Loading...

مبانی نظری و پیشینه تحقیق استراتژی تکنولوژی و توانمندی تکنولوژی (فصل دوم)

مبانی نظری و پیشینه تحقیق استراتژی تکنولوژی و توانمندی تکنولوژی (فصل دوم) (docx) 56 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 56 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

مقدمه14 1-2- مفاهیم فناوری و تعاریف14 2-2- طبقه بندی تکنولوژی17 3-2- مفهوم استراتژی20 1-3-2- تعریف جامع مدیریت استراتژیک21 2-3-2- ماهیت و اهداف استراتژی ها22 4-2- استراتژی تکنولوژی22 1-4-2- استراتژی تکنولوژی در سطح بنگاه23 2-4-2- استراتژی تکنولوژی برای شرکت های خدماتی24 5-2- ارزیابی تکنولوژی25 1-5-2- انواع ارزیابی تکنولوژی28 2-5-2- مقایسه رویکردهای اصلی ارزیابی تکنولوژی30 6-2- مفهوم ارزیابی توانمندی تکنولوژی32 1-6-2- ارزیابی توانمندی تکنولوژی35 2-6-2- ارزیابی توانمندی تکنولوژی برای شرکت های خدماتی38 7-2- مدل های ارزیابی توانمندی تکنولوژی39 1-7-2- روش اطلس تکنولوژی40 2-7-2- مدل پورتر41 3-7-2- مدل پاندا و راماناتان42 4-7-2- مدل فورد43 5-7-2- مدل تناسب تکنولوژی44 6-7-2- مدل چیزا45 7-7-2- مدل TIME45 8-7-2- مدل فال47 8-2- صنایع هوایی48 9-2- شرکت هواپیمایی خلیج فارس48 10-2- پژوهش های انجام گرفته50 11-2- جمع بندی فصل دوم ادبیات و پیشینه تحقیق مقدمه با توجه به اینکه هر تحقیق و پژوهش علمی که صورت می‎گیرد بر پایه‎ها، ارکان و نتایج مطالعات و تحقیقات پیشین استوار است (خاکی،1389)، لذا در این فصل ادبیات موضوع ارزیابی قابلیت های فناورانه در شرکت هواپیمایی خلیج فارس ، مورد بررسی قرار می‎گیرد. ناگفته پیداست که پیش از پرداختن به این امر می‎بایست مفاهیم اولیۀ فناوری، ارزیابی فناوری، ارزیابی قابلیت های فناورانه و شرکت های خدماتی، ارائه شود که بخش‌های مختلفی از فصل حاضر، به این مباحث اختصاص می‎یابند. سپس در بخش نهایی، شاخص های مناسب ارزیابی قابلیت های فناورانه شناسایی می‌شوند. به علاوه از آنجا که مطالعات و تحقیقات پیشین می‎توانند علاوه بر داشتن ارتباط مستقیم با موضوع اصلی تحقیق جدید، ارتباط غیرمستقیم نیز با آن داشته باشند، در نتیجه هر پژوهشگری بایست سعی کند دستاوردهای تحقیقات پژوهشگران قبلی را تا آنجا که به مسألۀ تحقیق مورد نظر او نزدیک شده‎اند، مورد شناسایی قرار دهد (خاکی،1389). بنابراین در این فصل، مطالب مربوط به این دست از مطالعات نیز بررسی می‌شود. 1-2- مفاهیم فناوری و تعاریف تکنولوژی واژهای است که افراد مختلف برداشتهای متفاوتی از آن دارند. این برداشتها از یک سو تعریف تکنولوژی را به بعد سختافزاری محدود ساخته و از سوی دیگر آن را صرفاً به قالب نرمافزاری تقلیل میدهد. در این قسمت به پارهای از دیدگاههایی که در زمینه تعریف تکنولوژی وجود دارد میپردازیم. در اولین تعریف تکنولوژی را بعنوان کاربرد سیستماتیک علم و دانش سازمان یافته در موارد عملی نام میبرند. در این تعریف چند ویژگی مهم وجود دارد. اول اینکه تکنولوژی موضوعی سیستماتیک تلقی میشود. در این چارچوب مقوله تکنولوژی پدیدهای تکرار پذیر است یعنی با رعایت گامهای منظمی که تعریف میشود میتوان به نتایج کم و بیش مشابهی رسید. دومین نکته اینکه تکنولوژی با علم و یا دانش سازمان یافته مرتبط است و در نهایت اینکه تکنولوژی به مواردی که جنبه کاربردی دارد مربوط میگردد. دومین تعریف، تکنولوژی را بعنوان یک پدیده دو وجهی تعریف میکند که یک وجه آن به دانش به کار رفته برای حل یک مسئله کاربردی برمیگردد، چیزی که به آن دانش چگونگی گفته میشود، و وجه دیگر آن ابزارها و تجهیزاتی است که برای حل آن موضوع کاربردی به کار می رود. در واقع در چارچوب این تعریف تکنولوژی هم نرمافزار و هم سختافزار است (مونک، 1990). در سومین تعریف، تکنولوژی بعنوان کاربرد عملی دانش علمی و مهندسی برای مفهوم سازی، توسعه یا کاربرد محصولات، فرآیندها و عملیات است. در چهارمین نگاه تکنولوژی را از طریق نتیجه و اثر آن بر فعالیتها توصیف میکنند. در این چارچوب تکنولوژی بعنوان عامل اصلی و غالباً بعنوان تنها عاملی تلقی میشود که: الف: باعث ایجاد تمایز در محصول میشود. یعنی بنگاه استفاده کننده از تکنولوژی محصولی را ارائه میدهد که از محصول سایرین متمایز است. ب: تکنولوژی موجب کاهش هزینهها میشود یعنی به تولید محصول و یا خدمتی کمک می کند که از محصول و یا خدمت تولید شده توسط رقبا هزینه کمتری دارد. بنابراین در این مسیر از بعد قیمت میتوان از رقبا پیشی گرفت. ج: تکنولوژی موجب ایجاد فرصتهای جدید کسب‌وکار میشود. با نگاهی ساده به پیرامون خویش به خوبی در مییابیم که چگونه با ظهور و معرفی تکنولوژیهای جدید و یا توسعه تکنولوژیهای موجود، کسب‌وکارهای جدید شکل میگیرد. از سوی دیگر ظهور یک تکنولوژی جدید میتواند موجب شود کسب‌وکار موجود ما مورد تهدید قرار گیرد و حتی جایگزین کسب‌وکار فعلی ما شود و یا با ارائه تکنولوژی جدید توسط ما کسب‌وکار رقبا مورد تهدید قرار گیرد. برای مثال هنگامیکه تکنولوژی کامپیوتر وارد صحنه شد موجب تهدید و جایگزینی تکنولوژیهای مرتبط با تولید ماشینهای تایپ گردید و یا با ورود ماشین حساب در فعالیتهای دانشجویی و مهندسی ، خطکش محاسبه که بهصورت سنتی مورد استفاده قرار می گرفت از صحنه حذف شد. د: تکنولوژی موجب تسهیل و یا پشتیبانی تغییرات استراتژیک در فعالیت بنگاهها میشود. برای مثال ورود ماشینهای ای-تی-ام در سیستم بانکی نه تنها امر دریافت و پرداخت را از حالت سنتی آن خارج کرد بلکه موجب شد که سیستم پرداخت و دریافت که قبلاً محدود به ساعات کار بانکها در طول روز بود بدون محدودیت زمانی و بعنوان یک تغییر استراتژیک در اختیار استفاده کنندگان قرار گیرد. آقای طارق خلیل در کتاب خود تحت عنوان "مدیریت تکنولوژی، رمز موفقیت در رقابت و خلق ثروت" که در سال 2000 میلادی به چاپ رسید، تکنولوژی را به عنوان مجموعه دانشها، محصولات، فرآیندها، ابزارها، روشها و سیستمهایی که در خلق کالاها و یا ارائه خدمات مورد استفاده قرار میگیرد تعریف میکند. به عبارت سادهتر از نظر وی تکنولوژی از یک طرف راه و روش انجام فعالیتها است یعنی آنچه که توسط برخی بعنوان فوت و فن انجام کارها مطرح شده است و از طرف دیگر ابزارهایی را در بر میگیرد که در جهت تحقق اهداف بنگاه مورد استفاده قرار میگیرد.(خلیل، 2000) در این چارچوب تکنولوژی بعنوان کاربرد عملی دانش در جهت کمک به تحقق آمال و آرزوهای انسانها تلقی میشود. آقای طارق خلیل بعد جدیدی به ابعاد قبلی تکنولوژی اضافه میکند، از نظر او تکنولوژی از سه جزء مهم که هر کدام به خودی خود از اهمیت ویژهای برخوردار است تشکیل شده است. اولین جزء آن سختافزار است. منظور از سختافزار همانطور که در تعاریف قبلی مطرح شد مجموعه تجهیزات و ابزارهای فیزیکی است که در تولید محصول و ارائه خدمات مورد استفاده قرار میگیرد. جزء دوم نرمافزار است. منظور از نرمافزار همانا راه و روش استفاده از سختافزار برای تحقق اهداف بنگاه میباشد. جزء سومی که آقای طارق خلیل مورد توجه قرار میدهد مغزافزار است. مفهوم مغزافزار استدلال و قبول این موضوع مهم است که چرا یک تکنولوژی ظهور یافته را در مسیر خاصی مورد استفاده قرار میدهیم. به عبارت بهتر اگر نرمافزار به پرسش ما در مورد دانش چگونگی پاسخ میدهد، حوزه مغزافزار همان حوزه دانش چرایی است. این بدان معنی است که در جهان یکپارچه امروزی محدود کردن موضوع تکنولوژی به دو جزء سختافزار و نرمافزار هر چند که ممکن است بنگاه را به هدف خود که دستیابی به تولید کالا و ارائه خدمات و ایجاد مازاد است راهبری کند اما مطلوب نیست. انسان پرسشگر امروز باید بتواند فراتر از چگونگیها به چرائیها نیز پاسخ دهد. این مقوله بویژه در جهان کنونی که یکپارچگی روزافزون فعالیتها موجب پیوستگی بیش از حد زندگی انسانها شده است اهمیت پیدا میکند.(خلیل، 2000) برای درک عمیقتر مفهوم تکنولوژی میتوان به تفاوت آن با هنر و تکنیک توجه کرد. هنر و صنایع دستی از مهارتهای فرد برمیخیزد. این مهارتها به سادگی قابل سیستماتیک کردن نیستند و طبیعتاً تکرارپذیری چنین مقوله ای دشوار بوده و شاید در عمل امکانپذیر نباشد. به بیان دیگر کمالالملک نقاش معروف اگر میخواست یکی از نقاشیهای خود را تکرار کند به سختی میتوان پذیرفت که آنچه مجدداً بر صفحه میآورد کاملا مشابه نسخه قبلی باشد. این ویژگی مهم هنر است. از سوی دیگر تکنیک در مقایسه با هنر نتیجه دانش رسمی و قابل استفاده است . در مقابل هنر که ویژگی آن تکرار ناپذیری است ، تکنیک تکرارپذیر و قابل آموزش دادن است. به همین دلیل تکنیک پایه بسط و توسعه فعالیتهای صنعتی است.(خلیل، 2000) در مقایسه با هنر و تکنیک مفهوم تکنولوژی ویژگی خاص خود را دارد. در این چارچوب تکنولوژی بعنوان درک و فهم علمی تکامل تکنیکی تلقی میشود. مقوله تکنولوژی ضمن اینکه با درک و فهم علمی تکنیک ارتباط دارد، نمیتوان آن را مقولهای صرفاً علمی دانست. شاید نکات ذیل این موضوع را تا حدی روشن سازد: تکنولوژی با علم ارتباط دارد . هرچند که میتوان ادعا کرد که ارتباطی بین علم و تکنولوژی وجود دارد ولی بجز موارد خاصی در صنایع دارای تکنولوژی بالا، تعداد کمی تکنولوژی وجود دارد که بتوان آنها را بعنوان علم کاربردی طبقهبندی کرد. هدف اصلی تکنولوژی تغییر محیط مادی است. تکنولوژی مانند علم بدنبال درک طبیعت نیست و بیشتر به دنبال ارائه راهحل برای رفع مشکلات انسان است. یعنی بر خلاف علم که شناخت هستی و طبیعت را در دستور کار خود قرار داده است، تکنولوژی به دنبال تاثیرگذاری در جهت حل مشکلات و بهبود زندگی انسان است.(خلیل، 2000) 2-2- طبقه بندی تکنولوژی طبقهبندیهای مختلفی در مورد تکنولوژی ارائه شده که هر کدام از يک بعد به مقوله تکنولوژی و طبقهبندی آن اقدام نمودهاند. در اینجا به چند نمونه از این طبقهبندیها اشاره میکنیم. طارق خلیل تکنولوژی را به هشت طبقه تقسیم میکند. این طبقهبندی بشرح زیر است: تکنولوژی جدید: منظور از تکنولوژی جدید تکنولوژی است که جديداً به یک بنگاه معرفی و یا در یک بنگاه بکار گرفته شده و اثر مستقیمی بر فعالیتهای تولید و ارائه خدمات آن داشته باشد. تکنولوژی در حال ظهور: تکنولوژی در حال ظهور به تکنولوژی اطلاق میشود که به صورت کامل تجاری نشده ولی پیشبینی می شود در آینده نزدیک، به مرحله تجاری رسیده و بتواند در بنگاه مورد استفاده قرار گیرد. تکنولوژی برتر، منظور از تکنولوژی برتر تکنولوژیهای پیچیده و پیشرفته است که طی یکی دو دهه اخیر وارد بخشهای تولید و خدماتی شده و بطرز گستردهای این فعالیتها را تحت تاثیر قرار داده است.از جمله این تکنولوژیها میتوان از تکنولوی اطلاعات، نانوتکنولوژی و بیو تکنولوژی نام برد. تکنولوژی پایین: به نوعی از تکنولوژی اطلاق میشود که در جای جای زندگی بشر وجود داشته و به سادگی قابل دسترسی، کاربرد و استفاده است. تکنولوژی متوسط: منظور از تکنولوژی متوسط تکنولوژیهایی هستند که در جایی بین تکنولوژی برتر و تکنولوژی پایین قرار میگیرد. تکنولوژی مناسب: منظور از تکنولوژی مناسب تکنولوژی است که سازگاری مطلوبی بین آن و منابع و امکانات موجود در بنگاه و زیر ساختهای موجود در سطح ملی وجود داشته باشد. البته همواره باید متوجه بود که واژهی تکنولوژی مناسب موجب غفلت از تکنولوژیهای برتر و پیشرفته به بهانه نبود امکانات مناسب در سطح بنگاه و در سطح ملی نگردد. تکنولوژی مستند: منظور از تکنولوژی مستند آن دسته از تکنولوژی ها هستند که دانش چگونگی آنها مستند بوده و هر چند ممکن است کاربران آن قادر به درک دانش چرائی آن نباشند ولی دانش چگونگی آن مستند شده و موجود است. تکنولوژی نهانی: منظور از تکنولوژی های نهایی تکنولوژی هایی هستند که دانش چگونگی آنها مستند نبوده و همراه با کسانیکه آن را در مغز خود دارند حمل می شوند. ( خلیل،2000) طبقهبندی دیگری از تکنولوژی که توسط شرکت آرتور-دی- لینل ارائه شده که نکات قابل توجه و مهمی در آن وجود دارد. بر اساس این طبقهبندی میتوان تکنولوژی را به چهارگروه تقسیم کرد: تکنولوژی پایه: منظور از تکنولوژی پایه، تکنولوژیهایی است که وجود آنها برای بنگاه ضروری بوده ولی مزیت رقابتی اصلی بنگاه از آن حاصل نمیشود. برای مثال میتوان از تکنولوژی مونتاژ تلویزیون نام برد که اولاً وجود این تکنولوژی برای یک تولید کننده تلویزیون ضروری است وبر سطح و کیفیت محصول تاثیر دارد ولی الزاماً مزیت رقابتی اصلی در زمینه تولید تلویزیون میان بنگاههایی که به تولید این محصول مبادرت میورزند بخاطر خط مونتاژ نیست. تکنولوژی کلیدی: مفهوم تکنولوژی کلیدی آن تکنولوژیهای هستند که مزیت رقابتی اصلی بنگاه از آن تکنولوژیها حاصل میشود. تکنولوژی پیشگام: تکنولوژی پیشگام تکنولوژی است که مراحل تحقیق و توسعه را پشت سر گذاشته و به تدریج در حال تجاری شدن است. برخی از رقبا ممکن است که استفاده از این تکنولوژی را شروع کرده باشند و شواهد حاکی از آن است که این تکنولوژی آینده درخشانی داشته و میتواند موجب رقابتپذیری بنگاه شود. تکنولوژی در حال ظهور: منظور از تکنولوژیهای در حال ظهور تکنولوژیهایی هستند که در مرحله تحقیق و توسعه بوده و هرچند که شواهد امیدوار کنندهای در مورد آینده آنها وجود دارد، اما همچنان نمیتوان تضمین قطعی در مورد رقابتپذیری آنها ارائه نمود. ا ز طرف دیگر تکنولوژی در سازمان به دو دسته تقسیم می شود: تولیدی و خدماتی تکنولوژی خدماتی: شامل دانش ها، فرآیندها، ابزارها،روش ها و سیستم هایی است که در سازمان های خدماتی یا در واحدهای خدماتی شرکت های تولیدی جهت ارائه خدمات به مشتریان بکار می رود. ( دفت،1383) در طبقهبندی دیگری که غالباً در اقتصادهای ملی بکار میرود تکنولوژی به سه دسته زیر تقسیم میکنند. این دسته بندی بیشتر در تولیدات کارخانه ای مورد استفاده قرار می گیرد. نیلی و همکارانش در سال 1382 این طبقه بندی را به ترتیب زیر ارائه کرده اند: تکنولوژی منبع گرا: تکنولوژی های این گروه، منابع طبیعی موجود در یک کشور را به محصول تبدیل می کنند. فرایندهای تکنولوژیک این گروه در دو دسته قرار می گیرند. در دسته اول فرایندهای تولید ساده و کاربردی هستند، مانند تولید مواد غذایی معمولی و چرم امادر دسته دوم، فرایندها سرمایه بر و تکنولوژی ها نسبتا پیشرفته هستند، مانند پالایش نفت. ( نیلی و همکاران،1383) تکنولوژی ساده: در این گروه تکنولوژی تولید محصولاتی از قبیل نساجی، پوشاک و امثال آن قرار می گیرند که از ثبات نسبی برخوردار بوده و رقابت آنها بر روی قیمت است. هزینه نیروی انسانی در این محصولات اهمیت ویژه ای دارد. ( نیلی و همکاران،1383) تکنولوژی متوسط: تکنولوژی تولید خودرو، صنایع شیمیایی و فلزات پایه که احتیاج به مقیاس بزرگ دارند در این گروه قرار می گیرند. در این زمینه معمولا تکنولوژی های مربوط به تجهیزات، پیشرفته بوده و در برخی از محصولات از قبیل خودرو ارتباطات قوی بین بنگاهی از اهمیت چشم گیری برخوردار است. هزینه تحقیق و توسعه این تکنولوژی ها هم قابل توجه است. ( نیلی و همکاران،1383) تکنولوژی پیشرفته: تکنولوژی های این گروه، پیشرفته و پیوسته در حال تغییر هستند. زیرساخت قوی در زمینه توسعه تکنولوژی، نیروی انسانی بسیار پیشرفته، ارتباط قوی بین بنگاهها و نیز ارتباط مستمر با مراکز تحقیقاتی و دانشگاهها از ویژگیهای این گروه از تکنولوژی ها است. ( نیلی و همکاران،1383) تاثیر عظیم تکنولوژی در فعالیتهای اجتماعی باعث گردیده این واژه و طبقهبندی آن در جامعهشناسی، فلسفه، تاریخ و سایر علوم اجتماعی جایگاه مهمی پیدا کند. برای مثال در این جا صرفاً به طبقهبندی ارائه شده در مورد تکنولوژی توسط یکی از فلاسفه معاصر بسنده میکنیم ،در این مورد میتوان از تعریف گستردهای از تکنولوژی نام برد که توسط فیلسوف صاحب نام فرانسوی میشل فوکو ارائه شده است. فوکو تکنولوژی را شامل چهار دسته میداند. نوع اول تکنولوژی تولید است که همان مقوله تولید محصولات و خدمات در بر می گیرد. نوع دوم تکنولوژی سیستم علائم است. منظور از علائم سمبلهایی است که به جامعه معنی میبخشد. سوم تکنولوژی قدرت است که باعث میشود رفتار افراد تنظیم شده و در واقع فاعلیت فاعل را از او گرفته و او را بصورت موضوعی در میآورد که میتوان آن را تحت نفوذ قدرت مسلط به شکل مورد نظر در آورد. چهارمین نوع تکنولوژی تکنولوژی خود است که منظور از آن اعمالی است که به افراد اجازه میدهد که غالباً با کمک سایرین، بدن و فکر خود را طوری تربیت نمایند که عملکرد خود را با استفاده از معیارهای مشخص تنظیم کنند. در اینجا افراد طوری تربیت میشوند که با تکنولوژی قدرت همراه شده و در فضای اجتماعی خود را با گفتمان غالب یکپارچه کنند. اینجاست که تکنولوژی بعنوان پدیدهای تکنیکی – اجتماعی خود را با گفتمان غالب، یکپارچه و بعنوان پدیدهای تکنیکی-اجتماعی عرض اندام میکند. به بیان دیگر تکنولوژی از یک سو عامل تولید محصول و عرضه خدمت است و از سوی دیگر با علائم، زبان و گفتمان محیط اجتماعی را شکل داده و معنی میبخشد و در چارچوب قدرت گفتمان مسلط پدیدار می شود. در این مسیرافراد با استفاده از کمک سایرین و نهادهای اجتماعی بدن و فکر خود را در تطابق با گفتمان حاکم تربیت میکنند. در اینجاست که فرد قابل اداره و کنترل کردن میشود. مطالعه تطبیقی چنین تعریف بسیطی از تکنولوژی و بصیرت تکنولوژی میتواند بیان کننده بسیاری از مسائل اجتماعی شود که قبلاً تلاش میشد به چارچوبهای تکنیکی و فنی تقلیل داده شود. .( صنایع نوین ، 1382) 3-2- مفهوم استراتژي واژه استراتژي واژه‌اي است كه به طور همزمان دربرگیرنده وضوح و ابهام است. به عبارت ديگر ضمن اينكه استراتژی واژه ساده و واضحي به نظر می رسد ولي هر كس همانند داستان فيل و مرد نابينا برداشت خاصي از آن دارد. برخي استراتژي را بعنوان برنامه‌هاي مديريت ارشد درجهت دستيابي به اهداف بنگاه می دانند كه درچارچوب ماموريت آن تدوين شده‌است. هنري منيزبرگ (1998) ، بعنوان يكي از سرشناس‌ترين متفكرين جهاني در زمينه استراتژي، معتقد است كه نمي‌توان استراتژي را به يك تعريف خاص محدود كرد. در اين چارچوب منيزبرگ پنج تعريف متفاوت و درعين حال مرتبط از استراتژي ارائه مي‌دهد. از آنجا كه وي اين تعاريف را براساس پنج واژه انگليسي كه با حرف P شروع مي‌شوند تبيين كرده ، تعاريف خود را تحت عنوان 5P استراتژي ارائه داده است.( منيزبرگ،1998) در اولين P و يا اولين تعريف استراتژي، منيزبرگ استراتژي را معادل برنامه‌ريزي تلقي مي‌كند. در این چارچوب مفهوم استراتژی ارائه جهت و يا مسيري است كه با آينده مرتبط است. مسيري از زمان حاضر و وضعيت موجود به آينده و وضعيت مطلوب. دومين P و يا دومين تعريف از استراتژي ، آن را الگويي مي‌داند كه براساس رفتار و در طول زمان شكل مي‌گيرد. به بيان ديگر درحاليكه در تعريف استراتژي بعنوان برنامه به آينده مي‌نگريم ، در استراتژي بعنوان الگو به رفتارهاي گذشته سازمان توجه مي‌كنيم. هر دو تعريف ، تعاريف ارزشمندي هستند. سازمان‌ها برنامه آينده خود را ترسيم و همزمان از آنچه كه در گذشته به آن دست پيدا كرده‌اند ، الگوبرداري مي‌كنند. از سوی دیگر می توان استراتژي را با موقعيت و جايگاه سازمان مرتبط دانست. بنابراين سومين P در زمينه تعريف استراتژي به معني تعيين موقعيت و جايگاه است. به عبارت ديگر قراردادن محصول خاص در بازارهاي خاص و یااستراتژي به مفهوم دستیابی به جايگاهی منحصربه فرد و ارزشمند براي بنگاه است. در چهارمين P و يا چهارمين تعريف از استراتژي ، منيزبرگ استراتژي را بعنوان زاويه نگاه تعريف مي‌كند. به عبارت ديگر مفهوم استراتژي روش و راه‌هاي بنيادين انجام كار در يك بنگاه است. در اين زمينه تلاش درجهت پيدا كردن موقعيت و يا جايگاهي است كه در آنجا محصول و مشتري همگرا مي‌شوند. در پنجمين P و يا پنجمين برداشت از استراتژي ، این مفهوم بعنوان نيرنگ و يا مانوري تعريف مي‌شود كه هدف آن ايجاد مانع و پيشگيري از ورود رقبا در صحنه فعاليت‌هاي بنگاه است. به عبارت ديگر در اينجا استراتژي به عنوان يك تهديد و يا يك عامل بازدارنده براي رقيب در مي‌آيد. ( منيزبرگ،1998) 1-3-2- تعریف جامع مدیریت استراتژیک: 480060676910فرآیند مداوم اطمینان از تناسب برتر رقابتی یک سازمان و محیط در حال تغییر می باشد. مدل تجویزی ریچارد ال. دفت در شکل 2-1 گویای مفهوم مدیریت استراتژیک می باشد شکل 1-2- مدل تجویزی مدیریت استراتژیک (محقر و همکاران،1384 ،56 ) 2-3-2- ماهیت و اهداف استراتژی ها اگر چه استراتژی تنظیم رفتار سازمان / فرد در تعامل با محیط است و فرد / سازمان باید از رفتارهای متنوعی در ارتباط با محیط های فعالیتی خود استفاده کند، از دیدگاه دیگر، استراتژی تشخیص فرصت های اصلی و متمرکز کردن منابع سازمان در جهت تحقیق مناتفع نهفته در آن است. فرصت ها درون مایه اصلی حرکت های استراتژیک هستند. فرصت در محیط ، از نیاز تامین نشده شکل می گیرد. عمر استراتژی محدود به اعتبار عوامل زیربنایی آن است و با تغییر این عوامل، اثر بخش آن به پایان می رسد. استراتژی هنر خلق ارزش و نیز چهارچوب های هوشمند، مدل های مفهومی و اداره ایده هاست. استراتژی مدیران سازمان ها را مجاز به شناسایی فرصت های کشف ارزش برای مشتریان و تحقق آن ارزش ها در سطح منافع می کند؛ از این رو راهی است که سازمان ها زمینه فعالیت و کسب و کار خود تعریف می کنند و آن را صرفا با منابعی مرتبط می سازند که در اقتصاد امروز اهمیت بسیاری دارد. این منابع عبارتند از: ارتباطات، شایستگی ها و مشتریان سازمان. استراتژی ها و سیاست های سازمان، ارتباط بسیار نزدیکی با یکدیگر دارند و بستر نیز چهارچوب و قلمرو تدوین برنامه ها و پروژه های عملیاتی را تعیین کرده، بر تمامی حیطه های اداره یک سازمان و قلمرو مدیریت تاثیر می گذارد. استراتژی به شیوه های مختلف تعریف و تجزیه و تحلیل می شود و برای برنامه ریزی مورد استفاده قرار می گیرد. به هر حال، استراتژی به فرآیند تعیین ماموریت، مقاصد و هدف های اساسی و بلند مدت سازمان می پردازد (تامپسون، 1995، 16-21). 4-2- استراتژي تکنولوژی: استراتژي تکنولوژی، تصميم‌گيري‌ متعهدانه در مورد تکنولوژی های مورد نیاز بنگاه در چارچوب استراتژی کسب‌وکار بنگاه است. منابع بنگاه‌ها محدود بوده و انتخاب يك گزينه تکنولوژی به معناي عدم توانايي درجهت تعقيب ساير گزينه‌ها است. بنابراين انتخاب و تصميم گيري صحيح امري ضروري است. تحقيقات نشان مي‌دهد كه بنگاه‌هايي كه از استراتژي متمركز و همگن در زمينه تغییرات تكنولوژيك بهره مي‌برند ، احتمال موفقيت آنها درجهت دستيابي به مزيت رقابتي بيشتر است و آنهايي كه از نداشتن استراتژي رنج مي‌برند ممكن است در كوتاه مدت موفقيت هايي بدست آورند ولي درجهت حفظ و نگهداري اين موفقيت ها ناتوان خواهند بود. شرکت مایکروسافت مثال خوبی در این زمینه است. این شرکت با ارائه سیستم عامل DOS در اوایل دهه 1980 و سیستم عامل ویندوز در دهه 19990، دیرزمانی است که بر بازار نرمافزار کامپیوترهای شخصی تسلط دارد. بدلیل فروش چشمگیر محصولات، سود زیادی عاید شرکت شده است. شاید استمرار استراتژی شرکت در ساخت نرمافزار برای صنعت کامپیوترهای شخصی، تصمیمی منطقی به نظر برسد. اما، ظهور و رشد اینترنت، شیوه استفاده مردم از کامپیوترهای شخصی را تغییر داد. مایکروسافت تصمیم گرفت تا جهتگیری استراتژیک خود را تغییر دهد و تلاش زیادی را صرف ساخت نرمافزارهایی کرد که با محیط اینترنت سازگار باشند. این تصمیم تکنولوژیکی برای تضمین موفقیت مستمر مایکروسافت بسیار با ارزش بوده است (خلیل، 2000). نمونه‌هايي از اين قبيل تحولات را مي‌توان در رشته‌هاي مختلف توليدي و خدماتي مشاهده كرد. در واقع در اين قبيل موارد موفقيت بصورت خودكار و يا غيرمنظم حاصل نمي‌شود. همه شواهد موجود بيانگر اين نكته است كه استراتژي تكنولوژي، فرآیندی برنامه‌ريزي شده است. اينكه صرفاً آخرين دستاورد تكنولوژي را مورد توجه قرار دهيم ، نمي‌تواند الزاماً منجر به استراتژي‌ تكنولوژي مناسبي شود. از سوي ديگر عدم وجود تجربه قبلي در شركت هم مزيد برعلت مي‌شود و احتمال شكست فعاليت‌هاي تكنولوژيك شركت را تشدید مي‌كند. براي مثال تغيير رشته فعاليت يك شركت صنايع فلزي به رشته بيوتكنولوژي با شعار ايجاد تنوع در فعاليت‌ها استراتژي مناسبي به نظر نمي‌رسد. (خلیل، 2000) 1-4-2- استراتژي تکنولوژی در سطح بنگاه: استراتژی تکنولوژی بنگاه بر اساس قابلیت محوری آن شکل می گیرد. این ویژگی، همان نقطه قوت داخلی است که استراتژی بر روی آن بنا میشود. قابلیت محوری بنگاه، میتواند در تکنولوژی محصول، فرآیند یا شیوه یکپارچهسازی داراییهای تکنولوژیکی باشد. ساخت محصول یا خدمتی که برای مشتریان، ارزش منحصر بفردی داشته باشد، مثالی از یک قابلیت فنی محوری است. ممکن است قابلیت محوری بنگاه، در بازاریابی و توان آن در دسترسی و ارائه خدمات منحصر به فرد به بازار باشد. مثال دیگری از قابلیتهای محوری سازمان، زیرساخت آن است که زمینه موثر و کارآمد مدیریت عملیات را فراهم میآورد. همچنین قابلیت محوری میتواند دانش مدیریت یا مهارت کارکنان سازمان باشد. شرکت بویینگ (یکی از غولهای هواپیماسازی)، فعالیتهای تولیدی و کسب‌وکار بسیار موفقی دارد. این شرکت قابلیت محوری خود را در یکپارچهسازی سیستمهای بزرگ، طراحی و تولید موثر و دانش مشتریان خود متمرکز کرده است. همچنین قابلیت محوری هوندا نیز آنقدر که در تولید موتور است در خودروسازی نیست. (خلیل، 2000) قابلیتهای محوری، مجموعهای از دانش، مهارت و تکنولوژیهایی است که سازمان از آنها برای ایجاد ارزش برای مشتریانش استفاده میکند، این همان چیزیست که توان رقابتی شرکت را تعیین میکند. هر شرکتي میتواند با تبدیل شدن به سازمانی یادگیرنده، توانایی رقابتی خود را افزایش دهد. این یعنی یادگیری مداوم و ایجاد توانمندیهایی که: اولا به آسانی توسط رقبا قابل تقلید نباشد وثانيا محصولات وخدمات جدیدی را فرآهم آورد و بدین وسیله مزیت هزینهای و ارزشی برای مشتریان خود فرآهم آورد. با در نظر گرفتن قابلیت محوری بنگاه، استراتژي تكنولوژي در مرتبه اول بدنبال آن است كه مشخص كند چگونه سازمان، تكنولوژي را براي دستيابي به مزيت استراتژي انتخاب و استفاده مي‌كند . اين مقوله سه وجه اصلي دارد (یونیدو، 2005): تجزيه‌وتحليل استراتژيك: ما چه كار مي‌توانيم بكنيم و چرا؟ انتخاب استراتژيك: ما چه كاري مي‌خواهيم انجام دهيم و چرا؟ برنامه‌ريزي استراتژيك: چگونه مي‌خواهيم گزينه‌هاي مورد نظر خود را بصورت موفقي به مرحله اجرا درآوريم؟ در واقع تدوين استراتژي تكنولوژي نياز به پاسخ‌گوئي به اين سوالات دارد ولي همزمان آموخته‌هاي گذشته و تجارب كسب‌شده را نيز نبايد فراموش كرد. 2-4-2- استراتژی تکنولوژی برای شرکت های خدماتی در منابع مختلف روش های مختلفی برای تدوین استراتژی تکنولوژی بیان شده است که برخی از آن ها عبارتند از: هکس ، لیتل، پورتر و فورد استراتژی تکنولوژی در تمامی سطوح کلیدی بنگاه شکل می گیرد : شرکت، کسب و کار و سطوح وظیفه ای در وهله اول، مدیران ارشد به عنوان بخشی از استراتژی شرکتی بنگاه مجبورند که تصمیم بگیرند که تکنولوژی چه نقشی را در پیشرفت توانمدی های رقابتی شرکت بازی می کند، چه مقدار منابع باید به تکنولوژی اختصاص یابد و تکنولوژی باید در فرآیند نمود یابد و یا در محصول. باید توجه کرد که یک تکنولوژی بدست آمده در تمامی کسب و کار ها و سطوح شرکت مورد استفاده قرار می گیرد. دوم، استراتژی های تکنولوژی در سطح کسب وکار تدوین می شوند. طی تدوین استراتژی کسب و کار ما نیازمند شناسایی الزامات تکنولوژیک آن کسب و کار هستیم تا مزیت رقابتی را برای آن کسب و کار خلق کند و یا آنرا تقویت کند. که این استراتژی های تکنولوژی در ماموریت های شرکت و برنامه های استراتژیک فعال مرتبط با آن مشخص می گردد. نهایتا در سطح تکنولوژی باید تمامی احتیاجات بوجود آمده در سطح شرکت و کسب و کار را برای تدوین استراتژی تکنولوژی تفسیر کرد. در این مرحله باید سبد تکنولوژی های مخصوصی که شرکت برای حمایت از استراتژی کسب و کار به آن نیاز دارد شناسایی گردد. این موضوع منجر به شکل گیری واحد های استراتژی تکنولوژی می گردد که کانون توجه در توسعه استراتژی تکنولوژی می باشند. واحد های استراتژی تکنولوژی مهارت ها و اصول بکار رفته در یک محصول و یا فرآیند به منظور دست یافتن به مزیت رقابتی، هستند. واحد های استراتژی تکنولوژی باید همه تکنولوژی های کلیدی کنونی و یا مورد نیاز در آینده در سراسر سازمان را شامل شوند. واحد های استراتژی تکنولوژی برای انجام اسکن محیطی تکنولوژی و برسی داخلی که وظیفه بعدی فرآیند برنامه ریزی است، ضروری می باشند. اسکن محیطی تکنولوژی با هدف دست یافتن به درکی از روندهای تکنولوژی های کلیدی، ارزیابی جذابیت هر واحد های استراتژی تکنولوژی و شناسایی فرصت ها و تهدیدهای تکنولوژیکی بکار می رود. به این شکل از تحلیل ما هوشمندی تکنولوژی می گوییم. که هدف آن ایجاد تمامی اطلاعات مرتبط با وضعیت فعلی و آینده توسعه عملکرد تکنولوژی می باشد. با بررسی دقیق داخلی در کنار شناسایی قوت ها و ضعف های مرتبط با هر واحد استراتژی تکنولوژی ما باید شایستگی های تکنولوژیکی مخصوصی که برای دست یافتن به مزیت رقابتی باید ایجاد شوند را تعیین کنیم. ما این تحلیل را با طبقه بندی های استراتژیک تصمیمات مرتبط با عملکرد تکنولوژی هدایت می کنیم. (خلیل، 2000) 5-2- ارزیابی تکنولوژی ارزيابی يکی از ابزارهای متدولوژيک در سياستگذاری عمومی و از جمله در سياست تکنولوژيک است که امکان وارد کردن متغيرها و ابعاد گوناگون را فراهم می سازد. ارزيابي به سياست‌گذاران در تدوين و اتخاذ تصميم كمك نموده و در واقع مشخص مي‌كند كه يک کشور از نظر تكنولوژيكي در كجا ايستاده‌است؟ چه تكنولوژيهاي در حال و آينده مهم هستند و بايد بر روي آنها سرمايه‌گذاري كرد؟ قوت و ضعف در چه زمينه‌هايي و چه تكنولوژيهايي است؟ پيامدهای هر يک از سناريوها و گزينه های يک سياست تکنولوژيک چيست؟ ارزيابي يا به عبارتی تخمين، ابزاري است كه آگاهي ما را نسبت به ابعاد يك تكنولوژي و رابطه آن با زنجيره وسيع تری از تکنولوژی ها سامان مي‌دهد تا بتوان تصميم های بهتري را اتخاذ كرد. شايد بتوان گفت ارزيابی ابزاری است که در شکل گيری هرم مديريت دانش ما را ياری می رساند. يعنی می توان به کمک آن داده ها را به اطلاعات و سپس به دانش و در نهايت به خرد سازمانی (که ابزاری اساسی برای اتخاذ تصميم است) ارتقا بخشيد. «ارزيابي تكنولوژي در مفهوم كلي به فرآيندي اطلاق مي‌شود كه طي آن به شيوه‌اي نظام مند تأثيرات حاصل از معرفي، توسعه، تغيير و اصلاح يك تكنولوژي را در يك بنگاه اقتصادي و يا يك جامعه مورد بررسي و سنجش قرار مي‌دهد».(طباطبائيان، 1384) ارزيابي تكنولوژي ابزاری است برای آينده نگاری بويژه آنگاه که برای اتخاذ استراتژی های کلان به تحليل روند مبادرت می ورزيم و فرصت ها و تهديدها را بررسی می کنيم. ارزيابی به گونه ای فنی تر برای محاسبات کمی در گستره ای از پروژه های عمرانی به کار می رود. ارزيابی های هزينه فايده از جمله شايع ترين اين ارزيابی هاست. (ویلیام دان،1380) كشورهاي در حال توسعه بايد ارزيابي از نيازهاي تكنولوژيك و ارزيابي از توانمنديهاي تكنولوژيك خود به عمل آورند. ارزيابي نياز ها ابزاري است كه به تشخيص توانائي هاي مورد نياز براي اجراي اولويت‌هاي تكنولوژي طراحي شده است. بعد ديگری از ارزيابی عبارتست از پرداختن به قابليتهاي تكنولوژيكی. قابلتيهاي تكنولوژيكي يك مفهوم گسترده است كه معطوف به "توانايي استفاده مؤثر از تكنولوژيها و توانايي ايجاد تغييرات و نوآوري در تكنولوژيها" است.(کیانوای،2003) طبقه‌بندي زير عوامل يا گونه‌هاي قابليت تكنيكي را بررسي مي‌كند: الف) توليد يا قابليت بهره برداري: كه به دانش و مهارتهاي مورد نياز براي توليد اشاره دارد. از آن جمله می توان قابليت در فرآيندهای توليد، ماشين آلات، مديريت توليد و مهندسي را نام برد. ب) قابليت های سرمايه‌گذاري: قابليتهاي سرمايه‌گذاري شامل نيروي انساني آموزش ديده كه مهارتهاي مورد نياز را منتقل نموده و توانايي تجزيه و تحليل سرمايه‌گذاري مناسب در يك پروژه معين و توانايي اجرا كردن پروژه‌ها را دارند، مي‌باشد. ج) سازگاري يا قابليت تغييرات كوچك: به دانش و مهارتهاي مورد نياز براي تنظيم و تطبيق تكنولوژيهاي انتقال يافته و انجام تغييرات جزيي در جهت بهبود فرآيندهاي موجود به منظور پاسخ دادن به شرايط گوناگون اشاره دارد. د) نوآوري يا قابليت تغييرات اساسي: که به قابليتهاي مورد نياز براي انجام تحقيق و توسعه داخلي (R&D) در فرآيندهاي اساسي براي اصلاح محصولات و روندهاي موجود اشاره دارد. قابليتهاي تغييرات اساسي را مي‌توان شامل ابداع و نوآوري و قابليت بهبود تكنولوژي موجود به فراسوي پارامترهاي طراحي شده اوليه و اصلي دانست.(هابدی،2002). «بررسی و ارزیابی تکنولوژی»به این منظور صورت می‏گیرد که بتوان تکنولوژی مّد نظر را به خوبی شناخت،بررسی کرد،تأثیرات آن را درک نمود و هم‏چنین آن را با دیگر تکنولوژی‏های بکار رفته در سازمان‏های مشابه مقایسه کرد.در واقع این متد، ابزاری است که به سازمان‏ها کمک می‏کند تا تکنولوژی‏های موجود خود را به خوبی‏ بشناسند و فرصت‏ها و تهدیدات پیش‏رو را به خوبی تشخیص دهند و برای آنها برنامه‏ریزی‏ کنند. در این فرآیند، به کمک مقایسه با دیگر سازمان‏ها و تکنولوژی‏ها، نقاط قوت و ضعف نمایان می‏شود و هم‏چنین تمرکز بر مشکلات و مسائل ناشی از کاربرد یک‏ تکنولوژی خاص مدّ نظر است‏. در اصل این رویه، متمرکز بر نقاط قوتی است که باید به آنها تکیه کرد و در رفع نقاط ضعف کوشید.به طور کلی در «ارزیابی تکنولوژی»، با نگاهی هدفدار به تغییرات‏ تکنولوژی مدّ نظر می‏باشد و در صدد شناسایی وضعیت موجود در تکنولوژی و کمک‏ به مدیریت و توسعه آن می‏باشد.( فلوید،1378) ارزیابی تکنولوژی قسمتی از یک تلاش جهانی برای برخورد سیستماتیک با پرسش" چگونه پیش رفتن" در زمینه ی تکنولوژی است(مهر،1999) ارزیابی تکنولوژی باید به تحلیل و ارزیابی دستاوردهای خواسته و ناخواسته، فرصت ها و ریسک های تکنولوژی ها، اعم از تکنولوژی های جدید و یا تثبیت یافته،بپردازد. شعار" ارزیابی تکنولوژی" این است که یک تکنولوژی جدید باید بهتر از تکنولوژی قبلی باشد، در غیر این صورت نیازی به آن نیست."بهتر بودن" فقط به جنبه علمی یک تکنولوژی اشاره ندارد بلکه به ابعاد اجتماعی- اقتصادی و زیست محیطی نیز توجه دارد. (مهر،1999) نیاز به ارزیابی تکنولوژی در اواخر دهه 1960 اندک اندک احساس شد. اسمیت و لیجتن به سه عامل مهم در این باره اشاره کرده اند:(ون دن اند،1998) نگرانی درباره ی پیامدهای تکنولوژی های جدید نیاز به ارزیابی پروژه های تکنولوژیکی دولتی قبل از شروع نیاز به مشارکت بیشتر طرف های ذی نفع و افراد جامعه  با مطالعه پيشرفت ارزيابي تكنولوژي در شش كشور (ايالات متحده، سوئد، آلمان، انگليس، هلند و فرانسه) هشت اثري كه ارزيابي تكنولوژي بايد داشته‌باشد، مشخص شده‌است.  1-    گسترش منابع اطلاعاتي سياستگذاران 2-    كمك به سياستگذاري كوتاه‌مدت و ميان‌مدت در قواي مجريه و مقننه 3-    كمك به ايجاد و توسعه سياست بلندمدت با ارائه اطلاعات درباره پيشرفتها و گزينه‌هاي احتمالي 4-  هشدار زودهنگام، با هدف ارائه اطلاعات درباره پيامدهاي نامطلوب احتمالي توسعه تكنولوژيكي در ابتدايي‌ترين مرحله ممكن 5-  تقويت تصميم‌گيري در مورد تكنولوژي از طريق كمك به گروههاي اجتماعي براي اتخاذ استراتژي در رابطه با توسعه تكنولوژيكي 6-    تشخيص، تنظيم و توسعه كاربردهاي تكنولوژيكي مفيد و مطلوب براي جامعه 7-    تشويق عامه مردم به پذيرش تكنولوژي 8-    افزايش آگاهي دانشمندان از مسؤوليت اجتماعي خود(ون دن اند،1998) لازم به ذكر است كه در طول زمان، تأكيد يكساني بر اين كاركردها وجود نداشته‌است. بعنوان مثال كاركرد هشدار زودهنگام تقريبا" در تمام كشورها ضعيف شده و به جاي آن كاركرد حمايت از سياستگذاري تكنولوژي تقويت شده‌است.  ارزيابي تكنولوژي تاثیر قابل توجه ای بر سیاست گذاری، در هر دو بخش دولتی و خصوصی داشته است. (OTA ،1977) با توجه به این کارکردها و این ارزیابی در چه سطحی( خرد یا کلان) انجام می شود، تعاریف متفاوتی ار" ارزيابي تكنولوژي" ارائه شده است. به عنوان نمونه به تازگی ارزيابي تكنولوژي در سطح کلان به عنوان یک منبع اطلاعاتی، که اطلاعاتی را به فرآیند سیاست گذاری تزریق می کند معرفی می شود. شکل دهی سیاستهای کلان درباره ی تکنولوژی، چه برای حمایت و چه برای کنترل آن دشوار و مهم است و نیاز به اطلاعات ادراکی و آینده نگر دارد.(قاضی نوری، 1383) 1-5-2  انواع ارزيابي تكنولوژي : ارزیابی تکنولوژی آکادمیک این ارزیابی تکنولوژی دانش گرا بوده و بیشتر در دانشگاه ها انجام می شود و بیشتر شامل کارهای پایه مانند پژوهش های تئوریک و متدولوژیکی و همچنین بررسی ارزیابی تکنولوژی، مدیریت ارزیابی تکنولوژی و فعالیت هایی از این دست است. (قاضی نوری، 1383) ارزیابی تکنولوژی شرکتی در صنعت، ارزیابی تکنولوژی به عنوان ابزاری برای برنامه ریزی استراتژیک در نظر گرفته می شود. " کنفدراسیون صنایع شیمیایی اروپا" (CEFIC) در سال 1992، ارزیابی تکنولوژی را به صورت زیر تعریف می کند: «ارزیابی تکنولوژی، حوزه ای گسترده از تکنیک های تحلیلی برای بررسی اثر محصولات و فرایندهای صنایع بر سلامتی و رفاه مردم و محیط های طبیعی زمین است.» در کنار مطالعات امکان سنجی اقتصادی، استراتژی نوآوری تکنولوژیکی یک شرکت با استفاده از ارزیابی تکنولوژی ارزیابی می شود. "سازمان مهندسین آلمان" در سال 1991 ارزش های اصلی را که فرآیند ارزیابی تکنولوژی با آن سرو کار دارد به صورت زیر نام می برد: (قاضی نوری، 1383) کارایی فنی کارایی اقتصادی کیفیت بهداشت،ایمنی، امنیت و محیط زیست برتری اقتصادی و اجتماعی توسعه فردی ارزیابی تکنولوژی پارلمانی ارزیابی تکنولوژی نشان داده است که یکی از مهم ترین شکل های حمایتی، برای فرایند تصمیم گیری سیاسی است. ارزیابی تکنولوژی به ویژه برای پشتیبانی و مشاوره با قوه ی مقننه برای پاسخگویی به پرسش های مربوط به علم و تکنولوژی دارای اهمیت است. بسیاری از پارلمان های دنیا، در شکل های سازمانی مختلف، نهادهایی را برای مطالعه ی پرسش های خاص با یک روش سیستماتیک و ارائه اطلاعات و مشاوره، در اختیار دارند. (قاضی نوری، 1383) پشتیبانی از قوه مجریه برخی دولت ها و قوای مجریه دیگر( مانند کمیسیون اروپایی) انواعی از واحدهای پژوهشی رسمی پشتیبان را برای روبرو شدن با مسائل علم و تکنولوژی تاسیس کرده اند. مانند: ایالات متحده: OSTP کمیسیون اروپایی:IPTS در سویل ارزیابی تکنولوژی ادغام شده در R&D این دسته از ارزیابی تکنولوژی در محیط کار دانشمندان و مهندسین یعنی درون سازمان ها یا موسسات R&D انجام می شود و غالبا" ارزیابی تکنولوژی ادغام شده" نامیده می شود. البته باید در نظر داشت که منظور ITA "فعالیت های TA موازی" نیست . زیرا ITA درون یک پروژه پژوهشی صورت می گیرد و جزئی جدا از پروژه نیست. هدف ITA بررسی جنبه های اجتماعی در خلال فرآیند R&D است. ITA یک ابزار برای هشدار زودهنگام نیست بلکه دانش کسب شده به وسیله ITA برای حداقل کردن و یا دوری جستن از پیامد های منفی اجتماعی به فرآیند R&D بازخور می شود. (قاضی نوری، 1383) دسته بندی دیگری به شکل زیر صورت گرفته است که  ارزيابي تكنولوژي) (TA نسبت به عرصه مطالعه و كنشگران اين عرصه، به راههاي مختلفي صورت مي‌گيرد. سه شاخه از TA  را كه هركدام سبك خاصي دارند، مي‌توان تشخيص داد. (ASTPP،1999)    TA در شركتها و مؤسسات درگير با مسائل تكنولوژيكي، براي رسم نماي آينده تكنولوژيها و بررسي ارزش آنها براي شركت يا مؤسسه بكار گرفته‌شده و از آن بعنوان يك ورودي در توسعه استراتژي استفاده مي‌شود. انتخاب تكنولوژيهاي برنده (يا اجتناب از بازنده‌ها) وجه غالب اين فعاليت است.   دومين شاخه ارزيابي تكنولوژي، TA براي توسعه سياستها و تصميم‌گيريهاي سياسي در مورد پروژه‌ها يا طرحهاي گسترده يك جزء تكنولوژيكي مهم دارد. اين نوع TA را مي‌توان يكي از وظايف دولت دانست و دفتر ارزيابي تكنولوژي ايالات متحده (OTA) را بعنوان تجسم اين نوع از ارزيابي تكنولوژي قلمداد كرد. OTA در طول مدت حيات، رويكردي قوي در مطالعات TA را توسعه داد كه هنوز مي‌تواند به نحو سودمندي از آن استفاده شود. سازمانهاي ديگري نيز با هدف انجام TA براي پارلمان‌ها يا دول كشورها از روي مدل OTA بوجود آمده‌اند. ارزيابي تكنولوژي براي ايجاد توافق روي ملاحظات و اقدامات لازم، جديدترين شاخه TA است، اما در برخي كشورها به وضوح ديده مي‌شود و كم ‌و بيش نهادينه شده‌است. امروزه از روشهاي مشاركتي مانند برگزاري كنفرانس براي ايجاد توافق در تمام دنيا استفاده مي‌شود. 2-5-2- مقایسه رویکردهای اصلی ارزیابی تکنولوژی هرچند میان رویکردهای مختلفی که در بخش های پیشین گفته شد همپوشانی هایی وجود دارد اما برای شناخت بیشتر هر کدام از این رویکردها و ایجاد توان انتخاب رویکرد مناسب در جدول زیر این رویکردها مورد مقایسه قرار گرفته اند. معیار های انتخاب شده برای این مقایسه ی یاد شده به شرح زیر است. مخاطبین مخاطبین و یا کاربران TA می توانند دست اندرکاران سیاست، صنعت، علم و یا عامه مردم باشند. زمان شروع مطالعه منظور از زمان شروع مطالعه، این است که آیا مطالعه را در هر مرحله از توسعه ی تکنولوژی می توان انجام داد و یا باید هرچه زودتر و در مراحل اولیه ی توسعه ی تکنولوژی مطالعه آغاز شود. کارکرد کارکرد TA می تواند ارائه ی مشاوره به سیاست گذاران، شکل دادن به تکنولوژی و یا برقراری گفتگوی اجتماعی و مواردی از این دست باشد. هدف از مشارکت یا گفتمان اجتماعی ارزیابی تکنولوژی به طور سنتی به عنوان فرآیند ارتباط میان متخصصین(دانش) و تصمیم گیران(سیاست) شناخته شده است. در این زمینه، مشارکت، یک کارکرد تکمیلی مهم داشته و به صورت کانالی برای انتقال دانش و وسیله ای برای ایجاد تعادل میان جنبه های مختلف استفاده شده است. با تقویت جنبه دموکراتیک TA، بحث های عمومی درباره ی تکنولوژی های نو، اهمیت بیشتری در شکل دهی تکنولوژی پیدا کرده است. دستاوردها دستاوردهای حاصل از TA می تواند تعدادی پیشنهاد و یا گزینه هایی برای اقدام باشد همچنین توافق یا دانش کسب شده در این مسیر نیز ممکن است به عنوان دستاوردهای TA مد نظر باشد. جدول 1-2- مقایسه رویکردهای TA بر حسب معیارهای انتخاب شده( قاضی نوری ،1383) مفاهیم معیارهارویکرد کلاسیک TAرویکرد OTA به TAارزیابی تکنولوژی عمومیارزیابی تکنولوژی سازندهارزیابی تکنولوژی استراتژیکارزیابی تکنولوژی مشارکتیمخاطبین:      -سیاست√√√√√√-صنعت  √√o√-علم  ooo√-عامه مردم  √√√√زمان آغاز مطالعه:      -هر زمان√√√ √√-زودترین زمان ممکن   √  کارکرد:     o-مشاوره به سیاستگذاران√√√o√ -شکل دادن به تکنولوژی  o√  -گفتگوی اجتماعی  √√ √مشارکت:      -گفتمان برای انتقال دانش√√√o√√-گفتمان برای ایجاد تعادل √√o√√-گفتمان برای شکل دهی تکنولوژی  √√ √-گفتمان برای انتقال نتایج  √o √دستاوردها:      -پیشنهادات√ oo o-گزینه های اقدام √o √ -توافق  √√ √-دانش√√o√√oتوضیح :√ = بلی o = تاحدی    6-2- مفهوم ارزيابي توانمندي تكنولوژي ارزيابي توانمندي تكنولوژي فرآيندي است كه در آن سطح فعلي قابليتها و توانايي هاي تكنولوژيك سازمان اندازه گيري مي شود تا نقاط قوت و قابل بهبود سازمان شناسايي شده و همچنين با مقايسه توانمندي هاي تكنولوژيكي سازمان با رقبا يا سطح ايده آل، شكاف تكنولوژيكي شناسايي شود. بانک جهانی در سال1985 توانمندی تکنولوژیکی را ترکیبی از سه دسته توانمندی مجزا از هم ،در زیر تعریف کرد(استروکلج،2011) توانمندی تولید: شامل مدیریت تولید،مهندسی تولید،نگهداری تجهیزات سرمایه ای و بازاریابی خروجی تولید شده توانمندی سرمایه گذاری: شامل مدیریت پروژه، مهندسی پروژه، توانمندی های تهیه و تدارک و آموزش نیروی انسانی توانمندی نوآوری: شامل خلق و حمل امکان ها و احتمالات فنی جدید از طریق پرداختن اقتصادی اثرمتقابل و واکنشی عناصر توانمندی های مذکور بطور شفاف بیان نشده است. بانک جهانی در سال 2001 مدل دیگری را تدوین نمود. پایه این مدل براساس توصیف 9 دسته از توانمندی های تکنولوژیکی است. این فعالیت های اصلی که به ارزیابی نقاط ضعف و قوت توانمندی تکنولوژیکی می پردازد عبارتند از: آگاهی از نیاز به بهبود و اصلاح تکنولوژی ها: این به قابلیت مدیریت ارشد در تشخیص نقش تکنولوژی در رقابت پذیری و خطرات ناشی از باقی ماندن بر محیط رقابتی فعلی اشاره دارد. قابلیت جستجو در ارتباط فرصت ها و تهدیدهای بیرونی: قابلیت شرکت در بررسی رویدادها و روند های تکنولوژیکی بیرونی که احتمال تاثیر بر شرکت یا ارائه فرصت هایی برای رشد و رقابت پذیری می باشد. شرکت های بزرگ و پیشرفته اغلب دارای گروه هایی از افراد که بطور دائم وظیفه این کار را بر عهده دارند، می باشند. در شرکت های کوچکتر،مدیریت یا یکی از مهندسین ارشد احتمالا عهده دار این وظیفه می باشد. ساخت توانمندی های اصلی ممتاز( شایستگی اصلی تکنولوژیکی): این دسته به موفقیت شرکت در تعریف نقاط قوت تکنولوژیکی اش و ساخت یک مزیت یگانه در حوزه های مشخصی اشاره دارد. یک شرکت با شایستگی تکنولوژیکی قوی خواهد دانست چطور نقاط قوت تکنولوژیکی ممتازش از سایر رقبا متمایز خواهد ساخت و چطور توسعه داده شده خوبی را برای حفظ و بهره برداری از ویژگی و خاصیت روشنفکرانه اش خواهد داشت. توسعه یک استراتژی تکنولوژی برای حمایت و پشتیبانی از کسب و کار: تدوین و بکارگیری یک استراتژی تکنولوژی قسمت کلیدی از استراتژی کسب و کار بویژه در بنگاه های رهبر است. این فرآیندی است که به وسیله آن چشم اندازها، اهداف و اولویت ها مشخص شده و ارتباطات با شرکت تعیین می گردد. حتی بهترین منابع سازمانی نمی تواند هر چیزی را در رابطه با تکنولوژی انجام دهد، بطوریکه قسمتی از چالش های استراتژیک در انتخاب کدام فعالیت های تکنولوژی در درون و کدام ها در بیرون با شرکاء هدایت شوند، می باشد. قابلیت ارزیابی و انتخاب راه حل های مناسب تکنولوژیکی: شرکت های رهبر قادر به جمع آوری اطلاعات در محدوده گزینه های تکنولوژیکی قابل دسترس، انتخاب سریع مابین راه حل های رقیب( ماشین ها، رویکردها یا تامین کنندگان مختلف) و شناسایی مناسب ترین منبعی که متناسب با نیازهایشان می باشد. یک بنگاه رهبر قادر به ایجاد مقایسه بین(محک زنی) گزینه های قابل دسترس گوناگون و قابل اعتماد بودن انتخاب مناسب ترین گرینه براساس این مقایسه می باشد. اکتساب و جذب تکنولوژی ها: هنگامی که یک گزینه تکنولوژی جدید تصمیم به اکتساب آن از یکی از روش های مانند تحقیق و توسعه داخلی گرفته می شود. در بعضی موارد خرید تکنولوژی کار ساده ای است. اما در بعضی از موارد به جستجو و تحقیقات زیاد و گزافی برای اکتساب احتیاج دارد. اکثر بنگاه های رهبر دارای مهارت های توسعه داده شده خوبی در مذاکره برای انتقال تکنولوژی از منابع بیرونی و برای توسعه تکنولوژی در درون هستند. اجرا و استفاده موثر از تکنولوژی: داشتن تکنولوژی اکتساب شده، یک بنگاه نیاز به اجراء آن در داخل سازمان دارد که ممکن است دربرگیرنده مراحل گوناگونی از توسعه آتی تا شروع بکار نهایی همچون در حالت محصول جدید یا سرویس در محل بازار بیرونی، فرآیند یا روش تولید جدید در داخل سازمان باشد. این اغلب نوآوری آتی همچون انطباق و پیکربندی مجدد تکنولوژی دربرمی گیرد. از جمله دانش و مهارت های داخلی یک بنگاه رهبر معمولا نیاز به توانمندی های مدیریت پروژه توسعه داده شده خوب برای اطمینان از اجراء موثر و اثربخش دارد. قابلیت یادگیری از تجربه به منظور بهبود و اصلاح تکنولوژی: یک قسمت مهم از ساخت شایستگی های تکنولوژیکی بازتاب و بازنگری فرآیندها و پروژه های تکنولوژی در داخل بنگاه به منظور یادگیری از موفقیت ها و شکست ها می باشد. در بنگاه های رهبر فرآیند یادگیری می تواند هوشیارانه و رسمی بشود، منجر به پیشرفت های ادامه دار در کارایی، اثربخشی و تدوین استراتژی گردد. به منظور یادگرفتن چطور بهتر مدیریت کردن فرآیندهای تکنولوژی، یک بنگاه نیاز دارد بطور سیستمی دانش مربوط را از تجربه خودش( یا سایر بنگاه ها) تسخیر کند و به این دانش عمل نماید. قابلیت شکل دادن و بهره برداری پیوندها به شبکه تامین کنندگان، محققین و تشریک مساعی با بنگاه ها: در فعالیت های تکنولوژی بنگاه ها باید بتوانند استفاده از تامین کنندگان تکنولوژی بیرونی و سرویس های مرتبط با آنها را ایجاد نمایند. انواع سازمان های مختلفی ممکن است بنگاه را یا خدمات شان تامین نمایند. بنگاه باید دلالتهایی مبنی بر چطور توسعه خوبی از سیستم پشتیبانی بیرونی برای توسعه تکنولوژی داشته باشد. (بانک جهانی،2001) این مدل برای اندازه گیری توسط پروفسور جان بست برای ارزیابی یک بنگاه براساس نه دسته توانمندی تدوین و در سال 2002 در یونیدو توسط هابدی تحت نام مدل ارزیابی نیازهای تکنولوژی معرفی گردید.(هابدی،2002) این ابزار یک مکانیسمی برای موارد زیر است: ارزیابی توانمندی تکنولوژیکی یک بنگاه شناسایی نقاط قوت و ضعف بنگاه محک زنی با سایر بنگاه ها یا یک مدل کارکردی و تجربه برتر 1-6-2- ارزیابی توانمندی تکنولوژی ارزیابی توانمندی یک فاکتور درونی و نسبی است، یعنی اولا به عواملی بستگی دارد که غالباً در کنترل محیط درونی هستند. بعنوان مثال به میزان دانش فنی و اطلاعات، نیروی انسانی متخصص موجود در ارتباط با تکنولوژی مورد نظر و نظایر آن بستگی دارد. ثالثاً میزان توانمندی یا ضعف تکنولوژیکی در مقایسه با سایرین و یا یک سطح مورد انتظار(ایده آل) قابل اندازه گیری است. از مجموع امتیازات بدست آمده، سطح توانمندی تکنولوژیکی یک بنگاه تعیین می گردد. بنگاه با بکارگیری امتیاز بدست آمده می تواند ارزیابی نماید در چه شاخص هایی دارای نقاط قوت و یا ضعف هستند.بنگاه می تواند در یکی از چهار سطح زیر واقع گردد.(هابدی،2002) نوع D : خلاقـ توانايي كسب منافع از طريق نوآوريـ استراتژي بخشي مجزا كه بوسيله ساير بخشها پيروي مي‌شودـ رويكرد خلاق به EST ـ ايفاي نقش كليدي در استراتژي مليـ خدمات مؤثر و تقاضا محورنوع C : استراتژيكـ استراتژي بخش واضح و روشن، آگاهي از مباحث اصلي EST ـ ظرفيت بالا در محدوده‌هاي تكنولوژي بخشـ توانايي به‌روز كردن از طريق اكتساب و جذب تكنولوژيهاي خارجيـ شركتها به خوبي بوسيله مكانيزمهاي تكنولوژي تقاضا محور انجام وظيفه مي‌كنندـ عدم توانايي در تسخير، توانايي در اجراي پروژه‌هانوع B : تطبيقيـ برخي عناصر بجاي استراتژي كه داراي تقدمهاي واضحي نيستندـ تحت كنترل مقررات جديد EST كه در كشورهاي توسعه يافته تدوين شده‌اندـ عرضه توانائيهاي قطع شده از تقاضا براي خدماتـ مؤسساتي كه به‌طور ناقص و ضعيف خدمات ارائه مي‌دهندـ عدم اثربخشي در اجراي پروژه‌هاي جديد، عدم توانايي در به‌روز بودننوع A : منفعلـ عدم توانايي در بخش، عدم توانايي در جذب تكنولوژيهاي جديدـ عدم سازگاري استراتژي تكنولوژي براي تكنولوژيهاي مناسب محيط (EST) ـ تمركز شركتها و سياستگذاران بر مديريت بحرانـ شديداً آسيب‌پذير نسبت به پيشرفتهاي تكنولوژيكي و مقررات EST جديدـ عدم آگاهي نسبت به تهديدات و فرصتها شکل 2-2- سطوح تکنولوژیک بنگاه (هابدی 2002) بخشهاي نوع A : نا آگاهي/ انفعالي: بخشهاي نوع A از نياز به يك استراتژي بهبود تكنولوژي آگاه نيستند باوجود اينكه به استراتژي بهبود تكنولوژي نيازمند مي‌باشند. فعالان اصلي و برجسته در اين بخشها شناختي از اين موضوع كه به انتقال تكنولوژي يا اقتباس آن نياز وجود دارد، ندارند. ساير نيازهاي فوري به‌نظر مي‌رسد كه بر ملاحظات تكنولوژي تقدم دارند (مثل بحرانهاي بقاء و تداوم فعاليت و يا بحرانهاي مالي). اين بخشها عموماً نمي‌دانند كه چه چيزي را بهبود ببخشند و چگونه توانمندي فراهم آورند و آنها احتمالاً با تغييرات بازار خارجي و تكنولوژي سازگار هستند. حتي اگر شركتهاي معيني مسأله را تشخيص بدهند، نمي‌توانند حمايت گسترده‌اي از برنامه بهبود بخش بدست آورند، زيرا شركتها و افراد كمي خواهان و قادر به پيوستن به آنها هستند. بري كمك به بخشهاي نوع A حمايت پايه‌اي و اساسي مورد نياز است تا از استراتژيهاي ضروري در جهت كسب و جذب تكنولوژيهاي خاص و ارتقاء توانائيها آگاه شوند. در بخشهاي توليدي كشورهاي خيلي ضعيف، به مونتاژ محصولات ساده جهت بازار داخلي تأكيد مي‌شود، شركتها هنوز ممكن است توانايي كسب مهارت در تكنولوژيهاي مهندسي توليد را نداشته باشند، در چنين مواردي گروههاي بخشي سعي در گسترش توانائيهاي مونتاژ موجود و تنظيم استراتژي دارند، تا مهارتهاي مهندسي را به‌منظور بهبود رقابت ياد بگيرند. اما بعلت اينكه اين شركتها از نيازهاي تكنولوژيكي آگاه نيستند، هيچ‌گونه تقاضايي براي خدمات تكنولوژي ندارند و در جستجوي آن نيز نيستند. براي غلبه بر اين مشكل عدم آگاهي اساسي و يا مشكل تقاضا، ابتكارات و استراتژيهايي مورد نیاز باشند بخشهاي نوع B : بخشهاي تطبيقي (واكنشي) فعالان كليدي در اين بخشها نياز به بهبود در توانمنديهاي تكنولوژيكي را تشخيص مي‌دهند، اما آنها درباره چگونگي فراهم نمودن نظام مند آن آگاه نيستند. بخاطر اينكه منابع داخلي آنها محدود است (آنها كمبود پرسنل ماهر دارند) تمايل دارند، بصورت اثربخش يا غيراثربخش به وقايع دربرگيرنده تهديدات و فرصتهاي تكنولوژيكي واكنش نشان دهند. اما آنها قادر نيستند از وقايع به سود خودشان بهره جويند. اين بخشها عمدتاً به دانش فني تكنولوژيكي عرضه‌كنندگان خارجي وابسته هستند و استراتژيها و عمليات خود را با توجه به تجربه محدودشان پايه‌ريزي مي‌كنند. بخشهاي تطبيقي (واكنشي) در بسياري از حوزه‌هاي ارزيابي و استراتژي تكنولوژي داراي توانمنديهاي توسعه‌يافته ضعيفي هستند. بخشهاي از نوع B ذاتاً قويتر و هماهنگ‌تر از بخشهاي نوع A هستند. بهرحال آنها عمدتاً فاقد هر نوع استراتژي يا چارچوبي براي بررسي موضوعات تكنولوژيكي و تصميم‌گيري در مورد مجموعه اولويتها هستند. اولويتها شامل عرضه بهبود يافته منابع انساني آموزش ديده و سرمايه‌گذاريهاي پيوسته در تسهيلات تكنولوژيكي مشترك مي‌شود. گروهها يا مؤسسات بخشي به توانايي جهت جستجوي راه‌حلهاي علم و تكنولوژي و ارزيابي گزينه‌هاي تكنولوژي جديد نيازمند مي‌باشند. آنها همچنين به توانمندي پيشنهاد دهي در زمينه نحوه اكتساب و اجراي تكنولوژيهاي خاص (مثل فرايندهاي جديد توليدي) نيازمند هستند. شركتهاي مشاوره‌اي اين نقش را مي‌توانند انجام دهند، يا خدماتي كه بوسيله سازمانهاي تحقيق و تكنولوژي دولتي ارائه مي‌شود، بستگي به نيازهاي بخش دارد. به‌محض اينكه توانمندي توسعه يابد، اين بخشها مي‌توانند توانمنديهاي خود اتكايي را براي برنامه‌ريزي استراتژيك توسعه دهند. 2-6-2- ارزیابی توانمندی تکنولوژی برای شرکت های خدماتی مدل های متعددی برای ارزیابی توانمندی تکنولوژی در شرکت های خدماتی وجود دارد که در ذیل به برخی از آنها اشاره می گردد. مدل مدیریت نیازهای تکنولوژی مدل ارزیابی مستقیم شکاف توانمندی مدل گارسیا – آرولا مدل اطلس تکنولوژی مدل زنجیره ارزش تکنولوژی پورتر مدل ارزیابی سطوح توانمندی یونیدو مدل لعل طبقه بندی کاستا و دکوئیرز مدل لیدنسی مدل پاندا و راماناتان مدل لین مدل فلوید مدل سریپای پن، کیم و ارنست مدل فرانسمن مدل فاکتور رقابتی که پاندا و راماناتان در سال 1996 فرآیندی را برای ارزیابی تکنولوژی شرکت های خدماتی ارائه داده اند. مدل مذکور دارای پنج مرحله شناسایی مراحل ارزش افزوده در شرکت، شناسایی توانمندی تکنولوژی مورد نیاز، تدوین شاخص هایی برای ارزیابی هر توانمندی تکنولوژیک، محک زنی با الگو برداری توانمندی های تکنولوژیکی و تجزیه و تحلیل شکاف است ( پاندا، 1996) متدولوژی ارزیابی تکنولوژی منظور از متدولوژی مطالعه، فهرستی از فعالیت هاست که تقریبا در هر ارزیابی کاربرد دارند. البته این فعالیت ها بر پایه ی عواملی مانند نوع مطالعه، حوزه فعالیت و موضوع ارزیابی تفاوت خواهند کرد. به همین دلیل در توضیح متدولوژی از واژه ی " اجزا" به جای "گام ها" استفاده می شود. این فعالیت ها دارای توالی ساده و خطی نیستند و در عوض دارای توالی منطقی هستند ولی نکته ی مهم آن است که باید از هر فعالیت انجام گرفته در انجام فعالیت های دیگر استفاده کرد. در زمینه ی ترکیب اجزای متدولوژی TA، دیدگاه های مختلفی از جانب اندیشمندان ارائه شده است. جدول زیر دیدگاه های جونز، کتس، پورتر و براون را بیان می دارد. جدول 2-2 - دیدگاه های مختلف در ترکیب اجزای متدولوژی مطالعه ارزیابی تکنولوژی( قاضی نوری ،1383) جونز (1971)کتس(1976)پورتر(1980)براون(1998)1-تعیین چارچوب و هدف ارزیابی1-بررسی مساله7-شناسایی گروه های متاثر1- تعریف مساله1-تعیین موضوع، دامنه و افق زمانی ارزیابی2- توصیف تکنولوژی های مربوط2- شناسایی جایگزین های سیستم8- شناسایی جایگزین های سیستم کلان2- توصیف تکنولوژی2- توصیف تکنولوژی 3- پیش بینی تکنولوژی3- توصبف وضعیت جامعه9- شناسایی متغیرها یا وقایع خارجی4- توصبف جامعه  5- پیش بینی جامعه4- شناسایی حوزه های تاثیر3- شناسایی اثرات ممکن6- شناسایی اثرات3- تعیین سود و بهره مندان بالقوه4-تعیین اثرات نامطلوب5- تحلیل مقدماتی اثرات4- برآورد اثرات7- تحلیل اثرات 8- برآورد اثرات6- شناسایی گزینه های اقدام ممکن7- تکمیل تحلیل اثرات5- شناسایی ابزار تصمیم6- شناسایی گزینه های اقدام برای ابزار تصمیم9- تحلیل سیاست ها5- تحلیل سیاست های ممکن 10- نتیجه گیری (و ارائه پیشنهاد)10- انتقال نتایج  7-2- مدل های ارزیابی توانمندی تکنولوژی: در مدیریت تکنولوژی، روش های مختلفی در ارتباط با ارزیابی تکنولوژی مطرح گردیده است، که محققان مختلفی بر اساس رویکردهای خود به تکنولوژی، شاخص های مختلفی را ارائه داده اند. با توجه به نوع کاربرد مورد انتظار از مدل مورد نیاز برای ارزیابی و انتخاب تکنولوژی های کلیدی در صنعت هوایی، به نظر می رسد که معیارهای زیر اهمیت داشته باشند: جامعیت: به مفهوم در برگیری ابعاد وسیعتری از تکنولوژی در ارزیابی است که بتواند تکنولوژی های حوزه های مختلف صنعت هوایی را پوشش دهد. راحتی فهم: مدلی باید تدوین گردد که درک افراد از آن بسیار آسان بوده و تلقی های افراد از آن یکسان باشد. سهولت تکمیل: مدلی تدوین شده باید در زمان و با هزینه کم منجر به ارزیابی تکنولوژی ها گردد. کمی بودن خروجی مدل: به منظور قیاس چند دستاورد تکنولوژیک با یکدیگر ضروری است نتایج به صورت عددی ارائه گردد. در ادامه به ذکر برخی از مهمترین روش های ارزیابی و انتخاب تکنولوژی خواهیم پرداخت. مدلهای مختلفی در ارتباط با ارزیابی توانمندی تکنولوژیکی می باشند که این دیدگاه ها و مدل ها در سه بخش کلی به شرح زیر طبقه بندی می گردد.(خمسه،1389) جدول 3-2- طبقه بندی مدل های ارزیابی توانمندی تکنولوژیکی(خمسه،1389) مدل های تعیین شکاف تکنولوژیمدل های ارزیابی علل بروز شکاف تکنولوژیمدل های ارائه راهکار جهت جبران شکاف تکنولوژیمدل اطلس تکنولوژیمدل پورترمدل پاندا و راماناتانمدل فلویدمدل مدیریت نیازهای تکنولوژیمدل ارزیابی محتوی تکنولوژیمدل ارزیابی موقعیت تکنولوژیمدل ارزش افزوده اقتصادیمدل فوردمدل لیندسیمدل اطلس تکنولوژیمدل فلویدمدل مدیریت نیازهای تکنولوژیمدل سطوح توانمندی تکنولوژیمدل فوردمدل لیندسیمدل فالمدل گارسیا آرولامدل لینمدل ارزیابی نیاز تکنولوژیمدل سیستم های اطلاعات مدیریت علم و تکنولوژیمدل مدیریت نیازهای تکنولوژی 1-7-2- روش ا طلس تکنولوژی: ESCAP در روش ارزیابی اطلس تکنولوژی که در خود روش با نام ارزیابی محتوای تکنولوژی مطرح است اتکای ارزیابی بر چهار جزء تکنولوژی قرار دارد که این چهار جزء به صورت ذیل هستند. تکنوافزار دانش افزار انسان افزار سازمان افزار با ارزیابی سطح تکنولوژی موجود با بهترین وضعیت دنیا در هریک از چهار جزء مطرح شده و تلفیق آنها با یکدیگر محتوای کل تکنولوژی اندازه گیری شده و تعیین می گردد. روش اطلس تکنولوژی، دو معیار کلی برای ارزیابی تکنولوژی در نظر می گیرد. معیار اول به تعیین میزان پیچیدگی هر یک از اجزاء تکنولوژی مربوط می شود. در هر یک از چهار جزء تکنولوژی درجات مختلفی از پیچیدگی وجود دارد. این پیچیدگی ها از سطح بسیار ساده ای آغاز شده و به مراحل بسیار پیچیده ای تکامل می یابد. معیار دوم به موقعیت اجزا تکنولوژی مورد استفاده، در مقایسه با اجزاء بهترین تکنولوژی روز دنیا مربوط می شود. در نهایت این روش با بدست آوردن میزان توانمندی های تکنولوژیک در هر کدام از این چهار جزء، آنرا در شکلی در مقایسه با حالت ایده آل نشان می دهد و نقاط قوت و ضعف تکنولوژی مربوط را به خوبی نشان می دهد. این روش دارای 5گام است که عبارتند از: گام اول : محاسبه درجه پيچيدگي تکنولوژي گام دوم : ارزيابي مطابق با آخرين پيشرفتها گام سوم : تعيين امتياز اجزاء مطابق آخرين پيشرفت‌ها براي تکنولوژي گام چهارم : ارزيابي شدت کمک اجزاي تکنولوژي گام پنجم : محاسبة TCC ( ضريب کمک تکنولوژي )( APCTT،1989) 2-7-2- مدل پورتر: مایکل پورتر، استاد دانشگاه هاروارد، در دهه نود دو موضوع مهم را در مرکز فعالیت‌های پژوهشی خود قرار داد. اولین موضوع به انتخاب حوزه تجاری و یافتن موقعیت در آن حوزه بر می گردد. برای انجام این کار پورتر مدل معروف پنج نیروی خود را ارایه داد. این مدل در قسمت تجزیه و تحلیل استراتژیک در بالا مورد بحث قرار گرفت. دومین موضوعی که مورد توجه پورتر واقع شد، مقوله زنجیره ارزش بود که به عنوان پایه ای برای تدوین استراتژی تکنولوژی مورد استفاده قرار گرفت. پورتر مجموعه عملیات بنگاه را در قالب مجموعه ای از فعالیت هایی در نظر می گیرد که با هم زنجیره ارزشی بنگاه را تشکیل می دهند. برای مثال در مورد بنگاه های تولیدی می توان زنجیره ارزشی را شامل فعالیتهای اولیه (تدارکات ورودی، عملیات. تدارکات خروجی، بازاریابی و فروش، خدمات) و فعالیتهای پشتیبانی (زیر ساختهای شرکت، مدیریت منابع انسانی، توسعه تکنولوژی، تهیه) در نظر گرفت. در اين مدل، يك نگرش سيستمي و فرآيندي به تكنولوژي بيان مي‌شود كه در آن بر اساس شناسايي فرآيندهاي اصلي و پشتيباني سازمان، اقدام به شناسايي تكنولوژي‌ها مي‌شود و با اندازه‌گيري سطح عملكرد آنها و مقايسه با وضعيت مطلوب، شكاف تكنولوژيك محاسبه مي‌شود.(پورتر،1985) سودفعالیت‌های زیربناییفعالیت‌های پشتیبانمدیریت منابع انسانیتوسعه تکنولوژیتدارکات خدمات بعد از فروشبازاریابی و فروشلجستیک خروجیعملیات تولیدیلجستیک ورودیفعالیت‌های اصلی شکل 3-2- مدل پیشنهادی پورتر (پورتر 1985 ) 3-7-2- مدل پاندا و رامانتان: این روش، توان سازمان در ایجاد ارزش افزوده را برابر با توان تکنولوژیک سازمان می داند. برای این منظور این مدل گام های زیر را برای ارزیابی تکنولوژی در نظر می گیرد: تعیین فعالیت های که ایجاد ارزش افزوده می کنند تعیین توانمندی های تکنولوژیک مورد نیاز برای انجام این فعالیت ها تعیین شاخص های اندازه گیری توانمندی های تکنولوژیک تعیین وضعیت فعلی سازمان در ارتباط با هریک از شاخص ها مقایسه توان تکنولوژیک با یک حالت ایده ال تعیین شکاف تکنولوژیک با توجه به این توانمندی ها و بررسی آنها، این مدل می تواند به شناخت کامل توانمندی های تکنولوژیک سازمان بپردازد. این مدل به علت جامع بودن و استفاده از ارزیابی های کمی و کیفی قابلیت و کارایی مناسبی برای ارزیابی توانمندی های تکنولوژیک سازمان دارد. البته از آنجا که در این روش ارزیابی توان تکنولوژیک بصورت غیر مستقیم محاسبه می شود و این روش راهکارهای خاصی ارایه نمی کند، دارای مشکلات خاص خود است. در این مدل ، ابعاد مختلف یک تکنولوژی از نظر سطح توسعه، میزان کاربردها و اهمیت استراتژیک تا حدودی مورد توجه قرار می گیرند.( پاندا ،1996) 4-7-2- مدل فورد: در این روش با تکیه بر این تعریف که مدیریت تکنولوژی مدیریت انتخاب، اکتساب، به کارگیری، توسعه و اشاعه تکنولوژی هاست براساس توان مدیریت تکنولوژی به ارزیابی تکنولوژی می پردازد. و منطق کلیدی آن به شکل زیر است.(فورد،1996) توان مدیریت تکنولوژی= توان تکنولوژیک به عقیده فورد، ارزیابی تکنولوژی که ممکن است در رابطه با تکنولوژی های محصول، فرایند و یا بازاریابی یک سازمان انجام شود، باید به سوالات زیر پاسخ دهد: سازمان دارای چه تکنولوژی هایی است و کسب و کار سازمان به کدامیک از این تکنولوژی ها وابسته است؟ تکنولوژی های سازمان از چه منابعی کسب شده اند؟ دامنه کاربرد تکنولوژی ها چه اندازه است؟ تکنولوژی های سازمان در کدام طبقه قرار می گیرند(تکنولوژی های پایه، متمایز کننده یا خارجی)؟ موقعیت سازمان در رابطه با این تکنولوژی ها و در مقایسه با رقبا چگونه است(پیشرو، پیرو و یا ضعیف)؟ تکنولوژی های سازمان تا چه اندازه جدید می باشند؟ موقعیت چرخه عمر تکنولوژی های سازمان چگونه است؟ عملکرد سازمان در تدوین استراتژی تکنولوژی چگونه است؟ عملکرد سازمان در اکتساب تکنولوژی های مورد نیاز خود چگونه است؟ عملکرد سازمان در بهره برداری از تکنولوژی چگونه است؟ آیا سازمان بطور موثر از تکنولوژی های متمایز کننده خود حفاظت می کند؟ این روش به طرح سوالاتی می پردازدکه ابعاد ارزیابی سطح تکنولوژی را مشخص می کنند و می توانند به عنوان معیارهای ارزیابی توانمندی تکنولوژی مورد استفاده قرار گیرند، اما مدل یا تکنیک خاصی را برای ارزیابی تکنولوژی ارایه نمی کند که بر آن اساس بتوان اطلاعات حاصل از پاسخ پرسش های مطرح شده را جمع بندی و نسبت به توان تکنولوژیک سازمان اظهارنظر کرد. این مدل به ابعادی مانند سطح توسعه تکنولوژی و نوآورانه بودن آن، اهمیت استراتژیک و کاربردها و عملکردهای تکنولوژی اشاره می کند و تا حدودی به ابعاد مختلفی از تکنولوژی نظر می کند ولی شاخص های واضح و مشخصی ارائه نمی دهد. 5-7-2- مدل تناسب تکنولوژی: این مدل با نگاه به اهداف سازمان برای آینده خود به ارزیابی تکنولوژی می پردازد. در حقیقت ارزیابی تکنولوژی ها با استفاده از میزان تاثیر آنها در دستیابی به اهداف سازمان صورت می پذیرد. بر این اساس منطق اصلی این مدل به صورت ذیل است. میزان تطابق با اهداف= توانمندی تکنولوژیک همانطور که دیده می شود، در این روش به یکی از جنبه های مهم تکنولوژی توجه می شود و اهمیت استراتژیک تکنولوژی به عنوان شاخص اصلی ارزیابی تکنولوژی مطرح می شود. در حالیکه جنبه های دیگر تکنولوژی چندان مورد توجه قرار نمی گیرند و این از ضعف های مهم این روش است. ولی به هر حال با بکارگیری این روش، می توان به انتخاب و اولویت بندی تکنولوژی های کلیدی و استراتژیک دست یافت. این مدل بیشتر بر شاخص هایی که اهمیت استراتژیک یک تکنولوژی را نشان می دهند تاکید می کند ولی به ابعاد دیگری مانند سطح توسعه تکنولوژی و عملکرد و کاربردهای تکنولوژی نیز توجه دارد. ( نظری زاده ،1384) 6-7-2- مدل چیزا: چیزا در تدوین استراتژی تکنولوژی و استراتژی R&D نقش قابل ملاحطه ای برای ارزیابی و انتخاب تکنولوژی و یا به نوعی اولویت گذاری فناوری قائل است. از دیدگاه چیه زا، اولین تصمیم کلیدی در اتخاذ استراتژی تکنولوژی، انتخاب تکنولوژی می باشد که به معنای گزینش تکنولوژی هایی است که باید روی آنها سرمایه گذاری شود. چنین گزینشی تحت تاثیر چند متغیر اصلی قرار دارد که عبارتند از: مرتبط بودن تکنولوژی( با کسب و کار یا ماموریت بنگاه) مخاطره(ریسک) موجود در توسعه و بکارگیری تکنولوژی میزان اختصاصی بودن( میزان دسترس پذیری) تکنولوژی وابستگی متقابل بین تکنولوژی های منتخب و سایر تکنولوژی ها تعدد گزینه هایی که توسط تکنولوژی ایجاد می شوند. این متغیرها در واقع همان معیارهای ارزیابی و انتخاب تکنولوژی هستند. همانطور که در این شاخص ها دیده می شود، توجه به ابعاد استراتژیک تکنولوژی بیشترین توجه را به خود اختصاص داده است و در کنار آن توجه به سطح توسعه، نوآورانه بودن و کاربردهای تکنولوژی نیز در این مدل دیده می شود.(چیزا،2001) 7-7-2- مدل TIME: در روش TIME تمركز بر شناسايي آن دسته از تكنولوژيهايي است كه قابليت بازاري خوبي دارند و تاثيرات نوآورانه‌اي بر صنعت مي‌گذارند. روش TIME با ارزيابي تكنولوژي‌هاي موجود، فرآيند انتقال تكنولوژي‌هاي بهينه را تسهيل مي‌كند. اين روش مخصوصا در شركت‌هاي داراي واحد‌هاي R&D كاربرد دارد.(مندس،2000) در اين روش تكنولوژي از 4 منظر و مورد ارزيابي قرار مي‌گيرد: سطح توسعه تكنولوژي پتانسيل و قابليت نوآورانه پتانسيل بازاري اهميت استراتژيك تكنولوژي هر کدام از این شاخص ها به سطوح خردتری شکسته شده اند که دارای ضرایب اهمیت متفاوتی هستند و براساس امتیازی که می گیرند، ارزیابی کلانی از سطح تکنولوژی به ما می دهند. 1)سطح توسعه تکنولوژی3)کاربردها و رفع نیازها1-1)توسعه1-0-3)بکارگیری1-1-1)پیشرفت حاصل از تکنولوژی2-0-3)موانع بکارگیری2-1-1)نتایج عملکردی3-0-3)تامین کنندگان2-1)میزان منحصر به فرد بودن4-0-3)میزان رفع نیازها1-2-1)دشواری دستیابی به تکنولوژی5-0-3)سودآوری2-2-1)دشواری یادگیری4)اهمیت استراتژیک3-2-1)زیر ساختهای مورد نیاز1-0-4)میزان همراستایی با اهداف و برنامه ها3-1)کارکردها2-0-4)حوزه تاثیرگذاری1-3-1)موارد استفاده3-0-4)میزان تاثیر در توسعه زیرساخت ها2-3-1)قابلیت انتقال فناوری4-0-4)کارآفرینی(ایجاد اشتغال)2)نوآورانه بودن تکنولوژی5-0-4)تقابل با جامعه و محیط زیست1-0-2)جدید بودن مفهوم ارائه شده 2-0-2)قیاس با بهترین وضعیت دنیا  شکل 4-2- مدل TIME(مندس،2000) این مدل در چهار گام به صورت شکل زیر اقدام به ارزیابی سطح توانمندی تکنولوژی می کند که عبارتند از: توصیف تکنولوژی، پایش تکنولوژی، ارزیابی بازاری تکنولوژی، جدول امتیاز دهی. شکل 5-2- چهارچوب پیاده سازی مدل TIME(مندس،2000) این مدل، تنها روشی است که شاخص های جامع و مشخصی برای ارزیابی و انتخاب تکنولوژی های کلیدی بیان می کند و شرایط لازم را برای انتخاب و اولویت بندی تکنولوژی های کلیدی فراهم می کند. این مدل شاخص ها و معیارهای کمی و کیفی را در یک مدل کلی و بصورت عددی ارزیابی می کند و از اینرو شرایط لازم برای ارزیابی و مقایسه تکنولوژی ها را فراهم می کند. (مندس،2000) 8-7-2- مدل فال متدولوژي ارزيابي فرايند مديريت تكنولوژي (TMAP) مي باشد، كه به مدل فال معروف است. اين متدولوژي در سطح وسيعي از سازمانها بكار گرفته شده و ارزيابي شده است و به نتايج مفيدي دست يافته است. مدل ابتدائاً توسط مركز مديريت تكنولوژي دپارتمان مهندسي دانشگاه كمبريج توسعه داده شد. اهداف ارزيابي هدف ارزيابي، ارائه يك ارزيابي ساخت يافته اعمال مديريت تكنولوژي شركت و تهيه سند راهنما در حوزه هايي كه بايستي بهبود حاصل شود، مي باشد. به طور خاص، اهداف ارزيابي عبارتند از: ارزيابي روشي كه تكنولوژي مي تواند در دستيابي به اهداف تجاري مشاركت نمايد. ارزيابي فعاليتهاي مديريت تكنولوژي در حوزه‌هاي انتخاب شده تجاري به منظور شناسايي نقاط قوت و ضعف ارتقاء آگاهي و ارتباطات در حوزه مسابل مديريت تكنولوژي خروجی هاي مدل: دستاوردهاي عمده درهر مرحله متدولوژي فرموله كردن طرحهاي عملي براي بهبود و يا توزيع تجربيات مفيد مديريت تكنولوژي در سطح كشور مزايا استقرار يك چارچوب براي ارتباط تكنولوژي با اهداف تجاري ارزيابي تاثير تكنولوژي در حوزه‌هاي متفاوت تجاري شناسايي فعاليتهاي مديريت تكنولوژي و حوزه‌هاي ضعف و قوت در بخشهاي خاص تجاري نگرش به فعاليتهاي تفصيلي در كار در حوزه‌هاي كليدي مديريت تكنولوژي 8-2- صنایع هوایی: امروزه حمل و نقل را به عنوان یكی از پایه های اساسی توسعه متوازن و پایدار كشورها می دانند چرا كه شبكه های حمل و نقل با مولفه های مهمی چون اقتصاد، امنیت و عدالت ارتباط تنگاتنگ پیدا كرده است. در اهمیت نظام حمل و نقل كارآمد همین بس كه آن را به نیروی محركه یا موتور توسعه تعبیر می نمایند و كارآمدی و توانمندی آن را زمینه ساز توسعه پایدار و عدالت محور می دانند.عملكرد و سودمندی صنعت حمل و نقل هوایی نسبت به سایر روش های حمل و نقل شاید فراتر از ارایه خدمات جابجایی و نقل و انتقال باشد؛ چرا كه حمل و نقل هوایی شیوه زندگی اقتصادی، نگرش های اجتماعی و فرهنگی ما را متأثر كرده و در شكل دهی وضعیت تاریخی، سیاسی جوامع تأثیرگذار می باشد. به اعتقاد بسیاری از كارشناسان راه بقای شركت ها در بازار جهانی حمل و نقل هوایی تقویت توانمندی ها و ارتقای بنیه های اقتصادی و فنی و عملیاتی است. تسهیل و ساده سازی امور در كسب و كار حمل و نقل هوایی به عنوان یكی از اصول استراتژیك جهانی از سوی یاتا اعلام شده است كه رهاورد آن یك ارتباط و تعامل برنده- برنده بین مشتریان و شركتها خواهد بود. مشتریان(مسافران) از راحتی و رضایت بیشتری برخوردار خواهند شد و كارایی بیشتر شركتها نیز خود كاهش هزینه ها را در پی خواهد داشت. در این راستا گام اول ۱۰۰% فروش الكترونیكی بلیط می باشد. برای فراهم آوردن زیرساخت مناسب این كار در سطح جهانی بود كه یاتا با شركت های مهم ارائه كننده این خدمات نظیر آمادئوس، چاینا تراول اسكای، لوفت هانزا سیستمز، سایبر و سیتا تفاهم نامه امضاء نمود كه هدف از آن فراهم آوردن پشتیبانی فنی فروش الكترونیكی بلیط برای همه اعضاء می باشد. در خصوص پذیرش خودكار مسافرین نیز اقدامات مؤثری صورت پذیرفته است. در این رابطه هم اكنون تفاهم نامه های لازم با فرودگاه های مهمی نظیر چانگی در سنگاپور، ژنو در سوئیس، سانفرانسیسكو آمریكا و تورنتو كانادا صورت پذیرفته است. این موافقتنامه ها چارچوب لازم را برای همكاری و كار مشترك شركت های هواپیمایی و فرودگاه ها فراهم می نماید كه مهمتر از همه همكاری برای دستیابی به یك ساختار تعرفه گذاری عادلانه در فرودگاه ها خواهد بود. با این حال كار سختی برای بهبود و حركت رو به جلو در صنعت پیش روی فعالان آن می باشد چرا كه تغییرات باید از رأس هرم شروع شود تا انقلابی كه صنعت به آن نیاز دارد را به سرانجام برساند. (تركمان،1388) 9-2- شرکت هواپیمایی خلیج فارس در سال 1370 تولید هواپیمای ایران 140 توسط شرکت هواپیماسازی ایران ( هسا) از طریق اعطای لیسانس از شرکت آنتونوف به ایران، آغاز شد که در سال 1388 اولین نمونه این پرنده آماده شد. پس از آن شرکت هسا در پی تاسیس مرکز نگهداری و تعمیرات برای هواپیمای ایران 140 برآمد که پس از بررسی 3 طرح که عبارت بودند از 1- دعوت از پیمانکارن خارجی برای ایجاد مرکز نت 2- دعوت از مشاوران داخلی و 3- توسط خود شرکت هسا با در پیش گرفتن راه سوم، مرکز پنتا را با بهره گیری از خدمات مشاوره ای سازمان هواپیمایی کشوری و الگوبرداری از سازمان های داخلی و خارجی تاسیس نمود که تا کنون نگهداری و تعمیرات بیش از 6500 ساعت پرواز عملیاتی را انجام داده است. پس از اخذ گواهینامه های لازم، مجوز خط پروازی در تاریخ 30/8/89 از سازمان هواپیمایی اخذ شد و شرکت هواپیمایی هسا (که بعدا به خطوط هوایی خلیج فارس تغییر نام داد) تاسیس شد. و اولین پرواز ها از تاریخ 28/10/89 در مسیر اصفهان تهران برقرار شد. که تا کنون با حدود 3000 ساعت پرواز کار جابجایی حدود 5000 مسافر را در بیش از 30 مسیر پروازی بین شهرهای اصفهان، تهران، قشم، کیش، یزد، اهواز، مشهد، طبس، بیرجند، ارومیه، ساری، گرگان، بندرعباس، همدان انجام داده است. سه بخش مهم در شرکت هواپیمایی خلیج فارس وجود دارد. بخش بازرگانی که امور مربوط به اخذ مجوزهای پرواز، تهیه Plan پروازی، انجام برنامه ریزی های گوناگون، امور مربوط به بلیط و مشتریان و ... را انجام میدهد. بخش فنی که کلیه امور مربوط به تعمیرات و نگهداری، امور فرودگاهی، پشتیبانی و ... را انجام می دهد و بخش عملیات : که امور مربوط به پرواز، خلبانان، مهمانداران و ... را انجام می دهد. 10-2- پژوهش‌های انجام‌گرفته با جستجو در منابع کتابخانه‌ای و اینترنت در زمينه به کارگيري نظام‌های نوآوری منطقه‌ای، پژوهشها و تحقیقات متنوعی بدست آمد. به برخی از مهم‌ترین این پژوهشها که در سالهای اخیر صورت گرفته در جدول .2.5 اشاره شده است: جدول 4-2- برخی از پژوهشهای انجام گرفته نتایجموضوع مورد مطالعهپديد آورندگانعنوان پژوهشرديفبا توجه به مدل های مختلف و متفاوت و با توجه به ارزيابي فناوري هاي نوين نظير ريز فناوري، زيست فناوري و فناوري اطلاعات الزامات ارزيابي فناوري هاي نوين بیان گردید.مفاهيم، انواع و رويکردهاي ارزيابي فناوري و روش ترسيم نقشه راه به عنوان ابزاري سودمند در ارزيابي فناوري هاي نوينملك زاده، 1384ارزيابي فناوري؛ ضرورت ها و الزامات1شش بعد اصلي براي ارزيابي فناوري هاي سلامت به همراه پنج گروه ذي نفع در نظام بهداشت و درمان کشور شناسايي و استخراج شددر انتها و پس از مشخص شدن چارچوب پيشنهادي، روش جراحي لاپراسکوپي با فناوري روبولنز و جراحي لاپراسکوپي بدون فناوري روبولنز بر پايه چارچوب ارايه شده با يکديگر مقايسه گرديده که جراحي با فناوري مذکور ترجيح داده شدارزيابي فناوري هاي سلامتفرنودی،1388ارايه چارچوب ارزيابي فناوري هاي سلامت در نظام بهداشت و درمان ايران؛ (مطالعه موردي ربات روبولنز)2روشی جهت ارزیابی توانمندی های تکنولوژیک فرایند ساخت و تولید در شرکت ایران خودرو ارائه شده است تا بتوان نقاط قوت و ضعف را از بعد تکنولوژیکی تشخیص داد.سطح توانمندی تکنولوژیک فرایند های برش و پرس، بدنه سازی، رنگ و مونتاژبزرگی،1383ارزیابی توانمندی تکنولوژیک تولید در شرکت ایران خودرو3در این پژوهش ضمن شناسایی و مطالعه مدل های مختلف تدوین استراتژی تکنولوژی، با توجه به جذابیت تکنولوژی ها برای شرکت و توانمندی های تکنولوژیکی شرکت، در خصوص نحوه اکتساب و تامین تکنولوژی های منتخب پیشنهاداتی در قالب استراتژی تکنولوژی ارائه گردید.لزوم شناخت توانمندی های تکنولوژیکی برای تدوین استراتژیفتح اللهی، 1387تدوین استراتژی توسعه تکنولوژی موتورهای احتراق داخلی4در این تحقیق صنعت برق کشورهای تایلند و فرانسه را بوسیله مدل ابداعی ارزیابی گردید،همچنین محققان ارزیابی توانمندی تکنولوژیک را ورودی ای جهت تدوین استراتژی قلمداد نمودند.ارزیابی توانمندیهای تکنولوژیک صنعت برق کشورهای تایلند و فرانسهپاندا ، راماناتان، 1997فرآیند ارزیابی توانمندیهای تکنولوژیک5در این تحقیق زوايا و پيچيدگي هاي آشكار و پنهان سياستگذاري تكنولوژي را تبيين نموده و بر ضرورت توجه به سياستگذاري هوشمندانه در كشور تاكيد نمايد .بررسي وارزيابي نحوه سياستگذاري تكنولوژي صنعت نرم افزار هندطباطباییان،1384ارزيابي سياستگذاري تكنولوژي در صنعت نرم افزار هند6در اغلب حوزه های استراتژی،تحقیق،اکتساب و قابلیت سازی تکنولوژی به علت فقدان یک ساختار سازمانی مناسب به شکل ضعیفی توسعه یافته استآگاهی از وضعیت فعلی سطح تکنولوژی شرکت به عنوان جزئی از الزامات فرآیند توسعه استراتژی های تکنولوژی در شرکت سایپاافقهی،1390ارزیابی سطح فناوری شرکت سایپا و تعیین شکاف تکنولوژیک و ارائه راهکارهای مناسب7بنگاه در وضعیت c یا به عبارت دیگر بنگاه های استراتژیک قرار گرفت که نشان دهنده یک بینش درست از چگونگی ارتقاء قابلیت های تکنولوژیکی شرکت دارند و توانایی بالا در اجرای پروژه های خود دارند.با استفاده از مدل ارزیابی نیازهای تکنولوژیک، سطوح توانمندی های تکنولوژیک نمایندگی مجاز 1204 مورد بررسی و تحلیل قرار گرفترستمی،1390ارزیابی سطح توانمندی تکنولوژیک در شبکه نمایندگی های مجاز ایساکو8ایجاد بانک اطلاعاتی تکنولوژی ب ه منظور ارائه داده ها و اطلاعات صحیح و درست به واحدهای مرتبط با تکنولوژی و به سیاستگذاران توسعه تکنولوژی سازماناستفاده از موسسات تحقیق و توسعه و انجام تحقیقات کاربردی در سطح شرکت به منظور اعتلای دانش فنی شرکتدر این تحقیق مفاهیم نظری فناوری و اجزای آن پرداخته شد و با استفاده از مدل اطلس تکنولوژی، سطح توانمندی های تکنولوژیک در 4 جزء مورد بررسی قرار گرفت.طالب تبریزی،1390ارزیابی سطح توانمندی تکنولوژیک با استفاده از مدل اطلس تکنولوژی در کارخانه غذایی پورا9سه شاخص اصلی به عنوان کلیدی ارزیابی برای ارائه مدل بومی در نظرگرفته شد. و در نهایت یک مدل جامع و کاربردی برای ارزیابی و انتخاب تکنولوژی های بخش حمل و نقل ارائه گردید.مجموعه ای از شاخص ها در قالب یک مدل به گونه ای ارائه شود که براساس آنها بتوان به ارزیابی و اولویت بندی فناوری های موجود در حوزه حمل و نقل پرداختمحمدی،1390ارائه مدلی برای ارزیابی و اولویت بندی تکنولوژی ها در حوزه حمل و نقل10برای ارزیابی تکنولوژی یافتن زمان مناسب امر مهم و حیاتی برای موفقیت تکنولوژی می باشد.عرصه ها و رویکردهای مختلف در مطالعه و ارزیابی تکنولوژی بیان گردیدشعبانپور،1390رویکردهای نوین در ارزیابی تکنولوژی11به ارزیابی توانمندی های تکنولوژیکی به منظور شناسایی نقاط قوت و ضعف دارایی های تکنولوژیکی شرکت اپراتور تلفن همراه پرداخته شده و محققان به این نتیجه رسیدن که هربنگاه می تواند در طول حیات خود در سطح مختلفی از توانمندی قرار گیرد.در این تحقیق به ارزیابی توانمندی تکنولوژیکی و راهکارهای توسعه آن براساس روش ارزیابی نیازهای تکنولوژی یونیدو بپردازد.مختارزاده،سرسبیلی،1390ارزیابی توانمندی تکنولوژیک : مطالعه موردی در یک شرکت اپراتور تلفن همراه12با استفاده از مدل مديريت نيازهاي تکنولوژي، سطح تکنولوژي مونتاژ سواري ارزيابي گردید و وضعيت موجود و وضعيت مطلوب جامعه مورد مطالعه مشخص شد(بررسي ميزان شکاف موجود) و در نهایت عواملي موثر بر به وجود آمدن شکاف مشخص گردید.تحقيق حاضر به ارزيابي سطح تکنولوژي مونتاژ سواري سمند(تزئينات داخلي) و تعيين شکاف تکنولوژيکي در شرکت ايران خودرو مي پردازد.رفیعی،1388ارزيابي سطح تکنولوژي مونتاژ سواري سمند(تزئينات داخلي) و تعيين شکاف تکنولوژيکي13معيارهاي ارزيابي براساس منطقه و نیازهای آن انتخاب و اولويت گذاري گردید.پژوهش بطور جامع گونه هاي ارزيابي تکنولوژي را در ميان تحقيقات گذشته جستجو و دسته بندي کرد و سپس با احصاء کليه تکنولوژيهاي توليد کننده برق، معيارهاي ارزيابي را بررسي نموده است.حمدی مقدم ارمکی،1389ارزيابي تکنولوژيهاي توليد برق با تلفيق مدلهاي ANP و QFD14ميزان اهميت استراتژيك تكنولوژي و در هر كدام از حوزه های(سطح توسعه تكنولوژي ، ميزان نوآوري بودن، سطح كاربري و عملكرد تكنولوژي ) ، معيارهاي متعددي براي ارزيابي دستاوردهاي تكنولوژيك بيان شده است كه امكان مقايسه ، اولويت بندي و هدايت فعاليت هاي R&D منجر به توسعه تكنولوژي را فراهم مي كند.در اين تحقیق با بررسي روش هاي مختلف ارزيابي سطحح توانمندي تكنولوژي و حوزه هاي دربرگيرنده هر كدام از اين روش ها، يك مدل جامع براي ارزيابي دستاوردها و توانمندي هاي تكونولوژيك ، ارائه شده است.محمودزاده، منصوری، محمدی،1387ارائه مدلي براي ارزيابي دستاوردهاي تكنولوژيك در واحدهاي R&D (مطالعه موردي : شركت صنايع الكترونيك ايران)15در اين تحقیق روش TOPSIS را با روش ميانگين وزني مرتب شده كلامي (OWA) كه الويتهاي ذهني يك تصميم گير را از جهت ريسك گريز بودن و ريسك پذير بودن در نظر مي گيرد تلفيق نموده و از اين طريق تصميم گير را در يك فضاي چند نقطه اي با در نظر گرفتن ريسك الويت ها قرار می دهد.روشهاي ارزيابي تكنولوژي و انواع آن بررسی گردید.مختاری،1389ارزيابي تكنولوژي با استفاده از روش تركيبي TOPSIS وOWA با هدف رتبه بندي و تعيين نوع تصميم گيري (ريسك پذير و ريسك گريز بودن)16فقط جزء سخت افزار مورد بررسي قرار گرفت و در نهايت نقاط قابل بهبود جزء سخت افزار تكنولوژي استخراج ، تجزيه و تحليل مربوطه انجام و ارائه گردید.در اين تحقيق افزايش ظرفيت توليد بر اساس روش اطلس تكنولوژي انجام شده است، چهار جزء تكنولوژي(سخت افزار، دانش افزار، انسان افزارو سازمان افزار)در فرايندهاي مختلف توليد(شامل: آماده سازي و نگهداري سوخت، آماده سازي و نگهداري اكسيدايزر، اختلاط و توليد ماتريكس، حساس سازي، بسته بندي وانبار داري ) مورد بررسي قرارگرفته است.سعادت زاده، حسن زاده، يگانه مهر، رجائيان 1389ارزيابي تكنولوژي توليد مواد امولسيوني به روش اطلس تكنولو ژي17ابعاد مساله ارزيابي توانمندي تكنولوژيك در سطح صنعت مورد واكاوي قرار گرفت و چارچوبي مفهومي و كيفي جهت ارزيابي توانمندي تكنولوژيك در سطح صنعت نفت و گاز ارائه گردید.ارزيابي توانمندي تكنولوژيك ابزاری برای شناسايي نقاط قوت و ضعف تكنولوژيك با هدف اندازه گيري شكاف تكنولوژيك تكنولوژيپيمان خواه، نيلفروشان 1385ارزيابي توانمندي تكنولوژيك در سطح صنعت نفت و گاز18 11-2- جمع‎بندی با توجه به هدف این تحقیق در ابتدا به مفاهیم و تعاریف مربوط به فناوری ارزیابی قابلیت های فناورانه و سپس به رویکردها و مدلهای ارزیابی پرداخته شد. در ادامه به پژوهشهای پیشین در مورد ارزیابی فناوری اشاره شد و در نهایت با مرور ادبیات، مفاهیم، تعاریف مربوط به ارزیابی قابلیت های فناورانه ،مدل پاندا و رامانتان و پژوهش‌های پیشین، شاخص‌ها و مولفه‌ها به منظور ارزیابی قابلیت های فناورانه در شرکت هواپیمایی خلیج فارس شناسایی گردیدند. (اثباتی،1386) در بخش حاضر شاخص‌های ارزیابی قابلیت های فناورانه در این مطالعه، ارائه می‎شوند. نکات حائز اهمیت عبارتند از این که: از ارائه شاخص‌های نامربوط (غیرنهادی) پرهیز شده است. به عبارت دیگر سعی شده تنها شاخص‌های مربوط در این حوزه در جدول 2.6 ارائه شوند. نکته دیگر، مناسب‎سازی شاخص‌ها است که با توجه به ابهام در برخی از عبارات، سعی شده با انجام تغییراتی جزیی در آن‎ها، شاخص‌هایی واضح و روشن ارائه شود. جدول 5-2- جمع‎بندی شاخص‎هاابعاد اصلیابعاد فرعیشاخصتوانمندی های استراتژیکتوانمندی خلاقیتبهبود محصولات و فرآیندهای فعلیابداع محصولات و فرآیندهای جدیدایجاد ساختارهای سازمانی جدیدطرح ریزی، نظارت و کنترل پروژه های R&Dتوانمندی طراحی و مهندسیارزیابی پروژه ها بر حسب معیارهای فنی،اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعیطراحی معمولی و مهندسی جزئی در فرآیندهای و محصولاتبازسازی یا دوباره سازی تکنولوژی خریداری شدهطرح ریزی، نظارت و کنترل فعالیت های طراحی و مهندسی قراردادهاتوانمندی ساختپشتیبانی مطالعات امکان سنجی و توانایی انجام مهندسی ارزشانجام فعالیت های مربوط به ساخت سازه هاانجام فعالیت های پیمانکاریطرح ریزی، نظارت و کنترل ساخت و ساز،احداث و راه اندازیتوانمندی های تکنولوژیکتاکتیکیتوانمندی تولیدبکارگیری و کنترل اثربخش تکنولوژی در فرآیندهای اصلی و پشتیبانیتضمین کیفیت،بازرسی و کنترل موجودیرفع عیب و نقص و تعمیرات و نگهداری پیشگیرانه و تعمیر خرابی هابرنامه ریزی تولید و زمان بندی تعمیرات و نگهداری تجهیزاتتوانمندی بازاریابی و فروششناسایی مشتریان، اعلام قیمت مزایده و مذاکره راجع به شرایط فروشعرضه محصول یا خدمات به مشتریانبرنامه ریزی، نظارت و هماهنگی فعالیت های بازاریابی و فروشتوانمندی خدمات رسانیتشخیص مشکلات،انجام اقدامات اصلاحی و از دور خارج کردن محصولارائه پیشنهادهای فنی به مشتریانانجام پژوهش های مربوط به شناسایی نیازهای مشتریان و تعیین سطح رضایتمندی آنانبرنامه ریزی، نظارت و هماهنگی در خدمت رسانی و زمان بندی تجهیزات و کارکنان خدماتیتوانمندی تکنولوژیکمکملتوانمندی اکتسابشناسایی،ارزیابی،مذاکره و نهایی کردن شرایط اکتساب تکنولوژی و تسهیلات حمایتی شناسایی،ارزیابی،مذاکره و نهایی کردن شرایط تامین اعتبار مالیشناسایی،ارزیابی،مذاکره و نهایی کردن شرایط تامین نیروی انسانیبرنامه ریزی،نظارت و هماهنگی فرآیندهای تامین منابعتوانمندی پشتیبانیارائه برنامه های آموزشیبرنامه ریزی استراتژیکشبکه سازی و پشتیبانی اطلاعاتیحفظ سطح بالای امنیت و ایمنیفروش تکنولوژیتوانمندی راهبردیمسیر یابیتصمیم گیری و اجراءیکپارچه سازی فعالیت های سازمانی منابع فارسی اثباتی،حسین و دیگران، تدوین استراتژی تکنولوژی،سازمان صنایع دفاع،1386 احمدی مقدم ارمکی،محسن(1389)" ارزيابي تکنولوژيهاي توليد برق با تلفيق مدلهاي ANP و QFD" پایان نامه کارشناسی ارشد صنایع، دانشگاه یزد آذر، عادل، جوکار، جوکار، سجاد، زنگویی نژاد، ابوذر، 1389،تدوین استراتژی تحقیق و توسعه با استفاده از گسترش عملکردکیفی تکنولوژی: رویکرد کشش بازار، مدیریت صنعتی، شماره 4،ص 3 تا 18 آذر، عادل، مؤمنی، منصور، 1380. آمار و کاربرد آن در مدیریت. سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‎ها(سمت)، تهران. ازکیا، مصطفی، دربان آستانه، علیرضا،1382. روش‎های کاربردی تحقیق. نشر کیهان، تهران. اعرابی، سید محمد، منتی، حسین، استراتژی تکنولوژی، نشر مهکامه، 1389 افقهی،عباس(1390)." ارزیابی سطح فناوری شرکت سایپا و تعیین شکاف تکنولوژیک و ارائه راهکارهای مناسب" اولین کنفرانس بین المللی مدیریت فناوری براون،ارنست،1379،" زمینه تکنولوژی: ارزیابی تکنولوژی برای استفاده مدیران"، ترجمه محمد زنجانی،سازمان مدیریت صنعتی، تهران بررسی ابزارهاي سياستي حمايت از توسعه صنايع High-Tech با تأكيد بر سياست‌هاي حمايت از ايجاد و تقويت شركت‌هاي تازه تأسيس تكنولوژي محور ، گروه مطالعات سياست تكنولوژي، وزارت صنایع و معادن، مرکز صنایع نوین ،دیماه 1382 بزرگی، حمید، 1383، ارزیابی توانمندی تکنولوژیک در شرکت ایران خودرو، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت تکنولوژی، دانشگاه علامه طباطبایی پيمان خواه ،صادق ، نيلفروشان، هادي(1390)." ارزيابي توانمندي تكنولوژيك در سطح صنعت نفت و گاز"پانزدهمين همايش بين المللي نفت و گاز. تركمان ،امين(1388)." مقايسه سيستم نوآوري ملي كشورهاي برزل، ژاپن و روسيه در صنايع هواپيمايي" فصلنامه رشد فناوري 1388، ; 6(21):29-41. جك ئي ، ادواردز و ديگران (1384).تحقيق پيمايشي: راهنماي عمل.ترجمه سید محمد اعرابی ، انتشارات دفتر پژوهشهاي فرهنگي،تهران. حافظ‎نیا، محمدرضا،1382. مقدمه‎ای بر روش تحقیق در علوم انسانی.سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‎ها (سمت)، تهران. حق بین، اشکان، 1385، ارزیابی قابلیت های تکنولوژیک شرکت های مشاور صنعت آب و برق، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت تکنولوژی، دانشگاه علامه طباطبایی حق بین، اشکان، مستحسن، هومن، سلامی، سید رضا، ارزیابی توانمندی تکنولوژیک شرکت های مهندسی مشاور صنعت آب و برق، چهارمین کنفرانس بین المللی مدیریت1389 خاكي ، غلامرضا، 1378.روش تحقيق با رويكردي بر پايان نامه نويسي، مركز تحقيقات علمي كشور. خاکی، غلامرضا، 1389. روش تحقیق با رویکردی به پایان‎نامه‎نویسی. انتشارات بازتاب، چاپ ششم، تهران. خلیل، طارق، مدیریت تکنولوژی رمز موفقیت در رقابت و خلق ثروت، ترجمه سید محمد اعرابی و داود ایزدی، دفتر پژوهش های فرهنگی، 1389 خمسه،عباسی(1389)."ارزیابی سطوح توانمندی تکنولوژیک در صنایع فلزی با مدل نیاز تکنولوژیک(تحقیق موردی سازه های فلزی یاسان)،چهارمین کنفرانس مدیریت تکنولوژی،1389 دانایی‎فرد، حسن، الوانی، سید مهدی، آذر، عادل،1383. روش‎شناسی پژوهش کمی در مدیریت: رویکردی جامع. انتشارات صفار، تهران. دفت ریچارد آل،تئوری و طراحی سازمان،ترجمه علی پارسائیان سید محمد اعرابی، دفتر پژوهش های فرهنگی، چاپ چهارم، سال 1383 دلاور،علي،(1386)،روش تحقيق در روان شناسي و علوم تربيتي،انتشارات ويرايش، ص 30 ، 267-268 دي، اي، دِ واس (1383)، پيمايش در تحقيقات اجتماعي، ترجمه هوشنگ نايبي، نشر ني، تهران. رستمی، ثریا ،1390، ارزیابی سطح توانمندی تکنولوژیک در شبکه نمایندگی های مجاز ایساکو ، اولین کنفرانس بین المللی مدیریت تکنولوژی رفیعی، مهشید، 1388، ارزیابی سطح تکنولوژی مونتاژ سواری سمند (تزئینات داخلی) و تعیین شکاف تکنولوژیکی، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت صنعتی، دانشگاه علامه طباطبایی ریحانی، مریم، 1386، ارزیابی و تحلیل شکاف توانمندی های تکنولوژیک در شرکت پدیده شیمی نیلی، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت تکنولوژی، دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات سرمد،زهره، بازرگان هرندی، عباس، حجازی، الهه، 1385. روش‎های تحقیق در علوم رفتاری.آگاه، تهران. سعادت زاده، رضا ،حسن زاده، محمد علی،يگانه مهر، یزدان،رجائيان،حسین( 1389)" ارزيابي تكنولوژي توليد مواد امولسيوني به روش اطلس تكنولوژی"چهارمين كنفرانس مديريت تكنولوژي. سکاران، اوما، 1381. روشهای تحقیق در مدیریت. ترجمه محمد صائبی،محمود شیرازی، مؤسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه‎ریزی، تهران. شعبانپور،احمد(1390)." رویکردهای نوین در ارزیابی تکنولوژی" اولین کنفرانس بین المللی مدیریت فناوری. صيادي تورانلو، حسين؛ منصوري، حسن؛ جمالي، رضا (1387). "شناسايي و رتبه بندي ابعاد كيفيت خدمات كتابخانه اي با رويكرد فازي (مطالعه مورد: كتابخانه هاي دانشگاه يزد"( . فصلنامه كتابداري و اطلاع رساني، جلد 11، شماره 44 طالب تبریزی،نغمه(1390)." ارزیابی سطح توانمندی تکنولوژیک با استفاده از مدل اطلس تکنولوژی در کارخانه غذایی پورا" اولین کنفرانس بین المللی مدیریت فناوری طباطباییان سید حبیب الله، محمد پور مجید، نجفی اسدالله، ارزیابی توانمندی تکنولوزی در سطح بنگاه، چاپ آروین، 1384 طباطباييان، سيدحبيب الله ، باقري ، سيدكامران، گودرزي ، مهدي، نوده، علي (1384)."ارزيابي سياستگذاري تكنولوژي در صنعت نرم افزار هند"دومين كنفرانس مديريت تكنولوژي. فتح اللهی، افسون، 1387، تدوین استراتژی توسعه تکنولوژی موتورهای احتراق داخلی، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت تکنولوژی، دانشگاه علامه طباطبایی فرنودي، صنم السادات(1388)" ارايه چارچوب ارزيابي فناوري هاي سلامت در نظام بهداشت و درمان ايران؛ (مطالعه موردي ربات روبولنز)"فصلنامه سياست علم و فناوري پاييز و زمستان 1388; 2(3):75-86. فلوید، کریس، ترجمه غلامرضا نصیرزاده، 1378، تکنولوژی در خدمت بنگاه، انتشارات سازمان مدیریت صنعتی قاضي نوري، سيدسروش. "ارزيابي تكنولوژي؛ ابزار كمك به سياست‌گذاري"، انتشارات مركز صنايع نوين، چاپ اول، 1383. کلانتری،خلیل،1387. پردازش و تحلیل داده‎ها در تحقیقات اجتماعی-اقتصادی. فرهنگ صبا، تهران. کيوي ريمون، لوک وان کامپنهود. (1386) .روش تحقيق در علوم اجتماعي. ترجمه عبدالحسين نيک گهر تهران: نشر توتيا لستر، جیمز پی . جوزف استوارت. فرآیند خط مشی گذاری عمومی رویکردی تکاملی. ترجمه طبری، مجیبی، خورشیدی، نشر ساوالان، 1381. ماژرزاک،آن. روش های سياست پژوهی،ترجمه هوشنگ نايبی، انتشارات تبيان، 1380. محقر، علي ؛ پويا ،عليرضا ؛ منظري‌حصار ،مهدي "مديريت استراتژيك صنعتي (تدوين، ارزيابي و پياده‌سازي استراتژي ساخت و توليد)"، سخن‌ گستر چاپ 1 سال 1384 محمدی، مهدی، دلاور، عطیه، 1390،ارائه مدلی برای ارزیابی و اولویت بندی تکنولوژی ها در حوزه حمل و نقل، اولین کنفرانس بین المللی و پنجمین کنفرانس ملی مدیریت تکنولوژی محمودزاده،ابراهیم، منصوری،محمدرضا، محمدی،مهدی(1387)." ارائه مدلي براي ارزيابي دستاوردهاي تكنولوژيك در واحدهاي R&D (مطالعه موردي : شركت صنايع الكترونيك ايران)" اولین کنفرانس ملی تکنولوژی مختارزاده،نیما،سرسبیلی،محمد حسن.(1390)" ارزیابی توانمندی تکنولوژیک : مطالعه موردی در یک شرکت اپراتور تلفن همراه" اولین کنفرانس بین المللی مدیریت فناوری. مختاري، امير عباس (1389)." ارزيابي تكنولوژي با استفاده از روش تركيبي TOPSIS وOWA با هدف رتبه بندي و تعيين نوع تصميم گيري (ريسك پذير و ريسك گريز بودن)" اولين كنفرانس بين المللي مديريت و نوآوري ملك زاده ،غلامرضا(1384)." ارزيابي فناوري؛ ضرورت ها و الزامات" فصلنامه رشد فناوري زمستان 1384; 2(5):30-34 نظری زاده، فرهاد، بوشهری، علیرضا، " ارائه چارچوبی برای انتخاب روش مناسب ارزیابی توانمندی تکنولوژی در بنگاه"، مجموعه مقالات دومین کنفرانس مدیریت تکنولوژی، 1384. نیلی, مسعود. "صنعت سیاسی, نتایج حاصل از مطالعات استراتژی صنعتی کشور", کتاب همشهری, مرداد 1382 منابع انگلیسی Advanced Science &Technology Palicy Planning (ASTPP) network, 1999,” Improving Distributed Intelligence in Complex Innovation Systems”, Fraunhofer Institute,Karlsruhe. Anderson, J. E. (2003). Public Policymaking, 6th ed. Boston: Houghton-Mifflin Company. Ansari, M., Dehghan Nayeri, M., Yousefi Zenouz, R.,)2009(, Technological Deep Assessment of Automotive Parts Manufacturers”Case of Iranian Manufacturers ”, International Journal of Social and Human Sciences 3 APCTT, “Atlas Technology: A Framework for Technology Planning”, APCTT Publications, 1989 Bagheri. N, Mousavi, M, Nasiri, M, Wind energy status of Iran: Evaluating Iran’s technological capability in manufacturing wind turbines, Renewable and Sustainable Energy Reviews, 2011 Bryson, J. M. (2004). “What to Do When Stakeholders Matter.” Public Management Review 6(1): 21–53. Chiesa, Vittorio; “R&D Strategy and Organizations: Managing Technical change in Dynamic Contexts”; Imperical College Press, UK, 2001 Dunn, W,(1981) .Public ‌‌policy Analysis An Introduction‌. Prentice Hall,1981. Ford. D , Saren. M , “Technology Strategy for Business”, International Thomason Publishing, 1998. Franklin, P., (2002). Elephants, metaphors, and tropes in strategic management theory: Implications for a strategy for strategy? Strategic Change, 11, 117–129. Hess, David (1995) Science and Technology in a Multicultural World: The Cultural Politics of Facts and Artifacts (New York: Columbia University Press). Hobday M. (2002), Technology Needs Assessment (TNA) for developing countries, UNIDO, Vienna. Innosupport, http://www.innosupport.net/index.php Information about Technological Capability. Menedez A., (2000).“Commercialization of R&D Results: Evaluation of Technologies Marketability”, European Commission, 2000. Minzberg, H. (1998). Patterns in strategy formation, Management Science, Vol 24 No 9, pp 934-948. Mohr, h., 1999,”Technology Assessment in Theory and Practice”, journal of Society for Philosophy & Technology, 4,22-25 Monk, Ray (1990) Ludwig Wittgenstein: The Duty of Genius (New York: Penguin). Moon,D.P.et al., 1998,” A new European approach to transport technology assessment”, FATASIE WCTR Paper, draft 1. Office of Technology Assessment(OTA),1977,” Technology Assessment in Business and Government”, Congress of United States. Panda .H, Ramanathan .K , “Technological Capability Assessments of a Firm in the Electricity Sector”, Technovation, Vol 16, NO 10, 1996. Panda. H, Ramanathan. K,(1997), Technological capability assessment as an input for strategic planning: case studies at Electricitd de France and Electricity Generating Authority of Thailand Petit, M. L., Sanna-Randaccio, F. & Sestini, R. (2009). Asymmetric knowledge flows and localization with endogenous R&D: A dynamic analysis, Economic Modelling, Vol. 26, No. 2: 536-547. Porter M., “Competitive Advantage: Creating and Sustaining Superior Performance”, Free Press, New York, 1985 Radar,M.,2001, “Monitoring of Technology Assessment Activities”,ESTO. Ring, P. S., & Perry, J. L. (1985). Strategic management in public and private organizations: Implications of distinctive contexts and constraints. Academy of Management Review, 10(2), 276−286. Stoneman, P. (2002). The Economics of Technological Diffusion. Oxford, Blackwell ŠTRUKELJ, PETER, DOLINŠEK, SLAVKO, (2011), Towards a new comprehensive technology audit model, IAMOT 2011. Technology Need Assessment for developing countries, Unido, 2000 Unido, (2002). Innovatiive Technology Transfer Framwork, Linked To Trade For Unido Action. Van Den Ende, J.,1998,” Traditional and Modem Technology Assessment: Toward a Toolkit”, Technological forecasting and Social change,58,5-21. Venkatraman, N., Henderson, J. C. & Oldach, S. (1993). Continuous strategic alignment: Exploiting information technology capabilities for competitive success, European Management Journal, Vol. 11, No. 2: 139-149. Wang, T.-C., & Chen, Y.-H. (2008). Applying fuzzy linguistic preference relations to the improvement of consistency of fuzzy AHP. Information Sciences, 178, 3755–3765. WorldBank(2001).http://info.worldbank.org/etools/docs/library/86442/ses1.2_innovationcaptool.pdf

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته