Loading...

ادبیات نظری و پیشینه تحقیق تعاریف اختلال بد شکلی بدن

ادبیات نظری و پیشینه تحقیق تعاریف اختلال بد شکلی بدن (docx) 41 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 41 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

1-2- مقدمه براى ما بسيار حائز اهميت است اگر بتوانيم مولفه های پیشبین اختلال بد شکلی بدن را بر اساس ترس از ارزیابی منفی، اختلال بد شکلی بدن و کمال گرایی مورد بررسی قرار دهیم چرا كه با پی بردن به اين رابطه می توان كمك بسزايى به مدیران و مسئولین سازمان برنامه ریزی آموزشی در راستای برنامه ریزی های موثر و تصميمات اقتضايى برای این قشر دانش آموزان آسیب دیده انجام داد. اين فصل از پژوهش شامل قسمت هاي مهم پژوهش ميباشد كه خواننده را با تعاريف بنيادين و تحقيقات و يافتههاي ديگران آشنا ميكند. با توجه به موضوع اين پ‍ژوهش در اين فصل سعي شده است تا ابتدا پايه هاي نظري مربوط به پژوهش ارائه شود و سپس يافته‌هاي تجربي حاصل از تحقيقات داخلي و خارجي مرتبط با آن مورد بررسي قرار گيرد. 2-2- اختلال بد شکلی بدن 1-2-2- تعریف اختلال بدشکلی بدن اصلاح بدشکلی هراسی برای اولین بار در سال ۱۸۸۶ برای توصیف علائم اختلال بدشکلی بدن به وسیله مورسلی، یک روان پزشک ایتالیایی استفاده شد. این اصطلاح یک لغت بوتاتی است و به معنی زشتی به ویژه زشتی چهره است، که اولین بار در تاریخ هرودت به کار رفته است و هنوز هم در بعضی مواقع به کار می رود. بدشکلی هراسی اشاره به افسانه دختر زشت در اسپارتا دارد. او کسی بود که به اعتقاد مردم به دست خدایان درست شده و به حق هم زیباتر از همه بانو های اسپارت بود، با این حال، او فکر می کرد زشت است و با این که دیگران به او می گفتند او زنی زیبا است، قبول نمی کرد و اکثر اوقات اشتغال ذهنی در رابطه با افکار مربوط به بدشکلی داشت. توصيف مورسلی از بدشکلی هراسی شامل یک احساس فردی از عدم جذابیت با داشتن نقص جسمی با وجود دارا بودن ظاهری طبیعی بود (سابنسکی و اسمت،۲۰۰۰). اختلال بدشکلی بدن با مشغولیت ذهنی با یک نقص خیالی در ظاهر شخص مشخص می شود و این نگرانی به وضوح اغراق آمیز است. از مشخصات این اختلال این است که شخص وقت زیادی را جلوی آینه می گذراند، خصوصیات ظاهری خود را با دیگران مقایسه می کند، سعی می کند قسمت های باز بدن را که احساس می کند نقص دارد استتار کند و در صدد جلب اطمینان از دیگران در مورد ظاهر خود است. این افراد اغلب از صمیمیت با دیگران و موقعیت های متفاوت اجتماعی دوری می کنند (ویل،۲۰۰۴) 2-2-2- ملاک های تشخیصی براساس DSM - IV الف) افراد مبتلا به این اختلال در مورد نقص تصوری در ظاهرشان، اشتغال ذهنی دارند. حتی اگر نابهنجاری جزئی باشنده نگرانی آنها بیش از اندازه است. ب) اشتغال ذهنی آنها، ناراحتی با اختلال قابل ملاحظه ای به وجود می آورد. ج) اشتغال ذهنی آنها با اختلال روانی دیگری، مانند بی اشتهایی عصبی، بهتر توجه نمی شود (انجمن روانپزشکی آمریکا، 2000). 3-2-2- ملاک های تشخیصی براساس 5-DSM الف) مشغولیت ذهنی با یک یا چند نقص یا عیب تصوری در ظاهر جسمی که قابل مشاهده نیستند یا از نظر دیگران بی اهمیت اند. ب) در مرحله ای از سیر این اختلال، فرد رفتارهای تکراری (مثل وارسی خود در آینه، آرایش مفرط خراشیدن پوست، اطمینان خاطر جویی از دیگران) با فعالیت های ذهنی (مثل مقایسه ظاهر خود با دیگران) در واکنش به دلواپسی های مربوط به ظاهر را انجام می دهد. پ) این مشغولیت ذهنی از لحاظ بالینی، ناراحتی یا اختلال عمده در کارکرد اجتماعی، شغلی با سایر حوزه های مهم کار کردی ایجاد می کند. ت) مشغولیت ذهنی در مورد ظاهر خود را نمی توان با نگرانی هایی در مورد چربی یا وزن بدن در افرادی که علائم شان با ملاک های تشخیصی یک اختلال خوردن تناسب دارد، توجه کرد (انجمن روان پزشکی آمریکا،1393). 4-2-2- شیوع شیوع نقطه ایی در بزرگسالان ایالات متحده، 4/2( 5/2 درصد در زنان و 2/2 درصد در مردان) است. در خارج از ایالات متحده آمریکا (آلمان) شیوع فعلی تقریبا 7/1 تا 8/1 درصد و با همان توزیع جنسی ایالات متحده است. شيوع هم زمان در بیماران پوست، ۹ تا ۱۵ درصد و در بیماران جراحی زیبایی در ایالات متحده ۷ تا ۸ درصد و در اقدام کنندگان به جراحی زیبایی در جهان، ۳ تا ۱۶ درصد و در بیماران بزرگسالان ارتودنسی، ۸ درصد و در ۱۰ درصد مراجعه کنندگان برای جراحی دهان و فک و صورت است (انجمن روان پزشکی آمریکا،1393). اثنی عشری و همکاران (۱۳۹۳) در پژوهشی به بررسی میزان شیوع اختلال بدشکلی بدن در نوجوانان دختر یزد پرداختند. در این مطالعه توصیفی- مقطعی، ۳۷۱ دانش آموز دختر مقطع متوسطه شهر یزد در سال تحصیلی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ۴۱ درصد از افراد گروه نمونه دارای نگرانی های نامتعارف در خصوص شکل ظاهری و بدن، در طیف ضعیف تا خیلی شدید بودند که بیشترین افراد شدت متوسطی از اختلال را تجربه می کردند و 1/7 درصد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن شدید بودند که نیازمند مداخله روانشناختی فوری بودند. میزان شیوع در نوجوانان دختر،1/7 درصد برآورد شد و شایع ترین سن ابتلا ۱۷ سالگی بود. همچنین، طلایی و همکاران (۱۳۸۸) در پژوهشی به بررسی ارزیابی الگوی علامتی و فراوانی اختلال بدشکلی بدن در دانشجویان پرداختند. این مطالعه توصیفی در سال ۱۳۸۵ روی ۵۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شده است. میانگین سن افراد ۴۵-۲۳ سال بود. از جمعیت مورد مطالعه، ۱۷۲ نفر (4/34 درصد) در مورد ظاهر خود نگران بودند که در بین آنها بیشترین نگرانی مربوط به صورت و به خصوم بینی و پوسته بود(68 نفر، 8/39 درصد) شیوع اختلال بدشکلی بدن در دانشجویان علوم پزشکی مشهد 4/7 درصد بود و فراوانی دو جنس در گروههای میتلا و غير مبتلا تفاوت آماری معنی داری نداشت. تمام دانشجویان مبتلا به اختلال بدشکلی بدن مجرد بودند. 5-2-2- سبب شناسی 1-5-2-2- رویکرد زیست شناختی در مطالعات فیلیپس(2014) در حدود ۲۰ درصد افراد مبتلا به اختلال بدریخت انگاری بدن، حداقل یک فامیل درجه اول مبتلا به اختلال بدریخت انگاری بدن دارند. این میزان سه تا شش برابر، بیشتر از نسبتی است که در جامعه عادی وجود دارد. بنابراین، با این میزان به نظر می رسد که این اختلال در خانواده ها بیشتر دیده می شود. این میزان احتمالا ناشی از هر دو عامل محیطی و ژنتیکی است. به عبارت دیگر، اختلال بدشکلی بدن احتمالا به این دلیل است که ژن های مشترک اعضای خانواده، خطر ابتلا به آن را افزایش می دهد. علاوه بر این اگر خانواده به زیبایی ظاهر ارزش زیادی قائل شود ممکن است احتمال ابتلا به اختلال بدشکلی بدن را افزایش دهد که می توان این را به عامل محیطی نسبت داد. نیاز به مطالعات مربوط به دو قلوها و فرزند خوانده ها وجود دارد تا تأثیر عوامل زیستی از عوامل محیطی جدا گردد. احتمالا یک فعل و انفعالات پیچیده ای از بدکار کردی های چندین منطقه مغزی وجود دارد که اساس پاتوفیزیولوژی اختلال بدشکلی بدن را تشکیل می دهد. یک ترکیبی از بد کار کردی ها در مسیرهای زیر قشری لب پیشانی، گیجگاهی، آهیانه ای و لیمبیک سیستم، و همچنین بی تعادلی های تیمکره ایی در پردازش اطلاعات وجود دارد که می تواند نشانه های تشخیصی و نقصان های عصب شناختی دیده شده در اختلال بدریخت انگاری بادان را توجیه کند (فرستر، یاریورا- تابیاس و ساکسنا، ۲۰۰۸). 2-5-2-2- رویکرد تکاملی بعضی پژوهشگران بر این عقیده اند که ترجیح مردم برای خصیصه چهره معین ممکن است فطری باشد. یعنی این ترجیح برای ملت میلیون ها سال در مغز همه ما شکل گرفته است. برای مثال، کودکان قبل از این که با هنجارهای فرهنگی مربوط به زیبایی مواجه شوند، چهره های جذاب را بیشتر ترجیح می دهند. ترجيح تقارن بلتی که یک نگرانی برای حدود یک سوم از افرادی است که از اختلال بدشکلی بدن رنج می برند، ممکن است اساس زیست شناختی و تکاملی داشته باشد. پژوهشگران کشف کردند که حتی بعضی حیوانات هم تناسب و زیبایی را در جفت خود ترجیح می دهند(دمیرچلی،1395). تناسب و پوست زیبا و هموار ممکن است پایه های زیستی و تکاملی داشته باشد و علامتی از شایستگی باروری با سلامت باشد. در دنیای حیوانات، بدن بزرگ بعضی امتیازات را برای آنها به بار می آورد. حیوانات بزرگی بیشتر به سلطه گری گرایش دارند. در واقع، یک مدل تکاملی و حیوانی در مورد سلطه گری و سلطه پذیری اجتماعی در مقابل دیگران وجود دارد و بیان می دارد که ممکن است احساس حقارت و کمرویی در افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن با این مدل در ارتباط باشد(فیلیس، ۲۰۰۹)۔ 