Loading...

پیشینه و مبانی نظری تحقیق بیماری آرتریت روماتوئید

پیشینه و مبانی نظری تحقیق بیماری آرتریت روماتوئید (docx) 24 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 24 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

پایان نامه روانشناسی درباره بیماری آرتریت روماتوئید 2-1 بیماری آرتریت روماتوئید در این بخش از این فصل به بررسی بیماری آرتریت روماتوئید، سبب شناسی و نقش عوامل روانی در بروز این بیماری، و درمان این بیماری می‌پردازیم. تعریف آرتریت روماتوئید آرتریت روماتوئید (RA) بیماری سیستمیکی است که با پلی آرتریت التهابی در مفاصل بزرگ و کوچک و علایم عمومی مشخص می‌شود. این بیماری نمونه شاخص آرتریت التهابی با ویژگی‌های بالینی مشخص نظیر سفتی صبحگاهی، قوام ژله‌ای و بهبودی علائم با فعالیت است. اکثر بیماران دچار درجاتی از تخریب استخوان و غضروف و نیز درگیری غلاف‌های تاندونی می‌شوند؛ در بسیاری از بیماران این فرایند منجر به تغییر شکل و افت چشمگیر عملکرد می‌شود (آندرلوئی و همکاران، 2007، ترجمه ارجمند و همکاران، 1387). آرتریت معمولا به هر مفصلی حمله نمی‌کند ولی در مفاصل کوچک مانند مفاصل انگشتان دست یا مچ دست و پا بیشتر مستقر می‌شود؛ گرچه گاهی مفاصل بزرگ مانند ران، زانو و شانه دچار این بیماری می‌شوند (اطاری و اطاری،1386). همه گیر شناسی آرتریت روماتوئید جزو شایع‌ترین بیماری‌های خود ایمنی است؛ و شیوع آن در ایالات متحده، آفریقا و اروپا مشابه است، اما در جوامع آسیایی کمی پایین‌تر است. نسبت ابتلا زن و مرد 3 به 1 است (آندرلوئی و همکاران، 2007، ترجمه ارجمند و همکاران، 1387). شیوع بیماری با افزایش سن زیاد می‌شود و اختلاف از نظر شیوع جنسی در سنین بالا کاهش می‌یابد. بیماری اکثراً در دهه چهارم و پنجم زندگی شروع شده و در 80 درصد بیماران بین 50-35 سالگی بروز می‌نماید (کاسپر و همکاران2012؛ ترجمه منتظری، 1391). سبب شناسی علت اصلی این بیماری ناشناخته است و هنوز مشخص نشده است که جرقه‌ای که این بیماری التهابی را روشن می‌کند از کجا زده می‌شود. فرضیه چند بعدی در مورد آرتریت روماتوئید چنین است که در این بیماری، عوامل ژنتیکی، ایمنی شناختی و روانی – اجتماعی به اهم تعامل می‌کنند (زیتلین،1977؛ به نقل از فروزش یکتا و همکاران، 1381). گسترش این بیماری رویدادی است که با واسطه نظام ایمنی صورت می‌گیرد. در واقع آرتریت روماتوئید یکی از بیماری‌های خود ایمن است که در آن نظام ایمنی به بافت سالم خودی حمله می‌کند (ولمن، 1988، ترجمه نجاریان و همکاران، 1375؛ اطاری و اطاری، 1386)؛ و همچنین سیستم ایمنی واسطه‌ای است بین تعیین کننده‌های آسیب شناسی فیزیولوژکی، بیوشیمیایی، و غدد درون ریز از یکطرف، و رویدادهای روانی – اجتماعی از طرف دیگر که توسط دستگاه عصبی مرکزی پردازش می‌شوند (ولمن، 1988، ترجمه نجاریان و همکاران،1375). مطالعات خانوادگی، نشانگر استعداد ژنتیکی است. به عنوان مثال، در دوقلوهای یک تخمکی اگر یک قل مبتلا شود شانس دومی 30 درصد می‌باشد، در حالیکه این رقم در دوقلوهای دو تخمی 5 درصد است (کاسپر و همکاران2012؛ ترجمه منتظری، 1391). یکی از دلایل ابتلا به آرتریت روماتوئید مسموم شدن مفاصل است. حتی وقتی که یک مفصل در اثر تصادف مجروح می‌شود این امکان نیز وجود دارد که شخص به آرتریت مبتلا شود، زیرا مفصل مصدوم به درستی ترمیم نمی‌شود بلکه سفت و سخت و دردناک می‌شود و سرانجام ضعیف می‌گردد و شخص علیل می‌شود (فرخنده کشفی، 1389). استرس و سیستم ایمنی در حوزه روان شناسی تندرستی رشته‌ای به نام ایمنی شناسی روانی-عصبی وجود دارد که ارتباط بین استرس، عملکرد سیستم عصبی، و سیستم ایمنی را بررسی می‌کند. پژوهشگران در حوزه‌های پزشکی و روان شناسی، اختلال‌هایی را بررسی می‌کنند که تحت تأثیر پاسخ‌های مرتبط با استرس می‌دانند که در سیستم عصبی مرکزی آغاز می‌شوند. و همچنین تحقیقات روشن کرده است که تجربیات استرس، عاطفه منفی، افسردگی، فقدان حمایت اجتماعی، و سرکوبی و انکار می‌تواند بر وضعیت عملکرد ایمنی تأثیر بگذارند(کوهن و هربرت، 1996؛ به نقل از هالجین، 1948، ترجمه سید محمدی، 1387). به طوری که در شکل 2-1 نشان داده شده است، رویداد استرس زا می‌تواند یک رشته واکنش‌هایی را در بدن آغاز کند که مقاومت آن را در برابر بیماری کاهش دهد. این واکنش‌ها همچنین می‌توانند نشانه‌های اختلال جسمانی مرتبط با استرس را تشدید کنند. یک توجیه برای این روابط این است که استرس هورمون‌هایی را که توسط هیپوتالاموس تنظیم می‌شوند، تحریک می‌کند و این هورمون‌ها فعالیت سیستم ایمنی را کاهش می‌دهند. وقتی محافظت کاهش می‌یابد، بدن در برابر عفونت، مواد آلرژی زا، و مهاجمان جدی‌تر، نظیر مواد سرطان زا کمتر مقاوم می‌شود. واکنش‌های سیستم عصبی، همچنین از طریق پایانه‌های عصب در قسمت‌هایی از بدن که درگیر سیستم ایمنی هستند، مانند گره‌های لنفاوی، تیموس، و طحال، عملکرد سیستم ایمنی را تغییر می‌دهند. این فرایندها، تعداد زیادی از اختلال‌های جسمانی، از جمله آرتریت روماتوئید را توجیه می‌کند (هالجین، 1948، ترجمه سید محمدی،1387). شکل 2-1. رابطه بین استرس، عملکرد سیستم ایمنی، و بیماری 892175325755استرس00استرس 251396529146500 1535430163195هورمون‌های مربوط به هیپوتالاموس گیرنده‌های عصبی00هورمون‌های مربوط به هیپوتالاموس گیرنده‌های عصبی 258826019812000 1439545102235کاهش عملکرد سیستم ایمنی00کاهش عملکرد سیستم ایمنی 258826014732000 1439545125095افزایش آسیب پذیری در برابر بیماری00افزایش آسیب پذیری در برابر بیماری عوامل روانی-اجتماعی و بیماری آرتریت روماتوئید پژوهش‌های متعددی رابطه این بیماری را عوامل روان شناختی مورد بررسی قرار داده‌اند. به عنوان مثال، مطالعات نشان داده‌اند که بیشتر بیماران قبل از آشکار شدن نشانه‌های آرتریت روماتوئید و نیز دوره‌های عود بیماری، تنیدگی قابل ملاحظه‌ای تجربه کرده‌اند (اندرسن و همکاران، 1985، به نقل از فروزش یکتا و همکاران، 1381). بعضی از ویژگی‌های شخصیتی، فرد را مستعد ابتلا به بیماری آرتریت روماتوئید می‌کند. الکساندر (1965) ویژگی‌های روانی زنان مبتلا به آرتریت را چنین شرح می‌دهد: این زنان در نوجوانی رفتاری سبکسرانه دارند. در بزرگسالی، حالت عاطفی خویش را کنترل کرده و تلاش می‌کنند شوهر و فرزندان خود را کنترل کنند. آن‌ها از کودکان خود متوقع هستند و در عین حال به شدت از آن‌ها حمایت کرده و سخاوتمند هستند. این نگرش سلطه جویانه ترکیبی از تمایل به سلطه و نیاز به آزار خواهی است. اکثر زنان مبتلا به آرتریت روماتوئید نقش زنانه را رد می‌کنند. ان‌ها با مردان رقابت کرده و نقش زنانه را برده‌وار و تحقیر آمیز می‌دانند. آن‌ها تمایل دارند مردان منفعل را به همسری انتخاب کنند (ولمن، 1988، ترجمه نجاریان و همکاران، 1375). به عقیده موس و سولومون (1964، 1966)، مبتلایان به آرتریت روماتوئید بسیار وظیفه شناس و انعطاف ناپذیر هستند. اکثر آن‌ها احساس می‌کنند از طرف والدین طرد شده‌اند و نگرش تقریباً آزارخواهانه ای از قربانی کردن خود دارند. همه آن‌ها زندگی خود را زنجیره‌ای از موقعیت‌های استرس آور تلقی می‌کنند. بیماران مبتلا به بیماری‌های پیشرونده بدخیم دچار اضطراب و افسردگی شدیدی می‌شوند (به نقل از ولمن، 1988، ترجمه نجاریان و همکاران، 1375). شواهد فراوانی از وجود روابط خانوادگی آشفته مانند نزاع والدین، فقدان والدین در اثر مرگ یا طلاق، روابط زناشویی تنیدگی زا و میزان بالای طلاق در این بیماران حکایت می‌کند (بیکر و همکاران، 1959، به نقل از فروزش یکتا و همکاران، 1381).اضطراب و استرس هم در بروز و هم در تداوم این بیماری نقش دارند. مبتلایانی که در مرحله خاموش آرتریت روماتوئید هستند، اگر نتوانند استرس و اضطراب را کنترل کنند، باعث عود بیماری می‌شوند (منجمد و رضویان، 1386). همچنین مطالعات نشان داده است که افسردگی ویژگی شخصیتی مشترک همه بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید است. امکان دارد حالت مستمر افسردگی بر محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال تأثیر گذارد، مقاومت سیستم ایمنی را تضعیف کندو به تغییرات بیمارگونه آرتریت روماتوئید منجر شود (ولمن، 1988، ترجمه نجاریان و همکاران، 1375). بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید معمولاً تصور می‌کنند آکنده از مایع و تکانه های خشمگین هستند در تعارض با ابراز خشم خود، طرحی غمناک از وضعیت بدنی خویش به نمایش می‌گذارند. این تصور بدنی نشان دهنده وجود والدین نامتجانس است؛ پدرها معمولاً آرام و گاهگاه خشمگین هستند، و مادران اشخاصی از خود گذشته، منع کنده، و اغواگر. بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید برای بدن خویش اهمیت غیر عادی قایل هستند و تمایل ناهشیارانه ای به نشان دادن آن دارند، اما به وضوح این تمایل را تکذیب کرده و اظهار خجلت و ناکفایتی می‌کنند(ولمن، 1988، ترجمه نجاریان و همکاران، 1375). آسیب شناسی علایم مشخصه درگیری مفصل پانوس سینوویال است، که ضخیم شدگی غشایی سینوویال در اثر تکثیر سلول‌های غشایی و ارتشاح سلول‌های تک هسته‌ای به خصوص منوسیت هاو لنفوسیت های Tاست. پانوس به سطح مشترک استخوان- غضروف-سینوویوم تهاجم نموده و سبب تخریب پیش رونده استخوان و مفصل می‌شود. این فرایند در پرتونگاری به صورت اوزیون های حاشیه‌ای استخوان مشاهده می‌شود. علاوه بر سینوویوم در سایر نسوج نیز ندول های روماتوئید ممکن است دیده شوند (آندرلوئی و همکاران، 2007، ترجمه ارجمند و همکاران 1387). خصوصیات بالینی تظاهرات بالینی آرتریت روماتوئید بسیار متغیر است. در 3/2 بیماران بیماری بی سر و صدا و با خستگی، بی اشتهایی، ضعف عمومی و علایم مبهم عضلانی اسکلتی شروع شده تا اینکه بعداً سینویت ظاهر می‌شود. این علایم اولیه ممکن است هفته‌ها یا ماه‌ها ادامه یافته و باعث اشکال در تشخیص شوند (هاریسون، 1991، ترجمه فرهمند، 1370).آرتریت روماتوئید یک پلی آرتریت قرنیه است که اصولاً مفاصل کوچک دست و پا، مچ دست و مچ پا را درگیر می‌کند. سایر مفاصلی که اغلب درگیر می‌شوند ستون فقرات گردنی، شانه‌ها، آرنج، هیپ و زانوها می‌باشند (آندرلوئی و همکاران، 2007، ترجمه ارجمند و همکاران،1387). در حدود 10 درصد بیماران، شروع حادتر بوده، پلی آرتریت سریعاً ظاهر شده و با علایمی مانند تب، لنفاد نوپاتی و اسپلنومگالی همراه است در 3/1 بیماران علایم در ابتدا به یک یا چند مفصل محدود است. با اینکه ممکن است، در تعدادی از بیماران درگیری مفاصل غیر قرنیه بماند ولی ابتلای قرنیه مفاصل در این بیماری تیپیک است(کاسپر و همکاران2012؛ ترجمه منتظری، 1391). سفتی صبحگاهی طولانی معمولاً بیش از یک ساعت و اغلب چندین ساعت طول می‌کشد، این یافته، یک ویژگی کلاسیک آرتریت روماتوئید و نیز سایر آرتروپاتی های التهابی است. به طریق مشابه، پس از عدم فعالیت طولانی نیمه سفتی مفصل افزایش می‌یابد و علایم عموماً با فعالیت متوسط بهبود می‌یابد (جدول 2-2). با گذشت زمان آرتریت روماتوئید به سمت تخریب و تغییر شکل مفصل پیش می‌رود. ضایعات تخریبی استخوان و غضروف، هم در پرتو نگاری و هم در بررسی آسیب شناسی حاشیه‌ها دیده می‌شوند (آندرلوئی و همکاران، 2007، ترجمه ارجمند و همکاران، 1387). جدول 2-1 ویژگی‌های بالینی آرتریت روماتوئید مفصلیغیر مفصلیسفتی صبحگاهی«خشکی»ندول های روماتوئید: زیر جلدی، ریوی، اسکرالتورم قرنیه مفصلبیماری ریویدرگیری مفصل و انحراف به سمت اولناواسکولیت به خصوص در پوست، اعصاب محیطی و رودهمایع مفصلی التهابیاسکریت و اپی اسکریتسندرم مجرای مچ دستیزخم های پاکیست بیکرسندرم فلتی آرتریت روماتوئید یک بیماری سیستمیک است و علائم گوناگون خارج مفصلی دارد و با آن که این تظاهرات به طور شایع دیده می‌شوند ولی همه از اهمیت بالینی برخوردار نیستند (هاریسون، 1991، ترجمه فرهمند، 1370). ندول های روماتوئید زیر جلدی که به راحتی قابل لمس هستند اغلب در ناحیه آرنج و به میزان کمتر در ریه‌ها و سایر نقاط از جمله به ندرت در قلب دیده می‌شوند. بروز ندول های ریوی متعدد در بیمار مبتلا به آرتریت روماتوئید سندرم کاپلان نامیده می‌شود. پلوریت، پریکاردیت و فیبروز بینابینی ریه در تعداد اندکی از بیماران دیده می‌شوند. سندرم فلتی (بزرگی طحال، لکوپنی و عفونت های راجعه ریه) عارضه نادری است و اغلب همراه با زخم های پا واسکولیت دیده می‌شود (آندرلوئی و همکاران، 2007، ترجمه ارجمند و همکاران، 1387). سیر آرتریت روماتوئید کاملاً متغیر و پیش بینی آن در هر بیمار، دشوار است (کاسپر و همکاران2012؛ ترجمه منتظری، 1391).برخی از بیماران دچار بیماری خفیف با پیشرفت کند هستند و تغییر شکل و تغییرات تخریبی استخوان در آنها محدود است. در انتهای این طیف، بیمارانی هستند که سیر به سرعت پیشرونده دارند و در صورت عدم درمان دچار معلولیت و آرتریت تغیر شکل دهنده می‌شوند. اکثر بیماران در حد فاصل بین این دو قطب قرار می‌گیرند و درجات متغیری از ناتوانی را نشان می‌دهند. در برخی از موارد، بیماری طی چندین سال سیر متناوبی دارد و با دوره‌های حاد تشدید علائم در یک یا چند مفصل همراه است (آندرلوئی و همکاران، 2007، ترجمه ارجمند و همکاران، 1387). تشخیص آرتریت روماتوئید، یک تشخیص بالینی است (آندرلوئی و همکاران، 2007، ترجمه ارجمند و همکاران، 1387). تشخیص آرتریت روماتوئید در صورت وجود بیماری تیپیک تثبیت شده آسان است. در اکثریت بیماران، بیماری ظرف 2-1 سال بعد از شروع، علائم بالینی تیپیک خود را نشان می‌دهد (هاریسون، 1991، ترجمه فرهمند، 1370). سینوویت قرنیه مفاصل کوچک نشانه کلاسیک بیمار به هنگام مراجعه است. حدود 30-20% بیماران یا درگیری یک مفصل (معمولاً در مفصل زانو) مراجعه می‌کنند (آندرلوئی و همکاران، 2007، ترجمه ارجمند و همکاران، 1387). علایم مزاجی که نشانگر ماهیت التهابی بیماری می‌باشند، مانند سفتی صبحگاهی، تشخیص آرتریت روماتوئید را تقویت می‌کند. نشان دادن ندول های زیر جلدی یک علامت تشخیصی خوب است (کاسپر و همکاران2012؛ ترجمه منتظری، 1391). بررسی مایع مفصل مفیدترین اقدام آز آزمایشگاهی است. در آرتریت روماتوئید مایع مفصلی حالت التهابی دارد و حاوی بیش از ده هزار گویچه سفید است. فاکتور روماتوئید در 90-80% بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید یافت می‌شود. وجود فاکتور روماتوئید نه شرط لازم برای تشخیص است نه شرط کافی ولی اگر بیمار دارای آن باشد، به او سرم مثبت گفته می‌شود. احتمال بروز بیماری مفصلی شدید، پیدایش ندول ها و بروز علایم خارج مفصلی در بیماران سرم مثبت بیشتر است (آندرلوئی و همکاران، 2007، ترجمه ارجمند و همکاران، 1387). جدول2-2 ملاک‌های طبقه بندی آرتریت روماتوئید که در سال 1987 باز بینی شده است ((هاریسون، 1991، ترجمه فرهمند، 1370) راهنماهای طبقه بندیچهار علامت از هفت علامت برای قرار دادن بیمار در طبقه بندی آرتریت روماتوئید لازم است.بیماران دارای دو تشخیص بالینی یا بیشتر حذف نمی‌شوند.علایم تشخیصیسفتی صبح گاهی و سفتی در مفصل و اطراف آن که قبل از بهبود کامل 1 ساعت طول می‌کشد.آرتریت در سه ناحیه مفصلی یا بیش از آن: حداقل سه مفصل، که به طور همزمان توسط پزشک مشاهده شود، دچار تورم بافت نرم یا افزیون مفصلی است، و نه فقط رشد بیش از حد استخوانی.آرتریت مفاصل دست: آرتریت مچ، مفصل متاکارپوفالنژیال، یا مفاصل بین انگشتی پروگزیمال.آرتریت سیستمیک: ابتلا همزمان مفاصل مشابه در هر دو طرف بدن.ندول های روماتوئید: ندول های زیر جلدی در برجستگی‌های استخوانی و سطوح اکتنسور، یا نواحی اطراف مفصلی که به وسیله پزشک مشاهده می‌شود.فاکتور روماتوئید سرم: نشان دادن مقادیر غیر طبیعی فاکتور روماتوئید به وسیله هر متدی که با آن نتایج در کمتر از 5 درصد افراد طبیعی کنترل مثبت باشد.تغییرات رادیو گرافیک: تغییرات تیپیک در رادیو گرافی قسمت فوقانی خلفی دست و کچ دست که باید شامل اروزیون یا دکلسیفیکاسیون استخوانی که در مفصل درگیر وجود داشته یا در نزدیک مفصل شدیدتر از سایر قسمت‌هاست باشد.موارد d – a باید حداقل 6 هفته ادامه یابد. مواردe – b باید به وسیله پزشک، دیده شوند. درمان بعد از تشخيص آرتريت روماتوئید و انجام ارزيابي‌هاي اوليه، درمان بايد شروع شود. اهداف درمان آرتریت روماتوئید عبارتند از: کنترل درد یا از بین رفتن درد، کاهش التهاب، فروکش نمودن روند التهابی، حفظ حداکثر کارکرد و پیشگیری از بروز تغییر شکل و تخریب مفاصل می‌باشد (هاریسون، 1991، ترجمه فرهمند، 1370؛ آندرلوئی و همکاران، 2007، ترجمه ارجمند و همکاران، 1387). بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید به روش‌های متفاوتی درمان می‌شوند که هدف آنها برطرف نمودن مشکلات گوناگونی است که این بیماران از لحاظ فونکسیونل و روانی با آن مواجه می‌باشند (کاسپر و همکاران2012؛ ترجمه منتظری، 1391). داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی (NSAIDs)متعددی جهت درمان آرتریت روماتوئید در دسترس هستند. این داروها عبارتند از: فنوپروفن، ایموپروفن، ایندومتاسین، ناپروکسن، مکلوفنات، پیروکسیام. این داروها در کنترل درد و التهاب موثر هستند و ممکن است عملکرد روزمره را بهبود بخشند، اما بر فرایند زمینه ای بیماری به خصوص خوردگی و تخریب مفصل اثری ندارند (هاریسون، 1991، ترجمه فرهمند، 1370؛ آندرلوئی و همکاران، 2007، ترجمه ارجمند و همکاران، 1387). گلوکوکورتیکوئید ها نیز همچنان اهمیت خود را در درمان بیماری RA و خصوصاً در مورد حملات حاد بیماری حفظ کرده‌اند. این داروها در مقادیر کم تا متوسط و در صورت امکان برای دوره‌های کوتاه مدت استفاده می‌شوند. در طبابت فعلی، در مورد اکثر بیماران داروهای ضد روماتیسمی تعدیل کننده بیماری (DMARD) تجویز می‌شوند (آندرلوئی و همکاران، 2007، ترجمه ارجمند و همکاران، 1387). برای کاهش درد و بهبود کارکرد مفاصل ممکن است جراحی انجام شود. عمل جراحی در بعضی از موارد، پیشرفت نابودی را برای مدتی کند می‌سازد. این عمل برای زدودن بافت زلالی مهاجم درون مفصل، پاک کردن کپسول مفصلی از ذرات خرده ریز، صاف کردن غضروف زبر، اصلاح زاویه تماس در یک زانوی کج در حال ساییدگی، بی حرکت کردن مفصل‌های دردناک و ناپایدار انجام می‌شود (اطاری و اطاری، 1386). فیزیوتراپی و کار درمانی در بسیاری از بیماران نقش مهمی دارند. فیزیوتراپی سبب افزایش قدرت و وضعیت عضلات و حفظ تحرک مفاصل می‌شود (آندرلوئی و همکاران، 2007، ترجمه ارجمند و همکاران، 1387). پیش آگهی چندین علامت در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید از نظر پیش آگهی ارزش دارد. فروکش نمودن فعالیت بیماری در سال اول احتمال بیشتری دارد. افرادی که دارای تیتر بالای فاکتور روماتوئید می‌باشند و نیز بیماران دارای ندول های زیر جلدی به هنگام ارزیابی اولیه پیش آگهی بدتری دارند. با آنکه فعالیت پا برجای بیماری به مدت بیش از 1 سال سرانجام بدی را به دنبال دارد ولی به سرعت پیشرفت ضایعات مفصلی ثابت نیست و بیشترین پیشرفت‌ها 6 ماه اول بیماری روی داده و پس از آن به مراتب آهسته‌تر صورت می‌گیرد (کاسپر و همکاران2012؛ ترجمه منتظری، 1391). داده‌های موجود حاکی از آن است که 50% بیماران ظرف 5 سال از کار افتاده می‌شوند(آندرلوئی و همکاران، 2007، ترجمه ارجمند و همکاران، 1387، ص 93). متوسط امید به زندگی بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید 3 تا 7 سال است (هاریسون، 1991، ترجمه فرهمند، 1370). میزان مرگ و میر کلی دست کم در موارد شدید آرتریت روماتوئید افزایش یافته است. افزایش میزان مرگ و میر بر اثر عفونت، بیماری کلیوی و ریوی و خونریزی گوارشی ایجاد می‌شود که برخی از این موارد ممکن است ناشی از مداخلات درمانی باشد (آندرلوئی و همکاران، 2007، ترجمه ارجمند و همکاران، 1387). پیشینه پژوهش در این بخش به بررسی پژوهش‌های مرتبط به بیماری آرتریت روماتوئید، تاب آوری، ویژگی‌های شخصیتی و راهبردهای مقابله‌ای می‌پردازیم. پژوهش انجام گرفته در خارج از کشور توماسو و همکاران (2014) در پژوهشی نیمرخ شخصیت و سبک‌های مقابله را در بیماران مبتلا به میگرن با سندرم فیبرومیالژیا را مورد بررسی قرار دادند. نتایج پژوهش آنها نشان داد که: بیماران مبتلا به سندرم فیبرومیالژیا در فاکتور برون گرایی شخصیت نسبت به سایر بیماران میگرن و افراد گروه کنترل تفاوت معنادار داشتند؛ و در فاکتور گشودگی نسبت به تجربه بیماران مبتلا به میگرن با سندرم فیبرومیالژیا و سایر بیماران میگرن با گروه کنترل تفاوت معنادار وجود داشت؛ و همچنین استفاده از سبک‌های مقابله اجتنابی موجب بدتر شدن بیماری در بیماران مبتلا به میگرن با سندرم فیبرومیالژیا می‌شود. التروچوف (2014) پژوهشی تحت عنوان «ارتباط بین صفات شخصیتی و تاب آوری در برابر استرس» انجام داد. او در پژوهش خود به این نتیجه دست یافت که: صفات شخصیتی به پیش بینی اینکه چگونه استرس‌ها روی ایمنی روانی اثر می‌گذارد کمک می‌کند. تورس و همکاران (2013) در پژوهشی به بررسی شخصیت افراد مبتلا به فیبرومیالژیا پرداختند نتایج پژوهش آنها نشان داد که افراد مبتلا به فیبرومیالژیا نمرات بالاتری در روان رنجور خویی و نمرات پایین‌تری را در برون گرایی کسب کردند. انگل برچت و همکاران (2013) در پژوهشی به بررسی تعامل عملکرد جسمانی و سلامت هیجانی در بیماران آرتریت روماتوئید و نقش مقابله در این بیماری پرداختند. نتایج پژوهش آنها نشان داد که آموزش دادن راهبردهای مقابله نقش کلیدی در کاهش دادن آسیب های عملکرد جسمی و سلامت هیجانی ایفا می‌کند. انگل برچت و همکاران (2012) پژوهشی تحت عنوان «تأثیر راهبردهای مقابله‌ای در سلامت روانی و جسمانی بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید» انجام دادند. نتایج پژوهش‌های آنها نشان داد که: راهبردهای مقابله‌ای مورد استفاده در بیماران آرتریت روماتوئید وابسته به جنسیت است اما به سن وابسته نیست؛ و استفاده از راهبردهای مقابله‌ای متمرکز بر حل مسئله اثر مقابله را این بیماران بهبود می‌بخشد و همچنین در سلامت روانی و جسمانی بیماران تأثیر می‌گذارد. به طور کلی مقابله باید به عنوان یک عامل مهم در تعیین سلامت کلی بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید در نظر گرفت. پنگ و همکاران (2012) در پژوهشی به بررسی رویدادهای منفی زندگی و سلامت روان و اثر تاب آوری، شخصیت و حمایت اجتماعی در دانشجویان پرداختند. نتایج پژوهش انها نشان داد که: مشکلات سلامت روانی رابطه مثبت با رویدادهای منفی زندگی و روان رنجوری دارد؛ و همچنین مشکلات سلامت روانی همبستگی منفی با حمایت اجتماعی و برون گرایی دارد؛ و به این نتیجه دست یافتند که رشد دادن تاب آوری برای سازگاری فرد کمک کننده است. ملکوک (2011) پژوهشی با عنوان «پنج عامل شخصیتی و سبک‌های مقابله‌ای در پیش بینی بهزیستی روانی: مطالعه با نمونه ترکیه» انجام داد. نتایج پژوهش وی حاکی از آن است که روان رنجور خویی به طور منفی بهزیستی روانی را پیش بینی می‌کند و برون گرایی و وظیفه شناسی پیش بینی کننده مثبت بهزیستی روانی هستند؛ و سبک‌های مقابله‌ای درمانده به طور منفی با بهزیستی ذهنی ارتباط دارد. نتایج به طور کلی نشان داد که ویژگی‌های شخصیتی و سبک‌های مقابله‌ای نقش مهمی در توضیح بهزیستی روانی بازی می‌کند. استوارت و یون (2011) در پژوهش خود در مورد تاب آوری به این نتیجه دست یافتند که فاکتورهای روانی مرتبط با تاب آوری خود کار آمدی، عزت نفس، تمرکز کنترل درونی، سرسختی، امیدواری، پذیرش بیماری، عزم و اراده می‌باشد؛ و راهبرهای مقابله‌ای مانند ارزیابی شناختی مثبت، معنویت و مقابله فعال نیز با تاب آوری همراه است. فاکتورهای تاب آوری به طور قابل توجهی در بیماری جسمانی از طریق مراقبت از خود، پایبندی به درمان، کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی، ادراک بیماری و احساس درد مشخص می‌شود. نورتون و همکاران (2011) به بررسی فشارهای روانی در افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید پرداختند. انها به این نتیجه دست یافتند که: علائم درد، سفتی و اختلال عملکرد به طور قابل توجهی با سطوحی از پریشانی روانی در زمان تشخیص همراه بود؛ و همچنین بسیاری از افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید از تأثیر فشار روانی بر سلامت جسمانی و روانی خود آگاهی ندارند. زر پور و بشارت (2011) به مقایسه ویژگی‌های شخصیتی افراد مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر ( IBS) و افراد سالم پرداختند. نتایج پژوهش آنها نشان داد که بیماران IBS نمرات بیشتری در روان رنجور خویی و نمرات پایین‌تری در برون گرایی و وظیفه شناسی در مقایسه با افراد سالم کسب کردند. همچنین آنها نتیجه گرفتند که متغیرهای شخصیتی تا حدی می‌تواند عفونت را در افراد مبتلا به IBS پیش بینی کند. داوی دوف و همکاران (2010) در پژوهشی به بررسی تاب آوری و سلامت روانی پرداختند. نتایج پژوهش آنها نشان داد که: تاب آوری به عنوان یک مکانیزم دفاعی به افراد در مواجهه با سختی‌ها کمک می‌کند و همچنین بهبود تاب آوری یک هدف مهم برای درمان و پیشگیری از بیماری‌هاست و افزایش تاب آوری با سلامت روانی مثبت در ارتباط است. کایرش بم و همکاران (2008) در پژوهشی به بررسی ویژگی‌های شخصیتی در افراد آلرژیک پرداختند. نتایج پژوهش‌های آنها نشان داد که: بین ویژگی‌های شخصیتی در افراد آلرژیک و افراد سالم تفاوت معنادار وجود دارد. پیودروسکا و کارر (2008) در پژوهشی این عامل را بررسی کردند که آیا شخصیت و سبک‌های مقابله ای فرد را از پریشانی روانی محافظت می‌نماید. نتایج پژوهش آنها نشان داد که استفاده از سبک‌های مقابله‌ای موثر و صفات شخصیت اثرات تعدیل کننده‌ای بر پریشانی روانی دارند. دیوپین و همکاران (2007) به ارزیابی راهبردهای مقابله‌ای در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 پرداختند. آنها به این نتیجه دست یافتند که برخی از ویژگی‌های شخصیتی، از جمله مکانیسم‌های مقابله‌ای در مورد بیماری به نظر می‌رسد نقش مهمی در آسیب پذیری بیماری یا تاب آوری بیشتر در برابر آن دارد. جونز و همکاران (2006) در پژوهشی به بررسی راهبردهای مقابله‌ای و حمایت میان فردی در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر و بیماران التهابی روده پرداختند. نتایج پژوهش آنها حاکی از آن است که: بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر و بیماران التهابی روده نسبت به افراد سالم به طور معناداری حمایت میان فردی کمتری را گزارش دادند؛ و بیماران به طور معناداری از راهبردهای حل مسئله کمتر و از راهبردهای گریز-اجتناب بیشتر استفاده می‌کردند. کمپبل- سیلس و همکاران (2006) در پژوهش خود به بررسی رابطه تاب آوری با صفات شخصیتی و سبک‌های مقابله‌ای و نشانه‌های روانی پرداختند. آنها به این نتیجه دست یافتند که بین تاب آوری با ابعاد شخصیتی و سبک‌های مقابله‌ای رابطه وجود دارد. تاب آوری با روان رنجوری رابطه منفی دارد و با برون گرایی و وظیفه شناسی رابطه مثبت دارد. سبک مقابله‌ای هم پیش بینی کننده پراکندگی در تاب آوری شرکت کنندگان با صفات شخصیتی آن‌ها می‌باشد؛ و همچنین به این نتیجه رسیده‌اند که بین مقابله متمرکز بر مسئله و تاب آوری رابطه مثبت معنادار وجود دارد. پژوهش انجام گرفته در داخل کشور داورنیا و همکاران (1393) پژوهشی تحت عنوان «پیش بینی آسیب پذیری در برابر استرس بر اساس حمایت اجتماعی و ویژگی‌های شخصیتی» انجام دادند. نتایج پژوهش آنها نشان داد که: متغیرهای حمایت اجتماعی و ویژگی‌های شخصیتی توانایی پیش بینی آسیب پذیری در برابر استرس را دارند؛ و همچنین نتیجه گیری کردند که برخورد متفاوت فرد با استرس و انتخاب راهبردهای مقابله‌ای افراد با ویژگی‌های شخصیتی آنها قابل توجیه است. محمد پور و همکاران (1393) در پژوهشی به مقایسه ویژگی‌های شخصیتی بین بیماران مالتیپل اسکلروزیس (MS)و همتایان عادی پرداختند. نتایج پژوهش انها نشان داد که بیماران مبتلا به (MS) ویژگی‌های روان رنجوری خویی و وظیفه شناسی بیشتر و برون گرایی و گشودگی کمتری را در مقایسه با همتایان سالم خود نشان دادند. پژوهشی که کرمی و همکاران ( 1392) انجام دادند نشان داد که افراد تاب آور انعطاف پذیری بیشتری در مقابل شرایط آسیب زا دارند و خود را در برابر این شرایط حفاظت می‌کنند و در حقیقت تاب آوری بالای فرد را در مقابل مسائل زندگی و استرس‌ها مقاوم می‌کند و به فرد امیدواری بیشتری برای زندگی می‌دهد. سبحانی شهمیرزادی و همکاران (1392) به مقایسه راهبردهای مقابله‌ای در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر و افراد غیر مبتلا پرداختند. نتایج پژوهش آنها نشان داد که افراد مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر در مقایسه با افراد سالم بیشتر از راهبردهای مقابله‌ای اجتنابی استفاده می‌کنند. طاهری و همکاران (1391) در پژوهشی به مقایسه ویژگی‌های شخصیتی بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر، بیماران مبتلا به سایر اختلال‌های گوارشی و افراد بهنجار انجام دادند. نتایج پژوهش‌های آنها نشان داد که: میانگین نمرات عامل نورزگرایی در بیماران مبتلا به نشانگان روده‌ی تحریک پذیر و بیماران مبتلا به سایر اختلال‌های گوارشی بیشتر از افراد بهنجار است در حالی که میانگین نمرات افراد بهنجار در عامل برون گرایی بیشتر از بیماران مبتلا به نشانگان روده‌ی تحریک پذیر و بیماران مبتلا به سایر اختلال‌های گوارشی بود. در عامل‌های گشودگی، نرم خویی و وظیفه شناسی تفاوت بین گروه‌ها معنادار نبود. کیخاونی و همکاران (1391 ) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که بین تاب آوری و سلامت روان رابطه معنا داری وجود دارد و پژوهش‌های آن ها نشان داد که افراد داری تاب آوری بالا در شرایط استرس زا در موقعیت‌های ناگوار سلامت روان شناختی خود را حفظ می‌نمایند و دارای سازگاری روان‌شناختی هستند. فرهند (1391) در پژوهش خود به بررسی رابطه الگوهای ارتباطی خانواده و ویژگی‌های شخصیتی با بهزیستی روان‌شناختی با واسطه گری تاب آوری در بیماران ام. اس پرداخته است. نتایج پژوهش‌های وی نشان داد که: تاب آوری نیز بهزیستی روان‌شناختی را پیش بینی می‌کند. به طور کلی تاب آوری نقش واسطه گری معناداری را برای الگوهای ارتباطی خانواده، ویژگی‌های شخصیتی با بهزیستی روان‌شناختی دارد. سوری (1391) به بررسی رابطه ویژگی‌های شخصیتی و سبک‌های مقابله‌ای بر بهزیستی روان‌شناختی می‌پردازد. یافته‌های وی حاکی از آن است که: بین سبک‌های مقابله مسئله مدار با بهزیستی روان شناختی رابطه مثبت و بین سبک‌های مقابله‌ای هیجان مدار و بهزیستی روان‌شناختی رابطه منفی معنادار وجود دارد. نعمتی سوگلی تپه (1391) در پژوهشی به بررسی نقش ویژگی‌های شخصیتی در رفتارهای خود مراقبتی و پیامدهای درمان در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 با توجه به نقش تعدیل کننده سبک‌های مقابله‌ای می‌پردازد. نتایج پژوهش‌هایش نشان داد که راهبردهای مقابله‌ای رابطه بین ویژگی‌های شخصیت با خود مراقبتی و پیامدهای درمان در بین بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 را تحت تأثیر قرار می‌دهد. مهری نژاد و رجبی مقدم (1391) پژوهشی با عنوان «مقایسه ویژگی‌های شخصیتی بیماران رینیت آلرژیک و افراد عادی» انجام دادند. که هدف از مطالعه آنها شناخت میزان تاثیر ویژگی‌های شخصیتی در بروز و تشدید رینیت آلرژیک بود. نتایج پژوهش آنها نشان داد که: بیماران مبتلا به رینیت آلرژیک نسبت به افراد عادی از نظر برخی از ویژگی‌های شخصیتی متفاوتند. این بیماران بیش از افراد عادی منفی گرا و دچار افسرده خویی، افسردگی و اضطراب بودند. نتایج پژوهش عبید رحمانی و همکاران (1391) نشان داد که بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید از افسردگی و اضطراب شدیدی رنج می برند قاسمی (1391) در پژوهشی به مقایسه ویژگی‌های شخصیتی بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر با افراد سالم پرداخت. یافته‌های وی نشان داد که بیماران به طور معناداری از روان رنجورخویی بیشتر و برون گرایی کمتری نسبت به افراد سالم برخوردار بودند، اما بین دو گروه در متغیرهای گشودگی، دلپذیر بودن و با وجدان بودن تفاوت معناداری مشاهده نشد. رهنمای نهزمی و همکاران (1391) در پژوهشی به مقایسه ویژگی‌های شخصیت و استرس افراد مبتلا به زخم معده و افراد سالم پرداختند. نتایج پژوهش آنها نشان داد که از نظر ویژگی‌های شخصیتی گروه بیماران به طور چشمگیری نمرات بالاتری را در ویژگی‌های (N)، (E)و (O)به دست آوردند. مرادی و بهرامی احسان (1390) در پژوهشی به مقایسه ویژگی‌های شخصیتی، راهبردهای مقابله‌ای و سبک‌های اسنادی بین بیماران وابسته به مواد افیونی و افراد سالم پرداختند. نتایج پژوهش آنها حاکی از آن است که: بیماران وابسته به مواد افیونی در هنگام بروز مشکل از راهبردهای حل مسئله، کمتر و از راهبردهای مقابله‌ای هیجان مدار بیشتر استفاده می‌کنند. همچنین بیماران وابسته به مواد افیونی به لحاظ روان نژندگرایی، روان پریش گرایی و درون گرایی بالاتر بودند. از سوی دیگر برخی از ویژگی‌های شخصیتی و راهبردهای مقابله‌ای به نحو قابل توجهی قادرند افراد سالم را از بیماران وابسته به مواد افیونی متمایز سازند. تو کلی (1390) در پژوهش خود تحت عنوان «نقش ویژگی‌های شخصیتی و راهبردهای مقابله‌ای در پیش بینی تاب آوری بیماران مبتلا به دیابت نوع2» پرداخت نتایج پژوهش وی نشان داد که بین روان رنجوری و تاب آوری ارتباط منفی معنادار و بین برون گرایی و تاب آوری در بیماران دیابتی ارتباط مثبت معنادار وجود دارد. ولی بین ابعاد گشودگی مقبولیت و وظیفه شناسی با تاب آوری ارتباط معنادار وجود نداشت. همچنین بین راهبردهای مقابله‌ای مسئله مدار و تاب آوری رابطه مثبت معنادار و بین راهبرد مقابله هیجان مدار و تاب آوری در بیماران دیابتی رابطه منفی معنادار وجود دارد. افراد سالم از تاب آوری بیشتری نسبت به افراد دیابتی برخوردار بودند و افراد سالم بیشتر از سبک مقابله‌ای مسئله مدار استفاده می‌کنند. در مقابل افراد دیابتی بیشتر از افراد سالم از سبک مقابله‌ای و هیجان مدار و اجتنابی استفاده می‌کردند. علاوه بر این از نظر پنج عامل شخصیتی تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده شد. بدین معنی که افراد سالم از برون گرایی بیشتر و افراد دیابتی از روان رنجورخویی بیشتری برخوردار بودند. جلیلی (1389) به مقایسه ویژگی‌های شخصیتی و آسیب‌های روان شناختی افراد آلرژیک و افراد عادی می‌پردازد. نتایج پژوهش وی نشان داد که تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه از نظر ویژگی‌های شخصیتی روان رنجور خویی، برون گرایی و وظیفه شناسی وجود دارد. حیدری پهلویان و همکاران (1389) در پژوهشی به مقایسه میزان استرس تجربه شده و راهبردهای مقابله‌ای در بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب و افراد سالم پرداختند. نتایج پژوهش‌های آنها نشان داد که افراد مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب در مقایسه با افراد غیر بیمار میزان حوادث استرس زای بیشتری را تجربه کردند و همچنین پژوهش شان نشان داد که بیماران قلبی بیشتر از راهبردهای ناکارآمدتر مقابله با استرس استفاده می‌کنند. مسعودنیا (1386) به بررسی ادراک بیماری و استراتژی‌های مقابله در بیماران آرتریت روماتوئید می‌پردازد. نتایج پژوهش وی حاکی از آن است که پذیرش یک استراتژی مقابله به ادراکات و باورهای مرتبط با بیماری بستگی دارد. فروزش یکتا و همکاران (1381) در پژوهشی نشان دادند که زنان مبتلا به بیماری آرتریت روماتوئید نسبت به زنان سالم درونگردی بیشتری دارند. منابع فارسی: اطاری، مریم و اطاری ، اعظم. (1386). پیشگیری و درمان آرترز. چاپ چهارم، تهران: انتشارات کتاب درمانی. بهادری خسرو شاهی، جعفر و هاشمی نصرت آباد، تورج. (1390). رابطه ی امیدواری و تاب آوری با بهزیستی روان شناختی در دانشجویان. اندیشه و رفتار، دوره ی ششم، شماره ی 22: ص 50-41. توکلی، ابوطالب. (1390). نقش ویژگی های شخصیتی و راهبرد های مقابله ای در پیش بینی تاب آوری بیماران مبتلا به دیابت نوع2. پایان نامه کارشناسی ارشد،رشته روانشناسی حسام پور، مریم. (1388). نقش واسطه ای سبک های هویت در میان روابط اجتماعی و تاب اوری در دانشجویان دانشگاه شیراز. پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، دانشگاه شیراز. حق رنجبر، فرخ؛ کاکاوند، علیرضا؛ برجعلی، احمد؛ و برماس، حامد. (1390). تاب آوری و کیفیت مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی. نشریه علوم رفتاری، دوره 1، شماره 1. حمید، نجمه؛ کیخسروانی، مولود؛ بابامیری، محمد؛ و دهقانی، مصطفی. (1391). بررسی رابطه سلامت روان و هوش معنوی با تاب آوری در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه. فصلنامه علمی- پژوهشی جنتاشاپیر، دوره سوم، شماره 3،ص331-338. حیدری پهلویان، احمد؛ قراخانی، محسن؛ و محجوب، حسین. (1389). مقایسه میزان استرس تجربه شده و راهبرد های مقابله ای در بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب و افراد سالم. مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی همدان، دوره هفتم، شماره 3، ص 38-33. زارعی، سلمان و اسدی، زهرا. (1390). مقایسه ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله با استرس در نوجوانان معتاد و بهنجار. اعتیاد پژوهی، شماره 20، 104-87. سادوک، بنجامین جیمز و سادوک، ویرجینا الکوت. (1933). خلاصه روانپزشکی:علوم رفتاری/ روانپزشکی بالینی. ترجمه: فرزین رضایی(1387).جلد دوم، تهران: ارجمند. سبحانی شهمیرزادي، محمد؛ میرزاییان، بهرام؛ و منصوری، مهلا. (1392). مقایسه سبک هاي دلبستگی و راهبردهاي مقابله اي دختران دانش آموز مبتلا و غیرمبتلا به سندرم روده تحریک پذیر. مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی گرگان، دوره 15، شماره 2(46)، 49-54. شفیع زاده، رقیه. (1391). رابطه تاب آوری با پنج عامل بزرگ شخصیت. دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی، سال سیزدهم، شماره 3، ص 95-103. عبید رحمانی، آرام؛ قربان شیرودی، شهره؛ خلعتبری، جواد؛ و حاجی عباسی، اصغر. (1391). بررسی افسردگی و اضطراب در بیماران دچار آرتریت روماتوئید. مجله دانشگاه علوم پزشکی گیلان، دوره بیست دوم، شماره 85 : ص22-15. فرخنده کشفی، سید ماشاء الله. (1389). بیماری های مفصلی، روماتیسم، آرتریت، نقرس و سیاتیک. چاپ اول، تهران: انتشارات نسل نو اندیش. فرهند، صدف. (1391). رابطه الگوهای ارتباطی خانواده و ویژگی های شخصیتی با بهزیستی روانشناختی با واسطه گری تاب آوری در بیماران ام اس. پایان نامه کارشناسی ارشد، رشته روانشناسی عمومی ، دانشگاه آزاد اسلامی مرودشت. کردمیرزا نیکو زاد، عزت الله. (1388). الگویابی زیستی- روانی- معنوی در افراد وابسته به مواد و تدوین برنامه مداخله برای ارتقائ تاب آوری مبتنی بر روایت شناسی شناختی و روان شناسی مثبت نگر. پایان نامه دکتری رشته روان شناسی،دانشگاه علامه طباطبایی. کرمی، جهانگیر؛ زکی یی، علی؛ علیخانی، مصطفی؛ و محمدی، فرهاد. (1392). رابطه ویژگی های شخصیتی مدل آیزینک و تاب آوری با نگرش به خودکشی در بین دانش اموزان دختر. فصلنامه پژوهش های نوین روانشناسی.162-147. کیخاونی، ستار؛ محمدزاده، جهانشاه؛ محمدی، جلال؛ نصراللهی، عباس؛ پیراحمدوند، مهرداد؛ رضایی، راحله؛ و رضایی، کبری. (1391). رابطه تاب آوری و سلامت روان با آسیب پذیری در برابر مواد مخدر در دانش آموزان مقطع متوسطه شهر ایلام در سال تحصیلی 90-89. فصلنامه تاریخ پزشکی، سال چهارم، شماره 13، 84-67. کیخاونی، ستار؛ محمدزاده، جهانشاه؛ محمدی، جلال؛نصراللهی، عباس؛پیراحمدوند، مهرداد؛ رضایی، راحله؛ و رضایی، کبری.(1391). رابطه تاب آوری و سلامت روان با آسیب پذیری در برابر مواد مخدر در دانش اموزان مقطع متوسطه شهر ایلام در سال تحصیلی 90-89. فصلنامه تاریخ پزشکی، سال چهارم، شماره سیزده. محمدی، مسعود. (1384). بررسی عوامل موثر بر تاب آوری در افراد در معرض خطر سوء مصرف مواد. رساله دکتری. دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران. مسعود نیا، ابراهیم. (1386). ادراک بیماری و استراتژی های مقابله در بیماران آرتریت روماتوئید. پژوهشهای روانشناختی، دوره 10، شماره 3 و 4، 11-30. مظلوم بفروئی، ناهید؛ افخمی اردکانی، محمد؛ شمس اسفند آباد، حسن؛ و جلالی، محمد رضا. (1391). رابطه ساده و چندگانه تاب آوری و سرسختی با سبک های مقابله هیجان مدار و مساله مدار در بیماران مبتلا به دیابت شهر یزد. فصلنامه پرستاری دیابت دانشکده پرستاری و مامایی زابل، دوره 1، شماره 2، 39-49. منجمد، زهرا و رضویان، فائزه. (1386). بررسی تاثیر علایم و نشانه های بیماری بر کیفیت زندگی مبتلایان به آرتریت روماتوئید مراجعه کننده به بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1384. مجله دانشگاه علوم پزشکی قم، دوره اول، شماره 1،ص35-27. منجمد، زهرا و رضویان، فائزه. (1386). بررسی تاثیر علایم و نشانه های بیماری بر کیفیت زندگی مبتلایان با آرتریت روماتوئید مراجعه کننده به بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1384. مجله دانشگاه علوم پزشکی قم، دوره اول، شماره 1:ص 35-27. مومنی، خدامراد و شهبازی راد، افسانه. (1391). رابطه معنویت، تاب اوری و راهبرد های مقابله ای با کیفیت زندگی دانشجویان. مجله علوم رفتاری، شماره 20، ص 97- 104. نوری زاده، مریم؛ حسین پور، فاطمه؛ و غنی آبادی، کاظم. (1389). افراد تاب آور این گونه اند... . ماهنامه پیام مشاور: نشریه مشترک دفتر مرکزی مشاوره وزارت علوم ومرکز مشاوره دانشگاه تهران، شماره 98، سال دهم. منابع انگلیسی: Eysenck, H. J. (1995). Personality, Stress and disease: An interactionist perspective: Reply to vander plog, vetter and kleign. Psychological Inquiry, 41, 70 – 73. Folkman, S ., & Lazarus, RL.(1985).If it changes it must be a process: Study of emotion and coping during 3 stages of a college examination. J Pers Soc Psychol. 48(1):150-70. Garmezy, N. & Masten, A. S., & Tellegen, A. (1984). The study of sress and competence in children: building blocks for developmental psychopatology, child development, 55, 97-111. Garmezy, N.M., &Masten, AA. (2006). Particularresiliency to threatening environments. Journal of Experimental Social Psychology. 42: 323-36. Gatchel, R. J., Baum, A.,& Krantz, D.S.(1989). An introduction to health psychology, 2ad edition, McGraw-hill Inc. Glantz, M. D. G., & Johnson, L. J. (2002). Resilience and development: positive life adaptation, kluwer academic publishers, New york. Goldstein, S., Brooks, R.B. (2005). Why study resilience. In Goldstein, S., & Brooks, R.B, Handbook of Resilience in Children, (pp 49-64), NewYork: Contemporary Books. Haren, E, & Mitchell, C.W. (2003). "Relationship between the fiv-factor personality model and coping styles psychology 8 education:" An Interdisplinary Journal, 40.(1), 38-49. Hirsh J, Peterson J. )2008.( Predicting creativity and academic success with a "fake-proof" mesure of the big five. Journal of Research in Personalsity, 42: 1323-1333. Jaciehill , C. (2004).Clinical Skill, Evidence Based Nursing care of people with Rheumatoid arthritis. Britis Journal of Nursing; 13(4): 852- 857. Johnston, M. C., Porteous, T. Crilly, M., Burton, C. D., Elliott, A., Iversen, L., Mcardle, K., Murray, A., Phillips, L. H., & Black, C. (2014). Physical disease and resilient outcomes: a systematic review of resilience definitions and study methods. Psychosomatics, 54(2), 1-37. Jones, M. P., Wessinger, S., & Crowell, M. D.(2006). Coping Strategies and Interpersonal Support in Patients With Irritable Bowel Syndrome and Inflammatory Bowel Disease. Clinical Gastroenterology and Hepatology, 4(4), 474-481. King A, Proutt A, Phillips A. (2006). Comparative effects of two physical functioning and quality of life out comes in older adults.The Journals of Gerontology ; 137(70): 825-832. Kirschbaum, A. B., Ebrecht, M., Kern, S., Gierens, A., & Hellhammer, D. H.(2008). Personality characteristics in chronic and non-chronic allergic conditions. Brain, Behavior, and Immunity, 22(5),762-768. Kobasa, S. C., Maddi, S.R. & Kohn, S. (1982). Hardiness and Health: A Prospective Study. Journal of Personality and Social Psychology, 42 , 168 - 166.

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته