پیشینه و مبانی نظری نوجوانی (docx) 19 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 19 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
مبانی نظری
نوجوانی
تعریف نوجوانی؛ نوجوانی به سالهایی اطلاق میشود که کودکی را به بزرگسالی میپیوندد. شروع نوجوانی با تغییرات بدنی همزمان میشود و در نتیجه ردیابی ظاهری آن آسانتر است در حالیکه پایان آن بر حسب شکلگیری ساختهای عقلی و تغییرات عاطفی و اجتماعی نوسانیتر در نظر گرفته شده است. به همین دلیل برای کسانی که به ضابطههای ظاهری تکیه کردهاند، شروع نوجوانی رازیست شناختی و پایان آن را فرهنگی دانستهاند(کانجر و پیترسن، 1998؛ به نقل از منصور، 1381).
منظور از بلوغ یا نوجوانی رشد و بلوغ در کلیه جنبهها اعم از فیزیکی، عقلی و اجتماعی است. به همین جهت این واژه نسبت به واژه بلوغ جنسی که مفهوم بستهتری دارد و جوانی که دارای مفهوم وسیعتری است، ارجح است. نوجوانی دورهای حد فاصل کودکی و بزرگسالی است، حدود و نیز طول مدت آن چندان مشخص نیست و بسته به افراد و جوامع گوناگون، متغیر است. شروع آنرا که همراه با بلوغ جنسی است با قاطعیت بیشتری میتوان تعیین کرد. طول مدت نوجوانی در جوامع گوناگون یکسان نیست. دوره نوجوانی از نظر نوجوان و هم از نظر والدین از قدیم، دورانی دشوارتر از سالهای کودکی، قلمداد شده است. 3000 سال پیش از تولد مسیح، ارسطو چنین اظهار داشت که نوجوانان «پرشور و آتشی مزاجند و آمادهاند که خود را بدست غرایز بسپارند.» (کیل، 1967؛ به نقل از عیدیان ،1385).
استانلی هال این دوره را دوران «طوفان و تنش شدید» و نیز دوران توانایی فوقالعاده جسمانی، عقلی و عاطفی دانسته است. تعدادی از پزشکان برجسته و نظریه پردازان روانکاوی نوجوانی را وضعیتی میدانند که نوجوان در آن وضعیت دچار اختلال روانی است (فروید و دیگران، به نقل ازماسن و هنری،1384).
بدون آنکه بتوان لزوماً وابستگی بین بلوغ و نوجوانی را مورد تأیید قرار داد. گستره دگرگونیها نشان میدهند که از لحاظ تحول عقلی و نقش محوری آن در شکلگیری جنبههای عاطفی و اجتماعی، نوجوانی با استقرار تفکر انتزاعی از کودکی متمایز میشود و نوجوان پس از تأمین شرایط لازم برای ورود به جامعه بزرگسالان به جرگه بزرگسالان میپیوندد (پیاژه و اینهلدر، 1972؛ به نقل از منصور، 1381). و نیز نوجوانی عبارت است از: در حال بزرگسال شدن، دورهای از زندگی بین بلوغ و پختگی، بالیدگی یا پختگی به این موضوع اشاره دارد که فرد، شخص کاملی شده یا کاملاً بالیده شده و این آمادگی را دارد تا نقشها و مسؤلیتهای یک بزرگسال را بر عهده بگیرد (آقا محمدیان و حسینی،1384).
2-1-2 سن بلوغ(نوجوانی)
به سه دلیل آغاز و خاتمه سن بلوغ واضح و مشخص نیست و برای آن اتفاق نظر وجود ندارد:
الف) گوناگونی علائم بلوغ
ب) متفاوت بودن ساختمان جسمانی و وضعیت روحی و روانی افراد
ج) زودرسی بلوغ در نسلهای امروزه نسبت به نسلهای گذشته؛ بنا به این دلایل برای تعیین سن بلوغ معدل میگیرند و بیشتر محققین بر این عقیدهاند که سن شروع بلوغ طبیعی در دخترها، 16-9 سالگی و در پسرها، 17-10 سالگی و در مجموع اصطلاح بلوغ به دوره بین 18-12 سالگی گفته میشود و سن متوسط بلوغ بدون توجه به پسر یا دختر بودن 11 سالگی تعیین میشود. همچنین این نکته نباید فراموش شود که دختران زودتر از پسران، مرحله بلوغ زندگی خویش را آغاز میکنند (صديقي،1380).
2-1-3 دیدگاه زیستی-روانی و اجتماعی در تبیین تغییرات نوجوانی
دیدگاه زیستی: ورود به مرحلۀ نوجوانی منجر به افزایش فعالیت غده هیپوفیز به صورتی میشود که هورمونهایی را که قبلاً ترشح نمیکرد، ترشح کند. ترشح این هورمونها، به نوبه خود منجر به فعالیت غدد داخلی دیگر شده، ترشح هورمونهای دیگر را باعث میشود: مثل هورمونهای جنسی و هورمون رشد.
آنچه در این دوره اتفاق میافتد جهش نوجوانی است که به میزان و رشد سریع قد و وزن منجر میگردد و با بلوغ جنسی توأم است. در این دوره به خاطر رشد سریع قد و وزن، نیازهای غذایی نوجوانان افزایش مییابد و بخاطر تفاوت در رشد اعضاء مختلف بدن، نوجوانان موقتاً احساس ناخوشایندی پیدا میکنند و نیز رشد عضلات بدن و استخوانها بخصوص در پسرها باعث میشود سازگاری آنها با مرکز ثقل بدن و مرکز زمین بهم میریزد. تغییرات رشدی و نیاز به سازگاری با آن باعث میشود، نوجوانان به خصوصیات جسمانی خود توجه بسیاری داشته باشند. آنچه که اهمیت دارد توجه به این مسأله است که تصویر ذهنی آنها از خودشان به شدت تحت تأثیر تغییرات جسمی و فیزیولوژیکی قرار دارد و این همان تصویر بدن است (کاپلان و سادوک، 1373).
دیدگاه روانشناختی: از دیدگاه روانشناسی این مرحله همراه است با ورود به سطح تفکر عملیات صوری (انتزاعی)، که به تبع آن نوجوان علاوه بر اینکه درباره خودش زیاد فکر میکند، تصور میکند دیگران هم با موشکافی عیب جویانه، خصوصیات شخصیتی، احساسات، رفتار و ظاهر او را زیر نظر دارند. و وی توانایی فرضیهسازی و استدلال کردن را میآموزد و به مدد این توانایی همیشه «موجود» و «ممکن» را مقایسه میکند و کشف میکند که غالباً آنچه موجود است چیزی کم دارد و در نتیجه به سرکش شدن او کمک میکند. از مسائل مهم نوجوان در این دوره استقلال طلبی نوجوان است؛ «من مخالفت میکنم، پس هستم». اگر نوجوان نتواند تضاد بین تداوم احساس وابستگی به والدین و میل به استقلال را حل کند، دچار مشکلاتی خواهد شد (کاپلان و سادوک، 1373).
دیدگاه اجتماعی (ارتباطی): نوجوان این امکان را مییابد که با گروه همسالان ارتباط بیشتری داشته باشد و در ارتباط با گروه همسالان، آنها این امکان را مییابند که چگونگی کنترل رفتار اجتماعی را بیاموزند، و مسائل و احساساتشان را با هم در میان میگذارند. در این هنگام والدین زمانی میتوانند بیشترین نفوذ را در فرزندان خود داشته باشند که آنان را درک کنند و مشتاق کمک به آنان باشند. بنابراین نوجوانانی که چنین والدینی دارند نیازی نمیبینند بین نفوذ والدین و بهترین دوستان خود تفاوتی قائل شوند. نوجوانانی که اعتماد به نفس بیشتری دارند و به خود متکیتر هستند، میتوانند بی آنکه به شدت متکی به والدین یا همسالان باشند و به تفاوت بین همسالان و والدین اهمیتی بدهند، از تجارب همه آنها استفاده کنند (کاپلان و سادوک، 1373).
2-1-4 دلائل اهمیت دوره نوجوانی
الف) تأثیر دوره نوجوانی بر بقیه سالهای زندگی حیاتی است: در نظری کلی بر زندگی ی فرد، پی میبریم که در طی آن سه دوره از اهمیت نسبت به سایر سالهای عمر دارد و تأثیر این دورهها بر سالهای بعدی، قطعی و حیاتی است. واحد زمان در این دورهها یکسان نیست، که این دورهها عبارتند از:
اولین دوره مهم، دوره جنینی است؛ فرد در مدت نه ماه اعضاء و تواناییهایی را برای بقیه سالهای عمر به دست میآورد و اگر در این مدت نتواند آن کفایتها را کسب نماید چه بسا در مرحله جنینی و یا دوران خارج از رحم، زندگی سختی را در پیش خواهد داشت. مثل فردی که در دوران جنینی نتواند از قلب و یا پای سالمی برخوردار شود (صديقي،1380).
دومین دوره مهم، زمان تولد و اولین سال زندگی است؛ در زمان زایمان، تنفس دقایق اول، از اهمیت ویژهای برخوردار است، طولانی شدن این زمان موجب آسیبهای طولانی مدت برای فرد خواهد شد و لذا همۀ افراد یاری دهنده برای زایمان، سعی وافر بر تنفس نوزاد در لحظات اول را دارند. فرد طی نه ماه از یک نوزاد حدود سه کیلویی به شیرخوار حدود نه کیلو میرسد و در این مدت از نظر کیفی، توانائیهای بیشتری پیدا میکند. نوزادی که توان حرکت نداشت، در پایان سال اول میایستد، راه میرود و حرف میزند(صديقي،1380).
سومین مرحله و دوره مهم فرد، دوره نوجوانی است؛ که فرد از طریق گذر از آن از کودکی به بزرگسالی وارد میشود و تواناییها و کفایتهایی را کسب میکند که در زندگی بزرگسالی از آنها استفاده کند و اگر نتواند، دوران بزرگسالی راحتی نخواهد داشت (شمشیری میلانی، 1373؛ به نقل از صديقي،1380).
ب) نوجوانی زمان گذر از کودکی به بزرگسالی و آمادگی برای بزرگسالی است: نوجوانی زمان اکتساب و باروری، اکتساب خصوصیات عاطفی و هیجانی بزرگسالی، زمان کسب هویت فردی و اجتماعی میباشد. بلوغ فیزیکی و روانی و عاطفی در نوجوانی، متحول شده و ادامه مییابد (شمشیری میلانی، 1373؛ به نقل از صديقي،1380).
ج) بسیاری از مشکلات جسمانی، روانی، اجتماعی و رفتارهای ناسالم ریشه در زمان نوجوانی دارند: حاملگیهای پرخطر، مرگ و میرها، عادات و سوء مصرف مواد از این زمان نشأت میگیرند. تحقیقات نشان میدهند که بیشتر افراد سیگاری اولین سیگار را در زمان بلوغ تجربه کردهاند (صديقي،1380).
2-1-5 نوجوانی از دیدگاه صاحب نظران
روان شناسان و مکتب های مختلف روان شناسی هر کدام از دیدگاه خاص خود چرخه تحول روانی انسان را به مراحل و دورههای مختلفی تقسیم نمودهاند که به چهار دیدگاه مهم از آنها و در رأس آنها به نظام بوهلرروان شناس اتریشی اشاره میشود.
نوجوانی از دیدگاه بوهلر: نوجوانی (25-15 سالگی)، نوجوان میفهمد که زندگی او به خود وی تعلق دارد و تجربههای گذشته خود را در مورد تحلیل قرار میدهد و به نیازها و ظرفیتهای آینده خود میاندیشد (بوهلر، 1968؛ به نقل از منصور، 1389).
نوجوانی از نظر اریکسون: دومین نظام روان شناختی که در راه دستیابی به مراحلی مشخص برای چرخه بزرگ زندگی روانی گام برداشته است نظام اریکسون است که به هشت مرحله در فرایند تحول انسان معتقد است. اریکسون نوجوانی را در مرحلهی پنجم از نظریه روانی- جنسی چنین توصیف میکند:
نوجوانی (18-12) سالگی) هویت در برابر سردرگمی، نوجوان هویت قابل قبول خود را کسب میکند یا دچار سردرگمی میشود (اریکسون، 1963؛ به نقل از آقامحمدیان، 1384).
نوجوانی از دیدگاه فروید:
در نظام روان تحلیلگری مراحل به دو دسته پیش تناسلی و تناسلی تقسیم میشود و هر کدام از این دو مرحله نیز زیر مرحلههایی دارند. فروید از مرحلهی نوجوانی تحت عنوان مرحلهی تناسلی واقعی یا بلوغ یاد میکند به این شرح که آخرین مرحله تحول عاطفی در نظام فروید با بلوغ آغاز میگردد و این زمانی است که دستگاه تناسلی آماده بهرهبرداری است. نوجوان با یک تغییر بدنی بزرگ و ناگهانی در قالب یک بحران که به دوره آرامش ظاهری یا نهفتگی پایان میدهد روبهرو میشود. (منصور، 1381).
2-1-6 مشکلات مهمی که نوجوانان در این دوران درگیر آن میشوند
2-1-6-1 تحولّات نوجوان، پاسخدهي خانواده و پيامدهاي آن
در ابتداي نوجواني، رشد شناختي كودكان و نوجوانان اغلب تا مرحله اي پيشرفت كرده است كه به آنها اجازه مي دهد از سطوح عميقتري از تفكر انتزاعي و تحليل برخوردار شوند. نوجوانان، تبيين هاي بزرگسالان را به همان ميزاني كه در اوايل كودكي مي پذيرفتند، قبول نمي كنند. حال ديگر آنها تفسيرهاي جايگزين و راه حل هاي جانشين براي مشكلات ارائه مي دهند و آنها را براي خود، ارزيابي مي كنند. اين كار معمولاً با گرايش تازه اي براي به زير سئوال بردن اقتدار همراه است. برخي از پرسشهايي كه نوجوانان در مورد قواعد و مقررات مي پرسند و حتي سركشي، تمرّد، و امتناع از همرنگي با خواسته ها و تقاضاهاي مدرسه يا والدين به عنوان رشد بهنجار مورد توجه قرار مي گيرد، اما وقتي سركشي و تمرد به طور جدي رشد بعدي را تهديد كند. براي مثال از طريق ممانعت از پيشرفت تحصيلي يا تداخل با رشد بسنده و رضايت آميز، روابط اجتماعي مطلوب با همسالان، احتمال بروز اختلال هاي عاطفي و رفتاري افزايش مي يابد (زارت، 1383 به نقل از احمدی، حاتمی، احدی، و اسد زاده،1392)
دوران نوجواني از جمله فعال ترين و هيجان آورترين اوقات در چرخه زندگي خانوادگي محسوب مي گردد. چرا كه سرشار از فراز و نشيبهاي متعددي است كه در خانواده هاي مختلف به صور گوناگون بروز مي كند. ممكن است برخي خانواده ها در تعيين حد و حدود، تعريف روابط و مراقبت صحيح از هر يك از اعضاي خانواده دچار مشكل باشند و براي برخي همه چيز بر وفق مراد باشد (گلادنيك، 1382).
نوجوانان تنها عضو خانواده نيستند كه دستخوش تغييرات مهم مي شوند. خيلي از والدين در چهل سالگي عمر خود هستند و به ارزيابي مجدد زندگي خويش مشغولند. در حالي كه نوجوانان با آينده اي نامتناهي و انتخاب هاي زياد مواجه هستند ، والدين آنها بايد به اين واقعيت فكر كنند كه امكانات شان در حال محدود شدن است. فشارهايي كه هر يك از دو نسل با آنها مواجه هستند ، در جهت مخالف يكديگر عمل كنند. والدين اغلب نمي توانند درك كنند كه چرا فرزند نوجوان آنها دوست دارد از فعاليت هاي خانواده فرار كند تا با دوستانش باشد، و نوجوانان نمي توانند بفهمند كه والدين مي خواهند اعضاي خانواده تا جايي كه امكان دارد دور هم باشند، زيرا مرحله مهم زندگي بزرگسال، يعني پدر و مادري كردن، طولي نمي كشد كه به پايان مي رسد. علاوه بر اين، والدين و نوجوانان مخصوصاً نوجواناني كه در اوايل اين دوره هستند، از نظر سن مناسب براي واگذار كردن مسئوليتها و امتيازها، نظير كنترل بر پوشاك، درسهاي مدرسه، و بيرون رفتن با دوستان اختلاف زيادي دارند. والدين معمولاً مي گويند نوجوان هنوز براي اين نشانه هاي استقلال آمادگي ندارند، در حاليكه نوجوانان معتقدند اين امتيازها خيلي وقت پيش بايد به آنها داده مي شد (برك،1382).
2-1-6-2 شکاف نسل
ماهيت روابط خانوادگي در دوران نوجواني كيفيت خاصي پيدا مي كند. در دنياي معاصر وقتي از نوجوان و خانواده صحبت مي شود تصوير به خصوص در ذهن اكثر مردم تداعي مي شود. مثل اين كه نوجوان بيشترين اوقات خود را با دوستان سپري مي كند، در مقابل خواسته هاي والدين مقاومت مي ورزد و هر نوع مداخله والدين در امور زندگي خويش را تهديدي به استقلال خود مي بيند. به همين دليل بسياري از والدين كه فرزندان نوجوان دارند، براي آينده نگري آنها شديداً نگرانند. آنها احساس مي كنند كه با فرزندان نوجوان خود شكاف عميقي دارند و رابطه مطلوب گذشته آنها خدشه دار شده است. مفهوم «شكاف نسل» براي مدتي توجه بسياري از متخصصان را به خود جلب كرده است. شكاف نسل يعني اختلاف عميق ميان ارزشها و نگرشهاي دو نسل. هنوز عدهاي معتقدند كه بخش عمدهاي از تعارض ميان والدين و نوجوانان ناشي از همين پديده است .ارزشي که تا حدود زيادي به سن آنها مربوط مي شود. طبيعي است كه يك نوجوان بيشتر به آينده خود فكر مي كند در حالي كه والدين ميانسال درگير حل و فصل مشكلات جاري و ملموس تر زندگي هستند نوجوانان آينده اي آرماني را تجسم مي كنند در حالي كه والدين با مشكلات واقعي زندگي دست به گريبانند (احدي و جمهري،1390).
2-1-6-3 بلوغ جنسی
بلوغ جنسي به دليل زيستي و شناختي تعارض والد – فرزند بيشتري را به همراه دارد. افزايش تواناييهاي نوجوانان در فكر كردن به روابط اجتماعي نيز تنش هاي خانوادگي را بيشتر ميكند (برك، 1382) واضحترين علامت وجود تنش در خانوادههاي داراي فرزندان نوجوان، در تعداد و انواع اختلافات موجود بين والدين و نوجوان، بروز ميكند.
2-1-6-4 استقلال طلبی
وقتي كودكان به سن نوجواني مي رسند، خانواده با چالشهاي جديدي دست به گريبان مي شود به ويژه راجع به موضوعاتي چون خود پيروي و استقلال امكان دارد والدين ديگر نتوانند اقتدار كامل خود را حفظ كنند، اما در عين حال نمي خواهند اقتدار خود را از دست بدهند. لذا، مواردي مثل تغيير مقررات، محدود سازي و بازنگري در نقش ها كه همگي ضروري هستند، غالباً روابط بين دو يا چند نسل را به شدت دگرگون مي سازد (گلدنبرگ و گلدنبرگ،1382).
افزايش مناقشات و تنش هاي خانوادگي اغلب در اوقاتي كه نوجوانان در بين اعضاي خانواده حضور دارند، بروز مي كند. دلايل فراواني را مي توان براي چنين رفتاري بر شمرد كه:
به نظر مي رسد در خانواده هاي داراي فرزند نوجوان والدين در تميز دادن بين آنچه كه »از اين كه براي نوجوانان خود مي خواهند و آنچه فرزندان نوجوانشان ممكن است براي خود بخواهد، با دشواري مواجه هستند. اين امر موجب مي گردد كه والدين تمايلي نداشته باشند كه به فرزندان اجازه دهند در امور خود تصميم گيري كنند حتي اگر تصميماتشان صحيح باشد.
دليل دوم براي افزايش تنش در چنين خانواده هايي را مي توان در خود طبيعت و ماهيت نوجواني جستجو كرد . در اين مقطع از زندگي، افراد بالغ، تمايلات خودمختاري و استقلال بيشتري از خود بروز مي دهند . همسن و سالان و برادران و خواهرانشان از اهميت بيشتري برخوردار مي شوند و نفوذ والدين كاهش مي يابد. با اين وجود، به دليل كم تجربگي نوجوانان از امكانات متعددي كه مي تواند برايشان فراهم شود، منع مي گردند اما همچنان در معرض خطر تأثيرپذيري از عقايد كساني مي باشد كه همواره با آنها در مي افتند، در واكنش به چنين وضعيتي خانواده بايد مرزي ايجاد كند كه از نظر كيفي متفاوت باشد و گرنه والدين ديگر نمي توانند با قدرت كامل حكمراني كنند. وانگهي، خانواده ها داراي فرزندان نوجوان مي بايد تفاوت هاي بين اعضاي خانواده را به رسميت بشناسند و آنها را بپذيرند (گلادينگ، 1382).
2-1-6-5 مخالفت
پدر و مادر اولين كساني هستند كه بنياد شخصيت سالم نوجوان را ميگذارند. معمولاً والدين، نوجوانان خود را به صورت كودك مينگرند مثل اين كه گذشت زمان تغييري در او نداده است. درك نكردن نوجوان باعث كشمكش بين آنان و والدين ميشود، نوجوانان به خود حق ميدهند كه در مسايل مربوط به خانه و خانواده اظهار نظر كنند و افكار و عقايد و اعمال اعضاي خانواده خود را مورد سئوال قرار دهند. نوجوانان در مقابل تحكم و دستورات والدين مقاومت ميكنند (احمدي،1383 ) از جمله خصوصيات دوران نوجواني مخالفت است. نوجوان با افراد ذي نفوذي كه در اطراف هستند به مخالفت بر مي خيزد، والدين نيز در دايره مخالفت او قرار دارند. اين مخالفت به خاطر تشخص طلبي و كسب استقلال و جداسازي خود از ديگران است.
2-2 عوامل مؤثر در بروز اختلالات رفتاری در دوران نوجوانی
عوامل متعددی در بروز رفتارهای غیر منطقی یا اختلال رفتاری افراد مؤثر است. این عوامل به صورت مجموعه ای منسجم زمینه بروز رفتــارهای نابهنجــار را در افراد ایجــاد می کند. لذا برای فردی که دچار اختلال رفتاری می باشد تعیین یک عامل قطعی یا منحصر به فرد غیر ممکن می باشد، بلکه باید به مجموعه این عوامل که در شکل گیری اختلال رفتاری مؤثر می باشند، توجه نمود. از نظر آسیب شناسی روانی معمولاً عوامل مؤثر در بروز اختلالات رفتاری را به سه دسته کلی می توان تقسیم بندی کرد:
الف: عوامل بوجود آورنده: مجموعه عواملی است که هسته اولیه رفتار غیر عادی را در افراد پی ریزی می نماید.
ب: عوامل مستعد کننده: که در بوجود آوردن اختلال نقش چندانی ندارند ولی زمینه را برای رشد سریع تر رفتار غیر عادی فراهم می کنند.
ج: عوامل آشکارساز: هنگامیکه هسته اولیه رفتار غیر عادی شکل گرفت و شرایط مستعد کننده نیز حــاصــل شد در این وضعیت بطور ظاهراً ناگهانی رفتار غیر عــادی ظاهر می شود.
مجموع این سه دسته از عوامل (بوجود آورنده ـ مستعد کننده ـ آشکارساز) را تحت عناوین زیر مورد بررسی قرار می دهند:
1ـ عوامل ژنتیکی: هر فرد انسانی دارای ویژگیهای منحصر به فردی از یک نظام ژنتیک و بیولوژیکی است. برخی از اختلالات رفتاری می تواند متأثر از بروز نقص یا اختلال در نظام ژنتیکی افراد باشد از قبیل عقب ماندگی های ذهنی و بعضی از انواع پرخاشگریها.
2ـ عوامل جسمانی: بروز مشکلات جسمانی نظیر ضربه های مغزی، عفونت های مغزی و اختلال که در غدد ممکن است موجب نابهنجاریهای رفتاری شود برای مثال ترشح بیش از حد غده هیپوفیز موجب بدگمانی ـ تندخویی و هیجان پذیری می شود در حالی که کاهش فعالیت آن ایجاد بی حالی، فراموشکاری و عقب ماندگی ذهنی می کند.
3ـ عوامل خانوادگی: عوامل متعددی در خانواده می تواند در رفتار کودکان و نوجوانان تأثیر بگذارد که از جمله آنها به موارد زیر اشاره میشود.
الف) فضای روانی و عاطفی: منظور مجموعه روابط و تعاملات روانی و عاطفی که بین اعضاء خانواده وجود داشته و بصورت مستقیم (آموزشهای اخلاقی، شناختی، عاطفی) و غیرمستقیم (همانندسازی و تقلید از رفتار والدین) رفتار فرزندان را تحت تأثیر قرار میدهد.
ب) الگوهای ناسالم خانوادگی: شامل مواردی مانند طرد کودک، تنبیه شدید، عدم توجه به نیازهای اساسی کودک، عدم توجه به احساسات و عواطف کودک، محافظت بیش از حد، انتظار نابجا از کودک، انضباط بیش از حد است.
ج) فقدان والدین: فقدان هر یک از والدین بویژه مادر چنانچه با کمبود ارضاء نیازهای اساسی همراه باشد اثرات ناگواری در رشد عاطفی، روانی و اجتماعی فرزندان بجا خواهد گذاشت البته چنانچه سرپرست باقیمانده موفق شود جای فرد غایب را پر نماید این مشکل کمتر خواهد شد.
د) عدم ثبات قوانین و معیارهای اخلاقی: چنانچه در محیط خانه یا مدرسه اصول اخلاقی معینی حکمفرما نباشد یا اینکه این اصول همیشگی و ثابت نبوده و برای کودک تبیین نگردد در ایجاد مشکلات ر فتاری کودک نقش خواهد داشت.
هـ) ترتیب ولادت: از دیدگاه آلفردآدلر ترتیب ولادت افراد در رفتارهای آنها نقش دارد او معتقد است که فرزند اول دارای موقعیت ویژه ای است که با تولد فرزند بعدی این موقعیت مورد تهدید واقع می شود در حالیکه فرزند دوم احساس خطری نسبت به از دست دادن موقعیت خود ندارد و فرزند آخر هرگز نگران از دست دادن موقعیت خود نیست.
4ـ عوامل اجتماعی: از بین عوامل اجتماعی مؤثر در بروز رفتارهای کودکان به موارد زیر اشاره می کنیم:
الف) طبقه اجتماعی: شامل مواردی مانند میزان سواد والدین، شغل والدین، وضعیت اقتصادی، فرهنگ حاکم بر خانواده، آداب و رسوم، مذهب و اعتقادات مذهبی که هر کدام به نوعی تاثیر گذارند.
ب) گروه همسالان: مهم ترین الگوی کودکان پس از والدین همسالان می باشند که به خوبی می توانند تأثیر اخلاقی مطلوب یا نامطلوب بر رفتار کودک داشته باشند. گروه همسال در برخی سنین مانند نوجوانی و جوانی و برخی موقعیت ها نظیر طرد از سوی خانواده، یا کمی محبت و توجه و کمی احترام نقش مؤثری ایفا میکند.
ج) عوامل اجتماعی دیگر: از قبیل رادیو، تلویزیون و رسانه های گروهی از عوامل تعیین کننده رفتار و غیرعادی هستند در این میان نقش تلویزیون در ارتباط با کودکان و نوجوانان بیشتر است زیرا به عنوان یک الگوی رفتاری در برابر دیدگان کودکان و نوجوانان نقش ایفا میکند.
5ـ عوامل روانی: عوامل مؤثر در بروز اختلالات رفتاری شامل موارد زیر است:
الف) تعارض: تعارض هنگامی بوجود می آید که فرد در مقابل دو هدف قرار گیرد و قادر به انتخاب یکی و کنار گذاشتن دیگری، نیست و لذا فرد علیرغم انتخاب یکی در مقابل دیگری احساس محرومیت میکند به عنوان مثال، دانش آموزی میان انتخاب یکی از دو هدف انجام تکلیف تعیین شده از سوی معلم و انجام ورزش مورد علاقه در یک زمان واحد قرار می گیرد و انتخاب یک مورد با محروم شدن از دیگری همراه می شود و موجب پدیدار شدن فشار و ناراحتی برای او میگردد.
ب) ناکامی: منظور ناراحتی ناشی از نرسیدن به هدف است. وقتی خود را برای رسیدن به چیزی آماده کنیم در حقیقت به لحاظ روانی بر روی آن سرمایه گذاری می کنیم. این سرمایه گذاری یک نیروی روانی است که با رسیدن به هدف تخلیه می شود. وقتی فردی به هدفی که در نظر گرفته و به لحاظ روانی بر روی آن سرمایه گذاری کرده است نمی رسد نیروی روانی تخلیه نشده و سرگردان باقی می ماند و موجب ناراحتی او می گردد.
ج) استرس (فشار): هنگامی که مجموعه ای عوامل درونی یا بیرونی در ذهن فرد تبدیل به ساختار تهدید کننده یا آسیب روانی میشود. مثلاً دانش آموزی که به منظور کسب نمره خوب (که والدین از او انتظار دارند) خود را در فشار می بیند یا نوجوانی به منظور راه یافتن به دانشگاه فشار زیادی را تحمل می کند. همچنین صربه ها و محرکهای شدید مانند قتل، از دست دادن عزیزان در شرایط غیر قابل انتظار و غیره موجب آسیب به سازمان روانی انسان میشود (لطف آبادی، 1386).
یکی از اختلالات رفتاری شایع در نوجوانان، ناسازگاری اجتماعی آنان میباشد که در ذیل به آن میپردازیم.
پژوهش انجام شده در خارج از کشور
موراي و مالمگرين (2010) تأثير اجراي يك برنامه آموزشي رابطه معلم – دانشآموز را بر سازگاري اجتماعي، عاطفي و آموزشي دانشآموزان مورد تحقيق قرار دادند. هدف اين پژوهش تأثير يك برنامه طراحي شده ارتباطي بر بهبود روابط نوجوانان با معلمانشان بود. همه شركت كنندگان دانشآموزاني بودند كه مشكلات عاطفي و رفتاري قابل توجهي داشتند و توسط معلمشان معرفي شده بودند. نتايج اين پژوهش نشان داد كه دانشآموزان گروه آزمايشي، سازگاري آموزشي، عاطفي و اجتماعي بالاتر از ميانگين را نسبت به دانشآموزان گروه كنترل نشان دادند.
منابع فارسی
احدی، بتول؛ میرزایی، پری؛ نریمانی، محمد و ابوالقاسمی، عباس. (1388). تأثير آموزش حل مسئله اجتماعي بر سازگاري اجتماعي و عملكرد تحصيلي دانش آموزان كمرو. مجله پژوهش در حیطه کودکان استثنایی 9، 202-193.
احمد خانی، حسین. (1388). بررسي تاثير آموزش مهارتهاي ارتباطي بر سازگاري اجتماعي مادران داراي كودك عقب مانده ذهني شهرستان اردبيل. پایان کارشناسی ارشد.دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی تهران.
احمدی، سعید؛ حاتمی، حمیدرضا و اسدزاده، حسن. (1391). تأثير آموزش مهارت هاي ارتباطي بر سازگاري اجتماعي و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان مقطع متوسطه شهر زنجان. مجله پژوهش های روان شناسی اجتماعی 2، 115-99.
احمدی، سعید؛ حاتمی، حمیدرضا و اسدزاده، حسن. (1391). تأثير آموزش مهارت هاي ارتباطي بر سازگاري اجتماعي و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان مقطع متوسطه شهر زنجان. مجله پژوهش های روان شناسی اجتماعی 2، 115-99.
احمدی، محمد سعید؛حاتمی،حمیدرضا؛احدی، و اسد زاده؛ حسن (1392)تاثیر آموزش مهارتهای ارتباطی بر باورهای خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر. فصلنامه علمی پژوهشی رهیافتی نودر مدیریت آموزشی،سال چهارم ،شماره 4 ،زمستان،صفحات105 تا 118
احمدي، ا. (1382) ، روانشناسي نوجوانان و جوانان، اصفهان: انتشارات مشعل.
اژه اي، جواد ، منظري توكلي،وحید حسيني، سيد رحمان و هاشمي زاده، وجيهه السادات (1391) بررسي اثربخشي درمان شناختي- رفتاري گروهي، معني درماني گروهي و تلفيق آنها بر افزايش سازگاري اجتماعي دانش آموزان ناسازگار. فصلنامه علمي- پژوهشي پژوهش در سلامت روانشناختي، دوره ششم، شماره سوم، پاييز1391، صفحات 30 تا 39
اسلامی نسب، ع.(1383)، روان شناسی سازگاری، تهران، نشر بنیاد.
افشار نياكان(1380). بررسي و مقايسه سازگاري عاطفي، اجتماعي و آموزشي در دانشآموزان دختر و پسر رشتههاي رياضي، تجربي و انساني. پاياننامه كارشناسي ارشد، دانشگاه الزهرا، دانشكده علوم تربيتي و روان شناسي.
ایروانی،محمود؛ ایزدی،مریم(1378)بررسی ارتباط بین سبکهای اسنادی و وضعیت سلامت روانی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان (اصفهان) دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی » پاييز 1378 - شماره 1
آذین، احمد و موسوی، سید محمد. (1390). بررسي نقش عوامل آموزشگاهي بر سازگاري اجتماعي دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان فريدونشهر(سال 1388). مجله جامعه شناسی کاربردی 22، 200-183.
آزاد،حسین؛ نجات،حمید(1378) سلامت روان از دیدگاه الیس، اصول بهداشت روانی، زمستان 1378 - شماره 4
آقا محمدیان، ح.ر و حسینی، س. م.(1384)، روانشناسی بلوغ و نوجوانی روانشناسی رشد2، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی.
البرتی ، ر. و امونز ، م. (1374). روان شناسی ابزار وجود: حق مسلم شما : ابراز وجود کنید و حق خود را بستانید . ترجمه مهدی قراچه داغی. تهران:علمی.
برك، ل. (1382) روانشناسي رشد از نوجواني تا پايان زندگي، ترجمه يحيي سيد محمدي، نشر ارسباران.
برنشتاين، فليپ . ( 1994 ). زناشويي درماني از ديدگاه رفتاري ارتباطي، ترجمة سيد حسن پور عابدي نائيني، غلامرضا منشئي، ( 1387 )، چاپ دوم، تهران انتشارات رشد.
به پژوه، احمد؛ سلیمانی، منصور، افروز، غلامعلی و لواسانی، غلامعلی. (1389). تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر سازگاری اجتماعی وعملکرد تحصیلی دانش آموزان دیرآموز. فصلنامه نوآوری های آموزشی 9، 186-163.
پروچاسکا، ا. و نورکراس ، ج س. (1381). نظریه های روان درمانی، ترجمه یحیی سید محمدی تهران: رشد.
پورافكاري، نصرتالله(1382) فرهنگ جامع روانشناسي – روانپزشكي، انتشارات فرهنگ معاصر، تهران
تمنایی فر، م. ر. سلامی محمد آبادی، ف. ،دشتبان زاده، س. (1390). رابطه سازگاری و شادکامی با موفقیت تحصیلی دانشجویان. فرهنگ در دانشگاه اسلامی، 47. سال پانزدهم، شماره 2.
حجاري، س. ( 1384 ). بررسي اثربخشي آموزش گروهي حل مساله بر ميزان سازگاري اجتماعي زنان مبتلا به اختلال دوقطبي شهرستان اصفهان، پايان نامه ي كارشناسي ارشد روا نشناسي دانشگاه اصفهان
حسین چاری،مسعود و فداکار، مهدی(1384) بررسی تاثیر دانشگاه بر مهارت های ارتباطی بر اساس مقایسه دانشجویان و دانش آموزان. دو ماهنامه علمی پژوهشی دانشگاه شاهد، سال دوازدهم شماره15.
حقیقی ، جمال وموسوي ،محمد، مهراب زاده هنرمند ،مهناز و بشليده،کیومرث. ( 1385 ) . بررسي تأثير آموزش مهارتهاي زندگي بر سلامت رواني و عزت نفس دانش آموزان دختر سال اول مقطع متوسطه .مجله علوم تربيتي دانشگا ه شهيد چمران اهواز، دوره سو م، سا ل سيزده م، شماره 1 ، ص 78-61
خدایاری فرد، محمد. (1385). بررسي عوامل مؤثر بر سازگاري اجتماعي دانشجويان شاهد و غيرشاهد. طرح پژوهشی بنیاد شهید انقلاب اسلامی و دانشگاه تهران.
خدایاری فرد، محمد. (1385). بررسي عوامل مؤثر بر سازگاري اجتماعي دانشجويان شاهد و غيرشاهد. طرح پژوهشی بنیاد شهید انقلاب اسلامی و دانشگاه تهران.
خدایاری فرد، محمد؛ چشمه نوشی، میترا؛ رحیمی نژاد، عباس و فراهانی، حجت الله. (1390). اثربخشی آموزش مولفه های هوش هیجانی بر سازگاری اجتماعی و صمیمیت اجتماعی. مجله روان شناسی 15، 368-353.
خدایاری فرد، محمد؛ چشمه نوشی، میترا؛ رحیمی نژاد، عباس و فراهانی، حجت الله. (1390). اثربخشی آموزش مولفه های هوش هیجانی بر سازگاری اجتماعی و صمیمیت اجتماعی. مجله روان شناسی 15، 368-353.
خزائیلی،مهناز؛ بوالهری،جعفر(1372) بررسی تأثیر آموزش گروهی خانواده های مبتلا به اسکیزوفرنیا بر سازگاری بیماران در عملکرد روزمره، روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران بهار - شماره 8
خوباني، مريم زاده محمدي، علي و جراره، جمشيد(1392) اثربخشي آموزش رواننمايشگري بر مهارتهاي ارتباطي و پرخاشگري دختران پرخاشگر. زمستان ، فصلنامه روانشناسي كاربردي، سال 7، شماره 4 (22)
در ویزه ، زهرا. (1383) مقایسه رابطه همدلی مادران و دختران نوجوان با اختلالهای رفتاری (سازگار، ناسازگار) در تهران. مطالعات روانشناختی . تهران : دانشکده علوم تربیتی دانشگاه الزهراء.
درتاج، فريبرز و مصائبي، اسدالله و اسدزاده، حسن (1388) تأثير آموزش مديريت خشم بر پرخاشگري و سازگاري اجتماعي دانش آموزان12 ساله - پسر 15. فصلنامه روانشناسي كاربردي، زمستان ،سال 3، شماره 4
زارع مقدم، ع.ا. (1385) ، بررسي اثر بخشي آموزشهاي شناختي– رفتاري عزت نفس بر سازگاري اجتماعي دانش آموزان دختر مقطع متوسطه نيشابور. پايان نامه كارشناسي ارشد دانشگاه آزاد اسلامي واحد تربت جام.
زرگری نژاد، زهرا. (1389). تاثير آموزش مهارتهاي ارتباطي و حل مسئله بر سازگاري اجتماعي دانش آموزان دختر و پسر پايه سوم راهنمايي شهر اصفهان. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان – اصفهان.
زرگری نژاد، زهرا. (1389). تاثير آموزش مهارتهاي ارتباطي و حل مسئله بر سازگاري اجتماعي دانش آموزان دختر و پسر پايه سوم راهنمايي شهر اصفهان. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان – اصفهان.
سازمان بهداشت جهانی، برنامه آموزش مهارتهای زندگی، نوری قاسم آبادی، ر. محمدخانی(1383)، چاپ اول، تهران. انتشارات معاونت امور فرهنگی و پیشگیری سازمان بهزیستی کشور.
ساعتچی ، محمود. (1386) مشاوره و روان درمانی ، نظریه ها و راهبردها . تهران : نشر ویرایش .
ساقی، م. ح.(1387)، رابطه ادارک نوجوانان از عملکرد خانواده با سازگاری آنها، تهران، فصلنامه اندیشه و رفتار، دوره سوم، شماره 10.
سامانی،سیامک(1381)مدل علی همبستگی خانوادگی، استقلال عاطفی و سازگاری اجتماعی. پايان نامه ی دکتری روان شناسی، دانشگاه شیراز
ستوده ، هدایت اله . (1378) روان شناسی اجتماعی . تهران : انتشارات آوای نور.
سیف، علی اکبر . (1390) تغییر رفتار و رفتار درمانی (نظریه ها و روش ها). تهران : نشر دوران .
شارف، ريچارد اس، ( 1381). نظريه هاي روان درماني و مشاوره ، ترجمه : مهرداد فيروزبخت، تهران: انتشارات رسا.
شاملو،س(1380)مکتب و نظریه ها در روان شناسی شخصیت، چاپ ششم، تهران، انتشارات رشد.
شلینگ، ل. (1382) . نظریه های مشاوره (دیدگاه های مشاوره) ترجمه . خدیجه آرین، ویرایش دوم. تهران:اطلاعات
شولتز، دوانپی و شولتز، سیدنیالن(1385)؛ نظریههای شخصیت، یحیی سیدمحمدی، تهران، ویرایش، چاپ دهم، ص 19.
صديقي، ك. ( 1380 ). بررسي ميزان اثربخشي آموزش شناختي- رفتاري عزت نفس بر سازگاري اجتماعي دانش آموزان پسر پايه ي سوم دبيرستان هاي نيشابور پايان نامه ی كارشناسي ارشد دانشگاه اصفهان.
صلیبی، ژاسنت و احمدي، عارفه سادات(1392) رابطۀ بین شیوه هاي فرزندپروري و کمالگرایی مادران با سازگاري عاطفی و اجتماعی دانش آموزان دختر سال دوم دبیرستان. پژوهشنامۀ زنان، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی سال چهارم، شمارة اول، بهار و تابستان 1392، صص 162 -139
عطاری، یوسفعلی؛ شهنی ییلاق، منیجه؛ کوچکی، عاشورمحمد و بشلیده، کیومرث. (1384). بررسی تاثیر آموزش گروهی مهارت های اجتماعی در سازگاری فردی-اجتماعی نوجوانان بزهکار در شهرستان گنبد کاووس. مجله علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز 3، 46-25.
عیدیان ، فاطمه (1385) بررسی و مقایسه رابطه بین سازگاری و عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانهای شهرستان اسفراین در سال تحصیلی 85-84، پایان نامه کارشناسی ارشد . تهران : دانشگاه شهید بهشتی
کاپلان، ه؛ سادوک، ب.(1373). خلاصه روانپزشکی و علوم رفتاری، ترجمه نصرت الله پورافکاری، تهران: انتشارات قلمستان هنر.
کدیور ، پروین . (1383) روان شناسی تربیتی . تهران ، انتشارات آوای نور .
کیوانی، س. (1390) بررسی مهارتهای ارتباطی و تعاملی در بیماران روان پریش بالای 18 سال، پایان نامه کارشناسی ارشد کاردرمانی، تهران، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.
گراثمارنات، گری(1384)؛ راهنمای سنجش روانی، حسن پاشاشریفی و محمدرضا نیكخو، تهران، رشد، 1384، چاپ اول، جلد دوم، ص 663.
گلادنيك، س.(1382)، خانواده درماني، تاريخچه، نظريه و كاربرد، ترجمه فرشاد بهاري، بدري السادات بهرامي، سوسن سيف و مصطفي تبريزي. تهران، انتشارات تزكيه.
گلدنبرگ، ا؛ گلدنبرگ، ه. (1382)، خانواده درماني، ترجمه محمد رضا حسين شاهي برواتي و سيامك نقشبندي، تهران، انتشارات نشر روان.
لطف آبادی،حسین(1386) روانشناسی تربیتی در ایران و غرب: گذشته، حال و آینده. تعلیم و تربیت دوره جدید، زمستان 1387 - شماره 96 (علمی-پژوهشی)
ماسن، پ، هنری .(1384). رشد و شخصیت کودک، ترجمه مهشید یاسایی، چاپ سوم، تهران: انتشارات مرکز. (چاپ جدید).
متسون، جانی و اولندیک، توماس (1988) بهبودبخشی مهارت های اجتماعی كودكان: ارزیابی و آموزش، ترجمه احمد به پژوه (1384) تهران: انتشارات اطلاعات.
مستقیمی،مریم و شفیع آبادی،عبدا...(1391) اثر بخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر عزت نفس دختران 13 تا 15ساله ی بهزیستی. روش ها و مدل های روان شناختی،سال دوم، شماره نهم پاییز ص17 تا 30
مصائبی،اسدالله؛ درتاج،فریبرز؛ اسدزاده،حسن(1387) تأثیر آموزش مدیریت خشم بر پرخاشگری و سازگاری اجتماعی دانش آموزان پسر 15-12 ساله روانشناسی کاربرد زمستان ، شماره 12
مظاهری، ا. و همکاران. (۱۳۸۵). تأثير آموزش گروهی عزت نفس بر ميزان سازگاری اجتماعی دانشجويان، مجله علمی پژوهشی دانشگاه شاهد، سال سيزدهم، شماره ۱۶.
مظاهری، مینا؛ آقایی، اصغر؛ گلپرور، محسن و شایگان نژاد، وحید. (1386). تاثیر آموزش شیوه-های رفتاری گروهی بر سازگاری اجتماعی کودکان و نوجوانان مصروع. مجله دانش و پژوهش در روانشناسی 8، 36-15.
منصور، م.(1381). روانشناسی ژنتیک، (تحول روانی از تولد تا پیری)، چاپ سوم، تهران: انتشارات سمت.
میرویسی، لیلی (1385) «تأثیر آموزش مهارتهاي اجتماعی بر سازگاري اجتمـاعی دختـران دانشجو مستقر در خوابگاه هاي دانشجویی دانشـگاه علـوم پزشـکی تهـران »، پایـان نامـه کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.
مینوچین، اس. (1386). خانواده درمانی. (محمد باقر ثنایی، مترجم). تهران: انتشارات امیرکبیر.
ميرمحمد صادقي ، م. ( 1383 ). نقش آموزش مهار تهاي ارتباطي بر عزت نفس و روا بط بين فردي نوجوانان پسر بی سرپرست ساكن مؤسسات شبانه روزي شهر تهرا ن، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشكده علوم بهزيستس و توانبخشي.
نوابی نژاد،شکوه؛ احمدی،خدابخش؛ اعتمادی،احمد(1380) مقایسه اثربخشی دو روش مداخله ای تغییر شیوه زندگی و حل مشکلات خانوادگی در کاهش ناسازگاری زناشویی پژوهش های مشاوره - شماره 17 (علمی-پژوهشی)
نوابي نژاد، شكوه. ( 1391 ). نظريه هاي مشاوره وروان درماني گروهي چاپ ياران قم. چاپ چهارم.
وظیفه شناس ، ح. (1380) مقایسه عزت نفس ، سازگاری اجتماعی و هوش دانش آموزان دارای پدر با دانش آموزان فاقد پدر مقطع متوسطه شهرستان اسفراین . پایان نامه کارشناسی ارشد . تهران ، دانشگاه آزاد اسلامی .
هارجی، اون، ساندرز، کریستین و دیکسون، دیوید(1386)، مهارتهاي اجتماعی در ارتباطات میان فردي، مهرداد فیروزبخت، خشایار بیگی، تهران، انتشارات آرین، چاپ چهارم، 1386
هاشمیان، فاطمه؛ شفیع آبادی، عبدالله و سودانی، منصور. (1387). اثربخشي آموزش مهارتهاي كنترل خشم بر سازگاري فردي اجتماعي دانش آموزان دختر سال اول متوسطة شهرستان ماهشهر. مجله دانش و پژوهش در روان شناسی 9، 14-1.
يارمحمديان، احمد و شرفي راد، حيدر (1390) تحليل رابطه ي بين هوش هيجاني و سازگاري اجتماعي در نوجوانان. جامعه شناسي كاربردي سال بيست و دوم، شماره ي پياپي ( 44 )، شماره ي چهارم، زمستان 1390 ، صفحات35 تا 50
منابع انگلیسی
Allison, S.M. (2004). Predictor of social competence among children epilepsy. Ph.D. Dissertations. Gorge Washington, Nupub: AAT 3124592.
Cegala DJ, Broz SL(2002). Physician communication skills training; areview of the theoretical backgrounds, objectives and skills. Med Educ. 36: 1004-1016
Dam-Baggen, R. & Kraaimaat,F.(2000). Group Social Skills Training or Cognitive Group Therapy as the Clinical Treatment of Choice for Generalized Social Phobia, Journal of Anxiety Disorders, Volume 14, Issue 5,Pages 437-451
Elabedour, sabman (2004) . The effect of polygamous marital structure on behavioral , emotional and academic adjustment children , clinical child and family psychology review , vol , 5
Greco, L. & Morris, T.(2005). Factors Influencing the Link Between Social Anxiety and Peer Acceptance: Contributions of Social Skills and Close Friendships During Middle Childhood, Behavior Therapy, Volume 36, Issue 2, Spring 2005, Pages 197-205
Hargie, O & Dickson, S.(2004).Skilled interpersonal communication (Research, theory and practice). Forth edition, London & New York: Routledge.
Herbert, J.D.; Gaudiano, B.A.; Rheingold, A.A. & Myers, V.H.(2005). Social Skills Training Augments the Effectiveness of Cognitive Behavioral Group Therapy for Social Anxiety Disorder. Behavior Therapy, Volume 36,Issue 2, Spring 2005, Pages 125-138
Lane C, Rollnick S(2007). The use of simulated Patients and role-play in communication skills training: a review of the literature to August 2005. Patient Educ Couns; 67:13-20. available online at www.sciencediredt.com
Libua Negru.( 2007) Action needed on improvingemental health for adolescents. WHO Regional office for Europe. Copenhagen.
Murray , C. and Malmyren ,K.(2005). Implementiny a teacher – student relationship program in a high poverty urban school : Effects on social , emotional and academic adjustment and lesson learned . journal of school psychology . p 137-152
Parker, J.G. & Asher, S.R. (1993). Friendship and friendship quality inmiddle childhood: Links with peer group acceptance and feelings of loneliness and social dissatisfaction. Developmental Psychology, 29, 4, 611-621.
در سال 2010 در تحقیقی که میشل مک کارتر بر روی یک نمونه 24 نفری از دانشآموزان در جنوب شرقی کوین لند و در خصوص تأثیر مهارتهای ارتباطی انجام داد، تأثیر مثبت آموزشها را در بهبود سلامت روان دانشآموزان و رضایت معلمان آنها تایید نمود(به نقل از آذین و موسوی،1390).
در پژوهشی گرکو و موریس (2009) به مطالعه تأثیر مهارتهای ارتباطی و اجتماعی و روابط دوستی نزدیک در دوران نوجوانی پرداختند. یافتههای این تحقیق نشان داد که بین سازگاری اجتماعی و مهارتهای ارتباطی رابطه وجود دارد.
در پژوهشي نيز جانستون (2009) به بررسي اثرات آموزش گروهي تحليل ارتباط متقابل بر روي سازگاري بين فردي و تعاملات بين فردي در دانش آموزان پرداخت كه اين بررسي بر مبناي تحليل ارتباط متقابل محك ميزند كه آيا آموزش يك دانشآموز در آگاهياش از ارتباطات تعاملي تفاوتي را در ارتباطات دروني شخصياش و ميزان سازگارياش صورت ميدهد يا نه، نتايج بدست آمده تأكيد مي كنند كه بين گروههاي آزمايش و كنترل نظارت معنيدار وجود دارد و فرضيه محقق تأييد ميگردد(به نقل از آذین و موسوی،1390).
دام باگن و کریمیت (2008) در پژوهشی آموزش مهارتهای ارتباطی و درمان رفتاری-شناختی را بر سازگاری اجتماعی مطالعه کردند. آزمودنیها که به وسیله آیتمهای DSMIV مضطرب اجتماعی تشخیص داده شده بودند، در یک گروه آموزش مهارتهای اجتماعی و ارتباطی و در گروهی دیگر بر روی آزمودنیها درمان رفتاری-شناختی انجام گرفت. نتایج نشان داد که هم آموزش مهارتهای ارتباطی و هم درمان رفتاری-شناختی در درمان اضطراب شناختی نقش دارند.
پژوهشی را در اداره کل آموزش و پرورش علوم پزشکی دانشگاه پریتوریا در سال 2007 با هدف ارتقای مهارتهای روابط بین فردی و مهارتهای اجتماعی، مهارتهای ارتباطی و اخلاقی و حرفهای در دو سطح آموزشهای سنتی و اصلاح شده بر روی دانشجویان انجام داد که آموزشهای اصلاح شده مهارتهای ارتباطی، تأثیر بیشتری بر سلامت روان، نسبت به آموزشهای سنتی داشت(به نقل از آذین و موسوی،1390).
هربرت و همكاران (2005) در پژوهشي با همين عنوان دريافتند كه آموزش مهارت هاي ارتباطي و اجتماعي باعث كاهش ناسازگاری اجتماعي آزمودني ها مي شود. آنان هم چنين بيان مي كنند كه درمان گروهي شناختي رفتاري مي تواند به آموزش مهارت هاي ارتباطي و اجتماعي در كاهش اضطراب اجتماعي كمك كند. و نيز تحقيقات كريگان (1998، به نقل از دام باگن و کریمیت، 2000) هالفورد و وارگس (1995، به نقل از دام باگن و کریمیت، 2000) كه قبلا با اين رويكرد بر روي بزرگسالان انجام داده بودند، نتايجي مشابه اين تحقيق را در برداشته است.
اسپنس و برچمن(2000) بیان میدارند که کسانی که ناسازگاری اجتماعی دارند، مهارتهای ارتباطی و اجتماعی لازم را ندارند و تحقیقات نشان میدهد که از دوران کودکی کمبود این مهارتها را داشتهاند. موریس معتقد است که والدین این دانشآموزان نیز میباید مهارتهای ارتباطی و اجتماعی لازم را فراگیرند(به نقل از گرگور و موریس،2009).
باتوجه به پژوهش انجام گرفته درداخل وخارج در مورد تأثيرآموزش مهارت های ارتباطی بر ناسازگاری اجتماعی دختران دبیرستانی پژوهش حاضردرپی تکمیل تحقیقات قبلی درزمینه آموزش مهارت های ارتباطی و تاثیر آن بر ناسازگاری اجتماعی دختران دبیرستانی است.