مقاله نقش زنان در تغيير الگوي مصرف 12 ص (docx) 13 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 13 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
نقش زنان در تغيير الگوي مصرف
امروزه بسیاری از زنان میدانند که محیط زیست در همه جا مورد بهرهبردای بیش از حد قرار میگیرد و تخریب و آلوده میشود، زنان میدانند که تخریب لایه ازن تهدیدی زیستمحیطی برای همه موجودات زنده دنیاست. زنان از آثار زیانآور پرتو خورشید اطّلاع دارند و متوجه تغییر آب و هوا، گرم شدن زمین و شیوع بیماریها هستند. در بهار، شاهد برف زمستان و در زمستان، شاهد گرمای تابستان نتایج این رفتار انسانی است. آنان میدانند بدون امنیت زیست محیطی جهانی، امنیت ملی وجود نخواهد داشت. برای بقا در طبیعت باید از قوانین آن پیروی کرد و برای هماهنگی با طبیعت باید در شیوههای زندگی تغییراتی به وجود آورد، باید ارزشهای طبیعت را درک کرد و به آن احترام گذاشت. در واقع تغییر الگوی مصرف و روی آوردن به درست مصرف کردن کالاها، انرژی و منابع، بنیادیترین رویکرد برای مقابله با موج مصرف، تخریب محیطزیست و آلودگی بهشمار میآید. امسال که توسط رهبر فرزانه انقلاب، سال پیگیری نوآوری و شکوفایی و اصلاح الگوی مصرف نام نهاده شد، نقش زنان ایرانی در فرهنگ ما با توجه به شرایط زیر بسیار قابل تامل و اثربخش میباشد: اگر آگاهی ما انسانهایی که بیدریغ مصرف میکنیم و بیرویه مواد زاید و آلوده تولید میکنیم در حدی باشد که هر بار از خود بپرسیم مصرف این مواد و انرژی تا چه حد ضروری است؟ و هر مقدار مواد زاید که تولید میکنیم، یا هر مقدار انرژی که مصرف میکنیم چه اثری بر محیطزیست میگذارد و چه هزینهای را برای رفع آلودگی ناشی از آن بر ما تحمیل میکند و همچنین اگر الگوی مصرف را درست بشناسیم و این الگو را در زندگی خود تعمیم دهیم، شاید بسیاری از مسایل ناشی از ورود آلایندهها به محیطزیست حل شود، زیرا فزونی مصرف به معنای فزونی ضایعات و آلودگی محیطزیست است. اگر تصمیم داریم در این زمینه نقش آلوده کننده کمتری داشته باشیم باید الگوی مصرف صحیحی برای خانواده ایرانی تهیه کنیم که در اینجا زن به عنوان همسر، مادر، مدیر برنامهریز خانواده و کسی که نقش اصلی در تنظیم خرید و چگونگی مصرف را به عهده دارد و همچنین به عنوان مربی، فرهنگ ساز نسل آینده و سرانجام به عنوان پیوند دهنده کودکان به خانه و جامعه میتواند نقش بسیار مهمی در تغییر الگوی مصرف و در نتیجه کاهش آلودگی داشته باشد. ● راهکارهای کاهش مصرف: ۱) ارتقای سطح آگاهی زنان در زمینه مصرف صحیح: در درجه اول ابزار زنان آگاهی و خودباوری آنهاست. زنان باید به نقش آموزش دهنده خود در مورد درست مصرف کردن و در نتیجه کاهش ضایعات واقف باشند و بچهها را از کودکی در خانه طوری تربیت کنند که افراد مصرفگرا نباشند و این در صورتی ممکن است که زن در زندگی روزمره الگوی صحیحی از مصرف داشته باشد. برای مثال دانستن میزان گالری مورد نیاز بدن در سنین مختلف کمک به خرید مواد به اندازه نیاز میشود. در موقع رفتن به فروشگاه، داشتن فهرست کالاهای مورد نیاز از خرید بیمورد ممانعت بهعمل میآورد. خرید در یک روز در هفته هم میتواند هم از الودگی هوا و هم از خرید زاید ممانعت نماید. ۲) کاهش استفاده از کالاهای یک بار مصرف: در سال ۱۹۹۰ در اتریش، خانوادههای داوطلب با تغییر الگوی مصرف و کاهش استفاده از کالاهای یکبار مصرف موفق شدند زبالههای تولیدی خود را تا حد ۱۹ درصد نسبت به خانوادههای معمولی که وارد مطالعه نشده بودند، کاهش دهند و این کاهش پس از یک سال به ۳۴ درصد رسید. ۳) افزایش دوام اجناس تولیدی: اگر محصولات تولیدی با دوامتر باشند و زنان در برنامهریزی روزمره از محصولات بادوامتر استفاده