کنند. باين ترتيب دوام گل زيادتر مي شود. در اتاق هايي که اغلب درزهاي پنجره باز هستند و محکم بسته نمي شوند، گلدان هايي که نزديک پنجره قرار گرفته اند در شب هاي زمستان صدمه مي بينند. به همين دليل بايد گلدان ها را در شب از کنار پنجره ها دور کرد و يا بوسيله پرده يا کرکره گلدان ها را از سرما محفوظ داشت. حتي الامکان بايد سعي کرد که گياهان در تماس با سرما نباشند. اگر گياه سرما ديد و برگ هايش خشن و سفت شد بايد آنرا با آب سرد شست تا بتدريج به حالت اوليه برگردد. ولي نبايد گياه را نزديک بخاري قرار داد. با وجود اين ممکن است گياهي که سرما ديده دوباره به حالت اولي برنگردد. ولي شما کوشش خود را کرده ايد.
3 ) رطوبت: رطوبت هوا مثل نور و حرارت مورد احتياج گياه است. البته فراهم کردن رطوبت در اتاق کار مشکلي است. اکثر گياهان به غير از کاکتوس ها و گياهان به اصطلاح گوشتي در هواي گرم و خشک ناراحت مي شوند. گاز بخاري، هواي اتاق را خشک مي کند. نبايد انتظار داشت که در اتاق رطوبتي معادل گلخانه تهيه کنيم با اين وجود با وسائلي مي توان تا حدي رطوبت را تامين کرد. مثلا با گذاشتن کوزه هاي گلي روي رادياتور شوفاژ و قرار دادن ظرفي محتوي تورب يا خزه بين گلدان ها بشزطي که دائما مرطوب باشد. بايد به خاطر داشت که براي گياهان گرمسيري رطوبت بهتر از حرارت زياد است. رطوبت دادن به برگ گياهان خيلي موثراست براي اين کار مي توان در يک روز گرم تمام گلدان ها را از اتاق خارج کرد و با يک دستگاه آب پخش کن برگ ها را شستشو داد يا در منزل اگر روي مبل ها را با پلاستيک بپوشانند مي توانند به همان ترتيب با تلمبه هاي دستي روي برگ ها را خيس کنند. ممکن است گلدان گل را داخل گلدان بزرگتري قرار دهند و ميان جدار دو گلدان را با تورب يا خزه مرطوب پر کنند و مجددا در فواصلي تورب يا خزه را مرطوب نمايند، يا اينکه يک طشت آهني که شش گلدان يا بيشتر در آن جا مي گيرد تهيه کرده و گلدان ها را در آن بچينند، بين گلدان ها را با خزه يا تورب مرطوب پر کنند و دائما تورب يا خزه را مرطوب نگهدارند. طريق ساده تر اينکه روي خاک هر گلداني تورب يا خزه مرطوب قرار دهند. اگر تعدادي از گلدان ها به طور مجتمع در گوشه اي قرار گيرند رطوبتشان بهتر حفظ مي شود. گلدان هاي رطوبت دوست مثل، سيکلامن و بنفشه آفريقايي يا آزاله را در موقعي که حمام مي رويد در آنجا بگذاريد. گلدان هاي مذکور را در تمام مدت شب از حمام بيرون نياوريد به اين وسيله گل ها شاداب خواهند شد. بعضي از گياهان در شرايط خشکي هوا مي توانند زندگي کنند و حتي بهتر رشد مي کنند مانند: عبايي، سانسوريا و سجافي. به طور کلي گياهان را نبايد نزديک شوفاژ، بخاري يا مقابل دهانه کولر و در و پنجره هاي باز قرار داد. گياهاني را که رطوبت زياد لازم دارند در محفظه شيشه اي به نام تراريوم طبق شکل شماره يک مي کارند. از اين وسيله علاوه بر نگهداري گياهان گرمسيري به غير از کاکتوس ها و ساير گياهان گوشتي مي توان براي تکثير گياهان ديگر استفاده کرد. همانطوريکه گفته شد گياهان رطوبت دوست را مستقيما در تراريوم مي کارند.
تراريوم چيست
تراريوم، از يک جعبه چوبي با لبه اي به ارتفاع 15 سانتيمتر تشکيل شده است. در بالاي اين جعبه قطعه اي شيشه نصب مي کنند که به وسيله نوار چسب بهم متصل شده اند و يک شيشه متحرک در روي آن قرار مي دهند. اين شيشه براي تهويه گياهان داخل جعبه بکار مي رود و هر وقت رطوبت داخل تراريوم، زياد شود شيشه بالايي را برمي دارند تا رطوبت تقليل يابد. ته جعبه 2 تا 3 سانتيمتر شن درشت يا تيله خرده مي ريزند. روي شن يک ورقه نازک زغال خرد شده و روي زغال خرده ها را مخلوطي از سه پنجم تورب و دو پنجم ماسه پر مي کنند (ماسه شسته بدون خاک). البته اين مخلوط را قبل مرطوب کرده و روي آن خزه مرطوب پهن مي کنند. در تراريوم گل هايي نظير: کروتون، مارنتا، حسن يوسف، عشقه و انواع سرخس هاي پا کوتاه و بنفشه آفريقايي را مي کارند. علاوه بر تراريوم، در خانه هاي جديد اغلب پاسيو موجود است که در آنجا هم گياهان رطوبت دوست را مي کارند. بيشتر اوقات چون ارتفاع پاسيو، زياد است و حرارت بطرف بالاي آن مي رود هم محيط پاسيو خشک مي گردد، هم رطوبت محيطي کم مي شود و هم حرارت نزديک خاک کم است. در اين مورد يعني در موقع کاشت گياهان در پاسيو، ممکن است شيشه هاي سقف را دوجداره کرد و يا پلاستيکي بالاي گياهان کشيد و يا اينکه با شيلنگ رطوبت محيطي را بيشتر کرد يعني روزي يک مرتبه در صبح روي برگ هاي گياهان را مرطوب نمود.
عوامل موثر در رشد و نمو گیاهان باغبانی
عوامل محیطی مؤثر در رشد و نمو گیاهان باغبانی
ميزان رشد و عملكرد گياهان باغبانی، به طور كلی تحت تأثير دو دسته عوامل میباشند اول عوامل ژنتيكی، كه هر گونه گياهی دارای خصوصيات ژنتيكی خاص خود بوده و اين صفات از نسلی به نسل ديگر انتقال میيابند. دسته دوم عوامل محيطی هستند كه در بروز صفات ژنتيكی هر گياه نقش اصلی را ايفاء میكنند به طوری كه در صورت فقدان يا كمبود يكی از آنها رشد گياهان دچار اختلال و توقف خواهد شد.
دما :
دما عامل محدود كننده متابوليسم گياه (در سطح سلولی) و رشد و نمو آن (در سطح بافت يا اندام) است به طوری كه آغاز، اتمام و ميزان متابوليسم گياه تحت تأثير دما قرار میگيرد. دما در ميزان فتوسنتز، تنفس و ساير پديدههای متابوليكی گياه مؤثر است. دماهای يكنواخت برای طول فصل رشد لازم هستند و دماهای بيشتر يا كمتر از آن، برای ايجاد پديدههايی نظير رشد جوانه و برگ و باز شدن گل و حتی ميوهدهی در گياهان ضروری میباشند. دماهای بسيار بالا و يا بسيار پايين (گرما يا سرمای شديد)، به گياه و يا به بخشهای حساس آن مانند جوانههای گل آسيب می رساند. وجود دماهای حداقل و حداكثر طبيعی در يك محل مشخص میكند كه امكان رشد و پرورش كدام گونههای گياهی وجود دارد.
دما و به ويژه دمای حداقل در زمستان، به طور شديدی تعيين كننده دامنه جغرافيايی مناسب برای رشد يك گياه است. پايينترين دمايی كه گياه میتواند آن را تحمل كند مقاومت به سرما(Cold hardiness - Cold tolerance) ناميده میشود كه معمولاً آن را با درجه سانتیگراد يا فارنهايت بيان میكنند.
برای بسياری از گياهان دمای 2 درجه سانتیگراد حداقل دمايی است كه آنها میتوانند زنده بمانند زيرا در اين دما مايع موجود در سلولهای گياه منجمد شده و گياه میميرد. اين گياهان را حساس (حساس به يخبندان)(Frost tender) مینامند مانند بسياری از سبزیها و گلها.
گياهانی كه قادرند در دماهای پايينتر از يخبندان زنده بمانند مقاوم به يخبندان ناميده میشوند. ميزان مقاومت در اين گياهان متفاوت است. برخی تا 12 درجه سانتیگراد، بعضی تا 21 درجه سانتیگراد و گروهی نيز تا 35 درجه سانتیگراد را میتوانند تحمل كنند. در برخی حالات اندامهای چوبی يا سيستم ريشه ممكن است مقاوم به يخبندان باشند اما گلها و برگها چنين نباشند. به عنوان مثال سرمای ديررس بهاره ممكن است شكوفهها و برگهای جوان درختان ميوه را از بين ببرد اما، شاخههای آنها زنده مانده و مجدداً شروع به رشد كنند.
برخی از گلهای باغی در پاييز میميرند ولی رشد شاخههای آنها دوباره در بهار آغاز میشود. گرچه گياهان را به طور كلی در دو گروه گياهان حساس و مقاوم تقسيمبندی میكنند اما برخی گياهان گلخانهای و گرمسيری نيز هستند كه دماهای كمتر از 10 درجه سانتیگراد موجب سرمازدگی آنها میشود مانند ميوه موز كه وقتی در يخچال قرار داده شود، سياه میشود.
نياز سرمايی (Chilling requirement):
با اينكه دمای حداقل در زمستان، مناطق رشد گياهان را محدود میكند اما برای بعضی از گياهان فقدان سرمای كافی، مانعی برای رشد محسوب میشود. به عنوان مثال گونههای ميوه مانند سيب و گيلاس و يا گل لاله به دوره سرمايی مشخصی برای رشد طبيعی خودشان نياز دارند. چنين گياهانی در مناطق گرمسيری رشد خوبی ندارند زيرا وجود زمستانهای گرم، مانع از تكميل نياز سرمايی لازم میشود.
به عبارتی دقيقتر رشد و نمو شاخهها و ميوهدهی رضايت بخش در گونههای ميوه خزاندار، در صورتی محقق میشود كه آنها يك دوره سرمای زير 7 درجه سانتیگراد را در طی زمستان سپری كرده باشند. طول اين دوره سرمايی لازم يا همان نياز سرمايی برای اغلب گونههای ميوه مشخص شده است اما اين نياز در بين گونههای مختلف ميوه بسيار متفاوت است.
اثر عرض جغرافيايی در دمای محل :
دما ارتباط معكوسی با عرض جغرافيايی دارد. هرچه از خط استوا دور میشويم، ميانگين دمای ساليانه كمتر میشود زيرا اشعههای خورشيد رسيده به زمين در نزديكی خط استوا بيشتر است. ميانگين دمای ساليانه در تابستان و زمستان، با افزايش عرض جغرافيايی كاهش می يابد. همچنين عرض جغرافيايی به طور مستقيم در طول روز يا دوره نوری (Photoperiod) گياهان تأثير میگذارد، به طوری كه با افزايش عرض جغرافيايی (در نيمكره شمالی)، طول روز در طی ماههای تابستان افزايش پيدا میكند. به عبارتی ديگر، گياهان پرورش يافته در عرضهای جغرافيايی بالاتر، از طول روز بيشتری برخوردار میشوند، با اينكه شدت نور دريافتی آنها كمتر است. زيرا حداكثر زاويه تابش نور خورشيد كمتر خواهد بود. به عنوان مثال در 31 خرداد ماه در عرض جغرافيايی 28 درجه سانتیگراد، حداكثر زاويه تابش خورشيد، 87 درجه سانتیگراد بالای افق است، در حالی كه در همان زمان در عرض 34 درجه سانتیگراد، حداكثر زاويه تابش 79 درجه سانتیگراد و در عرض 40 درجه سانتیگراد برابر 74 درجه سانتیگراد است. بنابراين هر اندازه عرض جغرافيايی بيشتر شود، حداكثر زاويه تابش كمتر شده و شدت نور كمتری به سطح زمين میرسد.
اثر ارتفاع در دما :
دمای هوا در اثر افزايش ارتفاع محل نيز كاهش میيابد، به طوری كه ميانگين كاهش دما تقريباً 0.6 درجه سانتیگراد به ازای هر 100 متر افزايش ارتفاع خواهد بود. به بيان ديگر به ازای هر 1 كيلومتر افزايش ارتفاع، دمای هوا حدود 6 درجه سانتیگراد كاهش پيدا می كند بنابراين ميزان ارتفاع و عرض جغرافيايی محل میتواند در توليد، ميزان رسيدگی و گلدهی درختان ميوه تأثير بگذارد، زيرا هر گونه ميوه نياز به دمای كافی برای رسيدن كامل داشته و علاوه بر آن همانطوری كه قبلاً بيان شد ميوههای معتدله به سرمای كافی برای گلدهی مطلوب نياز دارند.
تنش دمای زياد :
دمای مناسب برای رشد اغلب گونههای ميوه مناطق معتدله بين 30-25 درجه سانتیگراد است. در اين گياهان دماهای بالاتر از 30 درجه سانتیگراد در برگ، سبب كمبود آب در آنها شده و ميزان آب موجود در ميوه و رشد محصول كاهش میيابد. كمبود آب میتواند باعث سوختگی برگها شود. از طرفی دمای بالا سبب كاهش مقدار اسيد و در نتيجه افزايش مقدار اسيديته در ميوه شده و در نهايت از تشكيل رنگ و رسيدگی ميوه جلوگيری میكند. دماهای روز/ شب در تعادل بين رشد، عملكرد و كيفيت ميوهها مؤثر است.
درجه – روز رشد(Growth Degree days(GDD) :
اندازهگيری تجمعی دما (گرما) كه به وسيله درجه - روزها يا واحدهای حرارتی بيان میشود فوايد بسياری دارد. اين اصطلاحات مترادف يكديگرند و عبارتند از گرمای جمع شده بيش از يك دمای پايه معين. استفاده از درجه روز به اين معناست كه رشد گياه میتواند در رابطه با دمای هوا صورت گيرد به طور معمول ميزان رشد گياه همچنان كه دمای فصلی افزايش میيابد (يا هوا گرم میشود) بيشتر میشود. برای ميوهها، 10 درجه سانتیگراد دمای پايه مناسبی است كه در نظر گرفته شده است. زيرا رشد در زير اين دما كم اتفاق میافتد. فرمولی كه در زير آورده شده است برای محاسبه درجه - روز رشد ماهانه (با استفاده از ميانگين دمای ماهانه) بكار میرود. كه در آن M، ميانگين دمای ماهانه و N تعداد روزها در هر ماه است.
برای رشد ميوههای مختلف بدست آمده است. برای مثال برخی از درختان ميوه معتدله در طی فصل رشدشان به حدود 900 ساعت درجه - روز رشد نياز دارند تا محصول آنها كاملاً برسد.
نور :
نور عامل ضروری برای انجام عمل فتوسنتز در گياهان است. فتوسنتز پديدهای است كه طی آن دیاكسيد كربن اتمسفر در حضور نور و آب توسط اندامهای سبز گياهان جذب شده و يك كربوهيدرات ساده تشكيل میگردد. معادله ساده شيميايی فتوسنتز عبارت است از: 6CO26H2O→C6H12O6+6O2
هنگامی كه يك ماده میخواهد با ماده ديگری تركيب شده و تركيب بزرگتری را به وجود آورد به انرژی نياز دارد. انرژی لازم برای انجام پديده فتوسنتز توسط نور خورشيد و يا با استفاده از لامپهای مصنوعی برای گياهان تأمين میشود. نور از سه جنبه كيفيت، مدت و شدت قابل بررسی است.
كيفيت نور :
كيفيت نور مربوط به طول موجهای آن است. نور برای اينكه از نظر فتوشيميايی مؤثر باشد ابتدا بايد جذب شود. مولكولهايی كه نور مرئی را میتوانند جذب كنند رنگيزه مینامند. كلروفيل يك رنگيزه گياهی است. اگر نور تك رنگی به طول موجهای مختلف حاصل از منظور، روی برگ سبزی تابانيده شود و شدت فتوسنتز در طول موج اندازهگيری شود مشخص میشود كه نور آبی (نزديك به 420 نانومتر) و نور قرمز (نزديك به 670 نانومتر) حداكثر و نور سبز (تقريباً 600-500 نانومتر) حداقل تأثير را در فتوسنتز دارد. كلروفيل رنگيزه عمده گيرنده نور در فتوسنتز است. همچنين كاروتنوئيدهای زرد رنگ كه به مقادير زيادی در كلروپلاست وجود دارند در جذب نور برای فتوسنتز مؤثرند.
برگها به دليل فراوانی كلروفيل و رنگدانههای جنبی، اولين اندامی هستند كه برای انجام فتوسنتز سازش يافتهاند. آزمايشها ثابت كردهاند كه دیاكسيد كربن به نحو مؤثری در طول موجهای 700-400 نانومتر تثبيت میشود.
در اين ميان تنها محدوده ماوراء بنفش، نور مرئی و مادون قرمز (گرما) تشعشع خورشيدی بوده و برای رشد گياه معنیدار هستند. امواج مادون قرمز گرما را منتقل كرده و هوا و به آنچه برخورد كنند آن را گرم میكنند. نور مادون قرمز باعث گرم شدن گياهان هوای آزاد در طی روز میشود، اما شب هنگام نور مادون قرمز به صورت انرژی گرمايی از سطوحی مانند خاك كه قبلاً گرم شدهاند خارج میشود. نور ماوراء بنفش در هوای آزاد موجود است، در حالی كه به داخل گلخانه قابل نفوذ نيست پس گياهان برای رشدشان به آن نياز ندارند.
مدت نور :
كلروفيل و انواع رنگيزههای فرعی دستگاه فتوسنتزی به طور عمده در جذب فتومورفوژنی(فرآيندهای مختلفی كه نور طی آن بر شكل گياهان تأثير میگذارد فتومورفوژنز نام دارد). نور دخالت ندارند بلكه رنگيزه فيكوبيلين به نام فيتوكروم در جذب نور برای اين فرآيندها انجام وظيفه میكند. تاريخچه كشف فيتوكروم به اوايل دهه 1950 مربوط میشود. گارنر و آلارد(w.w Garner, H.A Allard) كه در تكثير نوعی توتون تلاش میكردند، متوجه شدند كه بوتهای جهش يافته با برگهای بزرگ در بين گياهان نرمال وجود دارد كه با گذشت فصل اين بوته (بر خلاف گياهان نرمال) گل توليد نكرد. در هر حال پس از تحقيقات و تلاش گرفتن بذر از اين بوته ممكن شد و اين در حالی بود كه آن بوته را به اتاق با شرايط روز كوتاه انتقال داده بودند. تحقيقات در باره اثر طول دوره روشنايی بر گلدهی (تحريك القاء رشد زايشی) گياهان ادامه پيدا كرد تا اينكه امروزه گياهان باغی را از اين نظر در گروههای جداگانه زير تقسيمبندی میكنند.
1- گياهان روز كوتاه – گياهانی هستند كه بايد مدتی در طول روز كمتر از 12 ساعت رشد كنند تا به گلدهی بروند. مانند داودی، بنت قنسول، كالانكوئه، توت فرنگی بهاره و سينرر.
2- گياهان روز بلند- گياهانی كه بايد مدتی در طول روز بيشتر از 14 ساعت قرار گيرند تا به گلدهی بروند. مانند اسفناج، گلآويز و بگونيا ركس.
3- گياهان روز خنثی (بیتفاوت) - گياهانی هستند كه مدت طول روز اثری در گلدهی آنها ندارد و به عبارتی اگر شدت نور كافی برای آنها تأمين شود برای گلدهی مشكلی از نظر مدت آن ندارند. مانند درختان ميوه، بنفشه آفريقايی و گلوكسينيا.
در مناطق معتدله، طول روز با فصول تغيير میكند. در زمستان و بهار طولانیترين و در تابستان و پاييز كوتاهترين طول روزها وجود دارد. به عنوان مثال برگهای درختان خزاندار در شرايط روزهای كوتاه پاييز، شروع به ريزش میكنند.
شدت نور :
برای انجام عمل فتوسنتز، وجود شدت نور (انرژی) معينی لازم است. به طور ساده، شدت نور بيشتر سبب افزايش ميزان فتوسنتز میشود. انرژی نور در عمل به وسيله واحدی به نام لوكس اندازهگيری میشود. شدت نور لازم با تغيير در گونه گياهی، سن گياه، دما، غلظت دیاكسيد كربن، ميزان عناصر غذايی داده شده به گياه و سلامت گياه بسيار متفاوت بوده و از اينرو تعيين مقدار نور لازم كاری مشكل است.
با اين حال مقدار نوری كه اثر محدود كنندگی در فتوسنتز بسياری از گياهان دارد، حداقل شدت نوری در حدود 1000-500 لوكس است. در اين ميزان شدت نور گياهان قادر خواهند بود كه ميزان فتوسنتز لازم برای عمل تنفس را توليد كنند و بنابراين میتوانند زنده بمانند. حداكثر شدت نوری كه اكثر گياهان میتوانند آن را به طور مفيد جذب كنند تقريباً 30000 لوكس است. در حالی كه رشد خوب بسياری از گياهان در شدت نوری بين 15000-10000 لوكس رخ میدهد. گونههای گياهی سازگار به شرايط سايه (سايهپسند) مانند فيكوس بنجامين، تنها به 1000 لوكس نياز دارند. از گياهان مقاوم به سايه میتوان ماهونيا و عشقه را نام برد.
در فصل تابستان، شدت نور به 90000-50000 لوكس میرسد و اين مقدار محدود كننده رشد نيست، اما در طی ماههای زمستان، اين مقدار به 8000-3000 لوكس میرسد و در اين حالت اثر محدود كنندگی در رشد گياهان گلخانهای ديده میشود. بدين منظور در كشورهای پيشرفته از نور مصنوعی برای جبران كمبود نور در طی زمستان استفاده میشود. به عنوان مثال در پرورش كاهو، نشاء كلمها و گياهان فصلی كاربرد دارد.
مسلم است كه كمبود نور در طی زمستان در نيمكره شمالی، در عرضهای جغرافيايی بالاتر مانند اكثر كشورهای اروپايی مشكل مهمی بشمار میآيد و در مناطق نيمه گرمسيری و گرمسيری مشكل كمبود شدت نور در زمستان وجود ندارد.
خاك :
خاك، محيط طبيعی رشد گياهان بر روی زمين است و به بخشی از سطح كره زمين گفته میشود كه در صورت وجود آب، دمای كافی و حداقل عناصر غذايی قابل دسترس گياهان میتوانند در آن رشد كنند. خاكها غالباً در اثر هواديدگی، نرم شدگی و انتقال ذرات از مواد مادری حاصل میشوند.
هر خاك از چهار جزء اصلی تشكيل میشود. مواد معدنی، مواد آلی، آب و هوا كه مفصل در بخش اطلاعات پايه خاك شناسی به آنها خواهيم پرداخت.
آب :
آب، كه در بيشتر فرآيندهای حياتی گياه نقش دارد، سازنده اصلی غالب اجزاء ساختمانی گياهان و محتويات سلولی میباشد. در واقع، اجزاء سبزينهای بيشتر گياهان زراعی از 90-60 درصد آب تشكيل شده است. آب به عنوان يك جزء ساختمانی عمل میكند كه راجع به آب و آبياری در بخش اطلاعات پايه آبياری مفصل راجع به آن توضيح خواهيم داد.
هوا :
دی اكسيد كربن اتمسفر، منبع اصلی كربن برای انجام عمل فتوسنتز در گياهان است. عمل فتوسنتز قندها را توليد میكند. از طرفی وجود اكسيژن كافی برای عمل تنفس و رشد گياه لازم است. به ويژه ريشهزايی در قلمهها و رشد ريشههای گياهان به اكسيژن كافی نيازمند است، زيرا آنها اكسيژن را برای عمل تنفس شديد در سلولهايشان نياز دارند.
انسان به طور عمدی يا سهوی باعث تغيير در شرايط اقليمی میشود. در بين عوامل سهوی، آلودگی هوا و ايجاد دودها مشكل اصلی بشمار می آيند. آلودگی هوا میتواند در اثر تركيب گازهايی مانند منواكسيدكربن و ذرات ريز و معلق موجود در هوا ايجاد شود. تركيب اين دو با يكديگر دود را توليد میكند كه به صورت لايه فشرده زرد يا قهوهای رنگی بر روی آسمان ديده میشود. اين حالت به ويژه در شهرهای بزرگ كاملاً قابل رؤيت است. دود با تغيير در دمای محيط، در رشد گياهان تأثير میگذارد. هوای دودی مشابه يك لايه پوششی عمل كرده و وقتی منطقهای را فرا میگيرد، مانع از آزادسازی گرمای اتمسفر میشود. بنابراين مناطق پوشيده شده با هوای دودی (آلوده)، تابستانهای گرمتری از مناطق بدون آلودگی دارند و گاهی اين گرمای زياد ممكن است صدماتی به گياهان برساند.
هوای دودی شدت نور رسيده به زمين و برگهای گياهان را كاهش میدهد. همچنين گازهای سمی موجود در دود، از طريق برگها وارد گياه شده و باعث مرگ آنها میشوند. شدت مقاومت گياهان در برابر آلودگی هوا متفاوت است. برای مثال كاجها گياهانی غير مقاوم به آلودگ (دود ) محسوب میشوند.
تاثیر صدای زنان بر روی رشد گیاهان
-1143001448435تحقیقات نشان داده تاثیر صدای انسان بر روی سرعت گرفتن رشد گیاهان امری است که به واسطه مطالعات پیشین به اثبات رسیده است. اکنون مطالعات جدید نشان میدهد که تاثیرگذاری صدای زنان بر روی رشد گیاهان بسیار بیشتر از صدای مردان است. این یافته بر اساس آزمایشی یک ماهه ارائه شد. طی این آزمایش دانشمندان مشاهده کردند میزان رشد بوته گوجه فرنگی زمانی که در معرض صدای زنانه قرارمیگیرند دو سانتیمتر بیشتر از زمانی است که در معرض صدای مردانه قرار میگیرند.
در این آزمایش بهترین صدایی که بر روی رشد گیاه بیشترین اثر را داشت صدای سارا داروین نواده گیاه شناس افسانه ای چارلز داروین بود. وی متنی را از کتاب منشا گونه ها برای گیاهی خواند و نتایج نشان داد این گیاه نسبت به گیاهی که در معرض صدای مردانه قرار داشته پنج سانتیمتر بیشتر و نسبت به صدای زنی دیگر۱٫۲سانتیمتر بیشتر رشد داشته است.کالین کورسبی مدیر موسسه RHS که انجام این مطالعات را به عهده داشته است اعلام کرد هنوز دلیل این تاثیر بیشتر تعیین نشده است. شاید بتوان این تاثیر را به گسترده بودن دامنه صوتی زنان و تن صدای آنها نسبت داد. شاید امواج صدای آنها پس از برخورد با سطح گیاه تاثیر متفاوتی ازخود به جا میگذارند.
آزمایشهای این موسسه از ماه آپریل آغاز شده و طی آن قسمتهایی از آثار تاریخی مانند روز تریفیدها اثر جان ویندهام، رویای نیمه شب تابستان ویلیام شکسپیر و منشا گونه های چارلز داروین برای گیاهانی تعیین شده خوانده شد. افرادی با صداهای مختلف برای خواندن متن برای ۱۰ بوته گوجه فرنگی انتخاب شده بودند و طی یک ماه به خواندن متون مختلف برای گیاه خود ادامه دادند.گیاهان در این آزمایش امواج صدا را از طریق هدفونی که به گلدان آنها اتصال داشت، دریافت میکردند. در عین حال شرایط تمامی گیاهان یکسان بوده و به منظور اطمینان از مساوی بودن شرایط برای تمامی گیاهان، دو بوته ناظر مشابه در شرایط سکوت تحت نظر گرفته نشان داد به صورت میانگین زنان به نسبت مردان شاهد رشد ۲٫۵ سانتیمتری گیاه خود بودند. در عین حال برخی مردان شرکت کننده در آزمایش به اندازه ای تاثیر منفی بر روی گیاه گذاشته بودند که گیاه مورد آزمایش رشدی کمتر از گیاه ناظر و رشد داده شده در سکوت داشت. صدای سارا داروین بیشترین تاثیر را بر روی رشد گیاه از خود نشان داد و وی در واکنش به تاثیر صدای خود بر روی رشد گیاهان از آن به عنوان افتخاری بزرگ یاد کرد.
منابع:
http://www.sabzgostar-co.com
http://daneshnameh.roshd.ir
http://www.persianweek.com