پیشینه و مبانی نظری مكان يابي اراضی بایر با پتانسیل شهرک سازی (docx) 21 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 21 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
HYPERLINK \l "_Toc411267763" 2-1سابقه و پیشینه تحقیق PAGEREF _Toc411267763 \h 2
2-1-1 روشهای سنتی PAGEREF _Toc411267764 \h 2
2-1-2 مروری بر روشهای مبتنی بر سیستم اطلاعات جغرافیایی برای تجزیه و تحلیل تناسب استفاده از زمین PAGEREF _Toc411267765 \h 2
2-1-2-1 هم پوشانی به کمک رایانه PAGEREF _Toc411267766 \h 2
2-1-2-2 روشهای هوش مصنوعی PAGEREF _Toc411267767 \h 2
2-1-2-3 تکنیک های منطق فازی PAGEREF _Toc411267768 \h 2
2-1-3 تحقیقات مرتبط PAGEREF _Toc411267769 \h 2
2-1-4 جمع بندی نظرات PAGEREF _Toc411267770 \h 2
2-1-5جنبه جدید بودن و نوآوری در تحقیق PAGEREF _Toc411267771 \h 2
2-2 سیستم های اطلاعات مکانی(GIS) و نقش آن در مکانیابی PAGEREF _Toc411267772 \h 2
2-2-1 GISو ضرورت بکارگیری آن در مکانیابی اراضی PAGEREF _Toc411267773 \h 2
2-2-2 مکانیابی و معیارهای مطلوبیت مکانیابی اراضی PAGEREF _Toc411267774 \h 2
2-3 روشهای تحلیل تصمیم گیری چند معیاره مکانیابی SMCDA PAGEREF _Toc411267775 \h 2
2-3-1 روش تصمیم گیری چند معیاره فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) PAGEREF _Toc411267776 \h 2
2-3-1-1 اصول فرآیند تحلیل سلسله مراتبی PAGEREF _Toc411267777 \h 2
2-3-1-2 مزایای فرآیند تحلیل سلسله مراتبی PAGEREF _Toc411267778 \h 2
2-3-1-3 فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در یک نگاه PAGEREF _Toc411267779 \h 2
2-3-1-3-1 ساختن سلسله مراتبی PAGEREF _Toc411267780 \h 2
2-3-1-3-2 محاسبه وزن PAGEREF _Toc411267781 \h 2
2-3-1-3-3 سازگاری سیستم PAGEREF _Toc411267782 \h 2
2-3-2 مشکلات پیاده سازی MCDM در GIS PAGEREF _Toc411267783 \h 2
2-1سابقه و پیشینه تحقیق
مکانیابی به روشهای مختلفی انجام شده است. روشهای سنتی مکانیابی مشکلات زیادی اعم از زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی، زیربنایی و غیره با خود بهمراه داشته است. امروزه با استفاده از روشهای مکانیابی پیشرفته GIS بسیاری از مشکلات روشهای سنتی یا به عبارتی روشهای آزمون خطا کاسته شده است.
2-1-1 روشهای سنتی
برای داشتن یک تصمیم گیری بهتر جهت انتخاب سایتهای مناسب سکونت، جمع آوری و تحلیل اطلاعات، درباره ی پارامترهای مختلفی مانند نوع خاک، شیب، میزان آب موجود، زمین در دسترس، نزدیکی به جاده و نزدیکی به شبکه فاضلاب، دور بودن از مناطق صنعتی و ... مورد نیاز است.
اغلب روشهای متداول که امروزه در ایران برای انتخاب سایتهای مسکونی بکار گرفتهمی شود روشهای دستی است که عموماً بسیار زمان بر و طاقت فرسا است. با توجه به این واقعیت که اطلاعات مربوطه عموماً در فرمت داده های متغیر و مقیاسهای مختلف در دسترس هستند بنابراین یک نیاز اساسی است که از ابزارها و فناوریهای مدرن مانند GIS در این امر استفاده کنیم.
انتخاب سایتهای مسکونی نیازمند قیدهای متعددی برای حفظ ساکنین از خطرات متفاوت می باشد. به عنوان مثال سایت انتخاب شده نباید از اراضی پست انتخاب شود. شیب زمین خیلی زیاد نباشد، جهت جغرافیایی مناسب باشد و مانند اینها، از یک طرف با افزایش این قیدها و زیاد شدن تعداد عواملی که بایستی در انتخابسایتهای مسکونی درنظر گرفته شود و از طرف دیگر زمان بر بودن روشهای سنتی و دستی و کاهش دقت به علت جنرالیزه کردن های ضروری و حذف کردن و صرف نظر کردن های لازم در آن امروزه ضرورت استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته و نوین مانند سامانه اطلاعات جغرافیایی بیش از پیش احساس می شود.
بطور سنتی استفاده کنندگان هم در انتخابهای روزمره برای انتخاب مناطق مسکونی با ارزیابی و وزندهی معیارهای مختلف وارد عمل می شوند. معیارهایی مانند دسترسی به محل کار، مرکز خرید و مراکز آموزشی، کیفیت همسایگی زندگی، در دسترس بودن خدمات عمومی، به همراه معیارهای مرتبط با هزینه ها شامل قیمت خانه، مالیات، هزینه حمل و نقل، نهایتاً ویژگی های سکونت مانند سن ساختمان، تعداد اتاق هاو نوع کاربریها مورد ارزیابی قرار گرفته و بدین ترتیب گزینه های بهینه تر و مناسب تر ارزایابی و مشخص می شوند. مدلهای تئوریک مناطق شهری، اغلب جمعیت مصرف کنندگان برای خدمات عمومی، در دسترس بودن، و خصوصیات سکونت است این عوامل جذب می توانند به عنوان یک مبنا برای آنالیزهای عملی استفاده شوند.
2-1-2 مروری بر روشهای مبتنی بر سیستم اطلاعات جغرافیایی برای تجزیه و تحلیل تناسب استفاده از زمین
روشهای مبتنی بر سیستم اطلاعات جغرافیایی برای تجزیه و تحلیل تناسب استفاده از زمین، از روشهای دستی تکنیک های هم پوشانی استفاده شده توسط معماران منظر در آمریکا در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قر بیستم منشأ گرفته اند. McHARG (1969)تکنیک های هم پوشانی را با ارائه یک روش هم پوشانی کارتوگرافی توسعه داد. این روش به طور گسترده به عنوان یک پیشرو از روش کلاسیک هم پوشانی در سیستم اطلاعات جغرافیایی به رسمیت شناخته شد. تحلیل متناسب استفاده از زمین را می توان در سه گروه عمده از رویگردهای مبتنی بر سیستم اطلاعات جغرافیایی طبقه بندی کرد: الف) هم پوشانی نقشه ها به کمک کامپیوتر، ب) روشهای ارزیابی چند عامله و ج)روش هوش مصنوعی ( محاسبات نرم ویا محاسبات زمینی)، که خلاصه ای از ویژگی های برخی از این روشها در زیر ذکر می شود.
