مبانی نظری وپیشینه پژوهش روند تحوّل علم (docx) 36 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 36 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
2367915518160002577465594360002-1- مبانی نظری پژوهش
2-1-1- مقدمه
درباره علم و تعریف آن دیدگاههای مختلفی ارائه شده است. در فرهنگ دهخدا برای واژه علم، معانی دانستن، یقین کردن، دریافتن، ادراک، استوار کردن، معرفت، دانش، آگاهی و شناسایی به کار برده شده است (دهخدا، 1337). حیدری (1389) معنای علم و دانش را در مراحل ابتدایی با معنای امروزین آن متفاوت دانسته و بیان میدارد که علم در آغاز با جادو، خرافه، اخترگویی و دین همراه بوده است. سروش (1379) معتقد به کاربرد دو معنای مختلف برای علم در زبان فارسی و عربی است. معنای اصلی و نخستین علم، دانستن در برابر ندانستن است. در این معنا، همه دانستنیها صرف نظر از نوع آنها علم نامیده میشود و عالم به کسی گفته میشود که جاهل نباشد. علم در معنای دوم به دانستنیهایی گفته میشود که تجربه مستقیم حسی در داوری یا گردآوری آنها دخالت داشته باشد که در این مفهوم علم در برابر همه دانستنیهایی قرار میگیرد که قابل آزمون نیستند. تولد علم به معنی مطلق آگاهی (معنای اول)، همآغاز با تولد بشر است و رشد آن به معنای دوم، از آغاز دوره رنسانس به بعد است. کلمه science در انگلیسی و فرانسه معادل معنای دوم علم میباشد.
برونوفسکی (1368) علم به صورتی که ما آن را میشناسیم مخلوق سیصد سال گذشته میداند. به عقیده او این علم در دنیایی ساخته شده است که در حدود سال 1660 هنگامی که اروپا خود را از کابوس طولانی جنگهای مذهبی رها میساخت و زندگی خود را بر مبنای تجارت و صنعت آغاز میکرد شکل نهایی گرفته است.
به عقیده ویلیام و هال (1363) مهمترین دورههای پیشرفت علمی، دوره یونانیان اسکندرانی، دوره انقلاب علمی در سده هفدهم، دوره مادیگرایی در سده نوزدهم و دوره نوین میباشد. دوره نخست، با علم گذشتههای دور، به ویژه علم مصری، بابلی و دوران نخستین یونان پیوند دارد. دوره دوّم، با مجموعهای از جنبشهای سیاسی، نظامی، اقتصادی و دینی به دوره نخست مربوط بوده است. دوره سوّم، علوم ریاضی پیشرفت چشمگیر داشته است. دوره چهارم، دوره پیشرفت فنی و رشد سرسامآور علم است.
2-1-2- مروری بر روند تحوّل علم در ایران
اندیشههای علمی در ایران ریشههایی بس کهن دارد. از حدود هزارههای سوّم پیش از میلاد در برخی از جوامع متمدّن واقع در جنوب غربی ایران مانند سومر، بابل و شوش فضای علمی وجود داشته و اندیشهها و ابداعات چشمگیری در علوم ریاضی و ستارهشناسی و هندسه در حلقههای علمی متشکل از کاتبان معابد شکل گرفته است. عصر هخامنشی در ایران باستان یکی از اعصار پررونق ارتباطهای فرهنگی میان ملّتها بوده است و اعتلای سطح علمی هر جامعه مستلزم این دادوستدهای فرهنگی بوده است. در دوره اشکانیان پایههای سنّت علمی در ایران گذاشته شد. عصر ساسانی از بسیاری جهات عصر باروری فرهنگی در ایران بود. آثار و شواهدی از فرهنگ و علم و هنر در عصر ساسانی آخرین دوره تاریخ ایران پیش از اسلام وجود دارد. سده اوّل و نیمه اوّل سده دوّم هجری عصر تعلیق و تعطیل حکمت در جهان اسلامی بود. نخستین ثمرات تمدن اسلام در نیمه دوّم سده دوّم هجری با سیلان اندیشهها و نوشتهها و با ایجاد مراکز جدید در کنار مراکز فرهنگی قدیم آشکار شد. سدههای سوّم و چهارم هجری در ممالک اسلامی آکنده از خردگرایی و علمطلبی بود و در سده پنج به اوج شکوفایی خود رسید. در نیمه دوّم سده پنجم هجری نخستین نشانههای افول حکمت در جهان اسلام به وجود آمد. از سده دوازدهم میلادی به بعد فرهنگ عقلی از شرق به غرب جریان یافت و این تغییر پس از سدههای دوازدهم و سیزدهم با شتاب بیشتری همراه بود. قرن هفتم و هشتم و نهم هجری به دلیل یورش مغولان به ایران و یورش تیمور وضع علمی ایران دچار دگرگونی های فراوانی شد. دوره صفویّه دوره انحطاط و بلکه زوال علوم عقلی در ایران است (فرشاد، 1365).
دوران کوتاه حکومتهای افشاریّه و زندیّه را، از نظر رشد علمی، باید دنباله دوره صفویّه شمرد، البته با گذشت زمان بار دیگر فعالیّتهای فکری و عقلی در میان جامعه ایرانی این دوره آغاز گردید. دوره قاجاریه نیز از نظر علمی بسیار فقیر بود، اما در نیمه دوّم قرن سیزدهم هجری موجبات رشد فکری و علمی این دوره به وجود آمد (شمیم، 1374).
وضعیّت علم و فنآوری در ایران و علل افول ایرانیان، قرنهاست که از دغدغههای مهم اندیشمندان و پژوهشگران و تعدادی از سیاستمداران ایران محسوب میشود. تحقیقاتی که در سال 1355 با دعوت از یک گروه فرانسوی برای شناخت مسائل تحقیقاتی و علمی انجام گردید و به طرح کانب مشهور شد در راستای تعیین علل افول علمی ایران بود (مضطرزاده، 1379). پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز بررسی وضعیّت علم و فنآوری در کشور از طریق طرحهای پژوهشی و مقالههای متعدّد پیگیری شده است.
بحث تولید علم نخستین بار در سال 1365 در دانشگاه تهران مطرح شد، اما در آن زمان مورد توجه جدّی قرار نگرفت و فقط خمیرمایه اوّلیه آن شکل گرفت. در سال 1372، این بحث به شکل جدّیتری مطرح و تعریف شد. در این سال، دانشگاه تهران اعلام کرد به نویسندگانی که مقالات آنها در مجلات بینالمللی معتبر چاپ شود جوایز ارزندهای اهداء خواهد کرد و این نخستین گام برای اقدام جدّی در زمینه تولید علم بود. از سال 1379 به بعد تولید علم در حوزه پژوهشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مطرح شد (موسوی موحدی، کیانی بختیاری و چمنی، 1383). امروزه واژه تولید علم در ادبیات کشور جایگاه ویژهای پیدا کرده است و در مستندات علمی و برنامههای توسعه و سند چشمانداز، هدف ارتقای تولید علم و احراز جایگاه نخست علمی قرار داده شده است (سبحانینژاد و افشار، 1388).
2-1-3- استفاده از روشهای کمّی در حوزه کتابداری و اطلاعرسانی
در دهههای 1950 و 1960، به دنبال افزایش حجم تولید اطلاعات علمی در حوزههای مختلف علمی، تعریف علم به گونهای متفاوت از آنچه مورد نظر بود، متجلّی گشت. صاحبنظران این دوره، علم را به معنای کمّیتهای قابل سنجش و قابل بازآفرینی تعریف کردند، و هر آنچه را که یافتههایش قابل تکرار و سنجش مجدّد باشد علم خواندند. به این ترتیب کیفیّتها باید به کمّیت تبدیل میشد و ارزش کیفیّتها با قیاس کمّی محاسبه میگردید. با کاربرد روشهای آماری و ریاضی در مباحث علمی، مباحث جدیدی با نامهای نوین پدید آمد که نام آنها ترکیبی از پسوند "سنجی" و اسامی حوزههای شناخته شده علمی بود. حوزههای علمی مانند روانشناسی، اقتصاد، جامعهشناسی و ... به صورت روانسنجی، اقتصادسنجی، جامعهسنجی و ... درآمدند ( امیرحسینی، 1371).
دانشمندان حوزه کتابداری و اطلاعرسانی نیز همانند علمای سایر حوزهها، تلاش کردند تا سنجش و اندازهگیری را به عنوان یکی از معیارهای علمی به این حوزه وارد نمایند. با به کارگیری روشهای کمّی، حوزههای جدیدی مانند کتابسنجی، کتابخانهسنجی، علمسنجی، اطلاعسنجی و وبسنجی در حیطه کتابداری و اطلاعرسانی وارد شده است که همگی مبتنی بر ارزیابی کمّی از فرآیند تولید، اشاعه و مصرف اطلاعات هستند.
2-1-3-1- کتابسنجی
کتابسنجی از جمله روشهای کمّی است که به تجزیه و تحلیل دادهها در سطوح وسیع میپردازد. این واژه نخستین بار توسط پریچاد در سال 1969 به کار برده شد. پریچاد (1969) کتابسنجی را کاربرد ریاضیّات و روشهای آماری در بررسی و استفاده از کتابها و سایر وسایل ارتباطی تعریف میکند. کتابسنجی مقایسه کشورها، مؤسسات، دانشگاهها، دانشکدهها و غیره را بر اساس میزان تولید و تأثیر انتشارات علمی آنها امکانپذیر میسازد.
2-1-3-2- کتابخانهسنجی
سن گوپتا (1372) کتابخانهسنجی را روش تجزیه و تحلیل کمّی کلیه امور و فعالیّتهای کتابخانهای و موارد آن، از طریق کاربرد روشهای آماری و ریاضی به منظور جستوجوی راهحلهای مشکلات تعریف میکند. او هدف اصلی بررسیهای کتابخانهسنجی را، کمک به نسل جوان و انتقال دانش جدید به آنها، از طریق ایجاد کتابخانههایی میداند که بر اساس نیاز مراجعان آنها، مجموعهسازی میشود.
2-1-3-3- اطلاعسنجی
تیگ-ساتکلیف (1992) اطلاعسنجی را مطالعه جنبههای کمّی اطلاعات در هر شکلی؛ نه فقط پیشینهها و کتابشناسیها، و در هر گروه اجتماعی؛ نه فقط دانشمندان، تعریف میکند. حوزههای مورد پژوهش در مطالعات اطلاعسنجی عبارتند از: 1. قوانین کلاسیک 2. تحلیلهای استنادی 3. شاخصهای علمی 4. رشد و کهنگی اطلاعات 5. کاربرد منابع اطلاعاتی (علیجانی و کرمی، 1387).
2-1-3-4- وبسنجی
وبسنجی یکی از شاخههای پرکاربرد در کتابداری و اطلاعرسانی است. مبانی وبسنجی از روشهای کتابسنجی و علمسنجی گرفته شده است و اکنون برای انجام اغلب فعالیّتهای علمی در خصوص وب از آن استفاده می شود (حاجیزین العابدینی و عصاره، 1386).
بجورنبورن و اینگورسن (2004) وبسنجی را مطالعه جنبههای کمّی ساخت و استفاده از منابع اطلاعاتی، ساختارها و فنآوریها در وب با کمک گرفتن از کتابسنجی و اطلاعسنجی تعریف میکنند.
2-1-3-5- علمسنجی
علمسنجی یکی از رایجترین روشهای ارزیابی فعالیّتهای علمی است. این حوزه مطالعاتی به رغم آن که با حوزههای مشابه دیگر نظیر کتابسنجی و اطلاعسنجی به لحاظ روششناختی همپوشانی دارد از نظر موضوع مورد تأکید در پژوهشهای مربوط، دارای تمایزاتی است. به عقیده عصاره کاربرد کتابسنجی در بررسیهای مربوط به کتابخانه و کتابداری است، علمسنجی به مطالعه و ارزیابی متون علمی میپردازد و بیشتر در سیاستگزاریهای علمی کاربرد دارد و اطلاعسنجی بر مطالعه و ساختار ویژگیهای علم اطلاعات تأکید دارد (عصاره، 1384).
به عقیده براون (1374) و همکاران علمسنجی جنبههای کمّی تولید و باروری، ترویج و انتشار، و نیز استفاده از اطلاعات علمی را به منظور مشارکت در فهم دقیقتر مکانیسم پژوهشی علمی به عنوان فعالیّتی اجتماعی، مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد.
در علمسنجی، از روشهای آماری و اندازهگیری برای تعیین معیارهای رشد و توسعهی علوم و سطوح گسترش آن، و نیز تأثیر و تأثر آن در جوامع مختلف بشری استفاده میشود. این روش در روسیه شوروی پدید آمد و کشورهای اروپای شرقی، از این روش برای اندازهگیری کمّی علوم در سطوح ملّی و بینالمللی مؤسسات دولتی و خصوصی استفاده کردند. دوبروف و کارنوا اوّلين کسانی بودند که واژه علمسنجی را ابداع کردند. آنها علمسنجی را به عنوان اندازهگیری فرایند انفورماتیک تعریف کردند. بر طبق نظر میخائیلف انفورماتیک عبارت است از اصول علمی که ساختار و ویژگیهای اطلاعات علمی را بررسی میکند و قوانین فرایندهای این ارتباطات را نیز مورد بحث قرار میدهد (سن گوپتا، 1372). علمسنجی در شرق توسط نالیموف و ملچنکو (1969؛ نقل در عصاره، 1376) مطرح شد.
نقطه آغاز برای گسترش کتابسنجی و علمسنجی، پیدایش نمایه استنادی متون علمی بود که در سال 1965 توسط یوجین گارفیلد معرفی شد. این نمایه تحلیلهای شبکههای استنادی را در علوم امکانپذیر میساخت (سهیلی و عصاره، 1387). پرایس یکی از برجستهترین مروّجین استفاده از بانک اطلاعاتی نمایه استنادی علوم، به عنوان ابزار مطالعه کمّی و آماری علم میباشد (براون 1374).
علمسنجی به عنوان ابزار معتبری در ارزیابی مواد و منابع شناخته شده است و همچنین در ارزیابی علمی و مقایسه کشورها، دانشگاهها، دانشکدهها و حتی دانشمندان به طور انفرادی و بر اساس انتشارات علمی آنها به کار برده میشود.
2-1-3-5-1- تولید علم
منظور از توليد علم یک موضوع دست اوّل است که پس از داوری دقیق و تخصّصی در مجلات معتبر بینالمللی چاپ و در پایگاههای معتبر نمایه شود و سپس در دسترس دیگران قرار گرفته و مورد استناد بینالمللی قرار گیرد (موسوی موحدی، کیانی بختیاری و چمنی، 1383).
2-1-3-5-2- زبان تولیدات علمی
زبان مورد استفاده در انتشار مدارک علمی به عنوان یکی از مشخّصههای قابل توجه در بررسیهای علمسنجی شمرده میشود. تنوّع زبانی تولیدات علمی در هر کشوری میتواند بیانکننده توانایی پدیدآورندگان آن کشور به نوشتن متون علمی به زبانهای مختلف باشد. تنوّع زبانی تولیدات علمی در هر کشوری، همچنین میتواند زمینه ارتقاء رتبه علمی آن کشور را فراهم آورد (نوروزی چاکلی و همکاران 1386). تنوّع زبانی در بحث استنادها هم عاملی تعیینکننده است و در تعداد استنادها اهمیّت بسزایی دارد. به عبارت دیگر زبان یکی از عوامل مهم در جذب استناد و اعتبار برای مقاله است (نوروزی، 1388).
2-1-3-5-3- نوع تولیدات علمی
مؤسسه اطلاعات علمی به منظور فراهم آوردن امکان ارزیابی دقیق تولیدات علمی، تمامی تولیدات علمی نمایه شده در پایگاه وبآوساینس را از نظر نوع مجاری انتشار، به انواع مختلفی تقسیم کرده است که تا زمان انجام این پژوهش به 36 نوع تقسیم شده است (پیوست 1). افزایش تنوّع تولیدات علمی نمایه شده کشورها و سازمانها در این پایگاه، افزایش توجّه آنها را به انواع مدارک قابل نمایهسازی شدن در پایگاه نشان میدهد.
2-1-3-5-4- استناد
در پژوهشهای علمی استناد از اهمیت و جایگاه بسیار مهمی برخوردار است. معمولا پژوهشگران در نوشتههای خود به آثاری که با نوشتههای آنها ارتباط موضوعی دارد ارجاع میدهند و از این آثار در جهت تأیید نظر خود و یا نشان دادن تفاوت نظر خود با اندیشهها و یافتههای پیشین استفاده میکنند. این آثار را استناد شده یا سند، و نوشتهای را که به آن استناد میکنند استنادکننده یا متن مینامند (مدیرامانی، 1381).
امروزه از استناد به عنوان شاخصی مهم در سنجش و ارزیابی تولیدات علمی استفاده میشود و اعتبار یک مقاله علمی بر اساس تأثیری که بر نوشتههای بعدی میگذارد تعیین میگردد. بنابراین، هر مقاله علمی به عنوان حلقهای از یک زنجیره، با مقالات قبل و بعد از خود مقایسه و سنجیده میشود با این فرض که مقالاتی که در حوزه خود مؤثرتر بودهاند بیشتر توسط پژوهشگران مورد استناد قرار گرفتهاند (جوکار و ابراهیمی، 1386).
2-1-3-5-5- تحلیل استنادی
تحلیل استنادی یکی از متداولترین فنون کتابسنجی است که در آن قواعد حاکم بر رابطه میان مدرک استناد دهنده (متن) و مدرک مورد استناد (سند)، مطالعه می شود (حری، 1381). مطالعات در زمینه تحلیل استنادی، اوّلین بار توسط گراس و گراس در سال 1927 انجام شد و سپس توسط براون، گارفیلد، مارتین و دیگران دنبال شد (امیرحسینی، 1371).
تحلیل استنادی در مطالعات علمسنجی و اطلاعسنجی نیز کاربرد دارد. در تحلیل استنادی با شمارش تعداد مدارک تولید شده و تعداد استنادهای متعلق به آنها مدارک پراستفاده شناسایی و معرفی میشوند (عصاره، 1384). از روشهای کتابسنجی و تحلیل استنادی برای شناسایی پژوهشگران کلیدی و فعّال، آثار علمی پراستناد و پر استفاده شده، مجلههای هسته و اصلی یک رشته، مقایسه تولید علمی کشورها و دانشگاهها استفاده میشود (عصاره، 1376). تحلیل استنادی در تعیین تأثیر منابع، شناخت ساختار فکری و ردیابی جریان اطلاعات در یک رشته خاص نیز مورد استفاده قرار میگیرد (زائو، 2007). ارزیابی استنادها از طریق تحلیل استنادی به منظور کشف تأثیراتشان در منابع کاری ارزشمند است.
مهمترین استفاده تحلیل استنادی، بالا بردن کیفیّت پژوهش با رد گرفتن استنادها و رسیدن به پژوهشهای درجه اول است (عمرانی، 1386). این تصوّر وجود دارد که بین کیفیّت و تعداد استنادهای متعلق به مدرکی استناد شده رابطه وجود دارد. به عبارت دیگر استنادهای بیشتر به یک مدرک، نشاندهنده کیفیّت بهتر آن مدرک است (عصاره، 1377). با ظهور نمایه استنادی علوم که مؤسسه اطلاعات علمی در سال 1963 منتشر ساخت، استفاده از این منبع به عنوان ابزاری برای مطالعات و تحلیل های گوناگون رواج یافت (حری، 1381).
2-1-3-5-6- ضریب تأثیر
ضریب تأثیر به عنوان یکی از مهمترین و در عین حال پرکاربردترین شاخص ارزیابی نشریات در مؤسسه اطلاعات علمی به شمار میرود (امانی و بابااحمدی، 1384). این شاخص برای نخستین بار در سال 1995 توسط گارفیلد مطرح شد (گارفیلد، 1995). گرچه ضریب تأثیر ابزار کاملی برای اندازهگیری کیفیّت مقالهها نمیباشد، ولی از آنجا که روش بهتری وجود ندارد و در حال حاضر نسبت به دیگر معیارها برای ارزیابی علمی از مزایایی برخوردار میباشد، میتواند به عنوان روش مناسبی برای ارزیابی علمی محسوب شود (گارفیلد، 1999).
با استفاده از ضریب تأثیر میانگین مقالات مورد استفاده قرار گرفته در یک نشریّه طی یک سال معیّن معلوم میشود. ضریب تأثیر یک مجله از نسبت بین تعداد استنادهای دریافتی به مقالات انتشار یافته در طول یک دوره زمانی معیّن محاسبه میشود. دورهای که برای بررسی در نظر گرفته میشود معمولاً یک دوره دو ساله میباشد (عصاره، 1380ب). برای محاسبه این شاخص از بانک مقالات علمی مؤسسه تامسون استفاده میشود. این بانک اطّلاعاتی جامعترین و معتبرترین بانک مقالات علمی است که در آن مقالات هزاران مجله از سراسر دنیا همراه با میزان استناد به آنها نمایه میشوند (شریفی، 1382). مؤسسه انتشارات علمی همه ساله ضریب تأثیر مجلههای علمی را بر مبنای ارجاعات به آنها محاسبه کرده و در مجله گزارشهای استنادی یا جیسیآر منتشر مینماید.
2-1-3-5-7- پراستنادترین نویسندگان
مؤسسه علمی تامسون از جمله سازمانهایی است که با ارائه الگویی مناسب جهت بررسی مقالات منتشر شده و استنادهای به کار رفته در نگارش آنها، به معرفی پراستنادترین مقالات و شناسایی نویسندگان برتر در حوزههای موضوعی مختلف اقدام مینماید. نسبت استناد به مقاله یک نویسنده، یکی از شاخصهایی است که توسط این مؤسسه برای رتبهبندی پژوهشگران و دانشگاههای جهان استفاده میشود. این شاخص نشان میدهد که به طور متوسط هر پژوهشگر یا دانشگاه به ازای هر مقاله خود چند استناد دریافت کرده است. نویسنده یا مقالهای که مدام مورد استناد قرار میگیرد دارای تأثیر علمی بر حوزه خود میباشد.
2-1-3-5-8- پرکارترین نویسندگان
رتبهبندی پرکارترین نویسنده بر اساس تعداد مقالات منحصر به فردی میباشد که هر نویسنده در طول دوره زمانی خاص منتشر نموده و در وبآوساینس نمایه شده است.
2-1-3-5- 9- مشارکت علمی
ما در عصری زندگی میکنیم که با پدیده جهانی شدن و رشد ارتباطات همهجانبه روبرو هستیم. در چنین شرایطی متخصّصان و پژوهشگران ناچارند به ارتباطات بیشتر و همکاری علمی و تألیف مشترک روی آورند چرا که کمتر فرد متخصّصی میتواند در این شرایط تمام تخصّص، مهارت، امکانات و منابع لازم را برای رفع مشکلات پژوهشی فراهم آورد (رحیمی و فتاحی، 1386). ساتیانارایانا و راتناکار (1989) مشارکت علمی را مینیاتوری از ارتباطات علمی میدانند و معتقدند این پدیده زمانی شکل میگیرد که دو یا چند نویسنده در انجام یک پژوهش، تهیّه منابع و ... با یکدیگر همکاری نمایند.
مشارکتهای علمی میتواند چشماندازهای تازهای از فعالیّت را به روی پژوهشگران و دانشمندان باز نماید. به اشتراکگذاری منابع انسانی، مالی، تجهیزات و نظایر آن از مزایای مشارکت علمی میباشد (حسنزاده، بقایی و نوروزی چاکلی، 1387 ). مشارکت علمی همچنین باعث تبادل مناسب ایدهها، افزایش کیفیّت مقالات مشارکتی و دریافت استنادهای بیشتر میشود (عصاره و ویلسون، 1384) .
اخیراً مجلات معتبر ترجیح میدهند مقالاتی را چاپ نمایند که حاصل تلاش مشترک دو یا چند نویسنده است و این امر اهمیّت و مزایای مشارکت علمی را نمایان میسازد. بنابراین، بررسی دلایل و مزایای مشارکت علمی، علّت تمایل مجلات به چاپ مقالات چند نویسندهای و نیز افزایش مشارکت علمی در میان نویسندگان را بهتر مشخص میسازد (هارت، 2000).
2-2- پیشینه پژوهش
2-2-1- مقدمه
مرور تحقیقات انجام شده در داخل و خارج کشور نشان میدهد که پژوهشهای متعدّدی با استفاده از روش علمسنجی انجام گرفته است. اکثر این پژوهشها به بررسی تولید علم کشورهای مختلف، سازمانها و مؤسسات، دانشگاهها و همچنین حوزههای علمی مختلف پرداختهاند.
بررسی مطالعات انجام شده داخلی نشان داد بیشتر این پژوهشها تولیدات علمی ایران و یا دانشگاهها و مؤسسات وابسته به دولت را مورد بررسی قرار دادهاند و در تعداد محدودی از پژوهشها نیز تولیدات علمی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی به صورت جزیی مورد توجه قرارگرفته است که در ادامه به تعدادی از این تحقیقات اشاره میشود.
2-2-2- مطالعات انجام شده در داخل کشور
تحقیقات انجام شده در داخل کشور را میتوان در سه سطح کشور، دانشگاهها و مؤسسات وابسته به دولت و دانشگاه آزاد اسلامی مورد بررسی قرار داد.
2-2-2-1- تحقیقات انجام شده در سطح کشور
اعتماد (1373) در تحقیقی با عنوان تصویر علمی ایران در جهان، به بررسی موقعیّت علمی ایران در جهان، در هشت رشته علمی در زمینه علوم پایه و تعیین توان تحقیقاتی ایران در زمینه تحقیقات دانشگاهی در دو دهه گذشته با استفاده از پایگاه استنادی علوم پرداخت. نتایج حاصل از مطالعات وی نشان داد که تحقیقات دانشگاهی ایران در سالهای بعد از رونق قیمت نفت چند برابر شده است. این افزایش برای یک دوره شش ساله (1359-1353) ادامه یافته است. در دوره شش ساله بعد از انقلاب، شروع جنگ، انقلاب فرهنگی و اوج سالهای جنگ (1365-1360)، عملکرد تحقیقات دانشگاهی کشور، به شدت سقوط کرده و به حداقل رسیده است که در بخش اعظم دوره شش ساله بعد نیز این کاهش دوام یافته است.
عصاره (1380الف) در پژوهشی به بررسی تطبیقی رشد انتشارات علمی ایران در نمایه استنادی علوم در سالهای 1989-1985 و 1994-1990 و مقایسه نتایج حاصل با شاخصهای موجود در دیگر کشورها پرداخت. نتایج بررسی وی نشان داد میزان انتشارات علمی ایران در دوره 1994- 1990 بیشتر از دوره 1989-1985 بوده است. درصد مشارکت ایران در سطح جهانی از سال 1985 تا 1994 تقریبا سه برابر افزایش نشان داده است. آمریکا و انگلستان در هر دو دوره، رتبههای اول و دوم مشارکت با نویسندگان ایرانی را داشتهاند. در بین مجلات هسته حاصل از تحقیق وی هیچ مجله ایرانی یافت نشد.
موسوی (1382) طی پژوهشی با عنوان امکان ارتقای ایران به ده کشور اول تولیدکننده علم به ارزیابی برخی از امکانات کشور برای جهش علمی و رسیدن به ده کشور اول تولیدکننده علم در جهان پرداخته است و در این راستا عوامل تأثیرگذار بر تولید علم و روند آن را در ایران در پنج محور نیروی انسانی بالقوه پژوهشگر، دانشگاهها و مراکز پژوهشی، انجمنهای علمی مصوّب، مجلات علمی و سمینارهای علمی مورد بررسی قرار داده است. نتایج پژوهش نشان داد اگر نیمی از اعضای هیأت علمی سالانه حداقل یک مقاله در مجلات نمایه شده توسط مؤسسه اطلاعات علمی چاپ نمایند، با توجه به اینکه 10 تا 15 درصد از پژوهشگران بیش از یک مقاله در سال چاپ میکنند، به آسانی میتوان به 10 کشور اول تولیدکننده علم رسید.
عصاره و معرفت (1384) در مقاله خود با عنوان مشارکت پژوهشگران ايراني در توليد علم جهاني در مدلاين، رشد و توسعه آثار و مقالات علمي پژوهشگران در حوزه علوم پايه و بينرشتهاي پزشکي در طي سالهاي 2003 تا 1976 در پايگاه مدلاين را مورد بررسي و مطالعه قرار دادند. نتايج پژوهش آنها نشان داد که مقالهها و آثار پژوهشگران ايراني در پايگاه اطلاعاتي مذکور در طول دوره زماني مورد بررسي افزايش چشمگيري داشته است. تعداد مدارکي که پژوهشگران ايراني در طي سالهاي مورد بررسي در آن پايگاه به چاپ رسانده اند 2695 مدرک بوده که توسط 9373 نويسنده همکار به چاپ رسيده است.
صبوری (1386) به بررسی تولید علم ایران در سال 2007 پرداخت. نتایج بیانگر آن بود که در این سال از مجموع 9061 مدارک علمی ایران در پایگاه آیاسآی، 8938 مدرک در علوم پایه، 351 مدرک در علوم اجتماعی و 30 مدرک در علوم انسانی و هنر نمایه شده است. بر اساس این پژوهش رشتههای شیمی، ریاضیات و مکانیک در منطقه و مجموعه کشورهای اسلامی جایگاه ممتاز کسب کردهاند. دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی ایران بیشترین مشارکت را در نمایه سال 2007 نشان میدهند. کشورهای آمریکا، کانادا و انگلستان رتبههای اول تا سوم را در مشارکت علمی با ایران داشتهاند.
علیجانی و کرمی (1386) در مقاله خود با عنوان بررسی بیست سال تولید علم ایران بر اساس پایگاه اطلاعاتی آی.اس.آی (1987-2006)، وضعیّت تولیدات علمی کشور را با استفاده از روش علمسنجی مورد بررسی قرار دادند. یافتهها نشان داد نزدیک به یک چهارم از تولیدات علمی کشور مربوط به حوزه شیمی و موضوعات مرتبط به شیمی میباشد. دانشگاه تهران و دانشگاه شیراز به ترتیب رتبههای اوّل و دوّم را در بین دانشگاهها و مؤسسات کشور دارا میباشند. بیشترین مشارکت بینالمللی محقّقان کشور در تولید علم با محقّقان کشورهای آمریکا، انگلستان و کانادا بوده است. به طور کلّی تولیدات علمی کشور در این دوره بیست ساله از سال 1990 روندی صعودی طی نموده است. تولیدات علمی کشور در سالهای 1988-1987 ثابت و در سال 1989 افت داشته است.
نوروزيچاکلي و همکاران (1388) در پژوهشي پانزده سال توليد علم ايران در پايگاههاي مؤسسه اطلاعات علمي در طي سالهاي 2007-1993 را مورد بررسي قرار دادند. يافتهها نشان داد که بيشترين تعداد توليدات علمي نمايهسازي شده ايران در پايگاه وبآوساینس در طي دوره پانزده ساله، مربوط به دوره پنج ساله 2003 تا 2007 بوده است. تنوّع انواع مدارک و زبان توليدات همواره رو به افزايش بوده، در عين حال بيشترين سهم در بين توليدات علمي به مقاله اختصاص داشته و بيشتر توليدات به زبان انگليسي منتشر شده است. حوزه موضوعي شيمي و علوم وابسته از جمله گروههاي موضوعي بود که بيشترين سهم را از توليدات علمي نمايهسازي شده ايران در پايگاه وبآوساینس به خود اختصاص داده بود. دانشگاه تهران داراي بيشترين توليدات علمي نمايهسازي در اين پايگاه بوده است.
2-2-2-2- تحقیقات انجام شده در سطح دانشگاهها و مؤسسات دولتی
بیگلو و حریری (1376) با مطالعه وضعیّت کمّی تولید اطلاعات علمی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی تبریز (74-67)، تولید اطلاعات علمی اعضای هیأت علمی این دانشگاه را با توجّه به رشته تخصّصی و دانشکده محل خدمت مورد بررسی قرار دادند. یافتههای پژوهش آنها نشان داد که از لحاظ توزیع و پراکندگی اعضای هیأت علمی، بیشترین تجمّع مربوط به دانشکده پزشکی است. از نظر توزیع زمینه موضوعی نیز، دانشکده پزشکی با 5/66 درصد بیشترین اطلاعات را تولید کرده است و دانشکدههای داروسازی، بهداشت و تغذیه، پرستاری و مامایی، پیراپزشکی و دندانپزشکی در ردههای بعدی تولید اطلاعات قرار دارند.
انصافی (1378) در تحقیق خود با عنوان مطالعه وضعیّت تولید اطلاعات علمی اعضای هیأت علمی بخش منابع طبیعی (جنگل و مرتع) در ایران طی سالهای 1368- 1376، میزان تولید اطلاعات علمی ارائه شده در قالب انواع انتشارات، همراه با زمینههای موضوعی آنها را مورد بررسی قرار داد. نتایج حاکی از آن بود که بیشترین میزان تولیدات علمی در قالب گزارش و حداکثر تولیدات در سال 1375 بوده است. همچنین بیشترین تولیدات از نظر موضوعی در زمینه جنگلشناسی و اکولوژی مرتع بوده است.
عصاره و آبام (1378) در پژوهش خود با عنوان بررسی کمّی فعالیّتهای علمی اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید چمران طی سالهای 1378-1363، میزان اطلاعات علمی تولید شده توسط 431 نفر از اعضای هیأت علمی را در قالب 11 دانشکده مورد مطالعه قرار دادند. بررسی تولیدات علمی، به تفکیک چهار مدرک علمی کتاب، مقاله، پایاننامه و گزارش طرح تحقیقاتی انجام گرفت. یافتههای پژوهش آنها نشان داد که 9/51 درصد از اطلاعات علمی در فاصله سالهای 1378-1373 تولید شده است. از لحاظ نوع محمل اطلاعاتی، بیشترین میزان تولیدات علمی به صورت مقاله بوده است و دانشکده کشاورزی بالاترین و دانشکده تربیت بدنی پایینترین میزان تولیدات علمی را داشتهاند. نتایج تحقیق آنها بر افزایش تدریجی انجام فعالیّتهای گروهی حکایت میکند.
رضوی (1380) در مقاله خود با عنوان بررسی وضعیّت تولید اطلاعات علمی اعضای هیأت علمی دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس، تولیدات علمی 57 عضو هیأت علمی این دانشکده را در طی سالهای 1372 تا 1377 مورد مطالعه قرار داد. نتایج پژوهش وی نشان داد روند کلّی اطلاعات علمی تولید شده در طول سالهای مورد مطالعه همواره سیر صعودی داشته است. نتایج همچنین رابطه معنیدار میان مدارک تحصیلی، مرتبههای علمی و میزان آشنایی با زبانهای خارجی به ویژه زبان انگلیسی با میزان تولید اطلاعات علمی نشان میدهد.
مهراد و زاهدانی (1380) پژوهشی با عنوان اعضای هیأت علمی دانشگاه شیراز و تولید اطلاعات علمی: بررسی کمّی سالهای 1378 – 1369 انجام دادند. یافتههای پژوهش آنها نشان میدهد بیشترین تولید اطلاعات علمی را دانشکده کشاورزی با 56/18 درصد و کمترین اطلاعات تولید شده را دانشکده حقوق با 2/2 درصد به خود اختصاص داده است. بیشتر انتشارات به زبان فارسی و در قالب مقاله میباشد. از مجموع 1595 عنوان مقاله، 99/57 درصد مقالات در مجلات داخلی و 42 درصد در مجلات خارجی به چاپ رسیده است. همچنین بیشترین تولید اطلاعات علمی به سال 1375 و کمترین تولید اطلاعات به سال 1369 مربوط میشود.
رامشک (1383) در بررسی وضعیّت کمّی تولید اطلاعات علمی به وسیله اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کاشان در سالهای 1379-1374، به این نتیجه دست یافت که تولید اطلاعات علمی توسط اعضای هیأت علمی این دانشگاه، بیشتر به صورت گروهی انجام گرفته است. از 540 عنوان منابع اطلاعاتی تولید شده، بیشترین تولیدات در قالب مقاله در مجلات علمی و کمترین تولیدات در قالب کتاب ارائه شده است. دانشکده پزشکی بیشترین و دانشکده پیراپزشکی کمترین نقش را در تولید مقالات چاپ شده در مجلات داشتهاند. نتایج تحقیق وی همچنین حاکی از چاپ 96 درصد مقالات در مجلات داخلی میباشد و تنها 4 درصد مقالات در مجلات خارجی به چاپ رسیده است. در مجموع تولید اطلاعات علمی در سالهای مورد پژوهش در این دانشگاه سیر صعودی داشته است.
گنجی و آزاد (1384) در پژوهش خود به مطالعه وضعیّت تولید اطلاعات علمی اعضای هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد پرداختند. نتایج نشان داد بیشترین میزان تولید علمی مربوط به دانشکده کشاورزی و کمترین میزان مربوط به دانشکده هنر نیشابور است. از مجموع مقالات 78/69 درصد در مجلات داخلی و 22/30 درصد در مجلات خارجی به چاپ رسیدهاند. بیشتر اطلاعات علمی تولید شده به صورت مقاله میباشد. نتایج حاکی از وجود تفاوت معنادار بین تولیدات علمی-پژوهشی اعضای دارای مدرک دکترا و اعضای دارای مدرک کارشناسی ارشد و همچنین تفاوت معنادار بین تولیدات علمی-پژوهشی اعضای هیأت علمی در چهار حوزه علوم، کشاورزی، مهندسی و علوم انسانی است.
نوري، نوروزي و ميرزايي (1385) توليدات علمي پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکي اصفهان در پايگاه اطلاعاتي وبآوساینس از سال 1976 تا پايان سال 2006 را مورد بررسي قرار دادند. يافتهها نشان داد تعداد مدارک توليد شده توسط پژوهشگران اين دانشگاه از 1976 تا 2006 رشدي صعودي داشته است. بيشترين تعداد مدارک منتشر شده دانشگاه علوم پزشکي اصفهان در مجلههاي آیاسآی مربوط به سال 2006 بوده است. از نظر نوع و زبان مدرک، بيشترين تعداد مدارک مربوط به مقالههاي اصيل و زبان تمامي آنها انگليسي بوده است. از جنبه موضوعي، بيشترين تعداد مدارک در حوزه بيماريهاي عروق محيطي به ثبت رسيده است.
اسدزاده (1386) درپژوهش خود با عنوان میزان تولید اطلاعات علمی توسط اعضای هیأت علمی دانشگاه بابل، ضمن بررسی تولید اطلاعات علمی، به مطالعه عوامل مؤثر بر افزایش و کاهش تولیدات در طی سال های 1378 تا 1384 پرداخت. یافتههای پژوهش وی برای 98 عضو هیأت علمی شاغل در دانشگاه بابل نشان داد اجرای طرح های تحقیقاتی و تألیف مقالات، بیشترین سهم در تولید علم اعضای هیأت علمی داشته است. نتایج همچنین حاکی از وجود رابطه معنادار بین تألیف مقالات و رتبه علمی اعضای هیأت علمی است. علاقه به تحقیق، آشنایی با زبانهای خارجه، ارتباط با محافل و مراکز تحقیقاتی و علمی داخلی و خارجی، روش تخصیص بودجه، آشنایی با کامپیوتر و اینترنت و شبکههای اطّلاعاتی از عوامل مؤثّر در تولید اطلاعات علمی و مدّت زمان تصویب طرحها و گزارشهای تحقیقاتی، اشتغال به کارهای اجرایی و اداری، وجود مسائل و مشکلات معیشتی از موانع تولید علم ذکر شده است.
تصویریقمصری و جهاننما (1386) تحقیقی با عنوان بررسی وضعیّت تولیدات علمی پژوهشگران پژوهشکده مهندسی در سالهای 1384-1370 انجام دادند. نتایج نشان میدهد بیشتر تولیدات علمی در کنفرانسهای ملّی و بینالمللی ارائه شده است. گروه پژوهشی شیمی بالاترین نسبت تولیدات علمی به تعداد پژوهشگران را داشته است و بیشترین تولیدات در سال 1382 منتشر شده است. آزمون همبستگی پیرسون حاکی بود بین مدرک تحصیلی و تعداد تولیدات پژوهشگران ارتباطی وجود ندارد. آنها وجود موانع مختلف برای شرکت در گردهماییهای داخلی و خارجی، طولانی بودن مراحل تصویب آثار و کمبود وقت را از مهمترین مشکلات پژوهشگران در انتشار آثار علمی عنوان کردهاند.
ابراهيمي و حياتي (1387) در مقاله خود کمّيت و کيفيّت توليد علم در دانشگاههاي ايران در پايگاههاي وبآوساینس در يک دوره ده ساله (2006–1997) بر مبناي شاخصهاي کمّي و کيفي علمسنجي (انتشارات، استنادات، عامل اثرگذار، درصد مدارک استناد شده) در قالب سه گروه دانشگاههاي وابسته به وزارت علوم، تحقيقات و فناوري، دانشگاههاي وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي و ساير دانشگاهها، مورد مقايسه و بررسي قرار دادند. نتايج پژوهش آنها نشان داد که گروههاي دانشگاهي مذکور بر مبناي شاخص کمّي توليد و شاخص کيفي استناد تفاوت معنيداري نداشته، اما بر مبناي شاخصهاي کيفي عامل اثرگذار و درصد مدارک استناد شده، دانشگاههاي وابسته به وزارت علوم، تحقيقات و فناوري نسبت به دانشگاههاي وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي از جايگاه بهتري برخوردار بودهاند. همچنين پژوهش آنها نشاندهنده نتايج متفاوت براي رتبهبندي دانشگاهها بر مبناي شاخصهاي کمّي و کيفي بود و تنها دانشگاههايي که در فهرست دانشگاههاي برتر بر اساس هر 4 شاخص کمّي و کيفي علم سنجي حضور داشتند، دانشگاههاي شيراز، صنعتي اصفهان و تبريز بودند.
امینپور، کبیری و ناجی (1387) دستاوردهای دو دهه حضور دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در عرصه تولید علم را مورد بررسی قرار دادند. آنها ضمن سنجش مقالات نمایه شده توسط پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در بانک اطلاعاتی مدلاین و آیاسآی طی سالهای 1985 تا 2006 میلادی، به رتبهبندی فعالیّتهای پژوهشی دانشکدهها و مراکز تحقیقاتی وابسته به این دانشگاه پرداختند. نتایج این تحقیق بیانگر رشد صعودی مقالات علمی نمایه شده دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در بانکهای اطلاعاتی مذکور، طی سالهای مورد مطالعه، به ویژه از سال 2002 میباشد. بیشترین تولیدات علمی مربوط به دانشکده پزشکی بوده است و دانشکده داروسازی و مرکز تحقیقات قلب و عروق در رتبههای بعدی تولید علم قرار دارند.
امیرسالاری (1387) در تحقیقی تحت عنوان دانشگاه علوم پزشکی تهران: تولیدکننده بیش از یک چهارم علم طب کودکان در میان دانشگاههای علوم پزشکی ایران، به بررسی تمامی مقالات منتشر شده در حوزه طب کودکان در بین سالهای 1975 تا 2007 در مجلات علمی- پژوهشی نمایه شده در مدلاین پرداخت. نتایج تحقیق وی تعداد 819 مقاله منتشر شده در ایران در این فاصله زمانی را نشان داد که 565 مورد توسط دانشگاههای علوم پزشکی انجام شده است. از بین دانشگاههای علوم پزشکی، دانشگاه تهران با 1/25 درصد در رتبه اوّل قرار گرفته است. از نظر مجموع ضرایب تأثیر، مقالات دانشگاههای تهران، شهید بهشتی و شیراز به ترتیب رتبههای اوّل تا سوّم را به دست آوردهاند و رتبههای نخست میانگین ضریب تأثیر مقالات به دانشگاههای کرمان، تبریز و ارومیه اختصاص دارد.
بینش و مقصودی دریه (1387) در بررسی وضعیّت انتشارات علمی دانشگاههای ایران در بازه زمانی 2006-2002 بر اساس پایگاه وبآوساینس به این نتیجه دست یافتند که دانشگاه تهران در طی سالهای مورد مطالعه بالاترین انتشارات را در بین دانشگاههای کشور دارا بوده است. موضوع شیمی، بیشترین حجم مدارک ایرانی نمایه شده را در پایگاه وبآوساینس به خود اختصاص داده است. بالاترین نوع مدارک منتشره در مجلات آیاسآی مربوط به مقالات و زبان عمده مدارک منتشر شده انگلیسی است. دانشگاههای ایران بیشترین میزان همکاری در زمینه انتشار مدارک علمی را با کشورهای آمریکا و کانادا داشتهاند.
حسنزاده و همکاران (1387) در پژوهشي به بررسی توليدات علمي نويسندگان دانشگاه علوم پزشکي ايران همراه با شبکههاي تأليف مشترک در پايگاه وبآوساینس تا پايان سال 2007 ميلادي پرداختند. يافتههاي آنها حاکي از آن بود که تعداد مقالات نويسندگان دانشگاه علوم پزشکي ايران در آن پايگاه سيري صعودي داشته و بيشترين تعداد مدارک منتشر شده مربوط به سال 2006 بوده است. مقالات اصيل از لحاظ نوع مدرک بيشترين تعداد را به خود اختصاص داده است. از لحاظ موضوعي بالاترين تعداد مدارک مربوط به جراحي بوده و حوزه ايمونولوژي بيشترين همکاري را در تأليف داشته است.
سبحانی، تبری و طایفه (1387) به بررسی وضعیّت تولید مقالات علمی توسط اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی گیلان، در چهار پایگاه اطلاعاتی وبآونالج، جهاد دانشگاهی، ایران مدکس و اسکوپوس پرداختند. اطلاعات حاصل از پژوهش آنها در مورد 334 عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی گیلان نشان میدهد که در پنچ سال اخیر تعداد مقالات فارسی و لاتین منتشر شده توسط اعضای هیأت علمی دانشگاه رشد زیادی داشته است. از مجموع 879 مقاله منتشر شده، بیشترین تعداد مقالات (47/77) مربوط به دانشکده پزشکی است و گروه بیماریهای داخلی بیشترین تعداد مقالات را منتشر نموده است.
شاهبداغی و شکفته (1388) پژوهشی با عنوان بررسی وضعیّت انتشار و استناد به مقالات دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در نمایهنامههای استنادی تامسون (آیاسآی) در سالهای 1998 تا 2007 انجام دادند. مطالعه آنها نشان میداد در مجموع 1431 مقاله از دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در پایگاه وبآوساینس در محدوده سالهای مورد بررسی انتشار یافته است. انتشارات مقالات رشد صعودی داشته و در سال 2007 به صورت جهشی بوده است. بیشتر مقالات در زمینه فارماکولوژی بوده و سال 2006 بالاترین میزان استناد به مقالات را داشته است. منحنی استناد به مقالات نیز روند رو به رشدی را نشان میدهد.
عصاره و باوی (1388) در بررسی وضعیّت تولید اطلاعات علمی توسط اعضای هیأت علمی پژهشگاه صنعت نفت در سالهای 1382-1368، روند و میزان تولید اطّلاعات علمی این پژوهشگاه را به تفکیک نوع مدارک (طرحهای تحقیقاتی خاتمه یافته، مقالههای ارائه شده، کتابهای تألیف و ترجمه شده و پایاننامههای هدایت شده) مورد مطالعه قرار دادند. نتایج تحقیق آنها حاکی از تولید 3192 اثر علمی میباشد. مقالات و سپس طرحهای تحقیقاتی خاتمه یافته بیشترین نوع تولیدات را به خود اختصاص دادهاند. تولید اطلاعات علمی طی سالهای 1368 تا 1377 روند افزایشی داشته و از سال 1377 به بعد نسبتاً ثابت مانده است. سه موضوع پتروشیمی، مهندسی شیمی و مخازن هیدروکربوری بیشترین تعداد مدارک علمی تولید شده را داشتهاند.
ابراهیمی و جوکار (1389) به بررسی وضعیّت انتشارات علمی دانشگاههای علوم پزشکی ایران بر مبنای شاخصهای کمّی و کیفی علمسنجی در سالهای 2006-1997 پرداختند. نتایج پژوهش آنها حاکی بود از نظر تولید علم بر مبنای کمّی دانشگاههای علوم پزشکی تهران، شهید بهشتی، شیراز و مشهد به ترتیب رتبههای برتر را به خود اختصاص دادهاند. رتبهبندی آنها برای دانشگاههای مورد بررسی بر مبنای میزان استنادات دانشگاههای علوم پزشکی تهران، شهید بهشتی، مشهد و شیراز را رتبههای برتر نشان میداد. از لحاظ تأثیر استنادی دانشگاههای علوم پزشکی مشهد، کرمان، تهران و کرمانشاه و از لحاظ میزان درصد مدارک استناد شده دانشگاههای علوم پزشکی مشهد، کرمان، بقیها... و شهید بهشتی رتبههای برتر را داشتهاند. دانشگاه علوم پزشکی مشهد تنها دانشگاهی است که بر مبنای هر چهار شاخص در فهرست دانشگاههای برتر قرار گرفته است.
عصاره و زارع (2010) پژوهشي با عنوان بررسي توليدات علمي دانشگاه تهران در پايگاه اطلاعاتي وبآوساينس در طي سالهاي 1989 تا 2009 انجام دادند. يافتهها نشان داد که نويسندگان دانشگاه تهران 6099 مدرک علمي در طي سالهاي مورد مطالعه منتشر کردهاند. بر اساس تعداد انتشارات استخراج شده از پايگاه وبآوساينس، دانشگاه تهران بيشترين تعداد مدارک را نسبت به ديگر دانشگاههاي ايران منتشر کرده و در ميان دانشگاهها رتبه اول را کسب نموده است.. يافتهها همچنين نشان داد 7/82 درصد از مدارک به شکل مقاله منتشر شدهاند. 6/99 درصد مدارک به زبان انگليسي نوشته شدهاند . اين مدارک در 1926 مجله منتشر شده است. نرخ رشد انتشارات دانشگاه تهران در هر سال تقريبا 8/37 درصد است. نويسندگان دانشگاه تهران با پژوهشگراني از 81 کشور همکاري داشتهاند که نويسندگان کشور آمريکا در مکان اول قرار دارند.
2-2-2-3- تحقیقات انجام شده در سطح دانشگاه آزاد اسلامی
سامانيان (1382) در پژوهشي وضعيّت کمّي توليد اطلاعات علمي اعضاي هيأت علمي دانشگاههاي آزاد اسلامي سراسر کشور در سالهاي 1377 – 1375 را مورد بررسي قرار داد. نتايج پژوهش وی نشان داد روند توليد مقالات علمي، اجراي طرحهاي پژوهشي و تأليف کتاب در بين گروههاي آموزشي در طول سالهاي مورد تحقيق صعودي بوده است. بيشترين توليد اطلاعات علمي از نظر موضوعي به گروه آموزشي علوم انساني و کمترين آن به گروه آموزشي هنر تعلق داشته است. همچنين از ميان مناطق دهگانه دانشگاه آزاد اسلامي منطقه 8 که در برگيرنده واحدهاي دانشگاهي مستقر در شهر تهران و شهرهاي مجاور آن مي باشد از توليدات علمي بالاتري برخوردار بوده است.
زارعی و فامیلروحانی (1388) پژوهشی با عنوان علمسنجی: بررسی وضعیّت تحقیقات اعضای هیأت علمی دانشگاههای آزاد اسلامی منطقه پنج و شناسایی مشکلات آنها در تولید اطلاعات علمی انجام دادند. یافتههای پژوهش نشان داد که بین سابقه کار آموزشی- پژوهشی و تولیدات علمی رابطه معنیداری وجود دارد. بیشترین تولیدات علمی در حوزه علوم انسانی و در قالب مقاله انجام شده است. 4/10 درصد از جامعه پژوهش، تولیدات علمی خود را در مجلات خارجی به چاپ رساندهاند. مشکلات اعضای هیأت علمی در مجموع به سه مقوله کلّی تقسیم شده است: مشکلات پژوهشی، مشکلات آموزشی و مشکلات منابع و تجهیزات کتابخانه.
2-2-3- مطالعات انجام شده در خارج از کشور
مرور پژوهشهای انجام یافته در خارج کشور نشان میدهد تا کنون پژوهشی که تولیدات علمی دانشگاه آزاد اسلامی را در پایگاه وبآوساینس بررسی نماید انجام نگرفته است. با وجود این، تحقیقات کلیدی بسیاری در خارج از کشور برای سنجش وضعیّت علم در سطح دانشگاهی و مؤسسهای انجام شده است که به تعدادی از آنها اشاره میشود.
روشتن و ملتزر (1981) پژوهشي با عنوان توليدات پژوهشي، درآمد دانشگاهي و تأثيرات علمي (استنادات) 169 دانشگاه بريتانيا، کانادا و آمريکا (1977) انجام دادند. در اين پژوهش 169 دانشگاه بريتانيا، کانادا و آمريکا بر اساس توليداتشان در همه رشتهها مورد ارزيابي قرار گرفتند. همچنين دادههايي در مورد درآمد دانشگاه، سال تأسيس دانشگاه، تعداد مجلات مشترک سال جاري، تعداد دانشجويان، تعداد کل اعضاي هيأت علمي، و نيز تعداد انتشارات، ميزان اعتبار و استنادات اعضاي هيأت علمي بخش روانشناسي گردآوري شد. رتبه بندي 100 دانشگاه برتر سه کشور بريتانيا، کانادا و آمريکا در نمايه استنادي علوم، علوم اجتماعي و هنر و علوم انساني نشان داد که دانشگاه هاروارد؛ دانشگاه تگزاس؛ دانشگاه کاليفرنيا در لسآنجلس؛ دانشگاه لندن در انگليس؛ دانشگاه ويسکانسين؛ دانشگاه ايلينوي؛ دانشگاه مينسوتا؛ دانشگاه کاليفرنيا در برکلي؛ دانشگاه استنفورد و دانشگاه واشنگتن ده دانشگاه پرتوليد هستند. يافتهها نشان داد از 100 دانشگاه پرتوليد، 50 دانشگاه از بريتانيا ميباشد، در حالي که 11 دانشگاه از کانادا است.
کيم (2000) طي پژوهشي با عنوان تحليل کتابسنجي توليدات علمي گروه شيمي دانشگاه ملّي سئول طي سالهای 1998- 1992 بر اساس دادههاي مؤسسه اطلاعات علمي، تعداد مقالات منتشر شده در مجلات و دفعات استناد به اين مقالات را مورد بررسي قرار داد. نتايج اين تحقيق نشان داد 651 مقاله توسط 29 عضو هيأت علمي سئول منتشر شده و در نمايه استنادي علوم نمايه شده است. 33/88 درصد از اين مقالات در نشريات معتبر داخلي و 67/11 درصد مقالات در نشريات خارجي به چاپ رسيده است. علاوه بر اين، از مجموع مقالات ياد شده 3/59 درصد توسط يک يا بيش از يک عضو از گروه شيمي اين دانشگاه توليد شده است. 3/29 درصد با همکاري اساتيد اين گروه و ساير اساتيد کرهاي توليد شده است. نيمي از مقالات در مجلاتي منتشر شده که عامل اثرگذاري يک يا بالاتر داشتهاند. مقالات منتشر شده در مجلات آلمان، ايالات متحده و انگلستان استنادات بيشتري دريافت نمودهاند.
اوزن (2002) در پژوهشی با عنوان رتبهبندی تولیدات علمی مؤسسات بر اساس انتشارات آنها در زمینه علمسنجی، اطلاعسنجی و کتابسنجی طی سالهای 1981 تا 2000، به رتبهبندی مؤسسات پرداخت. در این پژوهش، ده مجله علمی که مقالات اصلی را در زمینه علمسنجی، اطلاعسنجی و کتابسنجی منتشر مینماید مورد بررسی قرار گرفت. وابستگی سازمانی نویسندگان در تمام شمارهها بررسی شد و رتبهبندی از طریق دادن اعتبار به نویسندگان مؤسسات بر اساس تألیفات آنها انجام گرفت. یافتهها نشان داد که دانشگاه شفلید انگلستان، دانشگاه کارولینای شمالی آمریکا، دانشگاه لیدن هلند، دانشگاه شهری لندن انگلستان، مؤسسه ملّی علوم، فنآوری و مطالعات توسعه هندوستان، دانشگاه ساکس انگلستان، دانشگاه ایلینوی آمریکا، دانشگاه میشیگان آمریکا، آکادمی علوم مجارستان و دانشگاه ایندیانای آمریکا به ترتیب بیشترین توسعه را در زمینه علمسنجی، اطلاعسنجی و کتابسنجی در طی سالهای 1981 تا 2000 داشتهاند.
لی (2003) در تحقیقی به بررسی تولیدات علمی مؤسسه زیستشناسی سلولی و مولکولی سنگاپور طی ده سال از بدو تأسیس این مؤسسه پرداخت. در این تحقیق دروندادهای تحقیقاتی و همچنین بروندادها (انتشارات، دانشجویان فارغالتحصیل و اختراعات ثبت شده) مورد بررسی قرار گرفتهاند. یافتههای وی نشان میدهد مؤسسه زیستشناسی سلولی و مولکولی سنگاپور طی ده سال، 395 مقاله تحقیقی، 33 جلد کتاب، 24 مقاله کنفرانس، 4 رساله، 46 فارغالتحصیل دکترا و 14 فارغالتحصیل فوق لیسانس و 10 پروانه ثبت اختراع داشته است. از نظر ارزش جهانی، مقالات 6/95 درصد از پژوهشگران این مؤسسه در مجلات آیاسآی منتشر شده است. میزان متوسط استناد به مقالات 25 تا 30 میباشد.
ولازو، لنز و دیمیس (2004) در پژوهشی با عنوان تمرکز علوم در دانشگاههای دولتی برزیل ارتباط بین نوع دانشگاه، تعداد درجههای ارائه شده، تعداد اعضای هیأت علمی و تعداد مقالات منتشر شده را بررسی کردند. یافتههای آنها نشان داد که طی 20 سال گذشته رشد علم در دانشگاههای برزیل سرعت زیادی داشته است. علیرغم وجود دانشگاههایی که توسط بخش خصوصی اداره میشوند، پایه و اساس بیشتر تحقیقات و انتشارات فنی دانشگاههای مورد حمایت دولت هستند. تفاوت عمده دانشگاههای دولتی و خصوصی در سرمایهگذاری برای دورههای بالاتر از لیسانس میباشد. همچنین نتایج نشان داد که ارتباط قوی بین تحقیقات انجام شده با همکاران خارجی و میزان استناد به انتشارات وجود دارد که این گرایش از ویژگی بسیاری از کشورهای در حال توسعه و کشورهای کمتر توسعه یافته میباشد.
جاکيک و همکاران (2006) در تحقيق خود بروندادهاي تحقيقاتي دانشگاههاي کرواسي از 2004-1996، ثبت شده از طريق نمايه گسترش يافته علوم اجتماعي که در زمينه علوم سخت در 6 دانشگاه کرواسي تأليف شده است مورد ارزيابي قرار دادند. آنها در این پژوهش نويسندگاني که بيشتر مورد استناد قرار گرفتهاند، نويسندگاني که مقالاتي در زمينه طبيعت و علوم منتشر کردهاند، و برندگان جوايز نوبل و نشان فيلدز را مورد بررسي قرار دادند. نتايج تحقيق آنها نشان داد که از مجموع 11068 مقاله نوشته شده به وسيله دانشمندان کرواسي، 7527 مقاله توسط دانشمندان دانشگاههاي کرواسي توليد شده است. از ميان 6 دانشگاه، دانشگاه زاگرب، که قديميترين و بزرگترين دانشگاه کرواسي ميباشد از 5 دانشگاه ديگر توليدات بيشتري داشته است. دانشمنداني که تحقيقاتي در علوم سخت در 6 دانشگاه کرواسي انجام دادهاند، در حدود 68 درصد مقالات منتشر شده به وسيله دانشمندان کرواسي را تشکيل ميدهند. توليدات کم محقّقان دانشگاه کرواسي، فقدان مقالات با استناد بالا و نبود برندگان جوايز نوبل و نشان فيلدز نشان ميداد که هيچ کدام از دانشگاههاي کرواسي جزء 500 دانشگاه معتبر دنيا نيستند.
سلک و هودوزي (2006) در مطالعهاي فعاليّتهاي علمي دانشجويان در دانشکده پزشکي براتيسلاوا در سالهاي 2000 تا 2004 : يک مطالعه علمسنجي، موفقيّتهاي انتشاراتي مقالات مربوط به فعاليّتهاي علمي دانشجويي که در کنفرانس فعاليّتهاي علمي دانشجويي در دانشکده پزشکي براتيسلاوا در طي پنج سال ارائه شده را ارزيابي کردند. آنها نام نويسندگان اوّل آثار ارائه شده در پاپ مد/مدلاين و وبآوساينس مؤسسه اطلاعات علمي تامسون/ نمايه جاري مورد جستجو قرار دادند. نتايج پژوهش آنها نشان داد تعداد کل آثار ارائه شده در کنفرانس فعاليّتهاي علمي دانشجويي 141 عنوان ميباشد و نقاط انتشاراتي به تدريج در طول سالهاي 2000 تا 2003 افزايش يافته است. در نتيجه فعاليّتهاي تحقيقاتي دانشجويان پزشکي ميتواند به صورت قابل توجهي بروندادهاي انتشاراتي دانشکده پزشکي را تحت تأثير قرار دهد و بايد بيشتر مورد حمايت قرار گيرند.
برزکینا و خرنوا (2007) در پژوهش خود با عنوان پایگاه اطّلاعاتی وبآوساینس به عنوان یک معیار برای ارزیابی فعالیّتهای تحقیقاتی دانشمندان بلغارستان، فعالیّتهای انتشاراتی دانشمندان آکادمی ملّی علوم بلغار، رتبه انعکاس مقالات آنها در پایگاه وبآوساینس و دادههای مربوط به استناد محقّقان بلغاری را مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد که 16119 اثر از دانشمندان بلغاری در سالهای 2006-1993 در پایگاه وبآوساینس به ثبت رسیده است که بیشتر این انتشارات (7/54 درصد) متعلق به کارکنان آکادمی ملّی علوم بلغار میباشد. رشد فعالیّتهای انتشاراتی این آکادمی در طول سالهای مورد بررسی وضعیّت ثابتی نداشته است. به طور متوسط هر دانشمندی در سال 4/1 مقاله منتشر کرده است. بیشتر مقالات نویسندگان بلغاری در زمینه علوم فیریکی میباشد. رتبه انعکاس انتشارات کارکنان علمی آکادمی ملّی علوم بلغار در پایگاه وبآوساینس از 2006-1993 به طور متوسط 10 درصد بوده است. نتایج حاکی از افزایش تعداد استنادات به آثار نویسندگان بلغاری در هر سال میباشد.
سووکن، ناگارجان و شارما (2007) در مقالهاي با عنوان بروندادهاي پژوهشي اعضاي هيأت علمي علوم گياهي در دانشگاههاي مرکزي هند: يک مطالعه کتابسنجي، تعداد 348 پيشينه کتابشناختي بازيابي شده از نمايه استنادي گسترش يافته علوم مؤسسه اطلاعات علمي در زمينه علوم گياهي در يک دوره زماني ده ساله از 1997 تا 2006 مورد بررسي قرار دادند. بروندادها بر اساس سال، نوع مدرک، الگوي نويسندگي و الگوي مشارکت در سطوح مختلف بينالمللي، ملّي و محلي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافتهها نشان داد نوشتههاي علوم گياهي همواره در طول دوره مورد مطالعه به جز سالهاي 1997 و 2002 رشد داشته است و مقالات، منبع برجسته انتشار نوشتههاي علوم گياهي ميباشد. پژوهشهاي علوم گياهي در دانشگاههاي مرکزي هند مشارکتي است و همکاري بيشتر در سطح محلي است. اعضاي هيأت علمي ترجيح ميدهند مقالاتشان را در مجلات بينالمللي کشورهاي خارجي به ويژه کشور آلمان منتشر نمايند. يافتههاي آنها همچنين نشان داد که توليدات نويسندگان با توزيع لوتکا مطابقت دارد در حالي که پراکندگي مقالات مجلات با توزيع برادفورد مطابقت ندارد.
گومز و همکاران (2009)، در پژوهشي با عنوان عملکرد ساختاري و پژوهشي دانشگاههاي اسپانيا، با توصيف شاخصهاي ساختار، درونداد و برونداد و بررسي روابط بين اين شاخصها، وضعيّت دانشگاههاي اسپانيا را مورد مطالعه و تحليل قرار دادند. نتايج پژوهش نشان داد که دانشگاههاي دولتي قديميتر و از نظر تعداد دانشجو و استاد بزرگتر از دانشگاههاي غيردولتي هستند. از نظر بروندادي نيز دانشگاههاي دولتي تحقيقمدارتر از دانشگاههاي خصوصي ميباشند. بيشتر انتشارات آنها بينالمللي بوده و به ازاي هر استاد، توليدات بالاتري را در انتشارات آياسآي ارائه ميدهند. از طرف ديگر دانشگاههاي خصوصي بيشتر آموزشمدار هستند. تعداد کم توليدات علمي اين دانشگاهها به علت تاريخ کوتاه آنها بيان شده است. همچنين نتايج حاکي از وجود ارتباط مثبت بين اندازه دانشگاه از نظر تعداد داشجو و استاد و تعداد انتشارات آياسآي ميباشد. در راستاي افزايش همکاريهاي داخلي، همکاري با شرکتها نيز رو به افزايش دارد و اين امر در دانشگاههاي تخصّصي جوان که در مناطق ثروتمند قرار دارند متداولتر است.
استاجیک و همکاران (2010) در بررسی تولیدات علمی بیوپزشکی اعضای هیأت علمی پزشکی دانشگاه موستار و بیمارستان دانشگاه موستار در سالهای 2008-1999، مقالات نمایه شده در این زمینه در پایگاه پاپمد را مورد تحلیل قرار دادند. نتایج نشان داد 76 مقاله در طی این سالها منتشر شده است که 366 نویسنده در نوشتن این مقالات همکاری داشتهاند. از این تعداد به 228 نویسنده هر کدام یک مقاله اختصاص داشته است در حالیکه 161 نویسنده در نوشتن فقط یک مقاله مشارکت داشتهاند. بالاترین میزان مقالات در کرواسی، بوسنی و هرزگوئین منتشر شده است. بیشتر مقالات منتشر شده به تحقیقات بالینی مربوط میشود و کمترین مقالات در زمینه علوم بیوپزشکی پایه به ثبت رسیده است.
2-2-4- جمعبندی
اهمیّت تولیدات علمی نمایهسازی شده در پایگاههای استنادی تامسون به عنوان یکی از شاخصهای مهم در ارزیابی تولیدات علمی کشورها و مؤسسات علمی باعث شده تا پژوهشهای مختلفی در رابطه با سنجش تولیدات علمی کشورها و مؤسسات و همچنین رتبهبندی آنها در این پایگاه صورت گیرد. در این پژوهشها، عمدتاً تعیین روند تولید علم، نوع، زبان، پوشش موضوعی و اثربخشی تولیدات، مجلات منتشرکننده تولیدات علمی و ضریب تأثیر آنها، میزان مشارکت نویسندگان، پرکارترین و پراستنادترین نویسندگان مورد توجه بوده و به نتایج قابل توجهی دست یافتهاند. این در حالی است که پژوهش جامعی که تولید علم دانشگاه آزاد اسلامی را در پایگاه وبآوساینس مورد بررسی قرار دهد چه در داخل و چه در خارج از کشور انجام نگرفته است. بدیهی است که تصاویر ارائه شده از ایران و دانشگاهها و مؤسسات ایران میتواند تا حدودی سطح انتظارات ما را از دانشگاه آزاد اسلامی روشن نماید.
2-3- سئوالات پژوهش
1- روند توليد علم نويسندگان دانشگاه آزاد اسلامي در سالهاي 1985 تا 2009 بر اساس پايگاه وبآوساينس چگونه است ؟
2- نويسندگان دانشگاه آزاد اسلامی بيشتر به کدام زبان انتشارات خود را در پايگاه وبآوساينس در سالهاي 1985تا 2009 منتشر کردهاند؟
3- توليدات علمي دانشگاه آزاد اسلامي در در پايگاه وبآوساينس در سالهاي 1985 تا 2009 در چه قالبهايي ارائه شده است؟
4- پوشش موضوعي توليدات علمي دانشگاه آزاد اسلامي در پايگاه وبآوساينس در سالهاي 1985 تا 2009 چگونه است؟
5- توليدات علمي دانشگاه آزاد اسلامي در مقايسه با کل توليدات ايران در پايگاه وبآوساينس در سالهای 1985 تا 2009 چه سهمی دارد؟
6- ميزان اثربخشي تولیدات دانشگاه آزاد اسلامي در پايگاه وبآوساينس در سالهاي 1985 تا 2009 چگونه است؟
7- نويسندگان دانشگاه آزاد اسلامي، در سالهاي 1985 تا 2009 توليدات خود را بيشتر در کدام مجلات به چاپ رساندهاند و ضريب تأثير اين مجلات چگونه است؟
8- پرکارترين نويسندگان دانشگاه آزاد اسلامي در پايگاه وبآوساينس در سالهاي 1985 تا 2009 چه کساني هستند؟
9- پراستنادترين نویسندگان دانشگاه آزاد اسلامي در پايگاه وبآوساينس در سالهاي 1985 تا 2009 چه کسانی هستند؟
10- ميزان مشارکت نويسندگان دانشگاه آزاد اسلامي در پايگاه وبآوساينس در سالهاي 1985 تا 2009 چگونه مي باشد؟
2-4- تعاريف مفهومی و عملياتی اصطلاحات علمی
2-4-1- تعاریف مفهومی
وبآوساینس: یکی از محصولات مؤسسه تامسون است که شامل سه نمایه استنادی علوم، نمایه استنادی علوم اجتماعی و نمایه استنادی هنر و علوم انسانی میباشد. این پایگاه استنادی فهرست مقالات بیش از 12000 عنوان مجله بسیار معتبر را پوشش میدهد (وبآوساینس، 2011).
ئیاسآی: این پایگاه از طریق وبآونالج مؤسسه علمی تامسون قابل دسترس است. ئیاسآی تعداد کل مقالهها، استناد و نسبت استناد به هر مقاله را در بازههای زمانی 10 ساله و در قالب 22 گروه موضوعی فراهم میکند و بر همین اساس رتبه جهانی کشورها، سازمانها، دانشمندان و نشریات را در دسترس قرار میدهد (ساینسواچ، 2011).
جیسیآر: جیسیآر یا گزارشهای استنادی مجلات یکی از پایگاههای استنادی مؤسسه علمی تامسون است. در این پایگاه گزارش استنادی مجلات علمی ارائه میشود که با استفاده از این اطلاعات میتوان به ارزشیابی و مقایسه مجلات علمی پرداخت. این پایگاه به سنجش تأثیر مجلات کمک میکند و روابط بین مجلات استنادکننده و استناد شونده را در قالبی روشن و آسان مشخص میسازد (جیسیآر، 2010).
2-4-2- تعاریف عملیاتی
دانشگاه آزاد اسلامی: منظور از دانشگاه آزاد اسلامي يك مجموعه فرهنگي، علمي و آموزشي غيردولتي و غيرانتفاعي با 357 واحد دانشگاهي است.
توليدات علمی دانشگاه آزاد اسلامی: منظور کلیه آثار دانشگاه آزاد اسلامی (اعم از مقالات پژوهشی، مقالات مروری، یادداشتهای پژوهشی و نامهها و ... ) میباشد که طی سالهای 1985 تا 2009 در پایگاه وبآوساینس نمایه شده است.
نویسندگان دانشگاه آزاد اسلامی: در اين پژوهش منظور از نويسندگان دانشگاه آزاد اسلامی، اعضاي هيأت علمي، كارمندان پژوهشي و غير پژوهشي و دانشجويان تمامي واحدهاي دانشگاهي ميباشد که در مجلات مهم بینالمللی (مجلات تحت پوشش مؤسسه اطلاعات علمی) اثر منتشر کرده باشند و نام آنها در فیلد AU (نویسندگان) در دادههای استخراج شده از پایگاههای وبآوساینس آمده باشد.
پرکارترین نویسندگان دانشگاه آزاد اسلامی: آن دسته از نویسندگان دانشگاه آزاد اسلامی که در مقام نویسنده مسئول20 درصد از تولیدات دانشگاه آزاد اسلامی در پایگاه وبآوساینس را به خود اختصاص دادهاند. اختصاص بیشتر تولیدات به درصد کمی از نویسندگان و اختصاص بخش کوچکی از تولیدات به درصد زیادی از نویسندگان از قانون 20/80 پارتو پیروی میکند. بر اساس قانون 20/80، 20 درصد مردم، هشتاد درصد ثروت را در اختیار داشته، و 80 درصد دیگر، 20 درصد آن را در اختیار دارند (قانون 20/80 چیست، 2008).
پراستنادترین نویسندگان دانشگاه آزاد اسلامی: آن دسته از نویسندگان دانشگاه آزاد اسلامی که در مقام نویسنده مسئول، بیشتر از 50 استناد در پایگاه وبآوساینس دریافت کردهاند (نقطه برش).
حوزههای موضوعی: مؤسسه علمی تامسون به هر یک از نشریات موجود در پایگاه ئیاسآی یک موضوع اختصاص میدهد که در کل 22 حوزه موضوعی را شامل میشود. حوزههای موضوعی مذکور عبارتند از: علوم فضا، علوم اجتماعی، روانپزشکی و روانشناسی، علوم گیاهی و جانوری، فیزیک، داروشناسی، علوم رفتاری و عصبی، علوم چند رشتهای، زیستشناسی مولکولی و ژنتیک، میکروبیولوژی، ریاضیات، علوم مواد، ایمنیشناسی، محیط زیست، بومشناسی، مهندسی، اقتصاد و بازرگانی، علوم کامپیوتر، پزشکی بالینی، شیمی، زیستشناسی و بیوشیمی و علوم کشاورزی.
اثربخشی تولیدات علمی: منظور از اثربخشی تولیدات علمی دانشگاه آزاد اسلامی در این پژوهش، میزان مورد استناد قرار گرفتن تولیدات علمی این مؤسسه میباشد. برای محاسبه اثربخشی تولیدات، تعداد استنادات بر تعداد تولیدات علمی تقسیم میشود.
مشارکت علمی: تولیداتی که با همکاری دو یا بیش از دو نویسنده انجام شده است و حدّاقل یکی از نویسندگان از دانشگاه آزاد اسلامی باشد.
مجموعه مجلات دانشگاه آزاد اسلامی: مجلات نمایه شده در پایگاه وبآوساینس که تولیدات علمی دانشگاه آزاد اسلامی در آنها به چاپ رسیده است.
فهرست منابع و مآخذ
الف. منابع فارسی
ابراهيمي، سعيده. مطالعه ميزان حضور مؤسسات علمي و پژوهشي ايران در تحقيقات بينالملل (پايگاه آیاسآي وبآوساینس) بر مبناي شاخصهاي کمّی و كيفي علمسنجي در سالهاي 2006 – 1997. پاياننامه كارشناسي ارشد کتابداری و اطلاعرسانی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شیراز، 1386.
ابراهیمی، سعیده؛ و عبدالرسول جوکار. (1389). "وضعیت انتشار علمی دانشگاههای علوم پزشکی ایران بر مبنای شاخصهای کمّی و کیفی علمسنجی در سالهای 2006-1997". مدیریت اطلاعات سلامت، 7 (3): 289-270.
ابراهيمي، سعيده؛ و زهیر حياتی. (1387). "کمّيت و کيفيّت علم در دانشگاههای ايران". انديشههاي نوين تربيتي، 3: 126- 105.
اسدزاده، زهرا. (1386). "میزان تولید اطلاعات علمی توسط اعضای هیأت علمی دانشگاه بابل". فصلنامه کتاب، 70: 230- 215.
اعتماد، شاپور. (1373). "تصویر علمی ایران در جهان". اطلاعرسانی، 10 (4): 53-42.
اعتماد، شاپور و همکاران. (1382). "ساختار معرفتی علم در ایران (سال 2001)". نامه علوم اجتماعی، 26: 242-219.
امانی، مجتبی؛ و ابوذر بابااحمدی. 1384. "ناکارآمدی عامل تأثیرگذار (IF) در ارزیابی مقالات و یافتههای علمی". رهیافت، 26: 76-70.
امیرحسینی، مازیار. (1371). "کتابسنجی و اطلاعسنجی". فصلنامه کتاب، 3: 209 -183.
امیرسالاری، سوزان و همکاران. (1387). "دانشگاه علوم پزشکی تهران: تولیدکننده بیش ار یک چهارم علم طب کودکان در میان دانشگاههای علوم پزشکی ایران". بیماریهای کودکان ایران، 18: 27-21.
امینپور، فرزانه؛ پیام کبیری؛ و همایون ناجی. (1387). "دستاوردهای دو دهه حضور دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در عرصه تولید علم". آموزش در علوم پزشکی، 8 (1): 174-164.
انصافی، سکینه. (1378). "مطالعه وضعیت تولید اطلاعات اعضای هیأت علمی بخش منابع طبیعی (جنگل و مرتع) در ایران طی سالهای 1376- 1368". فصلنامه کتاب، : 115-97.
براون، تيبور؛ ولفگانگ گلانزل؛ و آندرئاس شوبرت. (1374). "شاخصهاي علمسنجی، ارزيابی تطبيقی فعاليتهاي انتشاراتي و تاثيرگذاري ارجاعات 32 کشور". ترجمه محمد اسماعيل رياحی. رهيافت، 8: 80-70.
برونوفسکی، یاکوب. (1368). شناخت عمومی علم. ترجمه محمدعلی پورعبداله. مشهد: مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی.
بیگلو، محمدحسین؛ و مهرانگیز حریری. (1376). "مطالعه وضعیت کمّی تولید اطلاعات اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی تبریز". مدرس علوم انسانی، 3: 77-61.
بینش، مژگان؛ و رؤیا مقصودی دریه. (1387). "بررسی وضعیت انتشارات علمی دانشگاههای ایران در بازه زمانی 2006-2002 (بر اساس پایگاه وبآوساینس)". کتابداری، 42 (47): 154-139.
تصویریقمصری، فاطمه؛ و محمدرضا جهاننما. (1386). "بررسی وضعیت تولیدات علمی پژوهشگران پژوهشکده مهندسی در سالهای 1384-1370". کتابداری و اطلاعرسانی. 10 (2): 124-107.
جاسبی، عبدالله. (1389). "پیام دکتر جاسبی به مناسبت آغاز سال جدید تحصیلی دانشگاهها". سایت دانشگاه آزاد اسلامی. http://iauhportal.blogfa.com/post-717.aspx، (دسترسی در 8/11/89).
جوکار، عبدالرسول، و سعیده ابراهیمی (1386). "میزان گرایش ملیتها در استناد به تولیدات علمی ایرانیان". فصلنامه کتابداری و اطلاعرسانی، 10(4): 236-213.
حاجیزینالعابدینی، محسن؛ و فریده عصاره. (1386). "وبسنجی: اصول و مبانی". فصلنامه کتاب، 71: 212-189.
حری، عباس. (1381). "تحلیل استنادی". دایره المعارف کتابداری و اطلاع رسانی. ج. 1. : 620-616. تهران: کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران.
حری، عباس. (1372) . مروری بر اطلاعات و اطلاعرسانی. تهران: نشر کتابخانه.
حسنزاده، محمد؛ بقایی، سولماز؛ و عبدالرضا نوروزی چاکلی. (1387). "همتألیفی در مقالات ایرانی مجلات ISI در طول سالهای 1989 تا 2005 و رابطه آن با میزان استناد به آن مقالات". سیاست علم و فناوری، 1 (4): 19-11.
حسن زاده، حافظ محمد و همکاران. (1387). "بررسي توليدات علمي نويسندگان دانشگاه علوم پزشکي ايران همراه با شبکههاي تاليف مشترک در پايگاه WOS (Web Of Science) تا پايان سال 2007 ميلادي". مديريت سلامت، 34: 66-59.
حیاتی، زهیر؛ و فرشته دیدگاه. (1389). "مطالعه تطبیقی میزان گرایش پژوهشگران ایرانی در حوزههای موضوعی مختلف به مشارکت و همکاری گروهی در سالهای 1998 تا 2007". علوم و فناوری اطلاعات، 25 (3): 430-413.
حیدری، غلامرضا. (1389). "علم و سنجش یا مفهوم علم در علمسنجی". کتاب ماه کلیات، 154: 77-72.
داورپناه، محمدرضا. (1386). "چالشهای علمسنجی در علوم انسانی در مقایسه با سایر حوزه های علم". مطالعات تربیتی و روان شناسی، 30: 146-125.
داورپناه، محمدرضا. (1381). جستوجوی اطلاعات علمی و پژوهشی در منابع چاپی و الکترونیکی. ویراستار محمد حسین دیانی. تهران: دبیزش.
دهخدا، علیاکبر. (1337). لغتنامه. ج. 35 . تهران: دانشگاه تهران.
دیدگاه، فرشته؛ و محمدامین عرفانمنش. (1388). "مشارکت ایران و مالزی در تولید علم: بررسی الگوی همتألیفی در وبگاه علوم". مجله کتابداری، 43 (50) : 115-95.
رامشک، محمدرضا. (1383). "بررسی وضعیت کمی تولید اطلاعات علمی به وسیله اعضاء هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کاشان بین سالهای 1379-1374". کتابداری و اطلاعرسانی. 7 (1): 80-73.
رحیمی، ماریه؛ و رحمتالله فتاحی. (1386). "همکاری علمی و تولید اطلاعات: نگاهی به مفاهیم و الگوهای رایج در در تولید علمی مشترک". فصلنامه کتاب، 71: 248-235
رضوی، علیاصغر. (1380). "بررسی وضعیت تولید اطلاعات علمی اعضای هیأت علمی دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس". تحقیقات اطلاعرسانی و کتابخانههای عمومی (پیام کتابخانه سابق)، 40: 48-42.
زارعی، عاطفه؛ و علیاکبر فامیلروحانی.(1388). "علمسنجی: بررسی وضعیت تحقیقات اعضای هیأت علمی دانشگاههای آزاد اسلامی منطقه پنج و شناسایی مشکلات آنها در تولید اطلاعات علمی". فصلنامه کتاب، 80: 136-119.
سامانيان، مصيب. (1382). "وضعيت کمّي توليد اطلاعات علمی اعضاي هيأت علمی دانشگاه آزاد اسلامي". فصلنامه کتاب، 3: 72- 55.
سبحانی، عبدالرسول؛ رسول تبری؛ و نجماله طایفه. (1387). "وضعیت تولید مقالات علمی توسط اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی گیلان". دانشگاه علوم پزشکی گیلان، 18 (70): 86-80.
سبحانینژاد، مهدی؛ و عبدالله افشار. (1388). "مانعزدایی از نهضت تولید علم راهکاری بنیادی در نوآوری فعالیتهای پژوهشی دانشگاهی". مدیریت در دانشگاه اسلامی، 41 (1): 21-4.
ستوده، هاجر. (1383). "بررسی اثر ماتیو در عملکرد علمی کشورها با تأکید بر خاورمیانه". اطلاعشناسی، 2 (2): 54-33.
ستوده، هاجر. (1390). "گذاری بر ضریب تأثیر مجلات و دلایل ناکارآمدی آن در ارزیابی پژوهش در رشتههای مختلف". رهیافت، 47: 44-33.
سروش، عبدالکریم. (1379). علم چیست؟ فلسفه چیست؟ تهران: مؤسسه فرهنگی صراط.
سهیلی، فرامرز؛ و فریده عصاره. (1387). "وبسنجی: تفاوتها و شباهتهای آن با علمسنجی، اطلاعسنجی و کتابسنجی". فصلنامه کتاب، 74: 228-213.
سن گوپتا، آی ان. (1372). "مروری بر کتابسنجی، اطلاعسنجی، علمسنجی و کتابخانهسنجی". ترجمه مهردخت وزيرپور کشميری (گلزاری)، اطلاعرسانی، 3-2: 58-38.
شاهبداغی، اعظم؛ و مریم شکفته.(1388). "بررسی وضعیت انتشار و استناد به مقالات دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در نمایهنامههای استنادی تامسون (آیاسآی) در سالهای 1998 تا 2007". پژوهش در پزشکی، 33 (2): 87-81.
شریفی، ونداد. (1382). "علمسنجی و علوم شناختی". تازههای علوم شناختی، 5 (2): 91-89.
شمیم، علیاصغر. (1374). ایران در دوره سلطنت قاجار. تهران: مدبّر.
صالحزاده، صادق؛ و مهدی بیات. (1388). "جهش علمی ایران در طی یک دهه (2008-1998)". رهیافت، 44: 36-30.
صبوری، علیاکبر. (1386). "تولید علم ایران در سال 2007". رهیافت، 41: 40-35.
عصاره، فریده. (1376). "کتابسنجی". مجله علوم تربیتی و روانشناسی، 3 (4-3): 74-63.
عصاره، فریده. (1377). "تحلیل استنادی". فصلنامه کتاب، 9 (4-3): 48-34.
عصاره، فریده. (1380 الف). "بررسی تطبیقی رشد انتشارات علمی ایران در نمایه استنادی علوم در سالهای 1989- 1985 و 1994-1990 و مقایسه نتایج حاصل با شاخصهای موجود در کشورهای دیگر". رهیافت. 24: 76-69.
عصاره، فریده. 1380 ب. "روشها و کاربردهای اطلاعسنجی". رهیافت، 25: 99-94.
عصاره، فریده. (1384). "علمسنجی: ابعاد، روشها و کاربردهای آن". در مجموعه مقالات همایشهای انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران، به کوشش محسن حاجیزینالعابدینی، 287-271. تهران: انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران: سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران.
عصاره، فریده؛ و زویا آبام. (1378). "بررسی کمّی فعالیتهای علمی اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید چمران طی سالهای 1378-1363". علوم تربیتی و روانشناسی. 3 (4-3): 122-107.
عصاره، فریده؛ و فرح باوی. (1388). "بررسی وضعیت تولید اطلاعات علمی توسط اعضای هیأت علمی پژوهشگاه صنعت نفت در سالهای 1382-1368". کتابداری و اطلاعرسانی. 12 (2): 144-119.
عصاره، فریده؛ محمدرضا قانع؛ و رحمانی مهرزاد سفیدویه. (1389). "تولیدات علمی اعضای هیئت علمی دانشگاه شیراز در سالهای 1386-1379. فصلنامه کتاب، 83: 127-105.
عصاره، فريده؛ و رحمان معرفت. (1384). "مشاركت پژوهشگران ايراني در توليد علم جهاني در مدلاين". رهيافت، 35: 44 - 39.
عصاره، فریده؛ عبدالرضا نوروزی چاکلی؛ و مریم کشوری.(1389). "همنویسندگی پژوهشگران ایران در نمایههای استنادی علوم، علوم اجتماعی، هنر و علوم انسانی در پایگاه Web of Science در سالهای 2000 تا 2006". علوم و فناوری اطلاعات، 25 (4): 595-573.
عصاره، فریده؛ و کنسپسیون ویلسون. (1384). "انتشارات علمی ایرانیان: مشارکت، رشد و توسعه از 1999-1985". ترجمه آتوسا کوچک. فصلنامه کتاب، 62: 144-131.
عطارها، حامد. بررسی جهتگیریهای موضوعی در تولیدات علمی ایران در کشورهای خاورمیانه در نمایه گسترش یافته استنادی علوم (SCI_EXPANDED)در سالهای 2007 - 1998. پاياننامه كارشناسي ارشد کتابداری و اطلاعرسانی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شیراز، 1388.
علیجانی، رحیم؛ و نورالله کرمی. (1386). "بررسی بیست سال تولید علم ایران بر اساس پایگاه اطلاعاتی آی.اس.آی (1987-2006)". اطلاعیابی و اطلاعرسانی، 5: 44-40.
علیجانی، رحیم؛ و نورالله کرمی. (1387). مطالعات سنجش کمّی: کتابسنجی، علمسنجی، اطلاعسنجی، وبسنجی. تهران: چاپار.
عمرانی، ابراهیم. (1386). "مروری بر شاخصهای ارزشیابی بروندادهای پژوهشی". فصلنامه کتاب، 71: 176-157.
فتاحی، رحمت الله؛ فرشید دانش؛ و فرامرز سهیلی. (1390). "بررسی وضعیت جهانی تولیدات علمی دانشگاه فردوسی مشهد در سالهای 1990- 2010 در وبگاه علوم (Web of Science) با هدف ترسیم نقشه علم این دانشگاه". کتابداری و اطلاع رسانی، 1 (1): 196-175.
فرشاد، مهدی. (1365). تاریخ علم در ایران. تهران: امیرکبیر.
کازرانی، مریم. (1387). "تأثیر تولید مقالات علمی بر اقتصاد کشور". اطلاعیابی و اطلاعرسانی، 17: 42-38.
گنجی، علیرضا؛ و اسدالله آزاد. (1384). "مطالعه وضعیّت تولید اطلاعات علمی اعضای هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد". کتابداری و اطلاع رسانی، 29 (1): 62-33.
مدیرامانی، پروانه. (1381). "استناد"، در دایره المعارف کتابداری و اطلاع رسانی. ج.1. تهران: کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران.
مضطرزاده، فتحالله. (1379). "زمينهسازي براي پيشبرد علم و فنآوري در ايران". نامه فرهنگ، 3: 84 – 76.
منصوری، علی و فریده عصاره. (1388). "کشورهای پیشرو علمی جهان اسلام در پایگاه وبآوساینس". فصلنامه کتاب، 81: 169-147.
موسوی، میرفضلالله. (1382)."بررسی امکان ارتقای ایران به ده کشور اول تولیدکننده علم در جهان". رهیافت، 30: 89-79.
موسوی موحدی، علی اکبر؛ ابوالفضل کیانی بختیاری؛ و جمشیدخان چمنی. (1383). "روش های تولید و اشاعه یافته های علمی". رهیافت، 31: 19-5.
مهراد، جعفر؛ و مریم زاهدزاهدانی. (1380). "اعضای هیأت علمی دانشگاه شیراز و تولید اطلاعات علمی: بررسی کمّی سالهای 1378-1369". کتابداری و اطلاعرسانی. 4 (2): 50-27.
نوروزی، علیرضا. (1388). "ارزیابی تولیدات علمی متخصصان علوم کتابداری و اطلاعرسانی ایران بر مبنای مقالههای بینالمللی موجود در پایگاه استنادی Web of Science (1971 – پایان 2008)". کتاب ماه کلیات اطلاعات، ارتباطات و دانششناسی، 136: 37-28.
نوروزی چاکلی، عبدالرضا و همکاران (1386). "ارزیابی تطبیقی تولید علم ایران، ترکیه و مصر در سال های 2005 و 2006". رهیافت، 40: 75-65.
نوروزی چاکلی، عبدالرضا و همکاران. (1388). "پانزده سال توليد علم ايران در پايگاههای مؤسسه اطلاعات علمي (ISI)2007 – 1993". فصلنامه کتاب، 77 : 200-175.
نوری، رسول؛ علیرضا نوروزی؛ و عباس ميرزايي. (1385). "توليدات علمي پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکي اصفهان در پايگاه اطلاعاتي وبآوساینس از سال 1976 تا پايان سال 2006". مديريت اطلاعات، 2: 85-73.
نیاکان، شهرزاد (1388). "تولیدات علمی ده ساله ایرانیان در سطح بینالمللی (1988-2007)". فصلنامه کتاب، 84: 86-73.
ویلیام، لویس؛ و هلزی هال. (1363). تاریخ و فلسفه علم. ترجمه عبدالحسین آذرنگ. تهران: سروش.
ب. منابع انگلیسی
Berezkina, N.Yu. and Khrenova, G. S. (2007). “A Web of Science databases as a criterion for assessment of the research activities of Belarusian scientists”. Scientific and technical information processing. 34 (6): 284-288.
Bjorneborn, L. and Ingwersen, P. (2004). “Toward a basic framework for Webometrics”. Journal of the American society for information science and technology. 55 (14): 1216-1227.
Celec, P. and Hodosy, J. (2006). “Student scientific activity at the Bratislava medical faculty 2000-2004. A scientometric study”. Central European journal of medicine. 1 (2): 172-178.
Comez, I., Bordons, M., Fernandez, M. T. and Morillo, F. (2009). “Structure and research performance of Spanish universities”. Scientometrics, 79 (1): 131- 146.
Garfield, E. (1995). “Citation Indexes to Science: a new citation documentation through the association of ideas”. Science, 122: 108-111.
Garfield, E. (1999). Journal Impact Factor: a brief review. CMAJ, 161 (8): 979-980.
Hamilton, D.F. (1990). “Publishing by -- and for? -- the Numbers”. Science, 250:1331-1332.
Hamilton, D.F. (1991). “Research papers: Who’s uncited now?” Science, 251: 25.
Hart, R. L. (2000). “Co-authorship in the academic library literature: survey of attitudes and behaviours”. Journal of Academic Librarianship, 26 (5): 339-345.
Jocik, M., Stepanic, J., Kamenar, B. and Silobrcic, V. (2006). “Research output of Croatian universities from 1996 to 2004, registered by the Science Citation Index-Expanded”. Interdisciplinary description of complex systems, 4 (1): 44-50.
Journal Citation Reports. Thomson Reuters (2010). Available at: http://thomsonreuters.com/products_services/science/science_products/a-z/journal_citation_reports.
Kim, M.J. and Kim, B.J. (2000). “A bibliometric analysis of publications by the chemistry department, Seoul national university, Korea, 1992-1998”. Journal of information science, 26 (2): 111-119.
Lee, C. K. (2003). “A scientometrics study of the research performance of the institute of molecular and cell biology in Singapore”. Scientometrics, 56 (1): 95-110.
Lotka, A.J. (1986). “The frequency distribution of scientific productivity”. Journal of the Washigtion Academy of Science, 16: 317-323.
Nalimov, V.V. and Mulchenco, B.M. (1969). Naulometriya. Moscow: Nauka.
Osareh, F. (2005). “Collaboration in astronomy knowledge production: a case study in ScienceDirect from 2000-2004”. Held in 10th international conference Scientometrics and Informetrics, 24-28 july in Stockholm-Swedn.
Osareh, F. and Zare, A. (2010).” A study on scientific product of the university of Tehran in Web of Science database during 1989-2009” Comunication in computer and information science, 96 (4): 211-221.
Ostojic, L., Damjanovic, V., Vasilj, I., Jancic, E. and Maslov, B. (2010). “Biomedical scientific productivity of the Mostar university facultyof medicine and university hospital Mostar 1999-2008”. Coll Antropol, 34 (1): 7-10.
Price, D, JS. (1986). Little Science, big Science & beyond. Newyork: Columbia University Press.
Pritchard, A. (1969). “Statistical Bibliography or Bibliometrics?” Journal of Documentation, 25 (4): 348-349.
Rogers, D.W.O., W.R. Hendee and Orton, C.G. (2006). “Scientific citation indices are useful in evaluating medical physicists for promotion and tenure”. Medical physics, 33 (1): 1-3.
Rushton, J.P. and Meltzer, Z. (1981). “Research productivity, university, revenue and scholarly impact (citations) of 169 British, Canadian and United States universities (1977)”. Scientometrics, 3 (4): 275-303.
Satyanarayana, K. and Ratnakar, K.V. (1989). “Authorship patterns in life sciences, Preclinical Basic and Clinical Research Papers”. Scientometrics, 17 (3-4): 363-371.
ScienceWatch. Thomson Reuters (2011). Available at: http://www.sciencewatch.com/about/met/
Sevukan, R., Nagarajan, m. and Sharma, J. (2007). “Research output of faculties of plant science in central universities of India: A bibliometric study”. Annals of library and information studies, 54: 129-139.
Sotudeh, H. (2010). “Are Iranian scientists recognized as their productivity enhances? A comparison of Iran’s impact to global norms in different subfields of Science Citation Index during 2002-2005”. Scientometrics, 83: 39-54.
Tague-Sutcliffe, J. (1992). “An introduction to informetrics”. Information Processing & Management, 28 (1): 1-3.
Uzun, A. (2002). “Productivity ratings of institutions based on publication in scientometrics, informetrics, and bibliometrics, 1981- 2000”. Scientometrics, 53 (3): 297-307.
Velloso, A., Lannes, D. and Do Mise, L. (2004). “Concentration of science of Brazilian governmental universities”. Scientometrics, 61 (2): 207-220.
Web of Science. Thomson Reuters (2011). Available at: http://thomsonreuters.com/products_services/science/science_products/a-z/web_of_science/
What is 80/20 Rule, Pareto’s Law, Pareto Principle. (2008). Available at: http://www.80-20presentationrule.com/whatisrule.html
Zao, L. (2007). “Scholarly communication in educational psychology: a journal citation analysis”. Collection building, 25 (4): 112-118.