6-2-2- مدل شناختی- رفتاری مبتنی بر شرطی سازی کلاسیک و کنشگر 1-6-2-2- شرطی سازی کنشگر دوران کودکی تجربه های اولیه تقویت مثبت یک فرد به دلیل ظاهر جسمانی اش می تواند نقش بدریخت انگاری بدن ایفا کند (نظیرقلو، خملاتی- پل و ویل، ۲۰۰۸). نظیر قلو، روبرتز و بارورا- تابیاس (۲۰۰۴) در مصاحبه های بالینی با افراد مبتلا به اختلال بدریخت انگاری بدان دریافتند که برای بخش مهمی از افراد مبتلا، ظاهر یکی از مهم ترین عوامل تقویت شده در طول دوران کودکی شان بوده است. اگر چه همه افراد مبتلا به اختلال بدریخت انگاری بدن به طور مثبت یا متناوب به خاطر ظاهر کلیشان مورد تقویت واقع نشده اند، بسیاری از آنها به دلیل یک بخش خاصی از بدن شان مثل بلندی قد، پوست، توازن، وزن و با شکل بدن در کودکی با نوجوانی تقویت دریافت کرده اند. تجربه های اولیه طرد شدن، برای مثال مورد آزار و اذیت قرار گرفتن، مورد غفلت، تهدید و زورگویی واقع شدن می تواند شرایطی را فراهم کند که فرد در آینده با مشاهده بخش هایی از بدن خود عاطفه و هیجان متقی را تجربه کند (ویل، ۲۰۰۴). پژوهشگران نشان داده اند که مورد آزار و اذیت همتایان قرار گرفتن، به طور مثبتی با نارضایتی بدنی حتی در کودکان دبستانی ارتباط دارد (اسمولاک، ۲۰۰۲). کاش، ونیستد و جاندا (۱۹۸۶) دریافتند که زنان و مردانی که در طول دوره کودکی به وسیله همتایان به دلیل ظاهر جسمانی شان مورد تحقیر و طرد واقع شده اند، نارضایتی بدنی بیشتری را در مقایسه با گروه کنترل گزارش کرده اند. همچنین، کاش (۱۹۹۵) گزارش کرده است که مورد تحقیر و آزار شدید واقع شدن با تصویر بدنی منفی همبستگی بالایی دارد. 2-6-2-2- یادگیری اجتماعی افراد می توانند یاد بگیرند که جذابیت جسمانی به پاداش هایی منجر می شود و این مسأله در رسانه های گروهی و فرهنگ عمومی بسیار برجسته است. پیدا کردن زنی غیر جذاب به عنوان مثاره فیلم ها بسیار مشکل است. علاوه بر این، کودکان و نوجوانان یاد می گیرند که جذابیت جسمانی لازمه موفقیت است و از سوی تبلیغات آرایشی و جراحی زیبایی بمباران می شوند. محیط اجتماعی - فرهنگی، محیط بی واسطه شخص و خانواده می توانند فرصت های یادگیری متعددی را به همین شکل فراهم سازند. این نوع از یادگیری نمایشی به فرد اطمینان بیشتری می دهد که ظاهر یک ویژگی با ارزش و مهم در جامعه است (نظیرقلو و همکاران، ۲۰۰۸). برای مثال، ریویس و كاش (۱۹۹۶) دریافتند که بین خاطرات دختران از نگرش های تصویر بدنی اولیه مادرانشان و تجربه های تصویر بنتی جاری خود دختران رابطه وجود دارد. 7-2-2- رشد نشانه از طریق شرطی سازی کلاسیک و ارزیابانه شرطی سازی ارزیاباته به شرطی سازی کلاسیک (پاولقی) شباهت دارد، دومی به شرطی سازی پاسخ های فیزیولوژیکال و اولی به شرطی سازی دوست داشتن با دوست نداشتن یک یا چند محرکت اشاره دارد. اختلال بدریخت انگاری بالان ممکن است با تجربه های شرطی سازی کلاسیک و ارزیاباته شروع شود. اتفاقات نفرت انگیز مرتبط با ظاهر جسماتی شخص، مانند مورد آزار و تحقیر واقع شدن، مورد سوء استفاده قرار گرفتن با رسیدن به بلوغ زودرس می تواند به عنوان محرک غیرشرطي(UCS) در نظر گرفته شود و از آن، پاسخ هیجانی غیرشرطی(UCR)مثل اضطراب، افسردگی، تنفر با شرمساری ناشی شود. مدحرك غير شرطی می تواند یک واکنش نفرت انگیزی را سبب شود و وقتی با یک محرک خنثی (CS) همراه می شود، همان واکنش را فرا می خواند. به عنوان مثال، اگر کسی به دلیل سر بزرگش مورد تحقیر واقع شود(UCS) دچار احساس شرمساری می شود(UCR) و از آن پس هر چیزی که تداعی گر سرش باشد مثل خط ریش(CS) می تواند در او احساس شرمساری ایجاد کند (CR) به عبارت دیگر، خط ریش(CS) با تحقیر سر (UCS) تداعی شده و هر دو همان پاسخ شرمساری (CR) را فرا می خوانند (نظير قلو و همکاران، ۲۰۰۸). 8-2-2- پردازش اطلاعات مبتنی بر نظریه چارچوب ارتباطی شرطی سازی کلاسیک اساسا در انسان ها و حیوانات متفاوت است، به دلیل برخورداری ما از توانایی تفگر و تكلم. زبان نقش مهمی در این الگوی شرطی سازی ایفا می کند. فهمیدن این نقش نیاز به توضیح نظریه چارچوب ارتباطی دارد (هایس، استروسهل و ويلسون، ۱۹۹۹). حیوانات به یک تجربه مستقیم با شی برای یادگیری احتیاج دارند، در حالی که یک کودک انسانی می تواند بدون داشتن تجربه مستقيم با تخته داغ یاد بگیرد که لمس کردن یک تخته داغ او را خواهد سوزاند. توانایی ما برای استفاده از زبان به ما اجازه می دهد که حتی درباره چیزهایی که هرگز تجربه نکرده ایم تیز یاد بگیریم. علاوه بر این، برای حیوانات ترتیب این که ابتدا کلمه و کلوچه گفته شود و سپس کلوچه واقعی ارائه شود مهم است. کلمه کلوچه قبل از اراته واقعی کلوچه گفته می شود تا حیوان یاد بگیرد که کلمه وشی واقعی، یکی هستند، در انسان ها کلمه کلوچه می تواند قبل یا بعد از ارائه واقعی کلوچه گفته شود. همچنین، ما می توانیم به یک کودک باد دهیم که کلوچه شبیه مافین است و سرانجام هر دو کلمه تصور یک کلوچه و مافین را فراخوانی می کند، حتی برای کودکی که هرگز مافین ندیده است (نظیر قلو و همکاران، ۲۰۰۸). زبان، به شرطی سازی کلاسیک از طریق برانگیختن شبکه های پیچیده مرتبط با افکار، تصاویر و ارزیابی ها کمک می کند. برای مثال، یک کودک یاد می گیرد که داشتن یک جوش (محرک غیر شرطی) با حس بیزاری و شرمساری همراه می شود ( پاسخ غیر شرطی) و سپس هر لکه (محرک شرطی) حس شرمساری را فرا می خواند پاسخ شرطی). کلمه جوش شبیه است به لکه، آکنه، برآمدگی بر روی پوست با صورت غیر صاف، و بنابراین کلمه های مشابه می توانند همان حس شرمساری را فراخوانی کنند، اگر یک نفر به دلیل مسیر بزرگ تحقیر شود، از آن پس کلمه بزرگ می تواند حس نفرت انگیزی را در او ایجاد کند، همان طور هر بخش بدنی مشابه (خط ریش) می تواند همان پاسخ را فرابخواند (نظیر قلو و همکاران، ۲۰۰۸). 9-2-2- مدل شناختی- رفتاری BDD مبتنی بر پردازش اطلاعات 1-9-2-2- توجه انتخابی و تمرکز بیش از اندازه به جزئیات افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن، توجه انتخابی و تمرکز بیش از اندازه ای به جنبه های خاصی از ظاهر با به تقص های جزئی شان دارند. تمرکز بیش از اندازه باعث میشود تا نقص های جزئی بزرگ نمایی شوند. تمرکز بیش از اندازه، باعث به وجود آمدن افکار منفی، نارضایتی و اشتغال ذهنی با ظاهر خود می شود، همچنین باعث می شود که فرد مبتلا به این مشکل، به جنبه های دیگر ظاهر خود توجه نکند. افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بلان چهره را مو به مو کند و کار می کنند تا به جزئیات دست یابند. در مقابل افراد غیر بیمار گرایش به این دارند که چهره را به طور کلی بیستند و بیشتر کل نگرند، بدون این که زیاد به جزئیات خیره شوند(دمیرچلی،1395). تمرکز بیش از اندازه به خصیصه خاصی از چهره، در حالی که در بافت کلی چهره آن خصیصه دیده نمی شود، ممکن است نقش خیلی مهمی در به وجود آمدن و حفظ علائم اختلال بدشکلی بدن داشته باشد. این عمل می تواند باعث اشتغال ذهنی و نارضایتی از تقص های جزئی شود. همچنین، ممکن است باعث یک چرخه معیوب توجه انتخابی و حساسیت بیش از اندازه به نقص با جزبات کوچک شود که نارضایتی از نواحی خاص بدنی را افزایش داده و به دنبال همین نارضایتی حتی توجه انتخابی فرد به ظاهر و بدن خود را بیشتر می کنند. آنها همچنین، ممکن است فکر کنند که هر کس دیگری هم مثل خود آنها به جزئیات چهره آنها توجه دارد و همین مسأله باعث خودهشیاری و تفکر خودارجاعی در آنها می شود (فیلیپس، ۲۰۰۹). هسته مرکزی اختلال بدریخت انگاری پدن، توجه متمرکز بر خود افراطی درباره تصویر بدنی آشفته است این ارزیابی منفی از تصویر بدنی به نشخوار فکری ، تغییر در خلق و استفاده از رفتارهای ایمنی منجر می شود(ویل، ۲۰۰۴). در طول ۲۰ سال گذشته، پژوهشگران بر نقش عوامل شناختی در اختلالات روان شناختی متمرکز شده اند پردازش اطلاعات به روشی که افراد اطلاعات را از محیط دریافت می کنند، مورد توجه قرار می دهند و بازیابی می کنند، اشاره می کند. تعدادی از اطلاعاتی که افراد هر لحظه با آن مواجه می شوند بیشتر مورد پردازش قرار می گیرد؛ بنابراین، اطلاعات به صورت گزینشی پردازش می شوند. بیماران روان پزشکی به صورت گزینشی به اطلاعات مرتبط با نگرانی های خاصشان توجه می کنند. به عبارت دیگر، بیمارانی که به لحاظ هیجانی دچار آشفتگی هستند به پردازش گزینشی مواد هیجانی می پردازند که می تواند در رشد و حفظ اختلال شان نقش داشته باشد. برای مثال، بیمارانی که ترجیحا اطلاعات منفی را به یاد می آورند سطوح بالاتری از افسردگی را تجربه می کنند (بوهلمن و ویلهلم، ۲۰۰۴). 