کنند، مدت استفاده از آنها طولانیتر خواهد شد. ۴) کاهش میزان سمی بودن زبالههای خانگی: خانمها با تفکیک مواد زاید سمی خانگی در محل تولید، میتوانند خیلی از آلودگی محیطزیست جلوگیری کنند. ۵) کاهش حجم زباله از طریق بازیافت و استفاده مجدد: امروزه در کشورهای مختلف جهان بازیافت زباله بسیار معمول است و به علت اهمیتی که مواد اولیه در فعالیتهای صنایع دارند و نیز محدودیت منابع و افزایش قیمت مواد اولیه مواد خام و سرانجام به دلایل ملاحظات زیستمحیطی، سی درصد اجزای ترکیبی زباله نظیر کاغذ، مقوا، شیشه، پلاستیک، فلزات از طریق بازیافت مورد استفاده مجدد قرار میگیرند و بار دیگر به عنوان مواد اولیه به کارخانه ها تحویل میشوند. هفتاد درصد مابقی اجزای ترکیبی زباله نیز توسط کرم خاکی با نام علمی آیزینیافوتیدا۱ به کود آلی بیولوژی ورمی کمپوست تبدیل و کودش به افزایش محصولات آنهم از نوع ارگانیک میانجامد و خود کرم هم در توسعه صنایع داروسازی، صنایع غذایی، صنایع آرایشی و بهداشتی استفاده میشود
خسرو سلجوقي، عضو هيأت علمي، بازنشسته معاونت برنامهريزي و نظارت راهبردي رياست جمهوري در يادداشتي كه براي «تابناك» فرستاده، درباره تأثير زنان در اصلاح الگوي مصرف خانواده چنين مينويسد: امروزه ديگر بر همگان آشكار شده است كه محيط زيست در همه جا مورد بهرهبرداي بيش از اندازه قرار ميگيرد و تخريب و آلوده ميشود كه حاصل اين روند، از بين رفتن لايه ازن و تهديد سلامت همه موجودات زنده دنياست. از آثار زيانآور پرتو خورشيد آگاهي دارند و متوجه تغيير آب و هوا، گرم شدن زمين و شيوع بيماريها هستند كه در بهار، برف زمستاني ميبارد و در زمستان، شاهد گرماي تابستانيم و اينها همه نتايج رفتار انساني است.بدون امنيت زيست محيطي جهاني، امنيت ملي وجود نخواهد داشت؛ براي بقا در طبيعت، بايد از قوانين آن پيروي كرد و براي هماهنگي با طبيعت، بايد در شيوههاي زندگي تغييراتي پديد آورد، بايد ارزشهاي طبيعت را درك كرد و به آن احترام گذاشت. در واقع تغيير الگوي مصرف و روي آوردن به درست مصرف كردن كالاها، انرژي و منابع، بنياديترين رويكرد براي مقابله با موج مصرف، تخريب محيطزيست و آلودگي به شمار ميآيد. امسال که توسط رهبر فرزانه انقلاب، سال پيگيري نوآوري و شکوفايي و اصلاح الگوي مصرف نام نهاده شد، نقش زنان ايراني در فرهنگ ما با توجه به شرايط زير، بسيار قابل تأمل و اثربخش است: اگر آگاهي ما انسانهايي كه بيدريغ مصرف ميكنيم و بيرويه مواد زايد و آلوده توليد ميكنيم، در اندازهاي باشد كه هر بار از خود بپرسيم مصرف اين مواد و انرژي تا چه اندازه ضروري است و هر مقدار مواد زايد كه توليد ميكنيم، يا هر مقدار انرژي كه مصرف ميكنيم، چه اثري بر محيطزيست ميگذارد و چه هزينهاي را براي رفع آلودگي ناشي از آن بر ما تحميل ميكند و همچنين اگر الگوي مصرف را درست بشناسيم و اين الگو را در زندگي خود تعميم دهيم، شايد بسياري از مسائل ناشي از ورود آلايندهها به محيطزيست حل شود، زيرا فزوني مصرف به معناي فزوني ضايعات و آلودگي محيطزيست است. اگر تصميم داريم در اين زمينه، نقش آلوده كننده كمتري داشته باشيم، بايد الگوي مصرف درستي براي خانواده ايراني تهيه كنيم كه در اينجا، زن به عنوان همسر، مادر، مدير برنامهريز خانواده و كسي كه نقش اصلي در تنظيم خريد و چگونگي مصرف را به عهده دارد و همچنين به عنوان مربي، فرهنگ ساز نسل آينده و سرانجام به عنوان پيوند دهنده كودكان به خانه و جامعه، ميتواند نقش بسيار مهمي در تغيير الگوي مصرف و در نتيجه كاهش آلودگي داشته باشد. راهكارهاي كاهش مصرف: 1ـ ارتقاي سطح آگاهي زنان در زمينه مصرف درست: در درجه نخست، ابزار زنان آگاهي و خودباوري آنهاست. آنان بايد به نقش آموزش دهنده خود درباره درست مصرف كردن و در نتيجه، كاهش ضايعات آگاه باشند و بچهها را از كودكي در خانه گونهاي تربيت كنند كه افراد مصرفگرا نباشند و اين در صورتي ممكن است كه زن در زندگي روزمره، الگوي درستي از مصرف داشته باشد؛ براي مثال، دانستن ميزان کالري مورد نياز بدن در سنين گوناگون، كمك به خريد مواد به اندازه نياز ميشود. در موقع رفتن به فروشگاه، داشتن فهرست كالاهاي مورد نياز از خريد بيمورد جلوگيري ميکند. خريد در يك روز در هفته هم ميتواند هم از آلودگي هوا و هم از خريد زايد جلوگيري کند. 2 ـ كاهش استفاده از كالاهاي يك بار مصرف: در سال 1990 در اتريش، خانوادههاي داوطلب با تغيير الگوي مصرف و كاهش استفاده از كالاهاي يكبار مصرف، موفق شدند زبالههاي توليدي خود را تا 19 درصد نسبت به خانوادههاي معمولي كه وارد مطالعه نشده بودند، كاهش دهند و اين كاهش پس از يك سال به 34 درصد رسيد. 3ـ افزايش دوام اجناس توليدي: اگر محصولات توليدي با دوامتر باشند و زنان در برنامهريزي روزمره از محصولات بادوامتر استفاده كنند، مدت استفاده از آنها طولانيتر خواهد شد. 4ـ كاهش ميزان سمي بودن زبالههاي خانگي: خانمها با جداسازي مواد زايد سمي خانگي در محل توليد، ميتوانند از بسياري از آلودگي محيطزيست جلوگيري كنند. 5 ـ كاهش حجم زباله از راه بازيافت و استفاده دوباره: امروزه در كشورهاي گوناگون جهان، بازيافت زباله بسيار معمول است و به علت اهميتي كه مواد اوليه در فعاليتهاي صنايع دارند و نيز محدوديت منابع و افزايش قيمت مواد اوليه مواد خام و سرانجام به دلايل ملاحظات زيستمحيطي، 30 درصد اجزاي تركيبي زباله همچون كاغذ، مقوا، شيشه، پلاستيك، فلزات از راه بازيافت مورد استفاده دوباره قرار ميگيرند و بار ديگر به عنوان مواد اوليه به كارخانهها تحويل ميشوند. 70 درصد مابقي اجزاي تركيبي زباله نيز توسط کرم خاکي با نام علمي آيزينيافوتيدا به كود آلي بيولوژي ورمي كمپوست تبديل و كودش به افزايش محصولات آن هم از نوع ارگانيك ميانجامد و خود كرم هم در توسعه صنايع داروسازي، صنايع غذايي، صنايع آرايشي و بهداشتي استفاده ميشود. 6 ـ استفاده از محصولات ارگانيك: تغيير رفتار توليدکنندگان و مصرفکنندگان جهاني از سوي محصولات غير ارگانيک به سوي محصولات ارگانيک، منجر شد که در دهههاي اخير، به ويژه از دهه 1980 ميلادي، حرکت به سمت کشاورزي ارگانيک مورد توجه قرار بگيرد و تحقيقات متخصصان کشاورزي متوجه آن شود، براي همين، كشاورزي ارگانيک در سادهترين تعريف به عنوان «كشاورزي بدون افزودن مواد شيميايي مصنوعي و به طور خاص شيميايي» توسعه يابد.اصول و اهداف ارايه شده براي كشاورزي ارگانيگ توسط فدراسيون جهاني جنبش كشاورزي ارگانيك (IFOAM) به گونه زير است: 1ـ توليد غذا با كيفيت بالا و در حد كافي 2ـ همگامي با طبيعت به جاي سلطهگري و چيرگي بر آن 3ـ تقويت چرخههاي بيولوژيكي در سامانههاي زراعي شامل تقويت ميكرو ارگانيسمها، فلوروفون خاك، افزايش تنوع گياهي و حيواني 4ـ حفظ و افزايش حاصلخيزي خاكها در دراز مدت 5ـ بهرهگيري از منابع تجديد شونده تا حد امكان 6ـ درباره مواد آلي و عناصر غذايي، تا حد امكان در يك سامانه بسته عمل شود.7 ـ فراهم کردن زمينههايي از زندگي براي دامها كه امكان بروز همه رفتارهاي غريزي را براي آنها فراهم سازد. 8ـ جلوگيري از بروز همه اشكال آلودگي ناشي از عمليات گوناگون كشاورزي9- حفظ تنوع ژنتيكي سامانه كشاورزي و محيط پيرامون، شامل حفاظت از گياهان و زيستگاههاي طبيعي 10- امكان به دست آوردن درآمد كافي براي زارعان و جلب رضايت آنان و نيز ايجاد محيط كار سالم 11- در نظر گرفتن اثرات گستردهتر اجتماعي و اكولوژيكي سامانه زراعي
نقش زنان در سال اصلاح الگوي مصرف; چشم و همچشمي در زنان بيش ترين اصراف را در پي دارد