Loading...

مبانی نظری و پیشینه تحقیق سیستم های مغزی رفتاری

مبانی نظری و پیشینه تحقیق سیستم های مغزی رفتاری (docx) 16 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 16 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

سیستم های مغزی / رفتاری 2-3-1 تعریف سیستم های مغزی / رفتاری 2-3-1-1 سیستم بازداری رفتاری (BIS) شکل 2-1 ارتباط های درون داد – برون داد BIS 2-2-3-2 سیستم جنگ / گریز / بهت (FFFS) شکل 2-2 ،ارتباط های درون داد-برون داد FFFS 2-3-3-3 سیستم فعال سازی رفتاری (BAS) شکل 2-3 سیستم فعال ساز رفتاری BAS 2-3-2 جنبه های هیجانی سیستم مغزی/ رفتاری و اختلالات مربوط به آن: 2-3-3 سیستم مغزی / رفتاری و پاسخ فیزیولوژیک منابع فارسی : منابع انگلیسی : سیستم های مغزی / رفتاری 2-3-1 تعریف سیستم های مغزی / رفتاری گری و مک ناتان (2000) در چهارچوب مطالعات آزمایشگاهی یادگیری حیوانات و آثار داروهای روان گردان ، به سیستم های زیست شناختی متفاوت که مبتنی بر تکامل مجزای مکانیسم های پاداش و تنبیه در مغز مهره داران است ، اشاره می کنند ..به اعتقاد گری در مغز پستانداران ، کنترل رفتار از طریق سه سیستم مغزی / رفتاری متفاوت و در عین حال مرتبط با یکدیگر صورت می گیرد .رفتاری متفاوت و در عین حال مرتبط با یک دیگر صورت می گیرد . این سیستم ها به مجموعه های جداگانه ای از رویداد های تقویت کننده با انواع خاصی از رفتار پاسخ می دهد ، و به وسیله ی مجموعه ی جداگانه ای از ساختار های مغزی به هم مرتبط که اطلاعات خاصی را پردازش می کند ، عمل می کنند ، عبارتند از : سیستم بازداری رفتاری ( BIS ) ، سیستم جنگ / گریز / بهت FFFS)) و سیستم فعال سازی رفتاری (BAS) .هر یک از این سیستم ها در سه سطر توصیف می شوند : سطح رفتاری ( تحلیل درون داده ها و برون داده های سیستم ) ، سطح عصب شناختی ( کنش وری و ساختار عصبی سیستم ) و سطح شناختی ( کنش وری پردازش اطلاعات سیستم ) ، می توان بعد چهارمی نیز به این سطوح اضافه کرد و آن سطح تجربه ای ( همراه با فعالیت سیستم ) است ; اما پژوهش های تجربی ابزار معتبری برای ارزیابی بعد چهارم نداشته اند ( گری ، 1993 ; به نقل از تجریشی ، 1384 ) . 2-3-1-1 سیستم بازداری رفتاری (BIS) سیستم بازداری رفتاری زیربنای بعد هیجانی اضطراب است (گری ، 1987؛به نقل از گری و مک ناتان ، 2000) . این سیستم توسط محرکهای شرطی که با تنبیه همخوانی دارند ، محرک های شرطی که با حذف یا پایان یافتن پاداش همخوانی دارند ، محرک های جدید و مآور هستند محرک هایی که به صورت ذاتی برای یک نوع ترس آور هستند ، برانگیخته می شوند . رفتارهایی که با این محرک ها برانگیخته می شوند ، عبارتند از : بازداری رفتاری (توقف رفتارجاری ) افزایش سطح برپایی ، به طوری که رفتارهای بعدی (که می توانند ادامه عمل متوقف شده نیز باشند ) با قدرت و سرعت بیشتری انجام شوند ، و افزایش توجه ، به این صورت که اطلاعات بیشتری بویژه در مورد اجزای جدید محیط ، دریافت شود . -92075622935برون داد00برون داد4683760682625درون داد 00درون داد -331470598170بازداری رفتاری افزایش برپایی افزایش توجه 00بازداری رفتاری افزایش برپایی افزایش توجه در تصویر زیر ، ارتباط های درون داد – برون دادرا که معرف BIS در سطح رفتاری هستند ، منعکس شده است . 20440651080135سیستم بازداری رفتاری00سیستم بازداری رفتاری174180536957000105537036957000395922526860500 395922519431000علامت-محرکهای تنبیه 10553709652000395922518859500علامت محرکهای عدم پاداش 105537027114500395922521145500محرک های جدید محرکهای ترس آور ذاتی شکل 2-1 ارتباط های درون داد – برون داد BIS دربین مداخلاتی که به طور ویژه ، ارتباط های درون داد – برون داد BISرا متوقف می کند ، استفاده از داروهای ضد اضطراب اهمیت زیادی دارد . باربیتورات ها ، بنزودیازپین ها و الکل ، سه دسته مهم از داروهایی هستند که موجب کاهش اضطراب می شوند . آثار انتخابی این داروها برکنش وری BIS ، نقش مهمی در پذیرش این فرض که فعالیت این سیستم با اضطراب در آمیخته ، داشته است . با توجه به درون دادها و برون دادها ی این سیستم ، اضطراب حالتی است که در ان فرد در مقابل یک تهدید ( محرک هایی که با تنبیه یا فقدان پاداش همخوانی دارند )، یا ابهام ( موقعیت های جدید و ناشناخته ) ، به صورت توقف ، خیره شدن ، گوش دادن و آمادگی برای عمل پاسخ می دهد ( گری ، 1991 ) . گری (2000) ، سیستم بازداری رفتاری را حاصل فعالیت سیستم جداری – هیپوکمپی، مسیرهای مونوآمینرژیک آوران و ساختارهای نئوکورتیکال میداند که پیام های خود را به سیستم جداری – هیپوکمپی ارسال یا از آن دریافت می کنند . برانگیختگی زیاد قشری و خودمختار ( یا حداقل قابلیت برانگیختگی اسان در این سیستم ها ) پیش بینی کننده فعالیت بالای سیستم بازداری رفتاری است . فعالیت مسیر های نورآدرنرژیک و سروتونرژیک در اثر فعالیت BIS ، پیش بینی کننده برانگیختگی بالاتر و افزایش سطوح توجه و تجربه عواطف منفی در اثر فعالیت این سیستم است ( هپونیمی ، 2004) . مطابق نطریه اولیه گری ( 1994 ؛ به نقل از تجریشی ، 1384 ) در سطح شناختی ، کنشهای این سیستم با مقایسه پیش بینی هایی در مورد آینده ، با شرایط فعلی صورت می گیرد . .بدین ترتیب که فرد اطلاعاتی را که از رویدادهای کنونی دریافت می کند ؛ به اطلاعات موجود در حافظه می افزاید و براین اساس ، با توجه به الگوهای قبلی دست به پیش بینی می زند . در صورتی که بین وضعیت پیش بینی شده و شرایط فعلی ، هماهنگی وجود نداشته باشد ؛ رفتارهای برون داد BIS بروز می کند تا با جمع آوری اطلاعات بیشتر ، مشکلات حل گردد . اما در تجدید نظر اخیر ( گری ، 2000؛ کر ، 2004 ؛ هپونیمی ، 2004 ) پیشنهاد می شود که BIS نه تنها در پاسخ به محرک های بیزاری آور فعال می شود ؛ بلکه مسئول حل و رفع تعارض واکنش های روی آورد – اجتناب نیز هست . 2-2-3-2 سیستم جنگ / گریز / بهت (FFFS) در نظریه اولیه گری ( 1987 ، به نقل از تجریشی ، 1384 ) سیستم BIS به محرک های آزارنده شرطی پاسخ می دهد ، در حالیکه سیستم جنگ / گریز (FFS) به محرک های غیر شرطی پاسخ می دهد . پاسخ های FFS پرخاشگری دفاعی غیر شرطی و یا گریز غیر شرطی است ، در حالیکه پاسخ های BIS توقف ، خیره شدن ، گوش دادن و آماده شدن برای عمل است . این سیستم در آخرین نظریه حساسیت به تقویت گری ( گری و همکاران ، 2000) تجدید نظر شده و به سیستم جنگ /گریز / بهت FFFS) تبدیل شده است ؛ که به همه محرک های ماخوشایند ( شرطی و غیرشرطی ) .با برون داد های جنگ ، گریز و بهت پاسخ می دهد . پاسخ این سیستم در شرایطی که امکان جنگ یا گریز نباشد ، به صورت عدم تحرک ( بهت ) خواهد بود . 140970642620 درون داد ها برون داد ها تنبیه علامت – محرک های تنبیه گریز محرک های جدید پرخاشگری دفاعی فقدان پاداش بهت00 درون داد ها برون داد ها تنبیه علامت – محرک های تنبیه گریز محرک های جدید پرخاشگری دفاعی فقدان پاداش بهت در تصویر زیر ،ارتباط های درون داد-برون داد که معرف FFFS در سطح رفتاری هستند ، نشان داده شده است . 1477010269240003486785318770001939290187960سیستم جنگ / گریز / بهت00سیستم جنگ / گریز / بهت19291301879600034061407747000 14770103155950014770101263650034867851752600034867856477000 شکل 2-2 ،ارتباط های درون داد-برون داد FFFS ساختار های عصبی مرتبط با سیستم FFFSعبارتند از :کمربند قدامی ، آمیگدال ، هیپوتالاموس میانی و ماده خاکستری اطراف مجرا . عملکرد این سیستم مرتبط با ترس است . آمیگدال اثر بازنده بر هیپوتالاموس میانی دارد و هیپوتالاموس میانی هم بر برون داد نهایی خاکستری مجرا اثر بازدارندگی دارد . این ناحیه تار های آورانی را دریافت می کند که اطلاعات محرک های دردناک را با خود حمل می کند . بخش ماده خاکستریاطراف مجرا و آمیگدال ، گیرنده های تخدیری فراوانی دارند ؛ بنابراین اثار ضد درد مخدر های درون زاد و برون زاداحتمالا توسط این نواحی تعدیل می شوند (گری و مک ناتان ،2000) . 2-3-3-3 سیستم فعال سازی رفتاری (BAS) سیستم ارتیاط های درون دادی که معرف سیستم فعال ساز رفتاری است ؛ یک حلقه پسخوراند مثبت را تشکیل میدهد ، که از طریق محرک هایی که با پاداش یا فقدان تنبیه همخوانی دارند ؛ فعال می شود و به گونه ای عمل می کند که مجاورت فضایی – زمانی به این محرک ها افزایش یابد . با در نظر گرفتن این فرض که محرک های شرطی خوشایند از نوع مذکور ، وقتی در مجاورت فضایی – زمانی محرک های خوشایند شرطی (اهداف) قرار می گیرند ؛ موجب فعال سازی BAS می شوند .در واقع BAS سیستمی است که به طور کلی قابلیت هدایت ارگانیزم را به سوی اهدافی که برای بقا ضروری هستند (مانند آب و هوا ) ، دارا می باشد . به بیان دیگر ، هدف BAS ، شروع و هدایت رفتار اکتشافی مبتنی بر روی آورد است ؛ که ارگانیزم را به تقویت کننده نزدیکترکند ( گری ، 1994 ؛ به نقل از تجریشی ، 1384) . 492125400685 علامت محرک های پاداش محرک های فقدان تنبیه روی آوردمحرک های پاداش دهنده ذاتی 00 علامت محرک های پاداش محرک های فقدان تنبیه روی آوردمحرک های پاداش دهنده ذاتی سیستم فعال سازی رفتاری یک سیستم پسخوراند ساده است که در تصویر زیر نشان داده شده است 371729038417500 164782530162500379857021018500370713036068000196977019050سیستم فعال ساز رفتاری00سیستم فعال ساز رفتاری شکل 2-3 سیستم فعال ساز رفتاری BAS در سطح عصب شناختی ، اجزا اصلی این سیستم عبارتند از : عقده های پایه (جسم مخطط قدامی و خلفی و پالیدوم قدامی و خلفی ) ، تارهای دوپامینرژیکی که از مزنسفال ( جسم سیاه و هسته های 10Aدر کلاهک قدائی ) صعود کرده و به عقده های پایه و هسته های تالاموسی مجاور عقده های پایه عصب رسانی می کنند ، همچنین نواحی نئوکورتیکال ( کورتکس حرکتی ، حسی – حرکتی و پیش پیشانی ) که ارتباط نزدیکی با عقده های پایه دارند ( گری و همکاران ، 1991 ؛ به نقل از تجریشی ، 1384 ) . پژوهش ها نشان می دهند که فعالیت BAS و BIS با عدم تقارن پیش پیشانی نیز مرتبط است . ساتون و دیویدسون (1997) دریافتند در افرادی که BASقوی تری داشتند ، فعالیت پیش پیشانی چپ بالا تر بود و افرادی که BISقوی تری داشتند ، فعالیت پیش پیشانی راست در انها بالا تر بود .جزئیات دیگر نوروفیزیولوژی BASبر نقش نورو ترانسمیتر دو پامین تاکید می کند (گری و همکاران ، 1991؛ به نقل از تجریشی ،1384) .حساسیت این سیستم نمایانگر زود انگیختی فرد است (ازاد فلاح و همکاران ، 1378؛ 2002 ؛ هپونیمی ، 2003 ) و به نظر می رسد که برای تجاربی نظیر امید ، وجد و شادی پاسخگو باشد . فرض شده که سیستم فعال ساز رفتاری دلیل بنیادی صفت زود انگیختگی است و با انگیزش و برون گردی مرتبط است (هپونیمی ، 20033 ؛ کنیازوف ،2007 ( . 2-3-2 جنبه های هیجانی سیستم مغزی/ رفتاری و اختلالات مربوط به آن: سیستمی که گری (1994) در نظریه خود معرفی می نماید ، بررسی می کند که چگونه می توان این سیستم ها را در طبقه بندی هیجانها و اختلالات هیجانی مورد استفاده قرار داد . مکانیسم عملکرد این سه سیستم در هیجانات و ابراز آنها و اختلالات ناشی از هیجانها به اشکال مختلفی در نظر گرفته می شود که عبارتند از بیش فعالی و کم فعالی هریک از سیستم ها ؛ کارکرد بد یک یا بیش از یک سیستم ؛ ترکیب بیش فعالی و کم فعالی ؛ یا تعامل نادرست بین سیستم ها. براساس آنچه که از مطالعات گری (1991؛ مک ناتان و گری ، 1999) استنباط می شود ، می توان رابطه مستقیمی را بین بیش فعالی BIS و حالتهای اضطرابی بدست آورد . این مسئله با بررسی اثر داروهای ضد اضطراب بر بروندادهای رفتاری BISتقویت میشود ؛ چرا که داروهای ضد اضطراب کار کرد BISرا دچار اختلال می سازند . این ارتباط با بررسی نقش ساختارهای سیستم جداری هیپوکامپی در فعالیت BISو همچنین نقشی که این سیستم در ایجاد اضطراب ایفا می کند ، قابل پیگیری است . هاگوپیان و اولندیک (1996؛ به نقل از آزاد فلاح ، 1379 ) ، شباهت بسیاری را بین مفهوم BISو سازه اضطرابی به دست میدهند و به این نتیجه می رسند که مقیاس حساسیت اضطرابی ، در مقایسه با سایر مقیاس های اضطراب ، بهترین پیش بینی کننده بازداری رفتاری و حالت اضطرابی است . بطور کلی گری (1994) ، فعالیت BIS را با افزایش برانگیختگی و توجه و تجربه عواطف منفی مرتبط میداند . در تایید این امر ، اسلوبودسکایا و همکاران (2001) ، بین بیش فعالی BIS با اضطراب و اختلالات هیجانی به ارتباط دست یافتند . در مطالعه دیگری ، سلساروا و میوراون2004) ، نشان دادند که حساسیت زیاد به تنبیه بر روان آزرده گرایی و هیجانات منفی همچون اضطراب و افسردگی تاثیر گذار است و باعث کاهش خود تنظیمی گردد. پژوهش ها ارتباط سیستم بازداری رفتاری (BIS)را با حساسیت به تنبیه ،عاطفه منفی و ناخوشایند ، نشانه های اضطرابی و افسردگی نشان می دهند (گومز و گومز ، 2005؛ کرور و وایت ، 1994 ؛ نیازاف و همکاران ، 2002 ؛ هیپونیمی و همکاران ، 2003 ) . سیستم فعال ساز رفتاری (BAS)، با زود بر انگیختی کلی ، برون گرایی ، افزایش عاطفه خوشایند ، حساسیت به پاداش و جستجوی تجربه در ارتباط بدست امده است (گومز و گومز ، 2005 ؛ کرور و وایت ، 1994 ؛ هیپو نیمی و همکاران ، 2003 ؛ جرم و همکاران ، 1990 ) . از سوی دیگر ، در زمینه اعتیاد ها بیشترین توجه به فعالیت BASمعطوف است ؛ بدین صورت که ازاد شدن دوپامین در مسیر های عصبی BAS با حالتهای هیجانی ناشی از مصرف دارو هایی نظیر هروئین ، کوکائین ، امفامین ،الکل و نیکو تین – که خود موجب ازاد سازی دوپامین می گردند – مشابه می باشد ( فلدون و همکاران ، 1991 ؛ به نقل از ازاد فلاح ، 1379 ). ویندل ( 1994 ) ، بیان می دارد که سطوح پائین بر انگیختگی ، مسوول رفتار های تکانشی در افرادی است که سیستم فعال ساز رفتاری (BAS) قوی دارند . این رفتار ها شامل پر خاشگری ، رفتار ضد اجتماعی ، سو استفاده الکل و مواد است . همانطور که اشاره شد ، پژو هشهای اخیر در زمینه هیجانها ، BIS با عواطف منفی و BAS با عواطف مثبت حمایت می کند . گیبل و دیگران (2000 ) ،در یافتند که افرادی که BISفعالتری دارند در خاطرات روزانه شان عواطف منفی بیشتری را یادداشت می نمودند و ازمودنیهای دارای BASفعال عواطف مثبت بیشتری را تجربه می کردند . بعلاوه ، BIS نقش تعدیل کننده ای نیز داراست ؛ به این معنی که افراد دارای BIS حساس ، در مقایسه با افرادی که حساسیت BIS کمتری داشتند ، به دنبال رویداد های منفی زندگی ، عواطف منفی بیشتری را تجربه می نمودند . 2-3-3 سیستم مغزی / رفتاری و پاسخ فیزیولوژیک تئوری گری براساس شواهد فیزیولوژیک ناشی از مطالعات یادگیری حیوانی وتحقیقات قشر برداری مغزی حیوانات شکل گرفته است .این نظریه براساس شواهد بدست آمده از مطالعات بسیاری حمایت می گردد که از آن جمله می توان از مطالعات یادگیری فرایندی ( کر و دیگران 1997)، تکالیف کامپیوتری تداوم / توقف ( گومز و مک لارن ، 1997 ) ، و مطالعات الکتروانسفالوگرام (EEG)(دپاسکالیس و دیگران، 1996؛ هارمون – جونز و والن ،1997 ؛ ساتون و دیویدسون ، 1997) نام برد ؛ اما در این میان یافته های بسیار متناقضی نیز گزارش شده است که متیوز و گیلی لند (1999) در ضمن مرور کوششهای انجام شده در این زمینه ، به تناقض های مذکور اشاره دارند .کر (2001) ، پیشنهاد می کند که این یافته های ناهمسو ، ممکن است ناشی از تعاریف متفاوت از تقویت ، ابزارهای متفاوت سنجش عملکرد BIS و BAS و ندانستن ویژگیها و تاثیرات دقیق و کامل BAS و BIS باشد . کر (2002) همچنین بر اهمیت مقایسه تقویت واقعی و تقویت مورد انتظار تاکید می کند ؛ بدین معنی که تنها تقویت /تنبیه های واقعی هستند که دروندادهای کافی را به سیستم های BIS و BASوارد می نمایند پاسخدهی فیزیولوژیک هر یک از سیستم ها ، محور مطالعات چندی قرار گرفته است . قدیمی ترین یافته ها را می توان از فاولس (1980) نقل کرد که فعالیت سیستم فعال ساز رفتاری (BAS) را با افزایش سطح ضربان قلب (HR) و افزایش فعالیت الکتریکی پوست را با فعالیت BIS مرتبط می داند . این در حالی است که براساس نظریه گری (1994) ، انتظار می رود سطوح بالای فعالیت BIS با افزایش برانگیختگی و واکنش های افزایش یافته ضربان قلب همراه باشد .کاگان و دیگران (1987) ، عنوان می کنند که دو نوع خلق و خوی « بازداری رفتاری » و «عدم بازداری رفتاری » برحسب پاسخدهی سیستم عصبی خودمختار با هم تفاوت کیفی دارند ؛ خلق و خوی بازداری شده با پاسخدهی قلبی بالا و نوسانات جزئی در میزان قلب و سایر شاخص های استرس ( نظیر افزایش کورتیزول ) همراه است .در مطالعه دیگری ، کلتیکانگاس – جاروینن (1999) ، همسو با نظریه گری و یافته های کاگان ، خلق و خوی بازداری را به طور مثبت با پاسخدهی HR مرتبط یافتند ؛ بدین معنی که بازداری خلق و خو با افزایش پاسخدهی ضربان قلب همراه است ؛ در حالیکه فعال ساز رفتاری اصلا با پاسخدهی ضربان قلب مرتبط نبود . نتایج مشابهی توسط گومز و مک لارن (1997) بدست آمد .برعکس، هنگامیکه سیستم فعال ساز رفتاری (BAS) توسط نشانه های پاداش یا اجتناب فعال بر انگیخته می شد ، افزایش معناداری در ضربان قلب مشاهده گردید ( آرنت و نیومن ، 2000؛ ترانل و دیگران ، 198 ) . هیپونیمی و دیگران (2003) نیز به این نتیجه دست یافتند افرادی که بر پاداش های احتمالی تمرکز می کنند (حساسیت بالای BAS) ، واکنش های هیجانی مثبتی به چالش ها نشان می دهند و واکنش ضربان قلب شدیدی بروز می دهند ، که با دخالت سیستم عصبی پاراسمپاتیک در ارتباط باشد غلیرغم همه یافته های فوق ، پژوهش هایی نیز وجود دارند که نتوانسته اند بروندادهای فیزیولوژیک پیش بینی کننده ای را به طور متمایز برای فعالیت هر یک از سیستم ها مشخص نمایند ( مثلا سوسنوسکی و دیگران ، 1991 ؛ کلمنتز و دیگران ،1995) . ذکر این نکته نیز ضرورت دارد که برخلاف قابلیت هدایت پوستی (EDA) که فقط با سیستم سمپاتیک مرتبط است ، عملکرد قلبی شامل کارکرد هر دو سیستم سمپاتیک و پاراسمپاتیک می شود که می تواند توجیه کننده تناقضات مطالعات مذکور باشد . برای مثال تسریع و شتاب در واکنش دهی قلبی (مثلا پاسخدهی ضربان قلب ) ، ممکن است در نتیجه کناره گیری پاراسمپاتیک ، فعالیت سمپاتیک و یا هر دو حاصل گردد(برنتسون و دیگران ، 1994) . منابع فارسی : آزاد فلاح پرویز . سیستم های مغزی رفتاری : ساختارهای زیستس شخصیت . مجله مدرس . 1379 ؛ 4(1) : 81-63 . بشارت محمد علی . ساخت و اعتبار یابی مقیاس کمال گرایی چند بعدی . فصل نامه پژوهش های روانشناختی . 1386؛ 10(2و1)67-49 . پور محمدرضای تجریشی معصومه ، تاثیر موفقیت و شکست برشاخص های فیزیولوژیک براساس مؤلفه های شخصیتی(رساله دکتری ). تهران :دانشگاه علامه طباطبایی ؛ 1384 . پناهی حلیمه . اثر موفقیت و شکست بر پاسخهای فیزیولوژیک در افراد کمال گرا و غیر کمال گرا [ پایان نامه کارشناسی ارشد ] . تهران : دانشگاه تربیت مدرس ؛ 1383 . چوبدار ، مریم ( 1386 ) . بررسی رابطه سیستم های مغزی – رفتاری و ابعاد شخصیت با ابتلا به بیماری های قلبی-عروقی،پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی ، دانشگاه تبریز . سارافینو ادوارد . روان شناسی سلامت . میرزایی الهه ، وهمکاران، مترجمان .تهران؛ انتشارات رشد ؛ 1384 . سنجش کمال زدایی . مجله علوم تربیتی و روانشناسی ، دانشگاه شهید چمران اهواز ، شماره 3و4 ، ص 43-58 علی پور ، احمد ، بهرام خانی ، محمود ( 1388) . مقایسه ی فعالیت نظام های مغزی / رفتاری در بیماران مبتلا به پر فشاری خون دارای سابقه ی مصرف دارو بدون سابقه مصرف دارو و افراد بهنجار . مجله روانشناسی بالینی سال اول ، شماره چهار ، زمستان ، صفحات سی تا سی و یکم . علی پور احمد ، حاجی زادگان مرضیه . مقایسه کمال گرایی در بیماران مبتلا به اختلال کرونری قلبی و افراد سالم . مجله علوم و روان شناختی . 1385 :5(19): 16-20 . عبداللهی ابراهیم .رابطه سیستم های مغزی / رفتاری و تکانشگری با رگه های جامعه ستیزی [پایان نامه کارشناسی ارشد ] . تهران : دانشگاه تربیت مدرس ؛ 1390 . عطری فرد مهدیه . رابطه بین فعالیت سیستم های مغزی / رفتاری و مستعد بودن به احساس شرم و گناه [پایان نامه کارشناسی ارشد ] .تهران : دانشگاه تربیت مدرس ؛ 1383 موذن ، سمیه ، ازاد فلاح پرویز ، صافی مرتضی (1388) . مقایسه ی فعالیت سیستم های مغزی-رفتاری و ابعاد کمال گرایی در بیماران کرونری قلب و افراد سالم ، مجله ی علوم رفتاری ، دو. منصوری ، احمد؛ عدالت زاده ، نسرین ؛ بخشی پور رودسری ، عباس . (1388) . بررسی رابطه شادکامی با کمال گرایی مثبت و منفی و سلامت روان .مجموعه چکیده مبسوط مقالات نخستین همایش ملی شادکامی (صص80-75) . زاهدان : دانشگاه سیستان و بلوچستان . نظر بلند ندا . بررسی واکنش های فیزیولوژیک به استرس براساس فعالیت سیستم های مغزی / رفتاری [پایان نامه کارشناسی ارشد ] . تهران : دانشگاه تربیت مدرس ؛ 1380 . نجمه حمید(1386). بررسی میان ویژگیهای شخصیتی سرسختی و استرس با بیماری کرونری قلب . مجله علمی پزشکی دانشکده ی روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه شهید چمران اهواز .6(2): 225-219 یعقوبی حمید ( 1374 ) . بررسی همه گیر شناسی اختلالات روانی در مناطق شهری و روستایی صومعه سرا – گیلان – پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی ، دانشگاه علوم پزشگی ایران منابع انگلیسی : Bonanno,G,A.(2004).Loss,trauma,and human resilience.American Psychologist.59:20-28 Burns, D. D. (1980). The perfectiont`s script for self – defeat. Psychological Association. Carle, A. C., & Chassin, L. (2004). Resilience in a community sample of children of alcoholics: its prevalence and positive affect Journal of Applied Developmental Psychology.25:577-596. Campbell-Sills, L., Cohan, S.L., & Stein, M. B. (2006). Relationship of resilience to personality, coping, and pshchiatric symptoms in young adults. Behaviour Research and Therapy.44:585-599. Charney, D. S. (2004). Psychobiological mechanisms of resilience and vulnerability: implications for adaptation to extreme stress. American Journal of Psychiatry. 161:195-216. Chang, E. C.(2006). Conceptualization and measurement of adaptive and maladaptive aspects of performance perfectionism: Relation to personality ,psychological functioning , and academic achievement .Cognitive Therapy and Research. 30:677-697 . Chang EC. Zumberg KM , Sanna I.J, Girz 1p, Kade AM .Shair SR , et al . Relationship between perfectionism and domains of worry in a college student population : Considering the role of BIS/BASmotives. Personality & individual Differences . 2007 ; 43(4) : 925-36 . Carver, CS., White, TL. (1994). Behavioral inhibition, behavioral activation, and affective respons impending reward and punishment: the BIS/BAS scales, journal of personality and social psychology, 67(12):319-333. Corr,p.j.,& perkins,A.M.(2006) . the role of theory in the psychophysiology of personality: from Ivan Pavlov to Jeffrey Gray. International journal of psychophysiology , 62:367-376. Corr,PJ. Reinforcment sensitivity theory and personality neuroscience and biobehavioral reviews. Personality & Individual Differences . 2004 ; 28 :317.32 . Cray,J.A., (1994). Brain systems that mediate both emotion a Cognition, Journal og Cognition and Emotion , 4 (7) : 269-288. Hansen, M., Mardaga, S. (2007). Relationship between Cloninger s biosocial model of personality and the Behavioral inhibition/approach sestem (BIS/BAS). Personality and Indivdual Differensces, 42: 715-722. Heponiemi, T., Keltikangas – Jarvinen, L., puttonen, S., & Ravaja, N., (2003). BIS/BAS sensivity and self-rated Affects during experimentally induced stress, Personality and Individual Differences, 34:943-957 Jackson, C.G.(2002).Mappibg Gray model of personality on to The Eysenck personality profiler(EPP). Personality and Indivdual Differences, 32:495-507. Linden, D., Taris, T., Debby, G.J.,Bechers, D.J., Kirsten, B., & Kindt., L (2004). Behavioral inhibition: Relation, to Negative emotion regulation and reactivity . personality And individual Differences, 36:1235-1247. Meyer,B., Oliver, L., & Roth, D.A.(2005). Please do not leave BIS/BAS, attachment style, and responses to a Relationship threat , Journal of personality and Individual Differe:nces, 38:15- 101. Barlow, D. H. (2008). Clinical handbook of psychological Disorders:s tep-by-step New York: the Guilford press. Carleton, R.N., Collimore, K.C., Asmundson,G. J. G.,McCabe, R. E.,Rowa,K & Antony,M.M.(2010). SPHNning factors: Factor analytic evaluation of the Social phobia Inventory in Clinical and nonclinical undergraduate samples. Anxiety Disorders, 24 (2): 94-101. Laposa, J.M., Cassin, S.E.,& Rector ,N.A.(2010). Interpretatiom of positive social events in social phobia:An examinatio of cognitive correlates and diagnostic distinction.Anxiety Disorders, 24(1):203- 210. Riley, C.,Lee, M., cooper ,Z., Fairburn, C.G., & Shafran, R. (2007). A randomized controlled trail of cognitive- Behavior therapy for clinical perfectionism :A preliminary Study .Behaviour Research and therapr. 45(9):2221-2231. Rosser, S., Issakidis , C., & peters, L.,(2003). Perefectionism and Social phobia : Relationship Between the Constructs and Impact on Cognitive Behaviour Therapy. Cognitive Therapy And Research.27,2:143-151 . Saboonchi, F., Lundh L-G ., & Ost, L-G.(1999). Perfectionism and Self-consciousness in social phobia and panic disorder with Agoraphobia Behaviour Research and Therapy , 37,9:799-808. Shafran, R., Cooper, Z., & Fairburn, C. G. (2002). Clinical Perfectionism : a cognitive-behavioural analysis. Behavior Research and Therapy.40(7):773-791. Wu, K. D., & Cortesi, G. T. (2008).Relations between Perfectionism and obsessive-compulsive symptoms: Examination of specificity among the dimensions. Anxiety Disorders, 23(3): 393- 400. Villiers, D. P. (2009). Perfectionism and social anxiety among College students. Doctoral Dissertation. Department of Conseling and Applied Educational psychology, Northeastern Univercity. Gray, J.A.& Mcnau sghton, N. (2000). Neuropsychology of anxiety: An enquiry into the functions of the septo-hippocampal system (2nd ed). New York: Oxford Univercity Press. Connor,K.M,& Davidson,J.R.T.(2003).Development of a new resilience scale ;the Connor-Davidson Resilience Scle (CDRISC).Depression and Anxiety. Flett,G.L,Besser,A,Davis ,R.A,& Hewitt,P.L.(2003).Dimensions of perfectionism,unconditional self acceptance,and depression Journal of Rational-Emotive and Congnitive Behavior Therapy. Flett, G. L., & Hewitt, P.L. (2002). Perfectionism : therapy research , and treatment. Washington, DC: American Psychological Association . Kaye, M. P.,Conroy, D.E.,& Fifer, A. M. (2008). Individual differences in incompetence avoidance . Journal of Sport and Exercise Psychology, 30,110-132. O`Connor RC, Forgan G(2007). Suicidal thinking and perfectionism: The role of goal adjustment and behavioral inhibition/activation system (BIS/BAS).Journal of Rational – Emotive & Cognitive- Behavior Therapy.7,25(4):321-41. Pyhala, R, railkssonk , pesonen,AK,heinonen,K,Hovi ,P,Eriksson, JG.Et al.(2009).Behavioral inhibitition and behavioral approach in young adults with very low birth weight-the Helsinki study of very low birth weight adults.pers Indiv differ , 46;106-10. Randles,Daniel,Flett,Gordon L, Nash, Kyle , A,McGregor ,ian D, Hewitt,paul L.(2010).Dimensions of perfectionism,behavioral inhibition,and rumination.Personality and Individual Differences.49,83-87. Tugade, M. M., & Fredrickson, B.L. (2004). Resilient individuals use positive emotions to bounce back 333. from negative emotional experiences. Journal of personality and social psychology.86:320-

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته