مبانی نظری و پیشینه پژوهش اینترنت و شبکه های اجتماعی(فصل 2) (docx) 72 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 72 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
2-1مقدمه
شناخت واقعی و عملی نیازهای نسل جوان امروز مستلزم بررسی ابعاد مختلف عوامل تاثیر گذار و اثر پذیری از فناور ی نوین ارتباطی است. متاسفانه بخش عمده ای از مدیران و مسوولان و برنامه ریزان و تصمیم سازان ما یا نمی خواهند و یا نمی توانند به شناخت این فناوری بپردازند؛ اینترنت ورایانه نه تنها میزان و سطح اطلاعات نسل جوان را افزایش داده بلکه بر تمایلات و گرایشات او نیز تاثیر گذاراست.
آنچه دررابطه با نسل جوان در تعامل با اینترنت وخواص مثبت آن می توان گفت، خصوصیت آزادی انتشار اطلاعات ازطریق اینترنت است و این در تناقض با سیاست محدود سازی قرار دارد. اینترنت ضد سانسور است ، مروج دمکراسی است ،و با خود الگوی نوین زندگی مدرن را به ارمغان می آورد ؛کاربر اینترنت هم دارای سطح تحصیلی بالاتری نسبت به سایر همسالان خود است وهم بر اثر استفاده از این رسانه به سطح بالاتری از دانش و اطلاعات ارتقا می یابد؛ اینترنت حتی منجر به ایجاد یک طبقه نخبه در جامعه شده که با جهان خارج به خوبی آشنایی دارد؛ نه می شود به این نخبگان دروغ گفت نه می توان به آنها عقیده ای را تحمیل کرد.قدرت اینترنت ووسعت ابعادرسانه ای آن به حدی است که براحتی می تواند عملکرد برخی رسانه های داخلی نظیر مطبوعات ، رادیو و تلویزیون و حتی خبرگزاریها را تحت تاثیر قرار داده وبه حاشیه براند.
جوان امروز تنها بافشار دادن چند دکمه و کلید می تواند مستقیما با وقایع آنسوی مرزهای جغرافیایی اش تماس بگیرد ، نظر بدهد ،مشارکت کند ،اعتراض کند ، رشد نماید ، پیام بدهد، پیام بگیرد، نگاه او به رسانه ها ، به والدین ، به مدرسه و دانشگاه ،به گروه دوستان ، به مسوولان ، به سیاست ، به ایدئولوزی ،و به رفتارهای اجتماعی تفوتهای آشکاری پیدا کرده است ورود اینترنت و رایانه به زندگی نسل امروز حتی بر ساختارهای سیاسی و اجتماعی کشور نیز تاثیر گذاشته است و برخی از این ساختارهاسعی کرده اند خود رابا شرایط جدید تطبیقدهند ، این نسل ، نسلی است که رای می دهد ؛یا حتی اگر لازم بداند رای نمی دهد و با این رفتار خود سرنوشت سیاستمداران و احزاب و نهادهای سیاسی را تعیین می کند پس باید به خواسته ها و آرمانها و تمایلات او توجه کرد.
2-2چرا اینترنت رشد می کند ؟
زمانی در این کشور می توانستند با هر پدیده جدید تکنولوزیکی با پاک کردن صورت مساله به راحتی برخورد کنند که البته همان زمان هم این برخوردها تاثیر گذارو موفق نبود تجربه ویدئو مثال بارز این موضوع است در مورد ماهواره نیز وضع به همین صورت است اما امروز اتفاق دیگری رخ داده است . اینترنت هر روز فراگیرتر می شود تنها در ظرف یک سال یعنی از سال 1380 تا سال 1381 تعداد کاربران اینترنت از 8/1 به 2/3 میلیون نفر رسیده است با اینترنت نمی توان مانند ویدئو یا ماهواره برخورد کرد یعنی شیوه حذفی جوابگو نیست مگر اینکه بخواهیم همه کامپیوترها را در کشور جمع کنیم و مانند طالبان آنها را بر سر درختان به صورت منهدم شده آویزان کنیم! اینترنت بر کامپیوترو تلفن استوار است تجربه ممنوعیت ویدئو و ماهواه اکنون پیش روی ماست ویدئو آزاد شد و مجلس اصلاحات تحت فشارهمین نسل جوان مجبور به اصلاح قانون ماهواره شد .
در مورد اینترنت اگر چه مسئولان اصلاح طلب با غفلت خود از این حوزه و رها کرده آن هیچ گونه قانونگذاری مشخصی نکردند اما در اولین برخورد مسئولان عالیرتبه کشور با این پدیده خوشبختانه با نگاه حذفی به آن نگریسته نشد اولین مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی بر ضرورت بهره گیری از پتانسیل و توسعه شبکه های رایانه ای و اطلاع رسانی در کشور تاکید کرده است در ماههای اخیر که سیاست فیلتر کردنFiltering برخی از سایتها اجرا شده است نیز بیشتر منع استفاده از سایتهای غیر اخلاقی برای جوانان و نوجوانان مد نظر بوده است
البته یکی از نگرانیهای مشترک والدین در همه جوامع نحوه استفاده کودکان از اینترنت است به همین منظور حتیيک گروه ديده بان اينترنتی در انگلستان، به عنوان بخشی از تلاش های جاری برای مصون نگاه داشتن کودکان در شبکه جهانی کامپيوترها، سيستم جديدی را راه اندازی کرده استاين سيستم به گونه ای طراحی شده است که به والدين امکان می دهد با مسدود کردن سايت ها و "گپ خانه" های (chatroom) خاصی که تصور می شود مورد استفاده افرادی است که از کودکان سوء استفاده جنسی می کنند، محتويات اينترنت را کنترل کنند.
از اين فيلترها می توان برای منع دسترسی به سايت های سکسی، خشونت بار، نمايش دهنده مواد مخدر و تبليغ کننده مشروبات الکلی استفاده کرد والدين می توانند اين نرم افزار را به طور رايگان از سايت "آی سی آر ای" پياده کرده و به دلخواه خود، دسترسی کودکان به سايت ها را کنترل کنند.
البته مسدود کردن سایتهای سیاسی در ایران به گفته برخی از مسئولان یک اشتباه بوده و در حال اصلاح آن هستند با این وجود باید اذعان داشت که سیاست مسدود سازی اگر چه در بسیاری از کشورها اعمال می شود اما یک امر مبنایی نیست و با استفاده از نرم افزارهای ضد فیلترینگAnti Filtering امکان دور زدن این سیاست وجود دارد . اینترنت محدود و سانسور نمی شود چون تکنیکهای خنثی سازی محدودیتها را نیز در خود دارد اینترنت موجی است که آغاز شده و تنها می توان بر آن سوار شد و موج سواری کرد ایستادن در مقابل این موج سهمگین مساوی تحمل هزینه های فراوان است اینترنت برای نسل جوان کشورهایی مثل ایران وسیله ای برای انتقال دانش فنی و فناوری نیز هست با بهره گیری از امکانات اینترنت می توان فاصله و شکاف علمی و اقتصادی ایران و کشورهای توسعه یافته را تا حد زیادی پر کرد باید به جای فکر کردن به محدود سازی که بازی موش و گربه را به یاد می آورد به فکر برنامه ریزی و تولید "دادهو محتوی " contentدر این شبکه جهانی بود
چرا از اینترنت برای انتشار ذخایر غنی فرهنگی و ادبی ایران استفاده نمی کنیم؟ چرا از آن برای آموزش و پرورش ، تجارت ، بانکداری ، سرگرمی ، خدمت رسانی به مردم (دولت الکترونیکی) تبلیغات،حتی مسایل و آموزه های مذهبی و دینی ،روزنامه نگاری ،صنعت ، فناوری نوین در کشاورزی ، اقتصاد ، و دهها زمینه مثبت دیگر استفاده نمی کنیم ؟
به قول دکتر حسام الدین آشنا استاد دانشگاه در ايران بيشترين فعاليت را در حوزه اطلاعرسانی الكترونيك نه دانشگاهها دارند و نه نشريات. بلكه بيشترين فعاليت را اتفاقا حوزههای علميه داشته اند. بزرگترين سايتهای ايران نه وابسته به دانشگاهها است نه وابسته به موسسات دولتی و يا مطبوعاتی و هنری. بلكه وابسته به حوزههای علميه است. اگر حجم اطلاعات و CDها و اطلاعات را با حجم توليدات مقايسه كنيد تفاوت عظيم آنرا خواهيد ديد. چون در حوزهها ميراث بزرگی وجود دارد كه فقط احتياج داشته تایپ شود و فرمت سادهای به آن داده شود و در محيط اينترنت قرار بگيرد. اما در حوزه دانشهای تجربی، ما بخاطر عقب ماندگیهای علمی بزرگی كه داريم وقتی به حوزه اينترنت هم رسيدهايم دچار لكنت زبان جدی شدهايم.
اینترنت یک رسانه دو طرفه است یعنی تولید کننده محتوی فقط گوینده صرف نیست شنونده هم هست کاربر یا مخاطب محتوی در اینترنت نیز فقط شنونده صرف نیست او نیز قدرت انتشار مطلب در زمینه همان موضوع و حتی در ذیل همان مطلب را دارد اینترنت متعلق به دنیای دیالوگ است نه دنیای مونولوگ و کسانی که سخن گفتن در دنیای دیالوگ را فرا نگرفته اند قدرت وارد شدن در این دنیای جدید را ندارند کاربر اینترنت طیف نخبه کشور است چون داشتن لوازم اولیه برایمتصل شده به اینترنت و داشتن سطحی از سواد دیجیتالی و رایانه ای و از جمله تسلط نسبی به یک زبان خارجی او را فراتر از مخاطبان ماهواره و ویدئو قرار می دهد اینترنت تمام رسانه ها و مدیومهای قبلی را در دل خود دارد
2-3هویت شبکه ای
دکتر محمد عطاران استاد دانشگاه معتقد است: با امكانات و گزينه هاي فراواني كه رسانه هاي عمومي ازجمله اينترنت درا ختيار جوانان مي گذارند آنان دائما با محرك هاي جديد و انواع مختلف رفتار آشنا مي شوند. اين فضا هويت نامشخص و دائما متحولي را مي افريند. خصوصا براي نسلي كه درمقايسه با نسل قبل با محرك هاي فراواني مواجه است. همچنين از طريق رسانه هاي جمعي، افراد خط مفروض ميان فضاي عمومي و خصوصي را تجديد سازمان مي كنند و اين امكاني است كه جوانان فعالانه از آن استفاده مي كنند
هويت واجد سه عنصر است. هويت شخصي، فرهنگي و اجتماعي كه هر يك درتكوين هويت فرد نقش مهمي را ايفا مي كنند. در مقايسه ها، هويت شخصي كه ويژگي بي همتاي فرد را تشكيل ميدهد، هويت اجتماعي (نقش هاي احتماعي دروني شده و متنوع) و هويت فردي (درك و كاربرد نمادهاي فرهنگي) در پيوند با گروه ها و اجتماعات مختلف قرار مي گيرند. اينترنت صحنه فرهنگي و اجتماعي است كه فرد خود را درموقعيت هاي متنوع نقش ها و سبك هاي زندگي قرار مي دهد. در اين فضاي عمومي ، مهارت فرهنگي جديدي لازم است تا با تنظيمات نمادين بتوان بازي كرد. سايت شخصي نمونه اي روشن است كه چگونه كاربر اينترنت خود را براي مخاطبين جهاني معرفي مي كند. براي بيان افكار، احساسات، علائق و آراء از متن مناسب، گرافيك ، صدا و فيلم استفاده مي شود. ميلر اهميت و پيوندهاي سايت شخصي را ذكر مي كند و مي گويد كه به من بگو لينك هايت چيستند تا بگويم كه چه شخصي هستي
يكي از جنبه هاي اينترنت ، ورود بي هويت در آن است نوجوانان در صحنه اينترنت براي ايفاي هر نقشي، فرصت پيدا مي كنند. البته خصيصه مثبتي در اين كار هست، مجالي كه براي بروز و ظهور نوجوانان پيدا مي شود. اينترنت فضاي آزاد گلخانه اي را ايجاد مي كنند كه معلمان و مراجع قدرت به ان دسترسي ندارند و بر آن تاثير نمي گذارند . امكان خصوصي بودن امور نكته اي است كه كاربران جوان اينترنت بر آن تاكيد دارند و از سوال بزرگسالان درمورد نحوه استفاده از اينترنت آشفته مي شوند. اينترنت به نظر اين جوانان، جانشين فضاي عمومي مي شود. در اين شكل جوانان تجربه هاي بيشتر مي يابند. و درباره كنترل و كاربرد اين رسانه جديد داراي اطلاعات مي شوند. اين فضاي جديد كه عمدتا توسط كاربران ساخته مي شود احساس مشاركت بيشتري به نوجانان مي دهد. تنها مشكلي كه وجود دارد آن است كه رابطه بين نسل جوان و بزرگسال در فضاي شبكه اي محو شود.
اريكسون معتقد است كه نوجوانان در دوره بلوغ هويت شخصي خود را از طريق كشف و جستجو بنا مي كنند. بلوغ مرحله اي بحراني است كه نوجوانان بدنبال كشف ارزش ها و دروني كردن آن مي باشدو اينترنت با حجم نامحدود اطلاعات و ابزارهاي سريع ارتباطي، نوجوانان را با ابزارهاي ديگر ايجادهويت از طريق جست و جو روبرو مي كند. مع الوصف بايد بدانيم كه بسياري ازتعاملات موجود در اينترنت مستلزم ارتباط انساني نيست. پي آمدهاي اين تعاملات و حدود جايگزيني اين تعاملات به جاي تعاملات انساني هنوز نامعين است
2-4علل گرایش نوجوانان به اینترنت
علل جذب و گرایش نوجوانان به اینترنت را می توان به شرح زیر بیان کرد:
1- قابليت هاي جذاب اینترنت: ویژگی های جذاب اینترنت برای نوجوانان عبارتند از:
الف) وب سایت ها: که مجموعه ای از اطلاعات، سرگرمی و تعامل در یک مکان منحصر به فرد را در اختیار کاربران قرار می دهد.
ب) موتور های جست و جو: موتور های جست و جو از منابع وب اند که می توان از آن ها برای جست و جو درباره تمامی مسائل و موضوعات مورد نظر استفاده کرد.
ج) گپ خانه ها: سایت های خاصی اند که اجازه می دهند نوجوانان و جوانان مکالمه های آنی داشته باشند. اتاق های گفت و گو، معمولاً بر حسب موضوع یا هدف گفت و گو کننده تقسیم شده اند.
د) ارسال پیام های آنی: نرم افزار هایی که به طور عمده نوجوانان را آن برای ارسال پیام های آنی به کسانی که دارای همان نرم افزارند، استفاده می کنند.
ه) صفحه های اطلاعات: نرم افزاری است که اجازه می دهد نوجوانان سوال ها و اطلاعات خود را با موضوع های خاص ارسال کنند.
و) پست الکترونیکی: نرم افزاری است که توسط آن می توان پیغام های خود را به نشانی های مشخص فرستاد و یا دریافت کرد.
ز) وبلاگ ها: وب سایت خاصی است که فرد می تواند افکار، احساسات و کارهای خود را در آن به رشته تحریر درآورد و از آن نگه داری کند.
2- پر کردن اوقات فراغت: یکی از علل مصرف بالای اینترنت در میان نوجوانان و جوانان، پر کردن اوقات فراغت است؛ زیرا امکانات ورزشی یا تفریحی به اندازه کافی در اختیار آنان قرار ندارد. اکثر خانواده ها نیز از این امر استقبال می کنند که نوجوانان در خانه و در کنار آن ها با یک کامپیوتر و اشغال خط تلفن سرگرم باشند، غافل از این که در صورت استفاده نامناسب از اینترنت، آثار منفی و مخرب آن به مراتب بیش تر از بسیاری از سرگرمی های دیگر است.
3- فرار از خود و ناکامی های زندگی: اینترنت برای بسیاری از نوجوانان و جوانان پناه گاهی است که از مشکلات، دردها و رنج های خود به آن روی می آورند و به عنوان یک ابزار سرگرم کننده به آن نگاه می کنند.
4- عدم شکل گیری هویت مطلوب در نوجوانان، وجود شکاف های اجتماعی ، شکاف بین نسل ها و نیز از هم پاشیدگی تعاملات بین والدین و فرزندان ، از دیگر علل گرایش نوجوانان به استفاده از اینترنت می تواند باشد.
2-5تأثير اينترنت بر هويت
لغت نامه رواشناسی جامعه شناسی کولینز هویت را اینگونه تعریف می کند: «حس (شعور) و استمرار(تداوم) خود که ابتدا همانطور که کودک را متفاوت از والدین و خانواده می کند، گسترش می یابد و سبب شرکت او در اجتماع می شود». «هویت ترکیبی از بعدهای خیلی متفاوت است. قومیت، جنسیت، جهت یا بی جنسی، طبقه اجتماعی و اقتصادی و غیره برخی از فاکتورهایی هستند که در تعیین هویت نقش دارند و از اینرو هویت در جریان تعاملی که بین افراد برقرار می شود، با موفقیت شکل می گیرد».
همچنین هویت واجد سه عنصر است: هویت شخصی، فرهنگی و اجتماعی که هر یک در تکوین هویت فرد نقش مهمی ایفا می کنند. در مقایسه، هویت شخصی که ویژگی بی همتای فرد را تشکیل می دهد، هویت اجتماعی(نقش های اجتماعی درونی شده و متنوع) و منظورآن حوزه اي ازحیات اجتماعی است که فرد خود را با ضمیر«ما» متعلق و منتسب بدان می داند ودر برابر آن احساس تعهد وتکلیف می کند. این هویت جمعی را می توان درسطوحی مرتبط ازکوچک وخاص به بزرگ وعام چون خویشاوندي، هم طایفگی، هم محلّی، هم روستاي، هم زبانی، همشهري، هم مذهب، و هم نوع تقسیم بندي کرد و هویت فرهنگی (درک و کاربرد نمادهای فرهنگی) در پیوند با گروه ها واجتماعات مختلف قرارمی گیرند. اینترنت صحنه فرهنگی و اجتماعی است که فرد خود را در موقعیت های متنوع نقش ها و سبک های زندگی قرار می دهد. تعاملی که در تکنولوژی ارتباطی مدرنی مانند اینترنت استفاده می شود، متفاوت از تعامل چهره به چهره است. فاکتورهایی از قبیل کمبود علایم بصری (دیداری) و گمنامی شخص، یک شیوه تعامل کامل متفاوت از تعامل چهره به چهره را فراهم کرده است، در نتیجه، این احتمال هست که هویت هایی که در طول تعامل اجتماعی با موفقیت تشکیل می شوند، به وسیله تعامل آنلاینی و مجازی متأثر شوند. بعضی از این تغییرات احتمالاً مثبت و بقیه منفی خواهد بود. روانشناسان در پژوهشات خود نشان دادند که اینترنت به مردم اجازه می دهد که آگاهانه و ماهرانه هویت آنلاینشان را کنترل کنند و هویت های جدید و متفاوتی را تجربه کنند. به این ترتیب اینترنت می تواند مفید باشد؛ چرا که این آزادی را به افراد می دهد تا هویتی را که نسبت به آن احساس بهتری دارند کشف و انتخاب کنند.
عامل بنیادین در شکل گیری هویت های اجتماعی تعاملات انسانی است. در واقع فرد هنگامی که به تعامل با فرد دیگری می پردازد هویت خویشتن را به عنوان یک عضو جامعه پیدا می کند. هویت در بستر تعاملات اجتماعی تعریف می شود. ظهور فناوری های نوین ارتباطی دگرگونی بنیادینی را در معاملات و ارتباطات انسانی ایجاد کرده است. کاستلز معتقد است از آنجا که انتقال و جریان فرهنگ از طریق ارتباطات صورت می گیرد، حوزه فرهنگ که نظام هایی از عقاید و رفتارها را شامل می شود، با ظهور تکنولوژی جدید دستخوش دگرگونی های بنیادین می گردد. ورود فناوری های ارتباطی، دگرگونی بنیادینی را در ساختار مناسبات و ارتباطات انسانی ایجاد کرده است. پی آمد این امر شکل گیری نوع جدید از تعاملات انسانی است که ضمن تمایز از الگوهای ارتباطی مرسوم در رسانه های ارتباط جمعی عملاً فرصت های نوینی را در جهت تجلی خود و هویت، به وجود آورده است. در همین ارتباط بل معتقد است جهان مجازی و امکان برقراری ارتباطات همزمان و بی شمار، منشاء ظهور فرهنگ های آنی و به دنبال آن ظهور هویت های خلق الساعه شده است که در دوره محدودی شکل می گیرد و با ظهور هویت های جدید به سرعت از بین می روند.
ویژگی های ارتباطات الکترونیکی حاکم بر فضای مجازی شرایطی متفاوت از روابط حقیقی و رو در رو را برای کاربران آن فراهم می کند. سرعت عمل، ناشناس ماندن و سیال بودن می تواند فضای یکسان و مشابهی را فارغ از الزامات ساختی (جنسیتی، طبقاتی، قومی، نژادی و مکانی) فراهم سازد که مستعد تجارب متفاوتی برای کاربران آن است. تعاملات آزمایشی، کنجکاوانه و یا با نیت افزایش ظرفیت شناختی، کاربران اینترنتی را با ذهنیت و گرایش جدیدی تجهیز می کند که می تواند رفتار وتعاملات آن ها در دنیای حقیقی را به چالش کشانده و تغییراتی را هر چند جزئی در میدان عمل اجتماعی آن ها فراهم سازد. فضای مجازی این امکان را فراهم می کند تا افراد نیازها، خواسته ها و بازاندیشی در هویت خویش را به درجاتی به دنیای حقیقی خود تسری دهد و شرایط تازه ای را برای گفتگو، تفاهم و تعامل در دنیای مجازی و حقیقی فراهم می سازد، ذکایی نیز معتقد است ماهیت غیر رو در روی ارتباطات الکترونیکی اینترنتی می تواند انگیزه ی بیشتری را برای کاربران آن در بازی با هویت، رفتارهای آزمایشی و ارائه تصویری غیر واقعی فراهم سازد که ریسک شرمندگی در آن کمتر است.
فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی موجب می شود تا اجتماعات و هویت های جدیدی تشکیل شود. در جامعه ای که به ارتباطات مبتنی بر صنعت چاپ، تلویزیون و تلفن متکی است، شیوه تولید به گونه ای است که هویت ها را به صورت عاقل، سودمند و خود بسنده در می آورد. اما در جامعه اطلاعاتی، جامعه ای که ارتباطات الکترونیک سیطره دارد؛ ذهنیت ها و هویت های ناپایدار، چند لایه و پراکنده ظهور می کند. مارک پاستر در عصر دوم رسانه ها» تأکید می کند در دوره جدید که اینترنت و ارتباطات الکترونیک در جامعه سیطره دارد، این داده ها و اطلاعات و یا به عبارت دقیق کلمه، این اجتماعات مجازی هستند که هویت افراد را می سازند وسایل نوین اطلاعاتی و ارتباطی در اثر تغییراتی که در برداشت های بشر امروزی به وجود می آورند، هویت ها را در وضعیت کاملاً تازه ای قرار می دهند که متفاوت و حتی مغایربا گذشته است. هویت در اجتماعات مجازی جامعه اطلاعاتی در مسیر فراملیتی شدن حرکت می کند. در واقع ارتباطی که با اتکا به وسایل ارتباطی و اطلاعاتی جدید شکل می گیرد، چشم اندازی ازفهم و درک جدیدی از ذهنیت را آشکار می سازد که در صورت بندی های گفتار و عملکرد که به لحاظ تاریخی محسوس اند، جان می گیرد. این ارتباطات راه گشای نگریستن به انسان به عنوان پدیده ای چند لایه، تغییر پذیر، منفعل و تکه تکه است. پدیده ای که شکل دادن خویش را به گونه ای طراحی می کند که با هرگونه تثبیت هویت می ستیزد. جامعه اطلاعاتی مبین هویت بی ثبات، تغییرپذیر و منعطف انسان جدید است. در این جامعه بسا انسان هایی که با همسایه ها، هم محلّی ها و همشهری ها و حتی هموطنان خود احساس قرابت نداشته ولی با فرد دیگری در اقصا نقاط جهان احساس هویتی یکسان داشته باشند. هویت ملّی در جامعه اطلاعاتی به دلیل ظهور اجتماعات مجازی به شدت تهدید می شود، اجتماعات مجازی تهدیدی برای اجتماعات واقعی است. در واقع در اجتماعات مجازی معمولاً افراد حداقل دریک چیز اشتراک دارندو آن علایق و منافعی است که آن ها را دور هم جمع می کند. این منافع که همان دسترسی به اطلاعات است، هویت آن ها را می سازند. هویتی که مدام در حال تغییر و ناپایدار است. هویت افراد در اجتماعات مجازی «هویتی دیجیتال» است. دیگر سرزمین، زبان بومی و محلّی، کشور، فرهنگ ملّی و نژاد، هویت افراد را در اجتماعات مجازی تعیین نمی کنند، بلک منافع مقطعی، محدود، و در حوزه موضوعات مختلف افراد را دور هم جمع می کند و هویت آن ها را می سازد.
فناوری های نوین این امکان را فراهم می کند تا افراد فضایی شخصی و خصوصی در فضای مجازی برای خود داشته باشند و بدین ترتیب خلوت جدیدی برای خود با بهره گیری از ابزارهای ارتباطی ایجاد کنند.در این فضا پیام هایی بدون آگاهی دیگران رد وبدل می شود و قرار ملاقات هایی تنظیم می شود و با بهره گیری از امکانات اینترنت مانند فیس بوک و اتاق های گفت و گو شبکه گسترده ای از روابط میان افراد شکل می گیرد که غیر قابل کنترل و ناملموس است. این امر بتدریج موجبات از هم پاشیدگی شبکه های سنتی روابط مانند همسایگی را فراهم می کند و هویت هایی ماورای جهان واقعی و محیط عینی که افراد در آن زندگی می کنند، ایجاد می کند.
2-6 هویت واقعی و هویت مجازی نوجوانان
در روانشناسی هویت و احساس، هويت يكي از مشخصات فرد تلقی می شود، احساس هویت عبارتند از احساسی که انسان نسبت به استمرار حیات روانی خود دارد و یگانگی و وحدتی که در مقابل اوضاع و احوال متغیر خارج، همواره در حالت روانی خود حس می کند. بنابراین، از نظر روانشناسی هویت انسان دارای نوعی ثبات است. هویت زمانی پدید می آید که انسان با «غیر» مواجه شود و این غیر» عبارت است از فرد یا جامعه ای دیگر و به قول روانشناسی نقش هایی که فرد به عهده می گیرد. هویت زمانی مطرح می شود که انسان خود را با چیز دیگر مقایسه کند. به طورکلی می توان ویژگی های زیر را برای هویت قائل شد:
- هویت وجه تمایز بین «من» و«ما» با «دیگری» است واین تمایز دربسترجامعه شکل می گیرد.
- هویت، جهت دهنده ی رفتاری آدمی در زندگی روزانه اش است.
- هویت در بستر زمان و مکان تغییر می کند، هویت از آنجا که امری فکری است، تابع شرایط و مقتضیات زمینه اجتماعی خود و گفتمان های رایج در آن قرار دارد.
- هویت چند لایه است و فرد دارای لایه های مختلفی از هویت است که در کل سازه ی هویتی او را می سازد. این هویت ها در هم تنیده بوده و ارتباط منطقی بین این افراد وجود دارد و تفکیک آن ها در عالم واقع ممکن نیست، به طور کلی هویت شخص را می توان به سه دسته هویت فردی و هویت جمعی و هویت فرهنگی تقسیم کرد. هویت اجتماعی یک فرد نیز به خصوصیات و مشخصات و تفکراتی اشاره می کند که فرد آن ها را از طریق اشتراکات اجتماعی و عضویت در گروه ها و مقوله های اجتماعی کسب می کند. بر این اساس، هویت اجتماعی هویتی است که فرد در فرآیند اجتماعی شدن و ارتباط با گروه ها یا واحدهای اجتماعی موجود در جامعه کسب می کند.
2-7 ابعاد هویت اجتماعی
بنابرتعریف تاجفل سه بعد را براي هویت اجتماعی می توان تصور کرد:آگاهی، علاقه و آمادگی براي عمل وچنان که مشخص است این سه بعد برروي هم نگرش شخصی را تشکیل می دهند. لیکن نگرش درباره عضویت درگروه، به دیگر سخن درهویت اجتماعی سه بعد می توان سراغ کرد:
نخست آگاهی برحدودي از مشترکات گروهی است.در نتیجه به همان اندازه پیشینه وخاطرات مشترك جزء عناصر هویتی محسوب می شود که براي مثال زبان ویا حدودي از نمادهاو نشان ها ومعانی مشترك امروز وهمان اندازه که سرنوشت مشترك بنابراین نخستین بعد هویت اجتماعی فراهم آوردنده آگاهی بر حدودي از اشتراك درعقایدو ویژگی هاي مشترك است تا خود را «ما» بشناسیم.
دومین بعد هویت اجتماعی گرایش مثبت، علاقه وجذب به درون گروه است که به درستی آن را اساس هویت نیز دانسته اند، به دیگر سخن، همدلی یا احساس تعلق مشترك خمیرمایه اصلی«ما» و فقدان حداقلی از آن به معنی اضمحلال «ما» به من ها محسوب می شود. منظور از وجه ارزشی و احساس هویت در تعریف تاجفل نیز همین علاقه وجذب به درون گروه است.که با نوعی احساس تعهد «رابطه اي» همراه است که سومین بعد هویت اجتماعی را شکل می دهد. چنانچه اشاره شد سومین بعد هویت اجتماعی آمادگی براي عمل دریک زمینه رقابتی(اگر نه خصمانه) بین گروهی(طبیعتاً به نفع گروه) است و این مهم افزون براحساس تعلق، نیازمند احساس تعهد است؛ زیرا تعهد نوعی احساس وظیفه به دیگران وفاداري به هنجارها، ارزش ها، اهداف، انتظارات آنان است وچنانکه اشاره شد منشاء این تعهد (تعهد رابطه اي) چیزي نیست مگر علاقه و وابستگی و دلبستگی عاطفی. درواقع همین وابستگی عاطفی وروابط گرم است که باید اجتماع وهرگونه تعهد و احساس مسئولیت اجتماعی محسوب می شود.
اینترنت می تواند برای کاربران این شانس را فراهم کند که هویت های مختلف را بررسی کنند. فرصت هایی برای بازی کردن نقش های هویتی هست که بطور قابل مقایسه ای در تعاملات رو در رو محدودمی شود، اما این فرصت های تازه در اینترنت همیشه موجود است، بخصوص نوجوانان از این توانایی برای بررسی هویت های جدید خشنود و راضی هستند.
2-8تأثیر هویت واقعی بر شکل گیری هویت مجازی
هویت مجازی در کنار هویت واقعی با توجه به شرایط جهان مجازی و نوع ساختار روابط در اجتماعات مجازی شکل می گیرد و نوجوان در ورود به جهان مجازی اقدام به تعریف خود بر اساس اقتضائات جهان مجازی می نماید. البته این امر درنوجوانان مختلف، متفاوت است و در حقیقت تفاوت در هویت یابی مجازی به شرایط و مختصات هویت واقعی فرد و نوع و ساختار روابط او در جهان واقعی بستگی دارد. هویت و شخصیتی که فرد در جهان واقعی و نقصان آن یا نامطلوب بودن تعریفی که فرد از خود دارد، باعث می شود که نوجوان هویت خود را در محیط مجازی تکیمل نماید یا هویتی نامطلوب برای خود ترسیم نماید. بنابراین نوع هویت مجازی که فرد در این شرایط انتخاب می کند، بسته به ساختار هویت واقعی او می باشد. از این منظر، اگر هویت واقعی نوجوان شکل یافته و برای او مطلوب باشد، هویت مجازی که در جهان مجازی ایجاد می نماید، کمترین فاصله را با هویت واقعی او داشته و فرد دلبستگی روانی به این هویت پیدا نخواهد کرد در نقطه مقابل، هر چه هویت واقعی جوان ناقص تر و با برای او نامطلوب ترباشد، فاصله بین هویت واقعی ومجازی او بیشترخواهد شد ومیزان دلبستگی روانی اش به این هویت بیشتر می شود. در این حالت اینترنت و جهان مجازی به جوان اجازه می دهد که روند جستجو برای هویت یابی خود را فارغ از محدودیت های جهان واقعی انجام دهد.
2-9اعتیاد اینترنتی
بی شک رشد روز افزون اینترنت فواید و اهمیت غیر قابل انکاري دارد . چندان که در دوران حاضر، نقش محوري اینترنت چنان اساسی است که بدون آن امکان برنامه ریزي، توسعه و بهره وري در زمینه هاي فرهنگی، اجتماعی، اقتصادي و علمی در جهان آینده امکان پذیر نخواهد بود. اینترنت به عنوان رسانه اي قوي و تکنولوژي چند رسانه اي، اکثر نیازهاي بنیادین بشر را تأمین می کند و همین مسأله موجب کشش افراد براي تأمین نیازهایشان به دنیاي مجازي است. تا حدي که این وابستگی تبدیل به اعتیاد آن ها به این محیط می شود و نباید از پیامدهاي ناگوار و مخرب آن به ویژه در زمینه هاي اجتماعی و فرهنگی غافل ماند. البته سخن گفتن ازآسیب هاي اینترنت به معناي نفی این پدیده و نگاه منفی بدان نیست. بلکه واقعیت این است که اینترنت داراي کارکردهاي مثبت و منفی می باشد. اینترنت از فن آوري هایی نیست که بی چون و چرا تحمیل شده باشد بلکه رسانه اي است که به انتخاب خود همان طور که هست، می توان از آن استفاده کرد و یا به طور کلی از آن چشم پوشید. اینترنت به مثابه یک تیغ دو لبه است که با آموزش صحیح و فرهنگ سازي می توان، استفاده هاي فراوانی از آن نمود. در غیر این صورت با استفاده نامناسب، آموزش غیر اصولی و عدم وجود فرهنگ کاربري، هویت اجتماعی و فردي انسان به وسیله آن از بین می رود.
هم زمان با دسترسی گسترده افراد به اینترنت، شاهد نوع جدیدي از اعتیاد، یعنی؛ اعتیاد اینترنتی هستیم که مسأله خاص عصر اطلاعات است. اعتیاد اینترنتی، بهره گیري مفرط از فن آوري اینترنت است که منجر به آسیب هاي اجتماعی، روان شناختی تحصیلی و شغلی می شود. اعتیاد اینترنتی به گستره وسیعی از مشکلات رفتاري و کنترل انگیزه استفاده از اینترنت اشاره دارد. همانند انواع دیگر اعتیاد، اعتیاد به اینترنت نیز با علایمی هم چون اضطراب، افسردگی،کج خلقی، بی قراري، افکار وسواسی یا خیال بافی راجع به اینترنت همراه است. از طرفی در عین حال که روابط این افراد به ویژه کودکان و نوجوانان در جهان مجازي افزایش می یابد، در مقابل، از دامنه روابط آنان در جهان واقعی کاسته می شود. ضمن آن که احتمال لطمه دیدن عملکردآموزشی و تحصیلی نیز وجود دارد.
از جمله پیامدهایی که اعتیاد به اینترنت براي فرد معتاد به آن دارد، مثل تغییر دادن سبک زندگی به منظور صرف زمان بیش تر در اینترنت، بی توجهی به سلامت خود در نتیجه کار با اینترنت، اجتناب از فعالیت هاي مهم زندگی به منظور صرف وقت بیش تر در اینترنت، کاهش روابط اجتماعی، نادیده گرفتن خانواده و دوستان، مشکلات مالی ناشی از هزینه هاي بهره گیري از اینترنت، مشکلات تحصیلی است.
2-10اينترنت و خانواده
خانواده پايه بنيادين اجتماع و سلول سازنده زندگي انسان و خشت بناي جامعه و كانون اصلي حفظ سنت ها، هنجارها و ارزش هاي اجتماعي است. خانواده شالوده استوار پيوندهاي اجتماعي، روابط خويشاوندي و كانوني در جهت بروز و ظهور عواطف انساني و مكاني براي «پرورش اجتماعی » است. خانواده گروهي است كه فرد بيش از هر گروه ديگري زندگي خويش را در آن مي گذراند و فراگيري هنجارهاي مربوط به زندگي خانوادگي را عمدتاً در خانواده و در تعامل با ديگر افراد خانواده مي آموزد. خانواده واحدي است كه براساس ازدواج پديد مي آيد و از آغاز پيدايي خود، همچون حريمي امن، زندگي انسان را در برمي گيرد و موج تازه اي در درون شبكه خويشاوندي ايجاد مي شود و اين موج جديد است كه شمار زيادتري از خويشاوندان را نيز به هم پيوند مي دهد. انسان در خانواده فرآيند جامعه پذيري كه مجموعه اي از « بايدها » و « نبايدها » است و بالاخره نقش هايي را در ارتباط با ديگران ياد مي گيرد. آنچه در خانواده از اهميت برخوردار است توجه به ارزش ها به ويژه ارزش هاي اجتماعي است. ارزش هاي اجتماعي از اساسي ترين عناصر يك نظام اجتماعي هستند كه از طريق كنترل و هدايت آن ها مي توان جامعه را به زوال و يا به تعالي كشاند. بنابراين خانواده ها و مسئولين بايد خيلي راغب باشند كه بدانند، چه عواملي موجب پيدايش ارزش ها در يك جامعه مي شوند و چگونه مي توان اين ارزش ها را تغيير داد. اهميت ارزش در آن نهفته است كه پايه ارزيابي ما را از پديده هاي اطرافمان، از خودمان از نزديكان و از ديگر انسان ها و از جامعه تشكيل مي دهند و در واقع رفتار ما را نسبت به آن ها تنظيم مي كنند.
با ورود تكنولوژي و وسايل ارتباط جمعي در خانواده ها، ارزش هاي اجتماعي خانواده ها تحت تأثير قرار گرفته و موجب شده تا شاهد تغييراتي در رفتار و گفتمان نسل جوان باشيم. از جمله اين وسايل دسترسي آسان به اينترنت مي باشد. اينترنت علاوه بر نقاط قوت، امروزه داراي نقاط ضعفي هم هست.
رسانه ها به مرور به درون خانواده هم راه مي يابند و بر ساخت آن تأثير مي گذارند. كازنيو معتقد است: رسانه ها به دو صورت اعتقادات ما را دگرگون مي سازند. اول، وسوسه مقاومت ناپذير رسانه هاي همگاني است كه ما را به نوعي گرفتار مي كند و به مشاركت مي كشاند. دوم، سيل اطلاعاتي است كه به وسيله رسانه ها جاري مي شود و اگر همه را هم باور نكنيم ولي به مرور از برخي اعتقادات خود دست برمي داريم.رسانه ها و خاصه اينترنت با ورود به خانواده همه نوع روابط، حقوق و تكاليف مربوط به نقش ها و ... را تغيير مي دهند. تغييرات محسوس درنقش ها و تكاليف و انتظارات افراد در خانواده ها نشانگر اين است كه ورود رسانه ها بر فرهنگ و ارزش ها و هنجارهاي موجود تأثير گذاشته است. ورود رسانه ها، اتنظارات نقش ها را در خانواده دگرگون نموده است. استفاده بيش از اندازه از اينترنت مي تواند مشكلاتي را براي خانواده ها به وجود آورد از جمله تاثير بر روابط زناشويي به صورت منفي و افزايش ناسازگاري ها و بالا رفتن طلاق، افزايش بي اعتمادي و دروغگويي بين اعضاي خانواده، كاهش ارتباط هاي كلامي و چهره به چهره كاهش ارتباط بين والدين و فرزندان و كوتاهي در انجام وظايف مربوطه.
وسايل ارتباط جمعي فواصل را ناپديد مي سازند، همچنان كه جدار بين انسان ها را نيز تا حدود زيادي شفاف تر مي سازند. بنابراين آيا مي توان تصور كرد اين وسايل بر گروه هاي اجتماعي تأثير دارند ولي بر گروهي به تمام معني اوليه، يعني خانواده اثر نگذاردند ؟! بي شبهه، تطور خانواده در جامعه جديد، صرفاً تابع اثرات وسايل ارتباط جمعي نيست. ليكن، از خود مي پرسيم آيا خانواده هسته اي نيز به نوبه خود تحت تأثير اينترنت تحول تازه اي نپذيرفته است.
2-11اینترنت و رشد اجتماعی و انگیزه تحصیلی
رشد اجتماعی در فرهنگ علوم رفتاري به تغییراتی گفته می شود که در نتیجه تأثیر متقابل با اشخاص، اوضاع و احوال اجتماعی، آداب و رسوم اجتماعی و سازمان هاي اجتماعی در فرد پدیدار می شود. رشد اجتماعی، یکی از جنبه هاي رشد انسان است که بر اثر، تعامل ها و تجربیات فرد با عوامل و عناصر محیط هاي اجتماعی بر مبناي دو فرآیند اجتماعی کردن و اجتماعی شدن به وجود می آید. کسانی به رشد اجتماعی می رسند که رفتارهاي اجتماعی و معیارهاي مورد انتظار سن خویش را کسب کرده باشند. به موازات تغییراتی که اعتیاد به اینترنت می تواند روي رشد اجتماعی افراد داشته باشد، انگیزش نیز متغیر دیگري است که از اثرات آن مصون نخواهد بود. مشکلات انگیزش باعث می شود که دانش آموزان در حد توانایی، استعداد و شایستگی خودشان عمل نکرده و پایین تر از حد انتظار فعالیت نمایند. اگر مشکلات انگیزش در دوره دبیرستان مورد توجه قرار نگیرد، می تواند براي رفتار و یادگیري افراد پیامد هاي جدي به بار آورد. انگیزه؛ عبارت است از یک نیروي درونی که بر اثر عوامل درونی و بیرونی در فرد ایجاد می شود و او را براي رسیدن به هدف و یا هدف هایی به حرکت در می آورد. انگیزه تحصیل یکی از ملزومات یادگیري است و چیزي است که به رفتار (براي تحصیل و یادگیري) شدت و جهت می بخشد و در حفظ و تداوم آن به ما کمک می کند. انگیزه تحصیلی، شامل هدفی با ارزش بالا براي دانش آموزان می باشد و به اندازه اي درونی شده است که در درون آن ها شوق و هیجان و کشش ایجاد می کند، تا با انجام رفتار هاي خاص، به اهداف نزدیک شوند. دانش آموزانی که از انگیزش تحصیلی و یادگیري بالایی برخوردارند، در مقایسه با سایر دانش آموزان، نمرات تحصیلی بهتر و موفقیت آموزشی بالایی دارند.
2-12اینترنت و جامعه پذيري
ورود فناوریهای نوظهور به عرصه زندگی شخصی و اجتماعی در عصر حاضر بسیاری از معادلات در زمینه روند جامعهپذیری افراد را تغییر داده است.در این میان جامعهپذیری و شخصیتیابی دانشآموزان به عنوان نسلی که به اقتضای سن خود بیشتر با فناوریهای روز سروکار دارند؛ دغدغه والدین در درجه اول و مربیان تعلیم و تربیت در درجه بعد شده است. به همین خاطر به مفهوم جامعه پذیری وعوامل جامعه پذيري افراد در این پژوهش نیز می پردازیم.
جامعه پذيري همنوايي فرد است با هنجارهاي گروهي و هر يك از اعضاي جديد گروه به حكم جامعه پذيري رفتار خود را موافق مقتضيات گروه در مي آورد و دانسته يا نادانسته راه و رسم زندگي گروهي را مي پذيرد.اين جريان از طريق كنش متقابل اجتماعي صورت مي پذيرد و مردم به وسيله آن شخصيت خود را به دست آورده و شيوه زندگي جامعه خود را مي آموزند. جامعه پذيري فرد را به آموختن هنجارها، ارزش ها، زبان ها، مهارت ها، عقايد و الگوهاي فكر و عمل كه همگي براي زندگي اجتماعي ضروري مي باشد، قادر مي سازد. آلن بيرو در فرهنگ علوم اجتماعي، جامعه پذيري را اينگونه تعريف مي كند: «فرآيندي كه بر پايه آن ،مجموعه حيات و فعاليت هاي انساني در شبكه وابستگي هاي متقابل اجتماعي جاي مي يابند. از نظر او جامعه پذيري فرآيندي است رواني– اجتماعي كه بر پايه آن شخصيت پايه تحت تأثير محيط، خصوصاً نهادهاي تربيتي، خانوادگي و ديني شكل مي يابد».گي روشه جامعه شناس فرانسوي آن را فرآيندي مي داند كه به بركت آن، شخص در طول حيات خويش تمامي عناصر اجتماعي– فرهنگي محيط خود را فرا گرفته، دروني مي كند و تحت تأثير تجارب و عوامل اجتماعي معنادار با ساخت شخصيت خود يگانه مي سازد،تا خود را با محيط اجتماعي اي كه بايد در آن زيست نمايد، تطبيق دهد. بروس كوئن در كتاب مباني جامعه شناسي،تعريفي مختصری از آن را ارائه مي دهد: «جامعه پذيري فرآيندي است كه به انسان راه هاي زندگي كردن در جامعه را مي آموزد، و به انسان شخصيت مي دهد و ظرفيت هاي او را در جهت انجام وظايف فردي به عنوان عضو جامعه توسعه مي بخشد.
2-13 عوامل جامعه پذيري افراد
جامعه پذيري فرآيندي است كه به موجب آن جامعه فرهنگش را از نسلي به نسل ديگر انتقال مي دهد و فرد را با شيوه هاي پذيرفته شده و تأييد شده زندگي سازمان يافته اجتماعي سازگار مي كند. از سوي ديگر فرد در جريان اين فرآيند خود را با محيط اجتماعي پيرامون خود سازگار مي نمايد.كاركرد جامعه پذيري آنست كه استعدادها و اموري را كه فرد به آن نيازمند است فرامي گيرد، و نظام ارزش ها،آرمان ها و انتظارات متقابل جامعه را به فرد منتقل مي نمايد و چگونگي ايفاي نقش را به فرد آموزش مي دهد. اين فرآيند كه داراي مراحل گوناگوني است كه از بدو تولد تا آخر عمر را در بر مي گيرد، عوامل متعددي ايفاي نقش مي كنند كه ما در اين بخش به تبيين مهمترين عوامل آن مي پردازيم. از ميان اين عوامل، برخي بصورت آشكار و برخي ديگر بصورت پنهان و نا خودآگاه به اين امر مبادرت مي ورزند. نكته ديگر اينكه نبايد اهميت اين عوامل را يكسان پنداشت؛ زيرا درجه تأثير پذيري فرد از هريك از اين عوامل در دوره هاي زماني مختلف از زندگي فرد ممكن است متفاوت باشد كه در ذيل اين عوامل را بررسي مي كنيم.
الف) تبيين ارتباط بين نقش خانواده با جامعه پذيري افراد
در ميان عوامل مختلف جامعه پذيري، نقش خانواده از برجستگي خاصي برخوردار است، علت اين امر را مي توان در اين واقعيت جست كه اولاً شكل گيري شخصيت افراد تا حدود زيادي در خانواده صورت مي گيرد و فرزندان عمدتاً ويژگي هاي رفتاري والدين خود را كسب مي كنند؛ ثانياً اين نقش خانواده بيشتر هنگامي مشاهده مي شود كه فرد در سال هاي اوليه زندگي خود قرار دارد و شخصيت وي همچون لوح سفيدي براي اولين بار در حال شكل گيري است.
محيط خانوادگي عامل قطعي مؤثر در ايجاد شرايط سازنده اي است كه ارزش ها و گرايش هاي شخص را شكل مي دهد. بخش مهمي از اين فرآيند در درون خانواده بصورت عمدي و آگاهانه انجام مي پذيرد ولي بخش زيادي از آن نيز كاملاً ناخودآگاه است. الگوهاي كنش متقابل اجتماعي درون خانواده ممكن است مدل هاي ناخواسته را براي شكل گيري رفتار و شخصيت بعدي كودكان، يعني زماني كه به بلوغ و دوره جواني مي رسند، فراهم سازد. به هر حال اگر جامعه پذيري يا «اجتماعي شدن» فرآيندي باشد كه نسل هاي مختلف يك جامعه را به يكديگر پيوند مي دهد «خانواده» از عوامل عمده جامعه پذيري از دوران كودكي تا جواني و پس از آن است كه بصورت يك سلسله مراحل پي در پي رشد و تكامل، نسل ها را به يكديگر مربوط مي سازد.
همانطور كه پروفسور ماسگروو نيز تأييد كرده «خانواده» عامل اصلي و تعيين كننده در جامعه پذيري افراد مي باشد.
خانواده اولين جايي است كه مجموعه اي از ارزش ها و هنجارهاي جامعه به فرد القا مي شود و ميزاني از دانش و آگاهي اجتماعي و سياسي در اختيار وي قرار داده مي شود. خانواده مهمترين آموزشگاه كودك پيش از آغاز تحصيلات رسمي او محسوب مي شود. عمل آگاهانه يا ناآگاهانه اعضاي خانواده در برابر كودك ، او را براي جامعه آينده آماده مي كند. به عقيده صاحبنظران، روند و نتايج آموزش و پرورش كودك در درجه نخست به شيوه زندگي خانواده، كه واحد اساسي و مركزي جامعه است و به ويژه به مناسبات ميان پدر و مادر بستگي دارد. خانواده شخصيت كودك، سپس شخصيت نوجوان و سرانجام شخصيت جوان را شكل مي دهد.
اما فرآيند جامعه پذيري در محيط خانواده نه با فشاري فلج كننده همراه است و نه معلول تقليدي بي هدف است كه كوركورانه انجام گيرد، بلكه همانگونه كه «استوتزل» مي گويد اين فرآيند عبارت از «سازگاري كاملاً هدف داري» است كه به عوض آنكه كودك علي رغم ميل خود آن را تحمل كند،آن را مي طلبد و در واقع نوعي سازگاري حساب شده و ارادي است. ثانياً كودك با كسب تجارب مشخص در دوره هاي بعد زندگي و آرمان هايي كه رفته رفته بر اثر اين تجارب براي خود ترتيب مي دهد، الگوي اوليه شخصيت او را دگرگون مي سازد و شخصيت نهايي او در واقع نتيجه انطباق هايي است كه در سراسر عمر به نحو پويايي در مواجهه با اوضاع و احوال اجتماعي و فرهنگي و قبول مقام هاي مختلف و ايفا نقش هاي مربوط به آن، از او سر مي زند. امروزه نقش خانواده بعنوان يكي از عوامل جامعه پذيري دچار تغيير شده است و برخلاف گذشته فرزندان و به ويژه جوانان براي مدت زمان بيشتري در معرض تأثير ساير عوامل قرار دارند.كه در ذيل به اين عوامل خواهيم پرداخت.
ب) تبيين ارتباط بين نقش نظام آموزشي باجامعه پذيري افراد
جامعه پذيري فرآيندي است كه از طريق آن افراد، دانش ها، مهارت ها، ارزش ها و الگوهاي رفتاري جامعه خويش را كسب مي كنند. در كودكي جامعه پذيري از خانواده آغاز مي شود،اما آژانس هاي مختلفي پس از خانواده ايفاي نقش مي كنند و هريك از اين آژانس ها مي توانند مسيرهاي مختلفي را به كودك آموزش دهند كه ناشي از فرهنگ آژانس مؤثر بر شناخت كودك است و مي تواند نشئت گرفته از فرهنگ جامعه ،خرده فرهنگ ها و حتي وضعيت خاص رواني يك شخص باشد و بنابراين اين آژانس ها مي توانند مسيرهاي گوناگون و گاه متعارض و متضادي را به كودك القا كنند كه در نهايت معرفت كسب شده توسط كودك مي تواند از انطباق كامل با فرهنگ جامعه تا ضديت با فرهنگ غالب، متغير باشد. نخستين آژانسي كه از سوي جامعه و با هدف جامعه پذيري كودك ايجاد و وارد عمل مي شود نهاد رسمي آموزش و پرورش است.كه هدف اصلي اين نهاد همان جامعه پذير كردن يا آماده ساختن كودك براي حضور و درك به موقع و هماهنگ ساخت ها،كاركردها و فرهنگ جامعه جهت نشان دادن عملكرد معقول اعم از واكنش ها، رفتار يا كنش، در جهت رفع نيازها و رسيدن به اهداف جمعي است. در اين مرحله مؤسسات آموزشي مختلف در چارچوب نظام آموزشي، نقش اساسي تري را در جامعه پذير كردن و رشد شخصيت فرد بر عهده مي گيرند.
1-كودكستان، براي كودك دنيايي است كه در آن ارتباط با ديگران، همسازي، يادگيري اجتماعي و اطاعت از بزرگتر به گونه اي متفاوت از خانواده آموخته مي شود.
2- دبستان فقط به آموزش خواندن و نوشتن، حساب و علوم نمي پردازد؛ بلكه كودك يا نوجوان در جريان آن با ارزش ها و هنجارهاي اجتماعي و قواعد بازي آشنا مي شود. در اين مرحله، مدرسه نقش جامعه پذيركردن را بيشتر از خواندن و نوشتن ايفا مي كند. دانش آموز در حين آموزش، وقت شناسي، نظم، ارتباط گروهي، احترام به ديگران، همزيستي و همنوايي، رعايت بهداشت و ... را نيز فرا مي گيرد و در خود دروني مي كند و از اين طريق رشد شخصيت پيدا مي كند.
3- دبيرستان گرچه مسئوليت انتقال دانش و مهارت و تكنيك و آماده كردن فرد براي قبول مسئوليت اجتماعي و پذيرش حرفه و شغل را بر عهده دارد؛ ولي در جريان چنين آموزشي هم روند جامعه پذيري با آموزش درس هايي همچون تعليمات اجتماعي، تعليمات ديني، تاريخ و جغرافيا و ... ادامه دارد. بعلاوه دانش آموز با شركت در گروه هاي ورزشي، خيريه، پژوهشي، نمايش ها،گروه هاي سخنراني و ... زندگي اجتماعي را تجربه مي كند.
4- در مراحل عالي و سطوح دانشگاهي نيز كه آموزش به لحاظ تخصص و مهارت در سطوح بالاتري است، باز هم جامعه پذيري بطور رسمي يا ضمني جريان دارد، از قبيل مفهوم عدالت اجتماعي، درك مشاركت در امور اجتماعي، فهم علل نابرابري هاي اجتماعي، اوقات فراغت، حقوق بشر و... .
نظام آموزشي با انتقال ارزش ها و الگوهاي رفتاري، قوانين و مقررات بصورت يكسان در كليه سطوح جامعه و بوسيله نهاد مدرسه و دانشگاه موجبات همگوني و انسجام اجتماعي را فراهم مي آورد. نظام آموزشي با تدريس زبان رسمي عامل مهمي در وحدت ملّي و ايجاد ارزش هاي مشترك و مفاهيم اجتماعي يكسان بين گروه ها خرده فرهنگ ها و اقوام مختلف جامعه است و از اين طريق عامل مهمي درجامعه پذيري افراد و سرانجام همبستگي و انسجام اجتماعي به شمار مي رود.
پ) تبيين ارتباط بين نقش گروه همسالان با جامعه پذيري افراد
يكي ديگر از عوامل جامعه پذيري گروه همسالان است.گروه همسالان متشكل از افرادي مي باشد كه درون يك مجموعه سني خاص قرار مي گيرند و معمولا در سراسر زندگي شان ارتباطات نزديك و دوستانه برقرار مي كنند كه نمونه يك مجموعه طبقات سني بعنوان مثال دانش آموزان یک مدرسه یا دانشجويان يك دانشگاه مي باشند. افراد حجم عظيمي از اطلاعات و نگرش ها را از همسالان و دوستان خود بصورت غير رسمي فرا مي گيرند.گروه هاي همسالان و دوستان، حس ارزشمند بودن را در فرد ايجاد مي كنند. دوستان به تبادل عقايد و اطلاعات مي پردازند و به شكل دهي ديدگاه هاي يكديگر درباره جهان خارج و پديده هاي آن كمك مي كنند. از آنجا كه افراد مايلند ديگران آن ها را دوست داشته باشند و به آن ها احترام بگذارند، افراد غالباً ارزش ها و رفتار خود را به گونه اي جرح و تعديل مي كنند تا با انتظارات كساني كه با آنان تعامل دارند همخواني داشته باشد. اين امر بطور خاص در دوران نوجواني و جواني حائز اهميت است كه تماس با افراد همسن، نوعي احساس امنيت را در جوانان ايجاد مي كند و حتي ممكن است رفتار وي را بيش از هر عامل ديگري شكل دهد.در مواردي كه جامعه اي شاهد شكاف و تضاد بين نسل ها باشد يا نسل هاي مختلف تجربيات متفاوتي داشته باشندگروه همسالان و دوستان اهميت فزاينده اي مي يابد. اهميت گروه همسالان و دوستان در جامعه فعلي ما به علت گسترش بي رويه شهرنشيني و تبعات آن از جمله كاهش نفوذ و اقتدار والدين و نهادهاي سنتي و همچنين طولاني شدن دوره جواني در اثر گسترش آموزش از يكسو و بيكاري و بالا رفتن سن ازدواج از سوي ديگر افزايش يافته است.گروه همسالان و دوستان ممكن است بر مبناي محلّه، مدرسه، دانشگاه، سن يا يك فعاليت مشترك و يا آميزه اي از اين عوامل تشكيل گردد. فقدان نهادهاي سازمان يافته كافي براي اوقات فراغت جوانان باعث شده است كه اهميت گروه همسالان و دوستان در شرايط فعلي جامعه افزايش يابد.
ت) تبيين ارتباط بين نقش وسايل ارتباط جمعي با جامعه پذيري افراد
عامل ديگري كه در فرآيند جامعه پذيري بايستي مورد توجه قرار گيرد، وسايل ارتباط جمعي است. انسان امروز به لحاظ شرايط حاكم بر زندگي اجتماعي، هرگز نمي تواند خود را از وسايل ارتباط جمعي و اخبار دنيايي كه اورا در بر گرفته است، مستغني بداند. جهان پهناوردر اثر پيشرفت هاي شگرف وسايل ارتباطي بسيار كوچك جلوه كرده است، به گونه اي كه مك لوهان لقب دهكده جهاني بدان داده و براي توصيف نقش تعيين كننده ارتباطات در زندگي اجتماعي انسان، اين برهه را «عصر ارتباطات» نام نهاده اند. نظام كنترل شده رسانه هاي جمعي نقش مؤثري در جامعه پذيري ايفا مي كند.
با افزايش هر چه بيشتر تفكيك حوزه خانه از محل كار و رسمي شدن آموزش، نظارت اوليا بر جوانان محدودتر شده و رسانه اين جاي خالي اوليا را هرچه بيشتر پر كرده و ارزشمند تر مي شود.گرچه شايد بيننده خود آگاه نباشد، اما اطلاعات و دانش ها به درون ضمير ناخودآگاه او جاري شده، بي آنكه خود بداند اين ارزش هاي تلقيني در آن ها ديده مي شود. اين دانش ها كه بصورت تصاوير و به حالت متمركز توليد مي شوند، بوسيله رسانه هاي جمعي به داخل ذهن توده اي تزريق شده و به همسان كردن رفتار كه مورد نياز نظام توليد صنعتي است كمك مي كند.
اثرات وسايل ارتباط جمعي بسيار گسترده و گوناگون است، اين اثرات ممكن است بصورت دراز مدت و كوتاه مدت انجام گيرد. اين اثرات ممكن است ناشي از محتواي برنامه ها باشند و همچنين احتمال آن مي رود كه بر روي عقايد، ارزش ها، اطلاعات، مهارت ها، گرايش ها و رفتارهاي ظاهري تأثير بگذارند. درهمان حال برنامه هاي رسانه ها،گرايش هاي جوانان به موقعيت شغلي، مصرفي، سياسي، عشق و زندگي خانوادگي را شكل مي دهد و از اين راه مي تواند بر كنترل غير مستقيم بينندگان خود نقشي داشته باشد.قدرت و اثرات رسانه هاي جمعي ، سال هاي بسياري است كه توجه جوامع را به خود جلب كرده است. اعضاي خانواده هر يك جداگانه و يا در كنارهم با وسايل ارتباط جمعي مرتبط و پيوسته هستند و حواس خود را به پيام هاي اين رسانه پيوند مي زنند. در جريان جامعه پذيري افراد توسط رسانه های جمعی، هنجارهاي گروهي زير به افراد آموخته مي شود:
1-آداب اجتماعي: شامل غذا خوردن،نشستن،تعارف كردن
2-شعائر اجتماعي : مناسك ديني، آداب و تشريفات يك آيين خاص كه داراي قدمت و اهميت فراوان باشد.
3-اخلاق اجتماعي: رسوم اجتماعي مهمي كه جامعه نقض آن ها را سخت ناپسند بشمارد.
4-مقررات اجتماعي: رسم هايي كه جامعه با خواست و آگاهي به وجود مي آورد مثل مقررات راهنمايي و رانندگي.
در نتيجه يادگيري اين آموزش ها كه جملگي بر اثر امكان يادگيري اجتماعي حاصل از استفاده از رسانه هاي جمعي است ،شخص با جامعه پيام فرست همنوا و همرنگ شده ،ارزش ها و هنجارهاي مذكور را دروني كرده و به نظم جامعه مورد نظر كمك مي كند.بنابراین ما در معرض انواعی از وسايل ارتباط جمعي مانند راديو، تلویزیون، فيلم، مجله، روزنامه،كتاب، اينترنت و ماهواره قرار داريم. سوالي كه در اينجا مطرح مي شود اين است كه نقش رسانه هاي جمعي در جامعه پذيري افراد چيست؟همانطور كه مي دانيم وسايل ارتباط جمعي داراي كاركردهاي گوناگوني هستند؛ از جمله آموزش، اطلاع رساني و انسجام دهي، فعاليت هاي فرهنگي ،آموزشي و تفريحي.آموزش: وسايل ارتباط جمعي به لحاظ ويژگي منحصر بفردي كه دارند، چنانچه به درستي بكار گرفته شوند، مي توانند همانند مدرسه و دانشگاه در تربيت و آموزش افراد جامعه به خوبي عمل كنند. رسانه ها حتي از جهاتي نسبت به مدرسه و دانشگاه از امتيازاتي برخوردارند. مدرسه و دانشگاه از آغاز تا پايان محدوديت زماني دارند؛يعني فقط سال هايي چند از حيات كودك يا جوان را به خود مشغول مي دارند، اما وسايل ارتباط جمعي بي هيچ محدوديت در تمامي مراحل زندگي با انسان هايند و از آغاز تا پايان عمر را مي پوشانند. رسانه هاي ارتباط جمعي چه مكتوب (روزنامه، مجلات،كتاب و...) و چه غير مكتوب (راديو، تلويزيون،اینترنت، ماهواره و ...) بزرگترين سهم را در راه انتقال ميراث فرهنگي و فكري بشريت به عهده گرفتند و تعالي فرهنگ انساني را موجب مي شوند.
اطلاع رساني و انسجام دهي: وسايل ارتباط جمعي، مردم را از رويدادهاي داخلي و خارجي آگاه مي سازند. اين گونه وسايل موجب آگاهي سريع مردم از اوضاع يكديگر و حوادث و رويدادهاي جهان مي شوند. بنابراين نظام ارتباط جديد عهده دار اداره كردن و سازمان دادن و حفظ رابطه متعادل بين دو نيروي علم و فناوري در جامعه است، به گونه اي كه جامعه با حفظ استمراري و پايداري خود، توانايي انطباق و دگرگوني را هم داشته باشد.فعاليت هاي فرهنگي،آموزشي و تفريحي: رسانه هاي گروهي زمينه هاي تفريح و سرگرمي افراد جامعه را در اوقات فراغت فراهم مي آورند. بنابراين بخشي از كاركرد رسانه هاي گروهي، تفريح و تفنن براي افراد جامعه است. اين گونه برنامه ها نيز ضمن برخورداري از جنبه هاي تفنني، مي توانند با فعاليت هاي فرهنگي و آموزشي همراه شوند. بنابراين رسانه هاي جمعي مردم را در برابر جامعه اي كه بايد به آن مرتبط باشند و به گونه شايسته اي آن را بپذيرند و از ماهيت قواعد و هنجارهاي آن شناخت پيدا كنند، مهيا مي نمايند و اين عمل نيز توسط فرآيند جامعه پذيري صورت مي گيرد.
اما باید دانست که رسانه هاي گروهي مانند تلويزيون، سينما،مطبوعات و اينترنت از جمله عواملي هستند كه مي تواند در هدايت و تربيت و سازندگي و بالا بردن شعور اجتماعي افراد نقش مؤثري ايفا كند و برعكس آن نیز می تواند اتفاق بیفتد، یعنی اگر جهت آن خلاف خير و صلاح عمومي باشد مي تواند باعث گمراهي و انحراف و فساد و آلودگي و گاه بزهكاري شود. در نوجوانان تأثير سينما، اينترنت، تلويزيون بيش از راديو است. مشاهده فيلم هاي وحشتناك و فيلم هاي همراه با قتل و كشتار، سرقت هاي مسلحانه، صحنه هاي وقيح روابط جنسي در بيننده تأثيراتي برجا مي گذارد كه گاه ممكن است به صورت بروز عقده ها، پريشاني هاي رواني و انحرافات اخلاقي و حالات بيمار گونه در اطفال و نوجوانان منعكس مي شود. اين اثرات در افرادي كه داراي زمينه هاي رواني باشد به مراتب شديدتر و عميق تر است. ميل نهفته سرگرم شدن، زيستن در جهاني تخيلي، شركت غير مستقيم در حوادث مهيج، شناختن شخصيت هاي جذاب و هيجان انگيز، فراموش كردن زندگي واقعي، گريز از ملاك هاي روزمره، راز جذابيت رسانه ها مي باشد وبه واسطه جذابيتشان اثرات روحي و تربيتي بر اطفال و نوجوانان مي گذارد. معمولاً با استفاده از تلويزيون، اينترنت و ... سعي مي شود فرآيند اجتماعي شدن صورت گيرد. مي توان بعد از خانواده مهم ترين وسيله اجتماعي شدن كودكان را رسانه دانست. از طريق اين وسايل مي توان به يك فرهنگ صدمه زد، يك فرهنگ را به نابودي كشاند ويك فرهنگ را توسعه داده و آن را در ديگر مراكز فرهنگي اشاعه داد و يك فرهنگ را از ورطه نابودي نجات داد.
2-14ضريب نفوذ پيام های اينترنتی در ايران
بر اساس گزارش بی بی سی ايران اگرچه هنوز جامعه ای سنتی است، اما با توجه به جوانی جمعيت و تعداد زياد جوانان تحصيلکرده که با اينترنت آشنايی دارند، به نظر می رسد اينترنت می تواند رسانه ای تاثيرگذار در اين جامعه تلقی شود. با توجه به اينکه کاربران اينترنت را در ايران عمدتا افراد تحصيلکرده تشکيل می دهند و اين افراد در ميان خانواده ها و گروه ها از تاثير گذاری زيادی برخوردارند، می توان گفت که ضريب نفوذ اطلاع رسانی اينترنتی درايران بسيار بالاست و به سرعت نيز در حال افزايش است. بسياری از خانواده ها فراگيری زبان انگليسی را که کليد راه يابی جامع تر به اينترنت است، برای فرزندان خود به عنوان يک اصل گريزناپذير درنظر می گيرند. هم اکنون مجامعی که ايرانيان در اينترنت به وجود آورده اند از صدها مورد نيز فراتر رفته و برخی از اين گروه ها حتی با استفاده از امکانات فنی که اينترنت در اختيار آنها می گذارد (مانند گفتگو و انتقال صدا از طريق شبکه) اقدام به راه اندازی شبکه های شبه راديو در درون اينترنت کرده اند. اين شبه راديو ها را معمولا يک نفر اداره می کند و تقريبا اکثر برنامه هايی که از طريق راديو قابل پخش است از طريق آنها به شنوندگان ارائه می شود. در برخی از اين شبه راديوها بيش از ده ها نفر جمع می شوند و در مورد مسايل مورد علاقه خود بحث می کنند و ميهمان دعوت می کنند و به صحبت های او گوش می دهند. اين شبه راديوها يک ويژگی منحصر به فرد دارند و آن اينکه ارتباط در آنها کاملا زنده و متقابل است
2-15استفاده از اينترنت، افسردگی و انزوای اجتماعی نوجوانان
استفاده از اینترنت حتی می تواند آثار و پیامدهای منفی بر رفتارهای جوانان و نوجوانان داشته باشد اما این تاثیرها نیز به درستی و با روشهای علمی در ایران مورد بررسی قرار نگرفته است به عنوان مثال بر اساس يك پژوهش با عنوان "نقش استفاده از اينترنت در افسردگی و انزوای اجتماعی نوجوانان"که توسط كريستوفر ساندرزانجام شده و نتایج آن در مجله Adolesenceمنتشر شده پرسشنامهای در اختيار 89 دانشآموز سال آخر دبيرستان قرار گرفته و درباره موارد زير پژوهش شده است :
- ميزان استفاده از اينترنت: كم (كمتر از يك ساعت در روز)، متوسط (بين يك تا دو ساعت در روز)، زياد (بيش از دو ساعت در روز)
- ارتباط با مادر، پدر و همسالان
- افسردگي
با توجه به نتايج حاصله، كسانی كه نسبت به ديگران كمتر از اينترنت استفاده ميكردند، ارتباط بيشتری با مادر و دوستان خود داشتند. در اين پژوهش تنها گروههای كاربران زياد و كم اينترنت مورد مقايسه قرار گرفتند. تحليل مجذور خی نشان ميدهد كه اين گروه از نظر برخی عوامل دموگرافيك مانند جنس، نژاد و جايگاه اقتصادی - اجتماعی با يكديگر تفاوتی ندارند. هر يك از دو گروه كاربران زياد و كم اينترنت با استفاده از آزمونهای مستقل t از نظر درجات ارتباط و افسردگی مقايسه شدند. كابران كممصرف اينترنت در مقايسه با كاربران زياد آن به طور چشمگيری رابطهای بهتر با مادران و دوستانشان داشتند، اما هيچ تفاوت قابل ملاحظهای بين كاربران كم و كاربران زياد اينترنت از نظر ارتباط با پدر ميزان افسردگی وجود نداشت. نتايج نشان ميدهد كه استفاده زياد از اينترنت با پيوند ضعيف اجتماعی مرتبط است. بر عكس كاربرانی كه از اينترنت كمتر استفاده ميكنند، به طور قابل ملاحظهای با مادر و دوستانشان ارتباط بيشتری دارند. اين نتايج جهتگيری خاصی را نشان نميدهند. مثلاً نميتوان گفت كه آيا نوجوانان دارای ارتباطات ضعيف اجتماعی به طرف فعاليت اينترنتی ارتباطات اجتماعی را كاهش ميدهد.
2-16ضرورت بهره گیری از اینترنت برا ی پرورش نسل جوان
فناوری اطلاعات و انقلاب اینترنتی و رایانه ای در چند سال اخیر تغییرات وسیع وسریع در جنبه های مختلف زندگی پدید آورده است شاید اختراعات و ابداعات 5 سال اخیر در زمینه فناوری اطلاعات از همه اختراعات و ابداعات 100 سال گذشته بیشتر باشداین فناوری همچنین به عنوان ابزار توانمند سازی موجب شده است که یک فرصت استثنایی تاریخی برای جبران عقب ماندگیهای عصر صنعت و یک جهش در ورود به عصر فراصنعتی برای کشورهای در حال توسعه نظیر ایران فراهم شود استفاده از این فرصت برای شکوفایی استعدادهای نسل جوان نیاز فوری به عزم ملی و تنظیم برنامه جامع دارد به منظور استفاده از این فرصت تاریخی لازم است برای دانش آموزان و جوانان کشور این امکان فراهم شود که در دوران تحصیل با این فناوری آشنا شوند درست هماتنگونه که زبان مادری را یاد می گیرند و با چهار عمل اصلی آشنا می شوند باید با زبان قرن 21 که فناوری اطلاعات و اینترنت است آشنا شوند تا بتوانند از طریق کتابخانه های دیجیتال به همه مجموعه فرهنگ و علوم بشری مشتمل بر همه دانشها و هنرها در هر نقطه از جهان دست یابند و به کمک مجموعه های چند رسانه ایMulti media و واقعیتهای مجازیVertual Realities راههای جدید ارایه افکارو ایده ها را فرا گیرند و به شناخت سایر فرهنگها اقدام کنند.
2-17تاثیر رایانه بر کیفیت یادگیری دانش آموزان
براساس نتایج پژوهشی که اخیرا از سوی کالج بوستون و دانشگاه ماسا چوست ترتیب داده شده بود، مشخص شد انجام کارهای عادی باعث تاثیر مثبت بر نحوه عملکرد آنها در آزمون های مدرسه می شود.
در این پژوهش که در خصوص کارآیی افراد و کار با رایانه انجام شده بود، بیش از 986 مدرسه گوناگون مورد بررسی قرار گرفتند و مشخص شد دانش آموزانی که معمولا از رایانه شخصی برای انجام کارهای عادی از جمله نوشتن مقالات مدرسه استفاده می کنند. در آزمونی یکسان نسبت به همکلاسان خود که کمتر از رایانه استفاده می کنند، نتیجه بهتری کسب می کنند.
آزمون مورد بررسی در این پژوهش رشته ای بود که نیاز به رایانه و یا پیش زمینه رایانه ای نداشت تا امکان نتیجه گیری دقیق وجود داشته باشد. بدین معنی که مهارت در کار با رایانه به عنوان پیش زمیه موثری در آزمون به حساب نمی آمد و بنابر این آنچه در نتیجه آزمون مشخص می شد، می توانست درباره تاثیر غیر مستقیم یا عدم تاثیر این توانایی بر نتیجه گیری دانش آموزان در آزمون ها اظهار نظر کند.
تا اینجا بخش خوب ماجرا بود، اما این آزمون علمی نتیجه گیری دیگری را نیز به دنبال داشت که شاید به مذاق بسیاری از کابران رایانه و بویژه دانش آموزانی که با رایانه های سر و کار دارند، خوش نیاید. نتیجه ثانویه این گروه پژوهشاتی از مطالعه، تاییدی بود بر نظری که از مدتها پیش دانشمندان به طرق مختلف آن را بیان کرده و نسبت به آن هشدار داده بودند.
بدین ترتیب که تحلیل نتایج این آزمون مشخص کرد. در دانش آموزانی که از رایانه به منظور انجام بازی های رایانه ای، جستجوی سرگرم کننده و بدون هدف اینترنت و با چت با دوستان خود استفاده می کنند. نه تنها از آن اثر مثبتی که در گروه اول دیده شده بود خبری نیست. بلکه تاثیری معکوس و منفی نسبت به دانش آموزان عادی به چشم می خورد. به عبارت دیگر، این دسته از افراد نسبت به افراد عادی کمتری در پشت سر گذاشتن آزمون مورد نظر داشتند. البته فقط این دسته از دانش آموزان نبودند که کار با رایانه تاثیری منفی بر عملکرد آنها داشت. گروه دیگر که کار با رایانه تاثیری منفی بر عملکرد آنها داشت. دانش آموزانی بودند که بیش از حد معمول از اسلاید شوهای آموزشی power point استفاده می کردند. 2 گروه اخیر بویژه توانایی بسیار پایین تری در استفاده از متن در آزمون های خود داشتند.
این پژوهش بخشی از پژوهش گسترده تری است که به بررسی تاثیرات فناوری های نوین بر نحوه زندگی افراد می پردازد.
رشد چشمگیر فناوری گوناگون در چند دهه اخیر و بویژه رشد انفجار گونه فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی، باعث ایجاد موجی شده است که برای عقب نماندن از آن، انسان باید هر روز توانایی جدیدی بیاموزد و معمولا برای جا نماندن از سیل ایجاد شده فرصتی برای فکر کردن درباره تاثیرات این فناوری ها باقی نمی ماند.به همین دلیل، چنین بررسی هایی از سوی دانشمندان و جامعه شناسان بنیادی و ضروری ارزیابی می شود، چرا که می تواند در تصمیم گیری های اساسی آموزشی و پرورشی افراد موثر باشد.
یکی از محققان همکار در این پروژه معتقد است زمانی که نمی توان از آثار برخورد فناوری های نو در امان بود، بهتر آن است دقیقا نتیجه مواجهه با آنها را بدانیم و بیاموزیم چگونه باید آنها را به خدمت خود درآوریم.
در شرایط فعلی، نه تنها دانش آموزان که مدارس و مراکز آموزشی نیز زیر فشار شدید افزایش امکانات فناوری خود هستند و در چنین شرایطی است که یافته هایی مانند این که استفاده زیاد از نرم افزارهایی چون power point موجب کاهش توانایی افراد در به کارگیری توانایی های خود در رقابت با دانش آموزان عادی می شود، می تواند باعث بررسی بیشتر و اصلاح نحوه رفتاری مراکز آموزشی شود.
البته تنها نکته مهم یافتن نقاط ضعف فناوری های نو نیست. بلکه یافتن نقاط قوت و موثر این فناوری ها و تاکید بر آنها نیز از دستاوردهای مهمن چنین پژوهشاتی است. بخش نخست این بررسی جدید که نشان از افزایش توانایی دانش آموزانی دارد که بیش از سایر همکلاسی هایشان از رایانه برای کاربردهای روزانه استفاده می کنند. ضرورت توجه ویژه به بحثهای مربوط به فناوری های نو را در آموزش یادآور می شود. رایانه ها می توانند به عنوان ابزاری برای بهبود شرایط آموزشی افراد به کار گرفته شوند، اما این فناوری نیز همانند بسیاری از فناوری های دیگر نیازمند انتخاب درست و عاقلانه است. هر فناوری نو همانند چاقویی دولبه عمل می کند. از یک سو می توان با آن دست به جنایت زد و از سوی دیگر، می توان همانند جراحی خیره به مداوای بیماران پرداخت.این که کدام گزینه از سوی افراد انتخاب شود، بستگی تمام به آگاهی و میزان اعتماد مردم دارد.
سرپرست تیم پژوهشی فوق الذکر با تاکید بر موضوع فوق یادآور می شود. آنچه باعث آسیبهای بعدی می شود. نقصهایی است که ما در درک خود از تاثیر استفاده های گوناگون از فناوری داریم تا سالها بسیاری گمان می کردند هر نوع کاربردی از رایانه ها می تواند توانایی های ذهنی و مهارت های فکری افراد را باز کند و به همین دلیل، گروه زیادی از جوانها وقت خود را با بازی های رایانه ای سپری می کردند و حتی گروهی از پژوهشگران هراز چند گاهی با ارائه دلایلی نسبت به تاثیر مثبت ژانر خاصی از بازی ها (نظیر بازی های استراتژیک) موجب گرمی این بازار می شدند، اما اینک تاثیر منفی این نوع بازی ها نه تنها بر عملکرد ذهن که بر عملکرد شرایط روحی انسان نیز کاملا مشخص شده است. آنچه امروز از سوی بسیاری از دانشمندان و از جمله گروه پژوهشاتی اخیر بارها بر آن تاکید شده است،استفاده صحیح از فناوری است.
نکته ظریف دیگری که در این باره وجود دارد، توجه به نقش ویژه ای است که اقلیم های فرهنگی گوناگون در ارتباط با تاثیر فناوری بازی می کنند، بدین معنی که امروزه تاثیر طرز فکر یک گروه فرهنگی بر نحوه عملکرد آنها کاملا ثابت شده است و بر مبنای آن نمی توان از نتایج پژوهشی خاص که روی افرادی در یک حوزه فرهنگی انجام شده، عینا گرته برداری کرد. ممکن است مواجهه ای یکسان با یکی از مظاهر فناوری در 2 اقلیم فرهنگی گوناگون نتیجه کاملا متفاوت داشته باشد.
در حالی که در حال افزایش میزان رشد فناوری در عرصه های آموزشی کشورمان هستیم. بد نیست حداقل در این حوزه بخصوص متخصصان آموزش علوم با طراحی، تعریف و اجرای چنین پژوهشاتی مسیر درستی را که نتیجه بهتری برای آینده مردم ما دارد. در مواجهه با فناوری های نو، انتخاب کنید
2-18تجهیز نوجوانان در برابر اینترنت
جهان، درهزاره سوم میلادی تحت تاثیر ارتباطات رایانه ای چهره جدیدی به خود گرفته است. جامعه شبکه ای باعث شده است تا جامعیت، پیچیدگی و شبکه سازی تکنولوژیکی به عرصه های زندگی آموزشی نفوذ کند؛ انقلاب تکنولوژیکی اطلاعات و ارتباطات، باعث شکوفایی جنبش های آموزشی، اقتصادی و فرهنگی شده و دنیایی نو را در برابر چشم ها به تصویر می کشد. در عصر حاضر ارتباطات و اطلاعات دو عنصر اساسی تلقی می شوند. بشر در این زمان بیش از گذشته خود را نیازمند به داشتن اطلاعات و برقراری ارتباط برای کسب اطلاعات مورد نیاز می داند.
رشد و گسترش دانش بشری و فناوری های نوین، جهان امروز را متحول و پیچیده کرده است. یکی از پدیده هایی که در اواخر قرن بیستم زندگی بشر را دگرگون کرد و رشد فزاینده آن هنوز ادامه دارد، رایانه است. با ورود این فناوری به بازار، جهان به تعبیر مک لوهان به «دهکده جهانی» تبدیل شد و از آن مهم تر، این که پدیده مرتبط دیگری با نام «اینترنت» به جهان عرضه شد که اطلاعات را در سریع ترین زمان ممکن به دورترین نقاط جهان منتقل می کند و این انفجار اطلاعات شاید مهمترین پدیده قرن حاضر باشد که همه جهان را به نوعی به خود وابسته کرده است.
واژه اینترنت، به عنوان علامت اختصاری International Networking به معنی شبکه فوق ـ العاده گسترده جهانی متشکل از هزاران رایانه است که از طریق تلفن و کابل و یا ماهواره به یکدیگر ارتباط پیدا کرده اند ؛ این رایانه ها با زبانی یکسان و تحت پروتکل اینترنت با یکدیگر سخن می گویند (کتابدار، مجید رضا، 1381).
پایه اینترنت در سال 1968 میلادی در وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) ریخته شد. سال 1972 پست الکترونیکی مورد استفاده قرار گرفت تا نامه هایی را در طول یک شبکه گسترده ارسال نماید. در سال1973 تماس با آن سوی اقیانوس اطلس (نروژ و انگلیس) بر قرار شد. در سال 1982 اولین تعریف از «اینترنت» به عنوان مجموعه ای به هم پیوسته از شبکه ها مطرح شد. در سال 1984 هزار کاربر از اینترنت استفاده می کردند. اینترنت در سال 1989ده هزار کاربر داشت. در سال 1991 دانشگاه مینوسوتا یک گوفر را گسترش داد. در سال 1992، Gern، وب را منتشر کرد و تعداد کاربران به یک میلیون نفر رسید (فیلک، 1996 به نقل از اسلامی، 1381)اینترنت در طول 10 سال گذشته از ابزاری منحصر به افراد خاص، به یک شبکه ارتباطی در دسترسی همه افراد جهان و مملو از اطلاعات و قابلیت های ارتباطی که برای هر کس بدون توجه به حرفه، علاقه و تجربه قابل استفاده است تبدیل شده و استفاده از آن به طور فزاینده ای در دنیای امروز معمول شده است (اسلامی،1381) هر تکنولوژی به طور نیرومندی تغییرات بنیادی و همه جانبه در جامعه ایجاد می کند. تلفن و تلویزیون دو مثال از اختراعات اخیر هستند که نقش غیر قابل انکاری را در زندگی افراد جامعه برعهده گرفته اند. حضور این اختراعات چنان همیشگی و معمولی تلقی شده اند که غالباً جزء عناصر طبیعی محیط شمرده می شوند. رایانه اختراع دیگری است که به ویژه به دلیل اهمیتش برای ادامه عملکرد موفقیت آمیز شبکه ارتباطات جهانی (اینترنت) قابلیت بیشتری دارد ؛ در واقع اینترنت می تواند فن آوری بعدی باشد که به صورت جزء لاینفک زندگی افراد در جامعه درمی آید.
رشد چشمگیر استفاده از اینترنت غیر قابل کتمان است. رشد گسترده اینترنت و تفاوت در جنبه های گوناگون اینترنت در بین گروه های جمعیت شناختی، موضوع جالب توجه پژوهش های اخیر بوده است. امروزه پژوهشگران تعابیر مختلفی را ازجمله اعتیاد اینترنتی، وابستگی اینترنت، اعتیاد تکنولوژیکی، کاربرد مشکل ساز اینترنت، آسیب شناسی کاربرد اینترنت، اختلال اعتیاد اینترنت به کار می برند و مطالعات گسترده ای در این زمینه درحال انجام است (یانگ، 2004)
2-19 پيشينه پژوهش هاي انجام شده در رابطه با موضوع پژوهش
ضمن بررسي هاي به عمل آمده پيرامون موضوع پژوهش دريافتيم که پژوهشات بيشماري پيرامون موضوع انجام گرفته است که در ادامه برخي از مهمترين آن ها را ارايه مي دهيم:
- پیشینه خارجی پژوهش
1- در سال ۲۰۰۳ پژوهشی با عنوان «مصرف رسانه هاي جمعي در ميان نوجوانان» توسط جمعي از پژوهشگران اسپانيايي جهت توصيف مصرف رسانه هاي جمعي (تلويزيون، تلفن هاي همراه، كامپيوتر، اينترنت و بازي هاي ويدئويي) در ميان نوجوانان و تجزيه و تحليل تأثيرات آن بر روي سلامتي و پيشرفت آن ها صورت پذيرفته است. در اين پژوهش كه به روش پيمايشي صورت گرفته است، از نمونه اي آماري شامل ۸۸۴ نوجوان ساكن شش شهر ايلات كانتابرياي اسپانيا كه بين ۱۴ تا ۱۸ سال سن داشتند و در مقاطع سوم و چهارم دبيرستان مشغول تحصيل بود ه اند، استفاده شده است. يافته ها نشانگر اين هستند كه نوجوانان در طول ايام هفته بطور ميانگين ۳ ساعت در روز و در روزهاي تعطيل آخر هفته نيز بطور ميانگين ۲/3 ساعت در روز را به تماشاي تلويزيون مي پرداختند. استفادة آن ها از كنسول هاي بازي نيز بطور ميانگين ۶۹/0 در روز ( ۴۱ دقيقه) در طول هفته و ۰۹/۱ ساعت در روز ( ۶۵ دقيقه) در تعطيلات آخر هفته را شامل مي شود. اين افراد از اينترنت نيز به ميزان ۸۳/0 ساعت ( ۴۹ دقيقه) در روز در طول ايام هفته و ۱۵ / ۱ ساعت در روز ( ۶۹ دقيقه) در تعطيلات آخر هفته استفاده مي كنند. 2/87 درصد نوجوانان داراي تلفن همراه هستند (اين آمار در برگيرنده ۶ /۹۱ درصد دختران 4/82 درصد پسران مي باشد). نوجوانان بطور ميانگين در سن ۱۳ سالگي اولين تجربه كار با تلفن همراه را كسب كرده اند. هزينه ماهانه تلفن همراه براي دختران بالغ بر15 واحد پولي و براي پسران بالغ بر ۱۰ واحد پولي مي شود و همچنين از تلفن هاي همراه نيز غالباً براي ارسال پيامك بهره گرفته مي شود. تقريباً نيمي از نوجوانان ( ۴/46 درصد) تلفن همراه خود را با خود به دبيرستان مي برند و آمارها نشان مي دهند كه بطور ميانگين در ميان اعضاي خانواده هاي آن ها حداقل سه تلفن همراه وجود دارد. اكثر آن ها ( ۱/82 درصد) علاقمند به گشت و گذار در اينترنت مي باشند اما در اين ميان پسران ترجيح مي دهند كه بيشتر به گشت و گذار و دانلود بازي بپردازند و دختران علاقه بيشتري به چت و ارسال ايميل از خود نشان مي دهند. ۶۲ درصد نوجوانان به كافينت رفته اند و ۸/ 40 درصد آن ها، بويژه پسران (۳۳ درصد از پسران در مقابل 7 / ۷ درصد از دختران)، نيز از وب سايت هاي پرونوگرافي بازديد كرده اند. درحدود دوسوم از نوجوانان ( ۵/71درصد)، بويژه پسران ( ۸۷ درصد از پسران در مقابل 57 درصد دختران)، از كنسول بازي هاي ويدئويي برخوردار بوده اند. علاوه براين آن ها بطور ميانگين از سن ۸/8 سالگی بازی با این وسایل را آغاز کردند. در این خصوص پسران بيشتر ترجيح مي دهند كه بازي هاي تيراندازي، مبارزه اي، ورزشي و اتومبيل راني را انجام دهند. در مقابل اين امر دختران به بازي هاي ماجراجويانه علاقمند هستند. تقريباً يك چهارم اين نوجوانان (2/22 درصد) پول خود را صرف بازي هاي ويدئويي و كافينت ها مي كنند. (پسران بطور ميانگين 06/27 درصد واحد پولي در ماه و دختران 81/16 واحد در ماه).
محققان اين پژوهش معتقدند كه بطور كلي متخصصان امور اجتماعي و بخصوص متخصصان امور بهداشت و سلامت مي بايست كه آموزش هاي بهداشتي در مورد مصرف رسانه هاي جمعي را از طريق تشويق و تعليم نوجوانان در مورد استفاده معقولانه از اين وسايل افزايش دهند. آن ها در ادامه مي افزايند كه والدين بايد محدوديت استفاده كمتر از دو ساعت را براي استفاده از رسانه هاي جمعي براي نوجوانان خود اعمال كرده و از اينكه اين وسايل در اتاق خواب آن ها وجود داشته باشد ممانعت بعمل آورند. همچنين معتقدند كه والدين مي بايست كه نوجوانان خود را در مورد بازي هاي ويدئويي دسترسي به اينترنت و كاربرد ايميل آموزش داده و بر آن نظارت كنند(۲۰۰۳ Sanz, Figuero et al).
2-پژوهش «مطالعه در باب مصرف رسانه» توسط ميلوارد براون از اعضاي اتحاديه اي اروپايي تبليغات تعاملي در اكتبر سال ۲۰۰۴ انجام گرفته است. هدف از انجام اين پژوهش ارزيابي نحوه تخصيص زمان شهروندان اروپايي نسبت به مصرف رسانه هايي چون تلويزيون، راديو، روزنامه، مجله و اينترنت بوده است. محقق در اجراي پژوهش خود از نمونه آماري ۷۰۰۰ نفري ذيل بهره برده و براي جمع آوري داده ها نيز از انجام مصاحبه تلفني با هريك از اين افراد استفاده نموده است.
• تعداد ۱۰۰۰ نفر از هر يك از كشورهاي بريتانيا، فرانسه، آلمان، اسپانيا و ايتاليا
• تعداد ۵۰۰ نفر از هر يك از كشورهاي بلژيك و هلند
• تعداد ۳۳۳ نفر از هريك از كشورهاي دانمارك، سوئد و نروژ
يافته هاي برآمده از اين پژوهش اشاره مي كنند كه در حال حاضر تقريباً نيمي از اروپاییان (48 درصد) از اينترنت استفاده به عمل مي آورند. ضريب نفوذ اينترنت در بازارهاي اروپاي شمالي بالا بوده و بطور ميانگين دوسوم پاسخگويان در اين بازارها به اينترنت دسترسي داشته اند. ضريب نفوذ اينترنت در كشور هلند نيز تقريباً به همين ميزان مي باشد. اين در حالي است كه كمترين ضريب نفوذ اينترنت كه ۳۴ درصد مي باشد مربوط به كشور اسپانيا است. نيمي از افراد مورد مطالعه كمتر از پنج ساعت از وقت خود را در هفته صرف اينترنت مي نمايند. در مقابل ۱۰ درصد از اين افراد بيش از ۲۶ ساعت از زمان خود را در هفته به استفاده از اينترنت مي گذرانند. تلويزيون با مصرف ميانگين پنج روز در هفته به عنوان پرمصرف ترين رسانه شناخته مي شود بطوريكه از تمام اوقاتي كه اروپائيان صرف انواع رسانه ها مي كنند. تلويزيون با ۳۳ درصد بالاترين سهم را نصيب خود كرده، پس از آن راديو با ۳۰ درصد رتبه دوم را از آن خود ساخته است. در رده هاي سوم و چهارم و پنجم نيز به ترتيب اينترنت با ۲۰ درصد، روزنامه ها با ۱۱ درصد و مجلات با ۸ درصد جاي گرفته اند.
3- در آسیا، در تایوان (ینگ و تونگ 2004) کره (ونگ ، لی و چنگ، 2003)، هندوستان(نلوا و اناند 2003) و هنگ کنگ (چک و لیونگ 2004) پژوهش هایی در زمینه اعتیاد به اینترنت انجام شده است. سندرز وهمکاران (2000) در پژوهشی نشان دادند که استفاده مداوم از اینترنت با افسردگی و انزواي اجتماعی نوجوانان همراه است. بولن و هري (2000 ، به نقل از معیدفر و همکاران، 1384) به این نتیجه رسیدند که هرچه جوانان زمان بیش تري را با اینترنت سر کنند، درمقابل از میزان زمانی که صرف محیط اجتماعی واقعی شان خواهند کرد، کاسته خواهد شد.
4- یانگ (1998) در مطالعه اي که انجام د اد، دریافت که 80 درصد از پاسخ گویان، کاربران وابسته به اینترنت بودند که انگاره هاي رفتار معتادانه قابل توجهی را از خود بروز دادند. وي خاطر نشان می سازد که وابستگی به اینترنت، گسست ها و انقطاع هاي شدیدي در زندگی تحصیلی، اجتماعی، مالی و شغلی مشارکت کنندگان ایجاد کرده است.
5- در مطالعه شوتون (1997) مشخص شد که کاربران کامپیوتر، تمایل چندانی به یادگیري مهارت هاي اجتماعی از خود نشان نمی دهند.
6- موراهان و همکاران(2000) براي سنجش میزان شیوع و رابطه آسیب شناختی استفاده از اینترنت بین دانشجویان دانشگاه تایوان، به این نتیجه رسیدند که مردان به طور متوسط نمرات بالاتري را در علایم آسیب شناسی استفاده از اینترنت نسبت به زنان به دست آوردند.
7- تامپسون (1995) به مطالعه اختلالات اعتیاد اینترنتی در بین مردم پرداخت . بر اساس نتایج مطالعه ایشان، 72 درصد از پاسخ گویان اذعان به وجود نوعی اعتیاد و یا وابستگی به اینترنت در خود داشته اند و 33 درصد از آن ها نیز به اثرات سوء استفاده از اینترنت بر زندگی شان اشاره کرده اند.
8- گرینفلد (1998) در مطالعه اي که روي کاربران اینترنت انجام داد، پی برد که 7/5 درصد از نمونه پژوهش وي داراي معیار استفاده غیر ارادي از اینترنت بودند. از میان این افراد، عمده ترین مواد مصرفی اینترنت عبارتند از: اتاق هاي چت، هرزه نگاري، خرید آن لاین و نامه الکترونیکی، هم چنین، حدود یک سوم از مشارکت کنندگان در این مطالعه اظهار داشته اند که آن ها از اینترنت به عنوان یک روش فرار از وضع همیشگی ویا تغییر خلق و خوي شان استفاده می کنند.
9- بولن و هري (2000 ، به نقل از معیدفر و همکاران، 1384) در مطالعه خود به این نتیجه رسیدند که هر چه جوانان زمان بیشتري را با اینترنت سر کنند، در مقابل از میزان زمانی که صرف محیط اجتماعی واقعی شان خواهند کرد، کاسته می شود. به علاوه آن که جوانان معتاد به اینترنت همانند سایر معتادان، دچار علایم و شاخصه هاي اعتیاد مشخص هستند. بر اساس نتایج مطالعه اندرسون (به نقل از ولس، 1382) به روي دانشجویان، 10 درصد از پاسخ گویان داراي معیارهاي وابستگی به اینترنت بوده و اکثریت کسانی هم که استفاده اعتیادي از اینترنت داشتند، مرد و از دانشجویان رشته هاي فنی بوده اند.
10- زی هورجاناتان جی (2001) تأثیر اینترنت را در زمینه اجتماعی از سه بعد کارکرد خانواده، فعالیت های اوقات فراغت، آزادی های فردی و پنهان کاری مورد بررسی قرار داده اند. در مورد کار کرد خانواده، فعالیت با اعضای خانواده است که بین استفاده کنندگان و عدم استفاده کنندگان تفاوت معنی داری بوجود می آورد. در مورد اوقات فراغت سه متغیر از پنج متغیر که مربوط به روزنامه خواندن، گوش دادن به رادیو و تماشای تلوزیون، ارتباط با دوستان، در بین استفاده کنندگان و کسانی که از اینترنت استفاده می کنند تفاوت معنی داری وجود دارد ، تأثیر بر آزادی های مدنی مربوط به خشونت و محتوی وقیع و به دست آوردن نوع دوستان است، که در بین استفاده کنندگان و عدم استفاده کنندگان تفاوت معنی داری وجود دارد.
11- می توان به پژوهش لیونگ و لی اشاره کرد. این دو نفر در بخشی از مطالعات خود به بررسی تأثیر فعالیت های اینترنتی و فعالیت های فراغتی بر حمایت اجتماعی و کیفیت زندگی پرداختند. حجم این مطالعه 1192 نفر از افراد 15– 64 هنک کنگ در سال 2002 بوده است. اطلاعات این پژوهش با استفاده از پرسشنامه ساخت یافته جمع آوری شده است. در این مطالعه فعالیت های فراغتی به دو دسته فعالیت های مردم محور و مکان محور تقسیم شده اند. از جمله فعالیت های مردم محور می توان به تعاملات اجتماعی با خانواده و دوستان نام برد و از جمله فعالیت های مکان محور نیز می توان از گردش در پارک، حضور در مکان های تفریحی و ورزشی یاد کرد. اما در نتایج پژوهش شاهد هستیم که چهار عامل بر رفتار کسانی که فراغت خود را به اینترنت اختصاص می دهند، اثر گذار هستند: لذت جویی، اجتماعی بودن، جستجوی اطلاعات، تجارت الکترونیک. نتایج پژوهش نشان می دهد که ابعاد لذت جویی، اجتماعی بودن، جستجوی اطلاعات با بعد اطلاعاتی و احساسی حمایت اجتماعی به طور معنا داری ارتباط داشته اند. لذت جویی با بعد تعامل اجتماعی حمایت اجتماعی رابطه معنی دار داشته است. بعد اجتماعی بودن با کیفیت زندگی رابطه معکوس و معنی دار داشته است. شاید توضیح این یافته این باشد که افرادی که وقت زیادی صرف ارتباط برقرار کردن از طریق اینترنت و صحبت کردن درباره احساسات شخصی شان می کنند، از فعالیت های ارزشمند دیگر نظیر فعالیت های فراغتی، ارتباطات اجتماعی، خواب و ... باز می مانند و لذا کیفیت زندگی آن ها پایین می آید.
نتایج در خصوص فعالیت های فراغتی نشان می دهد که بعد اطلاعاتی و احساسی حمایت اجتماعی با فعالیت های فراغتی مردم محور نظیر گفت و گوی رو در رو با خانواده و والدین، مشارکت در فعالیت های مذهبی و اجتماعی رابطه دارد. علاوه بر این مردم از طریق فعالیت های مکان محور نیز حمایت اطلاعاتی و احساسی پیدا کرده اند، و فعالیت های فراغتی مکان محور و مردم محور با کیفیت زندگی رابطه معنی دار مثبت داشته اند.12- يك پژوهش با عنوان «نقش استفاده از اينترنت در افسردگی و انزوای اجتماعی نوجوانان»که توسط كريستوفر ساندرز انجام شده و نتایج آن در مجله Adolesenceمنتشر شده پرسشنامهای در اختيار 89 دانشآموز سال آخر دبيرستان قرار گرفته و درباره موارد زير پژوهش شده است :
1- ميزان استفاده از اينترنت: كم (كمتر از يك ساعت در روز)، متوسط (بين يك تا دو ساعت در روز)، زياد (بيش از دو ساعت در روز)
2- ارتباط با مادر، پدر و همسالان
3- افسردگي
با توجه به نتايج حاصله، كسانی كه نسبت به ديگران كمتر از اينترنت استفاده ميكردند، ارتباط بيشتری با مادر و دوستان خود داشتند. در اين پژوهش تنها گروههای كاربران زياد و كم اينترنت مورد مقايسه قرار گرفتند. تحليل مجذور خی نشان ميدهد كه اين گروه از نظر برخی عوامل دموگرافيك مانند جنس، نژاد و جايگاه اقتصادی- اجتماعی با يكديگر تفاوتی ندارند. هر يك از دو گروه كاربران زياد و كم اينترنت با استفاده از آزمونهای مستقل t از نظر درجات ارتباط و افسردگی مقايسه شدند. كابران كممصرف اينترنت در مقايسه با كاربران زياد آن به طور چشمگيری رابطهای بهتر با مادران و دوستانشان داشتند، اما هيچ تفاوت قابل ملاحظهای بين كاربران كم و كاربران زياد اينترنت از نظر ارتباط با پدر ميزان افسردگی وجود نداشت. نتايج نشان ميدهد كه استفاده زياد از اينترنت با پيوند ضعيف اجتماعی مرتبط است. بر عكس كاربرانی كه از اينترنت كمتر استفاده ميكنند، به طور قابل ملاحظهای با مادر و دوستانشان ارتباط بيشتری دارند. اين نتايج جهتگيری خاصی را نشان نميدهند. مثلاً نميتوان گفت كه آيا نوجوانان دارای ارتباطات ضعيف اجتماعی به طرف فعاليت اينترنتی ارتباطات اجتماعی را كاهش ميدهد.
13- براساس نتایج پژوهشی که اخیرا از سوی کالج بوستون و دانشگاه ماسا چوست ترتیب داده شده بود، با عنوان «تأثیر رایانه بر کیفیت یادگیری دانش آموزان» مشخص شد انجام کارهای عادی باعث تأثیر مثبت بر نحوه عملکرد آن ها در آزمون های مدرسه می شود.
در این پژوهش که در خصوص کارآیی افراد و کار با رایانه انجام شده بود، بیش از 986 مدرسه گوناگون مورد بررسی قرار گرفتند و مشخص شد دانش آموزانی که معمولاً از رایانه شخصی برای انجام کارهای عادی از جمله نوشتن مقالات مدرسه استفاده می کنند. در آزمونی یکسان نسبت به همکلاسان خود که کمتر از رایانه استفاده می کنند، نتیجه بهتری کسب می کنند.
آزمون مورد بررسی در این پژوهش رشته ای بود که نیاز به رایانه و یا پیش زمینه رایانه ای نداشت تا امکان نتیجه گیری دقیق وجود داشته باشد. بدین معنی که مهارت در کار با رایانه به عنوان پیش زمیه مؤثری در آزمون به حساب نمی آمد و بنابر این آنچه در نتیجه آزمون مشخص می شد، می توانست درباره تأثیر غیر مستقیم یا عدم تأثیر این توانایی بر نتیجه گیری دانش آموزان در آزمون ها اظهار نظر کند.
تا اینجا بخش خوب ماجرا بود، اما این آزمون علمی نتیجه گیری دیگری را نیز به دنبال داشت که شاید به مذاق بسیاری از کابران رایانه و بویژه دانش آموزانی که با رایانه های سر و کار دارند، خوش نیاید. نتیجه ثانویه این گروه پژوهشاتی از مطالعه، تأییدی بود بر نظری که از مدت ها پیش دانشمندان به طرق مختلف آن را بیان کرده و نسبت به آن هشدار داده بودند.
بدین ترتیب که تحلیل نتایج این آزمون مشخص کرد. در دانش آموزانی که از رایانه به منظور انجام بازی های رایانه ای، جستجوی سرگرم کننده و بدون هدف اینترنت و با چت با دوستان خود استفاده می کنند. نه تنها از آن اثر مثبتی که در گروه اول دیده شده بود خبری نیست. بلکه تأثیری معکوس و منفی نسبت به دانش آموزان عادی به چشم می خورد. به عبارت دیگر، این دسته از افراد نسبت به افراد عادی کمتری در پشت سر گذاشتن آزمون مورد نظر داشتند. البته فقط این دسته از دانش آموزان نبودند که کار با رایانه تأثیری منفی بر عملکرد آن ها داشت. گروه دیگر که کار با رایانه تأثیری منفی بر عملکرد آن ها داشت. دانش آموزانی بودند که بیش از حد معمول از اسلاید شوهای آموزشی power point استفاده می کردند. دوگروه اخیر بویژه توانایی بسیار پایین تری در استفاده از متن در آزمون های خود داشتند.
این پژوهش بخشی از پژوهش گسترده تری است که به بررسی تأثیرات فناوری های نوین بر نحوه زندگی افراد می پردازد.
رشد چشمگیر فناوری گوناگون در چند دهه اخیر و بویژه رشد انفجار گونه فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی، باعث ایجاد موجی شده است که برای عقب نماندن از آن، انسان باید هر روز توانایی جدیدی بیاموزد و معمولا برای جا نماندن از سیل ایجاد شده فرصتی برای فکر کردن درباره تأثیرات این فناوری ها باقی نمی ماند.
به همین دلیل، چنین بررسی هایی از سوی دانشمندان و جامعه شناسان بنیادی و ضروری ارزیابی می شود، چرا که می تواند در تصمیم گیری های اساسی آموزشی و پرورشی افراد مؤثر باشد.
یکی از محققان همکار در این پروژه معتقد است زمانی که نمی توان از آثار برخورد فناوری های نو در امان بود، بهتر آن است دقیقا نتیجه مواجهه با آن ها را بدانیم و بیاموزیم چگونه باید آن ها را به خدمت خود درآوریم.
در شرایط فعلی، نه تنها دانش آموزان که مدارس و مراکز آموزشی نیز زیر فشار شدید افزایش امکانات فناوری خود هستند و در چنین شرایطی است که یافته هایی مانند این که استفاده زیاد از نرم افزارهایی چون power point موجب کاهش توانایی افراد در به کارگیری توانایی های خود در رقابت با دانش آموزان عادی می شود، می تواند باعث بررسی بیشتر و اصلاح نحوه رفتاری مراکز آموزشی شود.
البته تنها نکته مهم یافتن نقاط ضعف فناوری های نو نیست. بلکه یافتن نقاط قوت و مؤثر این فناوری ها و تأکید بر آن ها نیز از دستاوردهای مهم چنین پژوهشاتی است. بخش نخست این بررسی جدید که نشان از افزایش توانایی دانش آموزانی دارد که بیش از سایر همکلاسی هایشان از رایانه برای کاربردهای روزانه استفاده می کنند. ضرورت توجه ویژه به بحث های مربوط به فناوری های نو را در آموزش یادآور می شود. رایانه ها می توانند به عنوان ابزاری برای بهبود شرایط آموزشی افراد به کار گرفته شوند، اما این فناوری نیز همانند بسیاری از فناوری های دیگر نیازمند انتخاب درست و عاقلانه است. هر فناوری نو همانند چاقویی دولبه عمل می کند. از یک سو می توان با آن دست به جنایت زد و از سوی دیگر، می توان همانند جراحی خیره به مداوای بیماران پرداخت.
14- تامپسون در سال 1996 به مطالعه اختلالات اعتياد اينترنتي در بين مردم پرداخت براساس نتايج مطالعه ايشان، 72 درصد از پاسخگويان اذعان به وجود نوعي اعتياد يا وابستگي به اينترنت در خود داشته اند و 33 درصد از آن ها نيز به اثرات سوء استفاده از اينترنت بر زندگي شان اشاره كرده اند.گروهي كه خودشان را معتاد به اينترنت معرفي كرده اند، گرايش به موارد زير در آن ها بيش از گروه غيرمعتاد به اينترنت بوده است: 1-پيامدهاي منفي اينترنت بر آن ها 2- مشاركت بيشتر در گروه هاي خوديار آنلاين 3- احساس تمايل شديد به استفاده از اينترنت در زمان آنلاين بودن 4- براي استفاده بعدي از اينترنت انتظاركشيدن 5- به خاطر استفاده از اينترنت، احساس گناه كردن 6- دروغ گفت به دوستان راجع به ميزان آنلاين بودن 7- شكايت خانواده و دوستان نسبت به استفاده مفرط از اينترنت.
15- يونگ (1996)در مطالعه اي كه انجام داده، دريافت كه 80 درصد از پاسخگويان، كاربران وابستة اينترنت بودند كه انگاره هاي رفتاري معتادانه قابل توجيي را از خود بروز دادند. وي خاطرنشان مي سازد كه وابستگي به اينترنت، گسست ها و انقطاع هاي شديدي در زندگي تحصیلي، اجتماعي، مالي و شغلي مشاركت كنندگان ايجاد كرده است. به طوري كه58 درصد از دانش آموزان و دانشجويان، كاهش چشمگيري در عادات مطالعه، افت نمرات درسي، غيبت در كلاس ها ، مشروط شدن و مانند آن دارند. افزون بر اين، كنترلي وجود ندارد كه اين افراد هميشه وقت خودشان را در فعاليت هاي علمي صرف كنند. 43درصد اين شاگردان به خاطر ديرخوابيدن ناشي از استفاده از اينترنت، در مدرسه با عدم موفقيت روبه رو شده اند.
يونگ (1998) در مطالعه اي كه روي معتادان به اينترنت انجام داد، بدين نتيجه رسيد كه افراد با موقعيت اقتصادي و اجتماعي بالاتر، و نيز افراد داراي تحصیلات بالاتر، بيشتر در معرض اين اختلال قرار دارند. اين مطالعه نشان داد كه افرادي كه وقت بيشتري دارند، مانند افرادي كه در خانه هستند و دانشجويان دانشگاه در خوابگاه ها، با احتمال بيشتري در معرض اينترنت هستند. يونگ در مطالعه اش پيرامون اعتياد اينترنتي بدين نتيجه رسيد كه افراد معتاد به اينترنت دچار علائم خاصي بوده و با پيامدهايي مواجهند كه دقيقاً مشابه پيامدهاي افرادي است كه به الكل، شرط بندي، خريد و ساير رفتارهاي وسواسي دچار هستند. همچنين، اين افراد محيط مجازي اينترنت را جذاب تر از واقعيت روزانه شان مي دانند. زندگي روزانه اين قبيل افراد تحت تسلط نياز به آنلاين شدن قرار دارد. همچنين، عمده ترين حوزه هاي متأثر از اعتياد اينترنتي، مدرسه، خانواده، كار و روابط هستند. علاوه بر اين، يونگ بدين نتيجه رسيد كه بروز اعتياد اينترنتي ريشه در هفت دليل اصلي دارد كه عبارتند از نارضايتي از زندگي زناشويي، فشار كاري، مشكلات مالي، عدم امنيت، اضطراب، دعواهاي خانوادگي، و زندگي محدود اجتماعي.
16-گوستا و مش (2112) در پژوهشی تحت عنوان «تأثیر اینترنت بر کیفیت ارتباط نوجوانان» نشان داد که ارتباط اینترنتی و میزان استفاده از این فن آوری به صورت منفی با ادراک نوجوانان از کیفیت ارتباط با فامیل رابطه دارد. یافته ها نشان می دهند که نوجوانانی که معمولاً از اینترنت استفاده می کنند با والدین خود دچار مشکل هستند و این مسئله بر کیفیت ارتباط آن ها اثر می گذارد . دانش آموزان در تمام سنین ممکن است تا حد نزول نمره های درسی و به هم خوردن روابط دوستانه آن ها در اینترنت زمان صرف کنند.
17- در سال 2005 چي هونگ و همکارانش در پي کشف متغيرهاي تأثيرگذار در اعتياد اينترنتي دانشجويان تايواني به اين نتيجه رسيدند که پسران بيشتر از دختران به اعتياد اينترنتي دچار هستند، عمده اعتياد آن ها به بازي هاي اينترنتي است. همچنين سن دانشجويان پسر، پايه تحصيلي آنان با اعتياد اينترنتي آنان رابطه معني داري نشان مي دهد.
- پیشینه داخلی پژوهش
1- غلامعلیان (به نقل از آتش پور و نادي، 1383) در پژوهشی، به بررسی میزان شیوع سندرم اعتیاد به اینترنت و تأثیرات روانی- اجتماعی آن در کاربران اصفهانی پرداخته است. نتایج پژوهش نشان داد که میزان سندرم اعتیاد به اینترنت در گروه سنی30-20 سال از سایر گروه ها بیش تر است. هم چنین کاربران معتاد با نشانه هاي اختلال افسردگی و پارانویید مشخص شدند و کار کردن با اینترنت را به هم نشینی با خانواده و گردش رفتن با دیگران ترجیح می دادند. به علاوه مشخص شد، نوع و سبک تفکر کاربران نیز می تواند عاملی در علاقه مندي آنان به اینترنت و نوع رفتارهاي آنان باشد.
2- بنابر پژوهش انجام شده توسط سجادیان و نادي (1385) تحت عنوان «ارتباط بین افسردگی و انزواي اجتماعی کاربران اینترنت نوجوان و جوان با مدت زمان روزانه معمولی کاربري اینترنت»که به روي 118 نفر از مشتریان معمول کافی نت هاي مجاور شهر اصفهان انجام شده است، تست افسردگی بک و تست محقق ساخته انزواي اجتماعی براي ارزیابی افسردگی و انزواي اجتماعی براي افراد نمونه استفاده شد. داده ها با استفاده از ضرایب همبستگی پیرسون، اسپیرمن و t گروه هاي مستقل تحلیل گردید. یافته هاي مطالعه حاکی از وجود رابطه مثبت بین افسردگی و انزواي اجتماعی با مدت زمان معمول استفاده از اینترنت در کاربران نوجوان و جوان است (01/0