10-2-2- نشخوار فکری و مقایسه خود با ایده آل بررسی ربیعی، صلاحيان، کجباف و پالاهنگ (۱۳۹۱) نشان داد که افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن نسبت به افراد سالم به طور معنی داری تشخوار فکری بالاتری دارند. برای مثال، اکثر افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن بیان کردند که در اکثر اوقات روز با افکار مربوط به بدشکلی بدن اشتغال ذهنی دارند و اکثر آنها فکر می کردتان که با این روش به نتیجه خواهند رسید. افراد خودشان را با دیگران مقایسه می کند و درگیر در مقایسه های فراسوی خود هستند با اهداف نامتناسب با ایده آل های غیر واقعی برای مقایسه، انتخاب می کنند. به طور متناوب مقایسه ها ممکن است با یک عکس قدیمی از خود یا با تصویری در رسانه جمعی صورت بگیرد (ویل، ۲۰۰۴). 11-2-2- هيجان هیجان ها در اختلال بدشکلی بدن پیچیده و وابسته به ارزیابی از حوادث و موقعیت هاست. این هیجان ها عبارتند از: شرمندگی درونی ( یا تنفر از خود) در زمانی که خود را با دیگران مقایسه و در سطح پایین تری تجربه یکتند؟ شرمندگی بیرونی و انتظار اضطراب اجتماعی بر اساس آن که دیگران احتمالا چطور آنها را وارسی و یا نسبت به آنها خصومت با طرد نشان دهند؛ افسردگی و درماندگی در شکست شخصی برای رسیدن به استانداردهای زیبایی خود، زندگی در انزوای اجتماعی، تعارضات بین فردی و نقص در رابطه ها؛ خشم و ناکامی به دلیل آسیب هایی که به ظاهر خود می رسانند (ویل و همکاران، ۱۹۹۶). 12-2-2- رفتارهای ایمنی همه راهبردهای رفتاری که برای کاهش احتمال خطر در موقعیت های خطرناک به کار می روند مانند گریز و اجتناب که به وسیله افراد مبتلا استفاده می شود به عنوان رفتارهای ایمنی با از دیدگاه روانشناسی تکاملی به عنوان رفتارهای تسلیم و ارائه تعریف شده است. به طور سنتی رفتارهای ایمنی، برای همه اختلالات اضطرابی به عنوان عملی است که در درون موقعیت ها برای جلوگیری از ترس های فاجعه آمیز، طراحی شده است(دمیرچلی،1395). اساس رفتارهای تسلیم و ارائه در موقعیت های اجتماعی، به جای رفتارهای جویندگی، محدود کردن این رفتارها است رفتارهای ایمنی با تسلیم و ارائه عبارتند از: فعال شدن رفتارهای گریز و اجتناب در زمانی که غرق در هیجان هستند؛ رفتارهای محتاطانه مانند پنهان سازی برای کاهش وارسی دیگران، رفتارهای وسواسی که تکرار می شوند تا شخص احساس راحتی پیدا کند.رفتارهای ایمنی اغلب خصیصه فردی و معنای شخصی برای افراد دارد. بنابراین، یک زن ممکن است به طور افراطی پوست چهره خود را بپوشاند و دیگری ممکن است از دیگران اجتناب کند، زیرا که معتقد است توجه دیگران متمرکز بر او است (گیلبرت، ۲۰۰۰). 13-2-2- مورد اذیت قرار گرفتن مورد اذیت قرار گرفتن می تواند عامل خطرزایی برای اختلال بدشکلی بدن باشد که ممکن است در دوران کودکی یا در هر زمانی از زندگی اتفاق بیفتد و با نارضایتی از بدن ارتباط داشته باشد (ربیعی، بهرامی و کلانتری، ۱۳۹۰). در پژوهش فیلیس (۲۰۰۹) نشان داده شد که ۶۰% افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن گزارش دادند که بارها یا به طور مزمن در دوران کودکی یا نوجوانی مورد اذیت و تمسخر به وسیله دیگران قرار گرفتند. چند مطالعه محدود نشان داده است که افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن نسبت به شرکت کننده های مبتلا به اختلالات روانی دیگر، آزار و اذیت بیشتری گزارش می دهند. همچنین، ممکن است که افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن حساسیت غیر معمولی نسبت به اذیت داشته باشند، و به آن نسبت هم بیشتر آسیب ببینند. بوهلمن، کوک و فاما (۲۰۰۷) در پژوهشی به بررسی این موضوع پرداختند که آیا افراد مبتلا به اختلال بدریخت انگاری بدن بیشتر از گروه کنترل دارای سلامت ذهنی، تجربه های مورد آزار و اذیت واقع شدن را گزارش می کنند یا خیر؟ نتایج نشان داد که افراد مبتلا به اختلال بدریخت انگاری بدن تجارب مورد آزار و اذیت واقع شدن بیشتری را گزارش کرده اند. این پژوهش می تواند شواهد اولیه را درباره رابطه بین مورد اذیت واقع شدن و اختلال بدشکلی بدن فراهم سازد. همچنین، یک مطالعه نشان داد که افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن نسبت به افراد سالم تصویر مرتبط با ظاهر متفی بیشتری دارند که با حافظه استرس زای قبلی مانند: مورد آزار و تمسخر قرار گرفتن در مدرسه ارتباط دارد (نظیر قلو، حملاتی - پل و باروا - تایباس، ۲۰۰۳). 14-2-2- دیدگاه فرهنگی - اجتماعی اختلال بدریخت انگاری بدن در سرتاسر جهان گزارش شده است. به نظر می رسد در نژادها و فرهنگ های مختلف، مشابهت اختلال بیشتر از تفاوت ها است، اما ارزش ها و سلایق فرهنگی تا حدی پر محتوای علائم تأثیر دارد. تایمجین کیوفوشو در سیستم تشخیص سنتی ژاپنی یک زیر نوع مشابه با اختلال بدریخت انگاری بدن به نام شوبو - کيوفو (ترس از بدشکلی بدن) را گنجانده است (انجمن روان پزشکی آمریکا، ۱۳۹۳). در شويو - کيوفو فرد نگران است که در پی بدشکلی های بدنی، دیگران را مورد رنجش و دلخوری قرار دهد(سوزوکی، تاکئی، کاوائی، میناب و موری، ۲۰۰۳). پیام های پی در پی اجتماع در مورد اهمیت زیبایی ظاهر ممکن است به رشد اختلال بدشکلی بدن کمک کند. در بازاریابی و تبلیغات، روزانه در معرض مقدار زیادی تصاویر دست نایافتی از ایده آل های فیزیکی قرار می گیریم. حتی کودکان هم در معرفی ایده آل های غیرواقعی بدنی قرار می گیرند. مطالعات در مردان و زنان بزرگسال نشان می دهند که در معرض ایده آل های بدنی رسانه ها قرار گرفتن باعث افزایش نارضایتی از ظاهر آنها می شود. در حدود یک چهارم افراد در مطالعات فیلیپس علت اصلی علائم اختلال بدشکلی بدن خودشان را تمرکز اجتماع بر روی زیبایی ظاهر می دانند (فیلیپس،2014). 15-2-2- درمان شمار زیادی از افراد مبتلا به اختلال بدر پخت انگاری بدن توصیف کردند که با بازدارنده های اختصاصی بازجذب سروتونین (SSRIS) بهبود پیدا می کنند. بازدارنده های بازجذب سروتونین (SSRI) یک نوع داروی ضد افسردگی است - شباهتی به دیگر داروهای ضد افسردگی ندارد- که افکار وسواسی و رفتارهای وسواسی مانند وارسی خود در آینه را از بین می برد. بازدارنده های بازجذب سروتونین، به این دلیل که وسواس های فکری و جیری (مربوط به بدشکلی ظاهر) و افسردگی را کاهش می دهد روی اختلال بدشکلی بدن هم تأثیر کارآمدی دارد. نوع SRI از داروهای ضد افسردگی نسبت به دیگر انواع ضد افسردگی ها به دلیل حذف وسواس ها و رفتارهای وسواسی به علاوه افسردگی، کار آمدی بیشتری برای اختلال بدشکلی بدن دارد (بوردنر،۲۰۰۷). گروه درمانی شناختی- رفتاری هم که در آن مشارکت کنندگان مبتلا به اختلال بدریخت انگاری بدن درباره ظاهر واقعی شان به یکدیگر بازخورد می دهند می تواند موفقیت آمیز باشد. آموزش دادن روش های رفتاری، مانند توقف فکر، آرمیدگی، و درمان مواجه سازی همراه با جلوگیری از پاسخ نیز مؤثر واقع می شوند(روزن، ریتر و اوروسان، ۱۹۹۵). درمان رفتاری- شناختی یکی از بهترین درمان ها از لحاظ اثر بخشی و پژوهش های انجام شده، برای اختلال بدشکلی بدن است (نظیرقلو و همکاران، ۲۰۰۳). جنبه شناختی درمان رفتاری شناختی روی افکار و باورها (شناخت ها) متمرکز است. هدف آن شناسایی، ارزیابی و تغییر سبک های تفکر غیر منطقی و خوردشکن است. جنبه رفتاری درمان شناختی- رفتاری روی رفتارهای مساله ساز مثل وارسی خود در آینه و اجتناب از موقعیت های اجتماعی متمرکز است. هدف آن توقف این چنین رفتارها و جانشین کردن رفتارهای سالم تر است (ربیعی و همکاران،1390). درمان رفتاری - شناختی معمولا شامل تکنیک های اساسی زیر است(فیلیپس، ۲۰۰۹): بازسازی شناختی: هدف: رشد افکار سودمند در مورد ظاهر به جای افکار خودآیند منفی. آزمایش رفتاری و مواجه سازی: هدف: توقف اجتناب از موقعیت ها به دلیل اختلال بدشکلی بادان و یادگیری احساس آرامش بیشتر در این موقعیت ها جلوگیری از تشریفات وسواسی: هدف: کاهش و سرانجام توقف اعمال افراطی و وسواسی اختلال بدشکلی بدن مانند وارسی خود در آبته، آرایش افراطی و جست و جوی اطمینان آفرینی. باز آموزی ادراکی: به افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن آموزش داده می شود تا ۱) به جای تمرکز بیش از اندازه و وارسی افراطی نواحی مورد تنفره به کل چهره یا بدان توجه کنند. ۲) به افراد آموزش داده می شود تا بدن و ظاهر خود را به جای یک روش انتقادی و منفی به یک روش غیرقضاوتی توصیف کنند. باز آموزی ادراکی، رشد یک رابطه سالم با آینه است، به طوری که افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن خود را به طور افراطی در آینه وارسی یا از آن اجتناب کنند و یک دید کمتر متقی و بیشتر واقع بینانه نسبت به خود داشته باشند. پیشگیری از بازگشت: به فرد کمک شود تا آن چه را در درمان دریافت کرده و آموخته است در خود حفظ و از بازگشت علائم جلوگیری کند. گرنبرگ و همکاران (۲۰۱۰) در پژوهشی به بررسی درمان شناختی- رفتاری برای بزرگسالان مبتلا به اختلال بدر بهشت انگاری بدن پرداختند. نتایج نشان داد که مداخله شناختی- رفتاری با بهبودی معنی دار بالینی در نشانه های BDD عزت نفس، افسردگی و کیفیت زندگی همراه بوده است. مداخله شناختی- رفتاری بر بالا بردن کیفیت زندگی نوجوان از طریق کاهش رفتار و افکار نابهنجار، آموزش مهارت های اجتماعی و آموزش والدین متمرکز شده است. همچنین، ویل و همکاران (۲۰۱۴) و ويلهلم، يو هلمن، کرک، گرینبرگ و دیمیت (۲۰۱۰) دریافتند که رویکرد درمانی شناختی- رفتاری، مداخله ای امیدبخش برای افرادی است که از اختلال بدشکلی بدن رنج می برند. کریرند، فرانکلین و سارور (۲۰۰۶) دریافتند که ۷ تا ۱۵ درصد از افرادی که برای جراحی و مداخله زیبایی مراجعه می کنند از اختلال بدریخت انگاری بدن رنج می برند. آنها به این نتیجه دست یافتند که اشخاص مبتلا به اختلال بدشکلی بدن از روند مداخلات زیبایی و آرایشی سودی نمی برند، در مقابل دارو درمانی و درمان شناختی- رفتاری درمان های موثری را فراهم می سازند. همچنین، فیلیپس (۲۰۱۵) بیان کرد که مداخله و جراحی زیبایی و آرایشی برای افراد مبتلا به اختلال بدریخت انگاری بدن توصیه نمی شود؛ زیرا، به ندرت بهبودی در نشانه ها را به دنبال دارد و می تواند حتی نشانه ها را وخیم تر سازد. درمان های شناختی- رفتاری و استفاده از بازدارنده های جذب مجدد سروتونین برای بیماران مبتلا به اختلال بدشکلی بدن با باورهای هذیاتی، توصیه می شود. 6-2- پیشینه عملی 1-6-2- تحقیقات داخلی مرتبط با موضوع پژوهش در پژوهشی که قربانی(1395) با عنوان پیش بینی اختلال بد شکلی بدن بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و اضطراب اجتماعی در دانشجویان پیام نور خوراسگان با نمونه آماری 330 نفر که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انجام داد به این نتیجه رسید که طرحواره های ناسازگار اولیه در تمامی مولفه ها پیش بینی کننده خوبی برای اختلال بد شکلی بدن در دانشجویان می باشد. در پژوهشی که پور افشار و صابری(1395) با عنوان بررسی رابطه بین کمال گرایی و ترس از ارزیابی منفی در دانش آموزان دختر دور دوم متوسطه شهر کرمان با نمونه آماری 284 نفر که به صورت نمونه گیری خوشه ای انجام دادند به این نتیجه رسیدند که بین کمال گرایی و ترس از ارزیابی منفی در دانش آموزان دختر رابطه وجود دارد. در پژوهشی که حبیب الهی و سلطانی زاده(1394) با عنوان بررسی نارضایتی بدنی و ترس از ارزیابی منفی در دختران نوجوان مبتلا به اختلال بدشکلی بدن با نمونه آماری 30 نفر که به روش نمونه گیری در دسترس در شهرستان نجف آباد انجام دادند به این نتیجه رسیدند که بین نارضایتی از تصویر بدن و ترس از ارزیابی منفی در دختران مبتلا به اختلال بد شکلی بدن رابطه مثبت معناداری وجود دارد. در پژوهشی که هوسپیان، یزد خواستی ، فاطمی (1394)با عنوان کمال گرایی نوروتیک و اختلال بد شکلی بدن شهر اصفهان با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای با 218 نفر آزمودنی به این نتیجه رسیدند که کمال گرایی نوروتیک و بد شکلی بدن میتواند باعث تشدید اختلال پوستی وبد شکلی بدن در افراد بشود. در پژوهشی که زنجان چی و آقایی (1394) با عنوان رابطه بین کمال گرایی و ترس از ارزیابی منفی در دبیرستان های شهر مشهد در بین دو جنس مذکر و مونث انجام داد به این نتیجه که بین نوجوانان پسر و دختر از نظر کمال گرایی منفی اختلاف معنی داری وجود ندارد. در پژوهشی که حسینی و علوی لنگرودی(1394) با عنوان بررسی رابطه بین کمال گرایی و اختلال بد شکلی بدن در دانش آموزان با نمونه آماری 200 نفر که به روش نمونه گیری در دسترس انجام دادند به این نتیجه رسیدند که بین کمال گرایی منفی و اختلال بد شکلی بدن رابطه مثبت معناداری وجود دارد و اختلال بد شکلی بدن موجب افت در تحصیل، مشکلات خانوادگی و برخوردهای اجتماعی می شود. در پژوهشی که خوش اقبال(1394) با عنوان مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه، کمال گرایی و نارضایتی از تصویر بدنی در بین افراد متقاضی جراحی زیبایی بینی و افراد غیر متقاضی شهر ارومیه با نمونه آماری 140 نفر که به روش نمونه گیری در دسترس انجام داد به این نتیجه رسید که افراد متقاضی جراحی زیبایی بینی در مقایسه با افراد غیر متقاضی نارضایتی از تصویر بدنی بیشتری دارند. افراد غیر متقاضی کمال گراتر از افراد متقاضی جراحی بودند. هم چنین گرو متقاضی طرح وار های ناسازگار بیشتری را نسبت به گرو غیر متقاضی دارا می باشند. در پژوهشی که بهمئی(1394) با عنوان بررسی رابطه تصویر بدنی و کمالگرایی میان دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان مرودشت با نمونه آماری 170 نفر که به روش نمونه گیری خوشه ای انجام دادند به این نتیجه رسیدند که بین تصویر بدنی و کمال گرایی منفی رابطه وجود دارد و هر دو پیش بین خوبی برای اختلال بد شکلی بدن هستند. در پژوهش که نیکویی (1389) با عنوان بررسی رابطه بین کمال گرایی وترس از ارزیابی دیگران که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب،که در مرحله اول با انتخاب 864 نفر آزمودنی و 31 نفر در مرحله دوم در دانشگاه پیام نور محلات به این نتیجه رسیدند که بین کمال گرایی وارزیابی منفی با اضطراب اجتماعی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. 2-6-2- تحقیقات خارجی مرتبط با موضوع پژوهش در پژوهشی که بون و همکاران(2014) با عنوان بررسی رابطه بین کمال گرایی و ترس از ارزیابی با بد شکلی بدن انجام دادند به این نتیجه رسیدند که هم کمال گرایی در تمام مولفه ها و هم ترس از ارزیابی در تمام مولفه ها پیش بین خوبی برای اختلال بد شکلی بدن بودند. در پژوهشی که فیلیپس دیدیه و منراد(2014) بر روی 178 نفر از افراد دارای اختلال بد شکلی بدن انجام دادند به این نتیجه رسیدند که 4/72 درصد آنها در طول روز سابقه ابتلا به اختلال افسردگی، 2/38 درصد از آنها مبتلا به اختلال افسردگی عمده بودند. در پژوهشی که نظیر اوغلو (2013) با عنوان رابطه بین ارزیابی منفی و طرحواره ناسازگارانه انجام دادند نشان داد که رابطه مثبت معنا داری بین طرح واره نارسازانه وارزیابی منفی وجود دارد. بدین معنی که هر قد میزان طرحواره های ناسازگار اولیه منفی در دانش آموزان بیشتر باشد به همان اندازه از ارزیابی خود هراس دارند. در پژوهشی که ویل(2013) بر روی افراد دارای هراس از ارزیابی منفی و اختلال بد شکلی بدنی انجام داند به این نتیجه رسیدند که ترس از ارزیابی منفی و اختلال بد شکلی بدن پیش بینی کننده های خوبی برای هم بوده و ارتباط مثبت معناداری را با همدیگر دارند. در پژوهشی که تری شورت و همکاران(2010) با عنوان ویژگی های شخصیتی افراد و ابعاد کمال گرایی و ترس از ارزیابی منفی انجام دادند به این نتیجه رسیدند که، آزمودنی ها ابعاد متفاوتی از کمال گرایی و به تبع آن ترس از ارزیابی منفی را دارا بودند . در پژوهشی که فیلیپس(2010) بر روی افراد دارای اختلال بد شکلی بدن انجام داد به این نتیجه رسید که میزان پریشانی در این اختلال شدید تر از افسردگی، دیابت و یا اختلال دو قطبی می باشد و تقریبا دریافت تمام افراد دارای اختلال بد شکلی بدن از مشکلات اجتماعی رنج می برند و از موقعیت های اجتماعی که ممکن بود منجر به دوستیابی شوداجتناب می کنند. آورد از این رو با عنایت به اهمیت بالینی و نظری متغیرهای احساس تنهایی، کنترل عواطف و سبک های کنار آمدن با مشکلات و تاثیر آن بر پیامدهای رفتاری در بین دختران تحت سرپرستی بهزیستی و اینکه بر اساس ادبیات پژوهشی در دسترس تاکنون پژوهش قابل ملاحظه ای در خصوص ارتباط بین این متغیرها انجام نشده است که در ادبیات تحقیق مورد بررسی قرار گرفت که حاکی از ارتباط متغیرها در یافته های علمی نوین است. منابع اثنی عشری، ندا؛ بخشایش، علیرضا؛ و افشانی، علیرضا.(1393). میزان شیوع اختلال بدشکلی بدن در نوجوانان دختر یزد، مجله علوم پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد،22(3)،1245-1237. احمد، محسن؛ باقری، مسعود.(1392).نقش واسطه ای تحریف های شناختی در رابطه تصویر بدنی با اضطراب اجتماعی در نوجوانان، فصلنامه علوم رفتاری، 7(4)،329-321. احمدی طهور، محسن؛ ربیعی، مهدی؛ کاملی، پریسا؛ بهرامی، فاطمه وصفایی‌راد، ایرج.(1390).، بررسی اثربخشی مداخله ی فراشناختی بر علایم مولفه‌های فراشناختی در بیماران مبتلا به اختلال بدشکلی بدن، مجله ی اصول بهداشت روانی، 13(3)، 277-270. احمدي، سید احمد.(1391). روانشناسي نوجوانان و جوانان، تهران، انتشارات ترمه مشعل. اسماعیلی، علی. (1390). مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان شناختی رفتاری بر بهبودی بیماران مبتال به اختلال وسواس - اجبار همایند و ناهمایند با افسردگی ، رساله ی دکتری،دانشگاه علامه طباطبایی. امیری، حمید(1391)، مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه، افسردگی و کیفیت زندگی در زنان چاق ، پایان نامه کارشناسی ارشدروانشناسی عمومی،دانشکده روانشناسی و تربیتی، دانشگاه علوم تحقیقات. امیری، فرزانه(1391)، مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه، افسردگی و کیفیت زندگی در زنان چاق با سطوح مختلف (BMI) و زنان عادی، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشکده روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن. انجمن روان پزشکی آمریکا.(1393). راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانیDSM-5 ، ترجمه فرزین رضاعی، علی فخرایی، آتوسا فرمند، علی نیلوفری، ژانت هاشمی آذر و فرهاد شاملو، تهران، ارجمند .(2012). بابا محمدی، مهسا. (1395). مقایسه کمالگرایی، شفقت به خود و مقابله پیش گستر در دانشجویان با خودهای احتمالی مثبت و منفی. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه سمنان. بساک نژاد ، سودابه؛ صیاد، سحر؛ زرگر ،یداله.(۱۳۹۰).ثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر اختلال بدشکلی بدن و حساسیت بین فردی دردانش آموزان دختر، مجله تحقیقات علوم رفتاری،9(5)،۳۳-۲۷. بشارت، محمدعلی.(1386). ساخت و اعتباریابی مقیاس کمال گرایی چند بعدي تهران، مجله پژوهش هاي روانشناختی، 10(2)،29-11. بهمئی، مهمدی.(1394). رابطه تصویر بدنی و کمالگرایی میان دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان مرودشت، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه آزاد مرودشت. پور افشار، اعظم؛ صابری، رضا.(1395).بررسی رابطه بین کمال گرایی و ترس از ارزیابی منفی در دانش آموزان دختر دور دوم متوسطه شهر کرمان، سومین کنفرانس جهانی روانشناسی و علوم تربیتی، تهران. حاجی حسینی، زهرا.(1393).رابطه بین ترس از ارزیابی منفی و اهداف پیشرفت با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان با افت تحصیلی در ریاضی، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی کودکان استثنائی، دانشکده روانشناسی و علوم اجتماعی، دانشگاه آزاد تهران مرکزی. حبیب الهی،اعظم؛ سلطانی زاده، محمد.(1394). بررسی نارضایتی بدنی و ترس از ارزیابی منفی در دختران نوجوان مبتلا به اختلال بدشکلی بدن،مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران،25(134)،290-278. حسن زاده، فریبا (1390)، مقایسه طرحواره‌های ناسازگار اولیه، باورهای ذهنی و نشخوار فکری در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال وسواسی- جبری با افراد بهنجار ، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشکده روانشناسی و تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن. حسینی، بهناز،علوی لنگرودی، سید کاظم.(1394). اختلال بدشکلی بدن در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، دومین کنفرانس ملی توسعه پایدار در علوم تربیتی و روانشناسی، مطالعات اجتماعی و فرهنگی تابستان 94. حقیقت منش، اکبر؛ آقا محمدیان ، حمید؛ علی قنبری هاشم آبادی، بهرام؛ و مهرام، بهزاد. (1389). طرحواره های ناسازگار اولیه و ابعاد طرح واره تجاوزگران جنسی. مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران،16(2)، 55-45 . حمیری، کاملیا. (1389). بررسی ترس از ارزیابی مثبت، هوش هیجانی، ارزیابی چهره‌های هیجانی در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی؛ پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه شیراز. حیدري، علیرضا؛ علی پورخدادادي، شهلا.(1391).مقایسه اضطراب اجتماعی و نگرانی از تصویر بدنی دانشجویان زن و مرد ، مجله یافته هاي نو در روان شناسی ،7(22)، 95-83. خدابخشی کولایی، آناهیتا؛ مطلق، طیبه؛ اسماعیلی، تاجیک؛ تقوایی، داود؛ رحمتی زاده، معصومه.(1394).طرحواره هاي ناسازگار اولیه و نگرش صمیمانه در مردان متاهل پیمان شکن و غیر پیمان شکن،مجله روان پرستاری، 2(3)، 23-12. خمسه، اکرم.(1390).بررسی نقش عوامل فرهنگی اجتماعی بر طرحواره های نقش جنسیتی در دو گروه قومی از دانشجویان در ایران، مجله مطالعات روانشناختی، دانشگاه الزهرا، دوره 3(2)، 146-129. خواجه رسولی، محبوبه. (1388). بررسی اثربخشی درمان بر اساس رویکرد طرحواره محور بر افزایش رضایت زناشویی زنان خوابگاه ی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه علامه طباطبایی. خوش اقبال، مرجان.(1394). مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه، کمال گرایی و نارضایتی از تصویر بدنی در بین افراد متقاضی جراحی زیبایی بینی و افراد غیر متقاضی شهر ارومیه، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی، دانشگاه ارومیه. داداش نیا، هدیه.(1393).اثر بخشی تمرینات ذهن آگاهی بر ترس از ارزیابی منفی و خود تنظیمی هیجانی در دانش آموزان اضطرابی، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی کودکان استثنائی، دانشکده روانشناسی و علوم اجتماعی، دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی. دادستان، پریرخ. (1385). روانشناسی مرضی تحولی. از کودکی تا بزرگسالی. ج 1، تهران: انتشارات سمت. داوودی، ایران؛ صلاحیان، افشین و ویسی، فاطمه. (1391). اضطراب اجتماعی و ترس از ارزیابی مثبت. مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران، 22 (96)، 88-80 دمرچلی، نسیم.(1395).رابطه اضطراب اجتماعی با اختلال خوردن و اختلال بدریخت انگاری بدن: با نقش میانجی ترس از ارزیابی مثبت و منفی، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه بین المللی امام خمینی. ده بزرگی، مریم.(1395). رابطه کمال گرایی و اهمال کاری تحصیلی با فرسودگی تحصیلی دانش آموزان. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت. ربیعی، مهدی؛ بهرامی، فاطمه؛ کلانتری، مهرداد.(1390).اختلال بدشکلی بدن )ماهیّت، سبب شناسی و درمان.( تهران، ارجمند، نسل فردا. ربیعی، مهدی؛ صلاحیّان، افشین؛ بهرامی، فاطمه؛ پالاهنگ، حسن.(1390). ساخت و اعتباریابی پرسشنامه ارزیابی فراشناخت بدشکلی بدن، مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران،83(22)،52-43. ربیعی، مهدی؛ صلاحیان، افشین؛ کجباف، محمد باقر؛ پالاهنگ، حسن.(). اثربخشی مداخله فراشناختی بر علائم در آمیختگی افکار در بیماران مبتلا به اختلال بدشکلی بدن، افق دانش؛ فصلنامه دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی گناباد،18(1)،60-53. رضایی، حسین.(1395). بررسی نقش واسطه ای راهبردهای مقابله ای در رابطه بین کمال گرایی و اهمال کاری دانشجویان. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم پایه، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز. زاد حسن، خرمی، ناصر.(1395). رابطه نگرانی از تصویر بدنی،طرحواره های ناسازگار اولیه و ناگویی خلقی با اضطراب اجتماعی در بین دانشجویان دختر،مجله روانشناسی اجتماعی، 10(38)،80-61. سادوک، بنیامین و سادوک، ویرجینیا. (1385). کاپلان-سادوک خلاصه روانپزشکی علوم رفتاری- روانپزشکی بالینی (جلد 2، ترجمه نصرت الله پور افکاری). تهران: انتشارات شهر آب. ( 2003). شفیعی، حسن؛ زارع، حسین؛ علی پور، احمد؛ حاتمی، جواد.(1393). ترس از ارزیابی منفی نوجوانان و توجه انتخابی آنها به کلمات تهدید کننده اجتماعی، فصلنامه تازه های علوم شناختی، 16(3)، 52-42. شکری، امید؛ تقی لو، صادق؛ گراوند، فريبرز؛پاييزي، مريم؛ مولايي، محمد؛ عبداله پور، محمد؛ اكبري، هادي.(1387). ویژگی روانسنجی فرم کوتاه مقیاس ترس از ارزیابی منفی، 3(4)،325-316. شکری،امید؛گراوند،فریبرز؛ ویژگیهای فرم کوتاه پرسشنامه ترس از ارزیابی منفی. (1387). مجله روانشناسی بالینی ایران، 4(2)، 32-21. شــكري، امید؛ گراونــد، فریبرز؛ نقــش، زهرا؛ طرخــان، رضا؛ پــاييزي، مریم .(1392). ویژگی های روانسنجي فرم كوتاه مقياس ترس از ارزيابي منفي. مجلة روانپزشكي و روانشناسي باليني ايران،14(3)،325-316. شیخی، سیامک؛ حافظ نیا، محمد؛ کارگری، بهروز؛ مسعودی، ساره. (۱۳۹۳). مقایسه ابعاد آسیب شناسی روانی و کیفیت زندگی دانش آموزان دختر مبتلا به اختلال بدشکلی بدن و سالم، ﻣﺠﻠﻪ داﻧﺸﮑﺪه ﭘﺮﺳﺘﺎری و ﻣﺎﻣﺎﯾﯽ دانشگاه اروﻣﯿﻪ، 12(11)، ۹۹۷-۱۰۰۴. ضیایی، المیرا.(1394).رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با نگرش به خیانت و ارضای نیاز زوجین، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و تربیتی، دانشگاه آزاد شاهرود. طلایی، علی؛ فیاضی بردبار، محمد رضا؛ نصیرایی، افشین؛ رضایی اردانی، امیر.(1388). ارزیابی الگوی علامتی و فراوانی اختلال بدشکلی بدن در دانشجویان، مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد،52(1)،56-49. علایی طباطبایی، فیروزه سادات.(1395). بررسی رابطه ساده و چندگانه کمال گرایی و اهداف پیشرفت با اضطراب امتحان دانش آموزان. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه یاسوج. علیزاده، ابوالفضل.(1395). نقش کمال گرایی و باورهای مذهبی در پیش بینی اضطراب اجتماعی دانش آموزان متوسطه دوم شهر یزد. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد انار. فضلی،کلثوم. (1395). رابطه خودپنداره ، اضطراب اجتماعی با سبک های دلبستگی در دانش آموزان، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده رواننشاسی، دانشگاه ازاد اسلامی ارومیه. قربانعلی، مسعود. (1393) اثربخشی و مقایسه طرحواره درمانی و معنا درمانی بر هراس از مرگ در افراد مبتلا به خودبیمار پنداری، رساله دکتری، دانشگاه علامه طباطبایی. قربانی، حسین.(1395). پیش بینی اختلال بد شکلی بدن بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و اضطراب اجتماعی، پایان نامه کارشناسی ارشد چاپ نشده، دانشکده روانشناسی و تربیتی، دانشگاه پیام نور واحد خوراسگان. کامه علیا، مریم بهار.(1395). رابطه بین ویژگی های شخصیتی و کمال گرایی با فرسودگی شغلی معلمان متوسطه. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه کاشان. کریمی زارچی، مهدی(1392). بررسی نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه بین سبک های فرزندپروری ادراک شده و صفات شخصیتی خوشه B ، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشکده روانشناسی و تربیتی،دانشگاه علامه طباطبایی. گودرزي، الهام.(1391). ارزيابي هاي شناختي، خوش بیني، راهبردهاي مقابله اي و بهزيستي ذهني: تحلیل معادلات ساختاري الگوي تبادلي تنیدگي مقابله، پايان نامه كارشناسي ارشد روانشناسی عمومی،دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه شهید بهشتي. لیهی،رابرت.(2003).تكنيک های شناخت درمانی راهنمای کاربردی برای متخصصان بالینی، ترجمه حسن حمیدپور و زهرا اندوز، تهران، ارجمند. .(1391). محمدي، نوراله؛ سجادي نژاد، مرضیه.(1394). بررسی نگرانی از تصور بدنی، ترس از ارزیابی منفی و عزت نفس با اضطراب اجتماعی، فصلنامه علمی پژوهشی روان شناسی دانشگاه تبریز،2(5)،70-55. موسوی اصل، سیدعلی. (1392). اثربخشی طرحواره درمانی در درمان جانبازان مرد مبتال به اختالل استرس پس از ضربه: کاهش عالئم تجربه مجدد، بیش انگیختگی و کرختی هیجانی. رساله دکتری، دانشگاه علامه طباطبایی بررسی و تحلیل پژوهشی حوزه طرحواره درمانی.  نیکویی ،فاطمه. (1389). کمال گرایی و ترس از ارزیابی دیگران در تبیین اضطراب اجتماعی مطالعات روانشناسی تربیتی دانشگاه سیستان و بلوچستان،7(12)، 93-112 . نیكويي، فاطمه.(1389). كمال گرايي و ترس از ارزيابي ديگران در تبیین اضطراب اجتماعي، مجله روانشناسي مطالعات تربیتي،12(5)، 112-93. وكیلیان،سارا؛ هاشمي قنبرآبادي،بهرام.(1388).بررسي اثربخشي گروه درماني شناختي رفتاري و آموزش مهارت هاي اجتماعي بر ترس از ارزشیابي منفي و اجتناب اجتماعي، مجله روان شناسي بالیني، 2(5)،28-11. هوسپیان ،النا؛یزد خواستی، فریبا ؛فاطمی، فرحناز .(1394).کمال گرایی نوروتیک واختلال بد شکلی بدن در افراد مبتلا به بیمارهای پوستی،مجله تحقیقات علو م رفتاری ،13(4)،537-532. یانگ، جفری؛کلوسکو، ژانت؛ ویشار، مارجوری.(1389). طرحواره درمانی. راهنمای کاربردی برای متخصصان بالینی. ترجمه: حمیدپور،حسن؛ اندوز، زهرا، تهران . انتشارات ارجمند. (2003). Reference Adler,A. (1956).Striving for superiority. In H. L.Ansbacher, & R. Ansbacher, The individual psychology of Alfred Adler: A systematic presentatation in selections from his writings, (pp. 101-125). New York: Harper and Row. Ainley, M., Corrigan, M., & Richardson, N. (2005). Students, tasks and emotions: Identifyingthe contribution of emotions to students' reading of popular culture and popular science texts. Learning and Instruction, 15, 433–447. American Psychiatric Association. (2000). Diagnostic and statistical manual of mental disorders-text revision (1 th ed.). Washington DC: Author. Banerjee,P. (2005).Exploring the impact of parental overprotection on adult social anxiety via perfectionism:A mediation model.Submitted to the faculty of Miami university in Partial fulfillment of the require mets for the degree of master of arts.Department of psychology. Boone L, Soenens B, Braet C, Goossens L.(2014). An empirical typology of perfectionism in early-to-mid adolescents and its relation with Bad body shape and negative evaluation disorder symptoms. Behav Res Ther;48:686-691. Bordner, M. A. (2007). A cognitive-behavioral treatment program for body dysmorphic disorder. In partial fulfillment of the requirements of the degree of doctor of psychology. Brown TA, Barlow DH(2002). Classification of anxiety and mood disorders. In D.H. Barlow (Ed.) Anxiety and its disorders: The nature and treatment of anxiety and panic, 2thEd. New York, NY: Guilford Press;. p. 292-327. Buhlmann, U., & Wilhelm, S. (2004). Cognitive factors in body dysmorphic disorder. Psychiatric Annals, 91 (48): 588-586. Buhlmann, U., Cook, L. M., & Fama, J. M. (2007). Perceived teasing experiences in body dysmorphic disorder. Body Image, 1 (1): 924-929. Buhlmann, U., Wilhelm, S., McNally, R. J., Tuschen-Caffier, B., Baer, L., Jenike, M. A. (2002). Interpretive biases for ambiguous information in body dysmorphic disorder. CNS Spectrums, 7 (6):199-199. Burgess, A., DiBartolo, P.M.(2016). Anxiety and Perfectionism: Relationships, Mechanisms, and Conditions, Springer International Publishing. (pp. 177-203). Calvete et al., (2005). The Schema Questionnaire- Short Form: Structure and Relationship with Automatic Thoughts and Symptoms of Affective Disorders, European Journal of Psychological Assessment, Volume 21, Issue 2, Pages 90-99. Cash, T. F. (1995). Developmental teasing about physical appearance: Retrospective descriptions and relationships with body image. Social Behavior and Personality, 89 (8): 489-491. Cash, T. F., Winstead, B. A., & Janda, L. H. (1986). The great American shape-up: Body image survey report. Psychology Today, 81: 81-97. Chen H, Gao Xiao, Jackson T.(2007). Predictive models for understanding body dissatisfaction among young male and females in china. Behav Res Ther; 45(6): 1345-56. Cook, L.C & Kearney, C.A. (2009). Parent and youth perfectionism and internalizing psychopathology, personality and individual Differences, 46, 325 - 330. Cousineau, (2004). Early Maladaptive Schemas Predisposing Anxiety, Sante Ment Que; 29(1):53-60. Crerand, C. E., Franklin, M. E., & Sarwer, D. B. (2006). Body dysmorphic disorder and cosmetic surgery. Plastic and Reconstructive Surgery, 442 (7): 467-421. Delattre, et al, (2004). The Early Maladaptive Schemas: A Study in Adult Patients with Anxiety Disorders, Encephale; 30(3): 255-8. Dvnyk,M. (2007).In the study of cognitive schemas as intermediate between incompatible with totalitarianism Discomfort and psychological distress on students overlap with early maladaptive schema. Journal Homepage.46,569-574. Egan, S. J. , Wade, T. D. , & Shafran, R. (2011). Perfectionism as a transdiagnostic process: A clinical review. Clinical Psychology Review, 31, 203-212. Evans.J. Heron.Lewis.G.Araya.Ricardo(2005). Neggative self – schemas and the onest of depression in women. British journal of psychiatry,186,301-302. Feusner, J. D., Yaryura-Tobias, J., & Saxena, S. (8112). The pathophysiology of body dysmorphic disorder. Body Image, 9 (4): 9-48. Frost, R. O., Glossner, K., & Maxner, S. (2010). Social anxiety disorder and its relation-ship to perfectionism. In: G. Hofmann, & P. M. DiBartolo (Eds.), Social anxiety: clinical, developmental, and social perspectives (pp. 119–145). Gaudreau,P & Verner-Filion,J. (2012). Dispositional perfectionism and well-being:A test of 2*2 model of perfectionism in the sport domain.Sport,Exercise,and Performance,1,29. Ghanbari Jahromi, F., & Naziria, Gh., & Barzegar, M.(2012). The relationship between socially prescribed perfectionism and depression:The mediating role of maladaptive cognitive schemas. Procedia Social and Behavioral Sciences 32,141-147.پ Gilbert, P. (2000). Social mentalities-internal social conflict and the role of inner warmth and compassion in cognitive therapy. In P. Gilbert & K. Bailey (Eds.), Genes on the couch (pp. 442-491). London: Hover. Gilbert, P. (2001). Evolution and social anxiety: The role of attraction, social competition, and hierarchies. The Psychiatric Clinics of North America, 81 (1): 789-794. Gilbert, P., & Trower, P. (2001). Evolution and process in social anxiety. IN: Crozier WR, Alden LE,. International handbook of social anxiety: Concepts, research, and interventions relating to the self and shyness. New York: Wiley. Greenberg, J. L., Markowitz, S., Petronko, M. R., Taylor, C. E., Wilhelm, S., & Wilson, G. T. (2010). Cognitive-behavioral therapy for adolescent body dysmorphic disorder. Cognitive and Behavioral Practice,47 (9): 812-892. GuptaR, Huynh M, Ginsburg LH(2013). Body DysmorphicDisorer. Seminars in Cutaneous Medcine and Surgery. P, 78-82. Halvorsen, et al, (2009).Dysfunctional Attitudes and EarlyMaladaptive Schemas as Predictors of Depression: A 9-Year Follow-Up Study. Hamachek DE.(1978). Psychodynamics of normal and neurotic perfectionism._ Psychology; 15: 27–33. Hardy, L. (2005). Helping students de-stress. Education Digest, 68(2), 10–17. 271. Hayes, S. C., Strosahl, K. D., & Wilson, K. (1999). Acceptance and commitment therapy. New York: Guilford Press. Hewitt P L, Flett G L.(2007). Perfectionism in The Self and Social Contexts:Conceptualization, Assessment, and Association with Psychopathology. Journal of Personality and Social Psychology; 60: 456 470. Hamachek DE.(1978). Psychodynamics of normal and neurotic perfectionism._ Psychology; 15: 27–33. Hill,E.,Green.R.,Arnau.A.,Simore.L.,Myer.S.(2010). Research conducted as narcissism and schema Nasazgaravlyh. Schema Therapy: Apractitioner,s Guide. New York: Guilford publications. J. Csorba et al(2010). Journal of Affective Disorders120,217-220. Huang. C.(2011). Achievement Goals and Achievement Emotion: A Meta- analysis. Educ Psychol Rev23(352–388), Ingles, C. J, La Greca, A. M, Marzo, J. C, Garcia-Lopez, L. J & GarciaFernandez, J. M, (2010). Social anxiety scale for adolescents: Factorial invariance and latent mean differences across gender and age in Spanish adolescents, Journal of Anxiety Disorders, 24, 847.855. Jens.C. Thimm(2009). Personality and early maladaptive schemas: A five – factor model perspective. Journal of behavior theory and experimental psychiatry. Journal of Plastic Surgery. 56, 6, 546-551. Kaplan HI, Sadock BJ.(1998). Kaplan and Sadock's synopsis of psychiatry: behavioral sciences, clinical psychiatry. Trans: Poorafkari N. Philadelphia: Williams & Wilkins;. p. 545-8. Kose,F.(2009). On psychological was well-being associated with early abnormalities and interpretive schema. Cognitive Therapy and Research, 26, 405-416. Lazarus, R. S. (2001). Toward better research on stress and coping. American Psychologist, 55, 665-673. Lazarus, R.S. (2006). Stress and Emotion: A new synthesis. New York: Springer. Lee.S,(2007).Plans to evaluate two hypothetical models of the cognitive always mediating role between perfectionism and socially prescribed for depression and anxiety Plays payment. Procedia - Social and Behavioral Sciences 32-141-147. Lovibond, p.F, Lovibond, S.H.(1995).The structure of negative emotional states: Comparison of the Depression Anxity Stress Scale(DASS) with the Beck Depression and Anxity Inventories. Behavior Research and Therapy .33(3):335-343. Lumley, Harkness, (2007). Specificity in the Relations among Childhood Adversity, Early Maladaptive Schema and Symptom Profile in Adolescent Depression. Mackonnon, S. P., Battista, S., Sherry, S.B & Stewart, S.H. (2014). Perfectionistic self-peresentation predicts social anxiety using daily diay methods. Personality and Individual Differences,56,143-148. Maslow,A.H. (1970). Motivation and personality.New York: Harper and Row. McGrath, D., Sherry, S. B., Stewart, S. H., Mushquash, A., Allen, S., Nealis, L., et al. (2012). Reciprocal relations between self-critical perfectionism and depressive. Mclean, C.P; Asnaani, A; Litz, B.T and Hofmann, S.G. (2011). Gender differences in anxiety disorders: prevalence, course of illness, comorbidity and burden of illness.J Psychiatr Res. Aug; 45(8): 1027–1035. Mclean, J. A., Strongman, K. T., & Neha, T. N. (2007). Psychological distress, causal attributions, and coping. New Zealand Journal of Psychology, 36(2), 85-22. Morris, M. W., & Peng, K. (2007). Culture and cause: American and Chinese attributions for social and physical events. Journal of Personality & Social Psychology, 67 (6), 242- Moscovitch DA.(2012). What Is the core fear in social phobia? A new model to facilitate individualized case conceptualization and treatment. Cogn Behav Practice; 16:123-34. Murray, D., Phan, E., Soukas, N. (2010). Stress at college: Effects on health habits, health status and self-esteem. College Student Journal, 01 (1), 121-118. Neziroglu, F. (2013). Body dysmorphic disorder—a treatment manual. Chichester: John Wiley & Sons Ltd. Neziroglu, F., Khemlani-Patel, S. (2002). A review of cognitive and behavioral treatment for body dysmorphic disorder. CNS Spectrums, 7 (6): 161-174. Neziroglu, F., Khemlani-Patel, S., & Veale, D. (2008). Social learning theory and cognitive behavioral models of body dysmorphic disorder. Body Image, 9 (4): 82-92. Neziroglu, F., Khemlani-Patel, S., & Yaryura-Tobias, J. A. (2003). Incidence of abuse in body dysmorphic disorder. Journal of Clinical Psychiatry, 97: 64-61. Neziroglu, F., Roberts, M., & Yaryura-Tobias, J. A. (2004). A behavioral model for body dysmorphic disorder. Psychiatric Annals, 91 (48): 549-581. Oddo-Sommerfeld, S., Hain, S., Louwen, F.,& Schermelleh-Engel, K.(2016). Longitudinal effects of dysfunctional perfectionism and avoidant personality style on postpartum mental disorders. Pathways through antepartum depression and anxiety. 191: 280-288. Oie,D.,Baranoff.J(2007). In his research, "Psychometric was evaluation of the measured data and the Young Schema Questionnaire". Cognitive Therapy center of New York. Pekrun, R. (2006). The control-value theory of achievement emotions: Assumptions, corollaries and implications for educational research and practice. Educational Psychology Review 18: 315–341. Pekrun, R., Goetz, T., Frenzel, A., Barchfeld, P., & Perry, R. (2011). Measuring emotions in students’ learning and performance: The Achievement Emotions Questionnaire (AEQ). Contemporary Educational Psychology, 36 (36–48). Pekrun, R., Goetz, T., Titz, W & ,.Perry, R. P. (2002). Academic emotions in students’ self-regu- lated learning and achievement: A program of qualitative and quantitative research. Educational Psychologist, 37 (2), 21-105. Philips, K. A. Didie, E. & Menrad, W. (2014). Clinical features and correlates of major depressive disorder in individuals with body dysmorphic disorder. Journal of Affective Disorders, 91 (1-3), 129-135. Phillips, K. A. (2009). Understanding body dysmorphic disorder. Oxford Press. Phillips, K. A. (2010). Quality of life for patients with body dysmorphic disorder. Journal Nerv Ment Dis, 188, 170–5. Phillips, K. A. (2015). Body dysmorphic disorder: Clinical aspects and relationship to obsessive-compulsive disorder. Clinical Cynthesis, 49 (8): 468-471. Renner, F., Lobbestael, J., Peeters, F., Arnte, A., Huibers, M. (2012 ). Early maladaptive schemas in depressed patients: stability and relation with depressive symptoms over the course of treatment. Journal of Affective Disorders,136,581-590. Reinecke,E Simons,D (2005). Vulnerability to Depression among Adolescents: Implications for Cognitive-Behavioral Treatment, Cognitive and Behavioral Practice, V.12, n2, p166-176. Rieves, L., & Cash, T. F. (1996). Social developmental factors and womens body image attitudes. Gournal of Social Behavior and Personality, 4: 69-72. Rijkeboer, M.M., & Boo,G.M.(2010). Early maladaptive schemas in children. Development and Validetion of the schema inventory for children. Journal ofBehavior Therapy and Experimental psychiatry4,102-109. Rogers, C. (1951). Client-centered therapy: Its current practice, implications, and theory. Boston: Houghton Mifflin. Rosen, J. C., Reiter, J., & Orosan, P. (1995). Cognitive-behavioral body image therapy for body dysmorphic disorder. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 69 (8): 869-865. Rudy BM.,Davise TE.,Mathews RA. (2012). The relationship among self-efficacy,negative self-referent cognitions and social anxiety in children: a multiple mediator model.Behavior Therapy;43(3):28-619. Schwarzer, R., & Knoll, N. (2007). Functional roles of social support within the stress and coping process: A theoretical and empirical overview. International Journal of Psychology, 42 (4), 243–252. Shafran, R., Cooper, Z., & Fairburn, C. G. (2002). Clinical perfectionism: a cognitive-behavioural analysis. Behaviour Research and Therapy, 40, 773–791. Smolak, L. (2002). Body image development in childhood. In T.F. Cash & T. Pruzinsky (Eds.), Body image: A handbook of theory, research, and clinical practice. New York: Guilford Press. Sobanski, E., & Schmidt, M. H. (2000). Body dysmorphic disorder: A review of the current knowledge. Child Psychology & Psychiatry Review, 9 (4): 47-81. Spence, J.T. & Helmreich, R. L. (1983). Achievement of related motives andbehaviors. In J. T.Spence, Achievementand achievementmotives, Psychological and sociologicalbperspectives (pp.10-74). San Francisco: Freeman. Stephanou, G. (2011). Students’ classroom emotions: Cognitive antecedents and school performance. Electronic Journal of Research in Educational Psychology, 6 (2), 5-18. Stewart, M.A; Gorge-Walker, L.D. (2014). Self-handicapping, perfectionism, locus of control and self-efficacy:A path model, Personality and Individual Differences, 66, 160–164. Stoeber, J. (2006). "Positive Conceptions of Perfectionism: Approaches, Evidence, Challenges". Personality and Social Psychology Review, 10 , 295 319. Stoeber, J., & Otto, K. (2006). Positive conceptions of perfectionism: approaches, evidence, challeges. Personality and social psychology review, 10, 295-319. Stopa, C ., Waters.B(2005). Investigate was Form the effect of mood on responses to the Young Schema Questionnaire Short. Journal of cognitive psychotherapy1,11-23. Suzuki, K., Takei, N., Kawai, M., Minabe, Y., & Mori, N. (2003). Is Taijin Kyofusho a culture-bound syndrome. American Journal of Psychiatry, 461 (7): 4992-4929. Veale, D. (2004). Advances in a cognitive behavioral model of body dysmorphic disorder. Body Image, 4(4): 449-489. Veale, D. (2013), "Cosmetic rhinoplasty in body dysmorphic disorder", British Veale, D., Anson, M., Miles, S., Pieta, M., Costa, A., Ellison, N. (2014). Efficacy of cognitive behavior therapy versus anxiety management for body dysmorphic disorder: A randomized controlled trial. Psychother Psychosom, 29 (6): 914-999. Walker.Jason(2009).The relationship between early maladaptive schema. Chronic and acute depression. And help seeking behaviors. Submitted in partial fulfillment of the requirements of the master of art degree of the graduate school at Rawan University. Weidner, G., Kohlmann, C. W., Dotzauer, E., & Burns, L. R. (2006). The effects of academic stress on health behaviors in young adults. Anxiety, Stress, & Coping: An International Journal, 2, 123-133. Weiner, B.A., & Carton, J. S. (2012). Avoidant coping: A mediator of maladaptive perfectionism and test anxiety. Journal of Personality and Individual Differences. 52: 632-636. Wilhelm, S., Buhlmann, U., Cook, L. M., Greenberg, J. L., & Dimaite, R. (2010). A cognitive-behavioral treatment approach for body dysmorphic disorder. Cognitive and Behavioral Practice,47 (9): 814-817. Young, J. E., Klosko, J. S., & Weishaar, M. E. (2003). Schema therapy: A practitioner's guide. Guilford Press.

نظرات کاربران

نظرتان را ارسال کنید

captcha

فایل های دیگر این دسته