مقاله علوم قرآني 100 ص (docx) 104 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 104 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
علوم قرآني
علوم قرآني اصطلاحي است نسبتاً جديد ولي مصداق آن كهن و تاريخ آن به قدمت تاريخ قرآن است. و مراد آن علومي است كه پيرامون و بر محور قرآن اعم از تاريخ و تفسير و صورت و محتوا و نهايتاً استفادة بهتر بردن از قرآن در حوزة علوم شرعي و معارف ديني است. اين علوم عبارتند از 1) تاريخ قرآن (مقالة «تاريخ قران» در همين كتاب. گفتني است كه مقالة حاضر يعني قرآن و قرآن پژوهي در بردارندة يك دورة موجز از تاريخ قرآن است). 2)علم تفسير 3) علم قرائت و تجويد و ترتيل 4) علم رسم عثماني، يعني شناخت چگونگي رسمالخط و املاي قديمي و ثابت قرآن مجيد 5) علم اعجاز قرآن 6) علم اسباب نزول 7) علم ناسخ و منسوخ 8) علم محكم و متشابه 9) علم شناخت مكي و مدني 10) علم اعراب 11) علم غريب القرآن و مفردات قرآن و وجوه و نظاير (واژگانشناسي قرآن) 12) علم قصص 13) فقه قرآن يا احكام القرآن. شايد فنّ و ترجمة قرآن را بتوان ملحق به علم تفسير شمرد. سابقة علوم قرآني كه عمدتاً نقلي و متكي بر حديث است مانند ناسخ و منسوخ و اسباب النزول، قدمتش به اندازة قدمت علم حديث و احاديث مروي از معصومين عليهم السلام است. اما علم رسم عثماني، همزمان با تدوين و جمع عثماني و تهية نسخ نهايي و رسمي قرآن (معروف به مصحف امام و مصحف عثماني) پيدا شدهاست. و بسياري از فقهاي مذاهب اسلامي، تغير و تبديل آن را شرعاً جايز ندانستهاند و قرآن رسمي جهان اسلام كه در عصر جديد با اتكا به اساسي ترين منابع قديم و چاپ شدهآست برمبناي همين رسم و يا رسمالخط عثماني است. اين رسمالخط، طبعاً تفاوتهايي با رسمالخط امروز عربي و فارسي دارد و براي فارسي زبانان حتي تحصيلكردهها «دشوار خوان» است زيرا در آن بسياري الفها، به كتابت در نميآيد از جمله آنكه به جاي سلطان، سلطن، و به جاي نوح، ينحوح (با الفي كوتاه بالاي طا، يا نون) نوشته ميشود. ولي حق با كساني است كه طرفدار تثبيت و استاندارد شماري رسم عثماني هستند. زيرا اصطلاحات املايي و رسمالخط بر وفق مشربها و مكتبهاي زباني و زبانشناختي يا سليقهاي، پايان ندارد، و اصولاً هركاري كنيم و هر تدبيري بينديشيم، قرآن خواني درست، نياز به آموزش خاصّ خود دارد، و صرف داشتن سواد و تحصيلات و فرهنگ براي درستخواني قرآن، كفايت نميكند. سابقة علم و قرائت و شناخت اختلافات قراآت نيز به صدر اول و عصر رسولالله (ص) و صحابه بر ميگردد. ولي بعضي علوم قرآني مانند اعجاز قرآن، يا اعراب قرآن متأخرتر است. زرقاني مينويسد: نخستين اثري كه در علوم قرآني تدوين شدهاست ابرهان في علوم القرآن اثر علي بن ابراهيم بين سعيد مشور به حوفي (م.330 ق.) است كه ر 30 مجلد بوده و نسخة خطي 15 جلد آن در دارالكتاب المصريه محفوظ است. ساير آثاري كه در علوم قرآني و مشتمل بر همه يا اغلب علومو فنون نامبرده، تدوين شدهاست عبارتنداز: 2 و 3 ) فنونالافنان في علوم القرآن؛ و نيز كتاب المجتبي في علوم تتعلق بالقرآن هر دو، اثر ابن جوزي (م.597 ق) (هردو محفوظ در دارالكتاب المصريه در قاهره). 4) جمال القراء اثر علمالدين سخاوي (م.641 ق). 5) المرشد الجويز، اثر ابوشامه (م 665ق). (اين اثر طبع رسيدهاست). 6) البرهان في علوم القرآن، اثر بدالدين زركشي (م.749 ق). اين اثر عظيم و خوش تدوين چهار جلدي كه به تصحيح محمد ابوالفضل ابراهيم به طبع رسيدهاست اساس و منبع اصلي اتقان است. 7) مواقعالعلوم من مواقع النجوم، اثر جلالالدين بلقيني (م.824 ق.) 8) الاتقان في علومالقرآن، اثر محدث و قرآن پژوه مصري، ايراني تبار، جلالالدين سيوطي (م.911ق.) است. اين اثر مهمترين اثر در علوم قرآني شمرده ميشود و از آن، سه ترجمه به فارسي موجود است. يكي ترجمة قديمي (كه نسخة خطياش در كتابخانة مركزي دانشگاه تهران محفوظ است)، دوم به قلم آقاي محمدجعفر اسلامي تحت عنوان دايرهالمعارف قرآن، و سومي به قلم حجهالاسلام سيدمهدي حائري قزويني (دربارة اين ترجمه و اين كتاب مقالة «ترجمه اتقان» نوشتة بهاءالدين خرمشاهي در متاب سير بي سلوك، قرآن پژوهي) متن عربي هم بارها به طبع رسيدهاست. بهترين طبع آن، تصحيح محمد ابوالفضل ابراهيم، در چهار مجلد، است. در عصر جديد در جهان اسلام چند اثر قابل توجه د رعلوم قرآني پديد آمدهاست كه مهمترين آنا عبارتند از: 9) مناهل العرفان في علوم القرآن، اثر محمد عبدالعظيم زرقاني در 2 مجلد. 10) مباحث في علوم القرآن، اثر صبحي صالح كه بارها تجديد طبع يافته و به صورت ناقص به فارسي ترجمه شده است. 11) المعجزهالكبري، اثر محمد ابوزهره (ترجمة فارسي تحت عنوان: معجزة بزرگ، پژوهشي در علوم قرآني، به قلم ذبيحي). به نظر ميرسد اغلب علوم قرآني در مقالة حاضر، معرفي شدهاست. و لزومي ندارد كه تكرار شود. فقط بحث كوتاهي دربارة نخستين علم، يعني «تاريخ قرآن» لازم مينمايد. تاريخ قرآن عبارت است از علم و مباحث مربوط به توصيف و تحليل سرگذشت نزول وكتابت و جمع و تدوين وحي قرآني، و سير هزار و چهارصد سالة كتابت. تاطبع آن در اعصار جديد و استطراداً بعضي از علوم قرآني ديگر چون ناسخ و منسوخ و مكي و مدني را هم در بر ميگيرد. اين اصطلاح در عصر جديد وضع شدهآست ولي مباحث و مصاديق آن طبعاً كهن است. چنانچه فيالمثل كتب حديث فريقين، نخستين و مطمئنترين منبع دربارة چگونگي وحي و كتابت و جمع و تدوين قرآن است. در قرون جديد، در جهان اسلام و جهان اسلامشناسي، كتابهاي مفرد مهمي در زمينة تاريخ قرآن و غالباً با همين نام تأليف و منتشر شدهاست از جمله «تاريخ قرآن» اثر ريچاردبل، ويراستة مونتمگري وات، و تاريخ القرآن اثر عبدالصبور شاهين، تاريخ قرآن اثر ابوعبدالله زنجاني، تاريخ قرآن، اثر محمود راميار (م 1363 ش)، پژوهشي درتاريخ قرآن اثر دكتر محمدباقر حجتي، تاريخ جمع قرآن كريم، اثر سيد محمدرضا جلاليناييني (براي تفصيل مقالة «تاريخ قرآن» در همين كتاب). در پايان ايم مبحث، گفتني است كه شيعيان به اندازة اهل سنت كتابهاي كلي و جامع در زمينة علوم قرآني تدوين نكردهاند بعضي برآنند كه اصولاً شيعيان به اندازة اهل سنت، اهتمام به قرآن پژوهي نكردهاند. اين حكم تا آنجا كه مصاق و مستند دارد درست است. چنانچه فيالمثل در حوزة تشيع، كتابي همانند برهان زركشي يا اتقان سيوطي تدوين نشدهاست. اما از آنجا كه قرآن به تساوي و به يك اندازه براي اهل سنت و اهل تشيع اهميت داشته و دارد، لذا شيعه نيز تقريباً بدون گرفتاري عقيدتي يا كلامي ، به آثار قرآن پژوهي از جمله تفاسير اهل سنت مراجعه و از آنها استفاده ميكرده. و از تدوين كتبي همانند آنا بينياز ميشده است. به عبارت ديگر شيعه به قرآن پژوهي چندان ارج مينهاده است، كه بي محابا از آثار رقيب عقيدتي خود استفاده ميكرده است، و اين جاي تصويب و تحسين دارد، نه سرزنش يا تخطئه. براي آنكه ملاحظه شود كه علوم قرآني و قرآن پژوهي در ميان شيعه مهجور نبودهاست به مقالة بسيار مفصل «تفسير و تفاسير شيعه» و نيز مقالههاي تجويد در دايره المعارف تشيع مراجعه شود. همچنين ناگفته نماند كه يكي از جامعترين منابع قرآن پژوهي و علوم قرآني شيعة اماميه در كتاب بحارالنوار (مجلدات 92 و 93) مجلسي است كه طبعاً از كتب متقدمين شيعه برگرفته شده است.
27) چاپ قرآن: مصاحف امام، يا مصحفهاي عثماني پنج – ششگانه كه پيش از سال 30 هجري به مراكز آن روز جهان اسلام فرستاده شد، مورد استفاده و احترام بسيار قرار گرفت، و در عصر حجاج (م95ق) اصلاحاتي در رسمالخط آن وارد شد و تا رقن سوم دستخوش صلاحاتي از جمله نقطهگذاري حروف و اعرابگذاري شد. اما برخود اين پنج – شش نسخه، تاريخي طولاني و تاريك گذشته است. سه جهانگرد نامدار جهان اسلام، يعني ابن جبير (م.614ق.)، و ياقوت (م.626ق.) و ابنبطوطه (م.779ق.) هر سه در عصر خويش از مصحف عثماني محفوظ در جامع كبير دمشق – كه مورد احترام فوقالعاده مردم بودهاست – ديدن كردهاند. اما بدبختانه اين نسخه در آتشسوزي 1310 از ميان رفته است. ساير مصحفهاي عثماني هم سرنوشت نامعلومي يافتهاند و با آنكه حتي نمونههايي از بعضي از انها به طبع رسيده است (از جمله در پطرو گراد / لنينگراد، در سال 1904 م، در 50 نسخه) اما امروزه، نشانه و اثر روشني از آنها در دست نيست و حتي تاريخ روشني از سير و سرنوشت آنها در كتب تاريخ قرآن نيامدهاست. « اما فقدان نسخههاي اصلي زمان عثمان زياني در بر ندارد. زيرا نسخههاي قرآن از همان روزهاي اول هزاران هزار نوشته شده و سينه به سينه و دست به دست گشته است تا مروز به ما رسيدهاست». (تاريخ قرآن، راميار، 470). مهمترين مجموعهها يا گنجينههاي نسخ خطي اعم از تذهيب شده يا خوشنوشته يا سادة قرآن مجيد عبارتند از: 1) موزة قرآن وابسته به آستان قدس رضوي، كه تعداد نسخههاي قرآني آن تا سال 1346 ش، چهارهزار و پانصد نسخه بودهاست، و امروزه به ده هزار نسخه ميرسد. «قديمترين قرآن وقفي موجود در اين گنجينه، تاريخ سال 393 ق. را دارد». و قرآن بعدي. موزخ 421 ق. است (راهنماي گنجينة قران، تأليف احمد گلچين معاني، مقدمه). 2) مجموعه يا گنجينة ديگر، متعلق به كتابخانة سلطنتي سابق ايران است. 3) موزة توپ قاپي سراي تركيه. 4) دارالكتاب المصريه در قاهره 5) در اروپا، مجموعة شخصي چستربيتي، نفيسترين كلكسيون نسخههاي خطي قرآن اين بواب (-دايرهالمعارف تشيع) و با تاريخ 391 ق. گفتني است كه اين مجموعه، چند معرفي و فهرستنگاري دارد كه فنيترين آن به قلم آرتور جان آربري اسلامشناس نامدار ( و نيز مترجم قرآن به انگليسي) است. اسلامشناس ديگري به نام مارتين لينگر نيز چند آلبوم مشروح از مجموعههاي مهم قرآنهاي خطي را، از جمله آنچه در كتابخانة موزة بريتانيا محفوظ است، منتشر كردهاست.
تاريخ چاپ قرآن به آغاز رواج چاپ در اروپاو جهان باز ميگردد. متن عربي قرآن، نخسين بار به وسيلة پاگانيني در ونيز در فاصلة سالهاي 1503 تا 1523م. به چاپ رسيد (دايرهالمعارف فارسي) (صبحي صالح، اين تاريخ را حدود 1530م ياد مي كند) و كلية نسخههاي آن به دستور پاپ، جمعآوري و نابود شد. سپس ابرهام هينكلمان آن را در سال 1694 م در هامبورگ به چاپ ساند. يكي از مهمترين چاپهاي قديم و صحيح قرآن در اروپا، چاپ فلوگل است (1834 م، لايپزيك). پس از چاپ ايتاليا و آلمان كه به آن اشاره شد، اولين باري كه متن قرآن براي مسلمانان چاپ شد، در روسيه در سال 1787م. در سنپطرزبورگ بود. دربارة اولين طبع قرآن در ايران، منابع، اختلاف دارند. بعضي اولين چاپ قرآن در تبريز سال 1242 ق. ياد ميكنند (تاريخ جمع قرآن كريم، جلالي ناييني، 406)، و بعضي 1244 ق. (دايره المعارف فارسي)، و بعضي 1246 ق. (قرآنهاي چاپي»، و نوشته كاظم مدير شانهچي، مشكوه، شمارة 2، ص135) (براي تفصيل بيشتر دربارة ساير طبعهاي قرآن مجيد، و طبع آن در ساير كشورهاي جهان اسلام به منابع نامبرده مراجعه شود). نقطة عطف مهم در طبع منقح و علمي قرآن مجيد، طبع قاهره است. صبحي صالح مينويسد: « در قاهره، در سال 1342 ق / 1923 م، چاپ زيبا و دقيقي از قرآن كريم، تحت اشراف مشيخهالازهر، به اهتمام هيأتي كه ملك فؤاد اول تعيين كردهبود، منتشر گرديد. اين مصحف بر وفق روايت حفص از قرائت عاصم تدوين شدهبود و عالم اسلامي، استقبال شاياني از آن كرد.» (مباحث في علومالقرآن، ص 100). مصحف قاهره، مبناي كتابت خوشنويش نامدار سوري، عثمان طه قرار گرفته و مصحف خوشنوشتة او در قطعهاي مختلف به تيتراژ و سيع در سوريه انتشار يافته، و سپس در حدود ده سال پيش (سالهاي اولية آغاز قرن پانزدهم هجري) مجمع ملك فهد، خاص طبع مصحف در مدينه، با تعيين گروهي از خبرگان قرآن شناس و تدقيقات علمي و فني بسيار، همان مصحف كتابت عثمانطه را كه در واقع مصحف قاهره است، با بهترين امكانات فني و چاپي امروز، به زيباترين وجهي به طبع رساندهاست و سالانه بيش از 2 ميليون نسخه از آن را تجديد طبع كرده به حجاج و نهادهاي ديني سراسر جهان اهدا مي كند. به اين تتيب اين مصحف كه بر مبناي رسمالخط عثماني كهن كتابت شدهاست، و خوشبختانه قرائت آن (حفص از عاصم) مورد قبول و استناد شيعة اماميه هم هست، در جهان اسلام و سراسر جهان قبول عام و خاص يافته است و ميتوان آن را مصحف رسمي جهان اسلام اسلام تلقي كرد. و اين امر در ائتلاف بين فريقين اثري بسزا دارد. (براي تفصيل در اينباره - « قرآن كريم به كتابت طه» نوشتة بهاءالدين خرمشاهي در سير بي سلوك، و قرآن پژوهي نيز- خاتمهالطبع همين مصحف كه اسناد علمي قرائت و متابت و علائم سجاوندي آن را شرح دادهاست).