ادبیات نظری تحقیق جریان نقد آزاد در حسابداری (docx) 18 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 18 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
- جريان نقد آزاد در حسابداري
جريان نقد آزاد نشان دهنده پول نقدي است كه مديران به وسيله تقويت آن مي توانند بر ارزش شركت خود بيفزايند براي ارزيابي عملكرد شركت از طريق معيار جريان نقد آزاد ابتدا بايستي عوامل موثر بر اين معيار مثل سود خالص ،هزينه استهلاك دارايي هاي مشهود و نامشهود ،مخارج سرمايه اي ،سود تقسيمي ،هزينه تامين مالي ،ماليات بردرآمد و ساير مواردمشابه ديگر را شناسايي و مورد تجزيه و تحليل قرار داد (پارسائیان،علی،1382).
جريان نقد آزاد براي شركت معياري است كه سود آوري شركت را پس از همه هزينه ها و سرمايه گذاريها اندازه گيري مي كند . معيار مزبور يكي از معيارهاي متعددي است كه براي مقايسه و تجزيه و تحليل سلامت مالي شركتها استفاد مي شود.
جريان نقدي آزاد شركت برابر با جريان نقدي قابل پرداخت به تامين كنندگان منابع مالي، شامل: سهامداران و وام دهندگان، پس از پرداخت تمام هزينههاي عملياتي و انجام سرمايهگذاري لازم، شامل: سرمايه در گردش و دارايي ثابت است. جريان نقدي آزاد، برابر با جريان نقدي قابل پرداخت به سهامداران عام شركت پس از پرداخت تمام هزينههاي عملياتي، هزينههاي مالي، اصل وامهاي دريافتي و انجام سرمايهگذاريهاي لازم است.در روش ارزشگذاري ارزش فعلي جريان نقدي، ارزش ذاتي ابزار مالي برابر با ارزش فعلي جريان نقدي مورد انتظار است.
ارزش سهام شركت با محاسبه ارزش فعلي جريان نقدي آزاد سهامدار:
(Free cash Flow to Equity=FCFE
و جريان نقدي آزاد شركت:
(Free cash Flow toFirm =FCFF) محاسبه شده است.
كاربرد مدلهاي جريان نقدي آزاد در شرايط زير مناسب است :
1-شركت سود سهام پرداخت نميكند.
2-سود سهام تقسيمي شركت به گونه قابل ملاحظهاي با توان پرداخت شركت متفاوت است.
3-جريان نقدي آزاد شاخص خوبي از سوددهي شركت است.
4- ارزشگذاري با توجه به نظر سهامدار عمده انجام ميشود.
در تجزيه و تحليل موضوعات ،جريان نقد آزاد را به طور متفاوت تعريف مي كنند براي تعريف اين وجوه راههاي زيادي وجود دارد كه از مسائل و موضوعات منطقي و قابل مقايسه منتج مي شود. شركت ها،تحليل گران و سرمايه گذاران به اهميت جريان نقد پي برده اند ولي از تحليل اين جريانات زماني مي توانند استفاده بهتري داشته باشند كه محاسبه جريان نقد آزاد از يكنواختي و ثبات بيشتري جهت مقايسه برخوردار باشد .
جنسن اولين فردي بود كه جريان نقد آزاد را در قالب نظريه معروف خود تحليل نمود . او هزينه هاي ناشي از جريان هاي نقد آزاد را هزينه هايي دانست كه در پروژه هايي با ارزش فعلي خالص منفي سرمايه گذاري شده اند . از نظر جنسن مديران واحد هاي تجاري با جريان هاي نقد آزاد و رشد كم،سود را كنترل مي كنند تا سودهاي كم و يا زيان هاي ناشي از سرمايه گذاري در چنين پروژه هايي را از بين برده و در كوتاه مدت منافع شخصي خود را تامين نمايند.
از نظر وي جريان هاي نقد آزاد واحد تجاري عبارت است از وجوه نقد حاصل از فعاليت هاي عملياتي پس از كسر وجوه لازم به منظور سرمايه گذاري در پروژه هاي داراي ارزش فعلي خالص مثبت (بر مبناي تنزيل نرخ هزينه سرمايه قابل اتكا) . بنابراين لازم است پروژه ها از نظر ارزش فعلي خالص از طريق بكار بردن نرخ هزينه سرمايه قابل اتكايي ارزيابي و در صورت مثبت بودن آن وجوه لازم براي سرمايه گذاري در چنين پروژه هايي از جريان هاي نقد در دسترس واحد تجاري كسر گردد آنچه كه مي ماند به عنوان جريانهاي نقد آزاد تلقي خواهد شد.
شركتي كه داراي جريان نقد آزاد بالايي باشد از مطلوبيت و محبوبيت بيشتري نزد سرمايه گذاران و بستانكاران برخوردار است اين مطلوبيت زماني قابل قبول است كه شركت مرحله رشد را گذرانده و ديگر فرصت هاي سرمايه گذاري سودآور بالايي نداشته باشد.(مهرانی،1382).
محققين حسابداري تعاريف متفاوتي از جريان نقد آزادارائه داده اند به طور مثال:
از نظر لن و پلسن جريان نقد آزاد شركت عبارت است از سودعملياتي قبل از هزينه استهلاك پس از كسر وجوه پرداختي بابت ماليات،هزينه بهره ،سود سهامداران ممتاز و سود سهامداران عادي .
