Loading...

پیشینه و مبانی نظری تحقیق بودجه‌بندي عملياتي

پیشینه و مبانی نظری تحقیق بودجه‌بندي عملياتي (docx) 61 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 61 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

2-1-مقدمه فصل دوم اختصاص به پيشينه تحقيق و جنبه هاي تئوري تحقيق دارد كه بيشتر بر روي بودجه‌بندي عملياتي تاكيد شده است. اين فصل شامل سه بخش مي باشد. در بخش اول تعريف بودجه‌بندي و انواع روشهاي بودجه‌بندي و همچنين مزايا و معايب بودجه‌بندي عملياتي نيز بيان مي‌شود. بخش دوم مشكلات پياده سازي بودجه‌بندي عملياتي كه شامل عامل محيطي،عامل فني _ فرآيندي و عامل انساني مي باشد و بخش سوم نيز تجربه برخي كشورها در بودجه‌ريزي عملياتي و همچنين فهرستي از تحقيقات انجام شده در داخل و خارج كشور نيز آورده شده است. 2-2- بودجه بندی وانواع روشهای بودجه بندی 2-2-1- تعاریف بودجه: بودجه از كلمه قديمي فرانسوي (( بوژت )) كه به معني كيف و يا كيف چرمي كوچك است گرفته شده است كه امروزه كاربرد اين كلمه بدین معنی متداول نيست (محمدی،1381). از بودجه تعاريف گوناگوني به عمل آمده است كه به تعدادي از آنها در ذيل اشاره شده است . بودجه عبارت از برنامه هاي يك سازمان به صورت ارقام پولي است . در تعريفي ديگر بودجه عبارتست از بيان مالي يا مقدار سياستي است براي آينده به منظور تحقق هدفهاي تعيين شده كه از قبل مشخص و تاييد شده است و مي تواند شامل درآمدها،هزينه هاوسرمايه گذاريها باشد(بریچ ،1975). بودجه صرفاَ برنامه اي است كه در قالب اطلاعات مالي و مقداري ارائه ميشود(منزبوری،1384). در تعريفي ديگر بودجه عبارتست از تعبير مالي و يا مقداري سياست از پيش طرح ريزي شده موسسه براي يك دوره ي معين كه استاندارد يا ميزان و مآخذي براي سنجش و اندازه گيري نتايج واقعي حاصله از انجام فعاليتهاي موسسه نشان مي دهد(سجادی‌نژاد،1381). بودجه بندي بيان نتايج مورد انتظار يك برنامه ، پروژه يا استراتژي است، اين تعريف بين بودجه ریزی سنتي و بودجه ریزی جديد تفاوت قائل مي شود زيرا در بودجه ریزی، آينده مطرح است با وجودي كه معمولاً بودجه ها مي توانند درباره ي يك موضوع يا پروژه ي خاصی باشد ولی برحسب ارقام مالي ارائه مي شود. اين تعريف بودجه بر حسب واژه هاي مالي نمي باشد . زيرا سيستمهاي بودجه بندي كامل مي توانند شامل نيروي انساني ، زمان و ساير اطلاعات نيز باشد به طور كلي بودجه بيان كننده وظايفي همچون هماهنگي بين فعاليتها ، ارتباط دهنده ي وظايف ، ايجاد كننده ي انگيزه ، كنترل كننده ي فعاليتها و در نهايت روشي براي ارزيابي عملكرد يك سازمان مي باشد ( هاگ واسچ ورز ،1987 ) . 2-2-2- مقاصد بودجه بندي : بودجه براي مقاصد و دلايل مختلف تهيه مي شود برخي از مقاصد مشترك و عمومي اين است كه بودجه بندي(شیروانی،1377). - طرح ريزي دوره اي را ايجاب مي كند . - هماهنگي ، همكاري و ارتباط را ترويج مي نمايد . - به مقدار در آوردن پيشنهاد ها را الزامي مي كند . - چارچوبي براي ارزيابي فعاليتهاي انجام شده فراهم مي سازد . - آگاهي روشني از اقلام بهاي تمام شده امور تجاري را نشان مي دهد. - الزمات قانوني يا قراردادي را تامين مي كند . - فعاليتهاي واحد تجاري را به سمت هدفهاي سازماني هدايت مي نمايد . 2-2-3- وظايف بودجه بندي : دو وظيفه اصلي زير را مي توان براي بودجه بندي بيان كرد . - طرح ريزي - كنترل 1) طرح ريزي : براي اغلب مديران همزمان با واژه ي بودجه بندي مفهوم طرح ريزي نيز تداعي مي‌شود . طرح‌ريزي ،كليه مراحل بودجه بندي را از نقطه شروع فكر تا مرحله برآورد بودجه شامل مي شود و ضمناً طرح ريزي ، چارچوبي براي وظيفه دوم بودجه بندي يعني كنترل فراهم مي‌كند . 2) كنترل : وظيفه كنترل بودجه بندي ، عبارت از مقايسه نتايج واقعي و پيش بيني هاي بودجه است اين مقايسه بعد از فراهم شدن ارقام و اطلاعات حسابداري انجام پذير است ، مثلاً مقادير توليد و اقلام بهاي تمام شده فرودين ماه براي مقايسه و سنجش اختلاف آن با ارقام بودجه توليد ماه مزبور ، مورد نياز است مقايسه نتايج واقعي با ارقام مورد انتظار بودجه را غالباً گزارش عمليات مي نامند . وظيفه كنترل تنها حداقل كردن بهاي تمام شده محدود نمي باشد بلكه در صورت وجود اختلاف بين نتايج واقعي و ارقام بودجه ، موجب اعمال نظارت بر عمليات و اتخاذ تدابير اصلاحي نيز مي گردد . به عبارت ديگر بودجه معياري است كه مديران به كمك آن درآمدها و اقلام بهاي تمام شده واقعي را ارزيابي مي كند(صانعی،1382). 2-2-4- روشهاي بودجه بندي : انواع روشهای بودجه بندی به شرح زیر می باشد: 1- بودجه بندی سنتی در بودجه سنتی ، هزينه هاي دستگاه به تفكيك فصول و مواد هزينه برآورد مي شود (مانند هزينه هاي جاري كه به مواردی چون حقوق، دستمزد، سوخت، اجاره و غيره تقسيم مي‌شود و يا هزينه هاي سرمايه اي كه شامل هزينه هاي مربوط به خريد زمين، ساختمان، ماشين آلات و غيره مي گردد ) و عملياتي كه اجراي آنها مورد نظر است در بودجه منعكس نمي شود . به عبارت ديگر، در بودجه سنتی، مقدار كالا و خدمات بر حسب قيمت آنها درغالب مواد هرينه نشان داده مي شود، ولي معلوم نيست كه كالاها و خدمات مزبور براي اجراي چه برنامه ها و عملياتي پيشنهاد شده است . فقط عنوان دستگاه نشان مي دهد كه هزينه هاي پيشنهاد شده براي انجام چه اموري مي‌باشد، ولي اين امور و هزينه ها ، بر حسب عمليات ( برنامه ، فعاليت و غيره ) ، طبقه بندي نمي‌شود و در بودجه انعكاس نمي يابد(شباهنگ، 1384). 2- بودجه متداول: بودجه متداول را که می توان قدیمی ترین نوع بودجه نویسی دانست ، عبارت است از این که بودجه هر وزارتخانه و سازمان دولتی بر حسب فصول و مواد هزینه تقسیم و تعیین می شود . بنابراین دراین نوع بودجه نویسی ، به هیچ وجه معلوم نسیت که اعتبار هر ماده هزینه برای چه عملیاتی در نظر گرفته شده است و فقط نوع هزینه مشخص است . مثل حقوق و دستمزد ، سوخت و روشنایی ، اجاره و ... عیب اساسی بودجه متداول آن است که در آن هیچ توجهی به هدف یا هدفهای سازمان نمی‌شود و بودجه نیز بدین شکل ، ماهیت وظایف سازمانها را نشان نمی دهد در این نوع بودجه‌نویسی، طبقه بندی سازمانی و مواد هزینه محور اصلی تهیه و تنظیم بودجه به شمار می آید . مراحل تهیه و تنظیم بودجه به روش متداول عبارتست از : 1) شناسایی کامل وضع موجود دستگاه اجرائی 2) پیش بینی نیازها برای سال بودجه 3) تبدیل نیازهای پیش بینی شده به ارزش پولی (گل محمدی،1379). 3- نظام بودجه بندی طرح و برنامه سيستم بودجه بندي طرح و برنامه از سال 1961 آغاز شد ولي اين روش توسط رئيس جمهور آمريكا در سال 1965 اجرا شد. اين سيستم تلاش دارد تا يك چارچوب تصميم گيري صريح را براي فرآيند بودجه معرفي نمايد (رابرت و فرانسيو ، 2001 ) . سيستم بودجه بندي طرح برنامه داراي شش اصل مي باشد كه به صورت زير است: 1ـ بايستي تصميمات بر اساس يك معيار صريح نه بر اساس توافقات باشد. 2ـ نيازها و هزينه ها بايستي به طور همزمان مورد توجه قرار گيرد. 3ـ تصميمات اصلي بايستي به وسيله انتخاب راههاي صريح و انعطاف پذير ايجاد شوند. 4ـ بايستي بودجه ريز يك كادر تحليلي فعال داشته باشد تا اطلاعات لازم و بيطرفانه را فراهم نمايد. 5ـ تحليل هاي صريح و قابل فهم بري تمام بخش انجام گيرد. 6ـ برنامه ها بايستي بلند مدت باشند تا تصميمات كنوني را در آينده پيش بيني كنند( فرانسيو و يانگ ، 2005 ) . در بودجه بندی طرح و برنامه ما با یک طرح کلی به یک سری برنامه و تعداد بسیاری پروژه روبرو هستیم که در یک قالب کلی طرحها، برنامه ها و پروژه ها مورد بررسی و ارزیابی قرار می‌گیرند و با نگرشی سیستمی به بودجه بندی اقدام می شود(مهدوی، 1384(. 4- بودجه بندي بر مبناي صفر بودجه بندي بر مبناي صفر روشي است كه در سال 1970 بر خلاف بعضي اصول بودجه بندي توسعه يافت. اين سيستم از يك ايده متضاد استفاده مي كند.به جاي فرضي كردن اين موضوع كه هر چيزي همانند قبل ادامه خواهد يافت تمركز براي دستيابي به اهداف سازمان در كارآمدترين روش مي باشد. بودجه بندي بر مبناي صفر به اين معنا است كه بودجه براي هر مركز بودجه اي از يك پايه صفر براي هر دوره آغاز مي گردد. سپس بودجه ها براي فعاليتهاي پيشنهاد شده مطرح مي شوند. سپس اولويت بندي مي شوند و طبق اولويت اين وجوه تخصيص داده مي شوند ( فرانك و جك ، 2004 ) . مراحل مربوط به بودجه بندي بر مبناي صفر به شرح زير است: 1ـ كاركردهاي سازمان تحليل مي گردند. 2ـ آغاز كردن از يك پايه صفر 3ـ كل وجوه بر اساس اولويت بندي تخصيص داده مي شوند(فرانك و جك ، 2004 ). 5- بودجه برنامه اي بودجه بندي مبتني به برنامه روشي است كه براي سازمانهاي غير سودآور قابل كاربرد مي باشد. بودجه بندي مبتني به برنامه بدين معناست كه ، تغيير يافتن كار سازمان به برنامه ها برای دستيابي به اهداف مختلف طراحي گردد چندين بخش در يك سازمان ممكن است به سوي يك برنامه حركت نمايند. كل وجوه قابل دسترس بين برنامه ها تقسيم بندي مي شوند. اين كار به جاي تقسيم كردن بودجه ها براي يك بخش انجام مي گيرد. معمولاً اينطور است كه بودجه هاي ناكافي براي دستيابي به تمام اهداف مطلوب قابل دسترس مي باشند و تصميمات بايستي بر اساس اينكه كدام برنامه ها بايستي اجرا شوند و چه سطحي از كار مي تواند حمايت گردد، اتخاذ شود(رابرت و فرانسيو ، 2001 ) . 6- بودجه بر مبنای فعالیت تنظیم بودجه بر مبنای فعالیت شیوه ای ابتکاری است که قادر است سازمانها را به منظور مقایسه بیشتر از طریق رابطه فرآیند تنظیم بودجه و سیاست مربوط به سازمان کمک نماید. بر طبق نظر طرفداران این سیستم بودجه بندی بخشی از مشکلات مربوط به فرآیند تنظیم بودجه به روش سنتی بر طرف شده است(سعیدی و مزیدی، 1385). پیاده سازی بودجه بر مبنای فعالیت از طریق مراحل زیر صورت می گیرد: 1- آموزش کارکنان به یک روش جدید بودجه بندی 2- توسعه برنامه های کاری در یک سیستم جدید 3- آماده سازی و ارائه درخواست های بودجه در یک فرم جدید 4- پیاده سازی و اجرای برنامه های پیشنهاد شده( چاد و كانسالتنت ، 2003 ) . 7-بودجه عملیاتی اداره کل حسابداری ایالت آمریکا (GAO) بودجه ریزی عملیاتی را اینگونه تعریف می کند سبکی از بودجه ریزی که اطلاعات عملکرد را به بودجه ارتباط می دهد(اسعدی ، ابراهیمی و بابا شاهی ، 1386). بودجه عملیاتی یک طبقه بندی است که ارتباط بین هزینه های انجام شده و عوامل به کار گرفته شده را از یک طرف و نتایج کار بدست آمده را از طرف دیگر نشان می دهد و مشخص می‌سازد در طی سال مالی چه کالاها و خدماتی به صورت محصول نهایی یا فعالیتهای بخش عمومی در نیل به اهداف ارائه شده است(فرزیب،1384). بودجه بندی عملیاتی در جستحوی پیوند دادن عملکرد اجرایی وتخصیصات منابع می باشد. گرچه چنین پیوندهای اغلب ضعیف هستنداما اطلاعات درباره اجرا افزایش عملکرد بهتر شده است ( بانك جهاني ، 2003 ) . بودجه عملیاتی، عبارت است از بودجه ای است که بر اساس وظایف،عملیات وپروژهایی تنظیم می شودکه سازمانهای دولتی تصذی اجرای آنهارا به عهده دارند. درتنظیم بودجه عملیاتی به جای تو جه به کالاهاوخدماتی که دولت خریداری می کند و یا به عبارتی، به جای توجه به وسایل اجرای فعالیتها، خود فعالیت مخارج کارهایی مورد توجه قرار می گیردگه انجام شود(ایدی و صید زاده،1385) 2-2-5-اساس بودجه بندی عملیاتی بودجه بندی عملیاتی به ترتیب شامل مراحل زیر می باشد: طبقه بندی فعالیتها در قالب هر یک از برنامه ها و اندازه گیری حجم کار تعیین شاخص عملکرد یا واحد حجم کار استقرار سیستم حسابداری قیمت تمام شده کالاها و خدمات در هر یک از فعالیتها استفاده از نورمها در تولید کالاها برای اساس کیفیت و مکان جغرافیایی استفاده از استاندارها در تولید کالا با خدمات بر اساس کیفیت و مکان جغرافیایی ارزیابی و تجزیه و تحلیل کارایی و اثربخشی در هر یک از محصولات فعالیتها در این روش از منابع مورد نياز است و اثر بخشی نتایج حاصل از عملکرد فعالیتها می باشد. لذا اصول بودجه عملیاتی بر اساس مدیریت یا خدمات در خصوص محصول نهایی طراحی شده است که دولت خریدار آن است(فرزیب،1384). 2-2-6-تفاوت بين بودجه برنامه اي و عملياتي اصطلاح بودجه بندي بر حسب برنامه را غالباً مترداف با بودجه بندي طبق عمليات به كار مي‌برند، در حالي كه اين دو راه نبايد كاملاً روش واحدي دانست . در بودجه عملياتي نتايج بر حسب فنون و روشهاي دقيق مانند بهاي تمام شده مورد اندازه گيري و محاسبه قرار مي گيرد در حالي كه روشهاي مذكور در تنظيم بودجه برنامه لزوماً به كار نمي رود(اندرسون ، 1995 ). 2-2-7-معايب و مزاياي روشهاي فوق معايب و مزاياي يك سيستم بودجه بندي متداول و برنامه اي ويك روش بودجه بندي عملياتي را مي توان به شرح جدول زير خلاصه نمود. جدول( 2-1 ) معایب و مزایای سیستم بودجه بندی عملیاتی و سنتی سيستم بودجه بندي سنتيروش بودجه بندي عملياتيمزایامزایا1ـ آشنایی کافی کارشناسان بودجه با روش فعلی1ـ دقت در طرح و تنظیم عملیات2ـ صرف وقت کمتر برای تنظیم و پیشنهاد بودجه2ـ تسهیل در تجزیه و تحلیل3ـ تسهیل در اتخاذ تصمیم3ـ وصول اطلاعات روشن4ـ ایجاد رابطه بین بودجه و عملیات5ـ ایجاد هماهنگی بین قسمتهامعایبمعایب1ـ عدم وجود دقت کافی ر طرح و تنظیم عملیات 1ـ لزوم صرف زمان کافی برای آموزش و توجیه کارشناسان بودجه2ـ عدم وجود سهولت کافی برای تجزیه و تحلیل عملکرد2ـ لزوم صرف زمان بیشتر نسبت به روش فعلی برای تنظیم و پیشنهاد بودجه3ـ عدم کفایت اطلاعات در رابطه با عملیات4ـ عدم وجود تناسب در میزان بودجه در قسمتهای مختلف 2-3-عوامل بودجه بندی: با توجه به مطالعات ، مصاحبه با مختصصان در امر بودجه ریزی و خبرگان بودجه بندی و همچنین تحقیقات انجام شده در این زمینه نشان می دهد که بودجه ریزی عملیاتی به عنوان یکی از مهمترین ابزار کارآمد مدیران در پاسخگویی و اثر بخشی تصمیم گیری ها و کنترل می باشد. این تحقیق درصدد آن است که مهمترین عاملهای که مربوط به عوامل مدیریتی بوده و باعث ایجاد موانع در پیاده سازی بودجه بندی گردیده است ، را مورد بررسی و مطالعه قرار دهد که مهمترین این موانع به شرح زیر می باشند (مرسر و روبن ، 2005 ). 1- عوامل محیطی 2- عوامل فنی و فرایندی 3- عوامل انسانی 2-3-1- عوامل محیطی 1- عامل سیاسی 2 - پشتیبانی دولت از بودجه با ایجاد الزامات قانونی در بودجه 3 - پاسخگویی سازمانهادر مقابل جامعه - عوامل سیاسی : عوامل سياسي به عواملي از قبيل نوع نظام و شرايط سياسي، توافق و هماهنگي قوه مقننه با قوه مجريه اطلاق مي شود كه متغير بودن شرايط سياسي، توافق و هماهنگي قوه مقننه يا قوه مجريه باعث عدم اجراي صحيح بودجه بندي عملياتي مي گردد(سعیدی ، مزیدی ، 1385). الف) نوع نظام و شرایط سیاسی سیاستهای بودجه ای در مفهوم گسترده محل نزاع مدعیان رقیب برای تصمیم گیری درباره این است که چه مقدار از منابع محدود دولت باید در میان تعداد زیادی از اهداف ملی ضروری تقسیم شوند . اطلاعات عملکرد که قبل از بودجه ریزی عملیاتی منتج می شود ، می تواند به این بحث کمک ارزشمندی بکند ، ولی تنها یکی از عوامل است و نمی تواند جانشین انتخاب های سیاسی دشوار شود . بحث درباره نقش مناسب دولت و نیاز به برنامه ها و سیاستهای مختلف دولت کماکان ادامه خواهد داشت و بودجه ریزی عملیاتی نمی تواند به این بحث ها پایان دهد ، ولی اطلاعات ناشی از آن می تواند بحث را به سطحی آگاهانه تر ارتقاء دهد ( سعیدی ، مزیدی ، 1385). در نهایت می توان چنین عنوان نمود که اگر مدیریت در سطح کلان کشور نسبت به اجرای بودجه بندی عملیاتی انگیزه و پشتیبانی قوی داشته باشد اجرای پیاده سازی بودجه عملیاتی راحتر انجام می شود و اگر چنین انگیزه ای وجود نداشته باشد پیاده سازی بودجه عملیاتی با مشکل مواجه خواهد شد . به عنوان نمونه می توان به کشور های مالزی ، سنگاپور که انگیزه قوی در پیاده سازی بودجه بندی عملیاتی داشتند ، اشاره نمود . در این کشورها اجرای بودجه بندی عملیاتی موفقیت آمیز بوده است و در مقابل کشورهای سری لانکا و فیلیپین که چنین انگیزه ای وجود نداشته اشاره نمود و اجرای بودجه بندی عملیاتی در این کشورها با مشکل مواجه بوده است . ب) توافق و هماهنگی در سطوح مختلف قوه مجریه با قوه مقننه نکته ای که اهمیت بسیاری دارد این است که قوه مقننه باید در مباحث مربوط به بودجه ریزی عملیاتی و تصمیمات ناشی از آنها و فعالیت های نظارتی پس از آن مشارکت داشته باشد . مشارکت قوه مقننه برای استمرار هر گونه اصلاح در فرآیند بودجه اهمیت بسیاری دارد . پنجاه سال تلاش کشورهای مختلف برای پیوند منابع با نتایج نشان داده است که با توجه به نقش مهم قوه مقننه در تعیین اولویتهای ملی و تخصیص منابع برای دستیابی به این اولویت ها ، هر تلاش موفقیت آمیزی باید با مشارکت قوه مقننه صورت گیرد . در واقع دولت باید بپذیرد که عملکرد و پاسخگویی مسئولیتهای مشترکی است که مشارکت قوه مقننه را نیز طلب می کند (پناهی ، 1385 ). در حال حاضر در خیلی از کشورهای دنیا ( از جمله ایران ) قوه مقننه برای نظارت بر عملکرد کلی دولت ابزار مستقیمی در اختیار ندارد و برای نظارت بر عملكرد مديريت، راهكار مشخصي وجود ندارد. قوه مقننه باید این مساله را در نظر بگیرد که برای نظارت هماهنگ بر عملکرد کلی دولت رویکرد نظارتی سازمان یافته تری ضروری است . چنین فرآیندی می تواند مشارکت قوه مقننه را نیز تسهیل کند . مثلاً با وجود این که تصمیم نهایی در زمینه انتخاب برنامه ها و زمینه‌هایی که نیازمند بررسی هستند بر عهده قوه مجریه است، چنین انتخاب های باید با توجه به دیدگاههای قوه مقننه در زمینه مسایل مربوط به عملکرد انجام شود(سعیدی،مزیدی،1384). -پشتیبانی دولت از بودجه با ایجاد الزامات قانونی یک چارچوب قانونی بسیط و جامع در حفظ کنترل های بودجه ای می تواند ریسک مربوط به آزادی عمل و اختیارات گسترده تر به مدیران دولتی ( که لازمه بودجه ریزی عملیاتی است ) را کاهش دهد . تحقق چنین اهدافی مستلزم ساده سازی هر چه بیشتر رویه های قانونی و حذف مقررات دست و پاگیر مالی است . در اغلب سیستم های سنتی کنترل بودجه ، در طی سالیان متمادی لایه های کنترلی متعددی به وجود آمده که نیازی به تداوم آن ها نیست . در واقع اغلب این مقررات و رویه های دست و پاگیر ، مجموعه ای از ابزارهای کنترلی ساده بوده اند . که بدواً برای جلوگیری از سوء استفاده تهيه شده اند ، ولی پس از مدتی در سازمان رسوب کرده و لایه‌های کنترلی متعددی را به وجود می آورند ( قاسمی ، پناهی ، 1385). الزامات قانونی بودجه ریزی عملیاتی در ایران را می توان در موارد زیر یافت: 1) برنامه چهارم توسعه اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی در مواد 48،88،138،144 قانون اساسی 2) در قانون برنامه بودجه و تبصره های آن 3) قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت(سعیدی مزیدی،1384). - پاسخگویی سازمانها در مقابل جامعه بودجه ریزی عملیاتی دولت را قادر به پاسخگویی بهتر در مقابل مردم می کند؛ دولت می تواند درباره برنامه های خود به مردم توضیح دهد که منابع مالی دولت و درآمد های توسعه ای را در طول یکسال مالی صرف کدام هزینه و با چه کیفیتی انجام داده و نتایج حاصله کدامند. همچنین دستگاه دولتی می توانند اعمال مدیریت بهتری در انجام برنامه ها و طرحهای خود بکنند و کیفیت کالا و خدمات خود را بالاتر و افزایش دهند(سعیدی و مزیدی،1385). مفهوم مسئولیت پاسخگویی در فرهنگ لغات ، مسئولیت پاسخگویی عمومی به شرح ذیل تعریف شده است : الزام شخص به پاسخگویی به منظور ارائه دلایل منطقی در مورد اعمالی که انجام داده است . به بیان ساده ، مسئولیت پاسخگویی ، وظیفه ای است که در اجرای آن اشخاص ، دلایل و توضیحات قانع کننده برای مسئولیتهایی که به عهده داشته اند فراهم نموده و گزارشهای لازم ارائه می نمایند . مسئولیت پاسخگویی دو وظیفه را در بر می گیرد ، یکی انجام دادن عمل مشخص و دیگری پاسخگویی و ارائه دلایل منطقی برای عملی که انجام شده است . الزام به انجام عمل مشخص ، مسئولیت است ، لیکن الزام به گزارش ، پاسخگویی است . به عنوان مثال ، هیئت مدیره یک شرکت از یک سو مسئولیت استفاده صحیح از منابعی را دارد که سهامداران در اختیار آنان گذاشته اند و از سوی دیگر وظیفه دارند گزارشهای لازم در مورد چگونگی اعمال مدیریت بر منابع مذکور را ارائه نمایند . عناصر ضروری این فرآیند برخاسته از رابطه ای است که بین مدیران و صاحبان سهام وجود دارد ، رابطه ای که به موجب آن حق دانستن و دسترسی به اطلاعات را اعطاء می کند . در یک جامعه مردم سالار ، دولتها با رای مستقیم مردم انتخاب می شوند و نمایندگان قانونی و منتخب مردم بر اساس یک سیستم پارلمانی با استفاده از ابزارهای مناسب دولت را به طریق مقتضی کنترل می کنند . مسئولیت پاسخگویی در واقع دموکراسی بر پایه این عقیده استوار است که مردم حق دارند بدانند و هم چنین حق دارند حقایق را به صورت علنی و از طریق مذاکرات عمومی با ایشان و نمایندگانشان دریافت گردد . در حکومت های دموکراسی ، قدرت در نهایت در دست مردم باقی می ماند . شهروندان قدرت را از طریق برگزاری انتخابات به نمایندگان رسمی خود تفویض می نمایند . همراه این تفویض اختیار یک سیستم تفکیک بین قوای سه گانه ( مجریه ، مقننه و قضائیه ) ایجاد می شود تا به اعمال کنترلهای لازم تعادل را بین قوای سه گانه بر قرار نموده و از سوء استفاده های احتمالی از قدرت توسط نمایندگان مردم ، جلوگیری به عمل آورد . با این ترتیب ، مسئولیت پاسخگویی ، دولت را ملزم می نماید در مورد اعمالی که انجام می دهد به شهروندان توضیح بدهد . در اجرای این مسئولیت ، دولت باید در مورد افزایش منابع مالی عمومی و نحوه مصرف آن منابع ، دلایل منطقی ارائه نماید (باباجانی،1381). 2-3-2 عوامل فنی و فرآیندی عوامل فنی و فرایند شامل موارد زير است: 1) برنامه ریزی استراتژیک 2) تعیین شاخص در بودجه بندی 3) اعتبار شاخص در بودجه بندی 4) تغییر متناسب سیستم حسابداری و گزارشگری 1)برنامه ریزی استراتژیک برنامه ریزی استراتژیک چیست ؟ اولین فایده برنامه ریزی استراتژیک را به عنوان یک تلاش منظم برای رسیدن به مقاصد و فعالیتهای اساسی که به ماهیت سازمان شکل و آن را هدایت میکند ، تعریف می کنند و حال اینکه ماهیت سازمان چه انجام می دهد و چرا انجام می دهد را تعریف می کنیم . برای کسب بهترین نتایج برنامه ریزی استراتژیک احتیاج به جمع آوری اطلاعات اثر بخش ، تحول و کنکاش در تدابیر استراتژیک و تاکیدی بر انجام تصمیمات فعلی داریم. برنامه ریزی استراتژیک بر تسهیل ارتباط و همکاری و هماهنگ کردن ارزشها و علائق ( هزینه ها) انشعاب یافته ، ترویج اتخاذ تصمیمات با تجزیه و تحلیل معقول و عاقلانه و ارتقاء در انجام موفق امور کمک می کند . برنامه ریزی استراتژیک ، روند تحول برنامه ریزی های بلند مدت برای هدایت یک سازمان (مثلاً سازمان ، منطقه ، مجلس) به سمت یک هیات با اهداف واضح می باشد . مسئله فرآیند ارزیابی جایی که یک سازمان به طور وضوح موقعیتها و تلاشهای خود را تعیین می کند آن چنانکه ماهیت خود را به خوبی به نمایش گذاشته و تعیین می کند چه مقصدی را مد نظر دارند و چگونه می خواهند به آن دست یابند . بودجه ریزی عملیاتی گام ( نهایی ) و منتقدانه پیشرفت شاخص، را اضافه و روی آن تاکید دارد( پناهی ، 1385). بازنگری مندرجات جدید نشان می دهد که مناطق می توانستند از این اقدامات برنامه‌ریزی استراتژیک منفعت جویند به ویژه به این دلیل که پیشرفت شیوه برنامه ریزی های چندین ساله می توانست وضعیت یا موقعیتهای فعلی را با چشم انداز پر معنا تری از آینده پیوند دهد . به بیان دیگر این گونه بگویم که مراحل برنامه ریزی استراتژیک ممکن است دولتمردان و حقوق دانان را قادر بسازد تا فهم واضح تری از این مسئله داشته باشند که الان منطقه در کجا قرار دارد و جایی که آنها دوست دارند منطقه را در آینده در آنجا ببینند و اساساً ، یک برنامه ریزی استراتژیک ممکن است به مسئولین منطقه نشان دهد که تمام مقصد و قوانین مناطق (یا به ویژه سازمانها) ، خواسته ها و اهدافشان ، فعالیتهای برنامه ریزی یا استراتژیک آنها و منابع شان (منابع انسانی ، پول و فن آوری و امکانات مالی و غیره) چیست . این مرحله ممکن است به مناطق امکان بیشتر برای داشتن درک کاملتری از عملکرد آینده مناطق و اینکه واقعاً چه نتایجی حاصل خواهد شد ارائه دهد(قاسمی ، 1384). برنامه ریزی استراتژیک یک فرآیند منعطف و رسمی برای تعیین جایگاه فعلی یک سازمان و این که در آینده باید در کجا باشد ، می باشد . اینجا توافقی به عنوان یک سند معتبر در مندرجات جدید ، هم در عمل و هم در تئوری در مراحل کلان که درگیر فرآیند برنامه ریزی استراتژیک هستند ، وجود دارد . با در نظر گرفتن همه جهات ، 6 مرحله که می تواند به صورت ذیل خلاصه شود در اینجا وجود دارد : یک « نگاه محیطی » یا تحلیلی موقعیتی از قدرت و ضعف سازمان شامل تحلیل و موقعیت‌های و رفتاری خارجی . تشکیل و به مرحله عمل درآوردن یک نگرش برای آینده و به اشتراک گذاران چیزی که مقصود اساسی یک سازمان ، ارزشهایش و موانعش را تعریف می نماید . پیشرفت اهداف عمومی ، اهداف و خواسته های ویژه و معیارهای عملکردی برای سنجش موفقیت سازمانی . مجموعه ای از استراتژیک ها برای نشان دادن آنچه که برای تکمیل و انجام اهداف و مقاصد انجام خواهد گرفت . انجام طرحهای اجرایی که برای تعیین کارکنان و جداول و برنامه ریزی آماده می شود . و درآخر یک عنصر ارزیابی برای تجدید نظر ، بر همه شیوه های استراتژیک ، زمانی که به مرحله اجرا می رسند (پناهی ، 1384). 2-تعیین شاخص در بودجه بندی در این مرحله نگرش مختصر بر انتخاب عملکردی مفید خواهد بود . در تمام موارد مندرجات بودجه ریزی عملیاتی در مورد ضرورت و تقدم پایه ریزی « شاخص ویژه » برای تمایز بین خوب و بد صحبت می کند . بر اساس دریافت عمومی و تجارب ویژه بیشتر محققان و کارشناسان باور دارند که برای داشتن سیستم موفق و واقعی بودجه ریزی عملیاتی شاخصهای عملکردی باید در کنار هم بنا نهاده شوند ، و شاخصی که اخیراً در مرحله طراحی مطرح شده است بر انجام بودجه‌ریزی عملیاتی واقعی مقدم می باشد. منظور از شاخص عملکرد چیست ؟ شاخص مجموعه‌ای از استانداردها و راهبردها یا مقیاس هاست که عملکرد سنجش به وسیله آنها به صورت واضح و رضایت بخشی معنی می شود . به عنوان مثال ، این معیار ممکن است استانداردهایی چون پیوستگی، اعتبار، شفافیت و غیره را شامل شود (قاسمی و پناهی ، 1385). شاخص مورد استفاده براي سنجش خوب بايد: پیوستگی : آیا این اطلاعات برای تصمیم گیرندگان مفید است ؟ آیا آنجا ارتباطی منطقی و شفاف بیش اندازه و برنامه وجود دارد ؟ اعتبار : آیا واقعاً مقیاس درستی برای آنچه که جهت سنجش مورد نظر قرار می گیرد ، می‌باشد. اهمیت : آیا مهم است ؟ آیا ارزش سنجش را دارد ؟ بی نظیر بودن : آیا حاوی اطلاعاتی که توسط سایر شاخصها گردآوری شده می باشد ؟ شفافیت : آیا تصمیم گیرندگان مفهوم آن را می فهمند ؟ آیا واضح ، مجزا و قابل فهم است ؟ به موقع بودن : آیا اطلاعات را به موقع برای تصمیم گیرندگان جهت استفاده در اتخاذ شیوه و راهکار جمع آوری می کند ؟ واقع بینی : آیا اطلاعات از همان منبع ، با همان شیوه در هر زمان جمع آوری خواهد شد ؟ کمیت : آیا شاخص با ارزشهای رقمی بیان می شود ؟ آیا آن شاخص می تواند میزان کمیت و کیفیت خدمات ارائه شده را تخمین بزند . عمل گرایی : آیا اطلاعات می توانند با یک شیوه منظم جمع آوری و طبقه بندی شوند ، با یک هزینه منطقی بدون فشار زائد بر منابع کالاها تکمیل کردن : آیا این شاخصها همه عوامل اساسی در مقاصد برنامه را پوشش می دهند ؟ کنترل : آیا فعالیت و موضوعی که در چارچوب کنترل قدرت یا توانایی سازمانها مورد سنجش قرار گیرد ، وجود دارد ؟ (قاسمی وپناهی، 1384). 3-اعتبار شاخص ها در بودجه بندی برای اینکه اطلاعات عملکردی به طور کامل در تخصیص منابع به کار گرفته شوند ، تصمیم گیران باید احساس کنند که اطلاعات نتایج و شاخص هایی که ارائه شده اند از دقت مناسبی برخوردارند . این بدان معناست که چنین اطلاعات و شاخص هایی باید شاخص های جامع و معتبری از نتایج برنامه ها باشند . تصمیم گیران نمی توانند از اطلاعات عملکردی که به نظر آنها معتبر ، قابل اتکا مبتنی بر توافق همگانی طرفهای ذیربط نباشد استفاده کنند . علاوه براین ، ممکن است تصمیم گیری بر مبنای اطلاعات نادرست و ناقص در نهایت به حذف استفاده از این اطلاعات در تصمیمات مربوط به تخصیص منابع منجر شود(پناهی ،1384) . چنانچه اعتبار شاخص ها عملکردی مورد توجه قرار گیرد اجرای بودجه بندی عملیاتی موفقیت آمیز و بدون توجه به این امر مهم اجرای بودجه بندی عملیاتی با مشکل مواجه خواهد شد (پناهی ،1384 ). 4-تغییر متناسب سیستم حسابداری و گزارشگری بودجه ریزی عملیاتی نیازمند تغییراتی بنیادی در سیستم های اطلاعات مدیریت، سیستم های حسابداری و به طور کلی در شیوه مدیریت دستگاه های دولتی است. بودجه عملیاتی ایده آل باید اطلاعات مربوط به فصول، برنامه ها یا دستگاه های اجرایی همراه با نتایج پیش بینی شده را به تفکیک در بر داشته باشد. این نگرش که بودجه ریزی عملیاتی شیوه ای مکانیکی(سطح مشخصی از عملکرد در مقابل سطح مشخصی از منابع مالی) یا فرایندی تحدیدی است(کاهش منابع مالی به دلیل دست نیافتن به نتایج مورد نظر ) سودمند نیست. اطلاعات و شاخص های معتبر عملکرد در استقرار بودجه ریزی عملیاتی اهمیت به سزایی دارد. کیفیت و اعتبار اطلاعات عملیاتی و توانایی سازمان ها و دستگاه ها برای ارزیابی و نشان دادن کارایی برنامه ها در موفقیت بودجه ریزی عملیاتی بسیار موثر است( مزیدی وسعیدی،1385). روشهای حسابداری دولتی ، که در چارچوب شیوه های سنتی بودجه ریزی مورد استفاده قرار می گیرند اغلب مبتنی بر عملیات نقدی هستند . در این گونه روش ها تاکید عمده بر مطابقت اقلام مخارج با میزان وجوهی است که پرداخت شده یا می شوند ( یعنی در آخرین مرحله خرج کرد بودجه ) . این روش برای ایفای نقش مدیریتی مدیران بودجه ای در دستگاههای اجرایی دولت کافی نیست ، یک پیش شرط مهم برای اصلاح نظام بودجه ریزی ، تبدیل سیستم حسابداری به گونه ای است که می تواند قیمت تمام شده را محاسبه کند . در روش نقدی می توان میزان دستمزد یا هزینه سفر یک ماه گذشته را به دست آورد ولی احتمال این است که بتوان هزینه یک هدف یا راهبرد برنامه ریزی شده را استخراج کرد بسیار کم تر است و هم چنین نمی توان در هر زمان اطلاعات کافی در زمینه فعالیتهای مالی دولت به دست آورد . در نتیجه تصمیم گیریها بر اساس اطلاعات به هنگام و صحیح انجام نخواهد شد ، طبیعتاً جایگزینی نظام حسابداری تعهدی این عیوب را بر طرف خواهد کرد (پناهی،1385). 2-3-3-عوامل انسانی اهم عوامل انسانی عبارتند از شایستگی حرفه ای و تخصص کارکنان کلیدی ، تحصیلات ، تجربه ، تعداد افراد شرکت با زمینه قبلی مرتبط ، توزیع دقیق مسئولیتها و همچنین حقوق و مزایای مناسب(انواری ، رستمی ، 1382). 1- آموزش 2- شرایط احراز مشاغل چه به لحاظ تحصیل و چه به لحاظ تجربی 3- نظام حقوق و مزایا مناسب 4- نظام تشویق و تنبیه مناسب 1- آموزش انسان موجودیت تغییرپذیر با توانائی های بالقوه نامحدود که این توانائی ها می توانند تحت نظام و برنامه ریزیهای آموزش و پرورش صحیح به تدریج به فعل درآید و جوامع انسانی و ارگانهای مربوط به آن را از مواهبی بسکران برخوردار نماید . این وظیفه خطیر در حد سازمانها و موسسات به عهده مدیریت سازمانها و در چارچوب و نظام بهسازی منابع انسانی در این بخش مطرح گردیده است . هدفهای آموزشی در سازمانها متعددند که تحت عنوان هدفهای عمده ، هدفهای اجتماعی ، هدفهای سازمانی و هدفهای فردی ، قابل دسته بندی است . تحقق این اهداف منابع سه گانه مورد نظر الگوی سیستمی مدیریت منابع انسانی را تامین می نماید . اما آنچه که در نظام بهسازی سازمانها به تدریج باید مورد تاکید قرار گیرد نتایج حاصل از آموزش است و نه صرفاً انجام آموزش و یا آمار ساعات آموزشی . به عبارت هدفی آموزشها باید ایجاد سازمانهای یادگیرنده و تولید کننده فکر باشد و صرفا از فکر دیگران استفاده کند. البته در مورد سازمانهای یادگیرنده همان طوری که قبلاً نیز اشاره شده ادعا شده است ، یک ایده زمانی به اختراع تبدیل می گردد که قابلیت اجرای آن به ثبوت برسد و یک اختراع زمانی نوآوری محسوب می شود که بتوان آن را به نحوی قابل اطمینان در حجمی معنی دار و با قیمتی قابل قبول ساخت و به بازار ارائه نمود(پناهی،1384). آموزش و بهسازی کارکنان اجرایی منظور از آموزش و بهسازی کارکنان اجرایی ، افزایش توانایی های تخصصی و مهارت آنها در انجام وظایف محوله و به فعل درآوردن پاره ای از توانایی های بالقوه آنهاست . البته در این دسته از مشاغل به لحاظ ماهیت اجرایی آنها تاکید بیشتر بر انجام کار است ولي در مقایسه با آموزش مدیران و سرپرستان از سادگی خاص برخودار می باشد . مباحثی که در این زمینه مطرح می شود عبارتند از : 1-برآوردن احتیاجات و برنامه ریزی آموزشی کارکنان اجرایی 2-روشهای اجرای برنامه های آموزشی 3- ارزیابی عملکرد برنامه های آموزشی(میرسپاسی،1381). 2-شرایط احراز مشاغل بعد از تشریح ماهیت و ویژگیهای شغل ، قدم بعدی تعیین خصوصیات ، تجربیات و مهارتهای است که متصدی شغل باید داشته باشد. بنابراین ، به منظور تنظیم فرم شرایط احراز شغل لازم است که شرح شغل به دقت مورد مطالعه قرار گیرد فرم شرایط احراز شغل از یک طرف ، راهنمایی برای کارمند یابی است و مشخص می کند در جستجوی چه نوع کارمندی از چه خصوصیاتی باشیم و از طرف دیگر ، چون در آن صفات و خصوصیاتی که دارا بودنشان ضروری و مهم شناخته شده اند تشریح شده است ، می توانیم ازآن در طراحی آزمون های انتخابی ، یعنی آزمون هایی که تواناییهای متقاضیان شغل را می سنجد ، استفاده کنیم . شرایط احراز شغل را می توان در قسمتی از فرم شغل شرح داد یا به صورت فرم جداگانه تنظیم کرد . همان طور که گفته شد شرایط احراز شغل بنا به تعریف ، شرح صفات و خصوصیاتی است که متصدی شغل باید دارا باشد تا بتواند با شایستگی از عهده انجام آن برآید . حال این سوال مطرح می شود که این صفات و خصوصیات را چگونه و به چه طریقی می توان شناسایی کرد ؟ برای این کار معمولاً از دو روش استفاده می شود. روش اول اظهارات صاحبنظران و تجزیه و تحلیل آماری ، در روش اول ( روش قضاوتی ) از کارشناسان ، سرپرستان و مدیرانی که با شغل آشنایی دارند سئوال میشود کسی که شغل مورد نظر به او واگذار می گردد باید دارای چه تحصیلات ، تخصص و مهارتهایی باشد ، چه دوره هایی را گذرانیده باشد و استعداد ، هوش و شعورش در چه حدی باشد تا بتواند با شایستگی عهده دارآن شود . روش دوم که منطقی ترین و در عین حال دشوارترین روش است ، رابطه آماری میان ویژگیها و مهارتهای فردی و میزان کارآیی تعیین می شود به عبارت دیگر ، تعیین می گردد چه رابطه ای میان متغیرهایی از قبیل اندازه قد ، قوه بینایی ، قدرت جسمی ، چالاکی و زبردستی ، هوش ، ویژگیهای شخصیتی ( مانند ، خونسردی و محافظه کاری ) و توانایی کارمند در انجام دادن وظایفش وجود دارد ؟ مزیت تعیین صفات و مشخصات متصدی به وسیله روشهای آماری این است که می توان رابطه میان خصوصیات فرد و کارآیی را از طریق علمی اثبات نمود . در واقع امروزه دیگر نمی توان شرایط احراز شغل را به طور دلخواه تعیین کرد و در بسیاری از جوامع ، اگر شرایط احراز شغل بی‌ارتباط با شغل تنظیم شده باشد ؛ سازمان و کارفرما باید در مقابل قانون پاسخگو باشد(سعادت،1380) برای اجرای موفقیت آمیز بودجه عملیاتی باید شرایط احراز مشاغل توجه خاصی معطوف نمود و بدون توجه به شرایط احراز مشاغل اجرای بودجه بندی عملیاتی دچار مشکل خواهد شد . 3-نظام حقوق و مزایا به کارکنان براي جبران کاری که در سازمان انجام می دهند ، حقوق و دستمزد پرداخت می‌شود . اما علاوه بر جبران زحمات و وقت و نیرویی که کارکنان در جهت و به خاطر نیل به اهداف سازمان صرف می کنند ، پرداخت باید جنبه انگیزشی نیز داشته باشد . یعنی باید برای پرداخت، سیستمی طراحی گردد که کارکنان را به عملکرد موثر تشویق کند و محرکی برای سخت کوشی و بکارگیری تمام توانائیهای بالقوه آنها باشد . امروزه این نظریه در روانشناسی مطرح است که از میان نیازهای متعدد و متنوع انسان ، تنها معدودی را می توان مستقیماً با پول ارضا نمود و انگیزه های غیر مادی بسیاری چون میل به کسب موفقیت و قدرت و میل به کمال و خودیابی در اعمال و رفتار انسان تاثیر می گذارد. با وجود این ، جای هیچ شک و تردیدی نیست که هنوز پول از جمله مهمترین انگیزه هاست و اگر چه کارکنان سازمان علاوه بر حقوق یا دستمزد ، پاداش و مزایای غیرنقدی بسیاری دریافت مي كنند پرداختهای نقدی هنوز از اهمیت زیادی برخودار است و نقش بسزایی در جذب و حفظ نیروها دارد . قبل از ادامه بحث باید به این نکته اشاره نمود که میان حقوق و دستمزد تفاوتهایی وجود دارد . منظور از دستمزد ، پرداختی است که مبنای محاسبه آن ساعت است و منظور از حقوق ، پرداختهایی که ماهانه صورت می گیرد . دستمزد ، متداولترین شیوه پرداخت به کارگران و حقوق ، متداولترین شیوه پرداخت به کارمندان است (سعادت،1380 ). 2-4- مبانی نظری بودجه عملياتي : 2-4-1-طرز تنظيم بودجه عملياتي گرچه براي تنظيم بودجه عملياتي ، از فنون و روش هاي خاصي استفاده نمي گردد، ولی معمولاً برا ي تنظيم بودجه عملياتي از روش قيمت تمام شده استفاده مي شود. مراحل تنظيم بودجه عملياتي طبق حسابداري قيمت تمام شده به قرار زير است: طبقه بندي عملياتي: عمليات دستگاه به چند برنامه، هر برنامه به فعاليتهاي تابعه ، هر فعاليت به فعاليت هاي فرعي و در صورت لزوم هر فعاليت فرعي به عمليات مربوطه ، تقسيم مي شوند. به علت اينكه منظور از تنظيم بودجه عملياتي، اندازه گيري دقيق حجم فعاليت است ، بدين جهت لازم است براي به دست آوردن واحد مناسبي براي اندازه گيري حجم فعاليت ، برنامه هاي دستگاه به تقسيمات فرعي بيشتري تقسيم شود. انتخاب واحداندازه گيري: عمليات فوق به دو نوع تقسيم مي شوند: عمليات قابل سنجش و عمليات غير قابل سنجش ، عمليات غير قابل سنجش به عملياتي گفته می شود كه براي آنها نمي توان واحد اندازه گيري مناسبي انتخاب نمود. مثلا نمي توان براي تحقيقات علمي كه نتيجه آن قابل پيش بيني نيست ، واحد اندازه گیری انتخاب كرد . هزينه اين گونه عمليات بر اساس كادر ثابت پرسنل برحسب مواد هزينه ( حقوق كاركنان ، هزينه هاي اداري و سرمايه اي و غيره ) محاسبه مي گردد و از فنون و روش هاي خاصي كه در تنظيم بودجه عملياتي به كار مي رود . استفاده نمي شود. خصوصيات واحد اندازه گيري مناسب به قرار زير است : الف) بايد قابل شمارش باشد . ب ) بايد كوشش واقعي به كار رفته را ظاهر سازد . ج ) بايد با مرور زمان ثبات خود را از دست ندهد. د ) بايد معرفي مقدار محصول باشد . انتخاب واحدي كه واحد خصوصيات مذكور باشد مشكل ومحتاج به بررسي عميق و تجربه ي فراوان است . انتخاب اوليه واحد اندازه گيري ممكن است چندان مشكل نباشد ، ولي تنهادر اثر تجربه و با مرور زمان مي توان صحت آن را تعيين نمود . پيش بيني حجم عمليات مرحله بعدي ، پيش بيني حجم عمليات است . بديهي است كه پيش بيني حجم عمليات فقط در مورد عمليات واحدي انتخاب شد ، حجم عمليات بر حسب آن براي سال بودجه پيش بينی مي شود . پيش بيني حجم عمليات طبق آمار و تجربيات سال گذشته و در نظر گرفتن شرايط وتغييرات آينده به عمل مي آيد . محاسبه هزينه واحد مرحله بعدي تنظيم بودجه عملياتي ، محاسبه هزينه واحد طبق حسابداري قيمت تمام شده است براي محاسبه هزينه عمليات غير قابل سنجش ، فنون و روش هاي خاصي به كار نمي رود. مخارج اين نوع عمليات بر حسب مواد هزينه ( مانند حقوق كارمندان ، وسائل وملزومات )پيش بيني مي شود. لكن براي محاسبه ي عمليات قابل سنجش ، اقدامات زير را انجام مي يابد : الف : حجم عمليات بر حسب واحدي كه انتخاب گرديده است پيش بيني مي شود. ب : طبق حسابداري قيمت تمام شده هزينه تكميل هر واحد تعيين و در مجموع واحدهاي پيش بيني شده ( مذكور در بند الف ) ضرب مي شود و بدين ترتيب هزينه عمليات مربوطه به دست مي آيد(وزیری،1382). 2-4-2- چرا بودجه بندي عملياتي اهداف اصلي بودجه بندي عملياتي افزايش كارآيي در تخصيص منابع و بازدهي در هزينه دولتي می باشد. با توجه به اهمیت كارآيي در تخصيص منابع ، اصلاحاتي در بودجه بندي عملياتي ايجاد شده كه تخصيص منابع در بخش دولتي تمايل دارد تا مسئول تغيير نيازها و اولويت هاي اجتماعي باشد . استنباط اين مطلب اين است كه تخصیص منابع برای برنامه های غیر مفید بدلیل عدم مسئوليت در رابطه با نتايج مربوط به بودجه بندي می باشد. كارآيي موثر و كارآيي در تخصيص منابع دولتي اهداف اصلي بودجه بندي عملياتي هستند . يك رابطه مهم نيز بين بودجه بندي عملياتي و اهداف بزرگ دولت وجود دارد. به طور آشكار به ميزاني كه بودجه بندي عملياتي در افزايش كارآيي موثر، موفق مي باشد. به همان میزان باید هزينه اضافي دولت بايد كمتر از ميزاني باشد كه وجود دارد . به عبارت ديگريك سود موثر وجود دارد كه مي تواند استفاده شود تا هم بار مالياتي را كاهش دهد و هم اولويت هاي جديد در خدمات مالي ايجاد شود. علاوه بر اين در مورد يك دولت كه آگاهانه به دنبال كاهش هزينه دولتي و هم بدنبال اهداف كارآيي تخصيص منابع مي باشد . هدف دولت كاهش هزينه دولت وافزايش كارايي واثربخشي مي باشد (لاورن ، 2005 ) . 2-4-3- بازدهي بودجه بندي عملياتي ارزيابي کارایی سيستم هاي بودجه بندي عملياتي دولتي ، از نظر متدلوژيك ، كار سختي است تخصیص بهینه منابع و بازدهي موثر همگي وابسته به تاثير تعداد زيادي ازمتغيرهای بودجه بندي عملياتي است . تغييرات در ترتيب عوامل سياسي و اولويت ها ممكن است باعث ایجاد تخصيص‌هاي مجدد، منابع شوند كه هيچ اثري در بازدهي وكارآيي ندارند . ويژگي هاي سيستم هاي دولت و سازمانها این است که عمدتاً بر توانايي استفاده از اطلاعات عملياتي براي منطقي كردن اولويت‌بندی هزينه ، اثر مي گذارند . روابط داخلي بين بودجه بندي عملياتي و بعضي از اين متغيرها چنان نزديك است كه تفكيك آنها بسيار مشكل است و مشكلاتی را برای ارزيابي به وجود می آورد. وجود انواع مختلف بودجه بندي عملياتي به اين معني است كه آنچه كه بايد بررسي شود ،کارایی بودجه بندي عملياتي نيست ، بلكه بررسي اشكال مشخص بودجه بندي عملياتي است .وجود اين مشكلات متدلوژيكي به اين معني است كه محدوديت هاي بزرگي وجود دارد كه از نظر تجربي بايد در مورد بازدهي بودجه بندي عملياتي بر طرف شوند . از اين رو، اهميت شواهد تجربي نه تنها در مورد کارایی بودجه بندي عملياتي اطلاعاتی را به ما می دهد، بلكه روش هايی را نیز مشخص مي كند دولتها تحقیقات گسترده ای در این زمینه در آینده انجام داده اند. در اين بخش ، شواهد تجربي نشان می دهد که کارائی سيستم هاي بودجه‌بندي عملياتي گسترده دولتي، تحت تأثیر سه عامل، تخصيص بهینه بودجه بازدهي موثر و برنامه‌ریزی منظم مي‌باشد. (مارك رابينسون و برامبي ، 2005). 2-4-4- تجربه برخی از کشورهای منتخب در اجرای نظام بودجه ریزی عملیاتی 2-4-4-1-کانادا الف ـ زمان و چگونگی شروع انجام نظام نظام بودجه ریزی بر مبنای عملکرد از دهه 1960 آغاز شد. در این دهه توجه بیشتر معطوف به. ارتباط بین مخارج و نتایج می باشد.در دهه 1970 ، ارزیابی برنامه ها و اثربخشی برنامه ها را در دستور کار خود قرار داد. مهمترین تحولات انجام گرفته در این زمینه از آن زمان تا کنون به شرح زیر بوده است: ـ بررسی برنامه ها و فرآیند هزینه به منظور کاهش کسری بودجه که موفقیت برنامه ها را با خطر مواجه ساخته بود. ـ تغییر نظام مدیریت هزینه ها و گزارش دهی نتایج و عملکرد ها ـ تاکید بر کیفیت خدمات ، تعیین استانداردهای خدمات و گزارش گری از عملکرد ها و نتایج ـ بررسی سایر روش های ارائه خدمات دولتی ، موفقیت های بدست آمده در این زمینه به خصوص واگذاری و ارائه این خدمات به بخش خصوصی و تاکید بیشتر بر نتایج بسیاری از مشکلات ارائه این خدمات در بخش دولت را از بین برده است. ـ اصلاح نظام حسابداری بودجه در راستای هماهنگی با تحولات ایجاد شده ـ اصلاح روش گزارش دهی به مجلس به منظور ارائه اطلاعات مناسبتر در زمینه های برنامه ها و طرح های دولتی و عمکلرد اقدامات دولت با تکیه بر نتایج ـ ابلاغ دستور العمل ارزیابی نتایج تعهدات دستگاه های اجرایی شامل : اندازه گیری عملکرد، گزارش دهی و ارزیابی( كاهنمن و تورستي ، 2005 ) . ب ـ تلاش های به عمل آمده در زمینه فرهنگ سازی بودجه ریزی بر مبنای عملکرد ـ از سال 1998 نظام تشویق و تنبیه برقرار شده و مدیرانی که به نتایج مورد انتظار رسیده اند مورد تشویق قرار گرفته اند. به طور کلی بین 10 تا 25 درصد از حقوق مسئولین اجرای برنامه ها وابسته به تحقق و دستیابی به عملکرد و نتایج از پیش تعیین شده بوده است. ـ خزانه داری چارچوب مدیریتی خاصی برای مدیران مالی تعیین و ابلاغ کرده است. ـ مدرسه خدمات عمومی کانادا دوره های متعددی برای آموزش بودجه ریزی بر مبنای عملکرد برگزار کرده است. ـ از سال 2003 چارچوب خاصی تحت عنوان پاسخگویی مدیران تهیه و ارائه شده است.در این چارچوب مسئولیت ها و انتظارات از دستگاه های اجرایی مختلف در زمینه عملکرد و نتایج برای معاونین دستگاه های مزبور مشخص شده است. همه ساله دبیر هیات خزانه داری چگونگی عملکرد شاخص های هر دستگاه را با معاونت های ذیربط بررسی و گزارش می نماید. ـ دولت تاکید زیادی بر مرتبط ساختن مخارج با نتایج در امر برنامه ریزی، گزارش دهی داخلی و گزارش به مجلس دارد( همان منبع). ج ـ موانع اصلی موجود در سر راه توسعه بیشتر نظام بودجه ریزی بر مبنای عملکرد ـ مرتبط ساختن اجرای سیاستها و نتایج بدست آمده ـ اندازه گیری معنی دار نتایج براساس یک شاخص واحد ـ بودجه یکساله انجام می گیرد در حالیکه نتایج آن ممکن است بیش از یک سال بدست آید. ـ نتایج ممکن است حاصل از یک فعالیت دولت نباشند و چند فعالیت منجر به یک نتیجه واحد شود. ـ عدم توازن در ارائه گزارشات مالی به دلیل طبیعت نظام پارلمانی و گرایش دستگاهها به گزارش عملکردهای مطلوب و عدم گزارش مشکلات( همان منبع). د ـ درس یا درسهای مهم حاصل از اجرای نظام ـ با نشستن و بحث کردن راه به جایی برده نخواهد شد. باید کار را شروع کرد. تا زمانی که کار شروع نشده است دستگاههای اجرایی تعهد دولت نسبت به اجرای نظام را باور نمی کنند. ـ نباید انتظار داشت از همان اول نظام کامل و بدون نقض اجرا شود. حداقل بین 5 تا 6 سال تلاش مستمر تمامی بدنه دولت اجرای نسبتا کامل نظام مورد نیاز است. همواره موانعی بر سر کار وجود دارد یا نه وجود خواهد آمد که باید به تدریج مرتفع و از سر راه برداشته شود( همان منبع). 2-4-4-2- انگلیس الف ـ زمان و چگونگی شروع اجرای نظام ـ بعد از انتخابات سال 1997، دولت مجموعه ای از اصلاحات مخارج دولتی را در قالب برنامه بررسی جامع مخارج در سال 1998 ارائه نمود. این مجموعه شامل یک برنامه سه سالانه مخارج به منظور مدیریت خدمات عمومی برای دستگاههای اجرایی ، داشتن بودجه های جاری و سرمایه گذاری مجزا به منظور جلوگیری از تحت فشار قرار گرفتن طرحهای سرمایه گذاری ضروری ، ارائه نظام حسابداری جدید برای کنترل روند مخارج است. ـ حرکت به سوی هدفهای بلند مدت برای تخصیص منابع بودجه ـ در برنامه یاد شده جدید 600 هدف عملکرد در 35 موضوع مختلف پیش بینی شده است. ـ هدفهای مزبور مجموعاً 18 دستگاه اجرایی را در بر می گیرند. رویکرد این اهداف بیشتر معطوف به عملکرد و نتایج می باشد . ـ دستگاههای اجرایی سالانه دوبار گزارش عملکرد اهداف خود را ارائه نموده اند (كاهنمن و تورستي ، 2005). ب ـ تلاشهای به عمل آمده در جهت فرهنگ‌سازی بودجه ریزی عملیاتی ـ اجرای برنامه مخارج موجب پاسخگویی بهتر دولت و مجلس شده است، کیفیت و کمیت گزارش های عملکرد ارتقاء یافته و در چارچوب برنامه میان مدت تخصیص منابع با اثربخشی بهتری صورت گرفته است. ـ هیچ گونه تنبیهی برای مدیرانی که اهداف مورد نظر را محقق نکرده اند، وجود ندارد. ـ عملکرد برنامه دوبار در سال انجام می گیرد و روسای دستگاههای اجرایی در مقابل وظایف خود پاسخگو بوده اند. ـ عملکرد دوره گذشته دستگاههای اجرایی، ملاک تخصیص اعتبارات قرار گرفته است( همان منبع). ج ـ موانع اصلی بر سر راه توسعه بیشتر نظام بودجه ریزی عملیاتی ـ بعد از گذشت 7 سال از برنامه اصلاحات، تنها مانع بر سرراه اجرای آن، مخالفتهای حزب مخالف دولت بوده است. ـ گزارشهای ارزشیابی حاکی از بهبود ارتباط بین دولت مرکزی ، دولتهای منطقه ای و سازمانهای ناحیه ای بوده است. ـ نظام حسابداری برنامه نیاز به بازبینی دارد ( همان منبع). دـ درس یا درس های مهم حاصل از نظام ـ قبل از هدف گذاری مشورت های لازم باید به عمل آید. ـ هدفگذاری باید برای دوره میان مدت و بلند مدت انجام گیرد. استراتژی های بلند مدت و کوتاه مدت به دستگاهها امکان می دهد بر نتایج عملکرد متمرکز شوند و از عکس العمل کوتاه مدت جلوگیری می نماید. ـ اهمیت اندازه گیری نباید کم توجه قرار گیرد. اندازه گیری برخی از نتایج مشکل است . با این وجود باید کوشش شود، این نتایج اندازه گیری شوند و از محاسبه محصولات واسطه باید خودداری نمود. ـ از تعداد شاخص های عملکرد باید خودداری کرد( همان منبع ). 2-4-4-3- آمریکا فقدان اطلاعات مدیریتی در بودجه های سنتی منجر به شکل گیری نخستین اقدامات برای اصلاح فرایند بودجه در دهه های 1940 و 1950 در کشور آمریکا شد. با رشد سریع ابعاد دولت فدرال در خلال دهه 1930 مشخص گردید که تاکید صرف بر کنترل در بودجه کافی نیست. مدیران ارشد دولت فدرال به تدریج دریافتند که علاوه بر کنترل بودجه ای به ابزاری برای ارزیابی و سنجش عملکرد سازمانهای تابعه نیز نیاز دارند. چنانکه آلن شیک عنوان نمود در این تعریف جدید از بودجه ریزی ارائه شد که شامل نظم بخشیدن به فعالیتها و هدایت موثر منابع سازمانی به سوی تحقق اهداف و حصول منافع در نظر بود این موضع گیری جدید موجب توجه بیشتر به جنبه های مدیریت در سازمانهای دولتی در پروژه های بزرگ شد. در خلال دهه 1950 تعدادی از دولتهای ایالتی و محلی آمریکا بودجه ریزی عملیاتی را تجربه کردند ولی در اغلب موارد این تجربه ناموفق بودجه و در نتیجه این روش بودجه ریزی در دهه 1960 عملاً کنار گذاشته شد اما کاربرد شاخصهای سنجش عملکرد در بودجه همچنان در بسیاری از ایالتها و دولتهای محلی ادامه یافت . برخی از دلایل ذکر شده در مورد عدم توفیق بودجه ریزی عملیاتی درآمریکا که از سوی COB ارائه شده است. در مرحله اول این اصلاحات در بیشتر موارد ابتدا برای کمک به مدیران اجرایی در بخش دولتی طراحی شده بود نه مدیران ارشد دولتی یا قوه مقننه این بدان معنی است که مدیران ارشد دولتی در بهترین حالت نسبت به گنجانیدن شاخصهای عملکردی در بودجه بی تفاوت بودند نه کنگره و نه دفتر بودجه به طور معمول این شاخصها را در ممیزی عملکرد دستگاههای دولتی به کار نگرفتند.حال آنکه این کار می توانست، توان آنها را در نظارت بر عملکرد دستگاهها افزایش دهد. به علاوه کنگره در آن زمان از بودجه ریزی عملیاتی پشتیبانی نمی کرد چنانچه در گزارشی که از سوی GAO عنوان شده است که مقامات دولتی، نمایندگان مجلس عموماً با کاربرد شاخصهای عملکرد کنونی موافق نیستند و این شاخصها را دارای اعتبار ندانسته و فاقد تاثیر مثبت بر نحوه تخصیص منابع می دانند و مشکل دیگری که وجود دارد این است که بسیاری از رؤسای سازمانهای دولتی نسبت به مفید بودن شاخصهای عملکرد تردید داشتند بویژه در مواردی که به کمیت در آوردن نتیجه کار سازمان و میزان اثر بخشی آن دشوار بود به علاوه این روش بودجه ریزی سازمانهای تحت امر آنها را در معرض نظارت و بازرسی دقیق کنگره امریکا قرار می داد و به تحلیلگران بودجه اطلاعات بیشتری برای نقد عملکرد این سازمان ها و تلاش برای کاهش بودجه آنها می داد بر طبق یکی از گزارشهای GAO روسای دستگاههای دولتی بیش تر مدافع شاخصهای بخش عملکردی بودند که در داخل سازمانهایشان طراحی شده و مورد استفاده قرار می گرفت و اعتقاد داشتند که این شاخصها بیش تر برای بهبود فرآیندها مدیریت درون سازمانی مفید هستند، تا برای اصلاح فرایند بودجه و در نهایت بی علاقگی عمومی نسبت به بودجه ریزی عملیاتی و دشواری های اندازه گیری و کمی کردن ستانده موجب شده بود که در اغلب موارد شاخصهای ضعیفی برای سنجش کیفیت خدمات ارائه شده از سوی سازمانهای دولتی طراحی شود . پرسنل دفتر مرکزی بودجه نسبت به دقت و صحت بسیاری از شاخصهای سنجش عملکرد تردید داشتند و بر این باور بودند که این شاخصها در بهترین حالت تخمین های غیر موثقی از هزینه های برنامه ها و برآوردهای تقریبی از منافع و نتایج این برنامه ها هستند. هر چند بسیاری از ایالتها در آمریکا چندین دهه تجربه، برای به کارگیری شاخصهای عملکرد را دارا هستند ولی این شاخصها هنوز نتوانسته اند بر فرآیند بودجه اثراتی بر جای بگذارند و دولتهای ایالتی و نیز کنگره همچنان توجه خود را محدود به بودجه اقلام مخارج می نمایند البته GAO گزارشهایی را درباره ایالتهایی که شاخصهای عملکرد را در برنامه ریزی های بلند مدت بکار برده یا پروژه های آزمایشی را برای مشارکت دادن مدیران سازمانهای دولتی در طراحی اصلاحات بودجه به اجرا گذاشته اند، ارائه کرده است. در دهه های گذشته دولت های آمریکا در زمینه بودجه ریزی عملیاتی تجربیات گسترده ای کسب کرده است. با وجود این در حالی که از 50 ایالت 47 ایالت ادعا می کنند، بدلیل الزامات اداری یا قانونی به نوعی از این بودجه ریزی استفاده می کنند و آن را به کار بسته اند. هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد این ایالتها از نظام بودجه ریزی کامل عملیاتی پیروی کرده اند . به رغم اینکه دولتهای ایالت متحده آمریکا در زمینه منابع انسانی و مالی از توانایی های نسبتاً بالایی برخوردارند ولی در اجرای بودجه ریزی عملیاتی با محدودیتهایی روبرو بوده اند که درباره مزیتهای بالقوه این رویکرد تردیدهایی را برانگیخته است. در این میان ایالت ویرجینیا حالتی استثنایی دارد ولی برنامه ریزی راهبردی با سایر تلاشهایی که برای بهبود عملکرد صورت می پذیرد مرتبط است . ویرجینیا دارای سیستم کلی مدیریت عملکرد است که از چهار فرآیند مرتبط تشکیل شده است: برنامه ریزی راهبردی، سنجش عملکرد، ارزیابی برنامه و بودجه‌ریزی عملیاتی همه سازمانهای دولت ایالتی ویرجینیا در تدوین برنامه راهبردی ایالتی که هر چهار سال یکبار تدوین می شود شرکت دارند. اهدافی که دراین برنامه ذکر می شود مبنای شاخص های عملکرد و درخواستهای بودجه است. دلایل متعددی از جمله دلایل ذیل را می توان برای رویکرد مجدد ، بودجه ریزی عملیاتی برشمرد. ماده قانونی که مدیران ارشد مالی در 1990 تصویب کردند مدیران ارشد مالی سازمان های دولتی ملزم به تدوین معیارهای سنجش عملکرد می کرد،که باید در صورتهای سالی منعکس می شد و از طرف دیگر برنامه ابداع و بازآفرینی دولت کلینتون شامل توصیه هایی در زمینه برنامه های استراتژیک و استفاده از معیارهای سنجش عملکرد بود و اجرای برنامه سازمان مبتنی بر عملکرد به عنوان گامهای تکمیلی پس از تصویب فوق می باشد پس از تصویب قانون عملکرد و دستاوردهای دولت در سال 1993 به نحو روزافزونی از سازمانهای فدرال انتظار می رود که بر دستیابی به نتایج تاکید کنند و در قالب برنامه و گزارشهای عملیاتی، نشان دهند که چگونه فعالیتهای آنها به نیل برای اهداف سازمان کمک می کند دولت کنونی برای افزایش پیوندها میان عملکرد و منابع که قانون فوق الذکر زمینه آنرا مهیا ساخته گامهای دیگری نیز برداشته است مثلاً ابزار رتبه بندی برنامه اداره مدیریت و بودجه به گونه ای طراحی شده که با خلاصه کردن اصلاحات عملکرد و ارزیابی، از اطلاعات عملیات در فرآیند تدوین بودجه فدرال به گونه ای آشکارتر استفاده کند. دولت این ابزار جدید را در 20% برنامه های درخواست بودجه سال 2004 مالی رئیس جمهور بکار برده است. اخیراً سازمان مدیریت و بودجه از سازمانها درخواست کرد تا برای سال مالی 2005 و سالهای بعد بودجه عملیاتی ارائه دهند. در ده سال نخست قانون عملکرد و دستاوردهای دولت آمریکا دولت فدرال توانسته است برای نخستین بار تلاشی نظامند و سر تا سری را برای تدوین برنامه های راهبردی و عملیاتی که کارکردهای اصلی دولت را پوشش می دهد سازمان دهد. اگر چه این کار هنوز به پایان نرسیده است تدوین اهداف و شاخصهای عملکرد بنیانی را برای دگرگونی اساسی تر در نحوه فعالیت دولت فراهم کرده است. با توجه به تلاشی که برای تغییر ارائه بودجه درخواستی رئیس جمهور به منظور ایجاد ارتباط آشکار میان بودجه سازمانها و ساختارهای برنامه ریزی به عمل آمده درک توانایی ها و محدودیتهای بودجه ریزی عملیاتی و فرصتها و چالشهایی که فرآروی آن قرار دارد اهمیت بسیار دارد و GAO نیز گزارشهای متعددی را در این راستا ارائه کرده است. 2-4-4-4- ایرلند در سال 1994 ابتکاری در مدیریت استراتژیک به اجراء در آمد که شامل مجموعه اصلاحات مدیریتی در خدمات دولتی بود. مهمترین این اصلاحات تدوین استراتژی و اهداف اساسی سه سال آینده بود. بر اساس قانون مدیریت خدمات دولتی همه دستگاههای اجرایی دولتی موظفند هر سه سال یکبار و یا شش ماه پس از انتصاب وزیر جدید، نسبت به تهیه برنامه استراتژیک اقدام کنند . همچنین دستگاههای مزبور مکلفند به طور سالانه عملکرد برنامه استراتژیک مزبور را گزارش دهند و مصوبه مربوط به بررسی هزینه ای اقدام دیگری بود که در سال 1997 صورت گرفت . هدف از این مصوبه حرکت از سوی روش سنتی که اتکاء مدیریت خدمات دولتی به سوی دستیابی به نتایج است. بر اساس این مصوبه هر وزارتخانه و دستگاه اجرایی مکلف به انجام بررسی های سالانه هزینه‌ای است وزارت دارایی بر انجام این بررسی ها نظارت دارد . نظام بودجه بندی عملیاتی ابتدا به صورت نمونه در وزارتخانه های ارتباطات و فناوری اطلاعات‌، وزارت برق ، وزارت بهداشت، وزارت آموزش به اجرا در آمد . در انجام این کار از خدمات مشاوره‌ای بانک جهانی استفاده به عمل آمد و تلاشهایی در جهت فرهنگ سازی بودجه ریزی عملیاتی در وزارتخانه های نمونه مورد ارزشیابی قرار گرفته و در دست بررسی است. مهمترین چالشی که گروه کارشناسان فعال در طرحهای نمونه با آن روبرو بوده اند تهیه مجموعه شاخصهای عملکردی است که بتواند توسط وزارتخانه های دارای فعالیت های نسبتاً مشابه به کار برده شود و نتایج حاصل از این عملیات حرکت به سوی بودجه ریزی بر مبنای نتیجه تجربه خوبی برای کشورها بوده است. تجربیات بدست آمده از کاربرد این روش در وزارتخانه های نمونه، امکان پذیری حرکت از بودجه ریزی داده محور به ستانده محور را برای مدیران میانی به اثبات رسانده است و در صورت نبود یک سیستم اطلاعاتی مناسب بودجه ریزی عملیاتی موفق نخواهد بود. عزم و تعهد مقامات به اجرای نظام مهمترین پیش شرط است بنابراین از یک طرف مقامات کشور باید نسبت به اجرای نظام متعهد شوند و از سوی دیگر مدیران میانی نیز در خصوص مزایای اجرای آن توجیه شوند و در نهایت تدوین مقررات برای مجبور کردن گروههای مخالف برای اجرای نظام به طور یقین کارساز نخواهد بود. باید صبر و شکیبایی و ارائه دلیل و منطق این گروهها را متقاعد به اجرای نظام کرد. 2-4-4-5- هلند در ژوئن 1999 دولت هلند پیشنهادی را در زمینه بهبود نظام اطلاعاتی بودجه سالانه به مجلس ارائه نمود.هدف از ارائه این پیشنهاد ارائه اطلاعات به موقع و در دسترس برای بودجه ریزی بود. این مهم از طریق ارائه اطلاعاتی در زمینه عملکرد اهداف پیش بینی شده و هزینه اجرای آن انجام می گیرد. نظام جدید بودجه ریزی شامل معیارهای عملکرد زیر می باشد: 1-کمیت و کیفیت و هزینه محصولات و خدمات تولید شده به وسیله دولت به منظور دستیابی به نتایج خاص 2- عملکرد حاصل از اقدامات دولت در زمینه های یاد شده دولت هلند همچنین تلاشهایی را در جهت فرهنگ سازی بودجه ریزی عملیاتی انجام داد و نتایج حاصل از این تلاش، باعث قانونگذاری شفاف تر و کاربردی تر برای استفاده کنندگان، برگزاری دوره های مختلف از طریق دانشکده دولتی، برگزاری همایشها، استقرار نظام تشویقی برای پیشگامان و دادن اولویت بیشتر به نظام ارزشیابی بودجه دولت می باشد. بر سر راه توسعه این نظام بودجه ریزی عملیاتی موانع، مختلفی وجود دارد. از طریق اسناد بودجه تهیه شده بر اساس نظام جدید مقایسه بین اهداف موردنظر عملکرد و آشکار کردن نقاط ضعف بسیار ساده شده است(هم از دیدگاه کارائی مدیران و هم اثر بخشی آنها) همین امر باعث ایجاد ساز و کار دفاعی در مقابل نظام جدید از سوی بعضی از مدیران شده است. مدیرانی که نمی خواهند کارشان در معرض ارزشیابی قرار گیرد سعی می کنند به بهانه های مختلف خود را مستثنی نمایند و در نهایت نتایج حاصل از اجرای این نظام بودجه ریزی حاکی از این است که کار را نباید خیلی پیچیده کرد، نظام باید تا حد امکان ساده طراحی شود، اجرای کامل نظام یک فرآیند بلند مدت است نباید انتظار داشت در کوتاه مدت نتیجه دهد و استقرار نظام تشویق و تنبیه ضروری است(ریموند،2001). 2-4-5-مزایای بودجه بندی عملیاتی الف- فراهم کردن پاسخگویی عمومی در بخش عمومی ، منابع از عموم مردم قرض گرفته می‌شود . و دولت بایستی در مقابل در یافت منابع پاسخگو باشد. ب- پیشرفت در طراحی سیستم عملکردی که توسط بودجه ریزی پشتیبانی انجام می شود، می تواند باعث ایجاد در طراحی ها و ( مشارکت ) در سرتاسر کشور شود. اگر به روی کیفیت، تمرکز کنیم ، کارایی بیشتری در سرتاسر کشور پیش بینی خواهد کرد. ج- کمک به تخصیص بودجه ی نسبی ( استفاده از اطلاعات عملکرد به عنوان مبنایی از یک مدرک) بودجه بندی عملیاتی تضمین می کند که اطلاعات عملکرد قسمتی از بحث تخصیص منابع باشد. اطلاعات عملکرد نیازمند این هستند که در بعضی قسمت ها جزء تخصیص منابع باشند . ه- کمک به بنگاه ها برای ارتباط دهی فعالیت های روزانه اشان به درآمد های کلی دولت و فعالیت های یکسان بنگاه هایشان ، ردیابی هزینه ها و بودجه هایی بر مبنای عملکرد بر مبنای هدف هایشان برای کمک به درک نقش ها و الگوها در رسیدن به اهداف دولت که فرایند باید در هر مرحله شناسایی و اندازه گیری شوند سپس در مقابل بازده هایشان ردیابی شوند . همچنین هر بنگاه باید داراییش را ارزیابی کند . و-کمک به دولت برای رسیدن به اهدافشان باید تضمین وجود داشته باشد که منابعی که توسط عموم فراهم می شوند برای اهداف عموم هم صرف شوند . عملکرد باید قسمت ترکیبی از معادله ی انجام درست کار باشد(رابینسون، برامبی 2005(. 2-4-6- بودجه بندی عملیاتی در بنگاه های فدرال مفهوم عملکرد و بودجه بندی عملیاتی احتمالاً از زمان کمبود منابع مطرح بوده است کمبود منابع است . در سطح فدرال ، تلاش های برای بهبود عملکرد بخش عمومی در ارتباط با تخصیص منابع انجام شده است که این اقدامات از سال 1949 شروع شد.علی رغم نگرانی ها در مورد کارایی آن ، بودجه بندی عملیاتی نیروی محرکه ی قابل توجهی در دهه ی 1990 ایجاد نمود ، عمدتاً به واسطه ی گذر از پنج قانون مورد نیاز از عملکرد، گزارش و گزارش دهی در بنگاه های فدرال بین سالهای 1990 تا 1996 که جامع ترین آنها عملکرد دولت و نتایج عمل در سال 1993 می باشد. یکی از اصلاحات دولت بازنگری عملکرد ملی ، ترویج قاعده ی کلی سیستماتیک و مشترک سازمان های خوب برای شناسایی مهمترین عملکرد در دامنه ی وسیعی از موضوعات حیاتی برای موفقیت بنگاه های فدرال در فراهم کردن خدماتی با کیفیت بالا برای آمریکایی هایی بود . بررسی بازنگری عملکرد ملی منجر به سه نتیجه شد. یافته هایی که مربوط به این بررسی هستند به شرح زیر می باشد: 1- پاسخگویی، یک عامل اولیه در اصلاح سازی بودجه بندی عملیاتی است . کارمندان دولت نباید تنها برای اعمالشان مسئول باشند بلکه باید مسئول نتایج هم باشند . بودجه بندی عملیاتی در تشخیص پاسخگوئی عمومی موثراست . 2- بودجه بندی عملیاتی امر ساده ی جمع آوری اطلاعات نیست، بلکه یک جمع آوری هوشمند است . شاخص های بودجه بندی عملیاتی باید برای همه ی شرکت کنندگان و سهامداران معنی دار و با ثبات باشد . 3- سیستم های بودجه بندی عملیاتی برای مدیران و تصمیم گیرندگان در جمع آوری بهترین اطلاعات و داده های ممکنه ، به طور دقیق عملکرد ارزیابی و برنامه های تنظیم مجدد ، اعمال و بازده بنگاه مفید است . فرایند های بودجه بندی عملیاتی یک راه علاج کلی نیست . بودجه بندی عملیاتی یک فرایند مستمر است که به پذیرش و پس گیری مداوم نیاز دارد . بودجه بندی عملیاتی هرگز کمال را دریافت نمی کند بلکه تنها بر مبنای تلاش های همه ی شرکت کنندگان بهبود می یابد . تأکید زیاد روی ارزیابی عملکرد و بودجه بندی در طول دهه ی 1990 منجر شد که از این عصر به عنوان دهه ی عملکرد نام برده شود . در یک بررسی مالی از ایالات ها در سال های 1997 تا 1998 از بودجه بندی عملیاتی برای بنگاه های دولتی با نام برجسته ترین روش در امور بودجه‌بندی ایالت نام برده شد . یکی از نتیجه گیری های او این بود که وضعیت جاری بودجه بندی عملیاتی در ایالات متحده آمریکا اگرچه به خاطر تلاش های بدوی برای توسعه برآیند های عملکرد بهتر در همه ی سطوح دولت مؤثر بود ، اما هیچ استفاده ی مهمی از اطلاعات عملکرد در فرایند تخصیص منبع دیده نمی‌شود. بنابراین از ظواهر امر اینگونه بر می آید ، در حالی که برآیند های عملکرد خودش یک چالش است ، استفاده از اطلاعات عملکرد برای تصمیم گیری یک چالش بزرگتر است . علی رغم این چالش ها ، در سال 1997 ، تنها سه ایالت ( ارکانزا ، ماساچوست و نیویورک ) تجهیزات رسمی برای هدایت بودجه بندی عملیاتی را نداشتند . ذکر این نکته نیز ارزشمند است که برآیند عملکرد نه تنها یک بخش ترکیبی از جابجایی دولت است بلکه حتی نقش بسیار مهمی هم در جابجایی جامع کیفیت مدیریت ایفا می کند( لاورن ، 2005 ) . 2-4-7-تجربیات بودجه بندی عملکرد در کالیفرنیا دفتر مدیریت و بودجه شهر سانیال کالیفرنیا را به عنوان بهترین نمونه از یک روش جامع برای اندازه گیری عملکرد مورد ستایش قرار گرفت . در بودجه رئیس جمهور ایالات متحده ی آمریکا برای سال مالی 2003 ( 2002) دفتر مدیریت و بودجه بیان کرد که تشخیص داده شده که در سانیال کالیفرنیا سرمایه گذاری بودجه ی اختصاصی عملکرد، بهتر است روی کارها انجام شود تا روی کارمندان ، تجهیزات و ذخایر انجام شود. روش عملکرد دولت و نتایج عمل، از سیستم سانیال به وسیله جان مرکر که در طول اجرای بودجه بندی عملیاتی قبل از کار در سنای ایالات متحده ی به عنوان شهر دار کار می کرد و این ایده را در سال 1990 ارائه شد. ( سیستم بودجه بندی عملیاتی مدل 1994) . سازمان عملکرد گزارش می دهد که ، در حالی که عموم مردم نسبت به دولت بد گمان هستند و آن را بر حسب توجه در سطح پایینی قرار می دهند ، دولت ایالات کالیفرنیا از نظر کارایی و مدیریتیش نبست به دولت فدرال و دولت های ایالت ها در دامنه ی نامطلوب تر قرار داشت .در نتیجه سازمان عملکرد اجرای کامل بودجه بندی عملیاتی را در کالیفرنیا به منظور کاهش هزینه ها بر مبنای اولویت ها توصیه کرد( لاورن ، 2005 ). 2-4-9- تحقیقات انجام شده در ایران و خارج این مقاله به بررسی نقش معماری سازمانی در استقرار نظام بودجه ریزی عملیاتی می پردازد. نتیجه بدست آمده از این تحقیق عبارتست از اینکه شرط لازم برای استقرار نظام بودجه ریزی عملیاتی در سازمان، ایجاد یک سیستم اطلاعات یکپارچه است به نحوی که اطلاعات این سیستم بتواند ضمن محاسبه و کنترل شاخصهای عملکرد و برنامه های بلند مدت سازمان را بررسی و تاثیر هر یک از فرآیندهای سازمانی در تحقق اهداف تعیین نماید ( عمید و دهقانان، 1385). این مقاله به بررسی نقش حسابداری و حسابرسی در استقرار نظام بودجه ریزی عملیاتی می‌پردازد. نتایج بدست آمده این است که تغییرات مناسب در قانون دیوان محاسبات کشور و پیش‌بینی احکام مناسب برای انجام حسابرسی عملیاتی، ارتباط نزدیک و مستمر با نهادهای بین‌المللی، انجام تحقیقات لازم دانشگاهی در خصوص وضعیت موجود ، استفاده از تجارب کشورهایی که زمینه حسابرسی تجربه دارند باعث بهبود نظام بودجه ریزی عملیاتی می گردد( باباجانی ، 1386). این مقاله حاکی از بودجه ریزی عملیاتی ، الزامات و موانع آن در ایران می پردازد. نتایج بدست آمده حاکی از این است که نبود تعریف واحد از مفهوم بودجه عملیاتی در سطح سازمانها کشور، نبود متولی قدرتمند، وجود قوانین متعدد و احیاناً متناقض، تعارضات موجود در قانون اجرای اصل 44، عدم تعریف و تفکیک وظایف حاکمیتی و تشریح سایر وظایف ، عدم توجه به تحقق مقدمات اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری از مشکلات اجرای بودجه ریزی عملیاتی محسوب می‌گردد(پناهی و قاسمی، 1385). این مقاله به بررسی درباره بودجه ریزی عملیاتی ( مفاهیم و الزامات ) می پردازد. نتایج بدست آمده از این تحقیق حاکی از این است که نظام بودجه ریزی عملیاتی با تمام مزایایی که دارد در مراحل مختلف نیازمند اقدامات پیچیده در ابعاد فنی و سیاسی نظام بودجه ریزی است. به طور کلی سیستم حسابداری و نظام مدیریت باید هماهنگ با فرآیند بودجه ریزی عملیاتی دچار تحول شوند. توافق قوه مقننه و مجریه از الزامات اصلی موفقیت در نظام بودجه ریزی است و توانایی سازمانها در اجرای بودجه ریزی نقش بسزایی دارد ( پناهی،1383). این مقاله به بررسی روند بودجه ریزی عملیاتی در صنعت آب و فاضلاب می پردازد. نتیجه ای که از این تحقیق بدست آمده است این است که اجرای نظام بودجه ریزی عملیاتی امکان تولید اطلاعات سریع، امکان ارزیابی و شناسایی نقاط ضعف، امکان کنترلهای دائم، تخصیص بهینه منابع، افزایش کارائی، افزایش بهره وری، صرفه جوئی هزینه تهیه بودجه کاهش هزینه های پشتیبانی و حسابرسی فراهم می آورد ( خشائی و خطیبی،1384) . این مقاله به بررسی نظام بودجه ریزی در ایران می پردازد. نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان می دهد که برای اجرای نظام بودجه ریزی کار گروههای زیر لازم است 1- کار گروه طراحی زیر ساخت های بودجه ای 2- کار گروه طراحی و زیر ساختهای غیر بودجه ای 3- کار گروه فرهنگ سازی آموزش بنابراین اجرای نظام بودجه ریزی عملیاتی باعث افزایش پاسخگویی، شفافیت و کارائی می گردد ( عسکری آزاد ، 1385). این مقاله به بررسی شناسایی موانع استقرار بودجه عملیاتی در گمرک جمهوری اسلامی ایران بر اساس مدل شه می پردازد. نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان می دهد که عدم توانایی کافی در ارزیابی عملکرد ، عدم توانایی کمی کیفی نیروی انسانی، عدم توانایی فنی و کافی، عدم وجود اختیار قانونی، عدم وجود اختیار رویه ای و سازمانی از موانع اجرای نظام بودجه ریزی در گمرک می باشد ( اسعدی، ابراهیمی و باباشاهی،1384). این مقاله به بحث درباره اینکه آیا بودجه بندی عملیاتی کار می کند ( یک بررسی تحلیلی از دانش تجربی) می پردازد. نتیجه بدست آمده از این تحقیق نشان می دهد که متاسفانه دانش تجربی درباره بودجه بندی عملیاتی در سطح گسترده دولت فقط در حوزه متدولوژی محدود شده و اساسی را برای نتیجه گیریهای قاطع درباره کارایی سیستم فراهم نمی آورد و این امکان وجود دارد تا با استفاده از سیستم بودجه بندی کارایی و اثر بخشی افزایش یابد ( رابینسون و برامبی،2004). این مقاله به بحث از بودجه بندی برنامه ای شروع تا بودجه بندی عملیاتی ادامه می یابد. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که برای تبدیل از بودجه برنامه ای به بودجه عملیاتی اصلاحات زیر لازم است. 1- هر ساختار برنامه ای موجود بایستی به صورت گسترده تری از بودجه میان دوره‌ای تنظیم شود. 2- این کار نیاز به طراحی مجدد و موشکافی ساختار برنامه ای دارد 3- سیستم هزینه یابی نیاز به بهبود یابد. 4- سیستم جدید بایستی پاسخگوی انگیزه های بودجه ای باشد(دیموند،2002). این مقاله به بررسی و تحلیل درباره کاربرد سیستمهای بودجه بندی عملیاتی در نمایندگی های ترانزیت شهری کالیفرنیا می پردازد. نتایج بدست آمده شامل: 1- کاربرد بودجه بندی عملیاتی در سیستم های ترانزیت شهری کالیفرنیا علیرغم گستردگی استفاده از نظر معیار عملکردی، خیلی محدود است 2- کارمندان حرفه ای بودجه بعید است که بودجه بندی عملیاتی را اجرا کنند. 3- استفاده از بودجه بندی عملیاتی با تصمیم گیری در تخصیص منابع بهبود یافته همراه است. 4- تصمیم گیری تخصیص منابع به طور مثبت با عملکرد ترانزیت اصلاح شده همراه باشد (لاورن،2005). این مقاله به بررسی چشم اندازهای بودجه بندی عملیاتی در دولت فدرال می پردازد. نتایج بدست آمده شامل : مجلس اجازه دهد تا منابع از یک سال به سال دیگر انتقال یابد یا به عبارتی بودجه چند ساله در سطح فدرال ارائه گردد2- مجلس باید حسابرسی های خود را در بخشهای مختلف افزایش دهد 3- مجلس باید منابع کافی را تخصیص دهد تا هم سیستم حسابداری و هم آموزش کارکنان ارتقاء دهد ( فرانسیو و رابرت ،2001). این مقاله به بحث درباره بودجه بندی می پردازد. نتایج این تحقیق حاکی از آنست که اطلاعات اندازه گیری عملکرد که بایستی برای ارزش گذاری استفاده شود وجود ندارد و آژانسها را تشویق می کنند تا اطلاعات کافی در اختیار دولت قرار دهند (آلبرت،2002). این مقاله به بحث درباره سیستم بودجه بندی عملیاتی و تاثیر آن بر عملکرد و مسئولیت پاسخگویی دولت می پردازد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بودجه بندی بر مبنای عملکرد با الزام دستگاههای اجرایی به تمرکز بر نتایج برنامه ها باعث بهبود، اثر بخشی، کارایی و پاسخگویی برنامه های دولت می شود . سیستم بودجه بندی عملیاتی از طریق استفاده از مدیریت کیفیت جامع ،کاهش هزینه ها و افزایش رضایت مصرف کنندگان بهبود می یابد( خدامی پور و زینالی،1386). این پایان نامه به بررسی موانع بودجه بندی استان ایلام و ارائه راهکار مناسب می پردازد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که عدم پیش بینی ، عدم وجود نیروی انسانی، عدم وجود فرهنگ، عدم وجود مدیریت ، عدم وجود ساختار و تشکیلات سازمانی از موانع اصلی بودجه محسوب می گردد(محمدی،1381). این پایان نامه به بررسی تاثیر اصلاح نظام بودجه ریزی کشور بر چگونگی بودجه بندی دانشگاههای وابسته به وزارت علوم می پردازد. نتایجی که بدست آمده نشان می دهد که اصلاح بودجه ریزی بر روشهای نظارتی، شفاف سازی درآمدها ، برآورد درآمدها ، تاثیر مثبت داشته، ولی بر ساختار بودجه بندی تاثیر چندانی نداشته است ( صانعی،1382). این مقاله به بررسی بودجه ریزی عملیاتی الگویی برای ارتقاء نظام مدیریت مالی در شهرداری‌ها می پردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که مقدار کارائی سیستم موجود پس از محاسبه 95/84 بدست آمد بنابراین در سطح اطمینان 95 درصد می توان قبول کرد که کارایی بودجه ریزی عملیاتی از روش موجود بالاتر است و تفاوت بین دو سیستم بودجه بندی معنادار می‌باشد(رسولیان و ابریشم، 1385). این پایان نامه به تحقیق پیرامون بودجه بندی در صنایع لاستیک و پلاستیک در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. یافته های تحقیق نشان داد که استفاده از بودجه جامع در بهبود عملکرد شرکتها و مؤسسات تاثیر بسزایی داشته و موجب افزایش کارایی می‌گردد و مهمترین قسمت در یک بودجه، رسیدگی به جنبه های روابط انسانی آنهاست. (جلیل‌پور، 1374). این مقاله به بررسی روند بودجه ریزی عملیاتی از دیدگاه اقتصاد سلامت می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد این کم توجهی به بخش سلامت و بهداشت کشور و امور زیر بنایی نسبت به بخشهایی که به نظر می رسد از قدرت رایزنی و نفوذ بیشتری در فرآیند تدوین بودجه برخوردارند بر بودجه ریزی مؤثر است و بودجه ریزی عملیاتی نیازمند مهندسی دوباره است و باید در روند کنونی بودجه ریزی عملیاتی اصلاح اساسی صورت پذیرد ( ویانچی ، 1386). این مقاله به تدوین بودجه عملیاتی برای دستگاههای اجرایی استان کرمان می پردازد. در نتیجه انجام مطالعات میدانی و تبیین نظام بودجه ریزی عملیاتی و قیمت تمام شده و تدوین فرمها و کاربرگها مورد نیاز برای بودجه نویسی عملیاتی و ارائه کلاسهای آموزشی جهت ارتقاء و افزایش آشنایی با نظام بودجه ریزی عملیاتی ضروری است( مهدوی، 1385). این مقاله به بررسی راهبردهایی برای استقرار نظام بودجه ریزی بر مبنای عملکرد می پردازد. یافته ها نشان می دهد که برای استقرار نظام بودجه ریزی عملیاتی نقش یک سازمان ملی آینده نگر، تعاریف مشترک مفاهیم و اصطلاحات پایه در بودجه ریزی عملیاتی، استقرار یک نظام تشویقی و حمایت از مدیران کارآمد ، ضروری است ( فرهمند و اعتماد زاده، 1385). تحقیق انجام شده تحت عنوان بررسی سیستم بودجه بندی دانشگاه تربیت مدرس و ارائه الگوی مناسب، که در سال 1379 در قالب پایان نامه دوره کارشناسی ارشد توسط خانم معصومه گل محمدی و به راهنمایی دکتر عادل آذر ارائه شده است. این پژوهش دارای دو فرضیه بشرح زیر می باشد: 1- سیستم فعلی بودجه بندی در دانشگاه تربیت مدرس از کارایی لازم برخوردار نیست. 2- بکارگیری روشP.P.B.S در دانشگاه تربیت مدرس موجب کارایی سیستم بودجه می شود. برای آزمون فرضیه های مذکور، نظریات جامعه آماری از طریق پرسشنامه جمع آوری و تجزیه و تحلیل شده و بر اساس نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل هر دو فرضیه مورد تأیید قرار گرفته است. در نهایت نتیجه گیری شده است که روش فعلی بودجه بندی در دانشگاه تربیت مدرس اگر چه از کارایی نسبی برخوردار است ولی دارای کارایی لازم نمی باشد و روش بودجه بندی طرح و برنامه می تواند کارایی لازم را در سیستم بودجه ریزی دانشگاه ایجاد نماید( گل محمدي، 1379). این پایان نامه کارشناسی ارشد تحت عنوان تحلیلی از بودجه و هزینه دانشگاه تهران که در سال 1372 در دانشگاه تهران توسط آقای عسگری و به راهنمایی دکتر علی وثوق انجام شده است. در این پایان نامه میزان اعتبارات جاری، عمرانی و تحقیقاتی دانشگاه تهران به عنوان یک دانشگاه مادر و به عنوان نمونه ای از دانشگاههای کشور مورد بررسی قرار گرفته و با ارائه اطلاعات و ارقام و مقایسه هزینه و بودجه دانشگاه در یکایک مواد هزینه و مشکلات ناشی از عدم هماهنگی آنها فرضیه های تحقیق اثبات شده است. در این تحقیق با مقایسه روند تغییرات بودجه دانشگاه بر اساس قیمتهای ثابت سال 61 و قیمتهای جاری، در مورد فرضیات تحقیق بررسی شده است. اهداف تحقیق عبارت بوده است از: 1- شناسایی جایگاه و اهمیت آموزش عالی و دانشگاهها در آموزش و پژوهش 2- شناسایی نقش بودجه در دانشگاه تهران 3- تاکید بر اهمیت بودجه متناسب و هماهنگ با رشد دانشگاه تهران فرضیه های تحقیق که در نهایت مورد تأیید قرار گرفته است عبارتند از: 1- بودجه جاری دانشگاه در دوره مورد بررسی با توجه به ماهیت فعالیتهای آن به مراتب کمتر از هزینه های مربوط می باشد. 2- نیازهای عمرانی دانشگاه به مراتب بیشتر از بودجه های عمرانی تخصیص یافته است. 3- دانشگاه در صورتی در کارهای تحقیقاتی موفق و رو به پیشرفت است که هماهنگ با فزایش پروژه های تحقیقاتی به اعتبارات متناسبی دسترس داشته باشد( وثوق ،1372) . این پایان نامه کارشناسی ارشد تحت عنوان بررسی نحوه تهیه و تنظیم و اجرای بودجه در کتابخانه های مرکزی دانشگاههای مستقر در تهران که در سال 1371 در دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران توسط آقای محسن اصلانی ملایری و به راهنمایی دکتر اصغر مشبکی انجام شده است. در این پژوهش چگونگی بودجه بندی و نحوه اجرای آن در کتابخانه های مرکزی دانشگاههای مستقر در تهران در سال 1371 مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری شامل 18 کتابخانه مرکزی دانشگاهی می باشد. روش بررسی این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و اطلاعات به وسیله پرسشنامه جمع آوری گردیده و تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از جداول آماری، درصد گیری و آزمون دقیق فیشر انجام گرفته است. حاصل تحقیق نشان می دهد که تعدادی از کتابخانه ها از بودجه مستقل برخوردار نبوده اند و مرجع معینی نیز تهیه و تنظیم بودجه آنها را بر عهده نداشته است. کمتر از یک دوم کتابخانه ها از نتایج تجزیه و تحلیل آمار فعالیتهای خود هنگام تهیه و تنظیم بودجه استفاده نموده اند. کتابخانه های فاقد اهداف معین تنها تنها بودجه مصوب سال قبل را مبنای تخمین ها و برآوردهای بودجه قرار داده اند. کمتر از یک سوم مسؤولان کتابخانه ها دوره آموزشی آشنایی با روش های بودجه بندی را گذرانیده اند. روش بودجه بندی افزایشی بیشترین و بودجه بندی بر مبنای صفر کمترین موارد استفاده را دارا بوده اند. مطابق آزمون های انجام شده ، کتابخانه هایی در جذب بودجه خود موفق تر بوده اند که از همکاری مطلوب دفتر بودجه دانشگاه برخوردار بوده اند. مسؤولان آموزش دیده به علت نامناسب بودن احتمالی آموزش، در جذب بودجه از مسؤولان آموزش ندیده موفق تر نبوده اند. کتابخانه های دارای دفاتر یا واحد حسابداری مستقل از نحوه بودجه بندی خود رضایت بیشتری داشته اند. حدود یک سوم کتابخانه ها که فاقد دفتر یا واحد مستقل حسابداری بوده اند هیچگونه کنترلی بر روی حسابهای مالی خود نداشته اند(اصلاني، 1371). پایان نامه کارشناسی ارشدی تحت عنوان تحقیقی پیرامون بودجه بندی در صنایع لاستیک و پلاستیک پذیرفته شده در سازمان بورس بهادار تهران، که در سال 1374 توسط خانم محبوبه جلیل پورثمین و به راهنمایی آقای محمدرضا طاهری در دانشگاه تهران انجام شده است. یافته های این تحقیق نشان داد که استفاده از بودجه جامع در بهبود عملکرد شرکتها و مؤسسات تأثیر بسزایی داشته و موجب افزایش کارایی در شرکتها می گردد. شاید بتوان گفت مهمترین قسمت در تهیه یک بودجه، رسیدگی به جنبه های روابط انسانی آنهاست. زیرا بودجه ها کاملا بی روح، جامد و مکانیکی می باشند. اما برای افرادی که مسؤولیت اجرایی آن را بعهده دارند، جنبه حیاتی دارد. زیرا عملکرد واقعی آنها با بودجه پیش بینی شده مقایسه و مورد سنجش قرار می گیرد، بنابراین تشریک مساعی مدیران در تهیه بودجه باعث آگاهی بیشتر آنان با اهداف شرکت و پی بردن به مشکلات و تنگناهای سازمانی خواهد شد. اگر به هنگام اجرای بودجه، تشکیلات صحیح، مدیریت خوب، افراد متخصص و ماهر ، روشهای کامل حسابداری و گزارش گیری و عوامل دیگر مورد نیاز را نداشته باشیم باز هم بودجه به آن شكل که پیش بینی کرده ایم اجرا نخواهد شد. بنابراین اجرای بودجه همان نقش و اهمیتی را دارد که پیش بینی ها و برآورد های صحیح در تهیه بودجه دارند(پورثمين ،1374). پایان نامه کارشناسی ارشدی تحت عنوان بررسی علل نارساییهای موجود بین بودجه و عملکرد شرکتهای آب و فاضلاب، که توسط آقای فیروز عربزاده و به راهنمایی دکتر تقی بهرامفر در سال 1377 در دانشگاه تهران انجام شده است. در این پژوهش، علل نارساییهای موجود بین بودجه و عملکرد در شرکتهای آب و فاضلاب مورد بررسی قرار گرفته و فرضیه های تحقیق با استفاده از تکنیک آماری آزمون تی دو مورد تأیید قرار گرفته است(عربزاده،1377). نتايج تأیید شده تحقیق عبارتند از: 1- عدم آشنایی مدیران با مفاهیم بودجه و عملکرد در شرکتهای مذکور 2- مسائل کلی بودجه و عملکرد 3- نارساییهای سیستم های مالی و اطلاع رسایی. منابع ومآخذ: منابع فارسی: 1ـ متزبوری، ح. ، 1375، حسابداری صنعتی ، مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی ، ج دوم ، ص142. 2ـ سجادی نژاد، ح. ، 1379، حسابداری صنعتی و کاربرد آن در مدیریت، نشر پیشبرد، ص166. 3ـ عالي‌ور، ح. ، 1381، حسابداري مالي، مرکز تحقیقات حسابداری و حسابرسی، ص143. 4ـ پناهی، ع. ، 1384، بودجه ریزی عملیاتی، ص13. 5ـ حافظ نیا ، م. ، 1384، مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم انسانی ، سمت ، ص155. 6ـ انصاری، ش. ، 1384، بودجه ریزی دولتی در ایران با تأکید بر بودجه عملیاتی، انتشارات ترمه. 7ـ فرزیب, ع. ، 1384، نظام نوین بودجه ریزی در ایران، کارآفرینان فرهنگ و هنر. 8ـ انواری، ح. ، رستمی، ر. ، 1382، ارزیابی مدلها و روشهای سنجش و ارزشهاي سرمایه های فکری شرکتها ، بررسی های حسابداری و حسابرسی. 9ـ سعیدی، ر. ، مزیدی، ع. ، 1385، بودجه ریزی عملیاتی ( مبانی ، مفاهیم و التزامات قانونی)، انتشارات فرهنگ. XVI10ـ باباجانی، ج. ، 1382، تحلیل نظری پیرامون سیستم نظارت مالی کشور از منظر پاسخگوی، انتشارات دانشگاه تهران، ص 4. 11ـ قاسمي، ع. ، 1385، بودجه سال 85 و تحولی به نام بودجه ریزی عملیاتی ، انتشارات ماهنامه نفت، ص 3. 12ـ پناهی، ع. ، قاسمی، م. ، 1384، بودجه بندی عملیاتی الزامات و موانع آن در ایران، مرکز پژوهشهای مجلس. 13ـ جلال آبادی، ا. ، سید نورانی، م. ، صانعی، م. ، 1381، تأثیر اصلاح طبقه بندی اقلام بودجه کشور بر بودجه بندی دانشگاههای وابسته به وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری، ص 14. 14ـ اسعدی، م. ، ابراهیمی، م. ، باباشاهی، ج. ، 1386، شناسایی موانع استقرار بودجه عملیاتی در گمرک جمهوری اسلامی ایران براساس مدل شه. كنفرانس بودجه ريزي عملياتي 15ـ سپهردوست، ح. ، ذکوری، و. ، 1386، بررسی موانع اجرایی بودجه ریزی عملیاتی، كنفرانس بودجه‌ريزي عملياتي، ص 16. 16ـ قاسمی، ب. ، 1382، مدیریت استراتژیک، انتشارات توحيد، ص 46. 17ـ شیروانی ، م. ، 1377، بررسی تأثیر مشارکت در بودجه بندی بر عملکرد مدیریت در صنعت نفت ایران، پايان‌نامه كارشناسي‌ارشد، دانشگاه شهید بهشتی. 18ـ محمدی، ا. ، 1381، بررسی موانع بودجه بندی استان ایلام و ارائه راهکار مناسب، پايان‌نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه تهران. 19ـ سعادت، م. ، 1380، بودجه و بودجه ریزی، انتشارات وحدت. 20ـ وزیری، م. ، 1382، بررسی سیستم بودجه بندی فعلی سازمان توانیر و ارائه یک مدل مناسب بودجه بندی عملیاتی برای آن، پايان‌نامه كارشناسي‌ارشد، دانشگاه تهران. XVII منابع انگلیسی: 1- Chod O., Consul T. , 2004, Budget Needs Assessment, Journal of Monetotry Economics, P.25 2- Mark B., 2003, Performance – Based Bused Budgeting Beyond Rohetoric ,World Bank, p.14 3- Marc R., Jim B., 2005, Does Performonce Budgeting Work, Accountiny review, p.18-22. 4- Robert, m., Francois m. , 2001, Examining the Prospects for Performance Budgeting in the Federal Goveernment, Journal Management. 5- Tyrone, M., 2004, Output Based Badgeting the Managment of Performance, IMF. 6- Gack d., 2003, Performance Budgeting Managing the Reform process , p.10-14. 7- Gack d., 2003, From Program to Performance Budgeting the Challenge for Emerging Morket Economies, Accounting and Business research, P.25-28 8- Brech, M., 1995, The Principle and Practice of Manoyment , IMF. 9- Hogh w., 1987, Budgeing and the Manerial Process,Gao, P2. 10- Frank. J., 2004, Application of Budgeting Methods , Accountiny review. 11- Francio.y. , 2005, Planing , Prograning and Budgeting System, Sons. 12- Kahneman, T. , 2005, Comprace Budyet Country Exprence, Gao. 13- Laverne, M., 2005, An Examination and Analysis of the Application of Performance Based Budgeting Systems in California Urban Transit Agencies, OCED, p:21-26.

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته