مبانی نظری و پیشینه تحقیق امیدواری (فصل 2) (docx) 29 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 29 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
امیدواری
امید، سال ها در روان شناسی مورد غفلت قرار گرفته بود. با اینکه ایدۀ امید از زمان آغاز خلقت آدمی وجود داشته است، اما بررسی علمی آن در زندگی انسان قدمتی کوتاه دارد و دوران طفولیت خود را می گذراند. امید، مبحث پیچیده ای است که در طول سال های 1950 تا 1960 به شکل رسمی و با رویکرد علمی مورد بررسی قرار گرفت و برخی افراد مانند فرانک و سمینتون، به این نتیجه رسیدند که اگر افکار و هیجان های منفی، منجر به تضعیف سلامتی می شوند، پس می توان فرآیندهای مثبت مانند امید را، به عنوان متغیرهایی برای افزایش سلامتی مورد بررسی قرار داد. در این راستا شواهدی نیز، در حمایت از نقش افزایش ارزیابی و ادراک مثبت از خود، برای کنترل بهزیستی جسمانی و روانی بدست آمد (اسنایدر، 2000). به عنوان مثال، پژوهش ها در روان شناسی مثبت و سایر علوم مرتبط نشان دادند، افرادی که هیجانات مثبت و خوش بینی بیشتری را تجربه کرده باشند، عمر طولانی تری خواهند داشت. همچنین، افراد امیدوار و شادمان روابط اجتماعی قوی تر با دوستان، همسر، همسایگان و بستگان خود دارد. همچنین شواهد پژوهش نشان داد که امید، مانند دارو دارای اثرات بیولوژیک است و می تواند روی کنترل درد و ناتوانی های بیماران تأثیر مثبت داشته باشد. امید و انتظار باعث فعال شدن مدارهای مغزی و آزاد شدن شدن آندروفین و انکفالین و در نتیجه کاهش درد می شود. در وضعیت ضعف جسمانی و درد، درماندگی و ناامیدی در انسان تشدید می شود و در نتیجه، آندروفین و انکفالین کمتر و کلوسیتوکنین بیشتری در بدن آزاد می شود. امید، با ایجاد تغییر در حالات بیولوژی بدن، باعث شکستن این دور باطل می شود و واکنش های زنجیره های درد را تعدیل و در نتیجه موجب بروز احساس خوشایند در انسان می شود. این احساس به نوبۀ خود موجب آزاد شدن آندروفین و انکفالین و کاهش بیشتر درد می شود (اسنایدر و راند، 2005). در همین دوره بود که روان شناسی سلامت هم، شروع به رشد کرد و کم کم روح زمان، نسبت به امید و سازه های مشابه آن، تقویت شد. در همین دوره، بسیاری از محققان در رشته های مختلف (از پرستاری گرفته تا روان شناسی) نظریه هایی در مورد امید ارائه نمودند. این افراد از کار یکدیگر آگاه نبودند، پس یک دیدگاه واحد یا نظریه منسجم وجود نداشت تا در مورد آن تحقیق و بررسی صورت گیرد. اسنایدر نیز، از جمله کسانی بود که به درخواست منینگز این سازه را مورد بررسی علمی قرار داد تا اینکه در سال 1990 نظریه خود تحت عنوان نظریه امید را مطرح کرد و پس از آن، این سازه مورد توجه محققان و متخصصان قرار گرفت (اسنایدر، 2002).
2-23 تعاریف امیدواری
اسنایدر (1994)، امید را به عنوان حالت انگیزشی مثبتی می دانند که بر اساس مقابل حس موفقیت، عامل فعال (انرژی هدف گرایی) و مسیر (برنامه ریزی رسیدن به هدف) عمل می کند.
چون و نیکولای جوک (1998) امید را با هفت مؤلفه مشخص می کنند که در زبان انگلیسی با «C» شروع می شود و شامل کنارآیی و اقدام، شادی، اجرا، ارتباط، خلق و جمع گرایی است. امید، معمولاً به عنوان متغیر محلی در سازگاری، شرایط مبهم و رنج بردن است (به نقل از، هرت و کات کلیف، 2002).
اسنایدر و همکاران (2000) امید را که سازه ای بسیار نزدیک به خوش بینی است، به عنوان سازه ای شامل دو مؤلفه ای، مفهوم سازی کرده است: 1- توانایی گذرگاه هایی به سوی هدف های مطلوب به رغم موانع موجود؛ 2- کارگزار انگیزش برای استفاده از این گذرگاه ها، امید در واقع مجموع این دو مؤلفه است. بر اساس این مفهوم سازی، امید هنگامی نیرومند است که هدف های ارزشمندی را در برگیرد و با داشتن موانع چالش انگیز، ولی نه برطرف نشدنی، احتمال دستیابی به آنها در میان مدت وجود داشته باشد. وقتی که ما برای رسیدن هدف ها اطمینان داریم، امید غیرضروری است، جایی که مطمئن هستیم به هدف نخواهیم رسید، در این صورت نومید می شویم. بر اساس این مفهوم سازی هیجان های مثبت و منفی محصول جنبی تفکر هدفمند امید و ناامیدی هستند.
داودی (1383) بیان می دارد که امید یک حالت روحی و روانی، و برانگیزاننده انسان به کار و فعالیت است. به طور طبیعی، امید موجب انگیزه بشر در کارهای اختیاری و مانع ترس از زیان است. امید انسان را به حرکت وا می دارد تا به هدف خویش برسد. امید که از معرفت و شناخت حاصل می شود، اساس همه تلاش های مفید و پرثمر انسانی است.
بیلی و اسنایدر (2007) معتقدند که امید یک حالت انگیزشی مثبت با در نظر گزفتن اهداف روشن برای زندگی است. در امید، از یک سو انگیزۀ خواستن به اراده برای حرکت به سوی اهداف و از طرف دیگر، بررسی راه های مناسب برای حصول اهداف نهفته است. بنابراین، کارکرد امید در زندگی به عنوان یک مکانیزم حمایتی است و باعث رشد و پیشرفت کیفیت زندگی انسان می شود.
2-24 نظریۀ امید
زیربنای فکری نظریۀ امید، به آثار ارائه شده از سوی کاتلین و چان (1990) و استوتلند (1969) بر می گردد که در آن، امید به عنوان انتظار فرد برای موفقیت در دستیابی به هدف، تعریف شده است (خدابخشی، 1383). از نظر اسنایدر، بنیانگذار نظریۀ امید در روان شناسی، امید عبارت است از: ظرفیت اراک شده برای تولید مسیرهایی به سمت اهداف مطلوب و انگیزۀ ادراک شده برای حرکت در این مسیرها. از این رو، امید یعنی انتظار مثبت برای دستیابی به اهداف و انتظار مثبت، خود دارای ابعاد گذرگاه و عامل است (عامل + گذرگاه= امید) (اسنایدر، 2000). در حقیقت، اسنایدر امید را به عنوان سازه ای شامل دو بعد، مفهوم سازی کرده است: توانایی طراحی گذرگاه هایی بسوی هدف های مطلوب، به رغم موانع موجود و توانایی ایجاد انگیزه برای شروع و تداوم حرکت در این گذرگاه ها. امید، مجموع این دو بعد است (کار، 1385). همانطور که در این تعریف مشخص می شود، نظریه امید، اساساً یک نظریه شناختی است. به دیگر بیان، امید یک فرآیند شناختی در نظر گرفته شده است که دارای تبعات هیجانی است. بنابراین، طبق نظریه اسنایدر، امید یک هیجان انفعالی نیست که تنها در لحظات تاریک زندگی پدیدار شود، بلکه یک فرآیند شناختی است که افراد به وسیلۀ آن، فعالانه اهداف خود را دنبال می کنند. از نظر وی، امید فرآیندی است که طی آن فرد: 1) اهداف خود را تعیین می کند، 2) سپس راهکارهایی برای رسیدن به آن اهداف می سازد و 3) انگیزه لازم برای به اجرا درآوردن این راهکارها ایجاد کرده و در طول مسیر حفظ می کند (اسنایدر، 1995).
2-25 ابعاد امیدواری از منظر نظریه امیدواری اشنایدر
نظريه اميد اشنايدر بر سه مؤلفه مركزي بنيان گذاشته شده است: اهداف، گذرگاه ها و عامل که در ادامه به توضیح تک تک این ابعاد پرداخته می شود.
الف) تفکر هدف: اساس نظریۀ امید، بر مبنای اهمیت و ضرورت اهداف بنا شده است. در واقع اهداف، یکی از ابعاد کلیدی نظریۀ امید است که ميتوانند كوتاه مدت يا بلند مدت باشند و از نظر اهميت طبقهبندي می شوند. تقریباً تمامی آنچه که یک فرد انجام می دهد، به سمت دستیابی به یک هدف است. هدف، شامل هر چیزی است که خود فرد مایل است به آن دست یابد و آن را انجام دهد یا آن را تجربه و یا ایجاد کند. اهداف، نیروی محرک هر رفتاری هستند و می توانند در دامنۀ یک حرکت ساده برای بیدار شدن به هنگام شنیدن زنگ ساعت تا تعمیر بخشی از یک هواپیما و گاهی به پیچیدگی کسب یک مدرک دانشگاهی داشته باشند (علاالدینی، 1387). از طرفی در نظریۀ امید، اهداف، منبع اصلی هیجان هستند. هیجان مثبت، ناشی از دستیابی به هدف یا تصور نزدیک شدن به آن است، در حالی که هیجان منفی، ناشی از شکست در دستیابی به هدف یا تصور دور شدن از آن است (اسنایدر، 2002). با توجه به وجود این پیوند بین دستیابی به هدف و عاطفه مثبت، ممکن است چنین به نظر می رسد که بهترین راهکار، تعیین اهداف آسان و قابل دستیابی است، اما افراد دارای امید بالا، معمولاً به دنبال اهدافی هستند که دارای میزانی از عدم قطیعت و یا سطح دشواری متوسط باشند، یعنی اهدافی که اندکی دشوارتر از اهداف دست یافتۀ قبلی باشند (اسنایدر، 1994). اهداف، باید ارزش کافی داشته باشند تا تفکر هوشیار فرد را اشغال کنند. اهداف امیدوارانه، دارای مقداری از عدم قطیعت هستند و اهدافی که احتمال دستیابی به آنها صددر صد باشد، مستلزم امید نیستند. همچنین اهدافی که احتمال دستیابی به آنها نیز، صفر باشد مستلزم امید نیستند (اسنایدر، 2000). بنابراین، طبق این نظریه، بهترین اهداف، اهدافی هستند که انگیزه فرد را افزایش دهند و پایدار باشند، یعنی اهدافی که به صورت دقیق و عینی، مشخص می شوند، میزان دشواری متوسط دارند ور درآینده ای نزدیک، به وقوع می پیوندند (علاالدینی، 1387).
ب) تفکرات گذرگاه (مسیرهای رسیدن به هدف): تفکر گذرگاه، تواناييهاي ادراك شده فرد برای شاسایی و ایجاد مسیرهایی به سمت هدف است. تفكر گذرگاه اغلب قابل مشاهده در گفتار دروني از قبيل «من راهي براي انجام اين كار پيدا خواهم كرد» ميباشد. اگرچه تفكر گذرگاه خواستار تنها يك گذرگاه قابل استفاده به هدف خواسته شده است، اما افراد داراي سطوح اميد بالاتر اغلب قادر به تصور چندين گذرگاه هستند و از تفكر واگرا استفاده مي كنند. اين راه هاي متناوب هنگامي كه فرد مجبور به مقابله با مانع يا مشكل در رسيدن موفقيتآميز به اهداف ميشود، تعيين كننده هستند (اشنايدر، 1994) از آنجا كه برخي از طرحها و نقشهها ممكن است با شكست مواجه شوند، افراد داراي اميد بالا، به منظور مقابله با موانع احتمالي، چندين گذرگاه را در نظرميگيرند (علاالدینی، 1387). لازم به ذكر است كه آثار سودمند اميد، تنها ناشي از توانايي واقعي در ايجاد گذرگاهها نيست، بلكه ناشي از اين ادراك است كه چنين گذرگاههايي در صورت لزوم ميتوانند توليد شوند (اسنایدر، 1994).
ج) تفکر عامل: تفکر عامل، بعدی انگیزشی جهت به حرکت در آوردن فرد، در مسیر راه های در نظر گرفته شده برای رسیدن به هدف می باشد. اسنایدر، هاریس و ایروینگ (1991)، تفکر عامل را، نه تنها به عنوان انرژی روانی متمرکز بر هدف، بلکه به عنوان احساس مصمم بودن در دستیابی به هدف، تعریف کرده اند. از نظر آنها، این نوع انگیزۀ متمرکز بر هدف، در جملاتی همچون «من می توانم این کار را انجام دهم»، «من به آن خواهم رسید» و ... نمایان می شود. این مفهوم بسیار شبیه به انگیزه است به اضافه باور به اینکه هدف، با تلاش و توانایی فرد، قابل دستیابی است. همچنین، طبق نظریۀ امید در روان شناسی، در طول جریان درمان، تفکر عامل (انگیزه) می تواند به دو شیوه متفاوت افزایش یابد: 1) یا اینکه بطور مستقیم هدف قرار گیرد، 2) یا اینکه بطور غیر مستقیم با افزایش تفکر گذرگاه، تقویت شود (اسنایدر، 2000). از سویی دیگر در روان شناسی و در میان روان شناسان، اعتقاد بر این است که آدمی به این خاطر به رفتاری دست می زند که انتظار دارد آن رفتار، به یک رویداد مطلوب، که هدف نام دارد، منجر شود (انگیزش مثبت) و یا از یک رویداد نامطلوب جلوگیری کند (انگیزش منفی)؛ بنابراین در نظریه امید، عمدتاً تأکید بر انگیزش مثبت است و از انگیزش منفی یاد نمی شود (علاالدینی، 1387).
ناامیدی در نظریه امید اسنایدر: در نظریۀ امید، فرض بر این است که شکست در رسیدن به اهداف، به صورت مکرر و فراگیر، تفکر عامل و گذرگاه و در نتیجه امید را کاهش می دهد و این، اولین مرحلۀ ایجاد افسردگی است. از این دیدگاه، امید پایین، ممکن است زیربنای افسردگی را فراهم کند. در افراد افسرده، هم فرآیندهای شناختی (تفکر هدف و تفکر گذرگاه) و هم انگیزش (تفکر عامل) کاهش می یابند. این افراد، احتمال کمتری دارد که بتوانند مسائل خود را بطور مؤثر حل کنند. تلاش برای درمان افسردگی با تمرکز بر تفکر امیدورانه، احتمالاً باعث بهبود ظرفیت حل مسأله و نشانه های عاطفی خواهد شد (اسنایدر، 1994).
