پیشینه و مبانی نظری آسیب پذيري مساكن شهري در برابر زلزله (docx) 39 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 39 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
HYPERLINK \l "_Toc253319344" 2-1. شهرها و مخاطرات طبیعی PAGEREF _Toc253319344 \h 13
2-2. خطر زلزله در شهرها PAGEREF _Toc253319345 \h 13
2-2-1. خطر زلزله PAGEREF _Toc253319346 \h 13
2-2-2. آسیبپذیری در زلزله PAGEREF _Toc253319347 \h 14
2-2-3. بحران زلزله: PAGEREF _Toc253319348 \h 14
2-3. انواع بحران PAGEREF _Toc253319349 \h 15
2-4. زلزله و بحران ناشی از آن PAGEREF _Toc253319350 \h 15
2-5. منابع لرزهای PAGEREF _Toc253319351 \h 16
2-6. شدت و بزرگی زلزله PAGEREF _Toc253319352 \h 16
2-7. آسیبها و خسارات ناشی از زلزله PAGEREF _Toc253319353 \h 16
2-7-1. خسارات وارد بر زمین: PAGEREF _Toc253319354 \h 17
2-7-2. خسارت وارد بر سازهها PAGEREF _Toc253319355 \h 17
2-7-2-1. خسارت وارد بر ساختمانها PAGEREF _Toc253319356 \h 18
2-7-2-2. خسارت وارد بر سازههای غیر ساختمانی PAGEREF _Toc253319357 \h 18
2-7-2-3. خسارت وارد بر شریانهای حیاتی PAGEREF _Toc253319358 \h 18
2-7-2-4. خسارات ناشی از حوادث ثانویه PAGEREF _Toc253319359 \h 18
2-8. گسترش فیزیکی شهرها و افزایش آسیبپذیری PAGEREF _Toc253319360 \h 18
2-8-1. ایمنی شهری PAGEREF _Toc253319361 \h 19
2-8-2. آسیبپذیری شهری PAGEREF _Toc253319362 \h 20
2-8-3. ساختار شهر PAGEREF _Toc253319363 \h 20
2-8-4. بافت شهر PAGEREF _Toc253319364 \h 21
2-9. فرسايش و فرسودگي PAGEREF _Toc253319365 \h 23
2-10. عوامل مؤثر در آسیبپذیری لرزهای شهرها PAGEREF _Toc253319366 \h 23
2-10-1. تحلیل آسیبپذیری کالبدی PAGEREF _Toc253319367 \h 25
2-11. برنامهریزی شهری و آسیبپذیری شهرها PAGEREF _Toc253319368 \h 25
2-12. ارتباط بین کاربری زمین و آسیبپذیری در برابر زلزله PAGEREF _Toc253319369 \h 26
2-13. مدیریت بحران PAGEREF _Toc253319370 \h 27
2-14. نقش GIS در مدیریت بحران PAGEREF _Toc253319371 \h 28
2-14-1. GIS و فاز کاهش اثرات PAGEREF _Toc253319372 \h 29
2-14-2. GIS و فاز آمادگی PAGEREF _Toc253319373 \h 29
2-14-3. GIS و فاز پاسخگویی PAGEREF _Toc253319374 \h 29
2-14-4. GIS و فاز بازسازی PAGEREF _Toc253319375 \h 30
2-15. نقش برنامهریزی شهری در مدیریت بحران (زلزله) PAGEREF _Toc253319376 \h 30
2-16. تصمیمگیری PAGEREF _Toc253319377 \h 30
2-16-1. تصمیمگیری مکانی PAGEREF _Toc253319378 \h 31
2-16-1-1. تصمیمگیری چند معیاره (MCDM) PAGEREF _Toc253319379 \h 31
2-16-1-1-1. مدلهای گسسته و پیوسته PAGEREF _Toc253319380 \h 33
2-16-1-1-2. مدل های جبرانی و غیر جبرانی PAGEREF _Toc253319381 \h 33
2-16-1-1-3. نمونههای فردی و گروهی PAGEREF _Toc253319382 \h 33
2-17. روشهاي وزندهي: PAGEREF _Toc253319383 \h 34
2-17-1. فرآیند تحلیل سلسلهمراتبی( (AHP PAGEREF _Toc253319384 \h 34
2-18. مجموعههای فازی و عارضههای فازی………………………………………….. PAGEREF _Toc253319385 \h 35
شهرها و مخاطرات طبیعی
خطر طبیعی، پدیدهای طبیعی است که در محدودهی سکونت بشر اتفاق افتاده، زندگی او را مورد تهدید قرار میدهد و ممکن است باعث وقوع بلایایی گردد. این قبیل مخاطرات به علل زمینشناختی، زیستشناختی، آب و هوا شناختی و یا فرآیندهایی از این دست، در محیط زندگی به وجود میآیند.
براساس تعریف انتخاب شده به وسیله سازمان کاهش بلایای طبیعی ملل متحد یک خطر طبیعی احتمال وقوع حادثه در یک دورهی زمانی ویژه در منطقه دارای پتانسیل پدیدههای طبیعی مخرب میباشد.
خطر زلزله در شهرها
خطر زلزله
به مجموعه شرایط ژئوفیزیکی طبیعی که در اثر جابجایی، حرکت و لغزش زمین صرف نظر از فعالیت انسان به وجود میآیند اشاره دارد .احتمال زلزله ، به تهدید زندگی و دارایی انسان توسط خطرات زلزله گفته میشود .بنابراین ریسک زلزله نتیجه عمل متقابل خطرات زلزله و برخی فعالیتهای آسیبپذیر انسان مانند توسعه شهر میباشد (فرنچ و ایساکسون، 1984). همچنین ریسک زلزله را میتوان تعداد مورد انتظار از جان باختگان، صدمه دیدگان، خسارات مالی و شکاف اقتصادی حاصل از پدیدههای طبیعی دانست (لاویجن، 1999). عناصر درمعرض ریسک را میتوان به جمعیت انسانی، ساختمانها، آثار مهندسی، کاربریهای خدمات عمومی، دیگر تأسیسات زیربنایی و ارزشهای محیطی در ناحیه موردنظر تقسیم نمود (فل، 2008). از دیدگاه برنامهریزی شهری، زلزله، انهدام هستی و زندگی کسانی است که به جرم فقر، محکوم به ساختن مساکن ارزان قیمت و غیرمقاوم هستند. به تعبیری اقتصاد و معیشت خانواده، تعیینکننده طول عمر، سلامتی، زندگی و... میشود شناخت پدیده زلزله راهی است که میتواند به بهینهسازی شرایط موجود کمک کند.
احتمال وقوع زلزلهای خطرناک طی یک دوره معین خطر زلزله میگویند (لامنیتز، 1974). این خطرات در چهار گروه دستهبندی شدهاند: 1- تکان خوردن و لرزش زمین 2- شکستگی و جابه جا شدگی 3- تسونامی 4- خطرات ثانوی (از جمله بهمن، روانههای گلی، نشست زمین، سیلابهای ناشی از شکست سدها و آتشسوزیها) (بولت، 1994). بررسیهای زمینشناسی از قبیل تهیه نقشه گسلها، تعیین نوع و نحوه عملکرد آنها، شواهد جابهجاییهای اخیر در طول گسلها، بررسیهای مهندسی خاک و بررسیهای زلزلهشناسی مانند تهیه فهرست زلزلههای تاریخی و دستگاهی، تهیه نقشه مراکز سطحی زلزلهها، تعیین شدت و بزرگی زلزلهها و مقایسه بین مکان گسلها و مراکز سطحی و کانون زلزلهها امکان تخمین خطر زلزله را فراهم میسازند (پورکرمانی، 1376). در تعیین و ارزیابی خطر پدیدههای طبیعی مانند زلزله، عوامل مهمی همچون پراکنش جمعیت، قوانین ساختمانی، آمادگی و واکنش سریع باید مدنظر قرار گیرند (موراک و همکاران، 1997). این مرحله اغلب با ترسیم نقشههای خطر انجام میشود (کلر و پینتر، 2002).
آسیبپذیری در زلزله
آسیبپذیری درجه زیان و ضرر حاصله از زلزله میباشد، که در اجتماعات گوناگون بر اساس سطح توسعه و پیشرفت جامعه تغییرپذیر میباشد (کاردون، 1999). آسیبپذیری را میتوان توان و پتانسیل از زیان و از دست دادن بیان نمود (میتچل، 1999).
بحران زلزله:
هزینه خطرات طبیعی مانند زلزله بسیار بالاست و انتظار میرود که این هزینه روز به روز افزایش یابد. زمینلرزه کوبه در ژاین (1995) با 100 بیلیون دلار پرهزینهترین سانحه طبیعی در دنیاست. پس از آن به ترتیب زلزله 1999 در تایوان (57 بیلیون) و زلزله 1994 نورث ریدج در کالیفرنیا (20 بیلیون) جزو پرهزینهترین حوادث طبیعی میباشند (پری کویک، 2002 ). خسارات جانی و مالی زلزله این حادثه را در مقابل دیگر حوادث طبیعی به بحران تبدیل نموده است و در برنامهریزی اجتماعات انسانی لزوم مدیریت ریسک جهت مواجهه با بحران زلزله را میطلبد. زمینلرزه به خودی خود بحران تلقی نمیگردد آمادگی و برنامهریزی دقیق برای تخمین آسیبپذیری و کنترل و کاهش عواقب نامطلوب زمینلرزه میتواند تعیینکننده درجه بحران باشد (عزیزی و اکبری، 1386).
انواع بحران
حوادث و سوانح ایجاد کننده بحرانها را با توجه به طبیعت، علل و اثرات آن میتوان بدین ترتیب طبقهبندی نمود (مرکز مقابله با سوانح طبیعی ایران، 1373):
سوانحی که وقوع آنها ناگهانی است، مانند زلزله، سیل و زمین لغزه
سوانحی که وقوع آنها تدریجی است، همچون خشکسالی و تخریبهای زیست محیطی
سوانح صنعتی و تکنولوژی: تصادفات، ناتوانیهای سیستم و آتشسوزیها و انفجارها
جنگها و نزاعهای داخلی: نبردهای مسلحانه و تروریسم جزء این دستهاند.
زلزله و بحران ناشی از آن
زلزله عبارت است از ارزشهای قابل اندازهگیری سطح زمین که توسط امواج حاصل از رها شدن ناگهانی انرژی در درون زمین به وجود میآید (معماریان، 1381). زلزله به عنوانیک پدیده طبیعی، به خودی خود ننتایج نامطلوبی در پی ندارد؛ آنچه از این پدیده یک فاجعه میسازد، عدم پیشگیری از تأثیرات آن و عدم آمادگی جهت مقابله با عواقب آن است (بینش، 1386). در جوامعی که آمادگی مقابله با اثرات آن را ندارند، این پدیده طبیعی به بحران تبدیل گشته و مسائل عدیدهای را به وجود خواهد آورد. آمادگی و برنامهریزی دقیق برای تخمین آسیبپذیری، کنترل و کاهش عواقب نامطلوب زلزله تعیینکننده درجه بحران است. اثرات ناشی از زلزله خود را به صورت آسیبهای جانی، مالی و اجتماعی نمایان کرده و آثار ناهنجار حاصله و عدم مقابله با آنها بحران زلزله را ایجاد مینماید. در این راستا میتوان به تأثیر آن بر انسانها، جامعه، زیستگاه انسانها و جوامع انسانی اشاره نمود. بحران ایجاد شده در زیستگاه انسان ابعاد فیزیکی را نیز در برمیگیرد. بحران خود را به شکل از بین رفتن یا صدمه وارد آمدن بر تأسیسات زیربنایی شامل گازرسانی، برق، آب، ارتباطات و حمل و نقل نشان میدهد. از بین رفتن یا کاهش خدمات عمومی اعم از امور خدماتی، امدادی، رفاهی، پرورشی، آموزشی، بهداشتی و مهمتر از همه تهیه و توزیع غذایی، ایجاد آلودگیهای شیمیایی بر اثر انتشار مواد آلوده کننده در آب و خاک و هوا، پدید آمدن آتشسوزیهای وسیع، به هم ریختن فعالیتهای روزمره مردم همانند تهیه مایحتاج، حمل و نقل و ... و نیز کمبود خدمات اضطراری برای آسیبدیدگان نمایان میگردد. مسائل ذکر شده خود شامل موارد و بحرانهای ریزتری هستند که در اینجا به آنها اشاره نشده است، ولیکن توجه به آنها بسیار ضروری و لازم میباشد. بُعد بحران در جوامع انسانی بسیار فراتر رفته و خود را در قالبهای مختلف ظاهر میکند که از آن جمله میتوان به عدم کارایی اقتصادی محل آسیبدیده، جابهجا شدن جمعیت و افزایش بزهکاری اجتماعی به خصوص سرقت و فساد، افزایش بیکاری، افزایش تورم قیمت کالاها، ایجاد اختلال در پیشرفت برنامههای توسعه منطقهای و ملی، خنثی شدن برنامههای توسعهای، ایجاد نیاز به کمکهای خارجی و نهایتاً پدید آمدن آشوبهای محلی اشاره نمود (جوانی، 1389).
منابع لرزهای
زلزله به معنای متداول آن ناشی از حرکات پوسته زمین روی گوشته آن است که از میلیونها سال قبل آغاز شده و همچنان ادامه دارد و باعث فشرده شدن پوسته زمین در بعضی مناطق میگردد. سپس انرژی از طریق لغزش بعضی شکافهای روی زمین چه در اعماق دریاها و چه در داخل خشکیها آزاد شده، زلزله به وقوع میپیوندد. علت اصلی این حرکات، وجود گرمای بسیار زیاد داخل هسته زمین و تغییرات دما از عمق به سطح میباشد. در مورد علل استثنایی زلزله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
الف- احداث سازههای حجیم و سنگین نظیر سدها و آبگیری آنها که در اثر نیروی وزن زیاد، بخشی از پوسته زمین به آرامی فرو رفته و در منطقه اطراف لرزهایی به وقوع میپیوندد؛
ب- تخریب محوطههای زیر زمینی قدیمی نظیر غارها و یا قناتها،
ج- انفجارهای اتمی زیر زمینی (موتوهیکو و همکاران، 1383).
شدت و بزرگی زلزله
برای نمایش کمّی و کیفی زلزله در سطح زمین، از دو مقیاس شدت و بزرگی استفاده میشود. شدت زلزله، پارامتری کیفی است که معرف انرژی دریافتی یک نقطه از زمین به هنگام وقوع زلزله است. این پارامتر مبتنی بر نحوه تأثیرپذیری بشر و اشیای روی زمین از زلزله است. بزرگی زلزله، معرف کل انرژی آزاد شده از مرکز زلزله (محل شروع زلزله در عمق زمین) است که این مفهوم اولین بار توسط ریشتر ارائه گردید. از اینرو، واحد اندازهگیری زلزله، ریشتر نامیده میشود (جوانی، 1389). از سویی، هر چه عمق زلزله کمتر و شدت آن بیشتر باشد، وسعت و گستردگی ویرانی حاصل از آن به ویژه در مکان وقوع زلزله بیشتر میگردد و بالعکس (اصغری مقدم، 1378).
آسیبها و خسارات ناشی از زلزله
تحلیل آسیبپذیری از عوامل مهم در فرآیند مدیریت بحران زلزله است و شناخت شاخصهای آن برای تحلیل خطرپذیری در فرآیند مدیریت بحران مناطق در معرض خطر زلزله ضروری است. آسیبپذیری اصطلاحی است که جهت نشان دادن وسعت و میزان آسیب و خساراتی که احتمالا بر اثر وقوع سوانح به جوامع، ساختمانها، خدمات و مناطق جغرافیایی، وارد میآید، استفاده میشود (رنج آزمای، 1390). زلزله به عنوان یکی از بلایای طبیعی دارای قدرت تخریب بسیار زیاد در زمانی کوتاه و در حوزهای بسیار وسیع است و خسارات شدیدی بر زمین و سازهها وارد میآورد که این خسارات موجب تلفات جانی بسیاری میگردد. این خسارات به صورت زیر قابل دستهبندی هستند:
خسارات وارد بر زمین:
در بین انواع مختلف مصالح، خاک ضعیفترین ماده در برابر حرکات زلزله است. انواع خرابیهای به وجود آمده در زمین هنگام زلزله در جدول2-1 به طور خلاصه بیان شدهاند (موتوهیکو و همکاران، 1383).
جدول 2-1 انواع خرابیهای زمین در برابر زلزله (منبع: موتوهیکو و همکاران، 1383)
نوع خرابیعلتآسیبهانشستهای ناهمگن سطح زمینارتعاش لایهها و رفتار غیرارتجاعی خاکتخریب روکشهای آسفالتی و بتنی، جداول کنار خیابانها، ایجاد جابجایی نسبی در پی سازههای رو زمینی و لولههای مدفونگسیختگی سطحی (گسلش)جابجایی سطح زمین و پارگی آن ناشی از حرکت گسل در محل آنهاایجاد پارگی و گسیختگی مشابه آن در روکشهای سطحی، خطوط لوله، تونلها، سدها، ساختمانهای واقع بر محل گسلشزمین لغزشتند بودن شیبوجود لایههای لغزنده در شیبهانفوذ آبویرانی خانهها و سازههای قرار گرفته روی زمین لغزیدهخرابی جادهها و لولههای عبور کننده از زمین لغزندهروانگراییمقدار زیاد ماسه ریز در خاکهای دانهای وجود آب زیرزمینی در لایههای خاک بالا رفتن فشار آب بین ذرات ماسه در اثر زلزله لرزش قویاز بین رفتن مقاومت زمین زیر پی ساختمانهافرو ریختن ساختمانها در اثر نشست غیریکنواختکج شدن ساختمانهایی که پیهای یکپارچه دارند.گسترش جانبیبروز روانگرایی در لایههای زیرینحرکت جانبی دیوارهای نگهدارنده بویژه در سواحل بیرونزدگی اتصالات لولههای مدفون
خسارت وارد بر سازهها
سازههای موجود در مهندسی عمران (سدها و پلها و تونلها و ...) و ساختمانها بر بستر زمین ساخته میشوند. در هنگام زلزله جهت اعمال نیرو به سازه در یک محدوده زمانی مرتباً تغییر میکند و در صورتی که سازه نتواند در برابر این نیروها مقاومت کند، خسارت خواهد دید که در بین سازهها میتوان ساختمانها را از سایر سازهها جدا نمود. این تقسیمبندی به دلایل مختلف صورت میپذیرد که عبارتنداز:
خسارت وارد بر ساختمانها
ساختمانها از مصالح ساختمانی متفاوتی ساخته میشوند و در طول زمان نیز دچار فرسودگی میشوند. خسارات ناشی از زلزله در ساختمانهای مختلف (چوبی، بنایی، بتن مسلح و ساختمانهای قاب فلزی و ...) متفاوت خواهد بود. علاوه بر سن سازه و جنس مصالح، نحوه ساخت و محل گسل و محل سازه از لحاظ شیب و زمینشناسی نیز بر مقاومت ساختمان مقابل زلزله خواهد بود. این خسارات با داشتن اطلاعات در مورد ساختمان قبل از زلزله قابل برآورد خواهد بود. خسارات وارد بر ساختمانها به علت تعدد آنها و ساکنین، باعث تلفات جانی بسیار و خسارات مالی سنگین خواهد شد.
خسارت وارد بر سازههای غیر ساختمانی
زلزله میتواند خسارات شدیدی به پلها و سدها و تونلها و خاکریزها وارد نماید. انواع خسارات وارد به پلها توسط زلزله شامل شکسته شدن تکیهگاه شاهتیرها، شکستن و افتادن تیر اصلی، تغییر شکل و خرابی در شمعها و پی پلها و نشست در خاکریز تکیهگاه پلها میباشد.
خسارت وارد بر شریانهای حیاتی
شریانهای حیاتی شامل شبکههای آب و برق و گاز و مخابرات و گاهی راهها میباشند. این شبکهها که نقش اساسی در خدماترسانی شهرها دارند. در هنگام وقوع زلزله با توجه به نحوه ساخت دچار آسیبهای جدی میگردند که این آسیبها باعث مختل شدن اقدامات اضطراری بعد از زلزله نیز میگردد. آسیبهای وارد بر شبکه گاز و برق منجر به آتشسوزی نیز خواهد شد و قطعی این شریانها و ترمیم آنها مدتها به طول خواهد انجامید.
خسارات ناشی از حوادث ثانویه
بعد از وقوع لرزه اصلی که به زلزله معروف است، پیامدهای فیزیکی و غیرفیزیکی دیگری روی خواهند داد که چه در کوتاهمدت و چه در بلندمدت زندگی مردم را شدیداً تحت تأثیر قرار خواهند داد که این پدیدهها شامل پسلرزهها، آتشسوزیها، سونامی و یا پدیدههایی مانند شیوع بیماریهای جسمی و روحی، آوارگی و عدم سکونت مناسب، ورشکستگی ناشی از خسارات وارده به محل کسب و کار و نبود بازار کار، مشکلات ترافیکی به واسطه خرابی راهها، مشکلات ناشی از قطع آب و گاز و ... .
گسترش فیزیکی شهرها و افزایش آسیبپذیری
در ابتدای قرن 20 تقریباً دو درصد از کل انسانها تنها در 14 کلانشهر زندگی میکردند. امروزه این نسبت نزدیک به 20 درصد است و احتمالاً تا سال 2020 این مقدار به 30 درصد بالغ خواهد شد.
خسارات ناشی از زلزله اساساً با توسعه شهر و رشد دموگرافیکی آن مرتبط است .از تمام مخاطرات طبیعی در جهان، زمینلرزهها پدیدههایی هستند که بیشترین رشد در سطح خسارات در دورهی زمانی 1980-1950 را در مقایسه با دیگر پدیدهها به خود اختصاص دادهاند.
روند رو به رشد و فزاینده شهرنشینی و جمعیت شهری به عنوان عاملی برای خسارات زیاد به هنگام بروز بلایای طبیعی میباشد. گسترش شبکههای ارتباطی و زیر ساختهای شهری از یک طرف و بدون برنامه بودن رشد و توسعه شهر از سوی دیگر زمینه ایجاد خسارات زیاد در زمان وقوع زلزله را فراهم میسازد (عبدللهی، 1382).
فرآیند شهرنشینی آسیبپذیری نسبت به مخاطرات طبیعی را به واسطه تمرکز انسان و تملکها افزایش میدهد (کورانتلی، 2003). ریسک در مراکز شهری جهان سوم به دلیل شهرنشینی بدون برنامه، توسعه شهر در مناطق مخاطرهآمیز با درجه ریسک بالا، اقدامات مدیریتی نارسا در شهر و اقدامات ساخت و ساز نامناسب در شهر افزایش چشمگیری داشته است (لوویس و میوک، 2005).
رشد شهر به تدریج موقعیت در معرض ریسک و نتیجه خطر را تغییر میدهد .با رشد نامتناسب، میزان انسانها و داراییهای در معرض تهدید افزایش مییابد (کاردون، 1999). بین گسترش بیرویه و بیقاعده شهری و افزایش آسیبپذیری شهری یک رابطهی مستقیم وجود دارد. گسترش شهرها اگر به صورت بیقاعده، بدون داشتن طرح و برنامه و عدم رعایت ضوابط و مقررات شهرسازی و مقاومسازی سازهها باشد، باعث افزایش آسیبپذیری شهرها میشود، این امر زمانی که جهت گسترش شهرها در محدوده گسلها باشد، تقویت میشود. برنامهریزی شهری بایستی مجموعهای از دانش مخاطرات طبیعی و تقلیل ریسک خسارات در فرآیندهای برنامهریزی توسعه یک شهر باشد. مکانیابی مناسب سکونتگاهها و توسعه منطقی و اصولی شهر نقشی اساسی در کاهش آسیبپذیری و خسارات ناشی از زلزله ایفا مینماید (ناطقی، 2000).
ایمنی شهری
اهداف اصلی برنامهریزی شهری را میتوان در سه مفهوم کلیدی، سلامت، آسایش و زیبایی خلاصه نمود (هیراسکار، 1989). موضوع ایمنی شهری در متون برنامهریزی شهری به عنوان یک معیار بهینه در تعیین مکانهای مناسب فعالیت و کاربریهای شهری و در کنار معیارهای دیگری مانند سازگاری، آسایش، کارایی و مطلوبیت به کار رفت است (سعیدنیا، 1387). اما مسألهی حفاظت از جان انسانها، متعلقات آنها و تأسیسات و تجهیزات شهری در مقابل مخاطرات طبیعی و انسانی آن قدر مهم است که میبایست یک از اهداف اصلی برنامهریزی شهری محسوب شود. مخاطرات طبیعی اجزای مهم تعامل بین طبیعت و انسان هستند و رابطهی بین انسان و محیطش به صورت مثبت؛ یعنی استفاده انسان از منابع طبیعی و به صورت منفی؛ یعنی مخاطرات و بلایای طبیعی باید مورد توجه قرار گیرد (عادلخان، 2000). از نظر برنامهریزی شهری ایمنی شهری میتواند شامل کلیه تمهیدات و اقداماتی باشد که در قالب برنامههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت باعث حفظ جان و مال ساکنان شهرها شود. اینگونه برنامهها میتواند به صورت برنامهریزی کاربری اراضی شهری، منطقهبندی شهری، مقاومسازی و بهسازی لرزهای بافتهای فرسوده و ... را با هدف ایمنی شهری شامل شود.
آسیبپذیری شهری
آسیبپذیری اصطلاحی است که جهت نشان دادن وسعت و میزان خسارت احتمالی بر اثر سوانح طبیعی به جوامع، ساختمانها و مناطق جغرافیایی به کار میرود. ارزیابی آسیبپذیری ساختمانهای موجود در واقع یک نوع پیشبینی خسارتدیدگی آنها در مقابل زلزلههای احتمالی میباشد (زهرایی و ارشاد، 1384). به عبارت دیگر آسیبپذیری یک تابع ریاضی است و به مقدار خسارت پیشبینی شده برای هر عنصر در معرض خطرات مصیبتبار، با شدت معین، گفته میشود. تحلیل آسیبپذیری فرآیند برآورد آسیبپذیری عناصر معینی است، که در معرض خطر احتمالی ناشی از وقوع خطرات مصیبتبار هستند (فیشر، اسکارنبرگر و گیجر، 1996). تحلیل آسیبپذیری شهری؛ تحلیل، ارزیابی و پیشبینی احتمال خسارتهای جانی، مادی و معنوی شهر و ساکنان شهر در برابر مخاطرات احتمالی است. همچنین وضعیت مالی ساکنان (به عنوان عامل تأثیرگذار بر مقاومسازی مساکن)، تراکم ساختمانی (بافت فشرده و نامنظم)، کمّیت و کیفیت معابر، طرح ساختمان (حسینزاده، 1383)، جمعیت بالای اقشار آسیبپذیر، بعد خانوار در واحد مسکونی (در ارتباط با تراکم جمعیت) و ... در کنار آسیبپذیری کالبدی در افزایش خسارتهای جانی مؤثر است (پوراحمد و دیگران، 1388).
ساختار شهر
ساختار شهر از یک سو نمایانگر هماهنگی کالبد شهر با شرایط و عوامل طبیعی، اقتصادی، اجتماعی، اداری و نظامی است و از سوی دیگر گویای فعالیتای اصلی شهر میباشد. در نتیجه ساختار شهر از جوانب مختلف قابل بررسی است. ساختار کالبدی شهر تحت تأثیر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن است (سلطانزاده، 1365).
توزیع فضایی عناصر، چکونگی کنار هم قرار گرفتن و ترکیب ظاهر و عملکردهای اصلی شهر ساختار شهر را تشکیل میدهد. تقسیمات کالبدی شهر (کوی، محله، ناحیه و منطقه شهری) و تک مرکزی یا چند مرکزی بودن شهر وجوه دیگری از ساختار شهر محسوب میشود. ساختارهای شهری گوناگون، مقاومتهای متفاوتی را در برابر زلزله دارند و شاید بتوان گفت که ساختار چند مرکزی بیش از ساختار تک مرکزی در برابر زلزله مقاومت دارد (عبدللهی، 1380).
بافت شهر
شکل، اندازه و چگونگی ترکیب کوچکترین اجزای تشکیل دهندهی شهر، بافت شهری را مشخص میسازد. هر نوع بافت شهری به هنگام وقوع زلزله، مقاومت خاصی در برابر زلزله دارد. به عنوان مثال: " بافت منظم مقاومت بیشتری در برابر زلزله نسبت به بافت نامنظم دارد." همین طور درجهی ایمنی بافت پیوسته است (احمدی، 1376).
" واکنش هر نوع بافت شهری در هنگام وقوع زلزله در قابلیتهای گریز و پناهگیری ساکنان، در امکانات کمکرسانی، در چگونگی پاکسازی و بازسازی و حتی اسکان موقت، دخالت مستقیم دارد. دامنهی تأثیر این ویژگیها در طراحی ساختمان بلکه در طراحی شهری و در مدیریت بحران نیز گسترده شده و حائز اهمیت است. در ارزیابی و قطعهبندی اراضی، شکل هندسی قطعه (منظم یا نامنظم)، مساحت قطعه و ابعاد و اندازهی قطعه، تناسبات طول و عرض قطعه در رابطه با کاربری زمین و نوع مالکیت (اختصاصی یا مشاع) ملاک سنجش قرار میگیرد. مشخصات ساخت و ساز درون هر قطعه زمین، شاخص دیگر در ارزیابی قطعهبندی طراحی بافت خواهد بود. الگوی ترکیب فضاهای باز و بسته و نسبت سطح ساخته شده به فضای باز، مهمترین ملاک کارآیی و سنجش خواهد بود. از طرفی تعداد واحدهای ساختمانی مجزای درون هر قطعه و نوع محصوریت آن به علت تخریب ساختمان در فضای باز در میزان آسیبپذیری مؤثر است. در یک بافت شهری غیر از سلولهایی که همان قطعات اراضی و ساخت و سازها هستند؛ شبکهی راههای فرعی الگوی راه، مشخصات فیزیکی آن شامل طول و عرض، مطرح است. چگونگی ترکیب و انتظام قطعات در تشکیل انواع بافت و مشخصات آسیبپذیری آن مطرح میشود. غیر از الگوی ترکیب قطعات در یک بافت شهری، الگوی همجواری ساخت و سازها و فضاهای باز قطعات مجاور نیز از شاخصهای دیگر در ارزیابی آسیبپذیری و قابلیت بافت ترکیب راهها و قطعات زمین و ساخت و سازها است. با این مشخصه، نحوه مجاورت قطعات تفکیکی با گذر، همجواری فضای باز و ساخته شدهی هر قطعه با گذر و نیز درجهی محصوریت معابر مورد بررسی قرار میگیرد. از دیگر شاخصهای بخشی، قابلیت بافت الگو و اندازهی بلوکهای شهری و الگوی ترکیب راهها و بلوکهای شهری است. این شاخص به همراه سطح قطعهبندیها و راههای فرعی درون بلوکهای شهری، در میزان فشردگی یا نظم ساخت و سازهای درون آن مؤثر بوده و به همین لحاظ در میزان آسیبپذیری بافت تأثیر دارند. الگوی فضاهای باز در کل سطح بافت بخشهای مسکونی عامل دیگری در افزایش کارآیی بافت، هنگام سوانحی طبیعی است. موقعیت و سطح قرارگیری فضاهای باز و همجواری با ساختارها یا عوارض طبیعی با توجه به وسعت آن میتواند موجب آسیب فضاهای باز شود" (حمیدی، 1371).
برای درک مسائل مطرح شده به توضیح کارآیی برخی از الگوها پرداخته میشود:
با افزایش نسبت ساخته شده به کل سطح زمین و یا به فضای باز، آسیبپذیری فضای باز ناشی از ریزش آوار ساختمانها و غیر قابل استفاده شدن بافت افزایش مییابد. میزان افت کارآیی فضای باز با ارتفاع ساختمانها نیز ارتباط مستقیم دارند (جدول 2-2).
جدول 2-2 ارزیابی مختلف قطعهبندی هنگام و بعد از وقوع زلزله (حمیدی، 1371).
الگوی قطعهبندیوضعیت از نظر آسیبپذیریمنظم، مربع یا مستطیلنظم بیشتر در فرم ساختمانها و احتمال آسیبپذیری کمتر به دلیل باقی ماندن فضای باز مفید و کارآیی بیشتر در پناه گرفتن و اسکان موقتمربع چندضلعی (زوایای منفرجه و حاده)تأثیر در بینظمی فرم ساختمان و احتمال آسیبپذیری بیشتر، خرد شدن فضای باز و غیرقابل استفاده بودن گریز، پناه، امداد و اسکاننامنظم (اشکال ناترکیبی)مؤثر در بینظمی ساختمانها و افزایش ضریب آسیبپذیری، بینظمی و خرد شدن فضای باز قطعه و لذا کارآیی در پناه گرفتن، امداد رساندن در اسکان موقت
به طور کلی بافت پیوسته و منظم در اراضی هموار که راههای آن نیز از درجهی محصوریت متوسط یا کم برخوردارند و به ویژه نسبت سطح ساخته شده به فضای باز آنها متوسط یا کم است و دارای بلوکهایی با یک یا دو ردیف منظم ساختمان هستند؛ آسیبپذیری کمتر و کارآیی بیشتر بعد از وقوع سانحه هستندو نظم شبکهی راهها و طول کم و شطرنجی بودن کوچههای فرعی به دلیل تعداد دسترسی، از فلج شدن بافت جلوگیری میکند (جدول 2-3) (حمیدی، 1371).
جدول 2-3- رابطهی درجهی آسیبپذیری و انواع بافتهای شهری (حمیدی، 1371).
نوع بافتدرجهی آسیبپذیریپیوسته و منظمکمناپیوسته و نامنظممتوسطپیوسته و نامنظمزیاد
فرسايش و فرسودگي
فرسودگي يكي از مهمترين مسائل مربوط به فضاي شهري است كه باعث بيسازماني، عدمتعادل، عدمتناسب و بيقوارگي آن ميشود. فرسودگي عاملي است كه به از ميان رفتن خاطرات جمعي، افت كيفيت حيات شهري و شكل گرفتن حيات شهري روزمرهاي كمك ميكند. اين عامل با شتابي زياد باعث حركت بافت فرسوده به سوي نقطهی پاياني ميگردد.
فرسودگي به دو دسته تقسيم ميشود: فرسودگي نسبي و فرسودگي كامل.
فرسودگي نسبی: فرسودگي است كه در يكي از عناصر مهم فضاي شهري يعني كالبد يا فعاليت رخنه ميكند و به دنبال خود باعث فرسودگي نسبي فضاي شهري ميگردد.
فرسودگي كامل: فرسودگي است كه در هر دو نوع عنصر فضاي شهري يعني كالبد و فعاليت رخنه ميكند.
چنانچه فرسودگي نسبي شامل فعاليت باشد كه در اين صورت با وجود كالبدي سالم، فضاي شهري فرسوده شده است، در اين حالت اگر بتوان فعاليت شهري را از فرسودگي رهايي بخشيد ميتوان فضاي شهري را به حالت فعال نزديكتر ساخت در اين حالت، مي توان از بقاي سازمان فضاي شهر سخن گفت .بقا عملي است كه اندك اندك و به صورت مداوم در فعاليتهاي شهري صورت ميگيرد .عمل بقا را ميتوان در قالب مجموعهاي از اقدامات بهسازي گنجاند. بهسازي به مجموعه اقداماتي اطلاق ميشود كه با اندك تغييراتي در فعاليت، موجبات افزايش عمر اثر را فراهم گرداند. اگر فرسودگي نسبي شامل كالبد باشد و با وجود حضور فعاليت مناسب، فرسودگي نسبي فضاي شهري را به دنبال دارد، در اين حالت اگر بتوان كالبد را از فرسودگي جدا كرد، ميتوان از حيات مجدد فضاي شهري سخن گفت .در اين حالت عمل احيا صورت ميگيرد. در احيا سعي برآن دارد تا با حذف فرسايش در كالبد و شكل، از فرسايش عملكرد و به تبع آن، از فرسايش فضاي شهري جلوگيري نمايد.
عناصر و فضاهاي بافت شهري عمري محدود داشته و با گذشت زمان دچار تغيير و فرسودگي ميشوند. به عبارتي ديگر هيچ فضايي و بنايي بدون بهسازي و نوسازي و مرمت نميتواند دوام و بقاي طولاني داشته باشد، به طوري كه عناصر شهري چه در اثر فرسودگي تدريجي ناشي از آب و هوا و چه در اثر حوادث طبيعي مثل زلزله يا حركات زمين، سيل يا تخريب ناشي از موجودات زنده، به ويژه تخريبهاي ناشي از كارهاي انساني هميشه نياز به بهسازي و نوسازي داشته و دارند، تا جايي كه شهرهايي كه در طي زمان فرصت نوسازي و بهسازي را نيافتهاند از صفحه روزگار محو و نابود شدهاند.
عوامل مؤثر در آسیبپذیری لرزهای شهرها
عوامل آسیبپذیری بسیار گوناگون میباشند (طبیعی، کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، بنیادی، قوانین و مقررات و ... ) و این عوامل همدیگر را تحت تأثیر قرار میدهند، نه به صورت منفرد، بلکه به شکل یک سیستم جامع (جدول 2-4). حتی گروههای آسیبپذیر از بحرانها نیز با عوامل جمعیتی همچون سن، مذهب، اقلیت، فقر، سواد و ... در ارتباط هستند (پاتون و فونستون ، 2001).
جدول 2-4- متغیرهای مؤثر بر آسیبپذیری لرزهای شهرها (حسینزاده، 1383).
متغیرتشریح انواع متغیرهای مؤثرطبیعیویژگی زمینلرزه یعنی عمق، بزرگی، مدت لرزش و زمان وقوع.شرایط زمینشناسی و مرفولوژی ساختمانی زیربنای شهر شامل: دوری و نزدیکی به گسل، ویژگی و عمق مواد سطحی، ویژگیهای سنگ بستر.توپوگرافی و شیب.کالبدی و ساختمانیکمّیت و کیفیت شبکهی معابر.توزیع انواع کاربریها یا رعایت همجواریها.تراکم واحدهای مسکونی در سطوح و طبقات.طرح ساختمان.اجتماعی-اقتصادیتراکم جمعیت.مدیریت بحران.سطح سواد و فرهنگ.وضعیت مال ساکنان.
مهمترین عوامل تشدیدکننده احتمال خطر شهرها و افزایش آسیبپذیری آنها شامل موارد زیر میشود:
قرارگیری ساختگاه شهر بر روی گسلهای مختلف؛
تمرکز جمعیت؛
عدم رعایت قوانین و مقررات مقاومسازی؛
وجود انبوهی از ساخت و سازهای غیرمجاز به صورت اسکانهای غیررسمی؛
بلندمرتبهسازیهای غیرمجاز و غیراصولی درست بر روی خطوط گسلها؛
استفاده از مصالحی که ایمنی مسکن را به خطر میاندازد، مانند شیشه و آینه؛
نداشتن برنامههای اصولی برای رویارویی با بحرانهای آتی؛
نبود آمادگی لازم از طرف دولت و مردم در رویارویی با بحران زلزله؛
نداشتن آموزشهای لازم شهروندان در رویارویی با بحرانها.
در عوض وجود عواملی میتواند خسارات ناشی از زلزله را کاهش دهد مثل تعداد، پراکندگی و بزرگی پارکها و فضاهای باز، وجود مراکز امداد و نجات مناسب، بیمارستانها، آتشنشانیها، شبکههای ارتباطی مناسب، همکاری مناسب بین مردم و آموزشهای لازم قبل از زلزله و استفادهی مناسب از مراکز امداد و نجات.
تحلیل آسیبپذیری کالبدی
مهمترین عواملی که هنگام بروز زلزله منجر به بحران میشود، آسیبپذیری کالبدی ابنیه میباشد (قرخلو، 2009). در این رابطه تقویت، استحکام و توجه هر چه بیشتر به نوع مصالح ساختمانی و تنظیم مقرراتی جهت کنترل آنها و نظارت هر چه بیشتر مدیران شهری در طیف برنامهریزی و مدیریت شهری تا حد زیادی در کاهش تلفات و خسارات جانی و مالی مؤثر است (عبداللهی، 1383). چنانکه بیشتر زلزلههایی که اخیراً در جهان رخ داده است (ارمنستان 1988، ایران، 1990 و 2002، مکزیک 1985، الجزایر فیلیپین 1990 و ...) گویای این مدعاست که بسیاری از ساختمانهای آجری و بدون رعایت اصول ایمنی بر اثر زلزله فرو ریخته و جان تعداد زیادی از انسانها را گرفته است (ای. درابک و جی. هواتمر، 1383).
برنامهریزی شهری و آسیبپذیری شهرها
رشد شهری باعث ایجاد تسهیلات زیادی میشود در عین حال عوامل بحرانزا هم بیشتر شده و تسهیلات محیطی تبدیل به ضرر میشود (ناکابایاشی، 1994). در حوزههای شهری، اثرات زیانبار معمول در اثر وقوع سوانح طبیعی، شامل تلفیقی از ویرانیهای کالبدی و اختلال عملکرد شهری است. حوادث انسانی نیز یکی از ابعاد بحران است که این امر به خصوص در مناطقی که از جمعیت زیادی برخوردار بوده و دارای بافت فشردهای میباشند، بیشتر میشود. از همان لحظهای که بحران ایجاد میشود، باید تصمیمهای عمده و مهمی را اتخاذ کرد. در مواجهه با بحران، اولین کار لازم و حیاتی، دستهبندی حقایق و واقعیتهاست. این که چه چیزی رخ داده است، چه اقداماتی در مقابل آن باید انجام گیرد و آینده چگونه خواهد بود. بحرانها منشأ گوناگونی داشته و عوامل متعددی در وقوع آنها نقش دارند. بنابراین برای کنترل آنها نیز طرحها و راههای متفاوتی باید اجرا گردد (تن برگ، 1373). یکی از مهمترین عوامل در کاهش بحرانها، وجود آمادگی قبلی یک جامعه در برخورد با پدیدهی زلزله میباشد. آمادگی برای برخورد با زلزله جنبههای گوناگونی دارد و میتوان با استفاده از تمهیدات برنامهریزی، شهرها را به گونهای طراحی و برنامهریزی کرد که به هنگام زلزله کمترین آسیب به آنها وارد شود.
برنامهریزی و طراحی شهری باید کاربریهای شهری را به صورتی جانمایی کند که این کاربریها اولاً به صورت سکونتگاههای ایمن در برابر زلزله عمل نماید، ثانیاً شرایط لازم را برای اجرای هر چه بهتر طرح مدیریت بحران تسهیل نماید. چرا که اثرات زیانبار حادث شده بر اثر زلزله معمولاً آسیبهای کالبدی، اختلالات عملکردی و تلفات جانی میباشد و لازم است تا جهت کاهش خطرات، آسیبها و فراهم نمودن زمینهی ایجاد آمادگیهای لازم در مردم جهت رویارویی با اینگونه بلایا برنامهریزی و اقدام نمود. وضعیت بد استقرار عناصر کالبدی و کاربرهای نامناسب زمینهای شهری، شبکهی ارتباطی ناکارآمد شهر، بافت شهری فشرده، تراکمهای شهری بالا، وضعیت بد استقرار تأسیسات زیربنایی شهر و کمبود و توزیع نامناسب فضاهای باز شهری و مواردی از این قبیل نقش اساسی در افزایش میزان آسیبهای وارده به شهرها در برابر زلزله دارند (موسوی، 1384).
ارتباط بین کاربری زمین و آسیبپذیری در برابر زلزله
وضعیت بد استقرار عناصرکالبدی و کاربریهای نامناسب زمینهای شهری، شبکه ارتباطی ناکارآمد شهر، بافت شهری فشرده، تراکمهای شهری بالا، وضعیت بد استقرار تأسیسات زیربنایی شهر، کمبود و توزیع نامناسب فضاهای باز شهری و مواردی از این قبیل نقش اساسی در افزایش میزان آسیبهای وارده به شهر در برابر زلزله دارند؛ بنابراین آنچه که پدیده زلزله را در شهرها به یک فاجعه تبدیل میکند در بسیاری موارد، وضعیت شهرسازی نامناسب است. هرگاه در تعیین کاربری زمینهای شهری، همجواریهای ناسازگار در کنار یکدیگر قرار داده نشوند؛ اماکن تخلیه سریع فراهم گردد. اگر کاربریها در شهرها به گونهای توزیع شوند که عدم تمرکز گردند، میتوان انتظار داشت آسیبپذیری شهرها در برابر زلزله تا حد زیادی کاهش یابد. بعضی از کاربریها در شهر وجود دارند که نقش بسیار حساسی در آسیبپذیری شهر در برابر زلزله دارند. این کاربریها به " کاربریهای ویژه" معروفند و شامل مدرسهها، دانشگاهها، بیمارستانها، مراکز امدادرسانی، مراکز مدیریت شهری، کارخانهها، مخازن سوخت و ... میباشند. بدیهی است، آسیب دیدن مراکزی نظیر مدرسهها و دانشگاهها به علت انبوهی جمعیت آنها، کارخانهها و مخازن سوخت به دلیل ایجاد خطر برای نواحی اطراف خود، بیمارستانها و مراکز امدادرسانی و مدیریت شهری به دلیل عملکرد حساسی که به هنگام وقوع زلزله دارا میباشند؛ از حساسیت فوقالعادهای برخوردار بوده و ضروری است در مکانیابی این گونه کاربریها دقت فراوان صورت گیرد تا حداقل به این مراکز آسیبی وارد نشود. به عنوان مثال: " با توزیع صحیح مراکز امدادی در سطح شهر، طراحی ساده کاربریهای ویژهی مکانیابی آنها در زمینهای صاف بدون شیب و در ارتباط با شبکه معابر و عدم همجواری با مناطق آسیبپذیر " میتوان آسیبپذیری این کاربریها در برابر زلزله را تا حد ممکن کاهش داد و در نتیجه درجه ایمنی شهر در برابر زلزله افزایش داد.
مسکن نیز یکی از کاربریهای مهم در شهر میباشد که باید سعی شود هنگام وقوع زلزله، این بخش دچار آسیب نشود. بدین منظور میبایست از طرحهای ساده برای ساخت مساکن استفاده نمود و همجواریها را رعایت کرد؛ خصوصاً مسکن باید از کاربریهای خطر آفرین نظیر کارگاههای صنعتی به دور باشد. استفاده از مصالح ساختمانی سبک و برقراری امکان تخلیه سریع مناطق مسکونی در کاهش آسیبپذیری این مناطق بسیار مؤثر است. در واقع کاربریهای مسکونی شهرها، آزمایشگاهی است که شرایط تمام عیار آزمایش را دارد و در فرآیند تنشهای شدید زمین و آسیبپذیری محیط مصنوع شهری به دو شکل " تلفات" و " تخریب" تأثیر میپذیرد. این درحالی است که سایر کاربریهای موجود نظیر: (آموزشی، بهداشتی، مذهبی و ...) از آثار دوگانه زلزله صرفاً بخش تخریب را منعکس میسازند (احمدی، 1376).
با توجه به شاخص " تخریب" عوامل تأثیرگذار روی این شاخص در شهرها عبارتند از:
تراکم مسکونی
نوع مصالح ساختمانی
عمر ساختمانها در شهر
درصد شیب زمین
تراکم انسانی در ساختمانهای مسکونی شهر
ارتفاع طبقههای ساختمانهای شهر
همچنین عوامل مؤثر بر روی " تلفات" در شهر عبارتند از:
زمان استفاده از کاربریها
دوره استفاده از کاربریها که به سه دسته تقسیم میشود:
اشتغال پیوسته: کاربریهایی که در تمامی شبانه روز استفاده کننده دارند، مانند: کاربریهای مسکونی.
کاربریهای فعال در شب و روز: کاربریهایی که در تمام ساعات شبانه روز فعالیت دارند ولی از نوع فعالیت در شب و روز متفاوت نیستند؛ مثل: "بیمارستانها، قرارگاه نیروی انتظامی و ... ".
کاربریهای خالی در شب: کاربریهایی که فعالیت آنها به طول روز محدود میشود. مانند: کاربریهای تجاری، اداری، آموزشی و ... (عبداللهی، 1380).
مدیریت بحران
مدیریت بحران علمی است کاربردی که به وسیله مشاهده سیستماتیک بحرانهای پیشین و تجزیه و تحلیل آنها در جستجوی یافتن ابزاری است که به وسیله آن از یک سو بتوان از وقوع فجایع پیشگیری نمود و یا برای مقابله با آنها آماده شد و از سوی دیگر در صورت وقوع آنها نسبت به امدادرسانی سریع و بهبود اوضاع اقدام نمود. در مدیریت بحران خطرات بالقوه و منابع موجود مورد ارزیابی قرار گرفته و تلاش میشود که با برنامهریزیهای فنی و دقیق میان منابع و تواناییهای موجود و نیز خطرات احتمالی زلزله توازن برقرار شده تا با کمک منابع موجود بتوان بحران را کنترل کرد؛ بحران از هر نوع که باشد آثار قابل ملاحظهای بر جامعه خواهد داشت. بحرانها از لحاظ ماهیت بزرگی و شدت تفاوتهای اساسی دارند که میتوانند پتانسیلهای اجرایی سازمانهای درگیر را دچار اختلال نمایند. مدیریت بحران زلزله یک موضوع مدیریت صرف نمیباشد بلکه تابع ویژگیهای ژئوفیزیکی ساختگاه و ویژگیهای مهندسی مستحدثات است (هوشمندزاده، 1384). در حقیقت مدیریت بحران زلزله به معنی ایجاد تمهیداتی مدیریتی و مهندسی برای مقابله با زلزله است که به کاهش آثار آن منتهی میشود و این تمهیدات براساس شناخت ژئوفیزیکی و مهندسی زلزله و آثار و عوارض آن میباشد (احمدیان، 1379). با توجه به این نکته که بحرانها از منشأهای گوناگونی ناشی میشوند و عوامل متعددی در وقوع آنها نقش ایفا میکنند، برای کنترل آنها طرحها و راههای متفاوتی باید اجرا گردد (دیودونیه، 1371). مهمترین بخش از اقدامات مدیریت بحران باید به پیشگیری از وقوع بحران در اثر سوانح طبیعی به مفهوم کاهش خطرها و آسیبپذیریها معطوف گردد (عبداللهی، 1383).
نقش GIS در مدیریت بحران
استفاده از فنآوریهای روز و سیستمهای رایانهای از مهمترین مؤلفهای است که امروزه در بحث مدیریت بحران مورد الزام قرار گرفته است. در بسیاری از بحرانها زمان لازم برای جمعآوری اطلاعات از منابع وجود ندارد و این امر موجب واکنش در مقابله با بحران بر اساس حدس و تصمیمگیری بدون در اختیار داشتن اطلاعات صحیح و جمع خواهد شد، که این مسأله منجر به هدر رفتن زمان، سرمایه و در برخی موارد زندگی و جان افراد میگردد. GIS یک مکانیزم مناسب برای جمعآوری و نمایش دادههای حیاتی در زمان وقوع بحران را فراهم میسازد. در این سیستم میتوان دادههای غیرمکانی را به گونهای منطقی به دادههای مکانی ارتباط داد و همه اطلاعات قیاسی و سنتی را به دادههای رقومی تبدیل و سازماندهی نمود (رسولی، 1384). با توجه به فاکتورهای وقوع بلایای طبیعی از جمله زلزله وابسته به زمیناند، تهیه لایههای اطلاعات مکانی مربوط به این فاکتورها و همپوشانی آنها با نقشههای مناطق شهری امری ضروری است که اگر این کار در قالب یک سیستم مکانیزه اطلاعات مکانی صورت پذیرد، میتواند به مدیران و برنامهریزان در تصمیمگیریها و تدابیر لازم در مدیریت بحران به طور مؤثر یاری رساند. امروزه سیستم اطلاعات جغرافیایی با داشتن قابلیتهایی نظیر اخذ داده، ذخیرهسازی، پردازش، بازیافت، تجزیه و تحلیل، بهنگامسازی و نمایش اطلاعات مکانی در فرمتهای مختلف، به شکل سیستمی مؤثر و کارا در خدمت شهرسازی و مدیریت بحران در آمده است که میتواند در کلیه فازهای مدیریت بحران با تهیه نقشه، همپوشانی لایههای اطلاعاتی در تعیین مناطق مواجه با بحران وارد عمل شود (جوانی، 1389)؛ لذا در این بخش به نحوه به کارگیری GIS در فازهای مختلف مدیریت بحران خواهیم پرداخت.
GIS و فاز کاهش اثرات
اصلی که در این فاز باید مورد توجه قرار گیرد، مدنظر قرار دادن خطرات زلزله در تمامی سطوح برنامهریزی مخصوصاً برنامهریزی شهری میباشد. در این مرحله، پس از تشکیل پایگاه داده، ارزیابی میزان ریسکپذیری منطقه انجام میگیرد. وضعیت توپوگرافی منطقه، زمینشناسی، گسلها، آبهای زیر زمینی، کاربریهای موجود و شرایط لرزهای با توجه به زلزلههای اتفاق افتاده در منطقه بررسی میشود. دادههای مرتبط با جمعیت، ساختمانها (بر اساس نوع سازه، پراکندگی، تعداد طبقات، سن و ...)، تأسیسات شهری (شامل ایستگاههای آتشنشانی، مراکز نیروی انتظامی، تأسیسات دولتی، بیمارستانها، آموزشی، پارکها و فضاهای باز عمومی و ...)، شریانهای ارتباطی (آب، برق، گاز، مخابرات و ...)، که در صورت آسیبدیدگی، خطرات زیادی را ایجاد خواهند کرد، شبکههای راههای ارتباطی و نقشه تأسیسات خطرزا گردآوری، آمادهسازی و وارد پایگاه داده GIS میشوند. پس از سناریوی زلزله، قادری خواهیم بود تا حوزه تأثیر آن را با استفاده از تحلیلهای GIS برآورد کرده و به ارزیابی خطرات ناشی از آن بپردازیم.
لذا در این مرحله، GIS قادر به پاسخگویی سؤالات زیر و موارد مشابه خواهد بود.
چه نوع تأسیسات و خدماتی در محدوده خطر زلزله قرار دارند؟
آیا هر کاربری با زمینی که در آن قرار گرفته است و میزان خطرآفرینی آن، سازگاری دارد یا نه؟
کدام تأسیسات نیازمند مقاومسازی هستند؟
چه کاربریهای جدیدی مورد نیاز است؟
مکانهای مناسب جهت تخصیص کاربریهای جدید کدامند؟
بنابراین فاز کاهش اثرات، میتواند در مدیریت کاربری اراضی با وضع قوانین خاصی اعمال گردد. با بهرهگیری از فنآوری GIS قادر خواهیم بود تا مشخصات خطر را اعلام و با اعمال قوانین مربوط به مقاومسازی ساختمانها و ابنیه، اثرات ناشی از بحران را کاهش داد.
GIS و فاز آمادگی
در این مرحله GIS، مسیرهای تخلیه جمعیت و آسیبدیدگان، تعداد واحدهای کمکی موردنیاز و محل استقرار آنها و مواردی از این قبیل تعیین خواهد شد.
GIS و فاز پاسخگویی
در این فاز، از طریق تعیین کانونهای زلزله به کمک GIS، میتوان میزان خسارت ناشی از زلزله را برآورد و در مرحله کمکرسانی میتوان نزدیکترین واحدهای مسکونی اضطراری را انتخاب و نیروها را به محل وقوع حادثه اعزام کرد. در این مرحله GIS قادر خواهد بود مکانهای اسکان موقت را مشخص نموده و راههای تخلیه و انتقال جمعیت را تعیین کند.
GIS و فاز بازسازی
این مرحله پس از حل مشکلات و حالت غیرعادی و اضطراری آغاز میگردد که میتوان آن را به دو بخش بازسازی کوتاه مدت و بلند مدت تقسیمبندی کرد.
نقش برنامهریزی شهری در مدیریت بحران (زلزله)
برنامهریزی و طراحی شهری در مدیریت بحران با دو مقوله ایمنی سکونتگاهها و ایجاد سرعت و سهولت در اقدامات مدیریت بحران اهمیت پیدا میکند. برنامهریزی و طراحی شهری باید کاربریهای شهری را به گونهای جانمایی و طراحی کند که این کاربریها اولاً به صورت سکونتگاههای ایمن در برابر زلزله عمل کنند، ثانیاً شرایط لازم را برای اچرای هر چه بهتر طرح مدیریت بحران تسهیل نمایند، چرا که اثرات زیانبار حادث شده بر اثر زلزله معمولاً شامل آسیبهای کالبدی، اختلالات عملکردی و تلفات جانی میشود و لازم است تا جهت کاهش خطرات و آسیبها و فراهم نمودن زمینه ایجاد آمادگیهای لازم در مردم جهت رویارویی با این گونه بلایا با برنامهریزی عمل نمود (فخیم حاجی آقایی، 1384). کاهش آسیبپذیری شهر در برابر زلزله تنها از طریق تمهیدات ساختمانی تحقق نمییابد بلکه ایمنی شهر در برابر زلزله به عنوان یک هدف اساسی در کلیه سطوح برنامهریزی کالبدی (از معماری تا آمایش سرزمین) باید مدنظر قرار گیرد، زیرا شهر تنها یک مجموعه از ساختمانها نیست بلکه پدیدههای انسانی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و کالبدی است. وجه کالبدی تنها یکی از وجوه شهر است و ساختمانها تنها بخشی از عناصر کالبدی محسوب میشوند (عبداللهی، 1383). لذا برای ایمنسازی محیطهای کالبدی در برابر زلزله به سطوح میانی برنامهریزی کالبدی نیز باید توجه کرد. برای ارزیابی آسیبپذیری ناحیه، طرحهای توسعه شهر، تعدیل و تنظیم زیرساختها، بهبود محیطی و سایر طرحهای مقابله با بحران مورد استفاده قرار میگیرند. ارزیابی آسیبپذیری ناحیه، مکانهای امن را برای توسعه آتی شهر نشان میدهد. نقشههای پهنهبندی خطر و دادههای جغرافیایی مربوط به ساختار زمینشناسی، کاربری زمین، جمعیت، ساختمانهای تجهیزات شهری و سایر جنبههای فعالیت شهری لازم است و این اطلاعات باید به روز شوند. در برآورد خسارت نیز خسارتهای شهر بر فرض وقوع زلزله برآورد میشود. این برآورد شامل تعداد ساختمانها و تلفات انسانی است. این برآورد آمادگی لازم را برای مقابله ایجاد میکند و اهمیت پیشگیری را نیز بیان میکند.
تصمیمگیری
تصمیمگیریدر واقع طریقه عمل در مسیری خاص به صورت آگاهانه جهت نیل به اهداف و مطلوب تعریف شده است تا بدین طریق گزینهای مناسب در میان انواع گزینهها انتخاب شوند. در مطالعات جغرافیایی فرآیند تصمیمگیری به صورت نظاممند و سلسلهمراتبی با تعریف مسأله آغاز و سپس با تعیین الزامات، تبیین اهداف، شناسایی گزینهها، تعریف شاخصها، انتخاب ابزار تصمیمگیری و ارزیابی جهت رتبهبندی گزینهها به اتمام میرسد. در این فرآیند روشها و مدلهای متفاوتی برای تصمیمگیری به کار گرفته میشود که یکی از بارزترین آنها استفاده از مسائل مبتنی بر تصمیمگیریهای چندمعیاره شامل مدلهای تصمیمگیری چندهدفه و چندشاخصه است (پورطاهری، 1391).
تصمیمگیری مکانی
بیش از 80 درصد دادهها و اطلاعات مورد استفاده جهت اتخاذ تصمیم، دارای ماهیت و جنبههای مکانی و البته زمانی هستند (محمدی، 1386). دادههای مکانی، عبارت از اقلام اطلاعاتی خام، نامرتب و پردازش نشده هستند که مرتبط با موقعیت مکانی و جغرافیایی مشخصی میباشند. دادههای مکانی به خودی خود از ارزش و کارایی اندکی برخوردار هستند و جهت سودمند ساختن آنها بایستی تحت پردازش و تحلیلهای مکانی قرار گیرند. نتایج حاصل از پردازش دادههای مکانی منجر به مجموعهای از آگاهیها و یا اطلاعات مکانی میگردند. این اطلاعات خمیرمایهی فرآیند تصمیمسازیهای مکانی را تشکیل میدهند. بخش اعظم تصمیمگیریها دارای ماهیت مکانی است بنابراین میتوان آنها را تصمیمگیری مکانی نامید. این نوع تصمیمگیریها که بایستی با لحاظ کردن ابعاد مکانی و زمانی به همراه عدمقطعیت آنها صورت گیرد، بسیار دشوار پیچیده و وقتگیر میباشند و لذا، بهرهگیری از نظریات تصمیم به همراه فناوری تصمیم ضروری است (محمدی، 1386).
تصمیمگیری چندمعیاره (MCDM)
در بسیاری از موارد نتیجهی تصمیمگیریها وقتی مطلوب و مورد رضایت تصمیمگیرنده است که تصمیم براساس چندین معیار بررسی و تجزیه و تحلیل شده باشد (مهرگان، 1386). در دهه های اخیر، توجه محققین معطوف به نمونههای چندمعیاره برای تصمیمگیریهای پیچیده گردیده است. در این تصمیمگیریها به جای استفاده از یک معیار سنجش از چندین معیار استفاده میگردد (نوری و شریفی، 1389).
روش تصمیمگیری چندمعیاره شامل یک سری از تکنیکها (از جمله وزنها یا تحلیلهای همگرایی) است که اجازه میدهد طیفی از معیارهای وابسته به یک مبحث امتیازدهی و وزندهی شده و سپس رتبهبندی شوند (قراگزلو، 1383). تکنیکهای تجزیه و تحلیل چندمعیاره، ابزارهای شناخته شدهی پشتیبان تصمیمگیری هستند که در ارتباط با تصمیمگیری در مسائل پیچیده، که جنبه فناوری شده، اقتصادی، محیطی و اجتماعی میباید در نظر گرفته شوند، استفاده میشوند (رجبی و همکاران، 1390).
به طور کلی میتوان گفت مسائل تصمیمگیری چندمعیاره شامل شش مؤلفه میباشند:
یک هدف یا مجموعهای از اهداف.
تصمیمگیرنده یا گروهی از تصمیمگیرندگان.
مجموعهای از معیارهای ارزیابی (شاخصهها).
مجموعهای از گزینههای تصمیم.
مجموعهای از متغیرهای مجهول یا متغیرهای تصمیم.
مجموعهای از نتایج حاصل شده از هر زوج گزینه- شاخصه.
عنصر مرکزی این ساختار، یک ماتریس تصمیم است که شامل مجموعهای از سطرها و ستونهاست. این ماتریس نتایج تصمیم را برای مجموعهای از گزینهها و معیارهای ارزیابی بیان میکند (نوری و شریفی، 1389). فورمن معتقد است که یک سیستم پشتیبانی تصمیمگیری چندمعیاره باید دارای خصوصیتهای زیر باشد: (قدسی پور، 1385)
امکان فرموله کردن مسأله و تجدیدنظر در آن را بدهد.
گزینههای مختلف را در نظر بگیرد.
معیارهای مختلف را ( که عموماً با هم در تضاد نیز هستند) در نظر بگیرد.
معیارهای کمّی و کیفی را در تصمیمگیری دخالت دهد.
نظرات افراد مختلف را در مورد گزینهها و معیارها لحاظ کند.
امکان تلفیق قضاوتها برای محاسبه نرخ نهایی را بدهد.
در نمونههای تصمیمگیری با معیارهای چندگانه، هم زمان، چند معیار با یکدیگر در تعیین بهترین گزینه مورد استفاده قرار میگیرد. معیارها ممکن است کمّی یا کیفی بوده و به دلیل وجود مقیاسهای مختلف اندازهگیری، با هم قابل مقایسه نباشند. در بعضی از مسائل، معیارها ممکن است با یکدیگر متضاد باشند، یعنی افزایش یک عامل یا معیار موجب کاهش عامل دیگر شود. تصمیمگیری با معیارهای چندگانه، معمولاً به دنبال گزینهای است که بیشترین مزیت را برای تمامی معیارها ارائه میکند (مهرگان، 1386).
نمونههای تصمیمگیری چندمعیاره (MCDM) به دو دسته کلی تقسیم میشوند: (مومنی، 1385)
الف) نمونههای تصمیمگیری چندهدفه (MODM)
ب) نمونههای تصمیمگیری چندشاخصه ( MADM)
هدف، عبارت است از تمایلات و خواستههای تصمیمگیرنده که میتواند با عباراتی مانند حداکثر کردن سود، حداقل کردن هزینه و غیره بیان گردد. تصمیمگیرنده در مواجهه با مسائل هم زمان چندین هدف را دنبال میکند. این مسائل را در قالب مسائل تصمیمگیری با اهداف چندگانه میتوان بررسی کرد (مهرگان، 1386).
شاخص عبارت است از: ویژگیها، کیفیتها یا پارامترهای عملکردی که برای انتخاب گزینههای تصمیم مطرح است. هدف از مقایسه شاخصها، تعیین اهمیت هر یک در انتخاب جواب است. در صورتی که تصمیمگیری براساس چندین شاخص انجام گیرد، با مسائلی معروف به تصمیمگیری با شاخصهای چندگانه مواجه خواهیم شد (مهرگان، 1386).
علاوه بر دسته بندی فوق تقسیمات دیگری نیز برای نمونههای چندمعیاره وجود دارد که سه تقسیمبندی مهم در اینجا ذکر می گردد:
مدلهای گسسته و پیوسته
مدلهای جبرانی و غیر جبرانی
نمونههای فردی و گروهی
مدلهای گسسته و پیوسته
اگر مجموعه جوابهای قابل قبول قابل شمارش باشد، مسأله چندمعیاره را، گسسته مینامیم. این نوع مسائل را به اختصار MADM یا چند شاخصه نامگذاری کردهاند و اگر مجموعه جوابهای قابل قبول قابل شمارش نباشد، در این صورت مسأله چندمنظوره را پیوسته مینامیم. این نوع مسائل را MODM یا چندهدفه نامیدهاند (نوری و شریفی، 1389).AHP یکی از روشهای MADM است و جزء نمونههای گسسته است.
مدلهای جبرانی و غیرجبرانی
این مدلها شامل روشهایی می گردد که اغلب نیاز به کسب اطلاعات از تصمیمگیرنده نداشته و منجر به یک جواب عینی میگردد. در نمونههای غیرجبرانی خوب بودن در یک شاخص، بد بودن در شاخص دیگر را جبران نمیکند، اما در نمونههای جبرانی مبادله بین شاخصها در مدل مجاز است یعنی به طور مثال ضعف یک شاخص ممکن است توسط امتیاز شاخص دیگری شود و AHP در این دسته قرار میگیرد (اصغرپور، 1383).
نمونههای فردی و گروهی
موقعی که برای ارزیابی گزینهها و شاخصها، فقط یک تصمیمگیرنده وجود دارد، مدلها فردی میباشند. بدلیل اینکه در این تحقیق از نظر چندین خبره استفاده شده است، مدل بکار رفته جزو نمونههای گروهی میباشد.
مدل کار در تحقیق حاضر از نوع نمونههای گسسته جبرانی گروهی می باشد.
روشهاي وزندهي:
در حالت كلي وزندهي فاكتورها ميتواند با استفاده از دانش كارشناسي Driven Knowledge))، داده ـ مبنا(Data Driven) يا تركيبي از آنها صورت گيرد. در روش دانش كارشناسي، از تجربه و دانش كارشناسان متخصص در زمينه كاربرد مورد نظر جهت وزندهي به فاكتورها استفاده ميشود. برخي از روشهاي وزندهي كه بطور كلي در تصميمگيريهاي چندمعياره و با استفاده از دانش كارشناسي صورت ميگيرد، عبارتند از:
روش Ranking که درآن وزن دادن به معيارها براساس نظر تصميمگيرنده ميباشد، روش Rating که تصميمگيرنده وزن معيارها را بر اساس يك مقياس از پيش تعيين شده، تخمين میزند و روش مقايسه زوجی pair Wise (Comparison)، که بخشي از روشAHP است. در روش وزندهي مقايسه زوجي، معيارها دو به دو با يكديگر مقايسه شده و اهميت آنها نسبت به يكديگر تعيين ميگردد. سپس يك ماتريس ايجاد ميشود كه ورودي آن همان وزنهاي تعيين شده و خروجي آن وزنهاي نسبي مربوط به معيارهاست. اين روش وزندهي داراي سه گام اساسي است كه عبارتند از: ايجاد ماتريس مقايسه زوجي، محاسبه وزن معيارها و برآورد نسبت سازگاري.
فرآیند تحلیل سلسلهمراتبی( (AHP
فرآیند تحلیل سلسلهمراتبی یکی از روشهای تصمیمگیری چندشاخصه است که به منظور وزندهی و اولویتبندی شاخصها و تصمیمگیری و انتخاب یک گزینه از میان گزینههای متعدد تصمیم، با توجه به شاخصهایی که تصمیمگیرنده تعیین میکند، به کار میرود (مهرگان، 1386). روش AHP روشی است که میتواند معیارهای کیفی یک مساله تصمیم را به صورت کمّی درآورد (اولسن، 1387). فرآیند تحلیل سلسلهمراتبی یا بطور اختصار AHP، روشی است برای تبدیل ارزیابیهای ذهنی اهمیتهای نسبی به مجموعهای از وزنها (ساعتی، 1977). این روش، يکي از جامعترين سيستمهاي طراحي شده براي تصميمگيري با معيارهاي چندگانه است، زيرا اين تکنيک امکان فرموله کردن مسأله را به صورت سلسلهمراتبي فراهم ميکند و همچنين امکان در نظر گرفتن معيارهاي مختلف کمّي و کيفي را در مسأله دارد. اين فرايند گزينههاي مختلف را در تصميمگيري دخالت داده و امکان تحليل حساسيت روي معيارها و زيرمعيارها را دارد. علاوه بر اين برمبناي مقايسه زوجي بنا نهاده شده که قضاوت و محاسبه را تسهيل مينمايد، همچنين مقدار سازگاري و ناسازگاري تصميم را نشان ميدهد که از مزاياي ممتاز اين تکنيک در تصميمگيري چندمعياره است (ساعتی، 1977).
از دلایل موفق بودن روش AHP و کاربرد گسترده آن در عمل میتوان به سادگی نسبی، درک آسان و منطقی بودن این روش اشاره نمود. مزیت جانبی روش AHPدر کاربرد این روش برای تصمیمگیریهای گروهی است که در آن گروهی از تصمیمگیرندگان وجود دارند. بهتر است از AHP موقعی استفاده شود که تعداد گزینههای تصمیمگیری هفت یا کمتر از آن باشد (اولسن، 1387).
فرآیند تجزیه و تحلیل سلسلهمراتبی یک سنتز ریاضی و یک شیوه جبری تصمیمگیری با مقیاس نسبی است. این روش با استفاده از یک شبکه سیستمی و بکارگیری ضوابط و معیارهای چندگانه برای رتبهبندی یا تعیین اهمیت گزینههای مختلف یک فرآیند تصمیمگیری پیچیده مورد استفاده قرار میگیرد (قدسی پور و برین، 1997). همچنین فرآیند تجزیه و تحلیل سلسلهمراتبی روشی است منعطف، قوی و ساده که برای تصمیمگیری در شرایطی که معیارهای متضاد، انتخاب بین گزینهها را با مشکل مواجه میسازد، مورد استفاده قرار میگیرد و تاکنون کاربردهای متعددی در علوم مختلف داشته است (برتولینی و همکاران، 2006).
توانایی در تجزیه یک مسأله تصمیمگیری به یک ساختار ردهای نیز زیر بنای اساسی در استفاده از روش AHP است و لازمه داشتن یک ساختار ردهای این است که ارجحیتهای ممکن از یک سطح موجود بستگی به عناصر پایینتر نداشته و از آنها مستقل باشد در غیر اینصورت سیستم تصمیمگیری موجود غیرردهای و با بازخور تلقی میشود که در این صورت کاربرد AHP کلاسیک مورد شک واقع خواهد شد (اصغرپور، 1387).
مجموعههای فازی و عارضههای فازی
مجموعه فازی به طبقهای از عناصر و پدیدههایی گفته میشود که محدوده مشخص و دقیقی که تعلق و عدمتعلق پدیدهها را به طبقه نشان دهند، ندارند و در این وضعیت عارضهها تا اندازهای به مجموعههای چندگانه تعلق دارند. در اصل با استفاده از منطق چندارزشی میتوان ارزشهای واسطهای را در میان ارزشهای متعارف نظیر بله/ خیر، درست/ نادرست و سیاه/ سفید، تعیین کرد. مفاهیمی نظیر گرمتر، کاملاً سرد، مسافت طولانی، مسافت کوتاه و دامنه شیب را میتوان در قالب عبارات ریاضی فرمولبندی کرد. یک مجموعه فازی اغلب در چارچوبی از مجموعههای معمول و متعارف یا مجموعة قطعی (حلقه حلقه یا غیرفازی) تعریف میشود که از آن به عنوان عالم مقال یاد میشود (کلیر و یوآن، 1995؛ زاده، 1965). در مجموعههای فازی به طور ویژه به یک زیر مجموعه A از موضوع بحث X پرداخته میشود که در آن درجه عضویت به واسطه تابع عضویت µA(A) بیان میگردد. یک مجموعه فازی با یک تابع عضویت مشخص میشود. در این تابع درجه تعلق عناصر x از X به زیر مجموعه A نشان داده میشود؛ به عبارت دیگر معرف درجه عضویت x در A است. ارزش عضویت یک عارضه یا درجه تعلق آن به مجموعه را با شمارهای که دامنه آن بین صفر و یک قرار دارد تعیین کرد. اگر µA(X)=1، در آن صورت عنصر x مشخصاً به A تعلق دارد. به همین ترتیب اگر µA(X)=0، در آن صورت عنصر x مشخصاً به A تعلق ندارد. درجة بالای ارزش عضویت یک عنصر به معنای نسبت تعلق بیشتر آن به آن مجموعه است. مجموعههای معمولی و متعارف، نمونه خاصی از مجموعههای فازی هستند که ارزش عضویت در آنها صفر یا یک است. در توضیح این موضوع میتوان فرض کرد که {{x1وx2وx3 X= و { .1x2, .6x3, A={.4x1, ، نمونهای از زیر مجموعه فازی X است که درآن ارزشهای عددی بیانگر ارزش عضویت عنصر xاست. با استناد به این میتوان دریافت که در این عبارات عناصر x3وx2وx1 در زیر مجموعه فازی A به ترتیب 4.، 1.، و 6. هستند.
پیشینه تحقیق
در ارتباط با موضوع تحقیق، منابع متعددی ارائه شده است که ذیلاً به برخی از آنها اشاره میشود.
آلشیخ و توتونچیان (1385) در مقالهای با عنوان کاربرد GIS در مدیریت بحران، مطالعه موردی بر قابلیت استفاده از GIS در مدیریت بحران منطقه عسلویه، با توجه به امکان انجام آنالیزهای پیچیده مربوط به دادههای مکانی و غیرمکانی GIS به عنوان بهترین وسیله در تعیین مناطقی که بیشترین احتمال بروز بحران در آنها وجود دارد سعی شده است مخاطرات زیست محیطی که در این منطقه وجود دارد و به عنوان تهدید جدی برای اقتصاد منطقه و سرمایهگذاری انجام شده در این منطقه محسوب میگردد، شناسایی شود. سپس با توجه به نقشههای منطقه، مناطق خطر نمایش داده شده و سرانجام مناطقی که ریسک مخاطرات در آنجا بالاست، شناسایی کردند.
عزيزي و اكبري (1387) با بكارگيري معيارهاي شهرسازي و با استفاده از AHP و GIS به بررسي سنجش آسيبپذيري شهر در برابر زلزله احتمالي پرداختهاند، كه نتايج تحقيق آنها نشان داد، كه با افزايش مقدار متغيرهاي چون شيب زمين، تراكم جمعيت، تراكم ساختماني، عمر ساختمانها و فاصله از فضاهاي باز ميزان آسيبپذيري افزايش مييابد. در مقابل، افزايش مقدار متغيرهاي نظير فاصله از گسل، مساحت قطعات، دسترسي بر اساس عرض معبر و سازگاري كاربريها از نظر همجواري باعث كاهش آسيبپذيري ميشود.
زنگي آبادي و همكاران (1387) در پژوهشي كه به صورت پيمايشي، تحليلي و مبتني بر مشخصات كمّي و كيفي بوده است، به تحليل شاخصهاي آسيبپذيري مساكن شهر اصفهان در برابر زلزله پرداختهاند، كه مطالعه آنها نشان داد، ميزان آسيبپذيري مساكن شهر اصفهان در برابر خطر زلزله بالا است و دسترسي به مراكز امداد و نجات در مواقع بحراني مانند وقوع زلزله در وضعيت نامطلوبي قرار دارد.
احدنژاد (1388) با استفاده از دو مدل RISK_UE و AHP آسيبپذيري شهر زنجان را در برابر زلزله مدلسازي نموده و در نهايت با ارائه سناريوهاي زلزله در شدتهاي مختلف و با استفاده از مدلهاي موجود در زمينه تخمين خسارات، به ارزيابي خسارات انساني و اقتصادي و اجتماعي شهر زنجان پرداخته است.
حاتمي نژاد (1388) با استفاده از روش تحليلي ارزيابي آسيبپذيري لرزهاي و با بهرهگيري از AHP و GIS آسيبپذيري منطقه 10 شهر تهران را بررسي نموده و براي اين كار از شاخصهاي: نوع مصالح، عمر سازه، تراكم جمعيت و شبكه ارتباطي استفاده نموده است.
کوهبنانی (1388) در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان کاربردهای فناوری GIS در مدیریت بحران زلزله در شهر نیشابور، برای انجام تحلیلهای همپوشانی، لایهها براساس منطق فازی استانداردسازی شدهاند. وی با استفاده از روش AHP و وزنهای استاندارد نسبت به اهمیت هریک از عوامل در پهنهبندی زلزله را استخراج کرده، با روشهای همپوشانی وزندار، نقشه مخاطرات زلزله را تهیه و در نهایت پس از تهیه نقشه پهنهبندی زلزله در سطح شهر نسبت به مطالعه مدیریت بحران اقدام شده و با مطالعه وضعیت موجود امکانات مدیریتی و تطبیق آن با مدلسازی بحران زلزله نسبت به مطالعه راهکارهای مدیریتی اقدام نموده است.
امینی (1389) در پژوهشي با بهرهگيري از سيستم اطلاعات جغرافيايي و معيارهاي مكاني و غيرمكاني، به بررسي و تحليل آسيبپذيري مساكن منطقه 9 شهرداري تهران در برابر زلزله پرداخته و آسيبپذيري اين منطقه را در شدتهاي مختلف زلزله بررسي نموده و به اين نتيجه رسيده كه اين منطقه در برابر زلزله احتمالي آسيبپذير است.
کامل (1390) با تلفیق تکنیکهای GIS و MCDM به بررسی وضعیت کنونی منطقه یک شهرداری تبریز از نظر میزان آسيبپذيري در برابر زلزله پرداخته و نواحی آسيبپذير را در GIS مشخص کرده است. در این تحقیق از دادههایی نظیر: زمینشناسی، تکتونیک، شیب، شبکه معابر شهری، کاربریها، تأسیسات و تجهیزات شهری، جمعیت، مشخصات سازهای و ... استفاده کرده است. نتایج نشان داد بخشهای شمالی و شرقی منطقه یک که حدود 50 درصد جمعیت و ساختمانهای منطقه در این بخش واقعاند، به عنوان محدودههای بحرانی مشخص شدهاند.
رشید و ویکز (2003) در مقالهای تحت عنوان ارزیابی آسيبپذيري ناشی از خطر زلزله با استفاده از تحلیلهای تصمیمگیری چندمعیاره مکانی مناطق شهری، براساس یافتههای پروژهای که در آن، روشی مبتنی بر GIS جهت ارزیابی میزان آسيبپذيري شهری با استفاده از تحلیلی مکانی به کار برده شده، به بررسی کاستیهای رویکرد فعلی GIS در تحلیل آسيبپذيري شهری پرداخته است. در این تحقیق، آسيبپذيري به عنوان یک مسأله تصمیمگیری مکانی تحت شرایط عدم قطعیت مطرح میگردد و یک متدولوژی برای گنجاندن این تعریف در چارچوب سیستم اطلاعات جغرافیایی تلفیق آن با سیستمهای تصمیمگیری چندمعیاره مکانی و منطق فازی مطرح میگردد. استفاده از این روش با یک مطالعه موردی از شهر لس آنجلس نشان داده شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که روش پیشنهاد شده به عنوان روشی جدید برای تجزیه و تحلیل آسيبپذيري میباشد که میتواند به درک ما از تعامل انسان/مخاطرات بیافزاید.
یالسینر(2004) در پایاننامه کارشناسی ارشد با هدف ایجاد سیستمهای اطلاعات شهری برای شهرهای مقاوم در برابر زلزله، به برقراری ارتباط بین سیستمهای اطلاعات شهری، مدیریت بحران زلزله و فناوریهای GIS پرداخته است. این سیستم قابلیت اجرای تحلیلهایی چون طراحی سناریوهای زلزله، ایجاد نقشه خطر، عملیات همپوشانی، برآورد میزان خسارات ناشی از زلزله و اثرات ثانویه آن، نقشههای آسيبپذيري و ریزپهنهبندی زلزله را در جهت مدیریت بهینه بحران دارد. برطبق نتایج این تحقیق، به دلیل وضعیت بحرانی در ناحیه پندیک استانبول از دیدگاه زلزله، ایجاد چند سازمان خصوصی جهت انجام اقدامات لازم برای مدیریت بحران در مرحله پیش از وقوع آن و بهرهگیری از سیستم طراحی شده در این تحقیق پیشنهاد گردیده است.
خاتسو (2005) در پایاننامه کارشناسی ارشد خود تحت عنوان تحلیل مخاطرات شهری با استفاده از GIS و سنجش از دور، مطالعه موردی قسمتی از شهر کوهیمای هند، به بررسی زلزله، زمینلغزش و آتشگرفتگی پرداخته و در نهایت نقشه مخاطرات طبیعی منطقه را تهیه و ارائه نموده است. دادههای تحقیق عبارتند از: مشخصات سازهای ساختمانها، تراکم جمعیت و ساختمانها، توپوگرافی منطقه را از طریق عکسهای هوایی و تصاویر ماهوارهای، مشاهدات زمینی و نقشههای پایه موجود را جمعآوری و براساس آنها به تهیه نقشه خطر زلزله، خطر زمینلغزش و خطر آتشسوزی پرداخته و با رویهمگذاری نقشههای هر یک از سه خطر طبیعی، نقشه نهایی مخاطرات را ارائه نموده است. نهایتاً میزان آسيبپذيري ساختمانها و جمعیت داخل آنها را برای تکتک نقشهها و نیز نقشه نهایی محاسبه نموده است. نتایج تحقیق نشان داد شرایط منطقه نسبت به استانداردهای پیشنهاد شده برای یک شهر، نامناسب بوده است.
گيووينازيو همکاران (2006) در پژوهشي ابتدا به بررسي مدلهاي مختلف آسيبپذيري از جمله مدل RISK_UE و سناريوهاي مختلف آسيب پرداخته و سپس با استفاده از مدل RISK_UE ارزيابي آسيبپذيري منطقه ليگوريادر ايتاليا را بررسي نموده و سناريوهاي آسيب را انجام داده است.
فرناندز (2009) در رساله دکتری خود تحت عنوان اطلاعات جغرافیایی برای اندازهگیری میزان آسيبپذيري شهرها در برابر زلزله، به ارزیابی نقش اطلاعات و دادههای جغرافیایی در این زمینه اشاره نمود و با توجه به زیرساخت دادههای مکانی به پهنهبندی میزان آسيبپذيري اجتماعی و کالبدی در شهر مدلین واقع در کشور کلمبیا پرداخته است.
تانگ و ون (2009) در تحقيقي، سيستم هوش مصنوعي براي ارزيابي خطر زلزله در شهر ديانگ كشور چين را مبني بر توسعه GIS و شبكه مصنوعي مورد استفاده قرار دادند. اين سيستم براي تشخيص ضعف لرزهاي ساختارها در شرايط پيش از زلزله، ارزيابي سريع خسارت زلزله و فراهم ساختن شرايط فوري هوشمند پاسخگويي عمومي و دولتي در طول زلزله و بعد از آن كاربرد دارد.
تودیس(2009) جهت مدیریت صحیح بحران در شهر آدنا در ترکیه با استفاده از مدل AHP در محیط GIS به امکانسنجی مناطق خطرپذیر از لحاظ مخاطرات ژئومورفولوژیکی پرداخته و در نهایت به کلاسهبندی شهر از لحاظ مناطق مساعد اقدام نموده است.
لانتادا و همكاران (2009) در تحقيقي ضمن مدلسازي آسيبپذيري شهر بارسلون با استفاده از مدل RISK_UE با بكارگيري مدلهاي موجود در زمينه تخمين خسارات به ارزيابي خسارات انساني و اقتصادي در شهر بارسلون پرداختهاند.
نتیجهگیری
در منابع پیشین با استفاده از روش AHP و GIS و در برخی منابع به روش فازی به بررسي میزان آسيبپذيري شهر در برابر زلزله احتمالي پرداختهاند. در پژوهش حاضر به بررسی هر دو روش AHP و فازی و مقایسه بین آنها پرداخته شده است. از طرفی با وجود زمینلرزههای متعدد در استان هرمزگان و از جمله شهر میناب ضرورت انجام پژوهش حاضر و بررسیهایی در این راستا نمایان میگردد.
احدنژاد، محسن. 1388. مدلسازی آسیبپذیری شهرهای ایران در برابر زلزله، نمونه موردی: شهر زنجان، پایان نامه دکتری، دانشگاه زنجان، زنجان.
احمدی، حسن. 1376. "نقش شهرسازی در کاهش آسیبپذیری شهر" فصلنامه مسکن و انقلاب، بنیاد مسکن انقلاب اسلامی.
احمدیان، آراسب. 1379. شهر سالم و مدیریت بحران زلزله، نشریه کانون مهندسان معمار دانشگاه تهران، شماره 10.
احمدي، حسن؛ شيرين، محمدخان، سادات، فيضنيا و جمال، قدوسي. 1384. ساخت مدل منطقهاي خطر حرکتهاي تودهاي با استفاده از ويژگيهاي کيفي (مطالعه موردي: حوضه آبخيز طالقان)، مجله منابع طبيعي ايران، جلد ۵۸، شماره ۱.
اصغرپور، محمدجواد. 1385. تصمیمگیری چندمعیاره، انتشارات دانشگاه تهران، 418 صفحه.
اصغرپور، محمدجواد. 1387. تصمیمگیریهای چندمعیاره، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ پنجم.
اصغری مقدم، محمدرضا. 1378. جغرافیای طبیعی شهر (ژئومورفولوژی)، انتشارات مسعی.
اميني، جمال. 1389. تحليل آسيبپذيري مساكن شهري در برابر زلزله، (مطالعه موردي منطقه 9 شهرداري تهران) پاياننامه كارشناسي ارشد سنجش از دور و سيستم اطلاعات جغرافيايي به راهنمايي منوچهر فرج زاده اصل، دانشگاه تربيت مدرس تهران، گروه سنجش از دور و سيستم اطلاعات جغرافيايي.
اولسن، دیوید. 1387. روشهای تصمیمگیری چندمعیاره، ترجمه: علی خاتمی فیروز آبادی، انتشارات مدیران امروز، 274ص.
ای. درابک، توماس و جرالدجی. هواتمر. 1383. مدیریت بحران: اصول و راهنمای عملی برای دولتهای محلی، تهیه کننده: مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران، ناشر شرکت پردازش و برنامهریزی شهری، تهران.
آل شیخ، علی اصغر؛ سولماز، توتونچیان. 1385. کاربرد GIS در مدیریت بحران مطالعه موردی بر قابلیت استفاده از GIS در مدیریت بحران منطقه عسلویه. همایش ژئوماتیک 85.
برگي، خسرو. اصول مهندسي زلزله، چ1، تهران: انتشارات مؤسسه بين المللي. زلزله شناسي و مهندسي زلزله ، .1373
بینش، بهرنگ. 1386. مجله الترونیک ریسک و بیمه. دسترسی از طریق:
http://www.bimeh-mag.ir/persiancms/2007/09/post_3.html
پژوهشگاه بینالمللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله از طریق سایت:
http://www.iiees.ac.ir/
پوراحمد، احمد؛ صديقه، لطفي؛ امين، فرجي ملائي و آزاده، عظيمي .1388 .بررسي ابعاد پيشگيري از بحران زلزله مطالعه موردي شهر بابل، "مجله مطالعات و پژوهشهاي شهري و منطقهاي"، سال اول، شماره اول، اصفهان.
پورکرمانی، محسن؛ مهران، آرین. 1376. سایزموتکتونیک: لرزه زمینساخت، انتشارات مهندسین مشاور دزآب.
پورمحمدی، محمدرضا. 1382. برنامهریزی کاربری اراضی شهری. انتشارات سمت.
جوانی، حسن. 1389. مدیریت بحران در هنگام وقوع زلزله (نمونه موردی: شهرستان ورزقان)، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرند، مرند.
حاتمي نژاد، حسين؛ حميد، فتحي و فرشيد، عشق آبادي. 1388. ارزيابي ميزان آسيبپذيري لرزهاي در شهر، نمونه موردي: منطقه 10 شهر تهران، نشريه، پژوهشهاي جغرافيايي انساني، شماره 68، صص 20-1.
حبیبی، کیومرث و همکاران. 1387. تعیین عوامل سازه ای مؤثر در آسیبپذیری بافت کهن شهری زنجان با استفاده از GIS و Fuzzy Logic، نشریه هنرهای زیبا. شماره 33. صص 36-27.
حبیبی، کیومرث؛ محمدجواد، کوهساری. 1386. تهیه مدلی یکپارچه به وسیله تلفیق روش تصمیمگیری چندمعیاره با GIS به منظور حل مسائل تصمیمگیری شهرسازی (نمونه موردی: انتخاب سایت بهینه برای استقرار تجهیزات جدید شهری)، همایش ژئوماتیک 86.
حسين زاده، سيدرضا"برنامهريزي شهري همگام با مخاطرات طبيعي با تأكيد بر ايران"، مجلة جغرافيا و توسعه ناح .1383 . يهاي، شمارة سوم، انتشارات دانشگاه فردوسي مشهد.
حمیدی، ملیحه. 1371. "ارزیابی الگوهای قطعهبندی اراضی و بافت شهری در آسیبپذیری مسکن از سوانح طبیعی" در مجموعه مقالات سمینار سیاستهای توسعه مسکن در ایران، تهران.
دیودونیه، تنبرگ. 1371. مدیریت بحران. ترجمه علی ذوالفقاریان. انتشارات حدیث.
رجبی، محمدرضا؛ علی، منصوریان و محمد، طالعی. 1390. مقایسه روشهای تصمیمگیری چندمعیاره،AHP_OWA ،AHP و AHP_OWAFuzzy برای مکانیابی مجتمعهای مسکونی در شهر تبریز، مجله محیط شناسی، سال سی و هفتم، شماره 57، صص 92-77.
رسولی، علی اکبر. 1384. تحلیلی بر فناوری سیستمهای اطلاعات جغرافیایی، دانشگاه تبریز.
رنجآزمای، فاطمه. 1390. تحلیل آسیبپذيري مساکن شهری در برابر خطر زلزله (مطالعه موردی: مساکن منطقه 8 تبریز)، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تبریز، تبریز.
زرچشم، محمدرضا؛ مسعود، خیرخواه زرکش و داود، قاسمیان. 1390. تلفیق GIS و سامانه پشتیبان تصمیمگیری جهت تعیین مناطق مناسب عملیات پخش سیلاب(منطقه مورد مطالعه: حوضهی آبخیز ماشکید استان سیستان و بلوچستان)، همایش ملی ژئوماتیک.
زنگي آبادي، حسن و همكاران .1387 .تحليل شاخصهاي آسيبپذيري مساكن شهري در برابر خطر زلزله؛ نمونه موردی: مساكن شهر اصفهان، جغرافيا و توسعه، شماره 12.
زنگي آبادي، علي؛ جمال، محمدي ؛ همايون، صفايي و صفر، قائدرحمتي. 1386. تحليل شاخصهاي آسيبپذيري مساكن شهري در برابر خطر زلزله (نمونه موردي: مساكن شهر اصفهان)، جغرافيا و توسعه، شماره 12، صص79-61.
زهرائی، سیدمهدی؛ لیلی، ارشاد. 1384. بررسی آسیبپذیری لرزهای ساختمانهای شهر قزوین، نشریه دانشکده فنی، دانشگاه تهران، جلد 39، شماره 3.
سعیدنیا، احمد. 1378. کاربری زمین شهری، جلد دوم، انتشارات مرکز مطالعات و برنامهریزی شهری، تهران.
سلطان زاده، حسین. 1365. مقدمهای بر تاریخ شهر و شهر نشینی در ایران، انتشارات آبی.
طاهرپور، مهدی. 1390. کاربرد روشهای تصمیمگیریهای چندشاخصه در جغرافیا، انتشارات سمت.
عبداللهی، مجید. 1380. مدیریت بحران در نواحی شهری، زلزله و سیل. انتشارات سازمان شهرداریها. تهران.
عبداللهی، مجید. 1383. مدیریت بحران در نواحی شهری، انتشارات سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور.
عزیزی، محمدمهدی. 1386. مدیریت بحران در نواحی شهری، انتشارات سارمان شهرداریها و دهیاریهای کشور.
عزيزي، محمدمهدي و رضا، اكبري. 1386. ملاحظات شهرسازي در سنجش آسيبپذيري شهرها از زلزله مطالعه موردی منطقه فرحزاد تهران، نشريه هنرهاي زيبا، دانشگاه تهران، شماره 34، صص 36-25.
عسگري، علي؛ اکبر، پرهیزگار و محمودعلی، قدیر. 1381. كاربرد روشهاي برنامهريزي شهري كاربري، كاهش آسیبپذيري خطرات زلزله، فصلنامه تحقيقات جغرافيايي، شماره 67، صص78-63.
عکاشه، بهرام. 1378. "زلزلهخیزی مناطق مرکزی ایران"، فصلنامهی صنعت بیمه، شماره 55، تهران.
فخیم حاجی آقایی، نسیم. 1384. مدیریت بحران زلزله در نواحی شهری در مرحله قبل از وقوع با استفاده از SDSS در منطقه 10 شهرداری تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتی، تهران.
قدسیپور، سیدحسن. 1385. فرآیند تحلیل سلسلهمراتبی، انتشارات دانشگاه صنعتی امیرکبیر.
قراگوزلو، علیرضا. 1383. ارائه مدل توسعه شهری با بهرهگیری از مدلهای زیست محیطی و سیستمهای GIS و RS (مطالعه موردی: منطقه 22 تهران)، رساله دکتری، دانشگاه علوم و تحقیقات.
کامل، بتول. 1390. مدیریت بحران زلزله در مرحله قبل از وقوع با استفاده از GIS (مطالعه موردی: منطقه یک شهرداری تبریز)، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تبریز، تبریز.
کرم، امير؛ اعظم، محمدي. 1388. ارزيابي و پهنه بندي تناسب زمين براي توسعه فيزيکي شهر کرج و اراضي پيراموني برپايه فاکتورهاي طبيعي و روش فرآيند تحليل سلسله مراتبي (AHP)، فصلنامه جغرافياي طبيعي، 1(4)، صص59-74.
کوهبنانی، حمیدرضا. 1388. کاربرد فناوری GIS در مدیریت بحران زلزله (مطالعه موردی شهر نیشابور)، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تبریز، تبریز.
مالچفسکی یاچک. 1385. سامانه اطلاعات جغرافیایی و تحلیل تصمیم چند معیاره، اکبر پرهیزکار و عطا غفاری گیلانده تهران، سمت.
محمدی، جهانگرد. 1386. پدومتری، تهران، 15، پلک.
محمدیان، فرشاد؛ ناصر، شاهنوشی؛ محمد، قربانی و حسن، عاقل. 1388. انتخاب الگوی کشت بالقوه محصولات زراعی بر اساس روش فرآیند تحلیلی سلسله مراتبی(AHP)(مطالعه موردی: دشت تربت جام)، مجله دانش کشاورزی پایدار، جلد ا، صص 187-171.
مرکز مطالعات مقابله با سوانح طبیعی ایران. 1373. طرح بسیج توان فنی کشور در بازسازی مناطق زلزلهزده کشور، نشریه شماره 11، صص 10-1.
مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران، 1376.
معماریان، حسین. 1381. زمین شناسی مهندسی و ژئوتکنیک، انتشارات دانشگاه تهران.
منزوی، مهشید؛ 1389. آسیبپذيري بافتهای فرسوده بخش مرکزی شهر تهران در برابر زلزله، مجله پژوهشهای جغرافیای انسانی، شماره 73، صص 18-1.
موتوهیکو، هاکانو؛ نعمت، حسنی و محمدرضا، اسلامی. 1383. نعمت، زلزله در آلبوم تجربه (فراگیری مهندسی زلزله با مشاهده خرابیها)، انتشارات مرکز مطالعات بحرانهای طبیعی در صنعت.
موسوی، سیده فاطمه. 1384. "تمهیدات شهرسازی به منظور کاهش آسیبپذیری شهر در برابر زلزله- نمونه مطالعه شهر چالوس" پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علم و صنعت ایران.
مومنی، منصور. 1385. مباحث نوین تحقیق در عملیات، انتشارات دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، 326ص.
مهدیان، سارا. 1381. كاهش خطرپذيري و اثر زلزله در محلههاي شهري واجد بافت فرسوده با استراتژي همزماني، ساخت شهر، سال پنجم، صص 56-47.
مهرگان، محمدرضا. 1386. پژوهش عملیاتی پیشرفته، تهران؛ نشر کتاب دانشگاهی، چاپ سوم، 256ص.
مهندسین مشاور تهران پادیر. 1388. مطالعات ریزپهنهبندی ژئوتکنیک لرزهای شهر تبریز، جلدهای یک، 16، 17، طرح مطالعات شهرسازی، سازمان مسکن و شهرسازی آذربایجان شرقی.
مهندسین مشاور طراحان بافت و معماری. 1388. طرح بهسازی بافت مسئله دار شهر میناب، گزارش سطح سوم، حوزهی مداخله طراحی شهری.
نوری، محمد؛ محمد باقر، شریفی. 1389. بررسی روشهای تصمیمگیری چندمعیاره و کاربرد آنها در مدیریت منابع آب، پنجمین کنفرانس ملی مهندسی عمران.
هوشمندزاده، محمد. 1384. برنامهریزی برای دستیابی به نظام جامع مدیریت بحران با هدف کاهش آثار مخرب حوادث غیرمترقبه با نگرشی بر ابعاد مدیریت بحران در زلزله دیماه 1382 شهرستان بم، اولین کنفرانس بین المللی مدیریت جامع بحران در حوادث غیرمترقبه.
هیراسکار، جی. کی. 1989. درآمدی بر برنامهریزی شهری، ترجمه محمدسلیمانی و احمدرضا یکانیفرد. انتشارات جهاد دانشگاهی واحد دانشگاه تربیت معلم تهران.
Adelekan. 2000. Gibson, Gary. 1997. "An introduction to seimology", Disaster Prevention and management, Volume 6, Number5, MCB university Press, Emerald Group Limited.
Altman, D. 1994. Fuzzy set theoretic approaches for handing imprecision in spatial analysis. International journal of Geographical System 8(3); 271-289.
Bertolini M., Braglia M and G. Carmignani.2006. Application of the AHP methodology in making proposal for a public work contract, Int. J. Project Manage, pp 422-430.
Bolt, A. B. 1994. Seismological information necessary for beneficial earthquake riskreduction, Issues in Urban Earthquake Risk, pp 21-33.
Botero Fernandez, V. 2009. Geoinformation for measuring vulnerability ti earthquake: a fitness for use approach, PHD thesis, ITC, Netherland.
Chardon, Anne – Cathrine.1999. "A geographic approach of the global Vulnerability in urban Area: Case of Manizales، Colombian Andes.
Eastman, J. R., Jiang, H., Toledano, J. 1998. Multi-criteria and mulit-objective decision making for land allocation using GIS In: Beinat, E., Nijkamp, P., ed. Multicriteria Analysis for Land-Use Management. Dordrecht: Kluwer Academic Publishers, p. 227- 251.
Fell, Robin and Corominas, Jordi.2008. Guidelinesfor landslide susceptibility, hazard and risk zoning for land use planning, Engineering Geology.
Fischer III, Henry, Scharnberger, Charls K and Geiger, Charls J. 1996. "Redusing Seismic Vulnerability in low to moderate risk areas", Disaster Prevention and Management, Volume 5, Number 4, MCB university, ISSN 0965- 3562.
French Steven P and Isaacson Mark S. Isaacson.1984.Applying earthquake risk analysis techniques to Land use planning, Planners notebook.
Gharakhlou, M), crisis risk in urban slum, CAG, ETAVA, Canada, 2009; 25- 31. [In Persian].
Ghodsypour SH and Brien C.1997. An Integerated Method Using the Analytical Hierarchy Process with Goal Programming for Multiple Sourcing With discounted prices, the proceeding of 14thinternational conference on production research (ICPR), Osaka, Japan.
Giovinazzi, S., Lagomarsino, S., & Pampanin, S. 2006. Vulnerability Methods and Damage Scenario for Seismic Risk Analysis as Support to Retrofit Strategies: a European Perspective, NZSEE Conference.
Jankowski, P., 1995, Integrating geographical information systems and multiple criteria decision making methods. International Journal of Geographical Information Systems 9(3); 251-273.
Keller, E.A., Pinter, N. 2002. Active tectonics: earthquake uplift and landscape, prentic hall, New Jersey.
Khatsu, P., 2005, urban multi-hazard risk analysis using GIS and Remote Sensing: A case study of a part of Kohima Town, India, MSc. Thesis, ITC, Netherlands.
Klir, G. J., and B. Yuan .1995. Fuzzy sets and fuzzy logic: theory and applications. Upper Saddle River, NJ: Prentice Hall.
Lantada Nieves, Pujades Luis, Barbat, Alex .2008. Vulnerability Index and Capacity Spectrum Based Method for Urban Seismic Risk Evaluation, Journal of Nathazards, DOI 10.007/s11069-007-9212-4.
Lantada, N., Pujades, L., & Barbat, A. 2009. Vulnerability index and capacity spectrum based methods for urban seismic risk evaluation. A comparison, Nat Hazards 51:501–524.
Lavigne, Franck.1999. Lahar hazard microzonation and risk assessment inYogyakarta city, Indonesia, Geo Journal, Netherlands.
Lewis, Dan, and Jaana Mioch. 2005. Urban vulnerability and good government.Journal of contingencies and crisis management.
Lomnitz, C., 1974, Global Tectonics and Earthquake Risk, Elsevier Science Ltd.
Mitchell, J.K. (Ed.), Crucibles of Hazard: Mega-Cities and Disasters in Transition, Tokyo: United Nations University Press, 1999.
Murack, B.W., Skinner, B.J., Porter, S. C. 1997. Dangerous Earth: An Introduction to Geologic Hazards, Wiley INC., Computers and Geosciences, 30, 6, pp. 637-646.
Nakabayashi, Istook .1994. "Urban Planning Based on Disaster Risk Assessment." In Disaster Management in Metropolitan Areas for the 21st Century, Proceedings of the IDNDR Aichi/Nagoya International Conference, 1- 4 November, Nagoya, Japan, 225-239.
Nateghi-A, fariborz.2000. Existing and proposed Earthquake Disaster Management organization for Iran, Disaster prevention and management, Vol 9, No3, MCB university, Issno965-3562.
Paton, Douglas and Fohnston, David. 2001. "Disaster and communities: vulnerability, resilience and preparedness, Disaster prevention and Management, Volume 10, Number 4, MCB University, ISSN 0965- 3562.
Phua, M., Minowa, M. 2005. A GIS-based multi-criteria decision making approach to forest conservation planning at a landscape scale: a case study in Kinabalu area, Sabah, Malasia, Journal of Landscape and urban planning, v. 71, pp 207-222.
Pricovic, Serafim. 2002. Environmental management and health.
Quarantelli, EL. 2003. Urban vulnerability to disasters in developing countries: Managing risks. In building safer cities.Washington.
Rashid, T., J, Weeks.2003. Assessing Vulnerability to earthquake hazards through spatial multi criteria analysis of urban areas, INT. J. Geographical Information Science, vol. 17, NO. 6, 547-576.
Saaty, T. L. 1977. A Scaling method for priorities in hierarchical structures, journal of mathematical psychology 15, pp 234-281.
Tang, A., & Wen, A. 2009. an intelligent simulation system for earthquake disaster ssessment, Computers & Geosciences 35, 871– 879.
Tudes, S; N.D, Yigiter. 2009 .Preparation of land use planning model using GIS based on AHP: case study Adana -Turkey, Bull Eng Geol Environ , DOI 10.1007/s10064 -009 -0247 -5.
UNDP. 2004. Reducing Disasters Risk: A Challenge for Development, UNDP.
Yalçıner, Ö. 2004.urban information systems for earthquake-resistance cities: acase study on Pendik, Istanbul, Msc. Thesis, department of geodetic and geographic information technologies, the middle east technical university, Istanbul.
Zadeh, L. A. 1965. Fuzzy sets. Information and Content 8(3); 338-353.