پروپوزال بررسی رابطه بین هوش اجتماعی با رفتار شهروندی سازمانی و خلاقیت سازمانی کارکنان دانشگاه سمنان (docx) 31 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 31 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
بيان مسأله پژوهش
افراد در موقعيتهاي اجتماعي، بخاطر تفاوتهای فردی، يکسان عمل نمي کنند اين تفاوتهاي فردي در ادبيات روانشناسي به هوش اجتماعي اشاره دارد. هوش اجتماعي براي نخستين بار زماني که ثرندايک هوش را در سال۱۹۲۰ به عنوان هوش اجتماعي، مکانيکي و انتزاعي در بيين رفتار و كردار انسان تعريف کرد، به صورت جدي مورد بحث قرار گرفت، وی هوش اجتماعي را به عنوان توانايي درك ديگران و رفتار عاقلانه در ارتباطات انساني تعريف كرده است (دوقان و چتین، 2009). هوش اجتماعي عبارت است از توانايي برقراري روابط بين فردي در گروه و همكاري با ديگران، استفاده از توان ذهن و جسم براي برقراري ارتباط با ديگران و درك بهتر آنان، رشد و توسعه روابط بين فردي و رفتار دوستانه با دیگران. در حقيقت ايجاد روابط سالم يا به ديگر سخن " سياست برقرار كردن رابطه" يك توان خاص و ارجمند است که هوش اجتماعی نام دارد (بوزان ،2002). همچنین هوش اجتماعي عبارت است از توانايي بكارگيري مهارتهاي ارتباطي، روابط دوستانه با ديگران، رفتارهاي اجتماعي و هم دلي با ديگران (محمدیان حسین آبادی، 1386)، که شامل این مؤلفهها می باشد: پردازش اطلاعات اجتماعي؛ يعني توانايي درك و فهم و پيش بيني رفتار و احساسات ديگران. آگاهي اجتماعي؛ درك مناسب از نگراني ها و احساسات سايرين از اركان موفقيت در فعاليتهاي اجتماعي و مهارتهای اجتماعی؛ حساسيت به ديگران، براي كسب عملكرد شغلي برتر و توانايي شناخت نيازهاي ديگران (گلمن، 2000). از سوی دیگر رفتارهاي مدني كه با پا گذاشتن بشر به جوامع مدني بوجود آمده اند، از ديرباز محور توجه صاحبنظران و پژوهشگران عرصه هاي مختلف جامعه شناسي و روانشناسي قرار گرفته است. بويژه توجه پژوهشگران در حوزههاي روانشناسي تربيتي در سال هاي آخر قرن بيستم به اين متغير معطوف شده است (سی چیچا و کیم، 2009: 58). کاتز و کان (1968) معتقدند که این گونه رفتارها باعث افزایش اثربخشی سازمان می شوند و در محيطهايي كه تعامل و روابط گروهي وجود دارد، به اين شكل قابل تعريف است، "الگوهاي رفتاري كه بافت اجتماعي و رواني انجام تكاليف و وظايف را مورد حمايت قرار مي دهد" (گل پرور، وکیلی و آتش پور، 1390). این رفتارها را رفتارهای داوطلبانه نیز تعریف کردند که به شدت مورد نیاز سازمان های رسمی هستند (ایبروگوز، 2010). مکنزی، پودساکوف و پین (2000) معتقدند که این نوع رفتارها در درجۀ اول از زمره وظایف و مسئولیت های تعریف شده در شرح وظایف افراد نیست، اما انجام آنها به اشکال متعددی بر عملکرد مؤثر فردی و گروهی تأثیر می گذارد. اين نوع رفتارها مشتمل بر گستره ي وسيعي، نظير ياري رساني به ديگران، همكاري و مشاركت غير الزامي و مبتني بر انگيزش دروني و ارائه ي پيشنهادات و راه حلهايي براي بهبود فرايندهاي موجود در محيط هستند.
بی شک باید گفت که از اهداف اصلی و محور اساسی بحث های مدیریتی و تحقیقات آموزشی که می بایست بطور جدی مورد توجه واقع شود، خلاقیت سازمانی است. در دنیای کنونی که سرعت تغییرات بسیار افزایش پیدا کرده و رقابت در سازمان ها گسترش یافته است خلاقیت راه کلیدی بقاء و پایداری سازمان ها در این عرصه پرتلاطم محسوب می شود. خلاقيت یعنی توانايي توليد ايده هاي نو كه براي يك زمان معيني مفيد مي باشد (ولفولس، 2008: 221). خلاقيت سازمانی يعني ارائه فكر و طرح نوين براي بهبود و ارتقاء كميت يا كيفيت فعاليتهاي سازمان؛ مثلاً افزايش بهرهوري، افزايش توليدات يا خدمات، كاهش هزينهها، توليدات يا خدمات از روش بهتر، توليدات يا خدمات جديد و غيره (کورکماز، آرپکی ، 2009). در پژوهشی میجس و همکاران (2008) تأثیرات هوش اجتماعی و هوش شناختی را بر میزان محبوبیت نوجوانان مدرسه از طریق سنجش پیشرفت تحصیلی مقایسه کردند. مشاهده شد که محبوبیت به طور معنا داری با هوش اجتماعی مرتبط است. رضایی و خلیل زاده (1388) در پژوهشی تحت عنوان رابطه بین هوش اجتماعی مدیران با رضایت شغلی معلمان مدارس به این نتیجه رسیدند که (1) بین هوش اجتماعی مدیران و رضایت شغلی معلمان رابطه مثبت و معنا داری و جود دارد. (2) از بین سه مؤلفه هوش اجتماعی، مؤلفه مهارت اجتماعی و پردازش اطلاعات بهترین پیش بین برای رضایت شغلی می باشند.