2-26 نقش موانع در پرورش امیدواری
برای داشتن تفکر امیدوارانه، باید یاد گرفت که چطور با موانع برخورد نمود. برای نیل به این منظور، باید گذرگاه های مختلفی در نظر گرفت. به عبارت دیگر، تفکر امیدورانه با غلبه بر موانع، ایجاد می شود. پس موانع چیزهایی نیستند که لزوماً از زندگی حذف شوند، آنها حتی می توانند باعث ارزشمندتر شدن هدف برای ما شوند (اسنایدر، 2000). به طور کلی برخورد با مانع در راه رسیدن به هدف، می تواند واکنش های هیجانی منفی ایجاد کند، اما این واکنش ها در همۀ افراد یکسان نیستند و افراد دارای امید بالا، هنگام برخورد با موانع به دلیل ایجاد راه های جانشین و جدید برای رسیدن به هدف، پاسخ های هیجانی سازگارتری ارائه می دهند. همچنین این افراد به هنگام عدم امکان دستیابی به هدف اصلی، از اهداف جانشین استفاده می کنند (اسنایدر، 1994). آنها در هریک از حیطه های زندگی خود، چندی هدف را مشخص می کنند، به این ترتیب می توانند به هنگام مواجهه با مانع، انعطاف پذیر بوده و به دنبال هدف دیگری بروند یا بر دیگر حیطه های زندگی خود تأکید کنند در حالی که افراد دارای امید پایین، به روشنی نمی دانند که چطور باید به اهداف خود برسند و در برخورد با موانع چگونه عمل کنند. در حقیقت افراد امیدوار در نتیجۀ تجربه سختی ها، به این باور رسیده اند که می توانند خود را با مشکلات و فقدان های بالقوه وفق دهند (اسنایدر، 2000). در برخورد با موانع، افراد از مراحل روان شناختی بخصوصی می گذرند. این مراحل در همۀ افراد، طبق الگوی خاصی ایجاد نمی شوند، اما به طور کلی، از امید به سمت خشم، از خشم به سمت ناامیدی و از ناامیدی به سمت بی احساسی پیش می رود (اسنایدر، 1994). خشم، ابتدایی ترین واکنش در برخورد با مانع است، در این مرحله، هنوز انرژی برای پیگیری اهداف وجود دارد، گرچه لزوماً مؤثر نیست. در مرحلۀ ناامیدی، فرد هنوز بر اهداف خود متمرکز است، اما برای فائق آمدن بر موانع، احساس ناتوانی می کند. افراد در تجربۀ احساس ناامیدی، با یکدیگر متفاوت اند. برخی به آسانی دچار این حالت می شوند، مثلاً با وقوع رویدادهای ظاهراً بی ضرر، مانند گم کردن دسته کلید یا مشاجره ای کوتاه با همسر خود. آنها مسائل را به گونه ای ادراک می کنند که باعث احساس بی کفایتی در آنها را تحت تأثیر قرار می دهد. علاوه بر این، افراد ممکن است به دلیل عدم مهارت یا دانش لازم در مورد چگونگی حل مسأله دچار مشکل ناامیدی نیز، شوند (اسنایدر، 2000). سرانجام افراد، وقتی متوجه می شوند که همه اقدامات آنها در رسیدن به هدف، با شکست مواجه شده، دچار بی احساسی می شوند و از پیگیری همه اهداف شان باز می مانند. بی احساسی، یعنی فقدان علاقه، توجه، احساس و هیجان. این یک حالت منفعل نباتی غیر مراقبت کننده است که مانع تحول شخص شده و باعث نگرانی اطرافیان می شود. از نظر اسنایدر، بی احساسی، فاجعه ای مصیبت بار است که در آن، فرد احساس لذت خود و به صورت کلی تر، هرگونه احتمال مشترک بالقوه با دیگران را از دست می دهد (اسنایدر، 1994).
2-27 خلاصه امیدواری
به طور کلی در خصوص امید و امیدواری می توان مطالب ذیل را بیان داشت:
امید به معنای انتظار برای دستیابی به هدف همراه با تلاش و عمل است.
ابعاد امید عبارتند از: توانایی طراحی مسیرهایی به سوی هدف های مطلوب، به رغم موانع موجود و توانایی ایجاد انگیزه برای شروع و تداوم حرکت در این گذرگاه ها.
امید، یک فرآیند شناختی است که طی آن فرد: اهداف خود را تعیین می کند، راهکارهایی برای رسیدن به آن اهداف می سازد و سرانجام انگیزۀ لازم برای به اجرا درآوردن این راهکارها ایجاد کرده و در طول مسیر حفظ می کند.
ابعاد امید (تفکر هدف، تفکر دیدگاه و نفکر عامل) بر یکدیگر اثر متقابل دارند.
برای داشتن تفکر امیدورانه، باید یاد گرفت که چطور با موانع برخورد نمود. برای نیل به این منظور، باید گذرگاه های مختلفی در نظر گرفت.
تفکر امیدوارانه با غلبه بر موانع، ایجاد می شود چرا که موانع چیزهایی نیستند که لزوماً از زندگی حدف شوند، آنها حتی می توانند باعث ارزشمندتر شدن هدف برای انسان شوند.
افراد دارای امید بالا، به هنگام برخورد با موانع، می توانند راه های جانشین و جدیدی برای رسیدن به هدف ایجاد کنند و پاسخ های هیجانی سازگارتری ارائه دهند. همچنین، این افراد به هنگام عدم امکان دستیابی به هدف اصلی، از اهداف جانشین استفاده می کنند.
پژوهش های انجام شده در داخل و خارج از کشور
نتایج پژوهش اسماعیلی فر، شفیع آبادی و احقر (1390) با عنوان سهم خودکارآمدی در پیش بینی شادکامی که بر روی 200 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستان های شهر رودهن به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و توسط پرسشنامه های شادکامی و خودکارآمدی مورد آزمون قرار گرفتند، نشان داد که خودکارآمدی می تواند شادکامی دانش آموزان را به طور مؤثر پیش بینی کند.
یافته های پژوهش علی پور و اعراب شیبانی (1390) در تحقیقی تحت عنوان رابطه امیدواری و شادکامی با رضایت شغلی معلمان که بر روی 240 معلم از سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه شهرستان طبس به روش تصادفی طبقه ای انتخاب و با پرسشنامه های امیدواری اشنایدر، شادکامی آکسفورد و رضایت شغلی کندال و هولی مورد ارزیابی قرار گرفتند، نشان داد که هر دو متغیر امیدواری و شادکامی علاوه بر آنکه با هم رابطه مثبت و معنادار دارند هر دو با مؤلفۀ رضایت شغلی نیز رابطه دارند.
استاورُوا و همکاران (2012) در پژوهش خود شادکامی افراد مذهبی را بر اساس نرم های اجتماعی در کشورهای مختلف بررسی کرده اند. آنها به این نتیجه رسیدند، در صورتی که دین در بافت ملی کشوری باشد، دینداری موجب افزایش سلامت روانی میشود. دلیل آن را می توان اینگونه توجیه کرد که در چنین کشورهایی که دین یک ارزش محسوب میشود، به کسانی که مسائل دینی را رعایت می کنند احترام بیشتری گذاشته میشود که این موجب شادکامی بیشتر آنها می شود.
نتایج پژوهش قاسمی، عابدی و باغبان (1388) با عنوان اثربخشی گروهی مبتنی بر نظریۀ امید اسنایدر بر میزان شادکامی سالمندان که بر روی 30 نفر از سالمندان زن ساکن در آسایشگاه صادقیه شهر اصفهان با روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از پرسشنامه شادکامی آکسفورد انجام شد، نشان داد که مداخلات آموزش گروهی مبتنی بر نظریۀ امید اسنایدر به افزایش شادکامی سالمندان منجر می شود.
نتایج پژوهش شایان و احمدی گتاب (2012)، در تحقیقی با عنوان تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر میزان شادکامی دانشجویان که بر روی 100 نفر از دانشجویان با نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و با استفاده از پرسشنامه شادکامی آکسفورد انجام گرفت نشان داد که آموزش مهارت های اجتماعی منجر به افزایش شادکامی دانشجویان می شود.
جونز و همکاران (2003) در پژوهش خود عوامل شناختی و روان شناختی را که با شادکامی افراد رابطه دارند، مورد بررسی قرار داده و نشان دادند که سلامت جسمانی، حمایت اجتماعی و امیدواری بالا تأثیر عمده ای بر شادکامی افراد دارند.
نتایج پژوهش صفامنش و همکاران (1391) در تحقیقی تحت عنوان بررسی ارتباط بین شادکامی و خودکارآمدی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی که بر روی 129 دانشجوی علوم پزشکی با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و با استفاده از پرسشنامه شادکامی اکسفورد و خودکارآمدی شرر انجام شد، نشان داد که بین خودکارآمدی و شادکامی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد.
پنینکس و همکاران (2000) در پژوهشی اثر حفاظتی سرزندگی را در برابر عواملی بررسی کردند که سلامت زنان ناتوان سالخورده را تهدید می کند. نتایج بررسی آنها نشان داد، هیجان های مثبت می توانند افراد را در مقابل عوامل برهم زننده سلامت محافظت و شادکامی خطر ناتوانی های جدید و مرگ و میر را کاهش می دهد.
نتایج پژوهش هادی زاد، پورصدیقی، عباسی و کنعانی (1391) در خصوص بررسی رابطه بین نگرش های مذهبی، شادکامی و تاب آوری در بین نوجوانان که در بین 130 نفر از نوجوانان شهر بابل به روش نمونه گیری در دسترس و با استفاده از پرسشنامه نگرش های مذهبی، شادکامی اکسفورد و تاب آوری دیویدسون انجام گرفت، نشان داد که بین نگرش های مذهبی، شادکامی و تاب آوری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و نگرش های مذهبی و تاب اوری پیش بینی کننده شادکامی هستند.
نتایج پژوهش علیپور، هاشمی، باباپور خیرالدین و طوسی (1389)، در تحقیقی با عنوان بررسی رابطه بین راهبردهای مقابله ای و شادکامی در دانشجویان که بر روی 384 نفر از دانشجویان رشته های مختلف به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و توسط پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس- فولکمن و مقیاس شادکامی مموریال نیوفاندلند انجام شد، نشان داد که بین راهبردهای مقابله ای مسئله مدار و شادکامی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
منابع فارسی
اسماعیلی فر، ندا؛ شفیع آبادی، عبدالله و احقر، قدسی (1390). سهم خودکارآمدی در پیش بینی شادکامی. اندیشه و رفتار. 5 (19). 27-34.
آرجیل، میکائیل (1383). روان شناسی شادی. ترجمه مهرداد کلانتری؛ مسعود گوهری؛ حمید طاهرنشاط دوست؛ حسن پالاهنگ و فاطمه بهرامی. اصفهان: انتشارات جهاد دانشگاهی.
آیزنگ، مایکل (1378). همیشه شاد باشید. ترجمۀ: زهرا چلونگر. تهران: انتشارات نسل نواندیش.
بیابانگرد، اسماعیل (1374). بررسی رابطه میان منبع کنترل اولیاء و معلمان بر منبع کنترل و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان. مجموعه مقالات چهارمین سمپوزیوم جایگاه تربیت، تهران: دبیرخانه سمپوزیوم جایگاه تربیت.
بختیارپور دشت بزرگ، پروین؛ عابدی، محمدرضا (1381). بررسی وضیعت بهداشت روانی معلمان استان اصفهان در سال تحصیلی 79-81. فصلنامه آموزه، 17، 73-80.
بهادری خسروشاهی، جعفر؛ هاشمی نصرت آباد، تورج (1390). رابطۀ امیدواری و تاب آوری با بهزیستی روان شناختی دانشجویان. مجله اندیشه و رفتار. 6 (22)؛ 41-50.
بیجاری، هانیه؛ قنبری هاشم آبادی، بهرامعلی؛ آقامحمدیان شعرباف، حمیدرضا و همایی شاندیز، فاطمه (1388). بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امیددرمانی بر افزایش میزان امید به زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان. مطالعات تربیتی و روان شناسی دانشگاه فردوسی. 10 (1)؛ ص 171-184.
حسن آبادی، حمیدرضا (1380). بررسی باورهای معرفت شناختی و باورهای خودکارآمدی دانش آموزان و دانشجویان پسر و دختر شهر تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشکده علوم تربیتی و روان شناختی دانشگاه تهران.
حسني، پرخیده و چراغي، فاطمه و ي غمايي، فريده (1387). خودكارآمدي و يادگيري خودتنظيم در عملكرد باليني دانشجويان پرستاري، یک مطالعه كيفي. مجله ايراني آموزش در علوم پزشكي. 8 (1)؛ 33-42.
خزائلی پارسا، فاطمه (1389). تاب آوری و نقش آن در ارتقاء سلامت کودکان. مجله ایران پاک. 29؛ 27-29.
جوکار، بهرام (1386). نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه بین هوش هیجانی و هوش عمومی با رضایت از زندگی. روان شناسی معاصر. 2 (4)؛ 3-12.
داودی، محمدرضا (1383). امید و نقش تربیتی ان در زندگی. نشریه معرفت. 81؛ 45-51.
ریو، جان مارشال (1390). انگیزش و هیجان. ترجمه: یحیی سیدمحمدی. تهران: موسسه نشر ویرایش.
سامانی، سیامک؛ جوکار، بهرام و صحراگرد، نرگس (1386). تاب آوری، سلامت روانی و رضایتمندی از زندگی. مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران. 13(3)؛ 290-295.
زارعی، علی (1389). کودکان خیابانی- چالش ها و راهکارها. برگرفته شده از: http://rasekhoon.net/atricl/show
سعیدیان، (1385). رابطه بین امیدواری و خودکارامدی در میان کارکنان دانشگاه اصفهان. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه اصفهان.
سلیمانی، عفت؛ هویدا، رضا (1392). بررسی مفهوم خودکارآمدی در نظریه شناخت اجتماعی بندورا. اطلاع رسانی و کتابداری: کتاب ماه علوم اجتماعی. 63؛ 91-97.
شاوران، سيدحميدرضا (1390). تحلیل روابط چندگانه میان اعتماد، خودكارآمدي و عملكرد پژوهشي اعضا هيأت علمي دانشگاههاي منتخب دولتي شهر اصفهان. رساله دكتري .دانشگاه اصفهان.
شعبانی، سمیه؛ دلاور، علی؛ بلوکی، آزاده؛ مام شریفی، اسماعیل (1391). بررسی روابط خودکارآمدی، حمایت اجتماعی و خوشبینی در پیش بینی کنندگی بهزیستی ذهنی جهت تدوین مدل ساختاری در دانشجویان. فصلنامه مطالعات روان شناسی بالینی. 8 (2)؛ 93-117.
شماعي زاده، مرضيه (1384). بررسي تأثير مشاوره شغلي به شيوه شناختي-اجتماعي بر افزايش خودكارآمدي كارآفريني دانشجويان دانشگاه اصفهان. پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه اصفهان.
شیانی، ملیحه (1384). فقر، محرومیت و شهروندی در ایران. فصلنامه رفاه اجتماعی، (5)، 18.
صدرالسادات، سیدجلال؛ شمس اسفندآباد، حسن (1380). عزت نفس در افراد با نیازهای ویژه. تهران: انتشارات سازمان بهزیستی و دانشکاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران.
صفاری، محسن؛ سنایی نسب، هرمز؛ رشیدی جهان، حجت؛ پورتقی، غلامحسین؛ پاکپور حاجی آقا، امیر (1393). شادکامی، خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی در دانشجویان. مجله توسعۀ آموزش در علوم پزشکی. 7 (13)؛ 22-29.
صفامنش، زهره؛ صمیمی، پریسا؛ یحیایی، سپیده؛ صالحی، فاطمه؛ مطبوعی، زهرا و اکابری، آرش (1391). بررسی ارتباط بین شادکامی و خودکارآمدی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی. کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی، بجنورد، ایران.
عبداللهی، بیژن (1385). نقش خودکارآمدی در توانمندسازی کارکنان. مجله تدبیر. 40؛ 35-168.
عسگری، پرویز؛ شرف الدین، هدا (1387). رابطه اضطراب اجتماعی، امیدواری و حمایت اجتماعی با احساس ذهنی بهزیستی در دانشجویان. یافته های نو در روان شناسی. 3(9):25-36.
علاالدینی، زهره (1387). بررسی امید درمانی گروهی بر دانشجویان دانشگاه اصفهان. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه اصفهان.
علی پور، احمد؛ اعراب شیبانی، خدیجه (1390). رابطه امیدواری و شادکامی با رضایت شغلی معلمان. فصلنامه پژوهش های نوین روان شناختی. 6 (22)؛ 71-84.
علی پور، احمد؛ هاشمی، تورج؛ باباپور خیرالدین، جلیل؛ طوسی، فهیمه (1389). رابطه بین راهبردهای مقابله ای و شادکامی دانشجویان. فصلنامه روان شناسی دانشگاه تبریز. 5 (18)؛
غلامي رناني، فاطمه (1384). اثربخشي آموزش گروهي خودكارآمدي بر ميزان خودكارآمدي در موقعيتهاي اجتماعي هراس اجتماعي دانشجويان دختر دانشگاه اصفهان. پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه اصفهان.
کار، آلن (1385). روان شناسی مثبت. ترجمۀ: حسن پاشاشریفی، جعفر نجفی و باقر ثنایی. تهران: اتشارات سخن.
کندری، مجید (1381). مقایسۀ باورهای خودکارآمدی دانش آموزان پسر پایۀ دوم مقطع متوسطۀ شاخه های نظری و فنی و حرفه ای شهر تهران. پایان نامۀ کارشناسی ارشد. دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه تهران.
گلمن، دانیل (1385). هوش هیجانی. ترجمه: پارسا. تهران: انتشارات رشد.
فولادچنگ، محبوبه (1382). بررسی باورهای خودکارامدی دختران دانش اموز استان فارس و ارائه راهکارهای مناسب. مجموعه مقالات هفته پژوهش، سازمان آموزش و پرورش استان فارس، 76-99.
قاسمی، افشان؛ عابدی، احمد؛ باغبان، ایران (1388). اثربخشی گروهی مبتنی بر نظریۀ امید اسنایدر بر میزان شادکامی سالمندان. دانش و پژوهش در روان شناسی کاربردی. 41؛ 17-38.
قمری، محمد (1389). بررسی رابطه دینداری و میزان شادمانی در بین دانشجویان به تفکیک جنسیت و وضعیت تأهل. روانشناسی دین. 3 (3)؛ 91-75.
محمدی، مسعود؛ علیرضا، جزایری؛ میرحسین، رفیعی؛ بهرام، جوکار؛ عباس، پورشهناز (1384). بررسی عوامل مؤثر بر تاب آوری در افراد در معرض سوء مصرف مواد مخدر. فصلنامه روانشناسی دانشگاه تبریر. 1 (2و3).
مرادی، اعظم (1389). تأثير عزت نفس، خودكارآمدي وانگيزش پيشرفت بر کيفيت زندگي و رفتار كارآفرينانه زنان جوان: الگويي براي مبتلايان به ناتواني جسمي-حركتي. رساله دکتری، دانشگاه اصفهان.
مرادی، مریم؛ جعفری، سید ابراهیم؛ عابدی، محمدرضا (1384). شادمانی و شخصیت: بررسی مروری. تازه های علوم شناختی. 7 (2)؛ 60-71.
مژدهی، محمدرضا (1382). مقایسۀ باورهای خودکارآمدی دانش آموزان شاخه های نظری، حرفه ای و کارو دانش شهرستان سنندج. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه علامه طباطبایی تهران.
نجفی، محمود؛ دهشیری، غلامرضا؛ دبیری، سولماز؛ شیخی، منصوره؛ جعفری، نصرت (1391). خصوصیات روان سنجی نسخۀ فارسی پرسشنامۀ شادکامی آکسفورد در دانشجویان. فصلنامه اندازه گیری تربیتی. 3 (10)؛ 55-73.
نجفی، محمود؛ محمدی فر، محمدعلی؛ محمدزاده، علی؛ دبیری، سولماز (1389). حرمت خود، امیدواری و بهزیستی ذهنی در دانشجویان. پنجمین سمینار سرارسی بهداشت روانی دانشجویان. دانشگاه شاهد.
نصیری، حبیب اله؛ جوکار، بهرام (1387). معناداری زندگی، امید، رضایت از زندگی و سلامت روان در زنان. پژوهش زنان. 6 (2)؛ 157-176.
ونکی، نرگس (1391). بررسی رابطه نگرش دینی، سبک های مقابله ای (کارآمد و ناکارآمد) و شادکامی در دانش آموزان دختر دبیرستان های منطقه 2 شهر تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم اجتماعی، دانشگاه آزاد تهران مرکز.
هادی زاد، تقی؛ پورصدوقی، ابوالفضل؛ عباسی، سعید و کنعانی، زاهد (1391) رابطه بین نگرش های مذهبی، شادکامی و تاب آوری در بین نوجوانان. ششمین کنفراس بین المللی روانپزشکی کودکان و نوجوانان. دانشگاه علوم پزشکی تبریز.
هاشميان، فرزانه (1389). بررسي رابطه بين خودكارآمدي و استرس کارکنان در سازمان جهاد كشاورزي استان قم. پايان نامه كارشناسی ارشد، دانشگاه پردیس قم.
یارمحمدی، یحیی؛ جدیدی، هوشنگ؛ احمدیان، حمزه؛ اسدی، بختیار (1389). مقایسه باورهای خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان دارای سبک های دلبستگی ایمن، ناایمن اجتنابی و ناایمن دوسوگرا دانشگاه آزاد اسلامی سنندج. طرح پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی سنندج.
منابع لاتین
Allardt, E، (1976)، Dimensions of Welfare in a Comparative Scandinavian Study، Acta Sociologica, 19, 3:169-176.
Ader, R., Cohen, N., & Felren, D. (1995). Psychoneuroimmunology: Interaction between the nervous system and the immune system. Lancet, 345, 99-103.
Appelbaum, S.H, Hare, A (1996). "Self-efficacy as a mediator of goal setting and Performance, Some human resource applications". Journal of Managerial Psychology (11)(3),33-47.
Argyle, M. (2001). The Psychology of Happiness. (Rev. ed), East Sussex, Great Britain: Routledge.
Argyle, M. (2003). Psychology and religion: An introduction. London: Routledge.
Argyle, M & ,.Lue, L.,(1990). The happiness of extraverts. Personality & Individual Differences. Vol.11, pp.1011.
Argyle, M., Martin, M., & Lu, L. (1995). Testing for stress and happiness: The role of social and cognitive factors. In C.D. Spielberger & I.G. Sarason (Eds.), stress and emotion, Washington, DC: Taylor & Francis.
Aspinwall, L., Richter, L., & Hoffman, R. (2001). Understanding how optimism works: and examination of optimists adaptive moderation of belief and behavior. In Chan, E. Optimism and pessimism: Implications for theory, Research and Practice (PP38-218). Washington D. C.
Avey, B. et al. (2006). The implications of positive psychological capital on employee absenteeism , Journal of Leadership and Organizational Studies, 13,2.
Avishy, R., & Derubeis, R., Rumes, K., & Brayan, L. (2005). Is depressive realism real? Clinical Psychology Review, 11, 1415-27.
Baily, T. C., & Snyder, C. R. (2007). Satisfaction with life and hope: a look at age and marital status. Psychological Record, 57, 2, 233-240.
Bandura, A. (1989).Human agency in social cognitive theory. American psychologist.44, 1175-1184.
Bandura, A. (1993).perceived self-regulatory mechanisms. Perspective on motivation, 38, 68-134.
Bandura,A (1997)."Self-efficacy: toward a unifying theory of behavior change". Psychological Review (84),191-215.
Bandura,A (1999). "Social cognitive theory: Anagentic perspective" Asian Journal of Social Psychology. (2),21-41.
Bandura, A., Barbaranelli, C., Caprara, G. V., Pastorelli, C., & Regalia, C. (2002). Sociocognitive: Self-regulatory mechanisms governing transgresses behavior. Journal of Personality and Social Psychology, 80, 125-135.
Basu, D. (2004). Quality-of-life issues in mental health care: Past, presen futurn. Journal of Psy-chiatry, 7, 35-43.
Basu, S. R. (2004). Economic Growth, Well-Being and Governance under Economic Reforms: Evidence from Indian States. HEI Working Papers 05-2004, Economics Section, The Graduate Institute of International Studie. avalble at: http://ideas.repec.org/p/gii/giihei/heiwp05-2004.html.
Batson, C. D. (1995). Prosocial motivation: why do we help others? In A. Tesser (Ed.) Advanced Social Psychology. (pp. 333-381). New York: MC Graw – Hill.
Beaver, B.R, (2008)..A positive approach tochildren.s internalizing problems.Professional Psychology: Research and Practice, 39(2), 129-136.
Bentall, R. P. (1992). A proposal to classify happiness as a psychiatric disorder. Journal of Medical Ethics, 18 (2), 94-8.
Bisschop, M. I., Knegsman, D. M. W., Beekman, A. T. F., & Deeg, D. J. H. (2004). Chronic diseases and depression: The modifying role of psychosocial resources. Journal of Social Science and Medicine, 59, 769-782.
Bless, H., Clore, G. L., Schwarz, N., Golisano, V., Rabe, C., & Wolk, M. (1996). Mood and the use of scripts: Does a happy mood really lead to mindlessness? Journal of Personality and Social Psychology, 71, 665-679.
Bonanno, G. A. (2004). Loss, trauma and human resilience: Have we underestimated the human capacity to thrive after extremely adverse events? Journal of American Psychologist, 59(1), 20-28.
Bronk, K. C., Hill, P. L, Lapsley, D. k., Talib, T. L., & Finch, H. (2009). Purpose, hope, and Life Satisfaction in three age groups. Journal of positive psychology, 4, 500-510.
Brook, J. S., Brook, D. W., Gordon, A. S., & Whiteman, M. (1990). The psychosocial etiology of adolescent drug use: a family interactional approach. Genetic, social, and general psychology monographs, 116, 111-267.
Brown, J. D., & McGill, K. L. (1989). The cost of good fortune: when positive life event produce negative health influences. Journal of Personality and Social Psychology, 57, 1103-1110.
Caprara, G. V., Delle Fratte, A., & Steca, P. (2002). Determinanti personali del benessere in adolescenza: Indicatori e predittori (Personal determinants of adolescents’ well-being: indicators and predictors). Psicologia Clinica dello Sviluppo, 2, 203-223.
Carr, A. (2004). Positive Psychology: The science of happiness and human strengths. New York: Brunner-Routledge.
Campbell, A،, Converse, P، E،, & Rogers, W،L، (1976)، The quality of American life، New York: Sage.
Cervone, D., & Artistico, D. (2003). The contribution of self-efficacy beliefs to dispositional shyness: On social cognitive systems and the development of personality dispositions. Journal of Personality, 71, 943-970.
Cohen, S.,_& Pressman, D. S. (2005). Does positive affect influence health? Carnegie Mellon University. Psychological Bulletin Copyright 2005 by the American Psychological Association, 131, (6), 925–971.
Connor, M. (2006). Assessment of resilience in the aftermath of trauma, The Journal of clinical psychiatry, 67(2), 46-49.
Connor, K. M., & Davidson, J. R. T. (2003). Development of a new resilience scale: the Connor-Davidson Resilience Scale (CD-RISC). Depression and Anxiety, 18,76-82.
Cowan, P., Cowan, C. and Schulz, M. (1996). “Thinking about Risk and Resilience in Families” in Stress, Coping, and Resiliency in Children and Families edited by E.M. Hetherington and E.A Blechman. Mahwah, NJ: Lawrence Erlbaum.
Diener، E. (2002). Frequently Asked question (FAQ’S) about subjective well-being (Happiness and life satisfaction). A printer for report and new comers.http://www./s.psych.uivc.edu/-ediener/fag.html.
Diener, E. & M. Diener. (1995) Cross-cultural Correlates of Life Satisfaction and Self-esteem. Journal of Personality and Social Psychology. 68, pp. 653–663.
Diener, E. & R.E. Lucas (1999). "Subjective Well-being Three Decades of Well-being", Psychological Bulletin, 125(2), P.276-302.
Diener, E., & Lucas R. (2000). Explaining differences in societal levels of happiness: Relative standards, need fulfillment, culture, and evaluation theory. Journal of Happiness Studies: An Interdisciplinary Periodical on Subjective Well-Being, 1, 41-78.
Diener, E. & E. M. Suh. (1997). Measuring Quality of Life: Economic, Social and Subjective Indicators. Social Indicators Reaserch. 40: 189-216.
Eisen, T. M. (2006). Health and happiness in young swiss adults, Quality of care until. Geneva University Hospital, Geneva, Switzerland.
Elder Avidan, D; Haj-Yahia, M.M & Greenbaum, C.W. (2009). .Divorce is a part of my life . resilience, survival and vulnerability: Young adults`perception of the implication of parental divorce., Journal of marital and family therapy. Retieved from: (http://www.proquest.com).
Feldman, D. B. & Snyder, C. R. (2005). Hope and the meaningful life: theoretical and empirical associations between goal-directed thinking and life mranng. Journal of social and clinical psychology, 24(3): 401-421.
Ferasat, A. A. (2005). Discussion on happiness and its determinant factors. Journals of Counseling and Psychotherapy, 4(3), 7-17.
Feist, G. J., Bonder, T. E., Jacobs, J. F., Miles, M., & Tan, V. (1995). Integration top – down and bottom – up structural models of subjective well – being: A longitudinal investigation. Journal of Personality and Social Psychology, 68, 138-150.
Fredrichson, B. L. (2009). Positivity: Groundbreaking research reveals how to embrace the hidden strength of positive emotions, overcome negativity and thrive. New York: Grown Publishing.
Fritzsche, B. A., & Parrish, T. J. (2005). Theories and research on job satisfaction.
Fruhwald, S., Loffler, H., Eher, R., Saletu, B., & Baumhackl, U. (2001) Relationship between depression, anxiety and quality of life: A study of stroke patients compared to chronic low back pain and myocardial ischemia patients. Psychopathology, 34, 50-56.
Garmezy N, Masten AS, Tellegan A. (1984). Studies of stress-resistant children: A building block for developmental psychopathology. Child Development; ( 55):97-111.
Garmezy N, Masten, A. (1991). The protective role of competence indicators in children at risk. In: Cummings EM, Green AL, Karraki KH, editors. Life span developmental psychology: Perspectives on stress and coping. Hillsdale, NJ: Lawrence; P.147-151.
George, L. K., (2010). Still happy after all these years: Research frontiers on subjective well-beingin Later Life. Journal of Gerontology: Social sciences. 65 (3). 331 – 339.
Giltay, E. J., Geleijnse, J. M., Zitman, F. G., Hoekstra, T., Schouten, E. G. (2004). Dispositional optimism and all-cause and cardiovascular mortality in a prospective cohort of eldery dutch men and women. Archives of General psychology. 61: 1126- 1135.
Glasser, W. (2001). Selecting a measure of emotional intelligence: The case for ability scales. In R. bar-on and J. parker (Eds.), The Handbook of Emotional Intelligence (320-42)San Francisco, Ca: Jesse-Bass.
Glatzer, W، (1991)، Quality of life in advanced industrialized countries: the case of West Germany، in Strack, F،, Argyle, M، and Schwarz, N، (eds) Subjective wellbeing: an interdisciplinary approach, Great Britain: Paragons Press, 261-279.
Grewal, P. K., & Porter, J. (2007). Hope theory: a framework for understanding Death studies. Washington, 31(2): 131-154.
Hamarat, E., Thompson, D., Zabrucky, K. M., Steele, D., & Matheny, K. B. (2001). Perceived stress and coping resource: Availability as predictors of life satisfaction in young, middle-aged, and older adults. Experimental Aging Research, 27, 181-196.
Hawley, D. R. (2000). Clinical implications of family resilience. American Journal of Family Therapy, 28 , 101–116.
Headey, B،W،, & Wearing, A،J،(1992)، Understanding Happiness، Melbourne: Longman Cheshire.
Herth, K. A., Cutcliffe, J. R. (2002). The concept of hope in nursing: Hope and palliative care nursing. British Journal of nursing, 11, 977- 983.
Hills,P., & Argyle, M. (2001). Happiness, introversion-extraversion and happy introvert. Personality and individual differences,30,596-608.
Hilles, P., & Argyle, M. (2001). Emotional stability as a Major Diemension of Happiness. Personality and Individual Differences, 31, 1357-1364.
Jones, T.G., Rapport, L.J., Hanks. R.A., Lichtenberg, P.A., 8 Telmet, K. (2003). Cognitive and psycho logical predictors of subjectiue well-being in urban older adults. The clinical neuropsychogist, 27,13-18.
Joseph S, Linley PA. (2004). Positive therapy: A positive psychological theory of therapeutic practice. In PA. Linley S. Joseph (Eds). Positive psychology in practice. Hoboken, NJ: Wiley; 354–368.
Karademas, C. Evangelos. (2006 ). Self-efficacy, social support and well-being the mediating role of optimism. personality and individual differences. science direct.
Kashdan, T. B. (2004). The assessment of subjective well-being (issues raised by the Oxford Happiness Questionnaire). Personality and Individual Differences. 36(5):1225-32.
Kumpfer KL .(1999). Factor and processes contributing to resilience: The resilience framework. In: Glantz MD, Johnson JL, editors. Resilience and development. New York: Kluwer Academic Publishers. p. 179-224.
Kurbanoglu, S.S. (2003). "Self- Efficacy: A concept closely linked to information literacy and lifelong learning ". Journal of Documentation (59)(6),635-646.
Kurbanoglu, S.S, Akkoyunlu, B. & Umay, A (2006). Developing the information literacy self-efficacy scale. Journal of Documentation. (62) (6),730-743.
Lachman, M. E., & Weaver, S. L. (1998). The sense of control as a moderator of socials class differences in health and well – being. Journal of Personality and Social Psychology, 74 (3), 763-773.
Lazarus, A. (2004). Relationships among indicators of child and family resilience and adjustment following the September 11, 2001 tragedy. The emory center for myth and ritual in American life. Available on: www.marila.Emory.edu/faculty/lazarus.htm.
Lazarus, R. S., & Folkman, S. (2003). Stress, appraisal, and coping. New York: Springer.
Levinger, G., & Moylan, S. J. (1994). Feeling good and feeling close. Personal Relationship, 1, 165-184.
Lu, L., Gilmour, R., & Kao, S. F. (2001). Culture values and happiness: An East-West dialogue. Journal of Social Psychology, 141(4), 477–493.
Lucas, R. E., Diner, E., & Suh, E. (1996). Discriminant validity of well – beinge measures. Journal of Personality and Social Psychology, 71, 616-628.
Maddi, S.R &Khoshaba, D.M. (2005). Resilience at work., Brodway, AMA con.American management association, NY 10019.
Mandel, G. & Mullet, E. & Brown, G. (2006). cultivating resiliency a guide for parent and school personnel .published by scholastic press . www.Scholastic. Com.
Masten, A. S. (2001). Ordinary magic: Resilience processes in development. Journal of American Psychologist, 56(3), 227-238.
Masten, A. S., Garmzy, N., Tellegan, A., Pellegrini, D. S., Larkin, K. & Larson, A. (1988). Competence and stress in school children: The moderating effects of individual and family qualities. Journal of Child Psychology and Psychiatry, 29 (6), 745-764.
Masten, A.S & Powell, (2003). .The resiliency model.Excellent source of indepth information on resiliency. Retieved from: ( http://resilnet.uiuc. Edu/library.htmL).
McMahon, D. M, (2006). Happiness_a history, New York, Atlantic Monthly.
Meadows, L. A., Kaslow, N. J., Thompson, M. P., & Jurkovice, G. J. (2005). Protective against suicide attempt risk among African American women experiencing intimate partner violence. American jornal of community psychology, 36(1-2): 106-121.
Moltafet,G. et al,(2010)” Personality traits, religious orientation and happiness”, Procedia Social and Behavior Aciences, v 9, p.63-67.
Myers, D. G. (2002). Exploring Psychology، 3rd Ed، New York:Worth Publishers.
Myers, D.G; Diener, E (1995). Who is happy? Journal of psychological science, 6, 10 – 19.
Myers, D. G. (2004). Happiness. Excerpted from Psychology, 7th edition. New York: Worth Publishers.
Pajares, F. (1997).Current directions in self-efficacy research. Advances in motivation and achievement.10, 9-19.
Pajares, F. (1996). Self-efficacy beliefs in academic setting. Review of educational research.66, 543-578.
Parker, C. P., Baltes, B., Young, S., Altmann, R., (2003). Relationships between psychological climate perceptions and work outcomes: A meta-analytic review. Journal of Organizational Behavior, 24, 389-416.
Penninx, B. & et al, (2000). The protective effect of emotional vitality on adverse health outcomes in disabled older women, Journal Am Geriater Soc, 48, 59-66.
Pinquart. M. (2009). Moderating effects of dispositional resilience on associations between hassles and Psychological distress. Journal of applied Developmental Psychology 30.p, 53-60.
Rabin, B. S., Cohen, S., Ganguli, R., Lysle, D. T., & Cunnick, J. E. (1989). Bi-directional interaction between the central nervous system and the immune system. Critical Reviews in Immunology, 9, 279-312.
Regalia, C., & Bandura, A. (2002). Longitudinal impact of perceived selfregulatory efficacy on violent conduct. European Psychologist, 7, 63-69.
Richardson, E. Glenn. (2002). The Metatheory of resilience and resiliency, journal of clinical psychology,. 58 (3), 307-321.
Rodriguze, D. (2006). Colombian happiness, hope on interdisciplinary look at the correlation between explanatory style, cultural and satisfaction. Journal of personality and social psychology, 52, 1260 -1284.
Rutter, M. (1987). Psychosocial resilience and protective maechanisms, American of orthopsychiatry, 57 (3), 316-331.
Ryan, R. M., & Deci, E. L. (2001). On happiness and human potentials: A review of research on hedonic and eudaimonic well-being. Annual Review of Psychology, 52, 141-166.
Ryff, C. D., & Singer, B. (2002). From social structure to biology: Integrative science in pursuit of human health and well-being. In C. R. Snyder, & S. J. Lopez (Eds.), Handbook of Positive Psychology (pp. 541-554). Oxford: University Press.
Salami, S. O. (2004). Affective characteristics as of determinants of academic performance of school-going adolescents: Implication for Counseling and practice. Sokoto Educational Review. 7, 145-160.
Salami, S. O. (2008). Psychopathology and academic performance among Nigerian high school adolescents: The moderator effects of study behavior, self-efficacy and motivation. Journal of Social Sciences, 16 (2), 155-162.
Scherer, K. R., Wallbott, H. G., & Summerfield, A. B. (Eds). (1986). Experiencing Emotion: A cross-cultural study. Cambridge: Cambridge University Press.
Schwarz، N.، & Strack، F. (1991). Evaluating one’s life: A judgment model of subjective well-being. In F. Strack، M. Argyle، and N. Schwarz (Eds.). Subjective Well-Being: An Interdisciplinary Perspective. Oxford: Pergamon Press.
Seligman, M, (1999). The prevention of depression and anxiety, prevention and treatment, 2, Article & Available on the word wide web http://journal.apa.org/ prevention/volume2/preoo20008a.htmI.
Seligman, M. ( 2002 ), Authentic Happiness: Using the new positive psychology to realize Your potential for lasting fulfillment. New York: Free Press.
Shayan, N & AhmadiGatab, T., (2012). The effectiveness of social skills training on students' levels of happiness. Social and Behavioral Sciences. 46, 2693 – 2696.
Sheldon, K., M., & Elliot, A. J. (1999). Goal – striving, need satisfaction and longitudinal well – being: the self – concordance model. Journal of Personality and Social Psychology, 76, 481-497.
Schimmel, J, (2009). Development as happiness: The subjective perception of happiness and UNDP's analysis of poverty, wealth and development, Journal of Happiness Studies.11, 95-111.
Skinner, E. A., & Wellborn, J. G. (1997). Children’s coping in the academic domain. In S. A. Wolchik & I. N. Sandler (Eds.), Handbook of children’s coping: linking theory and intervention (pp. 387-422). New York: Plenum.
Snyder, C. R. (1994). The Psychology of hope: You can get there from here. New Yourk: Free Press.
Snyder. C.R. (1995). Conceptualizing ,measuring ,and nurturing hope. Journal of Counseling and Development. 73 (3); 355-360.
Snyder. C.R (2000). Handbook of HOPE : Theory ,Measures and Applications.(edited by C.r.Snyder) .USA : Acaemic press.
Snyder C.R. (2002). Hope Theory: Rainbows in the Mind. Psychological Inquiry,13(4), 249-275.
Snyder, C.R., Harris, C., Irving, L.M., (1991). The will and the ways: development and ualidation of an individual differences measure of hope. Journal of personality and social psychology, 60 , 570.
Snyder, C. R., Ilardi, S. S., Cheavens, J., Michael, L.Y. and Sympson, S. (2000); The Role of Hope in Cognitive-behavior Therapies ; Cognitive Therapy and Research, Vol. 24, No. 6.
Snyder, C.R., Lapointe, A.B., Crowson , J.J & Early ,S .(1998). Preferences of high –and low hope people for self-refrential in put. Cognition and Emotion, 22:807-823.
Snyder, C. R., Lopez, S. J., Shorey, H. S., Rand, K. L., Feldman, D. B. (2003). Hope theory, measarment and application to school phchology. School Psychology Quarterly, 18, 122- 139.
Snyder, C. R. Rand, K. L. (2005). Hopelessness and health. In N. Anderson (Ed.), Encyclopedia of health and behavior Thousand Oaks, C. A: Sage. 521- 523.
Staats, S. (1986). Hope: Expected Positive Affect in an Adult Sample. Journal of Genetic Psychology, 148(3), 357-364.
Stavrova, O. Fetchenhauer, D. Schlosser, T. (2012). Why are religious people happy? The effect of the social norm of religiosity across countries, Social science Research,42 (1), 90–105.
Taylor, S. E. (2003). Health psychology (5th ed.). New York: McGraw Hill.
Valle, M. F., Huebner, E. S., & Suldo, SH. M. (2006). An analysis of hope as a psychological strength. Journal of school psychology, 44(5): 393-406.
Veenhoven, R، (1993)، Happiness in nations, subjective appreciation of life in 56 nations 1946-1992، RISBO, Studies in Social and Cultural Transforation nr2، Erasmus University Rotterdam، Netherlands.
Walters, S. (1998).self-regulated learning and college students regulation of motivation. Journal of educational psychology.90, 221-229.
Waterman, A. S. (1993). Two conceptions of happiness: Contrasts of personal expressiveness (eudemonia) and hedonic enjoyment. Journal of Personality and Social Psycholgy. 64, 678-691.
Werner, Emmy E., & Smith, Ruth S. (1992). Overcoming the odds: High risk children from birth to adulthood. Ithaca, NY: Cornell University Press.
Wigfield, A. (1997) Reading motivation: A domain .specific approach to motivation. Educational psychologist .32, 58-59.
Zimmerman, M. A., Ramirez, J., Washienko, K. M., Walter, B., & Dyer, S. (1994). The enculturation hypothesis: Exploring direct and protective eff ects on Native American youth. In H. I. McCubbin, E. A. Thompson, & A. I. Thompson (Eds.), Resiliency in ethnic minority families, Volume I. Native and immigrant American families (pp. 199-220). Madison: University of Wisconsin.