از نظر كاپلند جريان نقد آزاد واحد تجاري عبارت است از سود عملياتي پس از ماليات به اضافه ي هزينه هاي غير نقدي پس از كسر سرمايه گذاري (افزايش در تغييرات)در سرمايه در گردش ،اموال ،ماشين آلات ،تجهيزات و ساير دارايي ها.
جاگي و گول معتقدند محاسبه جريان نقد آزاد براساس مدل جنسن بسيار مشكل مي باشد زيرا كهنمي توان به طور سريع تمام پروژه هاي با ارزش فعلي خالص مثبت مورد انتظار واحد تجاري را شناسايي نمود علاوه بر اين معمولا" اطلاعات در خصوص تعيين نرخ هزينه سرمايه قابل اتكا در دسترس نيست از اين رو سعي شده است تا از مدل هاي ديگري كه به نوعي مدل هاي جايگزين مدل جنسن هستند براي محاسبه جريان نقد آزاد واحد تجاري استفاده گردد.
از نظر مارتين و پتي معيارهاي قديمي حسابداري از قبيل سودهرسهم و بازده دارايي هابه تنهايي نمي توانند بيانگر عملكرد واحد تجاري باشند بلكه اين معيارها بايد در كنارمعيارهايي از قبيل جريانهاي نقد آزاد واحد تجاري به كار برده شوند ،چون در حالي كه سود مكررا"توسط مديران واحدهاي تجاري دستكاري مي گردد،كتمان و دستكاري جريانهاي نقد آزادبسيار دشوار مي باشد.
تعريف جريان نقد آزادتوسط شركت Coca-Cola:جريان نقد حاصل از عمليات منهاي سرمايه گذاريهاي مجددتجاري.
از نظر Molty fool:سود خالص بعلاوه استهلاك دارايي مشهود و نامشهود منهاي تغيير در سرمايه در گردش و ماليات.
توسط ValueLine:سود خالص به اضافه استهلاك منهاي سود تقسيمي ،مخارج سرمايه اي ،بدهي هاي بازپرداخت شده و ساير مخارج نقدي.
تعريف توسط Bell Canada:جريان نقد حاصل از عمليات منهاي فعاليت هاي سرمايه گذاري و سود تقسيمي.
طبق استاندارد شماره 7(Ias)جريان نقد آزاد تحت عنوان وجوه نقد حاصل از عمليات منهاي مخارج سرمايه اي مورد نياز براي حفظ ظرفيت فعلي توليد شركت تعريف شده است.
مدل هاي اندازه گيري جريان نقد آزاد
-مدل مورگادو(2000)
مطابق با نظر مورگادوكه جريان هاي نقد آزاد (FCF)مازاد بر سرمايه گذاري مورد انتظار است و به پيروي از وردي (2006) جريان هاي نقد آزاداز مدل زير محاسبه می گردد.
CFO=جريان نقد عملياتي
كه در آن GOبه عنوان معيار فرصت رشد شركت در نظر گرفته شده است.
Iسرمايه گذاري مورد انتظار مي باشد كه با استفاده از مدل بالا و با استفاده از داده هاي واقعي پس از برآورد محاسبه شده است.
-مدل لن و پلسن(1989)
براساس مدل لن و پلسن براي تعيين جريان نقد آزاد واحد تجاري از فرمول زير استفاده مي گردد.
كه در آن
:جريان نقد آزاد شركت i در سال t
:سود عملياتي قبل از استهلاك شركت iدر سالt
: كل ماليات پرداختني شركت i درسالt
: هزينه بهره پرداختني شركت i در سالt
: سود سهامداران ممتاز پرداختني شرکتiدر سالt
: سود سهامداران عادی پرداختني شرکتiدر سالt
: کل ارزش دفتری دارایی های شرکت iدر سالt-1
-مدل ميلر و موديلياني(1960-1950)
براساس مدل ميلر و موديلياني MM))جريانهاي نقد آزاد واحد تجاري با استفاده از نرخ تنزيل مناسب كه همان ميانگين موزون هزينه سرمايه واحد تجاري است تنزيل مي شوداين نرخ ميانگين هزينه منابع مالي مختلفي است كه در اختيار شركت گذاشته شده است يعني هر كدام از اين منابع مالي بر حسب وزن شان در ساختار سرمايه و نرخ خاص هزينه اي كه دارنددر محاسبه نرخ ميانگين موزون هزينه سرمايه دخالت دارند.
كاربرد نظر ميلر و موديلياني در ارزشگذاري شركت در دنياي بدون ماليات است كه ميانگين موزون هزينه سرمايه بايد صرفنظراز ساختار سرمايه شركت ثابت باشد بنابراين ارزش شركت نيز بايد ثابت باشد و جريانات نقدي آزاد شركت نيز مستقل از ساختار سرمايه شركت خواهد بود .نتيجه اين است كه ساختار سرمايه تنها از طريق ماليات و ساير نوسانات بازار مي تواند بر ارزش شركت تاثير بگذارد.
مدل تنزيل جريانهاي نقدي، ارزش شركت را به دو مولفه تجزيه ميكند:ارزش فعلي جريان نقدي در طول دوره پيش بيني و ارزش فعلي جريان نقدي بعد از دوره پيش بيني (ارزش تداوم) رابطه زير نشان دهنده ارزش شركت در اين مدل مي باشد:
ارزش فعلي جريان نقدي بعد از دوره پيش بيني+ارزش فعلي جريانات نقدي در طول دوره پيش بيني=ارزش شركت
مدل ارزش فعلي تعديل شده(APV)نتايج حاصل از نظريات ميلر و موديلياني در ساختار سرمايه رامنعكس مي كند.مدل APVابتدا ارزش يك شركت رابااستفاده از هزينه سرمايه شركت ،درصورتي كه شركت هيچ گونه بدهي نداشته باشد،محاسبه ميكند دراين مدل مزيت مالياتي ناشي ازبدهي با تنزيل صرفه جويي هاي مالياتي برآوردي ،محاسبه مي شود.
در صورتي كه اين روش به درستي به كار گرفته شود و مفروضات مشابه اي در خصوص ساختار سرمايه يك شركت در نظر گرفته شود هر دو روش تنزيل جريانات نقدي آزاد و ارزش فعلي تعديل شده به نتايج مشابهي در خصوص ارزش شركت دست مي يابند .
فرمول مورد استفاده به شرح صفحه بعد است:
به عبارت ديگر ارزش شركت برابراست با ارزش شركت با فرض عدم وجود بدهي(VUO)بعلاوه ارزش فعلي سپرمالياتي(DVTSO)اگر KUنرخ بازده مورد انتظار سهامداران شركت بدون بدهي باشد (يا نرخ بازده مورد انتظار دارايي)ارزش شركت بدون بدهي (VUO)به صورت زير محاسبه مي شود:
همانطور كه رابطه فوق نشان مي دهدمحاسبه VUOهمانند محاسبه ارزش شركت در دوره پيش بيني است كه از طريق تنزيل جريانات نقدي آزاد با نرخ KUو با فرض اينكه تامين مالي شركت تنها از محل حقوق صاحبان سهام انجام گرفته و هيچ گونه بدهي وجود ندارد ،محاسبه مي شود.
-مدل جونز(2001)
در اين مدل از فرمول زير استفاده شده است:
كه در آن :
: اقلام تعهدي اختياري شركت i در سالt
: لگاريتم ارزش دفتري كل داراييهاي شركت iدرسالt
:لگاريتم مجموع هزينه بهره بدهي هاي كوتاه مدت و بلندمدت شركت iدرسالt
:يك متغير مجازي(صفرويك) مي باشد.
اثرات نامشخص عوامل تصادفي
: نماينده متغيرهاي مستقل تحقيق كه عبارتند از
كه در آن :
:جريانهاي نقد آزاد شركت iدر سالt
:يك متغير مجازي صفر و يك بوده و عبارتست از سهامداران نهادي شركت iدر سال t
:جريان نقد آزاد زياد شركت iدر سال tكه از رشد كمي برخورداراست
: يك متغير مجازي صفر و يك بوده و عبارتست از سهامداران نهادي شركت iدر سال tكه داراي جريان نقد آزاد زياد و رشد كم مي باشد
نتايج حاصل از مدل جونز بيانگر رابطه معنادار بين اقلام تعهدي اختياري و جريان نقد آزاد مي باشد.
-مدل پنمن و سوجيانيس(1998)
با استفاده از مدل پنمن و سوجيانيس فرض براين است كه جريان نقد آزاد هر سهم( (FCFEبا تخمين دقيق تري نرخ بازده سرمايه بازار را نسبت به سود حسابداري فرآهم مي كند.معادلات زير روابط جامعي از جريان نقد آزادرا براي نرخ بازار هر سهم فراهم مي كنند .
قیمت ابتداي دوره بازار سهام=
قيمت نهايي دوره بازار سهام =
ماليات-مخارج فروش-(استهلاك-بهاي تمام شده كالاي فروش رفته)-فروش=
هزينه هاي استهلاك+تغييرات دارايي هاي ثابت =
تغييرات سرمايه در گردش=
بهره خالص=
سود تقسيمي ممتاز=
تغييرات خالص بدهي هاي مالي=
تعداد سهام=Shares
در محاسبه جريانات نقدي آزاد ،هزينه استهلاك به خالص سود عملياتي بعد از كسر ماليات افزوده مي شود زيرا اين هزينه ،هزينه غير نقدي است. در بعضي متون براي محاسبه جريانات نقدي آزاد به طور كلي تمام هزينه هاي غير نقدي ،كه استهلاك نيز يكي از آنهاست ،به سود قبل از بهره و ماليات اضافه مي شود البته استهلاك سرقفلي و استهلاك ساير دارايي هاي نامشهود مثل حق امتياز به جريان نقدي ناخالص افزوده نمي شوند.
در ارتباط با اين مدل فصل سوم بيشتر توضيح داده خواهد شد.
-مدل بيدل و هيلاري(2008)
بيدل و هيلاري (2008)1نظرشان براين نكته استوار بود كه فرصت هاي رشد شركت (GO)مي بايست عملكرد شركت را توجيه نمايد.بنابراين انتظار برآن است كه در رگرسيون بين اين دو متغير، فرصت هاي رشد عملكرد شركت را توضيح دهد. در اين مدل عملكرد شركت همان دارا بودن سرمايه بالا در نظر گرفته شده است بنابراين درصورتي كه فرصت هاي رشد نتواند عملكرد شركت را توضيح دهد مقادير خطاي حاصل ،ناكارايي سرمايه گذاري را نشان خواهد داد. مدل مورد استفاده به صورت زير است :
در اين مدل آن ميزان عملكرد شركت (سرمايه گذاري) مي باشد كه توسط فرصت هاي رشد (GO)توضيح داده نمي شود و جريان نقدي عملياتيCFO مي باشد. اين مقادير خطا ممكن است مثبت يا منفي باشد مقادير مثبت خطا، سرمايه گذاري بالاي شركت است نگاره زير ترسيم دو بعدي اين مقادير را نشان ميدهد.
براساس اين مدل MTBبه عنوان معيار فرصت رشد شركت در نظر گرفته شده است كه حاصل نسبت ارزش بازار دارايي ها به ارزش دفتري دارايي ها است علاوه برآن متغير جريانات نقدي حاصل از عمليات نيز به عنوان يك متغير كنترلي در اين مدل وجود دارد .
تخمين معادله رگرسيوني اين مدل حاكي از عدم معني داري MTBاست هر چند جريانات نقدي موجود در اين مدل مثبت و رابطه معني داري با عملكرد شركت دارد.
در اين مدل، معيار رشد درآمد فروش را براي محاسبه فرصت هاي رشد در نظر گرفته اند.
-ايرادهاي وارد بر مدل بيدل و هيلاري(2008)
نتايج حاصل از مدل بيدل و هيلاري (2008 ) نشان داد كه متغير رشد درآمد فروش يك شركت در دوره قبل ،مي تواند بيانگر ميزان فرصت رشد شركت براي سرمايه گذاري در دوره جاري باشد بررسي معني داري متغيرهاي اين مدل حاكي از عدم معني داري بود .
بنابراين براي يافتن متغيرهاي مناسب به عنوان معيار فرصت هاي رشد كه بتواند توضيح دهنده سرمايه گذاري ها در ايران باشد آناليز حساسيت متغيرها مناسب به نظر نمي رسيد.
حتي تغيير معيار سرمايه گذاري از تغيير در دارايي هاي ثابت به تغيير در كل دارايي ها يا تغيير در دارايي هاي غير جاري و برآورد مجدد معادلات رگرسيوني نيز نتوانست معني داري فرصت هاي رشد را با سرمايه گذاري تاييد كند.
پس از بررسي هاي فراوان و تغيير روش محاسبه سرمايه گذاري ها به "تغيير در سرمايه گذاريهاي بلند مدت "متغيرهاي مناسب و معني داري به عنوان فرصت هاي رشد حاصل گرديد .
علاوه بر اين دو متغير بازده حقوق صاحبان سهام دوره قبل و تغيير در سود عملياتي دوره جاري را نيز در بر دارد پس از تخمين مدل با قرار دادن مقادير واقعي براي هر سال، مقادير خطا براي هرسال محاسبه و با تفكيك مقادير مثبت و منفي عملا" معياري براي بيش سرمايه گذاري و كم سرمايه گذاري فراهم گرديد.
-مدل كاپلان و زينگالاس(1997)
كاپلان و زينگالاس(1997)بر روي معيار هاي شركت هاي داراي محدوديت در تامين مالي شاخصي را ارائه نموده اند كه بر اساس آن مي توان شركت هايي را كه در تامين مالي محدوديت دارند ،شناسايي نمود بر اساس اين شاخص ،شركت هايي كه داراي بيشترين مقادير حاصل از اين شاخص باشند،داراي بيشترين محدوديت در تامين مالي ارزيابي مي گردند . نمونه اي از شاخص KZ در زير ارائه گرديده است
KZ=-1.002*CF+0.383*MTB+3.139*Lev-39.368*Div-1.315*C
براساس شاخص KZفوق ،شركت هايي كه از يك سو داراي جريان هاي نقدي ،سود تقسيمي و مانده وجه نقد كمترند و از سوي ديگر داراي MTB(فرصت های رشد) و نسبت اهرمي بزرگتر مي باشند بالاترين Kو در نتيجه بيشترين محدوديت را در تامين مالي دارند.استفاده از اين شاخص در ايران منوط به پذيرفتن فرض يكسان شرايط اقتصادي مشابه در ايران و آمريكا مي باشد.بديهي است اين چنين فرضي نتايج تحقيق را با چالش هاي جدي روبه رو خواهد كرد.
-ايرادات مدل كاپلان و زينگالاس با فرض بومي كردن
با استفاده از معيار هاي محدوديت در تامين مالي اين شاخص بومي گرديد. براي بومي كردن اين شاخص مقادير هريك از متغيرهاي شاخص KZبراساس رابطه آن با محدوديت تامين مالي مرتب گرديد.سپس براساس رابطه هريك از متغيرها(رابطه منفي يا مثبت)با شاخص KZداده ها از يك تا پنج كدگزاري شدند.بنابراين به مقادير كوچكتر كد1 و به مقادير بزرگتر اعداد 2 تا 5 اختصاص داده شد سپس براي بدست آوردن معادله شاخص KZبين مقادير واقعي متغيرها و حاصل جمع كدهاي هر يك از متغير ها رگرسيون گرفته شد . نتايج حاصل از اين رگرسيون نشان دادكه علي رغم معني دار بودن بالاي مدل، متغير جريانات وجه نقد و MTB(فرصت های رشد)داراي ضرائب معني داري نمي باشند.
به عبارت ديگر انتظار مي رود در ايران MTBبا محدوديت تامين مالي رابطه منفي داشته باشد بنابراين با تغيير كدگذاري (MTB عكس كدگذاري اوليه )مجددا"بين مقادير واقعي متغيرها و حاصل جمع كدهاي جديد رگرسيون گرفته شد. در مدل ضريب جديد ،MTB معني دار و سطح معني داري مدل از آماره F برابر با 110 به 190 افزايش يافت اما با اين وجود باز هم رابطه بين دومتغير جريانات وجه نقد وKZ به لحاظ آماري معني دار نبود بنابراين با حذف اين متغير از شاخص ،با برقراري رگرسيون در سومين بار شاخص kZايراني حاصل گرديد.
روش استفاده از اين شاخص بدين ترتيب است كه ابتدا مقادير واقعي را در معادله شاخص KZوارد نموده مقدار KZمحاسبه مي شود با مرتب كردن مقادير از كوچكترين (پنجك اول )به بزرگترين (پنجك آخر)،مي توان شركت هاي داراي محدوديت تامين مالي را تعيين نمود.روش ديگر كه مي تواند در تحقيقات آتي به كار رود استفاده از كد گذاري هر يك از پنجك ها بر اساس محدوديت در تامين مالي مي باشد.
روش تميز شركت هاي محدود در تامين مالي با استفاده از شاخص KZ
پنجك اولپنجك دومپنجك سومپنجك چهارمپنجك پنجماحتمال محدوديت در تامين ماليصفر تا 0.2020 تا0.4040تا0.6060 تا 0.8080تا0.100
-جريان های نقدی عملياتي
اطلاعات تاريخي مربوط به جريان وجوه نقد مي تواند در قضاوت نسبت به مبلغ ،زمان و ميزان اطمينان از تحقق جريانهاي وجوه نقد آتي به استفاده كنندگان صورتهاي مالي كمك كند اطلاعات مزبور بيانگر چگونگي ارتباط بين سودآوري واحد تجاري و توان آن جهت ايجاد وجه نقد و در نتيجه مشخص كننده كيفيت سود تحصيل شده واحد تجاري است . علاوه براين تحليل گران و ديگر استفاده كنندگان اطلاعات مالي اغلب به طور رسمي يا غير رسمي مدلهايي را براي ارزيابي و مقايسه ارزش فعلي جريانهاي وجوه نقد آتي واحد تجاري به كار مي برند.
ارزيابي فرصتها و مخاطرات فعاليت تجاري و وظيفه مباشرت مديريت مستلزم درك ماهيت فعاليت تجاري از جمله نحوه ايجاد و مصرف وجه نقد توسط واحد تجاري است .
وجوه نقد حاصل از فعاليتهاي عملياتي شامل جريانهاي نقدي مي شود كه در نتيجه فعاليتهاي عملياتي شركت به دست آمده است . اين معيار شامل اقلام تعهدي مي شود كه ماهيتا"بلند مدت هستند (اقلامي كه طي يك سال برگشت داده نمي شوند ). وجه نقد حاصل از فعاليتهاي عملياتي عاري از خطاهاي زمان بندي و تطابق مربوط به فعاليتهاي سرمايه گذاري و تامين مالي مي باشد. سود شامل اقلام تعهدي مي شود كه خطاهاي ناشي از تطابق و زمان بندي جريانهاي نقدي عملياتي ،سرمايه گذاري و تامين مالي را كاهش مي دهد . ترازنامه،صورتهاي عملكرد مالي و صورت جريان وجوه نقد تواما" اطلاعاتي را در مورد وضعيت مالي ،عملكرد مالي و همچنين نقدينگي ،توانايي باز پرداخت بدهي ها و انعطاف پذيري مالي فرآهم مي آورد . بدين لحاظ ارتباط بين اطلاعات مندرج در صورت جريان وجوه نقد و اطلاعات ارائه شده در صورتهاي مالي حائز اهميت است.
اگر چه صورت جريان وجوه نقد اطلاعاتي را درباره جريانهاي وجه نقد واحد تجاري طي دوره مالي مورد گزارش ارائه ميدهد لیکن اطلاعات مزبور جهت ارزيابي جريانهاي آتي وجه نقد كفايت نمي كند.
جريان نقد عملياتي ،وجه نقد ايجاد شده در نتيجه عمليات شركت است كه معمولا" با كسر شدن همه هزينه هاي عملياتي از درآمدها به دست مي آيد اما مجموعه اي از تعديلات بر روي سود خالص ايجاد مي گردد.
يكي از روشهاي محاسبه جريان نقد عملياتي به شرح زير است:
ماليات ها-هزينه استهلاك+سود قبل از بهره و ماليات=جريان نقد عملياتي
روش هاي ديگري هم براي محاسبه جريان نقد عملياتي وجود دارد . صورت جريان وجه نقد تهيه شده بر اساس اصول پذيرفته شده حسابداري آمريكا باسود بعد از ماليات و اقلام استثنايي آغاز مي گردد، سپس تعديلاتي بابت هزينه استهلاك داراييهاي ثابت،سود يا زيان غير عملياتي فروش داراييهاي ثابت ،تغييرات سرمايه در گردش ،تغييرات بهره پرداختني و ماليات بر درآمد پرداختني و درآمد سرمايه گذاري انجام مي شود.در حالي كه صورت جريان وجه نقد بر اساس استانداردهاي گزارشگري مالي بين المللي با سود قبل از ماليات و اقلام غير مترقبه و بر اساس استانداردهاي حسابداري ايران با سود عملياتي آغاز مي شود.
بورس اوراق بهادار نيز براساس دستورالعمل پذيرش اوراق بهادار ،جريان نقد حاصل از عمليات را معياري براي كيفيت سود تلقي مي كندو در پذيرش شركت ها و نيز طبقه بندي شركت هاي پذيرفته شده در بازارهاي اول (تابلوهاي اصلي و فرعي)و دوم از آن استفاده مي كند.
-جريان هاي نقدي غير عملياتي
موسسه رتبه بندي فيچ جريان وجه نقد آزاد(پس از بهره،ماليات،سرمايه در گردش ،مخارج سرمايه اي و سودهاي تقسيمي)را اين گونه تعريف مي كند :جريان نقد حاصل از عمليات پس از مخارج سرمايه اي و مخارج غير عملياتي.
جريانهاي نقدي غير عملياتي نوعا"شامل اقلامي مي شود كه تحليل گر خارج از دامنه فعاليت هاي عملياتي اصلي واحد تجاري شناسايي يا برآورد مي كند و شامل واگذاري دارايي ها نمي شود.
جريانهاي نقدي غير عملياتي مي تواند شامل هزينه هاي نقدي برنامه هاي تجديد ساختار (هزينه هاي تجزيه ،مشاوره و...)جريانهاي ورودي يا خروجي خالص حاصل از فعاليت هاي متوقف شده (به غير از هر گونه دريافتي بابت فروش واقعي عمليات)،مبلغ بااهميت غير عادي دريافتي بابت ادعاهاي بيمه اي يا دعاوي حقوقي باشد. همچنين مي تواند سودهاي تقسيمي شركت وابسته را شامل شود.
مطابق روش شناسي فيچ ،جريان نقد آزادنسبت به اين تصميم كه آيا سودهاي تقسيمي دريافتي از شركت وابسته منظور يا مستثني شود ،خنثي است . از طرف ديگر فيچ به محاسبه جريانهاي نقد آزاد پس از دريافت سود تقسيمي سهام عادي و ممتاز مبادرت مي ورزد.
برداخت سود سهام عادي ،اختياري است و در صورتي كه شركت دوره اي از فشارهاي مالي را تجربه نموده باشد ،كاهش سود تقسيمي را انتخاب مي نمايد.
بااين وجود ،كسر نمودن سود تقسيمي سهام عادي از جريانهاي نقد آزاد طراحي شده تاجريان عادي فعاليت هاي تجاري را نشان دهد،با اين فرض كه شركت تلاش خواهد كرد سطح سود تقسيمي اش را حفظ نمايد يا حتي افزايش دهد.
اين نكته حائز اهميت است كه جريان نقد آزاد منفي به تنهايي نشان دهنده وضعيت نامطلوب نيست . اگر جريان نقد آزاد منفي باشد،مي تواند حاكي از سرمايه گذاري زياد شركت باشد ،امري كه در بسياري از شركتهای نوپا طبيعي است .در صورتي كه سرمايه گذاريهاي انجام شده بازده بالايي رادر پي داشته باشد،استراتژي مزبور پتانسيل كسب نتيجه مطلوب در بلند مدت را دارد.
مديريت وجه نقد شركت به تقاضا براي وجه نقد در شركت بستگي دارد . هدف مديريت وجه نقد آن است كه با محدود كردن سطوح وجه نقد در شركت،ثروت سهامداران را حداكثركند. وجه نقد بايد در سطحي نگهداري شودكه بين هزينه نگهداري وجه نقد و هزينه وجه نقد ناكافي تعادل برقرار شود.
علاوه بر اين مديريت وجه نقد ارزش شركت را نيز تحت تاثير قرار مي دهد . زيرا سطوح سرمايه گذاري وجه نقد مستلزم افزايش هزينه هاي ديگر مي باشد كه تحت تاثير سطوح خالص سرمايه در گردش قرار دارد،هم افزايش و هم كاهش خالص سرمايه در گردش مستلزم تعادل جريانهاي وجه نقد آزاد در آينده و به نوبه خود ،تغييرات ارزش گذاري شركت است.
-بازده جريان نقد آزاد
نسبت مذكور ارزيابي بازده كلي يك سهم است .اين نسبت جريان نقد آزاد هرسهم را كه انتظار مي روديك شركت در برابر قيمت بازار هر سهم خود كسب كند ،اندازه گيري مي كند.نسبت مذكور از تقسيم جريان نقد آزاد هرسهم بر قيمت آن سهم به دست مي آيد.يعني:
جريان نقد آزاد هرسهم = بازده جريان نقد آزاد
40005002603500 قيمت بازار جاري هرسهم
بازده جريان نقد آزاد به لحاظ ماهيت مشابه بازده سهام است كه معمولا" از تقسيم سود نقدي هرسهم (محاسبه شده بر اساس اصول پذيرفته شده حسابداري )به قيمت هر سهم محاسبه مي شود. معمولا پايين بودن نسبت مزبور منجر به جذابيت كمتر براي سرمايه گذاري مي شود. منطق ادعاي مزبور هم اين است كه سرمايه گذاران تمايل دارند با حداقل قيمت، حداكثر سود ممكن را كسب كنند.
برخي از سرمايه گذاران جريان نقد آزاد(كه با لحاظ كردن مخارج سرمايه اي و ساير مخارج مورد نياز براي استمرار فعاليت به دست مي آيد)را شاخص دقيق تري براي بازده دريافتي خود مي دانند.،در نتيجه بازده جريان نقد آزاد را به بازده سهام ترجيح مي دهند.
-جريان نقد آزاد و رشد واحد تجاري
هنگامي كه مديران واحدهاي تجاري ،با جريان هاي نقد آزاد مواجه مي شوند در وهله اول مهم اين است كه آنها بتوانند وجوه مذكور را در پروژه هاي مناسب و پر بازده سرمايه گذاري كرده تا از اين طريق براي مالكان خود ايجاد ارزش نمايند.
اين امر زماني اتفاق خواهد افتاد كه در واحدهاي تجاري فرصتهاي رشد مناسبي وجود داشته باشد و مديران با شناسايي آنها ،جريانهاي نقد آزاد واحد تجاري را به طور موثري سرمايه گذاري كرده و بدين ترتيب سبب افزايش رشد واحد تجاري گردند.
در ادبيات مالي ،وجود اين فرصتها به عنوان معياري براي رشد شركت تلقي مي شود. هرچه ميزان فرصت هاي سرمايه گذاري بيشتر باشد رشد آن نيز افزايش خواهد يافت.
فرصت هاي رشد به عوامل خاص واحد تجاري از قبيل دارايي هاي فيزيكي ،منابع انساني ،صنعت و عوامل كلان اقتصادي بستگي دارد فرصت هاي رشد مي تواند در برگيرنده پروژه هايي باشد كه در نهايت سرمايه گذاري در آنهارشد واحد تجاري را رقم زند.
فرصت هاي رشد يك متغير كيفي بوده و در واحدهاي تجاري قابل مشاهده نيست. به همين دليل اجماع نظر روي معيار خاصي كه در يك واحد تجاري فرصتهاي رشد را مشخص كند،وجود ندارد.
معمولا" از فرمولهاي مختلفي براي اندازه گيري رشد واحد تجاري استفاده مي شودكه از مهم ترين آنها مي توان به موارد زير اشاره نمود:
الف-نسبت مجموع ارزش بازار حقوق صاحبان سهام و ارزش دفتري كل بدهي هاي شركت به ارزش دفتري كل دارايي هاي آن
ب-نسبت ارزش بازار حقوق صاحبان سهام به ارزش دفتري حقوق صاحبان سهام
ج-نسبت سود به قيمت بازار هر سهم
د-نسبت ناخالص اموال،ماشين آلات و تجهيزات به ارزش دفتري حقوق صاحبان سهام
ه-نسبت مجموع هزينه استهلاك دارايي هاي مشهود و نامشهود به ارزش دفتري حقوق صاحبان سهام
و-نسبت كل سرمايه گذاريهاي واحد تجاري به فروش هاي خالص آن
ز-نسبت كل سرمايه گذاريهاي واحد تجاري به سود خالص آن
كالاپور و نرومبلي پس از بررسي معيارهاي مذكور به اين نتيجه رسيدند كه معيار الف در مقايسه با ساير معيارهااز ضريب همبستگي بيشتري با رشد واحد تجاري برخوردار است.
بر اساس پژوهشهاي مشابه انجام شده توسط داباشيان و چانگ و ديگران و نيز شرايط حاكم بر شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار از معيار ميانه به منظور تفكيك جريانهاي نقد آزاد و رشد شركت استفاده شده است .
بدين منظور كه اگر جريان نقد آزاد شركتي از ميانه جريان هاي نقد آزاد شركتهاي نمونه بيشتر باشد شركت داراي جريان نقد آزاد زياد و در غير اينصورت داراي جريان نقد آزاد كم مي باشد. همچنين در صورتي كه رشد شركتي از ميانه رشد شركت هاي نمونه بيشتر باشد ،شركت داراي رشد زياد و در غير اين صورت داراي رشد كم است.
-جريان نقد آزاد و اندازه شركت
يکي ديگر از ويژگي هاي شرکت که مي تواند در پيش بيني جريانهاي نقدي تأثير گذار باشد اندازه شرکت است. شرکتهاي بزرگتر احتمالاً پارامترهاي با ثبات تري براي مدلهاي اقلام تعهدي از قبيل مشتريان و فروشندگان گوناگون دارند. براي شرکتهاي کوچک، پارامترهاي مدل ممکن است به گونه اي با اهميت از مشتريان و يا قراردادها تأثير بپذيرد.
هر چه اندازه شرکت بزرگتر باشد از دست دادن مشتريان و يا قراردادها نمي توانند تأثير با اهميتي بر توانايي خلق سود شرکت بگذارد و در نتيجه نمي تواند جريانهاي نقدي شرکت را تحت تأثير قرار دهد. براساس موارد ذکر شده اندازه شرکت احتمالاً همبستگي منفي با تغيير پذيري جريانهاي نقدي دارد. بنابراين انتظار مي رود که قابليت پيش بيني مدلهاي پيش بيني جريانهاي نقدي با اندازه شرکت افزايش يابد.
بر اساس پژوهش هاي انجام شده توسط موسز ،مي چلسون و ديگران در شركت هاي بزرگتر ،انگيزه مديران براي دستكاري سود بيشتر و بالعكس در شركت هاي كوچكتر انگيزه مديران براي اعمال مديريت سود كمتر است . به عبارت ديگر بين اندازه شركت و مديريت سود رابطه معنادار مستقيمي وجود دارد .
در مقابل عده اي بر اين باورند كه هر چه اندازه شركت بزرگ تر باشد ،به دليل اينكه بيشتر در معرض رسيدگي هاي دقيق تر قرار مي گيرد ،مديريت سود كمتر است همچنين برخي از محققان به رابطه معناداري بين اندازه شركت و مديريت سود دست پيدا نكردند .
فهرست منابع و مأخذ
الف ) منابع فارسی :
1-پورحيدري،اميد و همتي،داوود(1383)"بررسي اثر قراردادهاي بدهي ،هزينه هاي سياسي ،طرح هاي پاداش و مالكيت بر مديريت سود " فصل نامه بررسي هاي حسابداري و حسابرسي دانشكده مديريت دانشگاه تهران،شماره 36
2-جهانخاني ،علي و ظريف فرد،احمد(1374.)".آيا مديران و سهامداران از معيار مناسبي براي اندازه گيري ارزش شركت استفاده مي كنند" تحقيقات مالي ،دانشگاه تهران با همكاري دانشگاه شهيد بهشتي شماره 7 و 8
3-دستورالعمل پذيرش اوراق بهادار در بورس اوراق بهادار تهران ،مصوب 1 دي ماه 1386،هيئت مديره سازمان بورس و اوراق بهادار
7-غلام زاده لداري،مسعود ،جريان نقد آزاد معياري براي اندازه گيري عملكرد شركت ها
4-مشايخي ،بيتاو صفري،مريم(1385)" .وجه نقد ناشي از عمليات در شركتهاي پذيرفته شده در بورس تهران ". فصل نامه بررسي هاي حسابدار و حسابرسي دانشكده مديريت دانشگاه تهران ،شماره 44
5-مومني،منصورو فعال قيومي،علی (1386). تحليل هاي آماري با استفاده از SPSSتهران ،كتاب نو
6-نوروش ،ايرج و ابراهيمي كردار،علي (1384)"بررسي و تبيين رابطه تركيب سهامداران با تقارن اطلاعات و سودمندي معيارهاي حسابداري عملكرد " فصل نامه بررسي هاي حسابداري و حسابرسي دانشكده مديريت دانشگاه تهران ،شماره 42
ب ) منابع لاتین :
1-Beatty,A.S,Liao.Webber,J.(2007)."The Effect Of Private Information and Monitoring on the Role of Accounting quality in Investment Decisions".www.TDP.Com
2-Bcncish,M.D.(1997)."Detecting Gaap Violation: Implication for Assessing Earnings Management among Firms with extreme Financial Performance". Journal of Accounting and public Policy,volume16,Issue3,PP:271-306
3-Copeland,T.E,Koller,T.,and Murrin,J.(1995)."Valuation,Measuring and Managing the Value of Companies".Second Edition, John Wiley and Sons Publishing
4-Damodaran,Aswath,(2002),Investment Valuation:Tools and Techniques for Determining The Value of Any Asset . Wiley , Inc
5-Defond,M.L;and Jiambalvo,J.(1994)."Debt Covenant Effects and the Manipulation of Accruals".Journal of Managerial and Decision Economics,Volume16,Issue1-2,PP:145-176
6-Jaggi,B.,and Gul, A(2000)."Evidence of Accrual Management:Atest of the Free Cash Flow s and DebtMonitoring Hypothesis"
7- Heckel,K.s.and Livant,J(1992)Cash flow and Security analysis,Homewood,IL
8-Kallapur,s.,and Trombley,M.A.(1999)."The association between Investment Opportunity sets and Realized Growth".Journal of Business,Financial,and accounting,Volume96,Issue 3 ,PP:153-160
9-Kimmel,P.D,Weygandi,J,andKieso D.E.(2004)."Financial Accounting:Tools for Business Decision Making ".Third Edition,John Wiley andSonsInc.
10-Koh,P.S.(2003)"On the Association between Institutional Owner ship andAggressive Corporate Haming Management In Australia". The british Accounting Review , Volume 35,PP:105-128
11-Lehn,K,and Paulsen(1989)"Free Cash Flow and stockholders Gains in goingPrivate Transactions".Journal of practice and Theory, Volume22, Hssue1, PP:93-10810-Martin, J.D.,and Petty, J.W (2000)."Value –based
12- Management:The Corporate Response to the Shareholder Revolution".Boston ,Massachusetts:Harvard Business School Press.
13-Mitra,S.(2002)."The Impact of Institutional stock Ownership on aFirms Earning Management Practice :An Empirical Invesligation".Working Paper.www.etd.isu.edu/doc/available
14-Pindado,J.Torre,C.(2005)."The Effects of Owneship Structure on underinvestment and Overinvestment".www.ssrn.com
15-Rocca,M.A,Cariola.Rocca,E.(2004)."Overinvestment and underinvestment Problems: determining factors, consequences and solutions".www.ssrn.com
16-S,Micah.(2007)."Overinvestment, Corporate governance, and dividend initiations".www.ssrn.com
17-Verdi,R.(2006)."Financial Reporting Quality and Invest ment Efficiency"