2-1-2-1 هم پوشانی به کمک رایانه
تکنیک های هم پوشانی به کمک رایانه به عنوان پاسخی به محدودیت های تهیه نقشه در روشهای دستی و ترکیب مجموعه های بزرگ داده توسعه داده شدند. بر خلاف روش دستی تهیه نقشه، در روش کامپیوتری، مقادیر، یک رشته از عوامل درجات خاکستری رنگی هستند و مدلها به صورت عددی و به صورت ماتریسی در کامپیوتر ذخیره می شوند. نقشه های تناسب ویژه از آن پس می توانند تجزیه و تحلیل شود و برای بدست آوردن نقشه متناسب کافی باهم ترکیب شوند. رویکرد همپوشانی نقشه به طور معمول در شکل عملیات بولین و ترکیب خطی وزنی(WLC) برای تناسب استفاده از زمین بکار برده شده است. دلیل اصلی محبوبیت این روش این است که به آسانی می توان آن ها را با استفاده از عملیات جبری بر روی نقشه در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی بکار برد. روشهای بکار رفته نیز قابل فهم و به طور مستقیم برای تصمیم گیرندگان جذاب می باشند.
با این حال استفاده سیستم های اطلاعات جغرافیایی از WLC اغلب بدون درک کامل از مفروضات اساسی این رویکرد می باشد. این روش اغلب بدون هیچ بینش کاربردی از دو عنصر حیاتی WLCبکار می رود:
الف) وزن تخصیص داده شده به عناصر نقشه
ب) روش استخراج نقشه مشخصه متناسب
گفته می شود که عملیات بولین کلاسیک و روشهای WLCبا پیچیدگی های فرآیند برنامه ریزی استفاده از زمین و مشکلات آن را با تمرکز بر واقعیات (که می تواند به طور مؤثر در سیستم اطلاعات جغرافیایی بیان شود.) به جای ترکیب درست از واقعیات و قضاوت ارزش (که نهایتاً آنها در یک محیط کامپیوتری به طور عام و در GIS به طور خاص مشکل است) بیش از حد ساده گرفته اند. این محدودیت می تواند توسط یکپارچه سازی سیستم اطلاعات جغرافیایی و روشهای تصمیم گیری چند معیاره (MCDM) برطرف شود.
روشهای تصمیم گیری چند معیاره نیز یا MCDM از جمله روشهای بسیار متداول در تجزیه و تحلیل تناسب استفاده از زمین می باشند که خود به دو روش چند هدفه یا MODM و روش چند شاخصه MADM تقسیم می شود. این روشها دارای قابلیت ها و کاربردهای بسیار گسترده می باشند که به طور مفصل در فصل 2-2 شرح داده شده اند.
2-1-2-2 روشهای هوش مصنوعی
پیشرفت های اخیر در تجزیه و تحلیل مکانی نشان می دهد که هوش مصنوعی(AI) با هوش محاسباتی فرصت های جدیدی برای تجزیه و تحلیل تناسب استفاده از زمین و برنامه ریزی ارائه می دهد. دیدگاه کلی تعریف شده برای هوش مصنوعی عبارت از تکنیک های مدرن محاسباتی است که می تواند در مدلسازی و توصیف سیستم های پیچیده برای استنتاج و تصمیم گیری کمک کند.
مهم ترین بخش هوش مصنوعی محاسبات نرم آن است. از این منظر، هوش مصنوعی به دنبال توسعه سیستم هایی با تلاش برای تقلید هوش انسانی بدون ادعای درک فرآیند های اساسی می باشد. ماحصل این روشها این است که، برخلاف روشهای مرسوم، آن محتمل از عدم صحت ابهام، عدم قطعیت و حقیقت ناقص هستند. هوش مصنوعی به طور کلی شامل روشهای معتددی مانند الگوریتم های تکاملی (EA)، برنامه نویسی ژنتیک، شبکه های عصبی، خودکاره های سلولی (CA) و سیستم های فازی است، مقوله محاسبات زمینی گاهی اوقات برای پوشش این تکنیک های جدید مبتنی بر کامپیوتر برای تجزیه و تحلیل و مدل سازی داده های جغرافیایی و حل مسائل مکانی استفاده می شود. در طول دهه گذشته بسیاری از الگوهای پیشرفته که یکپارچه سازی اجزاء مختص به هوش مصنوعی و سیستم اطلاعات جغرافیایی را انجام می دهند پدیدآمده اند. نکات برجسته پژوهش در توسعه سیستم های ترکیبی شامل ادغام GISو روشهای هوش مصنوعی مانند روشهای منطق فازی، شبکه های عصبی مصنوعی، الگوریتم تکاملی (ژنتیک) و ماشین های سلولی (CA) می شود.
2-1-2-3 تکنیک های منطق فازی
یکی از انتقادات مطرح در روشهای متعارف تجزیه و تحلیل تناسب استفاده از زمین این است که فرض اصلی اینکه داده های ورودی دقیق هستند غیر واقعی است. در یک تجزیه و تحلیل پیچیده تناسب استفاده از زمین، ارائه دقیق اطلاعت عددی ورد نیاز توسط روشهای مرسوم بر اساس جبر بولی، دشوار (و یا حتی غیرممکن) است. به عنوان مثال، برای برخی از عالیت ها، ممکن است تقسیم طبیعی مرزهای بین نواحی مناسب و نامناسب وجود داشته باشد (به عنوان مثال در مورد الزامات قانونی).
با این حال، در بسیاری از شرایط ویژگیهای مرتبط با استفاده از زمین، طبیعی نیستند (قیدها و یا آستانه ها). در روشهای سنتی یک قید به عنوان مثال بصورت اینکه "سایت قابل قبول باید در فاصله 1 کیلومتر از رودخانه واقع شود" تعریف می شود. یک شرط اینچنینی طبیعی نیست، چرا که یک سایت در فاصله 99/0کیلومتر قابل قبول و یک سایت در فاصله 01/1 کیلومتر دور از رودخانه به عنوان غیرقابل قبول طبقه بندی می شوند؟ معمولاً یک ابهام و عدم صحت در تعریف چنین قیدهایی وجود دارد. علاوه بر این، در روشهای سنتی اغلب فرض بر این است که وزنهای معیار در شکل عددی داده می شوند. بر خلاف این فرضیات وزندهی اهمیت اغلب با استفاده از برخی از اظهارات منطقی که ارائه دهنده اولویت معیارهای مناسب بودن از مهمترین به کم اهمیت ترینمی باشد تخصیص داده می شوند. بنابراین، مسائل مربوط به عدم صحت و ابهام بایستی یک مکان مناسب در روشهای تناسب استفاده از زمین پیدا کنند که می توان انها را با استفاده از تئوری مجموعه فازی و منطق فازی ارائه کرد (Zadeh 1968)
منطق فازی نشان دهنده توسعه منطق دو دویی کلاسیک، با امکان تعریف مجموعه های بدونمرزهای واضح و یا "عضویت نسبی" عناصر متعلقه به یک مجموعه فرضی می باشد Zadeh 1968)) اساساً یک مجموعه فازی مجموعه ای است که اعضای آن می توانند درجه عضویت بین صفر و یک داشته باشد. برخلاف مجموعه های کلاسیک که در آن هر عضو باید مقدار 0 یا 1 را به عنوان درجه عضویت داشته باشد. مفهوم اصلی تئوری مجموعه های فازی " تابع عضویت" است، که به صورت عددی نشان دهنده درجه ای است که یک عنصر به یک مجموعه تعلق دارد. این روش یک چارچوب برای نمایش و چاره عدم قطعیت در ابهام، عدم صحت، فقدان اطلاعات و حقیقت بخشی ارائه می دهد. سه روش برای تعریف عضویت فازی وجود دارد: مدل ورود معنایی، مدل رابطه ای شباهت و تجزیه و تحلیل تجربی (Fisher, 2000). در مدل ورود معنایی از نوعی دانش تخصصی برای تخصیص عضویت بر اساس اندازه گیری برخی از خصوصیات استفاده شده است. روش ارائه تشابه بر پایه الگوریتم تشخیص الگو که داده را برای عضویت فازی جستجو می کند بنا شده است. تابع عضویت روشهای نیز می توان با آزمایشات تجربی شامل موضوعات انسانی تعیین کرد. تعریف تابع عضویت (مجموعه فازی) یک مبنای طبیعی برای نظریه وقوع، مشابه با نقش آنچه تئوری اندازه گیری در رابطه با نظریه اطلاعات جایگزین برای آن در احتمال است.
مفهوم تابع عضویت در تعدادی از مطالعات GISبکار گرفته شده است. مطالعات عمدتاً بر روی رتبه بندی و ارزیابی زمین به جای تحلیل تناسب استفاده از زمین تمرکز می کنند. با این حال، بسیاری از جنبه های روش منطق فازی برای طبقه بندی و ارزیابی زمین مربوط به مدل سازی تناسب استفاده از زمین هستند. مطالعات متعددی از مفهوم تابع عضویت فازی در ترکیب با MCDMبه منظور توسعه روشهای تناسب استفاده از زمین بر اساس GISاستفاده کرده اند. (Jiang. Eastman, 2000) اندازه های فازی را برای ارزیابی چند معیاره با استفاده از مفهوم OWAبه عنوان چارچوبی برای تحلیل تناسب استفاده از زمین با استفاده از GIS پیشنهاد نمودند.
استفاده از منطق فازی برای مسائل مکانی و فضایی به طور کلی و مدل سازی تناسب زمین به طور ویژه مزایای متعددی نسبت به روشهای سنتی و متعارف دارد. با توجه به تغییرات پیوسته در پدیده های جغرافیایی مانند طبقات خاک یا پوشش گیاهی، Burrough et al, 1998 پیشنهاد کردند که روش عضویت فازی در تعریف مرز میان کلاسهای مختلف تناسب استفاده از زمین مناسب است. آنها همچنینی نشان دادند که چگونه روشهای مرسوم باعث از دست دادن اطلاعات و افزایش احتمال خطامی شوند زمانی که یک مسئله مکانی شامل داده هایی می شود که به دلیل عدم دقت خراب شده اند.روش های مجموعه فازی اطلاعات کاملی از درجه عضویت را با عنایت به عدم اطمینان به همراه دارند. با وجود اینکه نشان داده شده است روش منطق فازی برای مدل سازی تناسب زمین دارای محدودیت کمتری نسبت به روشهای مرسوم می باشد. لیکن این روش هم بدون مشکلات نیست. مشکلات اصلی در ارتباط با استفاده از روش منطق فازی برای مدل سازی تناسب زمین، کمبود روشهای معین برای تعیین تابع عضویت است.
2-1-3 تحقیقات مرتبط
تحقیقات انجام شده که مرتبط با موضوع می باشند در دو بخش مکانیابی و تصمیم گیری چند معیاره می باشد بنابراین تحقیقات ذکر شده در این دو بخش می باشد که ممکن است باهم و یا بصورت جداگانه مورد بحث و بررسی قرار گرفته باشند. تحقیقاتی که در امر مکانیابی با مدل AHPدر برنامه ریزی شهری انجام شده اند مربوط به کارهایی است که در زمینه احداث صنایع، دفن زباله های شهری و احداث اماکن مربوط به آتش نشانی و سایر موارد از این قبیل می باشند.
فریدون بابایی اقدم محلات مسکونی مناسب شهر اردبیل را با استفاده از AHPدر محیطGIS مدل سازی کرده است. در نتیجه تحقیقشان مطلوبیت مناطق مختلف شهر از لحاظ معیارهای ژئومورفولوژیکی، اجتماعی- اقتصادی و کالبدی با استفاده از تلفیق مدل سلسله مراتبی AHP با منطق ارزشگذاری لایه ها Overlay Index در محیط GIS مورد تحلیل قرار گرفت.
علی اکبر متکان با استفاده از GIS مکانهای مناسب جهت دفن پسامد در شهر تبریز را مورد بررسی قرار دادند. جهت انجام عملیات مکانیابی و رسیدن به مناطق مناسب برای دفن پسامد، نقشه استاندارد حاصل از مراحل مختلف جهت تلفیق لایه های استاندارد شده از سه روش 1) منطق بولین(Boolean) 2) روش WLC 3) روش OWL فراهم گردیدند.
وحید کریمی و همکاران در سال 1387 یک مدل سازی برای مکانیابی پارکینگها عمومی با استفاده از GISبا تأکید بر مقایسه روشهای وزندهی و تلفیق لایه ها انجام و بررسی شده است. از نتایج این تحقیق این است که بکارگیری GIS در مکانیابی پارکینگها باعث افزایش کارایی پارکینگ های احداث شده می شود.
فاطمه مهدی پور و محمد سعدی مسگری در سال 1385 سعی کرده اند ساختاری برای مکانیابی طراحی کنند که علاوه بر اجرا در محیط GIS، دانش افراد خبره را نیز تا حد زیادی در فرآیند وارد نماید سپس با استفاده از متد فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، مراحل یافتن مکان های مناسب، با استفاده از این متد را شرح داده اند. در پایان، مزایا و معایب استفاده از این ساختار در مکانیابی را نیز ارائه کرده اند.
در سال2013 D.Koc-San et al. با استفاده از تجزیه و تحلیل تصمیمگیری چند معیاره AHP با GIS و RS در استان آنتالیا ترکیه با در نظر گرفتن پارامترهای پوشش ابر، آّب، مناطق زلزله، زمین شناسی، خطوط فعال گسل، ارتفاع، چراغ های خاموش، فعالیت های معدنی و جاده بهترین مکانهای احداث رصدخانه را مشخص نمودند.
در سال 2013 Mevluy uyan با استفاده از مدل AHP و GIS و در نظر گرفتن عواملی چون نزدیکی به خطوط انتقال نیرو، امکانات کشاورزی، مزارع خورشیدی مناسب جهت استفاده از نیروی خورشیدی در سه دسته مناسب کم، مناسب متوسط و مناسب مزارع خورشیدی تقسیم بندی کردند.
در سال2011 Khwanruthai et al. سایت های بالقوه اکوتوریسم را با استفاده از GIS و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی AHP در استان سورات ثانی در تایلند را با عواملی چون چشم انداز طبیعی، حیات وحش، توپوگرافی، در دسترس بودن، شیب، ارتفاع و فاصله از جاده شناسایی کردند.
در سال 2006 Jack Malczewski با گنجاندن مفهوم فازي در روش ميانگين گيري وزني مرتب شده(OWA) در تجزيه و تحليل مكانيابي مناسب زمين با استفاده از سيستم اطلاعات جغرافيايي در يك منطقه از مكزيك را نشان داده است.
روش های وزندهی رتبه ای به علت نداشتن ساختار تئوری قوی، دقت کمتری نسبت به روشهای AHP دارند. کاربرد این روش وزندهی بیشتر به علت سهولت وزندهی و سرعت عمل در این روش می باشد.
2-1-4 جمع بندی نظرات
توسعه روشهای مبتنی بر GISبرای تجزیه و تحلیل تناسب زمین، در بیش از 30 سال گذشته تکامل یافته است و از روشهای هم پوشانی نقشه ها به سمت تکنیکMCDM تا طیف گسترده ای از روشهای هوش مصنوعی را شامل شده است. شایان ذکر است که بسیاری از موارد مطالعه شده از یک ترکیبی از این روشها استفاده می کنند، به عنوان مثال روش ارزیابی چند معیاره می تواند همراه انتخاب تکنیکهای هوش مصنوعی (AI) استفاده شود. به علاوه، از روش مدل همپوشانی کلاسیک موجود در اکثر روشها، اگر نگوئیم در همه روشها استفاده می شود. هم پوشانی سنتی نقشه ها و روشهای مدل سازی، بیشترین استفاده را در تحلیل تناسب زمین در محیط GISدارند. محدودیت عمده این روش عدم وجود یک مکانیزم شناخته شده برای ترکیب قضاوت ارزش (به عنوان مثال نظرات تصمیم گیران) با روشهای مبتنی بر GISمی باشد. این محدودیت با یکپارچه سازی GISو روشهای MCDMمرتفع خواهد شد.
2-1-5جنبه جدید بودن و نوآوری در تحقیق
امروزه بر عموم متخصصان و مدیران شهری مشخص گردیده که مدیریت و اداره امور مختلف شهرها با ابزارهای سنتی دشوار است. اهمیت سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) در برنامه ریزی شهری با گسترش سریع شهرها و افزایش سرسرام آور اطلاعات که بایدبرای مدیریت شهری پردازش شوند، روشن شده است.
در این پژوهش، برای اولین بار مکانیابی شهرکهای مسکونی بر پایه علم تکنولوژی جدید GIS و RS به کمک روش تصمیم گیری چند معیاره (AHP) می باشد. این مکانیابی در شهر کرمان با استفاده از شاخص های شیب مناطق، دور بودن از مناطق کوهستانی، مناطق صنعتی، قبرستانها، نزدیکی به مرکز شهر، سیستم فاضلاب شهری و نزدیکی به راه های ارتباطی لایه های اطلاعاتی کاملاً جدید است.
2-2 سیستم های اطلاعات مکانی(GIS) و نقش آن در مکانیابی
2-2-1 GISو ضرورت بکارگیری آن در مکانیابی اراضی
به طور کلی GIS برای گرفتن حجم های زیاد داده های مکانی مربوط به منابع مختلف طراحی شده است و صورت بسیار مؤثری بر روی این داده ها عملیات بازیابی و دستکاری و آنالیزهای گوناگون انجام می دهد. برای ورود داده ها به یک GIS منابع مختلفی مانند سنجش از دور، نقشه برداری ثبتی، نقشه برداری زمینی، زمین شناسی، علوم خاک و فتوگرامتری مورد استفاده هستند. سامانه GIS علاوه بر این داده های مکانی که از منابع مختلف و مکان های مختلف و همچنین با مقیاسهای مختلف تهیه شده اند، مجموعه ای از داده های غیر مکانی مربوط به آنها را نیز شامل می شود. بنابراین یک GIS یک سیستم اطلاعات کامپیوتری ای را ارائه می دهد که به همراه داده های مکانی مربوط به منابع مختلف اطلاعات غیر مکانی و توصیفی مربوط به آنها را بطور همزمان ارائه می کند (آرنوف 1991). به علاوه یک GISنه تنها یک روش اتوماتیک تهیه نقشه و یا نمایش مکانها و عوارض مختلف را ارائه می دهد بلکه با دانستن مدل رابطه ای در پایگاه داده های مورد استفاده قابلیتهای زیادی در ذخیره و تحلیل داده های گسسته مربوط به عوارض و تحلیل و تلفیق منابع مختلف را دارا می باشد. داده های مورد استفاده در GIS می توانند همزمان به وسیله معیارهای مکانی و توصیفی مربوط به عارضه بازیابی و تحلیل شوند. بنابراین می تواند GIS به عنوان یک بستر برای مطالعه، برنامه ریزی، عملیات محیطی، تحلیل نتایج، پیش بینی کردن جزئیات ممکنه از تصمیم گیری های برنامه ریزی و مدیریت منابع به کار گرفته می شود.
امروزه سامانه GIS به دلیل خصوصیات ویژه اش به عنوان یکی از ابزارهای مؤثر برای انتخاب مناسبترین سایت مسکونی، اغلب مورد استفاده قرار می گیرد. داده های مکانی می توانند به صورت لایه های موضوعی مختلف ذخیره شوند و پس از پردازشهای مختلف روی آنها اطلاعات جدید قابل استفاده از آنها استخراج شود.
بارزترین مشخصه یک GIS قابلیت آن در انجام یکپارچه و توأم تحلیل داده های مکانی و توصیفی است. GISنه تنها در تولید اتوماتیک نقشه کاربرد دارد بلکه قابلیت یکپارچه سازی و تحلیل های مکانی داده های گرفته شده از منابع مختلف مانند داده های کاربردی زمین، جمعیت، توپوگرافی، هیدرولوژی، آب و هوا، گیاهان، شبکه حمل و نقل، زیرساختهای عمومی و غیره را دارا می باشد.
یکی از کاربردهای GIS در برنامه ریزی و مدیریت تحلیل و تهیه نقشه تناسب کاربری اراضی (آمایش) می باشد (ماچفسکی، یاجک 2004). اهداف تحلیلهای تناسب کاربری اراضی، مشخص نمودن مناسب ترین عارضه مکانی، برای استفاده آینده از زمین با توجه به مشخص نمودن نیازها، اولویتها و پیش بینی های بعضی ازسازمان هاست.
هدف یک تحلیل GIS، کمک به یک کاربر برای پاسخ دادن به سؤالات درباره خصوصیات جغرافیایی و پردازش هاست.GIS جزئی از فناوری اطلاعات است که با مسائل اخلاقی هم درهم می آمیزد در کاربردهایی مانند برنامه ریزی و آمایش سرزمین، GIS می توان هم مفید باشد هم مضر و این امر بستگی به دقت اطلاعات و میزان دسترسی به اطلاعات و جوابگو بودن آنها و همچنین میزان ضمانت داده های مورد استفاده در GIS دارد.
مسئله "دقت" در مدلسازی تناسب کاربری اراضی شامل دو گروه است: نخست دقت در نمایش جغرافیایی (هندسی) و دوم دقت در نمایش عناصر اجتماعی، اقتصادی فرهنگی و سیاسی مربوط به محیطی است که آمایش سرزمین در آن صورت می گیرد که میل به گزینه صحیح در تحلیل تناسب نیز در گروه میزان صحت و ضمانت این دو نوع داده اطلاعات می باشد.
2-2-2 مکانیابی و معیارهای مطلوبیت مکانیابی اراضی
مکانیابی از جمله تحلیل های مکانی است که تأثیر فراوانی در کاهش هزینه های ایجاد و راه اندازی فعالیت های مختلف دارد. به همین دلیل یکی از مراحل مهم و اثرگذار پروژه های اجرایی به شمار می رود. امروزه قابلیت های بالای سیستم های اطلاعات مکانی GIS در مدیریت و تجزیه و تحلیل داده ای مکانی منجر به ارائه محیط بسیار کارآمدی برای اجرای مراحل مختلف تحلیل هایی از قبیل مکانیابی گردیده است. از سوی دیگر اهمیت مکانیابی بعنوان مرحله تعیین کننده بخش اعظمی از هزینه های احداث و سایر برنامه ریزی های اقتصادی پروژه ها، آن را مورد توجه مدیران و تصمیم گیرندگان نیز قرار داده است که نتیجه به کارگیری روشهای مختلف تصمیم گیری برای مکانیابی است. لذا، استفاده از چنین روش هایی در GIS برای اجرای مکانیابی نتیجه دقیق تری ارائه می دهد زمانی که هر دو بعد مکانی و مدیریتی مسئله در آنها مورد توجه قرار گیرد.
قدم اساسی در اجرای طرح شهرک سازی مانند بسیاری دیگر از طرحهای عمرانی شناسایی و تأمین زمین مورد نیاز آن می باشد. نظر به اینکه از طرفی عوامل بسیاری در انتخاب اراضی بایر بهینه مورد نیاز دخیل می باشند من جمله ویژگیهای مالکیت توپوگرافی، زمین شناسی، کاربردی، سازگاری با محیط زیست و نهایتاًصرفه اقتصادی متناسب با نیاز متقاضیان است و از طرف دیگر کماکان ازروشهای سنتی تحلیل و تصمیم گیری مانند روشهای آزمون وخطا در تأمین زمینهای مورد نیاز،استفاده می شود. این امر علاوه بر انتخاب نشدن اراضی بهینه، اتلاف زمان بسیار و دوباره کاریها و هزینه های اقتصادی زیادی را متوجه مسئولین و متقاضیان مسکن می سازد.
امروزه علاوه بر امکان استفاده از قابلیتهای ویژه سامانه GIS، امکان تلفیق آن با روشهاای آنالیز تصمیم گیری چند معیاره یا MCDA فراهم شده است، امروزه این روشها در کنار GIS و بطور همزمان با آن استفاده می شوند و به عبارتی یک مقوله جدا تحت عنوان "آنالیز تصمیم گیری چند معیاره مکانی" یا SMCDA را پدید آورده اند. با وزندهی معیارها تعیین اهمیت نسبی آنها، با عنایت به کلیه عوامل دخیل، می توان نسبت به انتخاب بهینه اولین گزینه جهت مکانیابی اقدام نمود. شناسایی و ارزیابی نقاط ضعف اراضی انتخاب شده قبلی جهت تأمین اراضی مورد نیاز شهرک سازی گامی اساسی در انتخاب روشهای آنالیز بهتر در روشهای سیستماتیک جهت مرتفع ساختن این نقاط ضعف خواهد شد.
صرف زمان و هزینه بیشتر در امر برنامه ریزی اولیه سبب بازگشت چندین برابری زمان و هزینه در مرحله اجرا خواهد شد.
2-3 روشهای تحلیل تصمیم گیری چند معیاره مکانیابی SMCDA
ادغام تکنیکهای MCDMبا GIS بطور قابل توجهی، روشهای سنتی هم پوشانی نقشه ها را برای تحلیل تناسب استفاده از زمین توسعه داده شده است. MCDA مبتنی بر GIS را می توان به عنوان یک فرآیند انگاشت که داده های مکانی و غیر مکانی را به عنوان ورودی ترکیب و تبدیل کرده و تصمیم حاصل را به عنوان خروجی ارائه می دهد. روش MCDM (یا قوانین تصمیم گیری) ارتباط بین نقشه های ورودی و نقشه های خروجی را تعریف می کند. این روش شامل استفاده از اطلاعات جغرافیایی، نظرات تصمیم گیرندگان و دستکاری و کنترل داده ها و تنظیمات با توجه به قوانین تصمیم می باشد.
بر این اساس، دو موضوع که از اهمیت حیاتی برای MCDAمکانی برخوردارند عبارتند از:
الف) قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی در جمع آوری، ذخیره سازی، بازیابی، دستکاری و تجزیه و تحلیل داده ها.
ب) قابلیتهای MCDM برای ترکیب داده های جغرافیایی و نظرات تصمیم گیرنده برای رسیدن به داده های بدون بعد، از تصمیم گیری های جایگزین.
تعدادی از قواعد تصمیم گیری را می توان به دو دسته روشهای تصمیم گیری چند هدفه (MODM) و تصمیم گیری چند شاخصه (MADM) دسته بندی کرد. (Malczewski,1991) روش چند هدفه روش مدلگرای برنامه ریزی ریاضی است در حالی که تصمیم گیری چند شاخصه روشی داده گرا می باشد. تکنیکهایچندشاخصه همچنین به عنوان روشهای گسسته محسوب می شوند به دلیل اینکه در آن فرض می شود که تعداد گزینه ها (طرحها) به صراحت نشان داده می شود، در حالی که در روش چند هدفه گزینه ها باید ایجاد گردند (آنها به وسیله حل یک مسئله برنامه نویسی ریاضی چند هدفه مشخص می شوند).
ویژگیهای اصلی قواعد تصمیم گیری چند معیاری مکانی را می توان به صورت زیر خلاصه کرد (پرهیزگار 1385)
1- آنها تحلیل چندین معیار متعارض و ناسازگار با هم را آسان می کنند.
2- آنها به تصمیم گیر این امکان را می دهند که تا مسائلی را که در آنها تعدا زیادی گزینه مطرح است حل کرده و مجموع گزینه ها را تایک اندازه معنی دار کاهش دهد.
3- این روشها داده های مکانی و غیر مکانی و اولویتهای تصمیم گیران را با هم ترکیب می کند.
4- آنها در ترکیب اطلاعات عینی و ذهنی در غالب فرآیند تصمیم گیری مکانی، انعطاف پذیر هستند.
5- از این مدلها می توان برای پیدا کردن راه حلهای خوب یا قابل قبول، راه حلهای مصالحه ای با راه حلهای با اطمینان بالا استفاده کرد.
6- از آنها می توان به عنوان روشهای رسمی در توضیح و شفاف سازی اولویت و تجمیع اولویت در وضعیتهای تصمیم گیری، اعم از فردی و گروهی استفاده کرد.
7- رویکرد مبتنی بر MCDM این امکان را برای تصمیم گیر فراهم می آورد که گزینه ها را با روش کارها و دستورالعمل های زیادی ارزیابی می کند.
نکته آخر توضیح بیشتری می طلبد، با توجه به وجود تعداد زیادی از روشهای MCDM، ممکن است که برای شناسایی مناسب ترین روش در یک وضعیت تصمیم گیری معین امری مشکل به نظر برسد انتخاب روش MCDM در مسئله مهم است، زیرا بررسی های تجربی نشان داده است که گزینه مشخص شده به عنوان بهترین گزینه، به قاعده تصمیم مورد استفاده در روند تصمیم گیری بستگی دارد به عبارت دیگر حتی اگر ساختار مسئله تصمیم گیری به صورت کاملی شکل بگیرد، استفاده از روش نامناسب می تواند به تصمیماتی منجر شود که توجیه پذیر نیستند. عوامل چندی وجود دارد که باید به هنگام انتخاب یک روش MCDM مد نظر قرار داد:
1- ویژگی های مسئله تصمیم گیری
2- ویژگیهای تصمیم گیر یا تصمیم گیران
3- ویژگیهای قاعده تصمیم گیری
2-3-1 روش تصمیم گیری چند معیاره فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP)
یکی از روشهای چند معیاره مرتبط با رویکرد تناسب استفاده از زمین بر پایه GIS روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) می باشد (Saaty،1980 ). فرآیند تحلیل سلسله مراتبی یکی از جامع ترین سیستمهای طراحی شده برای تصمیم گیری با معیارهای چندگانه است زیرا این تکنیک امکان فرموله کردن مسئله را به صورت سلسله مراتبی فراهم می کند و همچنین امکان در نظر گرفتن معیارهای مختلف کمی و کیفی را در مسئله دارد این فرآیند گزینه های مختلف را در تصمیم گیری دخالت داده و امکان تحلیل حساسیت روی معیارها را دارد، علاوه بر این بر مبنای مقایسه زوجی بنا نهاده شده، که قضاوت و محاسبات را تسهیل می نماید همچنین میزان سازگاری و ناسازگازی تصمیم را نشان می دهد که از مزایای ممتاز این تکنیک در تصمیم گیری چند معیاره می باشد. بعلاوه از یک مبنای تئوریک قوی برخوردار بوده و بر اساس اصول بدیهی (axioms) بنا نهاده شده است که در ادامه به بیان این اصول می پردازیم.
2-3-1-1 اصول فرآیند تحلیل سلسله مراتبی
توماس ساعتی (بنیانگذار این روش) چهار اصل زیر را به عنوان اصول فرآیند تحلیل سلسله مراتبی بیان نموده و کلیه محاسبات، قوانین و مقررات را بر این اصول بنا نهاده است. این اصول عبارتند از:
اصل 1: شرط معکوسی (Reciprocal Condition)- اگر ترجیح عنصر Aبر عنصر Bبرابر nباشد، ترجیح عنصر Bبر عنصر Aبرابر 1n خواهد بود.
اصل 2: اصل همگنی (Homogeneity)- عنصر Aبا عنصرBباید همگن و قابل مقایسه باشند. به بیان دیگر برتری عنصر A به عنصر B نمی تواند بینهایت یا صفر باشد.
اصل 3: وابستگی (Dependency)- هر عنصر سلسله مراتبی به عنصر سطح بالاتر خود می تواند وابسته باشد و به صورت خطی این وابستگی تا بالاترین سطح می تواند ادامه داشته باشد.
اصل 4: انتظارات (Expectations)- هرکاه تغییری در ساختمان سلسله مراتبی رخ دهد پروسه ارزیابی باید مجدداً انجام گیرد.
2-3-1-2 مزایای فرآیند تحلیل سلسله مراتبی
فرآیند طوری طراحی شده که با ذهن و طبیعت بشری مطابق و همراه می شود و با آن پیش می رود. این فرآیند مجموعه ای از قضاوتها (تصمیم گیریها) و ارزش گذاری های شخصی به یک شیوه منطقی می باشد. به طوری که می توان گفت تکنیک از یک طرف وابسته به تصورات شخصی و تجربه جهت شکل دادن و طرح ریزی سلسله مراتبی یک مسئله بوده و از طرف دیگر به منطق، درک و تجربه جهت تصمیم گیری و قضاوت نهایی مربوط می شود.
کلیه افراد اعم از دانشمندان اجتماعی و فیزیکی، مهندسان و سیاستمداران و حتی افراد عامی می توانند این روش را بدون استفاده از متخصصین به کار ببرند.
امتیاز دیگر فرآیند تحلیل سلسله مراتبی این است که ساختار و چارچوبی را جهت همکاری و مشارکت گروهی در تصمیم گیرها یا حل مشکلات مهیا می کند.
ساعتی در یکی از کتابهای خود تحت عنوان تصمیم گیری برای مدیران که در سال 1990 به چاپ رسانده است، ویژگیهای فرآیند تحلیل سلسله مراتبی را به شرح زیر ببیان می کند:
1- یگانگی و یکتایی مدل (Unity)- فرآیند تحلیل سلسله مراتبی یک مدل یکانه، ساده و انعطاف پذیر برای حل محدوده ی وسیعی از مسائل بدون ساختار است که به راحتی قابل درک برای همگان می باشد.
2- پیچیدگی (Complexity)- برای حل مسائل پیچیده، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی هم نگرش سیستمی و هم تحلیل جز به جز را به صورت توآم به کار می برد. عموماً افراد در تحلیل مسائل یا کل نگری کرده و یا به جزئیات پرداخته و کلیات را رها می کنند. در حالی که فرآیند تحلیل سلسله مراتبی هر دو بعد را با هم به کار می بندد.
3- همبستگی و وابستگی متقابل (Interdependence) – فرآیند تحلیل سلسله مراتبی وابستگی را به صورت خطی در نظر می گیرد. ولی برای حل مسائلی که اجزاء به صورت غیرخطی وابسته اند نیز به کار گرفته می_ شود.
4- ساختار سلسله مراتبی (Hierarchy Structuring)- فرآیند تحلیل سلسله مراتبی اجزای یک سیستم را به صورت سلسله مراتبی سازماندهی می کند. که این نوع سازماندهی با تفکر انسان تطابق داشته و اجزاء در سطوح مختلف طبقه بندی می شوند.
5- اندازه گیری (Measurement)- فرآیند تحلیل سلسله مراتبی مقیاسی برای اندازه گیری معیارهای کیفی تهیه کرده و روشی برای تخمین برآورد اولویت ها فراهم می کند.
6- سازگاری (Consistency)- فرآیند تحلیل سلسله مراتبی سازگاری منطقی قضاوت های استفاده شده در تعیین اولویت ها را محاسبه کرده و ارائه می نماید.
7- تلفیق (Synthesis)- فرآیند تحلیل سلسله مراتبی منجر به برآورد رتبه نهایی هر گزینه می شود.
8- تعادل(Trade offs)- فرآیند تحلیل سلسله مراتبی اولویت های وابسته به فاکتورها در یک سیستم را در نظر گرفته و بین آنها تعادل برقرار می کند و فرد را قادر می سازد که بهترین گزینه را بر اساس اهدافش انتخاب کند.
9- قضاوت وتوافق گروهی (Judgment and Consensus)- فرآیند تحلیل سلسله مراتبی بر روی توافق گروهی اصرار و پافشاری ندارد ولی تلفیقی از قضاوت های گوناگون را می تواند ارائه نماید.
10- تکرار فرآیند (Process Repetition)- فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فرد را قادر می سازد که تعریف خود را از یک مسئله تصحیح کند و قضاوت و تصمیم خود را بهبود دهند.
2-3-1-3 فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در یک نگاه
فرآیند تحلیل سلسله مراتبی با تجزیه مسائل مشکل و پیچیده، آنها را به شکلی ساده تبدیل کرده و به حل آنها می پردازد. این روش کاربردهای فراوانی در مسائل اقتصادی و اجتماعی پیدا کرده است و در سالهای اخیر در امور مدیریتی نیز به کار رفته است.
2-3-1-3-1 ساختن سلسله مراتبی
اولین قدم در فرآیند تحلیل سلسله مراتبی ، ایجاد یک نمایش گرافیکی از مسئله می باشد که در آن هدف، معیارها و گزینه ها نشان داده می شوند.
2-3-1-3-2 محاسبه وزن
در فرآیند سلسله مراتبی عناصر هر سطح نسبت به عنصر مربوطه خود در سطح بالاتر به صورت زوجی مقایسه شده و وزن آنها محاسبه می گردد. که این وزنها را وزن نسبی می نامیم. سپس با تلفیق وزنهای نسبی، وزن نهایی هر گزینه مشخص می گردد که آن را وزن مطلق می نامیم. ابتدا گزینه ها را از نظر معیارها به طور جداگانه مقایسه شده و وزن هر کدام نسبت به معیارها مشخص می گردد. سپس وزن معیارها نیز نسبت به هدف تعیین شده و با ترکیب آنها وزن نهایی گزینه ها مشخص می گردد. کلیه مقایسه ها در فرآیند تحلیل سلسله مراتبی به صورت زوجی انجام می گیرد.
در این مقایسه ها تصمیم گیرندگان از قضاوت های شفاهی استفاده خواهند کرد. به گونه ای که اگر عنصر iبا عنصر jمقایسه شود تصمیم گیرنده خواهد گفت که اهمیت iبر jیکی از حالات زیر است:
- کاملاً مرجع یا کاملاً مهمتر یا کاملاً مطلوبتر
- ترجیح یا اهمیت یا مطلوبیت قوی
- کمی مرجح یا کمی مهمتر یا کمی مطلوبتر
- ترجیح یا اهمیت یا مطلوبیت یکسان
این قضاوت ها توسط ساعتی به مقادیر کمی بین 1 تا 9 تبدیل شده اند که در جدول (2-1) مشخص گردیده اند.
جدول 2-1: معیارهای فرآیند تحلیل سلسله مراتبی
ترجیحات (قضاوت شفاهی)مقدار عددیکاملاً مرجع یا کاملاً مهمتر یا کاملاً مطلوبتر(Extremely Preferred)9ترجیح یا اهمیت یا مطلوبیتخیلی قوی(Very Strong Preferred)7ترجیح یا اهمیت یا مطلوبیت قوی(Strongly Preferred)5کمی مرجح یا کمی مهمتر یا کمی مطلوبتر(Moderately Preferred)3ترجیح یا اهمیت یا مطلوبیت یکسان(Equally preferred)1ترجیحات بین فواصل فوق8 و 6 و 4 و 2
2-3-1-3-3 سازگاری سیستم
یکیاز مزایای فرآیند تحلیل سلسله مراتبیکنترل سازگاری تصمیم است به عبارت دیگر همواره در فرآیند تحلیل سلسله مراتبی می توان سازگاری تصمیم را محاسبه نمود و نسبت به خوب و بد بودن و یا قابل قبول و مردود بودن آن قضاوت کرد.
در ماتریس های سازگار محاسیه وزن ساده بوده و از طریق نرمالیزه کردن عناصر ستونها به دست می آید و مقدار ناسازگاری ماتریس برابر صفر است در حالی که در ماتریس های ناسازگار محاسبه وزن مشکل تر بوده و مقدار ناسازگاری نیز مخالف صفر است که باید محاسبه گشته و در محدود قابل قبول باشد.از آنجا که مسئله سازگاری و ناسازگاری در مسائل چند منظوره حائز اهمیت می باشد وجود تکنیکی که بتواند نسبت به سازگاری و ناسازگاری هر تصمیم اظهارنظر کند از اهمیت بالایی برخوردار است یکی از مزایای مهم فرآیند تحلیل سلسله مراتبی اندازه گیری و کنترل سازگاری هر ماتریس و تصمیم می باشد. محدوده قابل قبول ناسازگاری در هر سیستم به تصمیم گیرنده بستگی دارد اما در حالت کلی ساعتی پیشنهاد می کند که اگر ناسازگاری تصمیم بیشتر از1/0باشد بهتر است تصمیم گیرنده در قضاوت های خود تجدید نظر کند.
2-3-2 مشکلات پیاده سازی MCDM در GIS
مشکلات متعددی در پیاده سازی روش MCDM در سیستم اطلاعات جغرافیایی وجود دارد. نخست آنکه کاملاً مشخص است که اطلاعات ورودی در روشهای ارزیابی چند معیاره مبتنی بر GIS معمولاً شامل عدم دقت و عدم صحت و ابهام هستند. با وجود این دانش، در این روشها به طور معمول فرض بر این است که داده های ورودی دقیق و صحیح هستند. یک رویکرد دیگر برای مواجهه با حساسیت و ابهام در داده های ورودی (مقادیر صفات و نظرات تصمیم گیرنده) استفاده از روش منطق فازی است.
مشکل دوم مربوط به استانداردسازی معیارهای غیر مرتبط می باشد. روشهای مختلف زیادی برای استانداردسازی وجود دارد که می تواند در تحلیلهای چند معیاره مبتنی بر GIS استفاده شود. برای این منظور لازم است که توجه داشته باشیم که روشهای مختلف استانداردسازی ممکن است که منجر به الگوهای مختلف تناسب زمین شود. رایج ترین روش برای استاندارد سازی معیارها روش تبدیل خطی است. با این حال مبانی نظری خوب و توجیه تجربی برای استفادهاز این روش وجود ندارد (Jiang. Eastman, 2000). با توجه به اینکه معیارهای ارزیابی (صفات) به عنوان اقدامات جایگزین از ابزار تصمیم گیرنده عمل می کنند، مقادیر مختلف معیارها منعکس کننده سطوح مختلف از ابزار برای تصمیم گیرنده می باشد. اگر مقادیر تغییر کنند یا با فرآیند ترانسفورماسیون تبدیل شوند، ساختار ترجیحی درون ویژگی می تواند متأثر شود.
سوم، با توجه به اینکه طیف گسترده ای از قوانین MCDM یک سؤال این است که کدام روش بهترین روش برای استفاده در یک شرایط خاص می باشد. این مسئله در تحلیلهای تصمیم گیری تا حد زیادی حل نشده است.
فهرست منابع:
[1].احمدی، سربرز، 1390. پایان نامه دوره کارشناسی ارشد با عنوان مکانیابی اراضی مناسب و ارزیابی سایتهای انتخاب شده برای طرح مسکن مهر با استفاده از GIS(مطالعه موردی شهر سنندج)، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران[2]. اصغرپور، محمدجواد، 1383. تصمیم گیری چندمعیاره، انتشارات دانشگاه تهران
[3]. بابایی اقدم فریدون، آزادی مبارکی محمد، مددی عقیل، 1390. مدلسازی محلات مسکونی مناسب شهر اردبیل به روش AHPدر محیط GIS، مجله جغرافیا و برنامه ریزی محیطی ،سال22،شمارهپياپی 44،شماره4، صص 179-196
[4].پرهیزکار اکبر، غفاری گیلانده عطا، 1385. سامانه اطلاعات جغرافیایی و تصمیم چندمعیاری، انتشارات سمت
[5]. پورمحمدی، محمدرضا، 1387. برنامه ریزی مسکن، انتشارات سمت
[6]. سنجری سارا، سعادت یار امید، 1378. پروژه های کاربردی GIS، انتشارات عابد
[7]. سنجری، سارا، 1390. راهنمای کاربردی ARCGIS 10، انتشارات عابد
[8]. قدسی پور، سید حسن، 1384. فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، انتشارات دانشگاه صنعتی امیر کبیر
[9]. کرمی وحید، عبادی حمید، احمدی سلمان، 1387. مدلسازی مکانیابی پارکینگهای عمومی با استفاده از GISبا تاکید بر روشهای وزندهی و تلفیق لایه ها، دانشکده فنی دانشگاه تبریز، شماره 3 پیاپی 56،صص 11-21
[10]. متکان علی اکبر، شکیبا علیرضا، پورعلی سید حسین، نظم فر حسین، 1387. مکانیابی مناطق مناسب جهت دفن پسامد با استفاده از GIS(شهر تبریز)، مجله علوم محیطی سال ششم،شماره دوم، صص 121-132
[11]. مشکینی ابوالفضل، الیاس زاده سید نصرالدین، ضابطیان الهام، 1391. ارزیابی مکانیابی پروژهای مسکن مهر با رویکرد کالبدی-زیست محیطی با استفاده از مدل سلسله مراتب AHP، فصلنامه علمی-پژوهشی مطالعات شهری، شماره دوم
[12]. مهدی پور فاطمه، سعدی مسگری محمد، 1385. الگویی برای مکانیابی متدهای تصمیم گیری چندمعیاره در GIS، سومین کنفرانس بین المللی مدیریت
[13] P.A. Burrough, P.F.M. van Gaans, R.A. MacMillan, High-resolution landform classification using fuzzy k-means. 2001. Fuzzy Sets and Systems, Volume 113, Issue 1, 1 July 2000, Pages 37–52
[14] Peter Fisher, 2000. Sorites paradox and vague geographies, Fuzzy Sets and Systems, Volume 113, Issue 1, 1 July 2000, Pages 7–18
[15] Hong Jiang, J. Ronald Eastman. 2010. Application of fuzzy measures in multi-criteria evaluation in GIS. International Journal of Geographical Information Science. pages 173-184
[16] Javaheri H, Nasabadi T, Jafarian M H, Rowshan G R, Khoshnam H, 2006. Site selection of municipal solid landfills using analytical hierarchy process method in a geographical information technology environment in Giroft, Iran. J. Environ. Health. Sci. Eng., 2006, Vol. 3, No. 3, pp. 177-184
[17] Khwanruthai B, Yuji M, 2011. Site Suitability Evaluation for Ecotourism Using GIS & AHP: A Case Study of Surat Thani Province, Thailand, Procedia Social and Behavioral Sciences 21 (2011) 269–278
[18] PA Koen, GM Ajamian, S Boyce, A Clamen, E Fisher, S Fountoulakis, R Seibert. 2002. Fuzzy front end: Effective methods, tools, and techniques. Book
[19] Koc san D, san B T, Helvaci M, Eker Z, 2013. Multi-Criteria Decision Analysis integrated with GIS and remote sensing for astronomical observatory site selection in Antalya province, Turkey,Advances in Space ResearchVolume 52, Issue 1, Pages 39–51
[20] IL McHarg, L Mumford. 1969, Design with nature. Book
[21] Malczewski, J, 1999. GIS and Multicriteria Decision analysis. Book
[22] Malczewski, J, 2004. GIS – based land-use suitability analysis: a critical overview, progress in planning 62, Elsevier, page 3-65
[23] Malczewski, J, 2006. Integrating multi criteria analysis and geographic information systems: the ordered weighted averaging (OWA) approach, Int j. Environmental Technology and Management, vil. 6, nos. 1/2, pp. 7-19
[24] Mevlut U, 2013. GIS-based solar farms site selection using analytic hierarchy process (AHP) in Karapinar region, Konya/Turkey, Renewable and Sustainable Energy Reviews Volume 28, Pages 11–17
[25] Saaty, T.L, 1980. The Analytic Hierarchy Process, McGraw-Hill, New York, pages 20-
[26] L.A. Zadeh,1968. Fuzzy algorithms, Information and Control, Volume 12, Issue 2, February 1968, Pages 94–102